فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۱۴۰ مورد.
مفهوم انسجام اسلامی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد طرح راهبرد انسجام اسلامی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال کشورهای اسلامی است. تجربه عملی سیاست خارجی جمهوری اسلامی، در سه دهه گذشته، این رویکرد را کارآمدتر از راهبرد وحدت اسلامی و تئوری امالقرای اسلامی ساخته است. در این راهبرد، ضمن توجه به موضوعات عادی و غیرتحریکآمیز، سعی در تقویت و ارتقاء عظمت جهان اسلام دارد. رسیدن به این وضعیت نیازمند درک جایگاه خود و دیگر کشورها در جهان و تلاش فعالانه، همسو و توافقی برای پیشرفت و توسعه قدرت و ثروت کشورهای اسلامی است.
ساختار نظام بین الملل در هزاره سوم و تحلیل بحران در روابط ایران و آمریکا
حوزههای تخصصی:
در نظام بین الملل، بحران می تواند منافع و یا هزینه هایی را برای بازیگران ایجادکند. طبعا قدرت های بزرگ به دلیل نقشی که ایفا می کنند و یا منافعی که به دست می آورند، در شرایط تعارضی بیشتر و فراگیرتر قرار می گیرند. آنان در ازای هر منازعه به منافع یا هزینه های بیشتری در مقایسه با سایر بازیگران نائل می شوند. در نظام های باثبات، همانند ساختار دوقطبی، هر یک از دو قدرت جهانی می تواند منافع خود را از طریق همکاری، مشارکت و یا تعارض با بازیگران منطقه ای پی گیری نماید. از آنجایی که قاعده بازی توسط بازیگران اصلی مورد پذیرش قرار می گیرد، بنابراین، طبیعی خواهد بود که هزینه های توسعه بحران در مقیاس سایر ساخت های بین المللی محدودتر باشد. بررسی تئوریک بحران در روابط سیاسی ایران وآمریکا نشان می دهد که این بحران هم اکنون از چهار مرحله پیدایش، گسترش، کاهش ، وآثار، در مرحله سوم قرار دارد. هر یک از طرفین با استفاده از تمامی ظرفیت های قابل دسترس، درصدد به حداکثر رساندن منافع خود هستند. مروری بر سطوح تحلیلی مسئله هسته ای ایران، مفروضات کاهش یک بحران بین المللی و همچنین تنش های داخلی در هر یک از کشورهای طرف بحران، در مجموع حاکی از آن است که در چنین شرایطی، فرصت ها و گزینه های فراوانی جهت مدیریت مطلوب بحران حاضر و حفظ آرمان ها و منافع ملی برای جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. هدف از این بررسی نظری، برداشتن گامی در شفاف سازی فرآیند کاهش بحران ایران و آمریکا است.
تأثیر جنبش های اسلامی ـ مردمی سال 2011 بر منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش موج بیداری اسلامی در خاورمیانه توانست تا حدود زیادی منابع قدرت نرم قدرت های جهانی و به خصوص آمریکا و قدرت های بزرگ منطقه ای از جمله جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر خویش قرار دهد. این پژوهش میکوشد تأثیر جنبش های مردمی ـ دینی اخیر را بر تغییر منابع قدرت نرم ایران و آمریکا در منطقه، تجزیه و تحلیل کند. یافته های این پژوهش بیانگر این است که با توجه به ماهیت و اهداف جنبش های اخیر در خاورمیانه، ادامه روند این تحولات به افزایش منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و کاهش منابع قدرت نرم آمریکا در خاورمیانه منجر خواهد شد.
تأثیر فناوری های نوین استحصال، بر جایگاه راهبردی خلیج فارس در سیاست خارجی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باوری عده ای از تحلیلگران انقلابات فناوریکی در حوزه هایی جدید حفاری از جمله شیل موجبات کم رنگ شدن اولویت جایگاه خلیج فارس به عنوان مرکز ثقل و هارتلند تأمین انرژی جهان را در پی دارد،این موضوع معادلات بین المللی و ساختارهای قدرت در سطح جهانی را تأثیر پذیر خواهد کرد، چراکه با قطع وکاهش وابستگی برخی از کشور ها ی عمده وارد کننده انرژی از جمله ایالت متحده آمریکا و همچنین اولویت حضور و هزینه های نظامی و سیاسی در راستای تأمین امنیت انرژی همچون گذشته قابل توجیه نمی باشد.
تکیه بر فناوری های جدید استحصال انرژی از منابع غیر متعارف و استقلال از واردات نفت ازسوی آمریکا، تغییر الگوی مصرف انرژی این کشور، تغییر در حوزه عرضه و تقاضا، فروشنده و خریدار (با توجه به آنچه در گزارش چشم انداز 2030 از سوی آژانس بین المللی انرژی بیان شده است ) می باشد. ازاین رو نگارندگان با بررسی تحولات صورت گرفته در این حوزه و نیز ظرفیت قابل اتکای استحصال و انتقال به تأثیر آن بر اهمیت جایگاه خلیج فارس بپردازند. اگر بگوییم کاهش اهمیت خلیج فارس در تأمین انرژی برای کشورهایی با بهره مندی از قابلیت استحصال از ذخایر غیر متعارف مذکور ، همچون آمریکا محتمل است ، افزایش تقاضای کشورهای آسیایی از یکسو و نیز حضور مستمر ایالت متحده آمریکا جهت کنترل منابع انرژی و رقبای خود ، در منطقه همچنان در اولویت سیاست خارجی آمریکا و نیز عرصه رقابت قدرت های بزرگ باقی خواهد ماند.
