فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۴۱ تا ۳٬۲۶۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
203-206
حوزههای تخصصی:
تحلیل جامعه شناختی و انسان شناختی فعالیت های اقتصادی بروجنی های ساکن ایذه (با تأکید نظریۀ حک شدگی ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های اقتصادی را تنها با عوامل و مؤلفه های اقتصادی نمی توان تبیین کرد، بلکه این کنش ها و فعالیت ها از الگوهای فرهنگی-اجتماعی نیز پیروی می کنند. بنابراین برای بررسی بهتر و جامع تر سطح کیفی فعالیت های اقتصادی، باید ارتباط آن را با ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه در نظر گرفت. با عنایت به تأثیرپذیری فعالیت های اقتصادی مناطق ایلیاتی از عوامل طبیعی، اجتماعی و فرهنگی، هدف این پژوهش توصیف و تحلیل جامعه شناختی فعالیت های اقتصادی بروجنی های مقیم ایذه است. در این پژوهش از رفتار اقتصادی بروجنی های مقیم ایذه با عنوان «تجار کوچ رو» یاد شده و بر اساس نظریه حک شدگی ترکیبی کلوستر مورد تحلیل قرار گرفته است. رویکرد نظری در این پژوهش، تفسیری و استراتژی روش شناختی مورد استفاده مبتنی بر روش مردم نگارانه بوده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش شامل مطالعه اسنادی، مصاحبه، مشاهده و عکس و حجم نمونه مورد نظر 24 نفر از بروجنی های مقیم ایذه و 6 نفر از بختیاری های ساکن ایذه (جمعا 30 نفر) هست. با توجه به ماهیت روشی در تحلیل و نتیجه گیری داده ها از توصیف فربه استفاده شده است. نتایج حاصل از توصیف فربه (تبیین) نشان می دهد که وضعیت طبیعی، اجتماعی و جغرافیای فرهنگ ایلی بختیاری ها به مثابه بسترهای مناسب به شکل گیری فعالیت های اقتصادی بروجنی ها در ایذه انجامیده و ویژگی های فرهنگی و اقتصادی بروجنی ها و استراتژی های تجاری آنها به مثابه «تجار کوچ رو» نیز به تداوم فعالیت های اقتصادی آنها در بازار ایذه مدد رسانده است.
فروهشتگى ده و کژبالشى شهر ایرانى (کاهندگى فرهنگ تولیدى و افزایندگى فرهنگ مصرفى در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشته از منظر انسان شناسى اقتصادى، نگاهى متفاوت با مردم شناسان کلاسیک مکتب نوسازى به ده ایرانى به مثابه زادگاه فرهنگ تولیدى و کار دارد و به برخى عوامل موثر در فروهشتگى ده و دگرگونى و تقلیل ساختار تولیدى شهرهاى ایران اشاره می کند. در یک صد سال اخیر، ایرانیان با شتابى فزاینده از فضاهاى تولیدى در ده، ایل، فضاهاى کشتکارى، دامدارى، و همزمان از فضاى تولیدات و صنایع شهرى، سازمان هاى غیررسمى و نیمه رسمى اصناف و پیشه وران و کارگاه هاى تولید سنتى و متعاقب آن از کل فرهنگ تولیدى فاصله گرفته اند و به تدریج به فضاهاى شبه اشرافى، میراث خوارى خام فروشى و فرهنگ مصرفى فزاینده خو گرفته و نزدیک شده اند. این دگرگونى ها در نوع ارتباط ما با جهان و قدرت غالب جهانى و نظام سوداگرىِ همزاد با پانصد سال استعمار اتفاق افتاده است. . ایران از نخستین جوامع تولید کننده جهان و داراى فرهنگ تولیدى پیچیده و کارآمد بوده است، اما مسائل تاریخى، اجتماعى ...
