فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۴٬۰۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی برهانهای صدرالمتألهین در باب اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطالعه در تمام آثار ملّاصدرا چهارده برهان برای اثبات اصالت وجود به دست میآید که این نوشتار آن ها را مورد بررسی قرار داده و بدین نتیجه رسیده است که صدرالمتألّهین برای اثبات اصالت وجود به مثاب? محور هستیشناسی حکمت متعالیه دو رهیافت کلّی را بهکار گرفته است: 1. اثبات اصالت وجود از راه سلب ویژگیهای امر اصیل از ماهیت؛ 2. ابطال اصالت ماهیت از طریق لوازم محال. و در پایان، معلوم میشود که رهیافت نخست و برهان هایی که بر آن مبتنی است وافی به مقصود و قویتر از رهیافت دیگر و استدلالهای ناشی از آن است.
خیال مشایی، خیال اشراقی، و خلاقیت (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی روشی ملاصدرا در تحلیل مفهومی ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملّاصدرا در تحلیل ایمان به گزارش و تفکیک مفهومی تعریف های گذشتگان میپردازد. از نظر او علم یا تصدیق یقینی مفهومی محوری در ایمان است. او جایگاه مفاهیم دیگری چون اقرار زبانی، احوال، و اعمال را در مفهوم ایمان بررسی میکند و آن ها را به مفهوم علم پیوند میزند. پس از این تلفیق، وی از مفاهیم فلسفی، عرفانی، و قرآنی همچون توحید، حکمت، نور، و عقل یاری میجوید تا فرادیدگاه خود در مسئل? ایمان را به تصویر کشد. طیّ این مراحل نشان دهند? استفاد? ملّاصدرا از روش میان رشته ای با الگوی تلفیقی است.
نقد و بررسی دلایل مشائیان بر ابطال تناسخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تناسخ آموزه ای است که از دیرباز، فکر اندیشمندان را به خود معطوف داشته است؛ بحثی که هم در فلسفه نفس، بازتاب های درخور توجهی دارد و هم در دیگر مباحث فلسفی. علاوه بر اینکه نمیتوان از بازتاب های کلامی آن نیز غافل شد؛ از اینرو اندیشمندان مسلمان به فراخور توان فکری خویش به بررسی آن پرداخته و عمدتاً به امتناع عقلی آن گرایش نشان داده اند. فیلسوفان مشائی نیز بر امتناع عقلی تناسخ تأکید کرده اند و گاه تقریرهای جدیدی از دلایل گذشتگان ارائه نموده و گاه به دلایل جدیدی دست یافته اند. در این مقاله، تلاش شده تا دیدگاه مشائیان دربارة تناسخ ارائه شود. ابتدا نگاهی به تاریخچه آموزه تناسخ، گرایش های گوناگون در این باره، اصطلاحات تناسخ و انواع آن میشود و در نهایت مبانی انکار تناسخ طرح میگردد. بررسی دلایل ایشان، تعیین مقدار دلالت آنها و نقد و بررسی هر یک از آنها محور بحث های بعدی است.
اهمیت جاودان نامه افضل الدین کاشانی و تاثیر آن بر اکسیر العارفین صدرالمتالهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افضل الدین محمد بن حسین بن محمد خوزه مَرَقی کاشانی، حکیم بزرگ اسلام و ایران در نیمه دوم قرن ششم و آغاز قرن هفتم است که با رساله های فارسی خویش در منطق و فلسفه شناخته شده است. آنچه در نوشته های وی مشهود است حاکی از نظریات بدیع در سبک نگارش و همچنین آراء فلسفی منحصر به فرد وی است که وی را از دیگر فلاسفه و عرفا متمایز می کند. آراء وی تا به آنجا حکایت از ذهن خلاق او می کند که صدرالمتالهین شیرازی فیلسوف بزرگ جهان اسلام از آراء کاشانی خصوصاً از رساله جاودان نامه اش بسیار تاثیر پذیرفته است. این اثر پذیری تا به جایی است که رساله اکسیرالعارفین خویش را که در مرحله بعد از نوشتن اسفار آغاز نموده با الهام از جاودان نامه به رشته تحریر در آورده است. ساختار اکسیر العارفین تا حد بسیار زیادی از جاودان نامه گرفته شده است و مطالب اکسیر العارفین نیز تحت تاثیر شدید جاودان نامه است. جاودان نامه رساله ای فلسفی-عرفانی است که حاوی مطالب ارزنده ای در حوزه شناخت جهان دنیوی و اخروی و همچنین شناخت انسان و نفس وی است اهمیت این رساله نزد صدرالمتالهین به گونه ای است که در ترجمه فقراتی از جاودان نامه که در اکسیر العارفین آمده است کمتر شاهد تغییر در اصل مباحث آن هستیم.