چالشهای ساختاری روابط راهبردی ایران و روسیه: سلطه ستیزی ایرانی و عمل گرایی روسی
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعهای مهم سیاست خارجی هر کشور، چگونگی تنظیم روابط با قدرت های بزرگ است. تکوین جمهوری اسلامی ایران در سال 1979، ماهیت روابط ایران با قدرت های بزرگ را دچار تغییر بنیادین کرده است. هرچند از اواخر دهه 1980، ایران و شوروی و به دنبال آن روسیه به بهبود روابط متقابل اقدام کرده اند، ولی این بهبودی منجر به روابط راهبردی نشده است. به نظر میرسد که ایران و روسیه با یکدیگر تضاد راهبردی نداشته باشند، ولی وجود یک ساختار انحصارگونه بین المللی که بنابر آن تهران به دلیل فشار غرب در مواردی ناچار است که برخی کالاهای مورد نیاز خود از سیاسی و اقتصادی را از طرف مسکو تأمین کند و همچنین نظریه سلطه ستیزی ایرانی و عمل گرایی روسی توجیه کننده برخی از شکاف های روابط دو کشور باشد که این مقاله بر اساس آنها تنظیم شده است.
معرفی و نقد کتاب: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: بازبینی نظری و پارادیم ائتلاف
حوزههای تخصصی:
تنش زدایی نامتوازن در سیاست خارجی ایران 88-1367(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنش زدایی در سیاست خارجی ایران از سال 1367 شروع شد. در این دوران، شاهد تغییر در «جهت گیری» و «نقش ملی» سیاست خارجی ایران می باشیم. این امر را می توان انعکاس ضرورت های اقتصادی، استراتژیک و امنیتی دانست. بر اساس ضرورت های دوران جدید، شاهد تغییر در اولویت های سیاست خارجی و اقتصادی ایران بوده ایم. موج اول تنش زدایی را می توان عامل بازسازی روابط ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس و خاورمیانه دانست.موج دوم تنش زدایی از سال 1376 آغاز شد. در این مقطع زمانی، شرایط برای ارتقا سطح همکاری های ایران با کشورهای اروپایی فراهم شد. محور اصلی موج دوم تنش زدایی بر گسترش روند «اعتمادسازی» قرار داشت. همکاری های اقتصادی و استراتژیک ایران با کشورهای اروپایی ارتقا یافت. در این دوران، تلاش گسترده ای برای «مشارکت موثر» ایران با سایر کشورهای جهان در حوزه های اقتصادی و استراتژیک انجام شد.روند یاد شده در دهه 1380 با نشانه هایی از برگشت پذیری همراه گردید. این امر ناشی از عدم توازن در فرآیندهای تنش زدایی می باشد. در دوران جدید، اولویت های سیاسی و استراتژیک ایران تغییر یافت. جلوه هایی از عدم توازن در موضوعات سیاست خارجی و امنیتی ایران به وجود آمد. از سوی دیگر، شاهد فرآیندی می باشیم که به موجب آن، نقش ملی ایران در سیاست خارجی دگرگون شد. همکاری های چندجانبه، به تضادهای گسترش یابنده تبدیل گردید. این امر نشان می دهد که جلوه هایی از عدم توازن در فرآیندهای سیاست خارجی ایران ظهور یافته و تاثیر خود را بر بسیاری از موضوعات بر جای گذاشته است.دلایل مختلفی برای شکل گیری عدم توازن در سیاست خارجی تنش زدا وجود دارد. فرضیه این مقاله آن است که «عوامل ساختاری» به موازات مولفه های فروملی از جمله «نقش نخبگان»، عامل تغییر در سیاست خارجی و ظهور مولفه های نامتوازن گردیده است. روش پژوهش نیز در قالب مدل ساختار ـ کارگزار انجام گرفته، نقش نیروهای بین المللی را به موازات تغییر در نخبگان سیاسی برجسته می سازد
نقش انرژی در تحول روابط میان ایران و ترکیه با تأکید بر گاز طبیعی (2015-2000)
حوزههای تخصصی:
ایران و ترکیه به عنوان دو قدرت منطقه ای هستند که هریک از آن ها می توانند تأثیر زیادی بربخشی از گستره جغرافیای جهان، از خاورمیانه و شمال آفریقا گرفته تا خلیج فارس و آسیای مرکزی و قفقاز، داشته باشند. ترکیه در تلاش برای تقویت جایگاه بین المللی خود و اتخاذ رویکردهای جدید، بر اهمیت اتحاد با غرب تاکید فراوانی دارد. روابط با شرق و به ویژه کشورهای همسایه نیز در دو دهه اخیر به همان میزان اهمیت یافته اند. ایران نیز به عنوان کشوری بزرگ و بازیگری تأثیر گذار در خاورمیانه همواره در تحولات منطقه ای نقشی مؤثر ایفا کرده است. روابط ترکیه و ایران همواره محدودیت ها، تفاوت ها و رقابت های عمیقی داشته که از تعمیق روابط دوجانبه جلوگیری کرده اند. این شرایط امروزه نیز همچنان در حوزه های مختلف ادامه دارد، ولی این موضوعات هیچ گاه باعث توقف تلاش های دو کشور برای برقراری روابط دوستانه با یکدیگر و تلاش ها برای جلوگیری از بروز تنش در روابط دوجانبه، نبوده اند؛ این وضعیت باروی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در سال 2002، بیش ازپیش تقویت شده و مورد استقبال ایران نیز قرارگرفته است. این مطالعه با تأکید بر عامل انرژی و مطالعه روابط انرژی میان دو کشور با تأکید بر گاز طبیعی، با استفاده از داده های کمی، تأثیر این عامل را به عنوان پایه ای برای همکاری های بیشتر در سایر حوزه ها و وابستگی متقابل دو کشور، بین سال های 2000 تا 2015 بررسی کرده است.
