فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۰۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در گذشته، در دسترس بودن سرمایه، نیروی کار و مواد اولیه از جمله عوامل اصلی پیشرفت کشورها محسوب می شد. اما در آغاز هزاره سوم، دستیابی به دانش، اشاعه و کاربرد آن جایگاه بسیار تعیین کننده ای درسرنوشت کشورها پیدا کرده است. لذا، جایگاه آموزش عالی در این زمینه انکارناپذیر است. همچنین، نیاز به تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درسی که بتواند هماهنگ با تحولات یاد شده به نیازهای جامعه پاسخ دهد، در اولویت است. در این مقاله ابتدا، ضمن اشاره به ویژگی های برنامه درسی میان رشته ای به هدف ارزشیابی این نوع برنامه درسی اشاره خواهد شد. سپس ملاک های ارزشیابی آن مورد نظر قرار می گیرد و سرانجام، چهار سطح ارزشیابی برنامه درسی میان رشته ای بیان می شود.
رابطه دانشگاه با قدرت سیاسی در جهان سوم
حوزههای تخصصی:
قدرت سیاسی در هر جامعه، تجلی مجموع قدرتهای مادی، معنوی، سخت و نرم موجود در آن جامعه است. هر چه کشوری از لحاظ قدرت سیاسی توانمندتر باشد، به همان میزان در مدیریت و بهره وری از امکانات بالقوه داخلی و خارجی در راستای اهداف خود توانمندتر است. نقش اساسی در این رابطه را نیروی متخصص و نوآور در سطح جامعه ایفا می کند. نهاد دانشگاه نیز با برعهده گرفتن وظیفه تربیتی و آموزش طبقه نخبه، در جهت دهی افکار عمومی ایفای نقش می کند. کشورهای جهان سوم با وجود داشتن پتانسیلهای بالقوه، به دلیل ضعف قدرت سیاسی در فرایند توسعه، با مشکلات عدیده ای مواجه هستند. از آنجا که بخش وسیعی از کاهش و افزایش قدرت سیاسی این کشورها به دلیل عدم بهره گیری از تخصص در دستگاه حاکم و همچنین گسست نخبگان این کشورها از جامعه خویش است ؛ این مقاله می کوشد در راستای تبیین فرصت ها و چالش های موجود، با اتخاذ روشی توصیفی _ تحلیلی، رابطه دانشگاه با قدرت سیاسی در جهان سوم را با بیان و تشریح دو رابطه سلبی و ایجابی، مورد کنکاش و بررسی قرار دهد. ازمنظر ایحابی، تربیت نیروی انسانی متخصص، بکارگیری نظرات کارشناسانه، رسالت تحلیل گرایانه و وجود طبقه اجتماعی تاثیرگذار زمینه استفاده از فرصت هایی از قبیل افزایش بهروری و کارآمدی، برنامه ریزی مدبرانه، سیاستگذاری صحیح و جهت دهی به افکار عمومی را فراهم ساخته است . از منظرسلبی به حاشیه رفتن علوم انسانی، تربیت نیروهای مخالف، مدرک گرایی، تخصص گرایی مفرط و غیر بومی می تواند منجر به چالش هایی از قبیل عدم رشد علم، عدم تخصص و به تبع آن کارآمدی، تهدید قدرت سیاسی و در نهایت خودبیگانگی شود.
نقش دانشگاه درسرمایه اجتماعی رویکردی به سوی امنیت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
امنیت، یک نیاز اولیه، اساسی و هدفی متعالی برای زندگی اجتماعی است. نظام اجتماعی به میزان برخورداری از امنیت، مشروعیت، مقبولیت و کارامدی پیدا می کند. یکی از ابعاد امنیت، امنیت اجتماعی است که جزء اصلی حقوق شهروندی محسوب می شود. نهادهای آموزشی از جمله دانشگاه، نقش اساسی در تربیت و آموزش نیروی انسانی را به عهده دارند. مطالعاتی که اخیراً در مورد ارتباط سرمایه اجتماعی با توسعه انسانی انجام گرفته، نشان دهنده ارتباط بسیار قوی بین سرمایه اجتماعی با توسعه انسانی است. سرمایه اجتماعی به عنوان «غایتی در خود» مطرح است که منجر به افزایش فرصت، آموزش و استانداردهای کیفیت زندگی و در نهایت، امنیت اجتماعی می شود.هدف:در این مقاله تلاش شده به این سؤال پاسخ داده شود که دانشگاه چه نقشی در سرمایه اجتماعی به عنوان رویکردی در جهت تامین اجتماعی ایفا می کند.روش: با استفاده از نظریات صاحب نظران علوم اجتماعی به توصیف و اهمیت موضوع پرداخت شده است.یافته هانشان می دهد که سرمایه گذاری در آموزش عالی، منجر به توانایی و افزایش مهارتهای دانشجویان به عنوان سرمایه اجتماعی می شود که در قدرت تولید نمود پیدا می کند. این موضوع، خود باعث افزایش تولید ملی، منطقه ای، توسعه اجتماعی و در نتیجه، افزایش امنیت اجتماعی می شود و باید به عنوان یک برنامه ملی آن را تلقی کرد.
