فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۵۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تاثیر آگاهی سیاسی دانشجویان بر تغییر نگرش آنها نسبت به مشروعیت نظام سیاسی بر اساس نظریه وبر: مورد مطالعه دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظم سیاسی به معنی هماهنگی اجزای نظام سیاسی جهت دستیابی به اهداف نظام، یکی از خصوصیات مهم جامعه ایدئال است. این امر هنگامی حاصل می شود که اعضای آن جامعه به عنوان عناصر تشکیل دهنده اجزای نظام سیاسی وظایف خود را شناخته و به آن عمل کنند. از جمله نظریه های مهمی که در این راستا مبانی مشروعیت سیاسی را تبیین می کند، نظریه مشروعیت وبر است. او بر این باور است که در تحولات سیاسی ـ اجتماعی یک نظام، مشروعیت از حالت سنتی به سمت عقلانیت در حال حرکت است.
روش تحقیق در این پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. جامعه آماری مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه اصفهان می باشد. تعداد 150 نفر دانشجو، به شیوه تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. از روایی صوری و سازه برای ارزیابی سؤالات و آلفای کرونباخ برای پایایی آنها و از روش های آماری ضریب پیرسون و تحلیل واریانس و تکنیک رگرسیون و تحلیل مسیر برای سنجش مدل و فرضیات استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، بین دو سازه آگاهی سیاسی و مشروعیت نظام سیاسی کشور ارتباط معناداری وجود دارد. اما این معناداری در جامعه مورد مطالعه بدین صورت است که آگاهی سیاسی با مشروعیت سیاسی در دو بُعد عقلانی و کاریزماتیکی آن رابطه معناداری دارد. این معناداری در جامعه ایران از یک سو با نظریه وبر مبنی بر دگرگونی در تلقی از مشروعیت سنتی به عقلانی بر اثر افزایش آگاهی سیاسی مطابقت دارد و از سوی دیگر در تضاد است. چراکه بر اساس یافته های تحقیق به رغم حرکت جامعه ایران به سمت عقلانیت بر اثر نوسازی و افزایش آگاهی سیاسی دانشجویان، هم زمان با دگرگونی در تلقی تعداد زیادی از آنها از مشروعیت سنتی به عقلانی در خصوص نظام سیاسی، موارد زیادی نیز مشاهده می شود که از بُعد سنتی به بُعد کاریزمایی تحول یافته است. لذا شاید بتوان این گونه ادعا کرد که نظریه وبر در خصوص مشروعیت سیاسی، مبنی بر دگرگونی در تلقی از مشروعیت سیاسی از بُعد سنتی به عقلانی در یک جامعه بر اثر افزایش آگاهی سیاسی تا حدودی با تحولات نظام سیاسی ایران انطباق دارد.
انتخابات نهم ریاست جمهوری و پایگاه های اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایل مهم جامعه شناسی سیاسی بررسی رفتار رای دهندگی مردم در انتخابات های مختلف است. برای جامعه شناسان سیاسی، کشوری مانند جمهوری اسلامی ایران که در آن حداقل در هر سال یک انتخابات برگزار شده می تواند مورد مطالعاتی بسیار جالبی باشد اما متاسفانه مطالعات کمی انتخابات در ایران در سه دهه گذشته به ندرت یافت می شود. یکی از فواید مطالعات کمی انتخابات این است که می توان با مطالعه روندهای انتخاباتی گذشته به پیش بینی نتایج انتخابات در آینده پرداخت. در این مقاله با تمرکز بر پایگاه های اجتماعی در ایران و مفروض دانستن وجود ارتباط میان پایگاه اجتماعی و رفتار رای دادن این سوال اصلی مطرح می شود که چگونه شناخت پایگاه های اجتماعی در ایران در انتخابات نهم ریاست جمهوری، می توانست موجبات پیش بینی رفتار رای دهندگان را برای نامزدهای انتخابات فراهم سازد؟ فرضیه پژوهش آن است که، شناخت پایگاه های اجتماعی که بر مبنای درآمد، شغل و تحصیلات در کشور پراکنده هستند می توانست، پیش بینی رفتار رای دهندگان در انتخابات نهم ریاست جمهوری را برای سیاست مداران و نامزدهای انتخاباتی تسهیل نماید. این مقاله با تصدیق این نکته که متغیرهای گوناگونی در نحوه انتخاب نامزدها در انتخابات تاثیر دارند، بر این نکته تاکید دارد که با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور در انتخابات 1384 و فضای حاکم بر جامعه در این انتخابات، شناخت پایگاه های اجتماعی در آن برهه زمانی، می توانست نیازها و خواست های هر یک از پایگاه ها را به گونه ای ملموس تر نشان دهد و نامزدها با تمرکز بر این خواست ها، به پیروزی در انتخابات دست یابند.
الحاق به کنوانسیون از منظر موافقان و مخالفان
حوزههای تخصصی:
پاسخ به این پرسش که آیا الحاق به کنوانسیون، به مصلحت جمهوری اسلامی ایران است، در پرتو بررسی پیامدهای حقوقی الحاق میباشد که این پیامدها دارای ابعاد داخلی و بینالمللی است. هرچند پرداختن به این موضوع از دیدگاه حقوقی کافی نیست؛ اما آنچه در این نوشتار پیگیری میشود، بررسی پیامدهای حقوقی بینالمللی الحاق یا عدم الحاق به کنوانسیون است و با نگاهی به نسبت جامع، ادله موافقان و مخالفان الحاق به کنوانسیون بررسی شده است. در نتیجه، روشن میشود الحاق به کنوانسیون به هیچوجه مصلحت نیست؛ زیرا نه تنها مشکلی از زنان ما را حل نمیکند، بلکه از جهاتی مشکلزا هم است.
تاثیر فرهنگ سیاسی نخبگان بر هویت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های پس از انقلاب اسلامی، هویت ملی ایرانی از فرهنگ سیاسی نخبگان جمهوری اسلامی ایران تاثیر گرفته است. این تاثیر را می توان از لحاظ ایدئولوژی انقلاب بر تحکیم و تداوم هویت سرزمینی ایران در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی، تحول این ایدئولوژی از گفتمان انقلاب به گفتمان اصلاحات، وتوسعه اقتصادی و شناخت بسترهای تکوینی گفتمان مردم سالاری دینی او نیز از لحاظ تاثیر بر مشارکت توده ای و بسیج سیاسی در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی بر تحکیم و تداوم ناسیونالیسم ایرانی، تحول مفهوم مشارکت، و تاثیر رویکرد اصلاحات بر این ناسیونالیسم دید. در مقاله ، در راستای آزمون فرضیه های پیشنهادی، از مباحث مطرح نتیجه گیری به عمل آمده است
زنده باد اصلاحات
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از انقلاب اسلامی تا به امروز
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
صف بندیهای سیاسی - اجتماعی در ایران
حوزههای تخصصی:
زنان: مجلس ششم و حقوق زنان
منبع:
آیین دی ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران زنان
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
ایوزیسیون ایران
جامعه ی قدرتمند ، دولت ضعیف تبیین جامعه شناختی مناسبات دولت- جامعه در ایران عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با این فرض که رفتار و کنش بازیگران اجتماعی و همچنین نوع تصور قدرت در سطح زندگی اجتماعی بر رفتار سیاسی دولت و چگونگی سازماندهی حیات سیاسی تاثیر گذار می باشد در آن صورت می توان پذیرفت که فهم ماهیت و عملکرد دولت در هر جامعه ای به فهم ساختار جامعه ای که دولت تنها بخشی از آن محسوب می گردد ارتباط تنگاتنگی دارد. در مقاله حاضر بر آنیم تا با استفاده از یک الگوی نظری معطوف به تحلیل تجربی و با تاکید بر رابطهی بازتابی دولت – جامعه تبیین و تصویری واقع گرایانه از منطق این رابطه در ایران دوره قاجار ارائه دهیم. بررسی ماهیت جامعه سنتی و نظم سیاسی پیشامدرن و چرایی و چگونگی تغییر این نظم به نظم سیاسی مدرن در کانون این تحلیل قرار دارد.
بررسی چارچوب های نظری درباره مواضع جریان های حوزوی نسبت به انقلاب (1357 ـ 1340)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران احزاب
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ انقلاب اسلامی ایران (بررسی ریشه ها و عوامل)
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل رابطه دین و مفاهیم علوم سیاسی و روابط بین الملل
برای تحلیل مواضع جریان های حوزوی از دهه چهل تا پیروزی انقلاب اسلامی، چارچوب های نظری متفاوتی قابل طرح است. نویسندگان غربی معمولاً از سه جریان «کاملاً غیر سیاسی»، «میانه رو» و «تندرو و رادیکال» و برخی نویسندگان داخلی نیز از سه جریان «محافظه کار و غیر سیاسی»، «میانه رو» و «انقلابی» نام میبرند. طبق دیدگاه اکثر فقهای شیعه که انقلاب بر ضد حاکمان جور را جایز یا واجب میدانند، جریان «انقلابی» به رهبری امام خمینی+ و جریان «معارض رژیم شاه» به هدایت آیات عظام گلپایگانی و نجفی قابل شناسایی است. البته دیدگاهی که قیام در عصر غیبت را جایز نمیداند، مبنای فقهی ندارد و غالباً از دیدگاه سیاست پرهیزی حاکم بر حوزه متأثر است.
آنچه لازم داریم
نقش حجاب در افزایش نابرابری حجاب
حوزههای تخصصی:
شرایط شکل گیری یا افول رهبری کاریزمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر شرایط شکل گیری یا افول رهبری کاریزمایی و شرایط اجتماعی متناظر با آن را مورد توجه قرار می دهد. بدین منظور دو مفهوم «ویژگی های رهبر» و «بحران»، نقطه آغاز تحقیق را تشکیل می دهد. این دو مفهوم در یک رابطه متقابل مورد بررسی قرار می گیرند. در توضیح شکل گیری کاریزما، از یک سو، چهره ای بالقوه کاریزمایی با ویژگی های شخصیتی و گفتمان جدید و پاسخی برای بحران، وارد صحنه می شود و به تدریج ویژگی های فکری و منش رهبر از راه های گوناگون به پیروان ریزش می کند. از سوی دیگر، بحران به عنوان بستر تمهید کننده در میان علاقه مندان شور و احساس بر می انگیزد و اثرگذار می شود. ابتدا احساس نیاز به اندیشه ها و راه حل نوآورانه، نیاز به رهبری جدید و متفاوت از رهبران موجود را ایجاد می کند، سپس شور و عواطف ناشی از مواجهه با بحران، علاقه مندان را آماده می کند تا تحت تاثیر فرایندهای گروش کریزمایی به رهبر اعتماد کنند و به او پاسخی از سر علاقه بدهند. این گروش، اگر با موفقیت های کاریزما تقویت شود، احتمالا اعتماد پیروان به رهبر، بیشتر شده و نیرو و موقعیت کاریزمایی تداوم می یابد، اما اگر کاریزما به موفقیتی دست نیابد، از مشارکت اعتمادآمیز پیروان برای تغییر کاسته می شود و جامعه برای مدتی از وضعیت کاریزمایی خارج می شود. برابر با دیدگاه فوق، یک نمونه تجربی- شخصیت و دوره خاتمی- را در جامعه ایران مورد بررسی قرار داده ایم. در این مطالعه پتانسیل و ویژگی های کاریزمایی خاتمی مشخص شده، سپس به تحلیل شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دوره وی پرداخته شده و بدین سان از یک موقعیت کاریزمایی (که از آن به عنوان جنبش اصلاحات نیز نام برده شده است) سخن به میان آمده است. در جریان این موقعیت کاریزمایی، انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری (1376) به عنوان تسهیل کننده (کاتالیزور) عمل کرده است. بدین معنا که برای جامعه فرصتی فراهم شده تا افکار و شعارهای خاتمی نه تنها به عنوان شعارهای یک شخص بلکه به منزله مطالبات عده زیادی از افراد که برای رفع مشکلات (و بحران ها) جامعه خود به حرکت در آمده اند، مورد توجه قرار گیرد. برای بررسی کاریزما و میزان نفوذ خاتمی در میان مردم از نظرسنجی های پیمایشی در این دوره استفاده شده است. با تحلیل ثانوی داده های موجود در این نظر سنجی ها نشان داده شد که در سال های 80 و 81 خاتمی از نگاه مردم واجد ویژگی های کاریزمایی بوده اما به تدریج به دلیل ضعف در تحقق شعارها و برنامه ها درعمل (یا وجود چنین احساسی در میان مردم) کاریزمای وی تا سال 84 نزول کرد، اگر چه پس از سال 84 و در جریان تجربه هایی که جامعه ایران داشته، احتمال ظهور مجدد کاریزما را نمی توان منتفی دانست.
احزاب سیاسی و نظام دموکراسی
حوزههای تخصصی:
تأثیر تحولات نهادهای اجتماعی بر اِمکان دولت قانونمند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادهای اجتماعی خانواده، دین، آموزش، اقتصاد و سیاست ماهیت سیّال و شناور داشته و در نتیجه قابلیت تغییر دارند. از آنجا که تحول در یک نهاد، می تواند سایر نهادهای اجتماعی را نیز متاثر سازد، ازاین رو، بررسی رابطه معنادار بین تحول نهادهای اجتماعی و شکل گیری دولت قانونمند، یکی از نقاط تلاقی جامعه شناسی و حقوق عمومی و مستند میان رشته ای بودن ایده این مقاله است. زیرا حقوق عمومی، نظام حقوقیِ ناظر بر دولت است و جامعه شناسی حقوق عمومی عهده دار تبیین نظریه درخصوص تاثیر و تأثّر نهادهای اجتماعی و شکل گیری نظریه دولت است. ازاین رو، موضوع این مقاله (دولت) در گستره حقوق عمومی و منظر تحلیل آن (نهادهای اجتماعی) از دریچه جامعه شناسی است.