تحلیل انسان شناختی کارآفرینی و توسعه روستایی در عصر جهانی شدن: مطالعه موردی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی کیفی و با هدف بررسی و تحلیل کارآفرینی روستایی در عصر جهانی شدن انجام شده است. جمع آوری داده ها با انجام مصاحبه های عمیق بوده است. برای این منظور 20 نفر از کارآفرینان، متولیان و کارشناسان بخش کشاورزی در استان همدان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری و با حداکثر تنوع و نوسان انتخاب شدند. روش پژوهش بر اساس تحلیل محتوای متون مصاحبه و با استفاده از راهبرد کدگذاری نظری سه مرحله ای (آزاد، محوری و گزینشی) انجام شده است. اعتبارپذیری پژوهش از طریق بررسی زوایای گوناگون و قابلیت اطمینان آن از طریق فراهم آوردن مسیرنمای حسابرسی تأمین شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که افراد مورد مصاحبه، کارآفرینی و جهانی شدن را به طور کل در حیطه اقتصاد و بر اساس مؤلفه هایی همچون، رقابت، سود، بهره وری، خصوصی سازی و فناوری تعریف و تحلیل می کنند. گفتمان کارآفرینی روستایی ایران به نوعی از سرمایه داری روستایی دامن زده است که ارتباط چندانی با بستر، فرهنگ و اجتماع روستایی نداشته و به انواعی همچون کارآفرینی مبتنی بر اقتصاد، کارآفرینی فناورانه و کارآفرینی علمی کاربردی تقسیم می شود. پژوهش با پیشنهاد مفهوم «کارآفرینی روستایی انسان شناختی» بر اساس نظریه انسان شناختی «تثبیت توسعه» از جامعه شناس و انسان شناس کلمبیایی آرتورو اسکوبار، در برابر کارآفرینی اقتصادی و نیز مفهوم پردازی این گونه از کارآفرینی به پایان می رسد.
سازمان دهی فضایی شهر کرمانشاه در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش می کند سازمان دهی فضایی شهر کرمانشاه در دوره پهلوی اول را توضیح دهد. رویکرد نظری آن مبتنی بر آراء هنری لوفبور درباره «تولید فضا» است. از نظر وی فضا به مثابه ظرف خالی نیست که توسط اشیاء پر شود، واقعیت مادی مستقل و «خود بنیاد» و یا یک واقعیت آغازین معرفت شناسی نیست بلکه «تولیدی اجتماعی است». سه بعد بازنمایی فضا (فضای مفهوم سازی و برنامه ریزی)، فضای بازنمایی (فضا به مثابه امر مستقیماً زیست شده از طریق ایماژها و نمادهای مرتبط به آن)، عمل فضایی (رفتار افراد در مسیرها، فضاها و رهوارهای شهری) به شیوه ای دیالکتیکی در تولید فضای شهری نقش دارند. روش مطالعه کیفی و فن گردآوری داده ها بررسی اسناد و مشاهده است. یافته ها نشان می دهند مدرنیزاسیون، صنعتی شدن، اسکان عشایر و خدمت سربازی اجباری همراه با اقدامات عمرانی در شهر سبب رشد آن به سوی جنوب شد. سازمان دهی فضایی کرمانشاه در نتیجه سه روند است: 1. طراحان و برنامه ریزان متأثر از ایده های «زیبا شهر» هاوسمان بافت های متراکم محلات را پاره پاره و عناصری مانند خیابان، میدان، رستوران و سینما را در شهر جای دادند، 2. فضای اجتماعی شهر تحت تأثیر ایده های جدید و در نتیجه تجربه زیسته افراد در زندگی روزمره به دو بخش سنتی (محلات شهر قدیمی) و مدرن (بخش تازه توسعه یافته) تفکیک شد و 3. پرسه زنی و حضور در فضاهای عمومی روابط اجتماعی را افزایش و شهر را به یک مکان انسان شناسی تبدیل کرد.
