فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در زبان ها و گونه ها محل دقیق همترازی نقاط گذار F0 با ساخت زنجیره ای گفتار متفاوت است (Ladd, 2008). تفاوت های بین زبانی و بین گونه ای آنقدر کوچک و جزئی است که نمی توان بازنمود زیرساختی را مشخص ساخت. هدف از پژوهش حاضر بررسی راهکارهایی است که گویشوران دو گونه (اصفهانی و تهرانی) در واکنش به فشار زمانی ناشی از کاهش رسایی پایانه در چارچوب واج شناسی خودواحد وزنی نظریه پیرهامبرت (1980) استفاده می کنند. بدین منظور از 20 گوبشور اصفهانی و20 گوبشور تهرانی خواسته شد که سه واژه تکیه بر که همراه با کاهش رسایی پایانه بودند را در جایگاه تکیه زیروبمی هسته دو بار تکرار کنند. در بررسی و تحلیل داده ها سه پارامتر نوایی دیرش رسایی پایانه حاوی تکیه زیروبمی، زمان بندی یا همترازی و الگوی منحنی آهنگ عمدتاً مدنظر بود. نتایج نشان داد که گویشوران گونه اصفهانی در تولید منحنی افتان-خیزان زمان بیشتری را بکار گرفته اند و از راهکار زیرهدف استفاده کرده اند. پدیده زیرهدف، منجر به وقوع زودهنگام با دامنه زیروبمی کمتر بر روی واحدهای واجی گشته است. در حالی که در گونه تهرانی، گویشوران در تولید منحنی افتان از پدیده تراکم استفاده کرده اند. بدین معنی که گویشور در تولید منحنی سریع تر عمل کرده و حرکت F0 به طور کامل ولی در مدت زمان کوتاهی انجام گرفته است. بنابراین منحنی آهنگین الگوی افتان به طور کامل و با سرعت بالا تولید گشته است. گویشوران هر دو گونه اصفهانی و تهرانی در تولید منحنی خیزان، از پدیده کوتاه سازی یا ترخیم استفاده کرده اند، بدین معنی که حرکت F0 کوتاه گشته و تنها نسخه ناقصی از منحنی آهنگین تولید شده؛ ولی سرعت حرکت F0 تغییر نکرده است. بنابراین، درمجموع می توان گفت که تنوع در انتخاب راهکارهای گویشوران دو گونه در پاسخ به فشار زمانی، مسئله ای زبان ویژه و گونه ویژه است.
بسته بندی اطلاعات از منظر ولدووی: مطالعه موردی روزنامه های «ایران» و «ایران ورزشی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
105-126
حوزههای تخصصی:
در رویکردهای مختلف تحلیل گفتمان، روند بسته بندی و انتقال پیام از نویسنده یا گوینده به مخاطب، دارای ساختار منحصر به فرد است. برای شناسایی این ساختار، پژوهش حاضر، با بررسی عناوین روزنامه های «ایران» و «ایران ورزشی» انجام گرفته است. توصیف و تحلیل پیکره در چارچوب نظری «بسته بندی اطلاعات» ولدووی (1990) انجام شده است تا مشخص شود که روزنامه نگاران فارسی زبان برای انتقال پیام خود از چه ساختاری استفاده می کنند و هدف آنان از استفاده ی این ساختهای ویژه چیست. برای رسیدن به هدف مذکور و پاسخ به پرسش های پژوهش، هزار عنوان از روزنامه های مذکور انتخاب و بررسی شده است. شناسایی عناوین پر بسامد و تفاوت موجود در آنها از اهداف دیگر این پژوهش بوده است. یافته های پژوهش، نشان داد که الگوی رابط/ تأکید/ انتها، به عنوان صورت بی نشان در پیکره تظاهر یافته است. الگوی رابط/ تاکید/ انتها به عنوان پر بسامد ترین الگو در روزنامه ی ایران و نیز الگوی رابط/ تاکید به عنوان پر بسامد ترین الگو در روزنامه ایران ورزشی شناخته شده است. گویا روزنامه نگاران فارسی زبان، به منظور انتقال صحیح پیام خود، مخاطب را به سمت اطلاع از پیش موجود در ذهنش سوق داده تا هم مخاطب استنباط بهتری از خبر داشته باشد و هم بر جذابیت و روانی متن و پیام خود بیفزایند. در عناوین هر دو روزنامه از ساختار رابط/ تاکید استفاده شده و تنها تفاوت دو روزنامه، منوط به وجود انتها در روزنامه ی ایران است که در اکثر عناوین، با الگوی رابط/ تاکید/ انتها مشهود گشته است.
