فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
عکس ها چونان اسنادی تاریخی منبعی برای دستیابی به واقعیت های گذشته هستند و بخشی از آگاهی تاریخی جمعی را شکل می دهند. اما عکس، همچون دیگر رسانه ها، تصویری کامل از تاریخ نیست؛ بلکه گزینش شده و برجسته سازی شده است. در واقع، عکس های تاریخی روایتی جهت داده شده و رسمی از گذشته دارند. از سوی دیگر، این هنرمندان هستند که با درام عکاسانه ساختار خطی روایت رسمی از تاریخ را بر هم می زنند و دوگانه حافظه و فراموشی را به منزله موضوع اندیشه و به مثابه برساخته ای اجتماعی تبدیل به ابزار روشنگری سیاسی می کند. سازوکار سیاست با تأکید بر رویدادهای درخشان به دنبال یادآوری خاطرات قدرت و پیروزی است و شکست های تاریخی را به فراموشی می کشاند؛ از همین رو است که منتقدان قدرت بر گسست ها و فراموش خانه های تاریخ تأکید می کنند. هنرمندان هم در ساخت حافظه و هم در بازسازی خاطره های فراموش شده نقش مهمی دارند؛ چه در ثبت رویدادهای هنری که اوج های درخشان تاریخ ملت را به فیلم و تصویر تبدیل می کنند، چه با خلق آثار انتقادی که تصویر رو به فراموشی تاریخ را یادآور می شوند. فیلم های تاریخی، عکاسی تاریخی و نقاشی تاریخی بخشی از این تلاش است. این مقاله به بررسی عکس های صحنه پردازی شده آزاده اخلاقی در مجموعه عکس «به روایت یک شاهد عینی» بر اساس تحلیل گفتمان می پردازد. با بررسی استراتژی-های گفتمانی حافظه-فراموشی در این مجموعه عکس، سه گونه روایت (فراموش شدگان، حذف شدگان و طرد شدگان) در تاریخ ایران تحلیل شد و نشان داده شد که هنرمند چگونه با کنش زیباشناختی خود سازوکارهای فراموشی حافظه جمعی را بازنگری می کند.
بررسی روابط سیاسی حسن خان والی با حکومت مرکزی قاجار (شاهزادگان قاجاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن حکومت قاجاریه و مرگ زودهنگام آقامحمدخان روند اداره ایالات و ولایات مختلف به طور کلی تغییر کرد. همواره یکی از مهمترین اقدامات حکومت مرکزی برای نظارت و تسلط بر ایلات و طوایف ایجاد رابطه با حکام محلی بود که تحت تأثیر این شرایط شکل گرفت. این اقدام از طریق گماشتگان حکومت مرکزی در نواحی مختلف امکان پذیر بود. با روی کار آمدن حکومت قاجار و به تخت نشستن فتحعلی شاه این سیاست در پیش گرفته شد. او با گماشتن محمدعلی میرزا دولتشاه به حکومت کرمانشاهان توانست تسلط خود را بر والیان پشتکوه حفظ کند. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال انجام شد که: روابط محمدعلی میرزا دولتشاه با والیان پشتکوه چگونه بوده است؟ یافته های این پژوهش که رویکردی توصیفی- تحلیلی داشت بیانگر آن بود که محمدعلی میرزا با سیاست مسالمت آمیز خود توانست تا پایان عمر والیان پشتکوه را با حکومت مرکزی ایران همراه کند
بررسی دانش حاکم بر هنرهای جدید در سطح شهر یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
85 - 104
حوزههای تخصصی:
