فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی به ویژگی های گفتاری متهمان کلاهبرداری از منظر زبان شناسی حقوقی می پردازد. کلاهبرداری جرمی است که زبان نقش محوری در شکل گیری آن ایفا می کند. نگارندگان با تحلیل زبان شناختی گفتارِ دو پرونده کلاهبرداری موجود در دادگستری استان سمنان، سعی دارند گفتار این متهمان را از مراحل نخست بازجویی تا بازپرسی و دادگاه، از منظر زبان شناسی حقوقی، توصیف و تبیین کنند. نتایج پژوهش نشان می دهد که داشتن دانش پس زمینه ای و رعایت اصل ادب از ویژگی های اصلی و ثابت گفتار این گروه از مجرمان است. همچنین بررسی داده های پژوهش بیانگر آن است که این افراد از میان اصول عملکرد دوستانه، امید واهی دادن، رفتار متناسب با گفتار، اصل توجیه، تهدید غیر مستقیم، شیوه های مختلف اقناع ، توجه به بافت مذهبی، اصول برجسته سازی و حاشیه رانی و شگردهایی از این دست، مناسب با بافت و موقعیت کلاهبرداری، استفاده می کنند.
استعاره و نقد بوم گرا: مطالعه موردی دو داستان « گیله مرد» و « از خم چمبر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران های محیط زیست حاصل تفکر و اندیشه ای است که انسان را در محور و رأس جهان خلقت می بیند و همه چیز را برای او و در رابطه با نیازهای او تعریف می کند. در مقابل این دیدگاه، دیدگاه زیست محور قرار دارد که طبیعت را محور همه چیز می داند. این دو دیدگاه به خوبی نشان دهنده این مسئله اند که انسان ها همانطور که بر طبیعت و جهان تاثیرگذارند، از سویی دیگر از طبیعت تاثیر می پذیرند و این تاثیرات بر تفکر و ذهن آنها نمایان و نیز بر زبانشان جاری می شود. در تحقیق حاضر، هدف، بررسی تاثیر محیط زیست بر طرز تفکر و اندیشه انسان ها است، که در قالب استعاره بازنمود می یابد. بر اساس طبقه بندی شیری(1387) دو اقلیم شمال و خراسان(علوی و دولت آبادی) جهت بررسی انتخاب شدند. در تکوین سبک نویسنده علاوه بر انگاره ها و انگیزش های فردی و درونی، شمار زیادی از محرک های مرتبط با محیط اجتماعی و محیط جغرافیایی همواره اثرگذار بوده است. در این پژوهش فرض بر این است که دیدگاه زیست محور در داستان های اقلیمی بازنمود می یابد. نویسندگان داستان های اقلیمی آگاهانه یا ناخودآگاه طبیعت را محور قرار داده اند و استعاره «مادر طبیعت» را به صورت های مختلف در داستان های خود به کار برده اند.
بررسی فرایند واژه سازی در زاد المسافر ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آثار نثر ناصرخسرو، زاد المسافر1 از نظر موضوع و شیوه نگارش، از ارزش ویژه ای برخوردار است. ناصر خسرو در این کتاب که آن را بعد از سفرنامه نوشته است، برای تبیین مباحث فلسفی و پاسخ گویی به حکیمان ایران و فیلسوفان یونان، برای اصطلاحات فلسفی، برابرهای زیبا قرار می دهد. از این نظر، بعد از کتاب های ترجمه شده از عربی مانند ترجمه تفسیر طبری و تاریخ بلعمی که به ضرورت ترجمه در آن ها معادل سازی صورت گرفته است ، این کتاب در کنار کتاب هایی چون التفهیم و دانشنامه علایی جزو اولین آثار غیر ترجمه ای محسوب می شود که به ضرورت موضوع به واژه سازی می پردازد. این جستار به الگوهای واژه سازی درون متنی در این کتاب و تنوع آن می پردازد که به سبب آشنایی ناصرخسرو با ویژگی ها و امکانات زبان بوده است و شباهت آرای وی با نظریه های زبان شناسی جدید در باب زبان، گفتار و نوشتار، موید آن است؛ به عبارت دیگر، جستار حاضر بر پایه آموزه های زبان شناختی، به بررسی فرایند واژه سازی در متن ادبی- فلسفی زاد المسافر می پردازد.