بررسی عوامل اجتماعی - فرهنگی مؤثر بر کندی روند نوسازی و بهسازی بافت فرسوده شهری، مطالعه موردی جمعیت ساکن در بافت فرسوده منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه شهر نیازمند پرداختن به ابعاد اجتماعی- فرهنگی بافت و محیط اسکان و فعالیت شهری هم زمان با رویکرد فیزیکی و یا کالبدی- فضایی است. قبل از هرگونه مداخله و مشارکت در بافت کالبدی شهر ضروری است منضمات اجتماعی و فرهنگی پیوست بدان نیز مورد تحقیق قرار گیرد. با اتخاذ رویکرد اجتماعی و فرهنگی به شهر، مسئله ساختن شهر به چگونه ساختن و برای چه کسانی ساختن تغییر پیدا می کند و توجه از ساختارها به کارکردها معطوف می شود. این مقاله درصدد است با تأکید بر زمینه های اجتماعی – فرهنگی مؤثر بر روند نوسازی بافت های فرسوده به علل و چرایی تأخیر در این فرایند در کلان شهر تهران و هسته مرکزی یعنی منطقه 12 بپردازد. پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش متداول توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. نمونه گیری جمعیت ساکن در نواحی تعریف شده بافت فرسوده منطقه 12 به صورت هدفمند و نظری انجام پذیرفته است. با کاربرد روش گراند تئوری و 16 نمونه مصاحبه عمیق با ساکنین و مدیران شهری و کارشناسان اجتماعی و فرهنگی؛ ارزش ها و هنجارهای پشتیبان و یا بازدارنده در مشارکت شهروندان در روند نوسازی مورد تحقیق قرار گرفته و سپس به کمک مقوله های تعیین شده موارد کدگذاری و مفهوم سازی شد. نتایج حاصل نشان می دهد که سیطره انگیزه های اقتصادی و کسب سود عامل مهم در کاهش اعتماد اجتماعی در بین شهروندان و مانع عمده در مشارکت نوگرایانه در فرایند نوسازی است. این عوامل در کنار فقر، سالخوردگی و مهاجرپذیر بودن بافت فرسوده و عدم نهادسازی توسعه یافته عامل عمده در کاهش کیفیت زندگی در بافت و موجب تأخیر در سرعت و رشد فعالیت های نوسازی بوده است.
داستان های شفاهی درباره کووید 19 و پدیده فولکلور مردمی معاصر
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
151-170
حوزههای تخصصی:
مردم نگاری و نیم قرن تغییر و تحول در فرهنگ حرفه ای انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با تمرکز بر تحولات مردم نگاری در انسان شناسی فرهنگی امریکا در پنجاه سال اخیر استدلال می کند که دانش انسان شناسی در غیاب رابطه ای واقعی و پویا بین نگرش و روش، مطالعه کننده و مطالعه شونده، داده و نظریه، خرد و کلان، امر محلی و امر جهانی در معرض خطر خنثی و استحاله شدن قرار گرفته است. رابطه مردم نگاری (از میدان تا متن) با روح زمانه در داخل و خارج جامعه دانشگاهی و شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، از جریان های ضد سلطه و فوران نظریه های قدرت در آثار اندیشمندان رویکردهای انتقادی، پسا مدرن، فمینست و پسااستعمارگرا گرفته تا گفتمان جهانی شدن و بروز پژوهش های چندمیدانه در دهه پایانی قرن بیستم، و بالاخره پیشرفت بی سابقه علوم و فناوری ها در سال های اخیر و نقش آن در تجسم مکان - زمان مردم نگاری مورد بحث قرار می گیرد. در آخر تاکید می شود که به جای الگو برداری صرف از جدیدترین روش ها و نگرش ها بدون توجه به ویژگی های ...
زمینه های فرهنگی - اجتماعی همزیستی گروه های قومی در جامعه تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی روابط گروهی میان اقوام جامعه تالش پرداخته است. چگونگی همزیستی اقوام از جمله ترک، تالش، کرد، تات و گیلک با مذاهب مختلف اسلامی در کنار یکدیگر با حداقل درگیری ها و پیدا کردن ریشه های این همزیستی می تواند منازعات قومی را به یک مسئله اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کاهش دهد. هر قومی دارای فرهنگ، آداب ورسوم، باورها، اعتقادات و دیگر شاخصه هایی است که با گروه قومی مجاور متفاوت است و حتی می تواند منشأ و عامل نزاع و درگیری گردد، اما می توان با برنامه ریزی های فرهنگی و اجتماعی به همزیستی قومی دست یافت. این پژوهش با مطرح کردن این سؤال که: زمینه ها و عوامل اجتماعی مؤثر بر همزیستی گروه های قومی در جامعه تالش کدم اند؟ با روش اسنادی و تکیه بر منابع مکتوب، مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و استفاده از روش اکتشافی در توصیف و تحلیل اطلاعات صورت گرفته است. پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش، ترکیبی از نظریه های بسیج سیاسی وبر، مبادله، همبستگی دورکیم، همانندسازی، کنش متقابل نمادی و کثرت گرایی قومی در بررسی و تهیه مدل همزیستی اجتماعی در تالش، فراخوانی شده اند. بر اساس یافته های پژوهش، به این نتیجه می رسیم که: تجربه مشترک تاریخی، مبادلات فرهنگی و اجتماعی، تقسیم کار، همسازی و اجتماعی شدن در همزیستی گروه های قومی مؤثر بوده اند.