شاخصه های ارزیابی و نقد کتابهای درسی دانشگاهی
حوزههای تخصصی:
کتاب درسی رسمیترین رسانه در زمینه ارتباط علمی است که به رغم گسترش استفاده از وسایل جدید اطلاع رسانی، نقش اساسی و مهمی در یادگیری برای همه سطوح دارد. برخورداری از بهره وری در تالیف کتابهای درسی نیازمند ارزیابی و نقد مستمر آنها و تلاش برای از بین بردن کاستیهاست. در این مقاله شاخصهای ارزیابی و نقد کتاب درسی دانشگاهی از پنج جنبه بررسی میشود که عبارت اند از: شکل ظاهری، محتوا، ساختار، زبان و روش. شاخصهایی که کمیت تاثیر آنها در ارزشیابی متون درسی دانشگاهی باید با در نظر گرفتن زمینه های عاطفی، شناختی و مهارتی دانشجویان و با توجه به میزان آگاهیها و آمادگی ذهنی و همچنین ویژگیهای شخصیتی و روانی و علایق آنان مشخص شود.
ارزیابی درونی کیفیت در گروه آموزشی معماری م ؤسسه غیردولتی غیرانتفاعی ساریان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ بهار ۱۳۸۸ شماره ۵
95 - 119
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ، با هدف اصلی اجرای فرایند ارزیابی درونی در گروه معماری مؤسسه غیردولتی غیرانتفاعی ساریان و به منظور تحلیلی جامع از کیفیت موجود گروه و پیشنهاد برای بهبود و ارتقاء آن انجام شده است . روش تحقیق ، از نوع پژوهش ارزشیابی و رویه گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است . در این خصوص ، داده ها از یک جامعه ۵۵۰ نفری شامل شش زیرجامعه گردآوری و تحلیل شده است . ابزار تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته، مصاحبه و چک لیست بود . روایی و پایایی مطلوب (بین 87/0 تا 93/0) بوده است. در این پژوهش، 7 عامل: اهداف، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات (۶ ملاک و ۲۲ نشان گر)، هیئت علمی ( ۶
ملاک و ۱۴ نشانگر) ، دانشجویان ( ۴ ملاک و ۸ نشانگر) ، فرایند تدریس و یادگیری ( ۳ ملاک و9 نشانگر) ، دوره های آموزشی و برنامه های درسی( ۴ ملاک و ۲۸ نشانگر)، امکانات و تجهیزات آموزشی پژوهشی ( ۴ ملاک و ۱۰ نشانگر)، دانش آموختگان ( ۲ ملاک و ۳ نشانگر) برای ارزیابی درونی مورد استفاده قرار گرفته است . نتایج ارزیابی به شرح زیر به دست آمده است: عامل اهداف، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات در سطح نسبتاً مطلوب، عامل هیئت علمی درسطح مطلوب، عامل دانشجویان درسطح نسبتاً مطلوب، عامل فرایند تدریس و یادگیری در سطح نسبتاً مطلوب، عامل دوره های آموزشی و برنامه درسی در سطح نسبتاً مطلوب، عامل امکانات و تجهیزات آموزشی پژوهشی در سطح مطلوب، عامل دانش آموختگان در سطح نسبتاً مطلوب قراردار د؛ بنابراین ، به طور کلی ، وضعیت گروه در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارد ولی در مورد برخی نشانگرها کاستی هایی وجود دارد که پیشنهادهایی برای رفع آنها و بهبود کیفیت گروه ارائه شده است . همچنین بر اساس الگوی ارائه شده در این پژوهش و با توجه به نتایج حاصل از ارزیابی درونی، هدف های مشخص و دقیقی برای برنامه ریزی توسعه گروه تدوین و مدلی برای نحوه استفاده از هدف ها در فرایند ارزیابی درونی ارائه شد
مقایسه تجارب برگزاری دوره های دکترا در ایران با چند کشور جهان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۷
9 - 40