این مقاله از نظر شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای و از حیث روش توصیفی تحلیلی است. زیرا به دلیل محدودیت های ناشی از دسترسی به آمار رسمی و انجام سنجش میدانی در مقیاس سرشماری، با استفاده از روش «تحلیل ثانویه اطلاعات موجود»، به مثابه دانش زمینه ای، به توصیف و تحلیلِ تحولات نهادهای اجتماعی پرداخته و با بهره گیری از آموزه های حقوقی به مفهوم شناسی دولت قانونمند و نهایتاً استنتاج نظریه، درخصوص کنش متقابلِ پویای نهادهای اجتماعی و دولت اقدام کرده ایم.
براین اساس، در این مقاله درپی فهم مسائل ایران و تحلیل بخشی از فرآیند تشکیل دولت قانونمند در ایران معاصر هستیم. از این رو، این نوشته را می توان ذیل مطالعات ایران پژوهی نیز دسته بندی کرد.
جنبش دانشجویی ایران مطالبات «ملی» دارد
حوزههای تخصصی:
نویسنده این مقاله معتقد است که جنبش دانشجویى همواره از ویژگى هایى چون تحولخواهى، آرمانگرایى، گذرا و سیال بودن برخوردار بوده است، اما جنبش دانشجویى از جهت تولید تئورى و ایدئولوژى همواره وابسته به جنبش روشنفکرى بود و در واقع نقش واسطه را میان نخبگان و روشنفکران با تودههاى مردم ایفا مىکرده است، البته از نظر سیاسى گاه مستقل و تأثیرگذار بوده است. در دوم خرداد، جنبش دانشجویى بهترین رسانه ارتباطى میان رهبران و استراتژیستهاى دوم خرداد با تودههاى مردم بود.
توانمندسازی زنان و مشارکت سیاسی در ایران «مطالعه موردی؛ دوره جمهوری اسلامی»
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های اساسی توسعه پایدار، توانمندسازی زنان در فرآیند تصمیم گیری های ملی است. مقوله اساسی در بحث توانمندسازی زنان نیز «مشارکت سیاسی» ایشان می باشد. بر این مبنا تحقیق حاضر در پی پاسخ گویی به این سؤال اصلی می باشد که «چگونه زنان با راهکارهای توانمندسازی نظیر مشارکت سیاسی می توانند سهمی تعیین کننده در ساختار تصمیم گیری ملی ایفا نموده و سیاست گذاری و مدیریت تغییر الگوهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را بدست گیرند؟» .به همین منظور تحقیق حاضر با روش «توصیفی - تحلیلی»، تأکید بر لزوم توجه بیش از پیش به نقش زنان در تصمیم گیری ملی دارد و در این راستا، با جمع آوری داده-ها (به روش کتابخانه ای) و تجزیه و تحلیل آنها، در پی پاسخ به سوال اصلی، فرضیه خود را این گونه بیان می دارد که «توانمندسازی زنان در مشارکت سیاسی و شرکت در تصمیم گیری سیاسی در سطح ملی، می تواند باعث تقویت و تسهیل سیاست گذاری شود» و با توجه به داده-های موجود به این نتیجه دست یافته ایم که عمل کرد توانمندسازی زنان در امر مشارکت سیاسی سبب تقویت ساختار تصمیم گیری ملی نیز می گردد.
بررسی موضوع حضور زنان در قوه قضائیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه مباحث اشتغال و مشارکت زنان در نظام قضایی در ایران تاریخی کمتر از نیم قرن دارد ، ولی در این تاریخ کوتاه دستخوش تحولات شگرفی بوده است . عدم شرکت فعال زنان ، در ابعاد مختلف مسئولیتهای قضایی امر بسیار با اهمیتی میباشد که با نگرشی درست و به دور از جنجالهای تبلیغاتی و سیاسی باید مورد بررسی موشکافانه قرار گیرد . همچنین شناسایی ساز و کارهای ارتقای مشارکت در این زمینه ضروری است . در این پژوهش ، بر پایه مضمون دموکراتیک پیشرفت یعنی تجزیه و تحلیل بود یا نبود مشارکت زنان در عرصه قضا و قضاوت و نقد محتوای مشارکت کنونی ، به تحلیل وضعیت اشتغال زنان در قوه قضاییه پرداخته شده است ...