تحلیل جنگ رسانهای ایران و غرب در مذاکرات هستهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های اصلی دیپلماسی، کمک به بهر هگیری از قدرت نرم در دستی ابی به اهداف خاص است. در مذاکرات هسته ای دستگاه دیپلماسی رسانه ای ایران، با آگاهی از این واقعیت که همزمان با گفت وگوهای دیپلماتیک، جنگ رسانه ای غرب علیه منافع ایران در مذاکرات هسته ای به راه افتاده و خبرهای رسانه های غربی، در راستای تاثیرگذاری بر افکار عمومی، زیاده خواهی ها و کسب امتیازات بیشتر در مذاکرات نشر پیدا می کند، برنامه راهبردی خود را برای خنثی کردن اهداف جنگ رسانه ای غرب در مذاکرات اتخاذ کرد. در طول انجام مذاکرات هسته ای نیز بارها جنگ رسانه ای طرفین مذاکره، گفت و گوهای هسته ای را تا آستانه شکست کشاند اما قدرت نرم جمهوری اسلامی مانع از شکست مذاکرات شد و توافق هسته ای صورت گرفت. موضوع این پژوهش تحلیل جنگ رسانه ای ایران و غرب در مذاکرات هسته ای در دولت روحانی است. پژوهش به روش، تحلیل کیفی انجام شده و چارچوب نظری آن بر اساس نظریه «برجسته سازی » شکل گرفته است. در پژوهش حاضر «جامعه مورد بررسی » از بین اعضای گروه مذاکر هکننده و کارشناسان وزارت امو ر خارجه، اصحاب رسانه، استادان دانشگاه، کارشناسان رسانه، نمایندگان مجلس و کارشناسان مسائل سیاسی و مسائل بی نالمللی انتخاب شد هاند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بخش دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت امور خارجه در مواجهه با جنگ رسانه ای غرب با مدیریت اطلاعات، عملکرد مناسبی داشته است اما عملکرد رسانه های داخلی در مواجهه با رسانه های خارجی در جنگ رسانه ای ایران و غرب در مذاکرات هسته ای ضعیف بوده است. این پژوهش در پایان پیشنهادهایی برای ارتقای عملکرد رسانه های داخلی در این حوزه ارائه کرده است.
اسرائیل و استمرار تنشها میان ایران و آمریکا
حوزههای تخصصی:
بی اعتمادیهای جاری در تعاملات ایران و آمریکا، محصول شرایطی است که عمدتاً با هویتهای سیاسی ناهمگون دوطرف در پیوند است. در این میان، نقش اسرائیل به عنوان متغیری تنشزا بسیار اساسی است، زیرا نه جمهوری اسلامی ایران حاضر است با بازیگری اسرائیل در منطقه کنار بیاید و نه آمریکا میتواند نسبت به فشارها و تهدیدات ایران علیه متحد دیرینه خود در منطقه بی تفاوت باشد، به ویژه آنکه یهودیان آمریکا در مقام قدرتمندترین لابی تاثیرگذار بر نهادهای جهت دهنده به سیاست خارجی، سیاست خاورمیانهای این کشور را تحت نفوذ خود درآورده اند. امروزه عمده ترین اتهامات آمریکا علیه ایران شامل تلاش برای جلوگیری از صلح در خاورمیانه، تلاش برای ساخت سلاحهای انهدام جمعی، حمایت از تروریسم و نقض دموکراسی و حقوق بشر، به انحاء مختلف با امنیت اسرائیل در پیوند است. از اینرو، اگرچه همکاریهای محدود و تاکتیکی میان ایران و آمریکا امکانپذیر است، اما تا زمانی که پیوندهای فعلی آمریکا و اسرائیل جریان دارد، امکان عادی شدن روابط دو کشور وجود نخواهد داشت.
مطالعه تطبیقی روند توسعه سیاسی در ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: