درخت حوزه‌های تخصصی

اندیشه سیاسی در غرب

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۹۵۱ مورد.
۳۰۱.

عوامل پیدایی و پایایی سکولاریسم در جهان مسیحی

کلیدواژه‌ها: سکولاریسم رفورماسیون مسیحیت لیبرالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۴ تعداد دانلود : ۸۷۶
سکولاریسم یکی از ویزگیهای فرهنگ، تمدن و نظامهای سیاسی جهان غرب در یکی دو سده گذشته بوده و است و بازتابهای بسیار فراوانی در حیات سیاسی و اجتماعی این گونه نظامها بر جای گذاشته و به اجمال، باعث انزوای نقش مذهب و خنثی کردن حضور عینی آن در این عرصه ها شده است. اساساً سکولاریسم در ظروف زمانی و مکانی حاکمیت کلیسا و آبای آن در قرون وسطی شکل گرفت و بستر و خاستگاه ظهور آن بر ویرانه های الهیات دگماتیک و جزم اندیش و دانش ستیز مسیحیت استوار شد و عملکرد سوء ارباب کلیسا به این روند شتاب خاصی بخشید. نوشتار حاضر تلاش دارد از دیدگاههای عام و کلی و همچنین، دیدگاههای خاص و جزئی، به عوامل پیدایی و پایایی سکولاریسم و روند سکولاریزاسیون در بستر فرهنگ مسیحیت اشاره کند و آنها را به تفکیک عوامل دینی، عوامل تاریخی، اجتماعی و سیاسی، و عوامل نظری و معرفتی تبیین کند و تأثیر این مفهوم هم پیوند با لیبرالیسم را در عرصه نظری و عملی سیاست و نظامهای سیاسی غرب بازکاوی کند.
۳۰۳.

پایان روشن فکری

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۲
جریان روشن‏فکری در ایران با ایدئولوژی و ایده‏های انقلابی شروع شد: ایدئولوژی سوسیالیستی، ایدئولوژی ناسیونالیستی و ایدئولوژی دینی. از یک طرف با روشن‏فکران سوسیالیست روبه‏رو بودیم و دغدغه آنها تغییر در ساخت اقتصادی و اجتماعی بود. به زعم این روشن‏فکران، هرگونه تغییر در روابط تولید، از راه تغییر در ساخت سیاسی امکان‏پذیر می‏شد. از مرحوم دکتر تقی ارانی تا مرحوم بیژن جزنی، همه در زمره این دسته از روشن‏فکران قرار می‏گرفتند. از طرف دیگر، روشن‏فکران ناسیونالیستی، با شدت و دل‏مشغولی کمتر، کوشش داشتند تا با ایجاد جنبش ملی، فرهنگ و مناسبات زندگی اجتماعی ایرانیان را با اصول و آرمان آزادی و برابری و استقلال پیوند دهند. از بعضی مبارزان ملی و حقوق مدنی تا مرحوم مصدق و تا شادروان داریوش فروهر، همه در زمره این دسته از روشن‏فکران محسوب می‏شدند. روشن‏فکران دینی کوشش داشتند تا با ساخت‏شکنی در شیوه نگرش سنتی به دین و طرح سیستمیک و هندسی تفکر دینی، جریان ساخت شکنی را متوجه بنیادهای ذهنی جامعه کنند. از مرحوم آیت‏اللّه‏ نایینی تا مرحوم بازرگان و تا دکتر شریعتی و پس از او، در زمره این دسته از روشن‏فکران محسوب می‏شوند.
۳۱۰.

پارادوکس اورولی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پارادوکس اورول سوژه سیاسی سوژه متافیزیکی نظام بدون سلطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۷ تعداد دانلود : ۷۹۸
جورج اورول، رمان نویس انگلیسی، رمان معروف «1984» را نوشت تا یوتوپیاهای عصر خود را نقد نماید. وی که در صدد بیان و هشدار در باب آینده احتمالی توتالیتری همه جا حاضر است، در رمان خود انسانی را به تصویر می کشد که ساختارهای قدرت به شدت متصلب وی را تبدیل به سوژه ای سیاسی، یعنی تابع ساخته است. سوژه ای که به نهایت خود رسیده است. بنابراین مهم نوع نگاه اورول به انسان و تبدیل کردن آن به سوژه است. این تأکید بیش از حد اورول بر سوژ گی، انسان را متافیزیکی کرده و نظام یوتوپیایی دیگری را پیش روی وی قرار داده است. نظامی که اورول در ابتدا در پی نقد آن بوده اما خود گرفتار آن می شود. در واقع پارادوکس اورولی در همین امر نهفته است، چرا که وی در عین نقد یوتوپیا، نظام یوتوپیایی بدون سلطه را به سوژه متافیزیکی خود پیشنهاد می دهد. پارادوکسی که با نوع نگاه اورول به انسان به مثابه سوژه سیاسی شروع شد.
۳۱۳.

مقایسه حکومت اقتدارگرا و جایگاه مردم در آن در اندیشه «امام محمد غزالی» و «توماس هابز»(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب
  3. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن 16 میلادی تا اوایل قرن بیستم
تعداد بازدید : ۱۷۸۳ تعداد دانلود : ۱۲۸۵
مقاله حاضر به بررسی نظریه امام محمد غزالی و توماس هابز درباره حکومت اقتدارگرا پرداخته است. به نظر می رسد هر دو متفکر، نظریه حکومت اقتدارگرایی خود را بر اساس طبیعت و سرشت انسان پایه ریزی می کنند. غزالی با توجه به صفات چهارگانه انسان سعی دارد تا انسانی الهی تربیت کند که تحت حاکمیت حاکم الهی به کنش منفعلانه مبادرت نماید. در مقابل، هابز معتقد است که انسان ها سرشتی جنگجو و قدرت طلب دارند و در وضعیت اولیه و طبیعی بشر، جنگ همه علیه همه در جریان بوده است و انسان ها به حکم عقل، درصدد رهایی از این وضعیت هستند و بنابراین با دوراندیشی خود به تأسیس حکومتی مقتدر حکم داده اند. به نظر می رسد مسئله هر دو متفکر تا حدود زیادی یکسان است، اما شیوه پردازش آنان به مسئله متفاوت است. بدین معنا که هر دو متفکر در دوره ای پرآشوب زندگی می کردند و نیاز به امنیت سبب می شود هر دو به حکومت اقتدارگرا متوسل شوند. از سویی دیگر، هر دو متفکر برای مردم نقش انفعالی قائل هستند؛ هر چند شیوه استدلال غزالی، شرعی و هابز، عقلی است. ضمن اینکه به نظر می رسد نظریه عقلانی هابز - با پذیرش امکان شورش- راه را برای فراتر رفتن از حکومت اقتدارگرا باز می گذارد، در حالی که نظریه شرعی غزالی به بازتولید گونه ای حکومت اقتدارگرا می انجامد.
۳۱۴.

«مطلق خاص» در اندیشه رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بازنمایی همبستگی پراگماتیسم رند مطلق خاص (Particular Absolute) واژه های نهایی (غائی) رند لیبرال نام انگاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
تعداد بازدید : ۱۷۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۷۹
آماج رویکرد انتقادی رورتی عمدتاً معرفت شناسی غربی و در متن و بطن آن، نظریه معرفتی بازنمایی است. رورتی با منظر و نظری پراگماتیستی در پی یافتن توجیه و توضیحی برای نگرش اخلاقی و سیاسی غرب امروز است. این منظر و نظر رورتی، سخت وام دار آموزه های زبان شناختی و رویکردهای توصیفی در شکل گیری درک آدمی از امور است. اما، آیا رورتی می تواند در این فضای نظری از آفات فراتئوری ها، از یک سو، و نگاه های هنجاری در عرصه علوم، از سوی دیگر، پرهیز کند؟
۳۱۹.

آیا دموکراسی لیبرال، جهان شمول است؟

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۶
جهان‏شمول بودن دموکراسى لیبرال امروزه بیشتر از سوى توسعه‏گرایان تبلیغ مى‏شود. اما این دیدگاه از عنصر تنوع فرهنگى و تاریخى در تحلیل پدیده‏ها غافل است و از این رو با اصل قرار دادن مسیر نوگرایى در غرب، خواهان از میان رفتن گوناگونى و همسان‏سازى جوامع غیرغربى، براى رسیدن به مدل توسعه لیبرال دموکراسى است. نویسنده از پایه‏ها و پیش‏فرضهاى این نظریه پرده بر مى‏دارد و ضمن بررسى انتقادى آن، به تفصیل از نقش عمده صهیونیسم و فرماسونرى در ارائه این تفکر سخن مى‏گوید. از این رو، نویسنده معتقد است که در برخورد با الگوى توسعه غربى باید به گزینش عالمانه و متناسب با فرهنگ خودى دست زد و به دلیل پیچیدگى‏هاى موضوع، این گزینش سخت دشوار و پرمخاطره است.(1)آیا مقارن شدن تجدد در غرب با نفى سنتها حاکى از آن است که تجددگرایى الزاماً با حفظ نهادهاى سنتى ناسازگار است؟ آیا همه جوامع محکوم به پیمودن راهى هستند که در غرب طى شده است؟ تمدن غرب مدتهاست که خود را در چنین موضعى مى‏داند و این اعتقاد نادرست براى برخى از اندیشمندان غربى پدید آمده است که تمدن غرب قافله‏سالار و پیشتاز تمدنهاى بشرى است و جوامع دیگر دوران طفولیت خود را سپرى مى‏کنند و چاره‏اى جز پیمودن راه غربیان را ندارند. جوامع غربى نه تنها نهادهاى سیاسى و اقتصادى بلکه راه و رسم زندگى و فرهنگ خود را نیز جهان‏شمول و قابل تسرى به همه جوامع مى‏دانند. تلاش بى‏وقفه غرب براى تحمیل نظام دموکراسى لیبرال بر دیگر جوامع را مى‏توان نمادى از امپریالیسم سیاسى غرب دانست. ریشه‏یابى چنین بینشى حایز اهمیت فراوان است و لازم است مورد نقد و بررسى علمى قرار گیرد.
۳۲۰.

جوهر در فلسفه اسپینوزا

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان