اقدام به موقع، یکی از مؤلفه های راهبردی در تصمیمگیریهاست. زمان می تواند موجب تقویت توانمندی های کشور در مقابل رقبا شده و عدم درک زمان مناسب اقدام، عملاً به تضعیف توانمندی ها یا نابودی آنها منجر می شود. اقدام در زمان مناسب، نیازمند شناخت دقیق خود و مقاصد و انگیزه های کشورهای رقیب است. ضربه نخست، حمله پیشدستانه و حمله پیشگیرانه، با مؤلفه سرعت و زمان همنشینند و از زمان پیدایش جنگ ها، مشغله فکری زمامداران، فرماندهان و تصمیم گیرندگان بوده اند.آنها تلاش کرده اند برای تأمین هدف با هزینه کمتر و دستاورد بیشتر، از عنصر سرعت و زمان بیشترین بهره را ببرند و قبل از اقدام رقیب، حمله را آغاز نموده و ضربه کارآمدی بر آن وارد نمایند که مطمئناً در زمان هوشیاری، چنین اقدامی نمی تواند دستاورد قابل توجهی در پی داشته باشد.
به دلیل افزایش روزافزون معاهدات و سازمانهای بینالمللی پیرامون حقوق تجارت بینالملل و بنا به الزام اعضا بر اجرای مقررات مندرج در اسناد بینالمللی، دولتها برای اجتناب از انزوای حقوقی - اقتصادی، سعی در الحاق و ورود به این نهادها را دارند.در اینکه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در پذیرش این معاهدات یا عدم الحاق به آنها تأمین میشود، نمیتوان به گونهای مطلق اظهارنظر نمود. برای نمونه، ایکسید، میگا، آنسیترال، سازمان تجارت جهانی ومعاهده منشور انرژی، هریک، متضمن مقررات متفاوتی در زمینه تجارت بینالملل هستند که با بررسی موردی، میتوان فرصتها و چالشهای ناشی از التزام و الحاق به این اسناد بین المللی را دریافت.
در محافل سیاسی و عمومی و حتی در اغلب موارد در محافل علمی، مفاهیم دکترین، سیاست و استراتژی را گاه چنان متداخل و با معانی مشابه به کار میگیرند که تشخیص مرزهای نظری و مفهومی آنها مشکل میشود. در این مقاله، ضمن بررسی ارتباط مفاهیم دکترین، سیاست و استراتژی با مفهوم امنیت، به بررسی زمینههای تداخل و ابهام میان این مفاهیم پرداخته میشود و تلاش برای تعیین مرزهای نظری و مفهومی میان آنها در دستور کار قرار میگیرد. بدین منظور، ابتدا به تلاشهای صورتگرفته برای ابهامزدایی از مفهوم امنیت به عنوان بستر نظری بحث اشاره میشود، سپس مرزهای نظری میان دکترین، سیاست و استراتژی بر اساس دیدگاههای مختلف بررسی شده و در پایان نیز مرزهای مفهومی آنها مورد بازبینی قرار می گیرد.
هـر حـکـومـت و دولتى براى حفظ استقلال ، امنیت و تمامیت ارضى خود نیاز به نیروى مسلح قـوى ، مـقـتـدر و سـازمـان یـافـته دارد. جمهورى اسلامى ایران نیز پس از استقرار، براى تـداوم خـود و دفـع تهدیدات داخلى و خارجى ، نیروهاى مسلحى را فراهم نموده است که از جمله آنها، ستاد فرماندهى کل قوا، ارتش جمهورى اسلامى ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ، نیروى انتظامى و وزارت دفاع و پشتیبانى نیروهاى مسلح مى باشند. مطالب مربوط به نیروهاى مسلح در قانون اساسى ، قوانین عادى و آئین نامه انضباطى ، به دو دسته تقسیم مـى شـونـد: دسـتـه اول مـطـالب اخـتـصـاصـى هـر یـک از آنـهـا و دسـتـه دوم ، اصـول ، مـبـانـى و کـلّیـات اسـت کـه شـامـل هـمـه آنـهـا مـى شـود. از جـمـله ایـن اصـول ، ویـژگـیـهـاى کـلى و اسـاسـى آنـهـا، مـسـئولیـت و وظـایـف فـردى ، اصـول شرافت سربازى ، اصول فرماندهى و سلسله مراتب ، وظایف عمومى فرماندهان ، رؤ سـا و مـدیـران و وظـایـف پـرسنل و فرمانده در رزم است که مقاله درصدد تبیین آنها مى باشد.
بیش از پیش به آن توجه داشت. در این مقاله، با عنایت به همین اهمیت و ضرورت و ضمن تأکید بر تفاوت میان مفهوم امنیت یا احساس نیاز به آن و مطالعات امنیتی از یک سو و تفاوت مطالعات امنیتی در ایران با مطالعات امنیتی ایرانی از سوی دیگر، ابتدا پیشینه و نحوه شکلگیری مطالعات امنیتی در ایران مورد بررسی قرار میگیرد تا مشخص شود این حوزه مطالعاتی، با چه مسائل و مشکلاتی دست به گریبان است و سپس، به تحلیل مسائل و مشکلات مذکور پرداخته میشود. به باور نگارنده، مطالعات امنیتی در ایران گرفتار در سه حلقه وابستگی یعنی وابستگی مفهومی، وابستگی علمی و وابستگی فکری است و تا مادامی که از این حلقهها، رهایی نیابد، نمیتوان از مطالعات امنیتی و ایرانی به عنوان حوزهای مستقل و قابل مطالعه سخن به میان آورد.