خوانش عرصه هنر شهری نیازمند ادراک قوانین و شرایط حاکم بر آن یا به عبارتی دانش حاکم بر زمانش است. این دانش که در پژوهش حاضر مورد بحث و بررسی قرار می گیرد چنین تعریف شده: دانش در هر زمان مبتنی بر نوعی ژرف اندیشی، تبادل نظر و آموزش پدید می آید، نشانگر تلقی و تفسیر آن دوره از مسائل، پدیده ها، ارزشها و بینشهای آینده نگر است که منجر به افزایش توان بالقوه برای اقدامات و تصمیمات اثربخش از سوی دولت و هنرمند می شود و شهروندان آن زمان را با پردازشی ذهنی تحت تأثیر قرار داده و به آنها پاسخ می دهند. بر این اساس، پژوهش حاضر برآنست تا بدین سؤال پاسخ دهد که: مؤلّفه های دانش حاکم بر عرصه هنر شهری که سبب تعامل میان دولت، هنرمند و شهروند می شوند؛ چیست؟ بر اساس مطالعات انجام گرفته بر روی برخی از آثار هنری نصب شده درسطح شهر یزد اینچنین به نظر میرسد که نوعی دانش آگاهی خشی بر هنر شهری حاکم است که به واسطه مؤلّفه هایش برگرفته از اوضاع و شرایط حال حاضر جوامع شهری مشارکت و تعامل دولت، هنرمند و شهروند را ضرورت می بخشد. به نحوی که هنرمند با لحاظ کردن چنین مؤلّفه هایی در خلق آثارش از سویی امکانی برایش میسر می گردد تا آنها را به مثابه هنرهای جدید ارائه نماید؛ از سوی دیگر می تواند اهداف دولت را در توسعه خلاّقانه شهری تحقّق بخشد و آنها را به شیوه ای تمثیلی به دانایی اثربخش و پذیرش اطّلاعات از سوی شهروندان تبدیل کند. مطالعه ای گذرا بر روی برخی آثار هنری نصب شده درسطح شهر یزد حاکی از آن است که تاکنون هنرمند مؤلفه های دانش را ضعیف مورد بهره برداری قرار داده یا از آنها آگاهی نداشته، نتوانسته ضامن تحقّق اهداف و رسالت های مدنظر دولت برای شهروندان یزدی گردد و صرفاً اثرش را در پوسته ای نسبتاً تهی طرح نموده است.
رابطه تابوت واره نخل با درخت خرما
منبع:
فرهنگ یزد سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
9 - 26
حوزههای تخصصی:
«نخل»، تابوت چوبین آذین بندی شده ای است که در منطقه وسیعی از ایران، در برگزاری مراسم عزاداری امام حسین(ع) از آن استفاده می شود. تاکنون به ارتباط بین این «تابوت واره» و «درخت خرما» پرداخته نشده است. هدف این مقاله روشن کردن این ارتباط است. آریایی ها نخل را نمی شناختند و نسبت به آن باوری نداشتند. پس از آشنایی با درخت خرما و پی بردن به ارزش والای آن، برایش تقدس قایل شدند. از شواهد باستان شناسی چنین برمی آید که در آشور و غرب آسیا «نخل گردانی» مرسوم بوده است. مرگ سیاوش برای ایرانیان بهانه ای بوده تا هر ساله با برگزاری آیین سوگواری به تجلیل از وی بپردازند. در دیوارنگاره «پنجکنت» دیده می شود که جنازه سیاوش درون اتاقکی قرار گرفته است و اطراف آن را مردم سوگوار فرا گرفته اند. پس از اینکه نخل برای ایرانیان، تقدس یافت، در ساخت تابوت واره ای که برای «سوگ سیاوش» و یا مراسم مشابه می ساختند، از برگ درخت خرما در ساخت یا تزئین آن استفاده شد، این سازه جدید «نخل» نامیده شد. پس از مدتی، خواسته شد که سازه هایی با ماندگاری زیاد درست کنند که در آن از برگ های نخل نیز استفاده شده باشد. چون این دو قابل جمع نبودند، وظیفه حضور نمادین «برگ درخت خرما» در تابوت واره به هنرمندان محول شد.