بررسی چگونگی ترسیم مبانی هویت بنیاد در سخنرانی آئین تحلیف جو بایدن از رهگذر استعاره های مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
209 - 232
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با بررسی استعاره های مفهومی در تحلیل سخنان آیین تحلیف در پی فهم چگونگی ترسیم مرزهای هویتی و دستیابی به مشروعیت از رهگذر استعاره های مفهومی است. بر این اساس، نظام معنایی استعاره (کووچش، 2010) و نظریه گفتمان لاکلا و موف (2001) به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده می شوند تا چگونگی اثرگذاری این نظام معنایی بر دستیابی به مشروعیت همگانی فهم شود. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، سخنرانی جو بایدن در مراسم تحلیف ریاست جمهوری در 20 ژانویه 2021 به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. یافته ها مؤید این مفروض هستند که استعاره ها چارچوبی شناختی برای بیان آرای ایدئولوژیک فراهم می سازند. هر یک از استعاره های به کار رفته مفهومی را برجسته می سازند و مفاهیم بدیل را به حاشیه می رانند. رئیس جمهور از آمریکا در قالب استعاره «ایکس شخص است» را در رویدادهای مختلف و با مفاهیم گوناگونی همانند آمریکا، دموکراسی و عدالت به کار می گیرد تا تمام ملت را با خود همراه کند، از نگرش حزبی فاصله بگیرد، به تمام ملت یک هویت واحد ببخشد، همه را با خود همراه کند و از نگرش حزبی فاصله بگیرد. بنابراین، یکی از کارکردهای استعاره در گفتمان بایدن هویت بخشی به یک موجودیت واحد و قراردادن مفاهیم دگرسازانه در پس زمینه است. به این ترتیب، باید گفت استعاره ابزاری است که به گفتمان ها کمک می کند از دگرسازی های صریح و آشکار دوری کنند. از رهگذر استعاره های مفهومی کم ترین برون گروه ها و بیش ترین درون گروه ها در صورت بندی گفتمان ها رخ می دهد. بایدن با چنین ابزارهایی تلاش کرد تا گفتمانی را به تصویر بکشد که به دنبال جلب توجه حداکثری و اجتناب از طرد دگرهای بالقوه است .
بررسی فرایندهای واژه آفرینی و واژه سازی در کودکان 2 تا 6 ساله فارسی زبان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
433 - 456
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی فرایندهای ساخت واژه در 121 کودک 2 تا 6 ساله فارسی زبان تهرانی پرداخته شده است. داده های پژوهش از طریق مشاهده رفتار زبانی و مصاحبه با این کودکان و والدین آن ها، و پرسش نامه کتبی جمع آوری شده، و سپس بر اساس چارچوب بوی (2007) دسته بندی و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که در میان فرایندهای واژه سازی، اشتقاق بیشترین میزان کاربرد، و دوگان سازی کمترین کاربرد را داشته است. از میان فرایندهای واژه آفرینی نیز کوتاه سازی کاربرد بیشتری نسبت به آمیزش داشته است. در میان کل فرایندها نیز ابداع با 26% بیشترین میزان کاربرد را داراست. همچنین به نظر می رسد نوع واژه های ساخته شده با سن کودک ارتباط مستقیم دارد. فرایند ابداع بیشترین میزان کاربرد را در میان کودکان دوساله دارد و با افزایش سن کودک فرایند هایی چون ابداع و کوتاه سازی جای خود را به فرایندهای صرفی نظیر ترکیب و اشتقاق می دهند، به طوری که در سنین 4 تا 6 سال میزان استفاده از فرایند های ترکیب و اشتقاق برای ساخت واژه های جدید بیشتر می شود. یکی از مهم ترین دلایل این امر را می توان میزان شناخت و آگاهی کودک نسبت به فرایندهای صرفی واژه سازی دانست که با افزایش سن او ارتقاء می یابد.