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، با توجه به اهمیت بازنگری و اصلاح ساختار و محتوای دوره های دکترا به بررسی تجارب اهم دانشگاه های 23 کشور جهان در خصوص برگزاری دوره های مذکور و مقایسه آن با تجارب آموزش عالی ای ران پ رداخته شده است. این ب ررسی در سه م ؤلفه نحوه اداره، ساختار و محتوای دوره ها، نظارت و سرپرستی، پایش و ارزیابی در دوره های دکترا و تحرک دانشجویی و اجرای دوره های دکترای مشترک با رویکردی تطبیقی و نیز روش کتابخانه ای اسنادی صورت گرفته بر اساس یافته های این مطالعه، در اکثر کشورهای جهان بازنگری و اصلاح نحوه برگزاری و اجرای دوره ها، تمایل به سمت نوعی تمرکز سازمانی در سطح دانشگاه، اتخاذ رویکرد بین رشته ای و بین المللی شدن، پذیرش رویکرد انعطاف پذیری در تعریف قوانین و روش های مورد استفاده، سوق دادن دانشجویان دکترا به انجام پژوهش های گروهی، برخوردار شدن نقش استاد راهنما از اهمیت ویژه و گام برداشتن در جهت توسعه و بهبود کیفیت فرایند سرپرستی و نظارت به چشم می خورد. توصیه های قابل ارائه برای دوره های دکترا در ایران: اتخاذ رویکرد انعطاف پذیری مبتنی بر ماهیت رشته ها، تأکید بر بین المللی شدن دوره ها، توجه به شایستگی های کانونی در میان دانشجویان دکترا و اتخاذ رویکرد حمایتی به جای رویکرد کنترلی در فرایند پایش و ارزیابی دوره ها
تعیین میزان آمادگی مدیران دانشگاه ها برای استقرار مدیریت کیفیت جامع مورد مطالعه: یک دانشگاه دولتی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۷
83 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق تعیین میزان آمادگی مدیران دانشگاه برای استقرار مدیریت کیفیت جامع بوده است. در این تحقیق، شش اصل تعهد، مشتری گرایی(تأمین رضایت ارباب رجوع)، واقع گرایی، مشارکت و همکاری، آموزش و بهبود مستمر به عنوان اصول مدیریت کیفیت جامع در نظر گرفته شد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران دانشگاه در سه سطح عالی، میانی و عملیاتی بوده است. روش نمونه گیری نیز به صورت تصادفی طبقه ای بوده و برای تقسیم حجم نمونه میان طبقه های جامعه با توجه به حجم هر طبقه از شیوه تخصیص متناسب استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است و داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که آمادگی مدیران دانشگاه برای استقرار مدیریت کیفیت جامع در حد مناسبی نیست.
مقایسه میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دوره کارشناسی پذیرفته شده از طریق طرح فراگیر و آزمون سراسری در دانشگاه پیام نور مرکز ساری
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۷
107 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان پذیرفته شده از طریق طرح فراگیر و پذیرفته شدگان از طریق کنکور سراسری در دانشگاه پیام نور و اهداف فرعی آن، مقایسه انگیزه و پیشرفت دانشجویان این دو گروه در رشته های علوم انسانی و علوم پایه و همچنین در بین دو گروه دختر و پسر بوده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه پیام نور ساری هستند. روش این تحقیق، توصیفی از نوع زمینه یابی بوده و ابزار آن پرسشنامه استاندارد انگیزش که از سوی رمضان حسن زاده تهیه شده و دارای روایی بالا و پایایی 86درصد است و در تحقیقات متعددی مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین، از میانگین نمرات دو نیمسال تحصیلی دانشجویان (اول و دوم 86-85) برای سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون آماریt استفاده شده و مشخص شده است که بین میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان فراگیر و سراسری به طور کلی اختلاف معناداری وجود ندارد ولی در بین دانشجویان گروه علوم پایه، میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان سراسری بیشتر از دانشجویان فراگیر است. نتیجه مشخص دیگر در تحقیق این است که از لحاظ جنسیت، انگیزه و پیشرفت دانشجویان دختر بیشتر از پسر بوده است که به نظر می رسد مشکلات مربوط به اشتغال و هزینه فرصت از دست رفته و ابهام در بهره برداری مناسب از مدرک تحصیلی در آینده از جمله عوامل تأثیرگذار در این تفاوت باشد.