اشاره به شواهد در مقالات پژوهشی؛ بررسی منبع و اعتبار نسبی شواهد از طریق فراگفتمان کیفی (Evidence Marking in Research Articles: An Investigation of its Sources and Relative Reliability through Quality Markers)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد جایگاه مهمی در فعالیت های منطقی دارند و مقالات پژوهشی به زعم بسیاری از محققان یک نمونه پیشرفته ای از فعالیت های منطقی به شمار می آیند. یکی از فنون جالب بلاغت که به بررسی منبع و اعتبار شواهد استفاده شده در نوشتار می پردازد فراگفتمان کیفی است. در این مطالعه ی، راهبردهای فراگفتمان کیفی (یعنی استنادها، عبارات احتیاطی، تاکیدها و مبراگرها) برای بررسی نقش آنها در مستندسازی در مقالات پژوهشی مورد بررسی قرار گرفته اند. با تحلیل نمونه هایی از کاربرد این راهبردها در مقالات پژوهشی چنین نتیجه گیری شده است که استنادها برای نشان دادن منبع شواهد و عبارات احتیاطی، تاکیدها و مبراگرها برای محدود ساختن حوزه ی تاثیر و نشان دادن اعتبار نسبی شواهد در مقالات پژوهشی به کار گرفته می شوند. در واقع، این مطالعه به این باور کمک می کند که نشانگرهای اعتباری یا همان راهبردهای کیفی فراگفتمان نشان دهنده ی فاصله فرضی ادعاها از حوزه تاثیر شواهد می باشند. بر خلاف مفهوم غالب فراگفتمان، این مقاله نشان می دهد که بدون راهبردهای کیفی فراگفتمان، گزاره ها صحت خود را از دست می دهند و به همین دلیل این راهبردها در تامین صحت و قدرت اقناع نقش غیرقابل انکاری را ایفا می کنند. نتایج این مطالعه می تواند علاوه بر کمک به تبیین مفهوم فراگفتمان، در خصوص آموزش و یادگیری فراگفتمان به این دلیل که منطق قابل قبول تری را برای بکارگیری راهبردهای کیفی فراگفتمان معرفی می کند نیز مفید باشد.
ساخت ناگذرا در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افعال فارسی در موارد سه گانة زیر با یکدیگر در تقابل قرار دارند:
الف) متعدی بودن[1] : که به تقابل میان افعال لازم و متعدی می پردازد. فعلی که نیاز به مفعول دارد فعل متعدی و در غیر این صورت لازم است. همة افعال ناگذرا[2] و مجهول لازم هستند و همة افعال سببی نیز متعدی هستند.
ب) جهت[3] : که به تقابل میان معلوم و مجهول در فارسی اشاره دارد. تفاوت این دو ساخت در ظرفیت نحوی آنهاست و از حیث ظرفیت معنایی تفاوتی با یکدیگر ندارند.
ج) سببی بودن[4] : که به تقابل میان افعال سببی، غیرسببی و ناگذرا (ضدسببی) اشاره دارد. این ساخت ها از حیث ظرفیت معنایی با یکدیگر تفاوت دارند و البته این تفاوت در ساخت نحوی آنها نیز منعکس است. افعال سببی حتماً دارای عاملی[5] هستند که به ساخت غیرسببی یا ناگذرا افزوده شده است؛ افعال غیرسببی دارای عاملی هستند که در ظرفیت معنایی فعل خود آن را دارند و حاصل سببی شدن نیست و افعال ناگذرا هیچ گاه دارای عاملی در ظرفیت معنایی خود نیستند.