Grammar Instruction to Young Adolescents at Lower Proficiency Levels Through Metacognitive Intervention(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Knowing how to think about the language learning process is conducive to effective learning especially in the case of grammar structures. Metacognition, a concept derived from cognitive psychology, can assist learners in this case. With regard to young adolescents at lower proficiency levels, there is a long-standing debate on whether to use L1 for teaching metacognitive strategies since learners might not be efficient enough in terms of understanding the concept of metacognition. Therefore, this small-scale experimental study focused on the effect of grammar instruction through the metacognitive intervention delivered in L1 on the EFL pre-intermediate learners' grammatical performance in English and investigated their attitudes towards grammar instruction delivered in L1. To fulfill these purposes, a homogenous group of 20 language learners was randomly divided into an experimental group ( n =10 ), which received grammar instruction through the metacognitive intervention delivered in L1, and a control group ( n =10 ), which received the instruction only in English without grammar instruction through the metacognitive intervention delivered in L1. The results of the independent samples t -test indicated that the experimental group did not outperform the control group in terms of all four English grammar points, namely present perfect, simple past tense, comparative and superlative adjectives, and past progressive . In addition, the findings obtained from the five-point Likert scale questionnaire which was distributed among the learners suggested that they had positive attitudes towards the use of L1 (Persian) in teaching English grammar. We argue that low working memory capacity, overreliance on translation, and less-cognitively activated L2 processes may account for the low performance of the experimental group learners in the grammar tests. The implication is that the L1 use in an L2 classroom can be helpful in teaching L2 grammar through the metacognitive intervention, but future studies need to examine how and to what extent L1 should be used to yield more effective results in the case of lower-proficiency learners in an EFL context.
Cognitive and Psychological Characteristics and EFL Learners’ Test Performance: A Validity Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Language learners' test performance is affected by individual attributes that are not part of test takers’ language ability (Bachman, 1990). The identification of such factors and the study of their association/impact with/on EFL learners' test performance has been a real test validity concern for language testing researchers (Bachman, 1990, 2004). This study was designed to explore the relation of a number of cognitive and psychological attributes and English as a Foreign Language (EFL) learners' test performance. To this end, two hundred male (100) and female (100) Iranian intermediate EFL learners selected through convenience sampling procedure took Goal-orientation Scale, Test Preparation and Test-taking Strategy Scale, and Examination Stress Scale and a sample Test of English as a Foreign Language Junior Standard (TOEFL Junior). Regression analyses of the questionnaires and the TOEFL test results demonstrated that mastery goal orientation, performance goal orientation, test-taking strategy and test anxiety all correlated with EFL learners' test performance; however, test taking strategy was the strong cognitive predictor and performance goal orientation was the strongest psychological predictor of the EFL learners' test performance. The results seem to indicate that in addition to previously identified factors like test anxiety and test taking strategies some factors like performance and mastery goal orientations which were once deemed as construct irrelevant factors in EFL learners' test performance need to be added to the battery of personal attributes that are influential factors in this regard.