نقش دانشگاه اسلامی در توسعه مدیریت دانش
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش با هدف افزایش نوسازی، سهیم سازی، بهبود و کاربرد بهتر دانش در سازمان مطرح شد؛ اما در عمل با چالشهایی از جمله احتکار و کتمان دانش، عدم تسهیم سازی و بی رغبتی کارکنان سازمان نسبت به کسب، کاربرد و تسهیم دانش مواجه گردید. منشا بسیاری از این چالشها به عدم تربیت کارگزارن دانش جهت مدیریت دانش و عدم ترویج فرهنگ دانایی محور بازمی گردد. دانشگاه اسلامی این قابلیت را دارد که با راهکارهای فرهنگی و تربیتی بر حرکت شتابنده توسعه مدیریت دانش بیفزاید. مطالعه این راهکارها از اهداف این پژوهش است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دانشگاه اسلامی با به رسمیت شناختن ارزش دانش و تکریم طالبان و انفاق کنندگان دانش و ترویج وجوب کسب دانش و ... در جهت ایجاد و تقویت فرهنگ دانایی محور تلاش و دانش آموختگانی هدفمند، با انگیزه و توانمند در کسب، کاربرد و انفاق دانش تربیت کند. تربیت یافتگان چنین دانشگاهی باید به ارزشهای اخلاق علمی مانند خداباوری، تواضع، ملایم بودن و عدالت ورزی متعهد و از آفات علمی مانند دنیاطلبی، احتکار و کتمان علم، تکبر و علم بدون عمل مبرا باشند.
نقد و ارزیابی برنامه درسی رشته علوم تربیتی، گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸
35 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تبیین ضرورت بازنگری برنامه درسی رشته علوم تربیتی- گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی در دوره کارشناسی- با نظر به سهم علوم مختلف در تحقق اهداف این رشته و انطباق با شاخه های تخصصی آن در دوره کارشناسی ارشد و دکتری است. بنابراین، با استناد به برنامه و سرفصل دروس دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم تربیتی- گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی، مصوب شورای عالی برنامه ریزی- تعداد واحدهای درسی و تناسب آنها با ضرایب مواد امتحانی آزمون کارشناسی ارشد و پیوستگی محتوایی بین دوره های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از نسبت نامتوازن سهم علوم مختلف در برنامه درسی این گرایش است. در این میان، سهم روان شناسی در دروس پایه دوره کارشناسی در مقایسه با سایر علوم زیربنایی دیگر مانند فلسفه و جامعه شناسی بیشتر است. به طورکلی، عدم توازن، عدم انطباق و ناپیوستگی در برنامه درسی کارشناسی رشته علوم تربیتی- گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی- در دو رشته مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری از چالش های اساسی نظام علوم تربیتی به شمار می آید. بر این اساس، بازاندیشی و بازنگری در برنامه درسی این رشته، امری ضروری و اجتناب ناپذیر می باشد.
برنامه ریزی توسعه دانشگاهی؛ حوزه ای میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزی دانشگاهی با توجه به پیچیدگی موقعیت های دانشگاهی با بحران مواجه است؛ بطوریکه رویکرد خطی در برنامه ریزی دانشگاهی نمی تواند به درک و اصلاح سیستم های دانشگاهی کمک کند. رویکرد اقتباس از کشورهای صنعتی پیشرفته، بر اساس شاخص های از قبل تعریف شده و برخاسته از موقعیت های خاص آنها، سبب به حاشیه رانده شدن وضعیت خاص و بی همتای دانشگاه ها در غالب کشورهای «در حال توسعه» شده است. آنچه اهمیت می یابد تفکر برنامه ریزی توسعه دانشگاهی در این کشورها است که پویایی ارتباط گذشته، حال و آینده موقعیت های دانشگاهی را مورد توجه قرار می دهد: اگر تا دهه 80 میلادی مفهوم «برنامه ریزی استراتژیک» در حوزه آموزش عالی استفاده متداول داشت (مفهومی که از بخش صنعت وارد آن شده بود) اینک بر بعد خلاق تفکر برنامه ریزی در سیستم های دانشگاهی تاکید می گردد. در نوشتار حاضر، با تامل بر پیچیدگی سیستم های دانشگاهی و نقد رویکرد خطی برنامه ریزی در آموزش عالی و دانشگاه ها، برنامه ریزی توسعه دانشگاهی به مثابه تفکر، خلاقیت در حوزه میان رشته ای بررسی می گردد.
