فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۴٬۰۳۲ مورد.
معرفت به مثابهٴ وجود: نظریهٴ معرفت ملاصدرا Knowledge as a Mode of Being: Mulla Sadra’s Theory of Knowledge
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا (2-1571ق، 1640 م.) صاحب نظریهٴ معرفت منحصر به فردی است، چرا که برخلاف معرفت شناسی مدرن که از هستیشناسی جدا شده، نظریهٴ ملاصدرا بخشی از نظام هستیشناسی او است و نمیتوان آن را به تنهایی مورد بحث قرار داد. به جای معرفت شناسی یا هستیشناسی محض، صدرا به نظریه ای در باب «هستی- معرفت شناسی» پرداخته است که در آن «حقیقت، صدق» و «وجود» دو روی یک سکه اند. به همین دلیل، این مقاله با توضیح دو آموزهٴ هستیشناختی وی آغاز میشود: «اصالت وجود» و «تشکیک وجود»، دو آموزه ای که هر دو به «وجود»، که سنگ بنای نظام فکری صدرا است، میپردازند. پس از آن، تعریف هستیشناسانه صدرا از معرفت مورد بررسی قرار میگیرد. بنا بر این تعریف ، دانش حالتی از وجود (غیر مادی) است و با «حضور» دارای این همانی است. سپس گزارش صدرا از متعلَّق واقعی معرفت توضیح داده خواهد شد. به گفته وی «وجود ذهنی»، که توسط نفس در مواجهه با اشیاء خارجی ایجاد میشود، متعلَّق حقیقی معرفت است. در گام بعد، رابطهٴ میان متعلَّق شناخت و فاعل شناسنده مورد بحث قرار میگیرد، رابطه ای که از نظر صدرا «این همانی» است. نقش معرفت به عنوان عامل تغییر و تکامل جوهر نفس، نکته ای است که در ادامه به آن میپردازیم. این نقش با استفاده از «حرکت جوهری»، از دیگر آموزه های هستیشناختی در نظام صدرا، توضیح داده خواهد شد. در نهایت دو نکتهٴ انتقادی در باب معرفت شناسی صدرا مورد بررسی قرار خواهند گرفت: مسألهٴ تناظر و نظریهٴ صدق. استدلال خواهد شد که نظر صدرا دربارهٴ مسألهٴ تناظر خالی از ابهام نیست و در نتیجه، نظریهٴ معرفت او نمیتواند معرفت تجربی را به عنوان نمونه ای از معرفت واقعی به حساب آورد.
فیلسوفان شریعت مدار
حوزههای تخصصی:
پنج فیلسوف و حکیم شاخص در جهان اسلام، ابواسحاق کندی، فارابی، ابنسینا، ابن رشد و صدرالدین شیرازی که جریان فلسفی عقلگرا را از ابتدای نهضت ترجمه تا تکوین حکمت متعالیه نمایندگی میکنند، با وجود توغل در حکمت و فلسفه، تعلّق خاطر عمیقی به شریعت و آموزههای دین و مقام شامخ پیامبر اکرم(ص)داشته و در آثار خود به قدر معتنابهی به آن تصریح کردهاند.آنان بین حکمت و شریعت، اندیشهورزی و عبودیت، آزاداندیشی و متشرع بودن منافاتی قائل نبودند. خردورزی آنان، عقال عقل و مانع و رادع دینباوری آنان نشد. با وجود غوطهور شدن در دریای عقل فلسفی و حکمی از سرچشمه زلال وحی و شرع سیراب گشتند و به مقام دل سوخته با عقل پخته نائل شدند.