مطالعه انسان شناختی بحران های اقتصاد سنتی در گذار به موقعیت جدید (مطالعه موردی بازار سنتی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار سنتی تهران از قدرتمندترین و پرنفوذترین میدان های اجتماعی و اقتصادی و نیروهای بازار از اثرگذارترین کنشگران اجتماعی و اقتصادی در تحولات دوران معاصر در ایران بوده است. در طول نیم سده گذشته و در مواجه با فرایندهای مدرن در جامعه ایران، دگرگونی های تازه ای در این میدان اتفاق افتاده است که نتیجه پذیرش الزام بخش و ناخواسته منطق این فرایندها، از هم گسیختگی درونی بازار بوده است. هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال بوده است که بازار سنتی تهران به عنوان شکلی از اقتصاد سنتی در گذار به موقعیت جدید به عنوان شکلی از اقتصاد مدرن چه ویژگی هایی دارد؟برای پاسخ به سؤال فوق تلاش شد با استفاده از چارچوب تحلیلی نمونه آرمانی دو شکل بازار سنتی و بازار مدرن صورت بندی و فرایند گذار تحلیل شود. نتایج پژوهش حاضر نشانگر این است که موقعیت کنونی بازار، وضعیت در حال گذار و بحرانی است. بحران های بازار را می توان در پنج بخش بحران نظم نهادی، بحران عقلانیت آیینی و معنوی، بحران حک شدگی، بحران منش سنتی، بحران هویت بخش شهری تحلیل کرد. نتیجه این گسست ها بیش از آنکه ایجاد تمایزاتی روشن و مرزبندی شده و خالص باشد بیشتر شکل گیری اشکال پیوندی و درهم گرا است.
بررسی تحولات کارکردی بازار آمل از گذشته تا کنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار آمل از پیشینه تاریخی، موقعیت جغرافیایی و تنوع کارکردی خاصی در منطقه شمالی کشور برخوردار است و در مقایسه با دیگر بازارهای شهری ایران کارکردهای گوناگونی را در خود متحقق کرده است. بازار آمل عملکرد های چندگانه همزمانی مانند بازارهای دائمی، بازارچه های محلی و نیز بازار هفتگی را دارا است که سبب استقرار فضاهایی با کاربری مسکونی در کنار مکان های تجاری در کالبد بازار شده و در نتیجه این پیوستگی فضایی، نیازهای ساکنان محله های مجاور و کل شهر را در دوره های مختلف تاریخی درون بازار تامین گشته است. در این مقاله نقش کارکردی بازار در مناسبات شهر آمل مورد بررسی قرار گرفته است، بنابراین موقعیت و کارکردهای بازار در روند ساخت و گسترش کالبدی شهر بررسی می شود تا نقش آن در شکل دهی ساخت فضایی شهر و تأسیس و تداوم حیات نهادها (مراکز اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) در گذشته و حال مشخص گردد. نتایج این بررسی نشان می دهد، کارکردهای اجزای ...
معرفی کتاب: سفرنامه های معاصر بلوچستان (بخش سوم 1351 تا 1380 خورشیدی)
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
180-182
حوزههای تخصصی:
بازشناسی و تحلیل کاربردهای قالی های خشتی چالِشتُر با رویکرد انسان شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه توانسته قالی های خشتی چالشتر را به عنوان اثر هنری از قدیم الایام پایدار نگه دارد، علاوه بر زیبایی های فرمی (تنوع طرح، نقش، رنگ و کیفیت بافت)، کاربردهای گوناگون این قالی است که دربردارنده ویژگی های مفهومی و بعضا زیبایی شناسانه قابل توجهی است. نحوه برخورد مخاطب با قالی خشتی در تنوع این کاربردها نقش به سزایی را داشته است و در گذر زمان تداعی کننده همبستگی میان فرم و عملکرد است. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی کاربردهای قالی خشتی چالشتر و تبیین برخی مفاهیم نهفته در آن هاست. پژوهش این مقاله از نوع کیفی است، رویکردش انسان شناسی هنر و روش آن توصیفی-تحلیلی است و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که قالی های خشتی چالشتر چه کاربردهایی دارند و از رهگذر این کاربردها چه مفاهیمی را منتقل می کند؟ داده های میدانی در این پژوهش با استفاده از مصاحبه با افراد مطلع در چالشتر و همچنین مشاهده میدانی گردآوری شده اند و از تحلیل این داده ها پنج کاربرد مصرفی، تزئینی، مناسکی، اقتصادی و اجتماعی برای قالی خشتی بازشناسی شد که در میان آن ها کاربرد مناسکی قالی (استفاده مردم منطقه از قالی در مراسم آیینی) و کاربرد اقتصادی قالی (نقش قالی در امرار معاش مردم منطقه) از اهمیت بیشتری برخوردارند.