جهانی شدن و چالشهای فرهنگ مطلوب دانشجویی در نظام دانشگاهی کشور
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعادی که به شدت تحت تاثیر جهانیشدن قرار گرفته، فرهنگ است به گونه ای که امروزه از «جهانیشدن فرهنگ» بحث به میان میآید. از آنجا که دانشگاه محل تولید، ارزیابی و انتقال فرهنگ بوده و دانشجو نیز به عنوان یکی از عناصر کلیدی این فرایند به حساب میآید، این مسئله مطرح میشود که چالشهای فرهنگ مطلوب دانشجویی در نظام دانشگاهی ما در شرایط جهانیشدن کدامند؟ بر اساس این مراتب، در مقاله حاضر، تاثیرات جهانیشدن بر فرهنگ دانشجویی در دو بخش فرصتها و چالشها تبیین میشود. از مهم ترین فرصتهای جهانیشدن برای فرهنگ دانشجویی ما میتوان به آسان شدن زمینه برای آگاهی دانشجویان از فرهنگهای دیگر و تعامل سازنده با آنها اشاره کرد. از سوی دیگر، از مهم ترین چالشهای جهانیشدن برای فرهنگ مطلوب دانشجویی ما، میتوان به تلاش غرب برای سیطره فرهنگی بر کشورهای دیگر از جمله کشور ما از طریق معرفی فرهنگ خود به عنوان «فرهنگ برتر» نام برد. روش انجام پژوهش، تحلیل اسنادی بوده و به منظور گردآوری اطلاعات و داده های لازم، اسناد و مدارک موجود، مرتبط و در دسترس با استفاده از فرم گردآوری داده ها، جمع آوری و به شیوه کیفی تحلیل شده اند.
الگوها، پیش بینی ها و واقعیت ها در تقاضای نیروی کار
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ تابستان ۱۳۸۸ شماره ۶
37 - 65
حوزههای تخصصی:
این مقاله الگوهای برنامه ریزی و پیش بینی نیروی انسانی را که در قالب هفت طرح پژوهشی در ) نیازسنجی نیروی انسانی متخصص و سیاستگذاری توسعه منابع انسانی ) از طرح ملی هنگام تدوین برنامه سوم توسعه صورت گرفته است ، مورد بررسی قرار می دهد . هدف اصلی این مقاله ، بررسی و تطابق یافته های طرح های مزبور با نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ است . طرح های مذکور در حوزه پیش بینی نیروی انسانی متخصص با کم شماری و در پیش بینی نیروی انسانی کل با بیش شماری مواجه بوده اند. بسیاری از مطالعات انجام شده، پیشبینی رسمی یا الگوسازی تقاضا نیستند، بلکه پیشگویی های شهودی درباره آینده که باید انتظار خود را از آنها محدود کرد .
الگوی کاربردی هدایت راهبردی نظام اطلاعات دانشگاه
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ تابستان ۱۳۸۸ شماره ۶
121 - 140
حوزههای تخصصی:
در شرایط پویا و پیچیده کنونی ، محیط و سیستم های دانشگاهی، اطلاعات صحیح و به موقع، نقشی اساسی و ارزشی راهبردی در کیفیت تصمیم گیری و اقدام و موفقیت دانشگاه در بهسازی و توسعه پویای خود و در نتیجه تضمین اثربخشی و سلامت سازمانی آن دارد؛ بنابراین، اتخاذ رویکرد راهبردی در قبال آن ضرورت می یابد . در این مقاله، پس از بیان مختصر نقش و اهمیت اطلاعات در توسعه دانشگاه و ماهیت راهبردی مدیریت نظام اطلاعات در این زمینه، الگویی کاربردی برای هدایت راهبردی نظام اطلاعات دانشگاه مشتمل بر سه بخش اصلی (تعیین مطلوبیت های راهبردی اساسی، تحلیل راهبردی و راه یابی راهبرد ی) و نُه گام عملی ارائه شده است . در نهایت به برخی الزامات استقرار و تحقق مطلوب آن در دانشگاه اشاره شده است. الگوی مذکور در مورد سایر نظام های کارکردی(ماموریت محور) دانشگاه قابل استفاده است.