زبانِ از یاد رفته (فرهنگواره تشبیهات در گویش یزدی)
منبع:
فرهنگ یزد سال اول بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
141 - 155
حوزههای تخصصی:
واژه ها و زیبایی های ادبی (از جمله تشبیه) که در زبان مردم نواحی مختلف ایران وجود دارد، کم کم جای خود را به واژه های زبان معیار می دهد و آن زیبایی های ادبی نیز برای نسل جدید، به تدریج نامفهوم می گردد تا جایی که ابهام آن باعث می شود تا زیبایی های ادبی آن نیز فراموش شود. در این مقاله تشبیهاتی که در زبان مردم ناحیه یزد وجود دارد بیان شده و هر جا نیاز به توضیحی داشته است آن توضیحات در ادامه ذکر تشبیهات آمده است.
تحلیل ثانویه داده های طرح ارزش ها و نگرش های ایرانیان (موج سوم): استان یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال اول بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
61 - 82
حوزههای تخصصی:
تغییرات ارزش ها و نگرش ها در همه جوامع یکی از پدیده های اجتماعی مهمّی است که همواره مدّ نظر و رصد مدیران، برنامه ریزان، محقّقان و صاحب نظران مختلف بوده است. طرح ملّی ارزش ها و نگرش های ایرانیان که تاکنون سه «موج» این طرح اجرا و نتایج آن منتشر شده است، حاوی دستاوردهای مهمی است. نوشتار حاضر به تحلیل ثانویه یافته های موج سوم طرح های مزبور در مورد استان یزد پرداخته است، برای درک دقیق تر یافته ها و تغییرات ارزش ها و نگرش ها، در مواردی که اطّلاعات موجود بود با نتایج موج اوّل و دوم کشوری و استانی نیز مقایسه شده است. یافته ها نشان می دهد در حالی که نگرش های دینی مردم یزد تغییر چندانی نکرده است، بدبینی در حوزه اقتصادی و سیاسی افزایش یافته است. به نظر مردم استان یزد، فاصله طبقات فقیر و غنی افزایش یافته است و گردش نخبگان در مقایسه با گذشته مطلوب نیست و سرانجام اینکه هویّت ملّی در بین مردم همچنان پررنگ است.
معرّفی بنای مسجد جامعِ شیخ کبیرِ مجومِرد (مسجد ریگ)
منبع:
فرهنگ یزد سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
103 - 118
حوزههای تخصصی:
مسجد ریگ مجومِرد از نوع مساجد یک ایوانی که تاریخ ساخت آن سال 848 ه . ق. است و دارای صحن، ایوان، گنبدخانه و شبستان های جانبی است. در قسمت غربی مسجد، سنگ قبرهای وجود دارد که یکی از آن ها مربوط به بانی مسجد، حاجی کمال الدین و دیگری قبر فرزندش حاجی جمال الدین محمود بن حاجی کمال الدین عیسی بن جلال الدین محمود است. بر روی سنگ قبر حاجی کمال الدین، کاشی های مسدس و حاشیه آن با خط نسخ خوش، ابیاتی کتابت شده است و هم چنین سنگ قبر حاجی جمال الدین با کاشی معرّق و به خط نسخ، اسامی مبارک دوازده امام در حاشیه سطوح آن آیت الکرسی و در وسط گل و بوته، جمله لا اله الا الله و محمد رسول الله کتابت شده. در بقعه ضلع جنوبی گنبد، قبرهایی وجود دارد که برخی دارای کاشی های الوان قدیمی است. این بنا متعلق به دوران تیموری، قرن نهم هجری قمری است و به شماره ۲۴۰۳ به ثبت رسیده است. در این پژوهش تلاش شده است تا به معرّفی بنای مسجد تاریخی ریگ مجومِرد، متعلق به دوران تیموری، قرن نهم هجری قمری پرداخته شود. این تحقیق به روش کیفی، از نوع تحلیلی- توصیفی، مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته و برای گردآوری اطلاعات بیشتر از نوع متن خوانی و فیش برداری استفاده شده است.
مطالعۀ انسان شناختی نحوۀ بازنمایی دیگربودگی و تمایز اجتماعی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر دیگربودگی و تمایز اجتماعی در میان مردم سنندج و رابطه آن با گونه های زبانی حاضر در میدان - به عنوان جنبه ای نمادین از این تمایز - مطالعه شده است. پرسش های پژوهش بدین شرح هستند که: دوگانه سنندجی و غیرسنندجی در نزد مردم سنندج چه معنایی دارد؟ نحوه بازنمایی این دیگربودگی به لحاظ نمادین چگونه است؟ و زبان در این میان از چه جایگاهی برخوردار است؟ برای پاسخ دادن به این پرسش ها از روش کیفی مردم نگاری استفاده شد. داده های میدانی پژوهش با فنون مشاهده مشارکتی، مصاحبه گروهی متمرکز، مصاحبه عمیق، مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده است. همچنین با هدف تقویت بخش تحلیلی از داده های اسنادی نیز استفاده شد. برای تحلیل گونه های زبانی موجود از تکنیک تابلوهای بهینگی در زبان شناسی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گروه فرادست جامعه، یعنی کسانی که خود را سنندجی اصیل می دانند، برای حفظ تمایز- که تضمین کننده برتری آنها در میدان های مختلف و حفظ قدرت در دست آنهاست- از نمادهایی استفاده می کنند که یکی از این آن ها گونه زبانی است. آنها فرایند های بهینگی مانند تضعیف را ناشی از ضعف شناختی گروه های فرودست می دانند. گروه فرادست با مکانیسم های ارتباطی، رفتاری و حاشیه ای کردن، سعی می کنند گروه فرودست را به پذیرش برتری فرهنگی خود وادار کنند. مکانیسم گروه فرودست جهت رهایی از تبعیض و حاشیه ای شدن، تغییر الگوهای رفتاری و شبیه سازی گونه های زبانی است.
جایگاه فضاهای اوقات فراغتی تفکیک شدۀ جنسیتی در برساخت هویت دختران: مطالعۀ بوستان نرگس قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر مبنای مفهوم فضا، که به لحاظ اجتماعی با مفهوم قدرت ارتباط برقرار می کند، تدوین شده است. طراحی و برنامه ریزی فضاهای شهری، از جمله تفکیک های فضایی، در جهت کنترل و اداره فضاهای عمومی صورت می گیرد که در کشور ما هدف از این کنترل، حفظ و بازنمایی هویت ایرانی و اسلامی شهرها و شهروندان است. برای پاسخ به این مسئله که استراتژی های فضایی بر اساس جنسیت- همچون ایجاد فضاهای تک جنسیتی اوقات فراغتی- چه جایگاهی در برساخت هویت شهروندان دارد، ناگزیر از توجه به تنوع مخاطبان فضاهای شهری هستیم. این پژوهش به روش مردم نگاری انجام شده و در آن از فنون مشاهده و مصاحبه بهره گرفته شده است. نمونه مورد مطالعه 15 نفر از مراجعه کنندگان بوستان نرگس هستند که در رده سنی 15 تا 20 سال قرار دارند؛ هدف مقاله بررسی نقش و جایگاه بوستان های زنان در زندگی روزمره و هویت دختران است؛ در این مقاله این بوستان ها به عنوان بخشی از فضای شهری و در ارتباط با کلیت فضای اجتماعی در نظر گرفته است. با استفاده از تحلیل مصاحبه ها، زندگی روزمره دختران در فضاهای خصوصی و عمومی، نگرش آن ها درباره مفهوم جنسیت، و کنش آن ها بر اساس این مفهوم بررسی شد. عاملیت دختران در زمینه انتظام فضایی در سه گروه پذیرنده، سرکش یا مقاومت کننده و منتقد بازشناسی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در طراحی فضاهای شهری جنسیتی به مدیریت تفاوت های اجتماعی و توجه به همه گروه های سنی، اجتماعی و فرهنگی نیاز وجود دارد.