پاسداشت محسن میهن دوست افسانه پژوه (یادداشتی به بهانه یک عمر قصه پژوهی)
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
193-194
حوزههای تخصصی:
شناسایی پیشران های کلیدی در توسعه گردشگری استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۲ و ۷۳
31 - 53
حوزههای تخصصی:
گردشگری صنعتی نوپاست که جزو سه صنعت برتر دنیا شناخته می شود و در ایران به دلایل مختلفی چندان تأثیرگذار نبوده و جایگاه خود را به دست نیاورده است؛ از این رو برنامه ریزان با نگاهی ویژه به دنبال شکوفایی این صنعت در کشور هستند. در اسناد بالادستی، توانمندی های استان ایلام در بخش گردشگری از پیشران های توسعه در این استان مطرح شده است؛ از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است پیشران های کلیدی در توسعه گردشگری در استان ایلام شناسایی شوند که ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی، 29 عامل اولیه در پنج بخش مختلفِ اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، طبیعی، زیرساختی - خدماتی و عوامل مدیریتی- برنامه ریزی استخراج گردید. پس از آن با استفاده از روش دلفی، ماتریس تأثیرات متقاطع متغیرها تشکیل شد. در مرحله بعد، تحلیل ماتریس با استفاده از نرم افزار میک مک انجام گردید. نتایج حاضر از پراکندگی زیرشاخص ها در محور اثرگذاری و اثرپذیری عوامل در این نرم افزار، نشان دهنده ناپایداری سیستم گردشگری در استان ایلام است. بر همین اساس، پنج دسته متغیر شناسایی شد که با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل 10 زیرشاخص (سیاست گذاری کلان دولت، تبلیغات، بودجه، مدیریت تخصصی، راه و حمل و نقل، سرمایه گذاری بخش خصوصی، قوانین گردشگری، نیروی انسانی متخصص، آگاهی مردم و گردشگران و طرح جامع گردشگری) به عنوان عوامل کلیدی و پیشران های کلیدی انتخاب گردید که از بین آنها سیاست های کلان دولت، تبلیغات، سرمایه گذاری بخش خصوصی و بودجه بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری استان ایلام دارند.
بخش 3، اتاق 5: اجتماع حسی درد در بیمارستانی در تبریز: مردم نگاری بدون حرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی پزشکی حس ها تجربه درد را با محوریت بخشیدن به ادراکات حسی در بین افراد و گروه های مختلف بررسی می کند تا نشان دهد که درد و به ویژه شیوه تجربه آن چیزی است بین جسم و جامعه. این مقاله شرح درد مردم نگار و چهار بیمار دیگر در بیمارستانی در شهر تبریز است. شکسته شدن پای مردم نگار باعث شد تا وی بتواند به آرمانی ترین شکل ممکن تبدیل به یک بومی در میان بومیان بیمارستان مخصوص شکستگی استخوان شود: مردم نگار / بیمار. پنج روز بستری و تجربه عمل جراحی در بین پنج بیمار نشان داد که درد بر اساس بسترهای اجتماعی، فرهنگی و شخصی به شیوه های متنوعی توسط بیماران، همراهان و اطرافیان آن ها مفهوم بندی و حس بندی می شود: از تقدیر تا عاملیت و از سرگشتگی تا خودیابی. با گرد هم آمدن چند بیمار در اتاق شماره 5 بخش 3، اجتماع حسی درد تشکیل شده بود. کوشیده ام تجارب زیسته بنیاد ساخته شدن مفاهیم تحلیلی جدیدی همچون فرهنگ درد، دردمندی، حس بندی، فلسفه های حسی، جهان افقی، بدن افقی، اجتماع حسی درد و دردنگاری باشند. همان طور که درد، جهان شخص را دگرگون می کند، این تجربه مردم نگاری هم دو دگرگونی اساسی در جهان حرفه ای من به وجود آورد: اول، گرایش به شیوه نوشتار مردم نگارانه به سوی داستان گویی از تجارب زیسته؛ دوم، رویش علاقه ام به دردها و رنج های اجتماعی. با درد و درباره درد نوشتن وظیفه علمی و انسانی رشته انسان شناسی است.