تحلیل محتوای پیش نویس نقشه جامع علمی کشور و پیشنهاد الگوی ارزیابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین سند چشم انداز بیست ساله، گام ارزشمندی در جهتدهی فعالیت های کشور برای رسیدن به توسعه بوده و از مهم ترین فرازهای سند، توجه ویژه به جایگاه ایران در افق 1404 در حوزه علم و فناوری است. بدیهی است تحقق اهداف مندرج در سند چشم انداز، مدیریت و تدبیر جامع در تمامی ابعاد را می طلبد و لازم است در حوزه مدیریتی علم و فناوری، مهم ترین عوامل شناسایی شده و برنامه های مناسب، طراحی و اجرا گردند. از آنجا که چشم انداز ناظر به آینده است، بهره گیری از تکنیکهای آینده نگرانه برای سنجش جهت گیری صحیح سیاست ها و کیفیت برنامه ها در مسیر تحقق اهداف چشم انداز، ضروری است. در مطالعه حاضر که تلاشی در این مسیر است، ابتدا ضمن مطالعات کتابخانه ای و میدانی و بهره گیری از نظریات کارشناسان، عوامل مهم تأثیرگذار در آینده مدیریت علم و فناوری مورد شناسایی قرار گرفته و علاوه بر رتبه بندی اهمیت آن ها، میزان احتمال به چالش کشیده شدن این عوامل و مورد چالش قرار گرفتن آن ها تا افق مندرج در سند چشم انداز بیست ساله (1404) به سنجش نظر متخصصان علمی در مقایسه با افراد درگیر در حوزه سیاست گذاری علم و فناوری گذاشته می شود. نتایج حاکی از آن است که پیش بینی هر یک از دو گروه بیش تر بر اساس حوزه دید ایشان نسبت به مسائل تخصصی حوزه کاری خودشان است. نتایج حاصل علاوه بر بیان نقاط همگرای نظریات این دو گروه، مبین دلایل اختلاف نظریات ایشان در پیش بینی آینده بوده و می تواند معیاری برای اصلاح سیاست ها و برنامه ها باشد. پیش بینی سیاست گذاران به طور کلی خوش بینانه تر از متخصصان بوده است
نگاهی کلی به برنامه درسی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح های میان رشته ای، آموزش میان رشته ای، و برنامه های میان رشته ای به طور روزافزون، در حوزه آموزش عالی به کار می رود. این اصطلاح ها اغلب، با مسامحه زیاد به کار می رود و معمولا، همراه با واژه های مشابه، از جمله چند رشته ای و فرا رشته ای، استفاده یا جایگزین آنها می شود. در دهه های پیش، رویکرد میان رشته ای به برنامه درسی، اهمیت خود را از دست داد و به مدت دو دهه، رویکرد رشته محوری مهم قلمداد شد، اما اندیشه تلفیق و برنامه درسی میان رشته ای اندیشه ای جدید نبوده است و تلفیق برنامه درسی در اندیشه ها و عقاید اندیشمندان پیشین ریشه دارد که دغدغه وحدت دانش، تشکیل علم منسجم، دانش عمومی و فراگیر، ترکیب و تلفیق دانش را داشته اند. در این مقاله، ضمن طرح مباحث تاریخی و نظری راجع به میان رشته ای، به بحث درباره برنامه درسی و نگاهی به تاریخچه برنامه درسی میان رشته ای، رشته های علمی، ترکیب های متفاوت رشته های علمی در برنامه درسی، نقد جامعه شناختی برنامه درسی تک رشته ای به عنوان زمینه حمایت از برنامه درسی میان رشته ای، تبیین زیست شناختی برنامه درسی میان رشته ای، الگوها، رویکردها و راهبردهای میان رشته ای، مزایای برنامه درسی بین رشته ای، مسایل و آسیب های برنامه درسی میان رشته ای پرداخته شده است.