مقایسه دفاعیه های خواجه نصیرالدین طوسی و ابن رشد از فلسفه (مساله بساطت واجب الوجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه همواره مورد هجمه مخالفان بوده است و موافقان در برابر این حملات به دفاع از آن می پرداختند. در میان مخالفان فلسفه نام غزالی و فخر رازی می درخشد و ابن رشد و خواجه نصیر طوسی در برابر هجمه های بی امان این دو تن با نوشتن کتاب تهافت التهافت و شرح مشکلات الاشارات در مقام دفاع و پاسخ از این اشکالات برآمدند. در این مقاله دفاعیه های خواجه طوسی و ابن رشد در مساله بساطت واجب و تنها با استفاده از دو کتاب تهافت التهافت و شرح مشکلات الاشارات، مقایسه شده است، ولی برای روشن شدن بهتر دفاعیه ها اشکالات فخر رازی و غزالی هم ذکر شد. در این مقاله معلوم می شود که ابن رشد بر خلاف خواجه واجب را دارای ماهیت می داند اما ماهیت او را عین وجود او می داند و معتقد است واجب جنسِ مشکک است و در نتیجه، حد متناسب با خود دارد. در ضمن طرح گسترده دفاعیه های خواجه در میان فلاسفه بعد از او را ناشی از جایگاه دو کتاب اشارات و تجرید وی در میان فلاسفه دانسته است.
«زمان» از دیدگاه ملّاصدرا و برگسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان حقیقتى است که با وجود انسان پیوند یافته است و انسان همیشه خود را در چنبره آن مىیابد،گویا انسان اسیرِ زمان است و راهى براى برون رفت از این اسارت ندارد. ملّاصدرا و برگسون کهفیلسوفانى از دو سنّت فلسفى متفاوت هستند، در تلقّى خویش از زمان، افقى تازه گشوده و راهى نوآغازیده اند. هم ملّاصدرا و هم برگسون بر آن بوده اند که حقیقت زمان را باید در نسبت با وجودتفسیر کرد. ملّاصدرا زمان را حقیقتى مى داند که از نحوه وجود مادّیات انتزاع مى شود؛ برگسون نیززمان را مرادف حرکت مى داند و آن را دیرندى مى شمارد که فقط از طریق خودآگاهى و شهود محض قابل درک است و بنیاد هستى ما را تشکیل مى دهد. در این نوشتار، پس از تبیین زمان از منظر این دو فیلسوف، سعى خواهیم کرد تا میان این دو دیدگاه، الفتى ایجاد نماییم و روزنه اى براى مقارنه و تطبیق بگشاییم.
باز هم برهان صدیقین علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به باور برخی، برهانی که علامة طباطبایی در حاشیة اسفار برای اثبات وجود خداوند مطرح کرده است، بر هیچ اصل یا مسئلة فلسفی مبتنی نیست. در این نوشتار نشان می دهیم که این گفته نادرست است و برهان علامه، بدون بهره گیری از دو نظریة فلسفی، یعنی نظریة حداکثری مطابقت با عالم وجود و نظریة تعمیم یافتة وحدت شخصی وجود به سرانجام مطلوب نمی رسد. نوشتار حاضر به شرح و بسط برخی نکات مطرح شده در مقالة پیشین نگارنده با نام «تأملی در برهان صدیقین به تقریر علامة طباطبایی[1]»، می پردازد و تلاش دارد به انتقاداتی که بر آن مقاله ایراد شده است، پاسخ گوید.
هستی در ملاصدرا و پارمنیدس (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پیش سقراطیان وسوفسطاییان (6 ق.م- 4 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
بررسی و تطبیق بحث زمان در فلسفه سنت آوگوستین و صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بحث تطبیقی زمان از دیدگاه سنت آوگوستین و صدرالمتالهین پرداخته است. آوگوستین زمان را یک واقعیت خارجی و عینی لحاظ نکرده، بلکه آن را یک امر ذهنی می داند که البته بی ارتباط با امور عینی نیست و در ارتباط با تغییر و حرکت، و حوادثی که در گذشته و آینده رخ می دهد، تفسیر می شود. صدرالمتالهین بر اساس مبانی حکمت متعالیه و خصوصاً دیدگاه خاص خود در حرکت جوهری و اصالت وجود و تقدم وجود بر ماهیت، زمان را بُعد چهارم ماده دانسته، و آن را علامت و نحوه وجود سیال و نوشونده تلقی کرده است. به عبارت دیگر، وی زمان را عَرَض تحلیلی لحاظ کرده که عقل می تواند آن را از نحوه وجود اجسام و موجودات مادی انتزاع کند.
وجدان فقر ذاتی و تاثیر آن در افعال و نگرش انسان از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه سید محمدحسین طباطبایی از مفسران بزرگ معاصر با رویکرد توحیدی خاص و از تربیت یافتگان مکتب مرحوم سید علی قاضی، ضمن تفسیر آیات قرآن کریم در پاره ای مواضع، به مساله ای مهم در معرفت ربوبی با عنوان وجدان فقر ذاتی پرداخته است. نوشتار حاضر به تحلیل این مساله از نگاه مرحوم علامه می پردازد. لذا در ابتدا متذکر شرافت و عظمت مساله توحید می شویم. آنگاه به ارتباط توحید و وجدان فقر ذاتی می پردازیم و با طرح پاره ای از اوصاف الاهی، تاثیر آن در افعال و نگرش انسان را بررسی می کنیم
بررسی تحلیلی تطوّر مفهوم نفس از افلاطون تا ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
در حالیکه افلاطون، بر اساس اعتقادش به جهان ایده ها، نفس را مربوط به جهانی دیگر و امری مفارق از بدن معرفی می کند، ارسطو که توجه خود را به تفحص و چگونگی کارکرد واقعی موجودات این جهان معطوف داشته، بر نظر ورزی محض در باره ماهیت و سرشت آن ها تاکید دارد. وی در تعریف نفس نیز به تحلیل مو جو دات جاندار پرداخته و نفس را صورت بدن معرفی می کند. در اندیشه فلوطین، نفس جزئی از نفس کلی است که یکی از اقانیم سه گانه است و یک رویش به قلمرو نوس است و روی دیگرش به عالم خاکی و بدن مرتبط است به طوریکه حلقه اتصال جهان معنوی و مادی است. ابن سینا بر اساس دغدغه های دینی اش دراثبات جاودانگی به صورت روحانی، نفس را ا مری مجرد و کمال بدن معرفی می کند. سهروردی، فیلسوف اشراق مسلک جهان اسلام، با الهام از دید گاه فلوطین و حکمای ایران باستان نفس را موجودی معنوی واز انوار مدبره دانسته به آن نور اسفهبدیه نام نهاد که مسئو لیت فرماندهی دژ (بدن ) را به عهده دارد. همه این فلاسفه در نحوه ارتباط نفس با بدن با معضلات و تناقضاتی روبرو بوده اند. ملاصدرا با تاثیر از این متفکران و بر اساس مبانی ابداعی اش در حکمت متعالیه تعریف خود را از نفس به گو نه ای دیگر ارائه میدهد که در عین صحت واستحکام از مشکلات مر بوطه مبراست.
تشابه تجربه های عرفانی و توجیه عقلانی وحدت وجود از نظر ملاصدرا و استیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود را می توان مهم ترین گزاره اکثر مکاتب عرفانی دانست. البته مکاتب گوناگون عرفانی، در نوع جهان بینی و دستورالعمل های مربوط به سیر و سلوک، تفاوت هایی با یکدیگر دارند، اما ظاهرا در این آموزه، اغلب با هم اختلاف اساسی ندارند. اما، توجیه منطقی و عقلانی این امر با مشکلات بزرگی روبه روست و کمتر مکتب فکری ای توانسته است از عهده تبیین آن برآید، بلکه گاهی برخی با صراحت گفته اند: اساسا این امر توجیه عقلانی ندارد و امری غیرعقلانی است. در این مقاله، نخست به بررسی مکاتب مختلف عرفانی پرداخته، و تشابه آنها را در موضوع «وحدت وجود» و چند آموزه مهم و مرتبط با آن بررسی کرده ایم و سپس، کوشش ملاصدرا و استیس را در توجیه وحدت وجود به بحث گذاشته ایم.