عرف زنانه در مقابل قانون مردانه (بررسی انسان شناختی نقش عرف در فرهنگ پذیری حقوقی با محوریت زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
219 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف- عرف به عنوان یکی از منابع حقوق در میان حقوقدانان و قانون گذاران در کنار قانون از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نمی توان قانونی را وضع، اجرا و یا منسوخ کرد بدون اینکه به عرف یک جامعه توجه نکرد. علاوه بر حقوق، عرف در علوم اجتماعی هم جایگاه خاص خود را دارد و در این میان انسان شناسی حقوقی به عنوان یک گرایش بین رشته ای می تواند اهمیت این مفهوم را از زاویه ای متفاوت بررسی کند. از این رو نقش رفتارها و باورهای مردم در اهمیت دادن به عرف و یا قانون قابل بررسی است. موضوع دیگری که این پژوهش درصدد پاسخ به آن است، جایگاه عرف و قانون در زندگی زنان است، اینکه از منظر انسان شناسی حقوقی زنان چه نگاهی به عرف دارند و کجا از قوانین تبعیت می کنند،در روابط بین فردی و اجتماعی خود بیشتر به عرف بها می دهند یا قانون، نکاتی است که پرسش های این پژوهش در صدد پاسخگویی به آن است.
روش شناسی: از آنجا که این پژوهش به دنبال بررسی جایگاه عرف در بین زنان است و عرف به یک معنا حقوق نانوشته محسوب می شود، از روش کیفی که بر اساس آن پدیده ها عمیق تر بررسی شده و محقق با استفاده از این روش به دنبال کشف معنایی است که افراد مورد مطالعه به آن پدیده مذکور می دهند، استفاده شده است. در این پژوهش با10 نفر از زنانی که به نوعی رشته دانشگاهی شان حقوق بود و یا تجربه ای در ارتباط با قوه قضائیه داشتند، مصاحبه عمیق انجام شد.
یافته ها-فرهنگ سازی و قانون گریزی، عرفی سازی برای سبک زندگی و عرف به عنوان به خرده دادگاه، رابطه بین جنسیت و عرف و همچنین تقابل بین عرف و قانون از منظر همبستگی اجتماعی محورهایی بودند که با نگاه انسان شناسی حقوقی استخراج شدند. یکی دیگر از محورهای مورد بحث همبستگی آور بودن عرف یا قانون بود که از منظر این پژوهش، با توجه به اینکه وضع کننده اصلی عرف ، اجتماع به ما هواجتماع است، بنابراین می توان گفت که همبستگی آوری بیشتری نسبت به قانون دارد و در این میان عرف است که به عنوان جریان نا مرئی، از درصد پذیرش و موافقان بیشتری در جامعه برخوردار است.