شگردهای طنز شنیداری در داستان های امیرحمزه
حوزههای تخصصی:
مطالعه ظرفیت های دراماتیک شبیه نامه برای تولید شبیه خوانی رادیویی
حوزههای تخصصی:
بررسی اسناد خطی و قباله های مربوط به امور قنات در میبد
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
123-155
حوزههای تخصصی:
جستاری در توسعه فرهنگ بنیان یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
111 - 122
حوزههای تخصصی:
شهر یزد در چشمانداز توسعه خود با موانع طبیعی فراوانی روبه روست و تجربه توسعه شتابنده و ناپایدار دهههای اخیر آن حاکی از این است با روشهای موسوم به توسعه صنعتی، توسعه پایدار آن در معرض تهدید است. تاریخ دامنهدار این شهر حاکی از نوعی فرهنگ سازگاری با اقلیم و نوآوریهای ساکنان آن در توسعه متوازن و متناسب با محدو دیتهای اقلیمی است. معماری و شهرسازی و نظامواره آب و قنات و فرهنگ همزیستی مسالمتآمیز به عنوان مهم ترین تجلیات ممتاز این شهر که از سوی یونسکو به ثبت جهانی بافت تاریخی انجامیده است. در کنار خرده فرهنگهای گوناگونی که این زیست بوم چند هزار ساله را تاکنون پاسداری نموده است می تواند دستمایه توسعه فرهنگمحور این شهر برای بهرهبرداری بهینه از داراییهای فرهنگی خود در مسیر توسعه پایدار گردد. اشاره به این میراث ماندگار تاریخی و ارائه چشمانداز توسعه مبتنی بر فرهنگ در این مقاله بررسی شده است.
بررسی مضامین شعری مجموعه «الیمایس» جلیل صفربیگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۴ و ۶۵
150 - 177
حوزههای تخصصی:
در آثار هر شاعری مضامین ادبی، سیاسی، اجتماعی و عرفانی به چشم می خورد که بازخورد مسائل جامعه و اندیشه آن شاعر است. جلیل صفربیگی از شاعران مطرح و توانای ایلامی معاصر است که در شعر خود مضامین متنوع اجتماعی، عاشقانه و آیینی را به کار گرفته است. تحقیق و پژوهش در این مضامین باعث شناخت بهتر فرهنگ، اعتقادات و زندگی اجتماعی مردم ایلام می شود. در این مقاله مهمترین مضامین شعری جلیل صفربیگی با تکیه بر مجموعه «الیمایس» که مشتمل بر رباعیات، اشعار سپید، غزلیات و دوبیتی هاست، با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای بررسی شد که نتایج آن نشان می دهد صفربیگی به عشق و مسائل اجتماعی از قبیل فقر، اختلاف طبقاتی و نبود حس نوع دوستی اشاره فراوان داشته است. در بخش رباعیات بیشترین مضمون های شعری به ترتیب عبارتند از: عشق و مشکلات اجتماعی از قبیل فقر و وضعیت بد اقتصادی جامعه، شعر آیینی و توجه به طبیعت، بخصوص خشکسالی و نابودی جنگل های بلوط. صفربیگی در رباعیاتش دیدگاهی منفی و ناامیدانه به مسائل و زندگی دارد که در اشعار سپیدش کمرنگ می شود. مضامین به کار رفته در اشعار سپید صفربیگی از قبیل همان مضامین قبلی است. غزلیات و دوبیتی های او نیز بیشتر عاشقانه هستند. در کل می توان گفت مضامین عمده شعر او، اجتماعی، آیینی و طبیعت گرایانه است.
واکاوی درون مایه شعر رضوی در سروده های شاعران معاصر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۴ و ۶۵
178 - 198
حوزههای تخصصی:
از مهمترین درون مایه های شعر آیینی ایلام پرداختن به مدح و منقبت ائمه اطهار (علیهم السلام) است. بسیاری از شاعران معاصر ایلامی به سبب گرایش به مذهب تشیع، همواره عشق و ارادت خود را به معصومین (علیهم السلام) در لابه لای اشعارشان به زیبایی منعکس کرده اند. در این میان عرض ارادت و اظهار ادب به پیشگاه امام هشتم (ع) نمود چشمگیری داشته است. شاعران رضوی سرای ایلامی بارگاه نورانی آن امام همام را ملجأ آلام درونی خود یافته و با دیدی نوستالژیک از آن یاد کرده اند. گاه آن حضرت را به شفاعت خوانده و گاه آرزوی زیارت آستانش را در دل نشانده اند، گاه در غم شهادتش نالیده و گاه از فرخندگی میلادش به خود بالیده اند و بدین گونه در اثبات حقانیت و ولایت و بیان ارزش های والای امام، شعر خود را به زیور مدح ایشان آراسته اند. در این مقاله نگاه این شاعران به آن امام همام با بررسی هفده مجموعه شعری به شیوه توصیفی- تحلیلی واکاوی شد. از یافته های تحقیق حاضر آن است که مهمترین شاخصه شعری در بیان مضامین رضوی در شعر شاعران ایلامی وجود بعد نوستالوژیک است که توانسته است اشتیاق شاعران به زیارت امام و غم دوری و غربت از آستان مقدس آن حضرت را به خوبی تداعی کند.
قابلیت های رسانه ای فرهنگ مردم (نمونه موردی رادیو نوروز)
حوزههای تخصصی:
معرفی کتاب: رود انار بار
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان و پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۷ و ۵۸
225-227
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان پایبندی دانش آموزان دبیرستان های شهر یزد به فرهنگ عامه
منبع:
فرهنگ یزد سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
28 - 47
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان دبیرستانی نقش مهمی در فراگیری، حفظ و اشاعه فرهنگ عامه هر شهر یا روستا دارند. بنابراین دستیابی به میزان آگاهی و پایبندی آنان نسبت به این مقوله برای برنامه ریزی های بعدی از ضروریات است. در این تحقیق از نوع کاربردی با یک روش توصیفی و پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه تلاش شده است تا میزان آگاهی و پایبندی دانش آموزان دبیرستان های شهر یزد به فرهنگ عامه سنجیده شود. جامعه آماری در این تحقیق دانش آموزان دختر و پسر مدارس شاهد متوسطه (دبیرستان) دوره دوم شهر یزد هستند که تعداد آنها 1738 نفر ( 825 نفر دختر و 913 نفر پسر) است. همچنین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 314 نفر است که از این تعداد 166 نفر را دانش آموزان پسر و 148 نفر را دانشآموزان دختر تشکیل می دهند. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای است. این تحقیق از نظر جمع آوری داده ها، از نوع تحقیقات توصیفی است که به روش پیمایشی انجام شده و از نظر هدف کاربردی است. نتایجی که از این پژوهش به دست آمد نشان داد که در دو بعد مادی و شفاهی سطح آگاهی پسران بالاتر از دختران و میزان آگاهی دانش آموزان دختر و پسر در مؤلّفه های شفاهی و معنوی بالاتر از مؤلّفه های مادی است. بطور کلی میزان آگاهی از فرهنگ عامه در حد مطلوبی قرار دارد. پایبندی به مؤلّفه های فرهنگ عامه در بین دانش آموزان پسر در حد قابل قبول و دانش آموزان دختر به طور کلّی پایین تر از حد قابل قبول قرار دارد. همچنین میزان پایبندی به فرهنگ عامه به طور کلّی پایین تر از حد قابل قبول است. دانش آموزان دبیرستانی اطّلاعات خود در زمینه فرهنگ عامه را بیشتر از طریق خانواده و آشنایان به دست می آورند. همچنین بین جنسیت و میزان استفاده از فرهنگ عامه ، رابطه وجود دارد.
هنر - صنعت برنجی سازی در بروجرد
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان و پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۷ و ۵۸
169-200
حوزههای تخصصی:
کاریز یا قنات، شریان آب در زیر زمین
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
59-82
حوزههای تخصصی: