با وقوع حادثه 11 سپتامبر، آمریکا ایجاد اصلاحات در کشورهای خاورمیانه را سرلوحه برنامه خود در قالب طرح خاورمیانه بزرگ قرارداد. این طرح طی سال 2002م و در قالب رویکردی به ظاهر اجتماعی، اما به شدت سیاسی – امنیتی در دستور کارسیاست خارجی آمریکا قرار گرفت. عدم اشراف و توجه طراحان سیاست خاورمیانه بزرگ بر عوامل جامعه شناختی در منطقه، سهم شگرفی در عدم موفقیت و ناکامی طرح مزبور داشت. تحولات یکسال اخیر خاورمیانه که متأثر از بیداری اسلامی در حوزه عربی است، بازتاب ناکامی این طرح به شمار می رود. در این راستا، یکی از دلایل موفقیت و تداوم حضور مردم در صحنه، بومی بودن و اصالت مردمی خیزش خاورمیانه و عدم نقش آفرینی نیروهای بین المللی در خلق این حرکت می باشد. بحرین، یکی ازاضلاع اصلی این بیداری اسلامی است که گرانیگاه بحث نوشتارحاضر است.
بخشی از روشنفکران جمهوری آذربایجان در مورد عباسقلی به علت خاستگاه طبقاتی و وابستگی به دولت تزاری و افکار محافظه کارانه اش سکوت کرده اند. در حالی که بنا به نوشته دکتر آدمیت، وی به یک معنا پیشرو افکار جدید غربی در قفقاز است. او به سازندگی علوم و دین ایمان داشت و در حالی که پای در گذشته داشت رویش به سوی آینده بود.
طی سالهای پیش از 2001 ، دو موضوع مهم ذهن فلسطینی ها و اسرائیلی ها را به خود مشغول کرده بود : 1) موضع ساخت دیوار حائل که ابتکار اسراییلی ها به حساب می آمد ؛ 2) طرح نخست وزیر اسراییل ، آریل شارون ، در مورد بیرون رفتن از نوار غزه و شمال کرانه باختری . دولت فلسطین و دولتهای عربی همسایه اسراییل در پرتو تحولات و رخدادهای به وجود آمده در پی اجرای مراحل نخست اجرای این دو طرح ، به این نتیجه رسیدند که برنامه ریزیهای مزبور در اصل علیه آنها تدوین شده است ..