دیدگاه مکتب تفکیک در تجرّد یا مادّیت نفس
حوزههای تخصصی:
جدال غزالی و ابن رشد در باب علیّت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نفی ضرورت علّی یکی از موارد جدال اشعری مشربی چون غزالی با فیلسوفان است. وی در مسئله هفدهم کتاب تهافت الفلاسفه دو لازمه نامقبول ضرورت علّی ( نفی معجزه و نفی قدرت مطلق خداوند) را مبنای حمله بر مفهوم علیت نزد فیلسوفان از جهات گوناگون قرار می دهد. ابن رشد در مقام فیلسوفی ارسطویی و مسلمان در تهافت التهافت با چالش های غزالی روبه رو می شود. در این جستار تلاش می شود پس از تقریر و تحلیل دقیق دیدگاه غزالی و سپس پاسخ های ابن رشد، به پیش فرض ها و لوازم آنها پرداخته و میزان توفیق و ناکامی آنها را در مدعیات خود بررسی کنیم.
معرفت حق بر مبنای حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برهان صدّیقین که بر پایهٴ امکان ماهوی و استحالهٴ دور و تسلسل شکل گرفته بود، پس از مرحوم بوعلی، در مکتب حکمت متعالیه شکوفا شد و در آثار فلسفی و کلامی اثر فراوانی گذاشت.
گرچه حکیم سبزواری، تقریر صدرای شیرازی را خالی از اشکال نمی دیدند، اما نوآوری مرحوم علامه طباطبایی و حضرت آیة الله جوادی آملی در برهان مذکور ، جایگاه این تقریر را در میان براهین اثبات وجود خدا مشخّص می سازد؛ چرا که برهان صدّیقین محکم ترین و شریف ترین برهان های توحیدی است و حدّ وسط آن غیر از واجب تعالی نیست.
تقریر اسدّ و اخصر علامه طباطبایی از این برهان، علاوه بر اثبات وجود، وحدت حقّهٴ حقیقیّه را نیز برای حضرت حق اثبات می کند و تنها با اعتماد به بطلان سفسطه نزدیک ترین راه را به سوی معرفت و اثبات خداوند متعال نشان می دهد. سخن از تقریر برهانی است که نیاز به هیچ مقدّمه ای نداشته، می تواند اوّلین مسالهٴ فلسفی باشد. آنچه در تکمیل این تقریر مهم است، این است که برای اثبات مبدأ تعالی، نیاز به هیچ یک از مبادی تصدیقی نباشد و تنها به یک سلسله مبادی تصوّری بسنده شود.
غزالی و فلسفه اسلامی
حوزههای تخصصی:
ظاهراً جایگاه غزالی در تاریخ فلسفه اسلامی معلوم است. بسیاری کسان، گمان می-کنند که او با فلسفه مخالفت کرده و آن را از سیر و پیشرفت باز داشته است. در اینکه کتاب تهافت الفلاسفة، متضمن مطالب کلامی ضد فلسفه و احکام فقهی مشعر بر انتساب آراء فلاسفه به کفر و بدعت است، تردید نمی توان کرد. ولی قبل از غزالی هم، فقیهان بسیاری منطق و فلسفه را زندقه دانسته بودند و اگر تکفیر و تحریم فلاسفه و فلسفه، راه را می بست؛ می بایست راه فارابی و ابن سینا با زندقه دانستن منطق و ادّعای کفایت نحو به جای آن بسته شده باشد.
چیستی متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
در این مقاله، نخست با مروری تاریخی- تحلیلی بر ادوار تاریخ فلسفه از چیستی و اوصاف متافیزیک سخن گفته خواهد شد. نگارنده بر آن است که با نگاهی به آرای فلاسفه یونان باستان، فلاسفه قرون وسطی (فلسفه مسیحی و فلسفه اسلامی)، و فیلسوفان دوره های جدید و معاصر، جنبه ها و لایه های متعددی از متافیزیک را آشکار سازد. در پایان مقاله حاضر، با توجه به دستگاه های متافیزیکی موجود در طول تاریخ فلسفه، الگویی کلی برای کشف ساختار صوری و محتوایی متافیزیک ها پیشنهاد داده خواهد شد.
ترازونامه در ترازو
فلسفه ای برای همیشه
سنت شناسی
حوزههای تخصصی: