فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۹۵۱ مورد.
لیبرالیسم آرمان گرا
حوزههای تخصصی:
معرفى لیبرالیسم در ایران همراه با کاستىها و نارسایىهایى است که غالباً موجب بدفهمى نسبت به لیبرالیسم شده است. محافظهکاران نولیبرال در دهههاى اخیر برابرى و همبستگى را موجب تضعیف آزادى فردى دانستهاند؛ حال آنکه بدون برابرى و همبستگى، آزادى در جامعه تحقق عینى نخواهد یافت. این سه مقوله در پیوند نزدیک و چند سویه با یکدیگر قرار دارند.
ایمان مسیحی، سر رشته تفکرات جدید
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به معرفى کوتاهى از تاریخ بلند ایمان در تفکر مسیحى اختصاص دارد. نویسنده ضمن بیان ماهیت ایمان در متون اولیه مسیحیت و تحول معنایى آن در دورههاى بعد، نشان داده است که این مفهوم از ایمان، تأثیرى ژرف در مکاتب و اندیشههاى جدید غرب داشته است.
بعد فراموش شده دین
حوزههای تخصصی:
اهتمام و توجه به ظواهر دینى که بُعد افقى و سطحى دین است، موجب افول معنویت در عصر حاضر شده و توجه به بعد معنویت که همان بعد ژرفاى دین است براى رهایى انسان از پوکى و پوچى ضرورت دارد.
گذری در اندیشه های مارتین هایدگر
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی غرب
ویژگی های تاریخ شرق
فمینیسم به مثابه فلسفه
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، برگرفته از فرهنگ فلسفى کمبریج است که با اختصار تمام به مهمترین اندیشههاى رایج فلسفه در حوزه فمینیسم اشاره دارد. فلسفههاى فمینیستى در دهههاى اخیر بسیار گسترش یافته و سایه خود را بر اکثر فلسفههاى مضاف انداخته است. این مقاله بیشتر به دو حوزه معرفتشناسى و فلسفه سیاسى فمینیستى پرداخته است.
روشنفکر و رابطه اش با حقیقت ونظم در پروژة مدرنیته
حوزههای تخصصی:
آیا دموکراسی لیبرال، جهان شمول است؟
حوزههای تخصصی:
جهانشمول بودن دموکراسى لیبرال امروزه بیشتر از سوى توسعهگرایان تبلیغ مىشود. اما این دیدگاه از عنصر تنوع فرهنگى و تاریخى در تحلیل پدیدهها غافل است و از این رو با اصل قرار دادن مسیر نوگرایى در غرب، خواهان از میان رفتن گوناگونى و همسانسازى جوامع غیرغربى، براى رسیدن به مدل توسعه لیبرال دموکراسى است. نویسنده از پایهها و پیشفرضهاى این نظریه پرده بر مىدارد و ضمن بررسى انتقادى آن، به تفصیل از نقش عمده صهیونیسم و فرماسونرى در ارائه این تفکر سخن مىگوید. از این رو، نویسنده معتقد است که در برخورد با الگوى توسعه غربى باید به گزینش عالمانه و متناسب با فرهنگ خودى دست زد و به دلیل پیچیدگىهاى موضوع، این گزینش سخت دشوار و پرمخاطره است.(1)آیا مقارن شدن تجدد در غرب با نفى سنتها حاکى از آن است که تجددگرایى الزاماً با حفظ نهادهاى سنتى ناسازگار است؟ آیا همه جوامع محکوم به پیمودن راهى هستند که در غرب طى شده است؟ تمدن غرب مدتهاست که خود را در چنین موضعى مىداند و این اعتقاد نادرست براى برخى از اندیشمندان غربى پدید آمده است که تمدن غرب قافلهسالار و پیشتاز تمدنهاى بشرى است و جوامع دیگر دوران طفولیت خود را سپرى مىکنند و چارهاى جز پیمودن راه غربیان را ندارند. جوامع غربى نه تنها نهادهاى سیاسى و اقتصادى بلکه راه و رسم زندگى و فرهنگ خود را نیز جهانشمول و قابل تسرى به همه جوامع مىدانند. تلاش بىوقفه غرب براى تحمیل نظام دموکراسى لیبرال بر دیگر جوامع را مىتوان نمادى از امپریالیسم سیاسى غرب دانست. ریشهیابى چنین بینشى حایز اهمیت فراوان است و لازم است مورد نقد و بررسى علمى قرار گیرد.
اخلاق در جهان پست مدرن
حوزههای تخصصی:
ویژگىهاى اخلاق در جهان پیش از دوران پستمدرن و رویکردهاى پستمدرن به اخلاق محور اصلى این مقاله است. نویسنده در پایان مقاله آورده است که نظام اخلاقى پستمدرن در تقابل با اخلاق افلاطونى و نوافلاطونى است.
رویکرد چپ؛ ریشه در وضع خاص انسانی
حوزههای تخصصی:
آقاى حسین کچویان با طرح مباحثى اصولى از زاویهاى متفاوت و با اثبات این نکته که نظریههایى چون «پایان ایدئولوژى» و «پایان تاریخ» بخشى از تبلیغات ایدئولوژیک نظامهاى سرمایهدارى و لیبرال دموکراسى علیه بلوک شوروى بوده که تعمداً سایر ایدئولوژىهاى رقیب در غرب و جهان سوم را نادیده مىگیرد، معتقد است که روند جهانىسازى پدیدهاى است که از آغاز با هویت سرمایهدارى همراه بوده است. ایشان ضمن تفکیک «جهانىشدن» و «جهانىسازى» معتقد است که این فرایند مىتواند زمینهساز حرکتهاى فراملى براى چپ باشد. جریان چپ به هیچ وجه تمامشده تلقى نمىشود بلکه ضمن تأکید بر عدالت و استقلال، در وضعیت کنونى «مسأله هویت» را در دستور کار خود قرار مىدهد.