نتیجه گیری- از منظر شرکت کنندگان در این پژوهش که به صورت تعمدی همگی زن بودند، عرف نگاه زنانه دارد و قانون نگاه مردانه. با نگاه دیگر می توان گفت که عرف قانون نانوشته برای جنس نانوشته است. به این معنی که زنان معمولا به طور رسمی در طول تاریخ جامعه نقش آفرین نبودند و قانون برای مردان و با نگاه مردانه تدوین شده است و عرف جایگزین غیر رسمی این نگاه شده است. جایگزین غیر رسمی قوانین نوشته شده رسمی برای زنان که معمولا در تصمیم گیری ها و نقش آفرینی های حقوقی جایی نداشتند. عرف این مهم غیر رسمی نامرئی اغلب حول محور زنان بوده و حتی در برخی موارد نگاه دستوری غایب قانون مردانه را پر می کرده است و در برخی موارد هم نقش قانون رسمی را در قالب های غیر رسمی ایفا می کرده است
تحلیل انسان شناختی ورزش زنان: مطالعه ای بر فعالیت های ورزشی در پارک های بانوان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین وظایف شهرداری تهران به عنوان یک نهاد اجتماعی، تقویت نشاط و سلامتی شهروندان و ایجاد بسترهای لازم برای گذران اوقات فراغت و فعالیت های ورزشی بانوان از طریق تأمین فضای شهری، توسعه امکانات تفریحی و ورزشی و احداث مراکز تفریحی و ورزشی مختص بانوان است. مقاله حاضر ضمن آسیب شناسی فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی ورزش بانوان به بررسی پیامدهای جسمانی، روان شناختی و فرهنگی اجتماعی ورزش بانوان در فضای زنانه می پردازد. در مقاله حاضر از روش کیفی، نظریه زمینه ای و از فن های مصاحبه عمیق، گروه متمرکز و مشاهده استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که توسعه فضاهای ورزشی بانوان در سطح شهر تهران و افزایش سرانه ورزش بانوان در بعد جسمانی و روان شناختی موجب زیبایی و تناسب اندام، تقویت و درمان جسم، آرامش روان و اعصاب، افزایش اعتماد به نفس، تخلیه انرژی و عامل پیشگیری از استرس و افسردگی در زندگی روزمره می شود و نیز در بعد اجتماعی تأثیرات فراوانی بر زندگی اجتماعی بانوان دارد، به طوری که ورزش موجب جلوگیری از آسیب اجتماعی، افزایش تعاملات اجتماعی، گذران اوقات فراغت، کارایی در زندگی روزمره و سلامت و نشاط اجتماعی است.
پوشاک و آرایه های رخت و رخسار عروس در دهه چهل خور بیابانک
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
141-149
حوزههای تخصصی:
برساخت اجتماعی پروبلماتیک حضور داغدیده در گورستان، به سوی یک نظریۀ زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ همواره بخشی انفکاک ناپذیر از زندگی بشر بوده است. بشر برای قابل تحمل ساختن مرگ به مذهب، فلسفه، علم و هنر متوسل شده است. پژوهش های تاریخی و مردم شناختی، نقش فرهنگ بر واکنش انسان ها نسبت به مرگ را تأیید کرده اند. در همین راستا آیین های خاکسپاری و تدفین که تا حدودی تحت تأثیر فرهنگ و مذهب هستند، به عنوان نخستین جلوه اجتماعی ماتم در به هم پیوستگی شبکه حمایتی در کنار داغدیدگان و تسهیل پذیرش فقدان حائز اهمیت هستند. در مقاله حاضر برای دستیابی به فهمی عمیق از فرایند حضور و کنش های داغدیدگان در گورستان، به عنوان یکی از حوزه های اساسی تاثیرگذار در زندگی آنها و نقش آن در گذر از داغدیدگی، با طراحی نظریه زمینه ای به گردآوری داده ها از داغدیدگان درجه یک، در بستر شهر یزد اقدام شد. بنابراین مصاحبه هایی عمیق با داغدیدگان فقدان های غیر منتظره، که حداقل چهار ماه و حداکثر چهار سال از فوت عزیز یا عزیزانشان می گذشت، انجام شد. در این مسیر با تحلیل خط به خط گزاره ها در سه فرایند کدگذاری باز، محوری و گزینشی، 24 مقوله اصلی و یک مقوله هسته تحت عنوان برهم کنش واسازانه داغدیده/متوفی در گورستان برساخت شد. پدیده مرکزی این مقاله پروبلماتیک حضور در گورستان بود که داغدیدگان در واکنش به آن، استراتژی هایی متفاوتی را اتخاذ می کردند. برساخت زندگی در گورستان، مکانیسم جایگزینی مکانی خیرات، مدیریت حضور و غیره از جمله استراتژی های آنها در پاسخ به پدیده مرکزی بوده است. اتخاذ این استراتژی ها، پیامدهای منفی و مثبتی همانند تنظیم عواطف، تشدید بیماری ها و سازگاری با اپوخه گورستان را برای آنان به ارمغان آورده است.