گروهی از زبان شناسان بر این عقیده اند که افعال فارسی دارای دو جهت معلوم و ناگذرا هستند (معین، 1974 و کریمی، 2005) و گروهی دیگر علاوه بر این دو، وجود جهت مجهول را نیز در فارسی پذیرفته اند (جباری، 1382 و حق بین، 1383 و روشن، 1377). طبیب زاده (1385) افعال فارسی را دارای دو جهت معلوم و مجهول می داند و منکر جهتی به نام ناگذرا یا میانه است. در این مقاله به بررسی ساخت ناگذرا در فارسی پرداخته ایم و نشان داده ایم که ناگذرا بودن در فارسی یک جهت نیست و در واقع افعال ناگذرا در تقابل با معلوم و مجهول نیستند؛ بلکه باید آن را در تقابل با سببی بودن قرار داد؛ یعنی فعل ناگذرا با افعال سببی در تقابل است. این ساخت در فارسی دارای انواع مختلفی است که به تفصیل معرفی شده است.
علل وجود عنصر تنهایی در آثار میخاییل لرمانتف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لرمانتف با وجود عمر کوتاهش توانست آثار ارزنده ای از خود برجای بگذارد. در این مقاله، آثار نویسنده با توجه به شرایط حاد خانوادگی و رخدادهای روسیه، به دو دوره تقسیم شده است. موضوع بیشتر آثار دوره اول زندگی ادبی لرمانتف در ارتباط با اختلافات خانوادگی اوست. مشکلات خانوادگی نویسنده منجر به بحران روحی و احساس شدید تنهایی در وی شد. در این مقاله همچنین سعی شده تا شرایط و وضعیت روحی نویسنده در سیمای قهرمانان اشعار و نمایش نامه های نویسنده نشان داده شود. لرمانتف در آثار دوره دوم خود، بیشتر به مسایل سیاسی - اجتماعی و فلسفی می پردازد. این مقاله به عواملی که سبب بروز عنصر تنهایی که از موضوعات اساسی آثار نویسنده است، اشاره می کند. با بررسی اشعار و نمایش نامه های لرمانتف، می توان به انگیزه های احساس تنهایی و غم و اندوهی پی برد که زندگی نویسنده را تحت تاثیر قرار داده بود. در آثار نویسنده، اختلافات خانوادگی (درگیری مادربزرگ با پدر)، مرگ زود هنگام مادری که در اشک سوخت، زندگی پدری که از نظر جامعه اشرافی محکوم و از دیدن بچه خود محروم بود، بی عدالتی های اجتماعی و نارضایتی های حاصل از حکومت پلیسی نیکلای اول به چشم می خورد.
گویش ویدری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دورهء ادبیات روشنگری در آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن هجدهم، ادبیات آلمانى در پرتو اندیشهء روشنگرى رشد و توسعه یافت و ثمرات دلنشین و آموزنده اى به بار آورد. در آغاز دورهء ادبیات روشنگرى، گوتشد تحت تاثیر افکار عقل گرایانهء لایب نیس و ولف قرار داشت. او به تاسى از آن دو فیلسوف، رشد خرد را براى اخلاقى و سعادتمند شدن انسان ضرورى مى دانست و لسینگ ادیب و فیلسوف ادبیات را در خدمت اشاعهء بردبارى دینى و انتقاد اجتماعى قرار داد. برخى از ادباى دورهء روشنگرى به تالیف حکایات حیوانات پرداختند، زیرا آن ها این حکایات را شیوه اى مناسب براى تربیت انسان و انتقادات اجتماعى تشخیص دادند. دورهء روشنگرى مساعدترین د وره براى خلق حکایات حیوانات است. در پایان این دوره ویلاند افکار اپیکور را سرلوحهء فعالیت ادبى خویش ساخت. در پایان باید یادآورى کرد که هدف مشترک تمام ادباى دورهء روشنگرى، تربیت اخلاقى و اجتماعى انسان است.
نگاهی نو به قید حالت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر رفتار توصیفگرهای موسوم به قید حالت در زبان فارسی را در چارچوب معنی شناسی رویدادی، با هدف ارائه دسته بندی مناسبی از آن ها بررسی کرده است. با مشخص شدن تعریف قید حالت، قیدهای چگونگی از قیدهای حالت جدا و همه این قیدها زیر عنوان کلی قیدهای کیفیت دسته بندی می شوند. هر یک از این دسته های توصیفگر با کمک عناصر معرفی شده در معنی شناسی رویدادی، به ویژه موضوع رویدادی و محمول های پایدار و ناپایدار و همچنین، محمول های ثانویه به زیرشاخه هایی تقسیم شده و رفتار آن ها در این پژوهش بررسی شده است. قیدهای چگونگی که توصیفگر موضوع رویدادی هستند و مستقیماً خود رویداد را توصیف می کنند، خود به سه دسته قیدهای کنشگر محور، شبه پیامدی و محض تقسیم می شوند. قیدهای حالت نیز که موضوع درونی و موضوع بیرونی را توصیف می کنند ، در دو گروه فاعلی و مفعولی دسته بندی می شوند . قیدهای حالت فاعلی خود به دو دسته ایستا و پویا تقسیم می شوند. قیدهای حالت، توصیفگر گروه اسمی هستند و حالت کنشگر یا کنش پذیر را در طول رویداد توصیف می کنند. بنابراین، می توانند با فعل های مختلفی به کار روند؛ اما قیدهای چگونگی که مستقیماً با فرایند رویداد مرتبط هستند محدودیت های گزینشی بیشتری دارند و با هر فعلی نمی توانند به کار برده شوند.
به سوی طراحی شبکة واژگانیِ صفاتِ زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور و گسترش ابزارهای الکترونیکی مربوط به گردآوری، ذخیره سازی و پردازش داده های زبانی و همچنین موفقیت چشم گیر شبکه های واژگانی، نگارندگان را بر آن داشت که به طراحی شبکة واژگانی صفات زبان فارسی اقدام کنند. مقالة حاضر ضمن بیان تاریخچه و مبانی کلی شبکة واژگانی، چگونگی شکل گیری شبکة حاضر را شرح می دهد. از آنجا که قصد طراحی شبکة واژگانی صفات فارسی را داریم، به طبقه بندی معنایی مقولة صفت می پردازیم. در این طبقه بندی 15 طبقة اصلی و بیش از 70 طبقة فرعی شناسایی شده است. برای استخراج صفات و تعیین حوزه های معنایی و نیز هم معناها، متقابل ها و بسامد آن ها از سه فرهنگ واژگانی و یک دادگان زبان فارسی استفاده شده است. شبکة واژگانی، نوعی پایگاه داده هاست و از این رو ضمن آشنایی مقدماتی با مفاهیم بنیادی و روش شناسی دادگان با فرآیند طراحی منطقی و فیزیکی شبکة واژگانی صفات فارسی آشنا می شویم.
مقوله های زبانی در علم صرف روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نتیجه مطالعه دستوری واژه در حوزه علم صرف روسی، دو نوع مقوله زبانی از یکدیگر متمایز می شوند. این دو مقوله عبارتند از: «مقوله دستوری» و «انواع لغوی-دستوری». تعیین مقوله های دستوری با استناد به یک سری خصوصیات دستوریِ واژه انجام می پذیرد. زبان شناسان و دستور نویسان روس با لحاظ نمودن معیارهای متفاوت، مقوله های دستوری را به انواعی تقسیم می کنند. در تعیین انواع لغوی دستوری، علاوه بر خصوصیات دستوری، یک سری خصوصیات لغوی و معنایی نیز در نظر گرفته می شوند. انواع لغوی-دستوری را در ارتباط با واژه ها باید یک مقوله درون طبقه ای دانست که در درون اقسام کلمه مختلف مشخص می شوند.
Pure and Embedded Film Genres on the Movie Comprehension of Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study investigated the effect of single and multiple genre movies on listening comprehension of upper intermediate language learners. To this end, a language proficiency test was administered to 40 male and female postgraduates of different majors attending International English Language Testing System (IELTS) classes and ultimately 25 upper intermediate language learners were selected. The participants were tested based on two sets of multiple-choice post viewing questions which probed into their comprehension of the content and generic structure of the multiple genre movie Hide and Seek and the single genre documentary film Arctic Tale. The results showed that multiple genre movies are far more effective in promoting the participants’ listening comprehension than single-genre movies. Multiple genre movies depict a picture of our own life; hence, participants feel more connected to the movie content. The study suggests the important role of film genre in listening comprehension.
نمونه های سفر در ادبیات انگلیس و آمریکا
حوزههای تخصصی:
نویسندگان و شاعران ملل مختلف از موضوع سفر براى انتقال پیام هاى خود به خوانندگان استفاده کرده اند. بعضى از این شاعران و نویسندگان به جنبهء نمادین آن پرداخته اند، عد ه اى به سفر رنگ و بوى عارفانه داده اند، و عده اى هم براى اصلاح و راهنمایی مردم از این موضوع سود برده اند. در ادبیات انگلیس و آمریکا نیز نمونه هاى فراوانى از این امر دیده مى شود. در این مقاله سعى شده است که نمونه هایى از سفر در ادبیات این دوکشور معرفى شود. علاوه بر آن، عناصر یا عواملى که در انتخاب موضوع نقش تعیین کننده داشته اند نیز بررسى شده است
L2 Writing: A LUXURY(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۲ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
کشف معانی در متن از نظریه معنی المعنی تا عدم قطعیت معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ممعناشناسی و دلالت های معنایی یک متن، از مهم ترین مسائل مورد توجه پژوهشگران است. عبدالقاهر جرجانی از جمله پژوهشگرانی است که به این موضوع، توجه داشت. وی با تکیه بر حاکمیت منظور مؤلف در شناخت معانی متن، نظریه معنی المعنی را ارائه کرد. این نظریه عامل تمایز میان زبان عادی و شعری است و معنای ثانویه ای به متن ادبی می افزاید. در دهه های اخیر مکتب های ساختارگرایی و ساختار شکنی با نقض این نظریه، شیوه های جدیدی جایگزین درک متن کردند. ساختارگرایی، متن را در فهم معنا کافی می داند و ساختارشکنی، فهم معنا را به خواننده می سپرد و نظریه تعدد خوانش ها یا مرگ مؤلف را مطرح می کند. پژوهش حاضر بر آن است تا روند تحول معنی المعنی را از آغاز شکل گیری تاکنون و سه روش کشف معانی موجود در متن را بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد ۱. معنی المعنی به دو گانگی معنا در یک متن و امکان کشف معنایی واضح از طریق ادراک منظور مؤلف معتقد است؛ ۲. بلاغت پژوهان معاصر، تغییراتی در معنی المعنی ایجاد کرده و رکن جدیدی بدان افزودند؛ ۳. ساختارگرایان و ساختارشکنان، اعتباری برای معنی المعنی قائل نیستند. ساختارگرایی بر سیاق متن در شناخت معنا مبتنی است و ساختار شکنی بر ادراک خواننده جهت کشف معانی متن استوار است.
نمود در کردی: از هستی شناسی تا دستور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف جستار حاضر ارائه تحلیلی نسبتاً جامع از نظام نمود در زبان کردی (گویش موکریانی) است. روش اتخاذشده در این مقاله مبتنی بر نظریه دوبخشی اسمیت (1997) و رویکرد منطقی بازنمود گفتمانی(Kamp and Reyle, 1993) است. در این راستا برای واکاوی انواع نمودهای موقعیتی در گویش موکریانی، پیکره وسیعی از افعال ساده و مرکب بررسی خواهد شد. افعال مورد نظر در سطح گروه فعلی و همراه با اقمار و افزوده هایشان در نظر گرفته می شوند. در ابتدا پنج گونه از نمودهای موقعیتی در منظومه های فعلی توصیف و سپس انواع نمودهای اشتقاقی ذیل هر کدام پیشنهاد می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که پنج گونه از نمودهای موقعیتی در این گویش وجود دارند که هم نشانگر رخدادهای بیرونی و هم تابع محاسبات نحوی هستند. نوع ساختار موضوعی و قیدهای متفاوت زمانی و مکانی بر ماهیت ترکیبی نمود در جمله تأثیر بسیار دارند. در نهایت، با استفاده از نظریات یادشده، سعی می کنیم بازنمود صوری انواع ترکیب های ممکن هر یک از نمودهای موقعیتی را ارائه دهیم.
بررسی کارایی دو شیوة ترجمة تحت اللفظی و آزاد از دیدگاه خوانندگان (مطالعة موردی: ترجمه های رمان هزار خورشید تابان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از گذشته، دربارة ساختار و معنا اختلاف نظر میان مترجمان و صاحب نظران ترجمه بوده است. عده ای معتقد هستند ابتدا، سبک و سپس، مفهوم نویسنده در درجة اول اهمیت قرار دارند؛ بنابراین، ترجمة ساختار را مقدم بر مفهوم می دانند و روش ترجمة تحت اللفظی را انتخاب می کنند. برخی نیز انتقال مفهوم را در اولویت قرار می دهند و به سبک اهمیت نمی دهند؛ درنتیجه، ترجمة آزاد را برمی گزینند. این پژوهش تلاشی است برای بررسی دو ترجمه، از دیدگاه خوانندگان که برای ارزیابی کارآمدی دو شیوة ترجمة تحت اللفظی و آزاد انجام شده است. متن موردارزیابی در این تحقیق، بخشی از رمان Thousand Splendid Suns A، اثر خالد حسینی است که به همراه دو ترجمه از مهدی غبرایی و نفیسه معتکف ارائه شده است. مقایسه ازطریق پرسش نامه و گروهی شامل سی نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشتة مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه بیرجند انجام شد. پس از بررسی و تحلیل داده ها، نتایج حاصل نشان داد که باوجود سوگیری های فراوان به ترجمة تحت اللفظی به عنوان روشی نامناسب برای ترجمه، از دید خوانندگان، این روش توانست علاوه بر حفظ سبک نویسنده، مفهوم را نیز به خوبی انتقال دهد؛ البته رساندن مفهوم همیشه در اولویت است؛ اما کاربرد روشی که بتواند سبک و نیز مفهوم را انتقال دهد، از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد.
تحلیل و توصیف فرایند نرم شدگی در زبان کردی (گویش کلهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از فرایند های رایج در نظام آوایی گویش کردی کلهری فرایند نرم شدگی است. این فرایند در گویش کلهری هنگامی رخ می دهد که در خوشه های همخوانی پایانة هجا محدودیت حاشیة هجایی رعایت نشده باشد. در این تحقیق با استفاده از نظریة بهینگی نشان داده می شود که محدودیت رعایت توالی رسایی در خوشه های همخوانی نمی تواند عامل تحریک فرایند نرم شدگی در خوشه های همخوانی پایانة هجا در گویش کلهری باشد و این محرک را باید محدودیت حاشیة هجایی دانست. همچنین استدلال می شود که اولویت دادن به محدودیت حاشیة هجایی در این گویش باعث می شود با وجود ارضا نشدن محدودیت توالی رسایی، فرایند نرم شدگی نسبت به فرایند های حذف و اضافه فرایند بهینه تری قلمداد شود.