تحلیل ترکیب های برون مرکزِ بهووریهی وهمپایه در لکی الشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه ترکیب یکی از فرایندهای اصلی واژه سازی در همه زبان های جهان است و همواره مورد توجّه پژوهشگران حوزه صرف بوده؛ امّا هنوز یکی از بحث برانگیزترین حوزه ها در توصیف زبانی است. تاکنون تقسیم بندی های متعدّدی برای واژه های مرکّب ارائه شده است که یکی از رایج ترین انواع آن ها واژه های مرکّب برون مرکز است. در زبان لکی که یکی از زبان های متعلّق به شاخه غربی - شمالیِ زبان های ایرانی است، ترکیب از مهم ترین فرایند های واژه سازی به شمار می آید و بخش عمده ای از ترکیب های این زبان از نوع برون مرکز هستند. هدف پژوهش حاضر این است که دو نوع از ساخت های برون مرکز در زبان لکی گویش الشتری را براساس طبقه بندی بائر (2017) شناسایی و تحلیل نماید. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ترکیب برون مرکز بهووریهی در این گویش دارای پنج ساختار متفاوت است: (1) صفت + اسم؛ (2) اسم + صفت؛ (3) اسم + اسم؛ (4) کمیت نما + اسم؛ (5) اسم + حرف اضافه + اسم. ترکیب برون مرکز هم پایه نیز به دو دسته کلّی حفظ کننده طبقه و تغییردهنده طبقه تقسیم می شود که اولی به صورت (اسم + اسم) و دومی به صورت (فعل + فعل) یا (گروه اسمی + گروه اسمی) ظاهر می شود. تحلیل معنایی داده ها همچنین نشان دهنده نقش بدن م ندی، مجاز، استعاره، شاخص های فرهنگی و سبک زندگی گویشوران الشتری بر ساخت ترکیب های برون مرکز در زبان آن هاست.
شبیه سازی یادگیری دانش زبانی و جهانی برای بزرگسالان: موردی از یادگیرندگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
93 - 109
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که یادگیری زبان اول با یادگیری زبان دوم در بزرگسالی متفاوت است، شبیه سازی یادگیری زبان دوم می تواند به فهم ما از ماهیت یادگیری زبان کمک شایانی نماید. در زبان اول کلمه به همراه جهان پیرامون آموخته می شود، در حالی که در زبان دوم جهان پیرامون قبلا اموخته شده است و فراگیر فقط کلمه را می آموزد. شبیه سازی زبان می تواند دریچه ای جدید رو به کشف زوایای پنهان یادگیری زبان باز کند. از این رو، در این پژوهش برآنیم تا با هدف شبیه سازی یادگیری زبان دوم، به معرفی روش تحقیق تجربی صفر که برگرفته از ادبیات هیجامد می باشد، بپردازیم. روش تحقیق تجربی صفر در ارتباط با پژوهش هایی است که در آن فراگیران بزرگسال مفاهیم و کلماتی را می آموزند که هیچ چیزی در مورد آن ها نمی دانند و در کلاس درس شروع به یادگیری آن ها می کنند. در این مطالعه پس از مرور روش های تحقیق رایج، روش تحقیق تجربی صفر معرفی می گردد. سپس با ذکر نمونه ای از پژوهش های ثبت امواج مغزی به تبیین این نوع روش تحقیق می پردازیم و کاربردهای احتمالی آن را بیان می کنیم.
تحلیل تعادل واژگانی بین متن مبدأ و ترجمه براساس نظریه بیکر: مواضع آیت الله خامنه ای در مورد فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
65 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین چالش ها و تشریح راهکارهای برقراری تعادل واژگانی بین متن مبدأ و ترجمه است تا دانشجویان مترجمی به صورت متمرکز با گونه های مختلف عدم تعادل واژگانی بین زبان های مبدأ و مقصد و همچنین با راهکارهای حل و فصل آن ها آشنا گردند؛ بنابراین ساختار و محتوای این اثر، به دو بخش نظری و مقابله ای گروه بندی شده است: بخش نظری، درباره تعادل بین زبان ها در سطح واژگان با نگاه ویژه به کتاب «In other words: A coursebook on translation» (ویرایش دوم) نوشته بیکر (Baker, 2011) است. بیکر (همان) در این کتاب به یازده چالش برقراری تعادل واژگانی بین زبان ها اشاره کرده و از هشت راهکار نیز برای حل و فصل آن ها نام برده است. بخش مقابله ای، براساس مبانی بخش نظری شکل گرفته و محدود به تحلیل مسائل تعادل واژگانی، بین متن فارسی و ترجمه عربی مواضع آیت الله خامنه ای درباره فلسطین است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان داد که گونه های مختلف عدم تعادل بین زبان های فارسی و عربی، در سطح واژگان با استفاده از یک واژه عام تر، یک واژه خنثی تر یا از نظر معنایی کمتر القائی، جایگزینی فرهنگی، دگرگویی با استفاده از واژه های مرتبط، دگرگویی با استفاده از واژه های غیر مرتبط و همچنین با حذف واژه ها حل وفصل شده است، با این وجود، تحقق یک جای معیارهای تعادل جامع، یعنی تعادل وابسته به معنای آشکار، تعادل وابسته به معنای ضمنی، تعادل هنجاری، تعادل منظورشناختی و تعادل صوری/ زیباشناختی، بین دو متن فارسی و عربی، ممکن به نظر نمی رسد، زیرا زبان ها نسبت به یکدیگر تفاوت های ذاتی دارند.
Impact of Elementary Learners’ L1 in Consciousness-raising Tasks on Their L2 Writing Accuracy(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۲, Autumn ۲۰۲۲
149 - 157
حوزههای تخصصی:
While the main focus of the studies in the literature is centered around EFL teachers’ identity construction in face-to-face classes regarding certain cliche factors, the COVID-19 pandemic demonstrated the potential of investigating EFL teachers' professional identity reflection in the developing contexts of distance education. Thus, this study examined the possible association between Iranian EFL instructors' Professional Identity Reflection (PIR) and their use of Achievement Orientation Strategies (AOSs) in the dynamic setting of E-teaching. Besides, this study evaluated the prediction power of the AOSs in determining the PIR of Iranian EFL instructors. One hundred four male and female Iranian EFL instructors were selected based on convenience sampling to participate in this quantitative correlational research. Two instruments, including Measure of Teachers Achievement (MoTA) and Questionnaire of Professional Identity (QPI), were used to collect the required data on the online platform of Type form. The R software's correlation and multiple regression packages were utilized to analyze the gathered data. The results indicated a robust direct association between the PIR of Iranian EFL instructors in E-teaching and their use of AOSs. Moreover, three out of four AOSs significantly predicted the PIR of Iranian EFL instructors in E-Teaching. Furthermore, the mastery-approach strategy had the most predicting power among the other AOSs. This study provides practical interdisciplinary benefits for EFL teachers, EFL teacher trainers, and educational psychologists in training EFL teachers who are aware of how their views toward achieving specific academic goals in E-teaching influence their professional identity in E-teaching.
بررسی شفافیت در نشانه های تصریفی فارسی و انگلیسی بر اساس نظریه صرف طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های صرفی زبان های مختلف تمایل دارند از اصول خاصی پیروی کنند، شفافیت یکی از این اصول مهم است. جستار حاضر، به بررسی شفافیت نشانه های تصریفی فارسی و انگلیسی براساس نظریه صرف طبیعی پرداخته است. مسئله اصلی آن است که شفافیت در وندهای تصریفی این دو زبان از منظر صرف طبیعی چگونه بازنمایی می شود. داده های فارسی از پیکره پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و داده ها ی انگلیسی از پایگاه پیکره انگلیسی آمریکایی معاصر به روش نمونه گیری تصادفی )و بر مبنای تعداد واژه های مساوی) انتخاب شده، سپس براساس دیدگاه درسلر و مایرثالر موردبررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در فارسی صورت های تصریفی -ها و –ون جمع ساز، -ترین صفت عالی ساز، ت - و -اد گذشته ساز، و ن - منفی ساز و در انگلیسی صورت های ‘s- مالکیت، -est صفت عالی ساز و -en صفت مفعولی ساز، شفاف و باقی نشانه ها غیرشفاف اند. یافته ها حاکی از آن است که شفافیت مقوله های اسم و فعل در فارسی بیش از صفت است اما شفافیت مقوله های اسم و صفت در انگلیسی بیش از شفافیت فعل است. این امر یکی از وجوه افتراق نظام صرفی این دو زبان است. همچنین، میان ملاک شفافیت و بسامدوقوع نشانه تصریفی رابطه مستقیمی وجود ندارد. در نظام صرفی هر دو زبان بین مقوله دستوری و شفافیت رابطه مستقیمی وجوددارد. اما این رابطه درخصوص شفافیت هریک از نشانه ها با بسامد وقوعشان لزوما صدق نمی کند.
چو زدی ضربه ای ضربه ای نوش کن: تهدید متقابل وجهه در نمایش نامه «منجی در صبح نمناک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجهه تصویر هر فرد از خود، در عرصه اجتماعی است که قابلیت از دست رفتن، حفظ شدن و فزونی یافتن دارد و دارای دو بعد منفی (تمایل افراد به خودمختاری) و مثبت (تمایل افراد به موردتأیید واقع شدن) است. در هر گفتگویی لاجرم ملاحظات وجهه، که خود ارتباطی تنگاتنگ با قدرت دارد، وارد می شود. در خانواده به طور سنتی قدرت در ید مردان بوده است و این تهدید وجهه فرودستان (اعضای خانواده خود به ویژه زنان) را برای آنان سهل تر کرده است، گرچه گاهی با مقابله به مثل مواجه بوده اند. پژوهش حاضر با بررسی گفتگوهای محمود شایگان و همسرش در نمایشنامه «منجی در صبح نمناک»، اثر اکبر رادی، درپی بررسی اعمال تهدیدکننده وجهه بر اساس مدل براون و لوینسون (1987) است تا با مقایسه اعمال تهدیدکننده وجهه این دو شخصیت در طول نمایشنامه مشخص کند شخصیت زن این نمایش چگونه با شخصیت های کلیشه ای جنیسیتی زنان متفاوت است. نتایج حاکی از آن است که کتایون وجهه مثبت و وجهه منفی شوهرش را با استفاده از مخالفت، انتقاد و تقابلِ بیشتر، تهدید می کند. به عبارت دیگر، هرجا شخصیت مرد، دست به اعمال تهدیدکننده وجهه بیشتری زده است، با تعداد عمل تهدیدکننده وجهه بیشتری از سوی همسرش مواجه شده است.
A Cross-cultural CMC-Based Study of Speech Act of Criticism in Response to School Reopening during COVID-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this cross-cultural CMC-based study is to investigate how the speech act of criticism is realized in the Instagram comments by Persian and English-speaking users in response to an announcement in Fall 2020 about school reopening during COVID-19. To this end, 400 Persian and English comments were collected in Fall 2020 from the Instagram pages of Iran and the U.S Secretaries of Education where they posted about the students’ return to school during the pandemic. The data were then analyzed based on Nguyen’s (2013) model of speech act of criticism. The findings show that both Persian and English-speaking users tended to use direct criticism over indirect criticism with an explicit expression of dislike and an explicit expression of disapproval as the most frequently used direct criticism strategies. Moreover, with regard to indirect strategies, Persian speaking users employed more request for change strategies while English speaking users outperformed hint strategies. Also, the uses of supportive moves and internal modifiers were similar in the two corpora. The findings of this naturally occurring observational study partially confirm the results obtained by elicited-based research method. The results showed that despite the similarities between the corpora, teaching criticism strategies and mitigating devices can help language learners perform the act of criticism more appropriately and avoid non-native like language use.
مشاهداتی درباره سهم و نقش دو نیم کره مغز در پردازش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
273 - 299
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی عملکردهای زبانی منسوب به نیمکره ی راست مغز در بیماران آسیب دیده نیمکره ی چپ، انجام شد. در این پژوهش که از نوع توصیفی – تحلیلی بود، با نمونه گیری تصادفی، یک گروه از بیماران آسیب دیده ی نیمکره ی چپ مغز (20مرد و 10 زن) که به بخش مغز و اعصاب درمانگاه امام رضا (ع) شیراز مراجعه کرده بودند و 30 نفر افراد سالم (20مرد و 10 زن)، انتخاب شدند. سپس از آزمون های مجموعه ی زبان نیمکره ی راست (برایان، 1995) و آزمون کنش ها و توانش های کاربردی زبان (مهری، 1381) برای مقایسه ی عملکردهای زبانی این بیماران با افراد سالم، استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین زنان و مردان آسیب دیده در تمامی خرده آزمون ها، تفاوت معنی دار وجود نداشت. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین افراد سالم و بیمار در آزمون های استعاره تصویری، استعاره نوشتاری، درک معنای تلویحی یا درک استنباط معنی، درک طنز (شوخی) یا درک جملات طنزآمیز، واژگانی-معنایی، بیان استعاره، ضرب المثل نوشتاری یا درک نوشتاری ضرب المثل، بیان ضرب المثل و درک کنش های گفتاری غیرمستقیم، تفاوت معنی داری وجود داشت. نتایج نشان داد که توانایی های گفته شده، خاص نیمکره ی راست نیست و نیمکره چپ نیز در تولید و درک این توانایی های زبانی، نقش دارد.
تأثیر تعداد واکه بر فضای واکه ای زبان فارسی در هنگام یادگیری واکه های زبان آلمانی: پیش بینی کلیدی نظریه پراکندگی سازگاریافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله اعتبار پیش بینی کلیدی نظریه پراکندگی سازگاریافته در مورد سازماندهی واکه ها بررسی شده است که براساس آن، هر چه تعداد واکه در یک نظام واکه ای بیشتر باشد مساحت فضای آکوستیکی جهت ایجاد تمایز ادراکی بین واکه ها بزرگتر می شود؛ بدین معنی که زبان هایی که دارای تعداد واکه بیشتر هستند فضای واکه ای بزرگتری را به خود اختصاص می دهند. جهت بررسی این فرضیه بسامد سازه اول و سازه دوم واکه های مشترک زبان فارسی و زبان آلمانی که توسط فارسی زبانان آلمانی آموز در بافت CV:CC و مساحت فضای واکه ای زبان فارسی و زبان آلمانی که توسط آلمانی آموزان فارسی زبان در سه سطح پایه، متوسط و پیشرفته تولید می شود بررسی شده است. این تحقیق با استفاده از روش پاجت و تاباین(2005) و شاخص های مساحتی بکر-کریستال (2010) که بین تعداد واکه و مساحت فضای واکه ای با استفاده از نرم افزار R و بسته PBSmapping استفاده می کند نشان می دهد رابطه مستقیم مثبت وجود دارد و مساحت فضای واکه ای در زنان در آلمانی آموزان فارسی زبان سطح پیشرفته بزرگتر است و این نظریه در این گروه تایید شد در صورتیکه در بقیه گروه ها و مردان این اصل از نظریه تایید نشد.واژه های کلیدی: فضای واکه ای، کشش واکه ها، مساحت فضای واکه ای، زبان آلمانی، زبان فارسی، نظریه پراکندگی سازگاریافته
Reinforced Teacher Corrective Feedback and Learners’ Use of Subordination Clauses(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۱ , N. ۳ , ۲۰۲۲
121 - 142
حوزههای تخصصی:
With numerous variables mediating the way learners interact with teacher corrective feedback (TCF), one may not comment on its efficacy before such intervening variables are adequately addressed and learners’ attendance to TCF is ensured. Among those variables, motivation is one of the most prominent ones largely affecting the degree to which students benefit from TCF. Draft-Specific Scoring (DSS), a scoring system giving learners’ a reason to notice TCF by rewarding them for the revisions they make through a flexible system of scoring, was implemented to investigate if TCF could help learners improve their use of subordinate clauses. To do so, two groups of students studying English Language Literature at the University of Tehran, consisting of 55 participants who were randomly assigned as treatment and control groups, were studied. The results of the gain analysis indicated an improvement for both groups over time in the total number and accuracy of the subordination clauses used; however, the treatment group significantly outperformed the control group. While the two groups did not differ in their use of noun clauses, the DSS group was found to outperform the non-DSS group regarding the adverb and adjective clauses. This indicates that motivation to attend to teacher feedback is of great importance if TCF is to be effective.
تحلیلی بر مبنای بهینگی درباره کوتاه شدگی واکه ای برای رفع التقای واکه در زبان کردی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر براساس واج شناسی بهینگی، به رفع التقای واکه در ارتباط با کوتاه شدگی واکه ای در زبان کردی و فارسی، پرداخته است. مجموعه فیلم ها، سریال ها و متون نوشتاری، پیکره پژوهش حاضر را تشکیل داده است، براساس تجزیه و تحلیل داده ها، نگارندگان نتیجه گرفته اند که دو زبان فارسی و کردی برای رفع التقای واکه در برخی محیط های آوایی، از غلت سازی به شیوه کوتاه شدگی واکه ای استفاده می کنند. در زبان فارسی برای رفع التقای واکه، دو واکه افراشته /i/ و /u/ براثر غلت سازی ازراه کوتاه شدگی واکه ای به ترتیب به یک واکه کوتاه و یک همخوان غلت /j/ و /w/ تبدیل می شوند. در زبان کردی میانی، فرایند غلت سازی در واکه های افراشته /i: ، u: / و نیمه افراشته /ē: ، ō: / رخ می دهد؛ همچنین، غلت سازی در زبان فارسی با تغییر کمّی در واکه کشیده /i:/ و تغییر کمّی و کیفی در واکه کشیده /u:/ همراه است. درمقابل، غلت سازی در زبان کردی میانی تنها با تغییر کمّی در واکه های کشیده همراه است. تحلیل بهینگی نیز مشخّص کرد که عامل اصلی در رفع التقای واکه در هردو زبان فارسی و کردی میانی، الزام به وجود آغازه در ساختار هجایی آن ها است. در بافت هایی که در آن ها غلت سازی ازراه کوتاه شدگی واکه ای رخ می دهد، محدودیت های فعّال مشترک در زبان فارسی و کردی میانی عبارت است از: .AGREE(place); ONSET; MAX; DEP; IDENT (µ
Adjustments in the Quran Translation Based on Nida and Taber’s Model (A Case Study of Three Translations of Az Zariyat Surah)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The conflict between form and meaning is not a new phenomenon, especially in the translation of sacred texts . The Quran's fusion of style and content, as well as the unparalleled quality of its structure, have made its translation an arduous task for translators. The aim of this descriptive study was to investigate the adjustments to form and meaning in three translations of Az Zariyat surah (by Arberry, Pickthall, and Shakir). The English and Arabic versions of this surah were contrasted based on the semantic and structural adjustments applied by Nida and Taber in the translation of the Bible. The results revealed that more than three-quarters of the adjustments were concerned with semantic adjustments, with lexical expansions being the most common. Furthermore, structural adjustments and reductions were made to a lesser extent compared to other modifications. Translators mostly chose to stick to the source text, describing only ambiguous or abstract words in the source text and avoiding significant reductions. This behavior can be explained by the sensitivity of the Quranic verses and the translators' willingness to remain faithful to the original text . The adjustment framework introduced in the present study may offer promising avenues for tackling the dilemmas in the way of rendering the style and content of the Quranic verses.
Realization of Initiation, Response, and Feedback in Teacher-Student Interactions in EFL Classrooms: Learning Realities and Opportunities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study explored the representation of the Initiation, Response, Feedback (IRF) cycle in English as a Foreign Language (EFL) classroom. Video recordings have been used to collect data from 10 classes, which were managed by 8 L2 teachers. In total, 900 minutes of video recordings with 784 triadic patterns were collected. Using Conversation Analysis (CA), the findings demonstrated that the IRFs in classroom interactions were disclosed in various ways. The coding system revealed that the teachers generally used authentic and focused questions. In the F stage, the teachers used elaboration, scaffolding, correction, and refusal strategies. The F stage was also a rich juncture for local contingencies as the teachers’ productions were contingent on the students’ responses. Likewise, uptake and scaffolding have been important elements in the IRF patterns. The analysis suggests that the third stage can create an ad-hoc co-constructive classroom interaction and provide L2 learners with various learning opportunities.
Challenges of Developing Learner Autonomy of English as a Foreign Language (EFL) Learners in Underprivileged Areas
حوزههای تخصصی:
Learner autonomy, which emphasizes learners’ engagement in self-dependent learning to enhance their ability to become self-reliant learners, is the key element in the language learning process. Although many studies have been carried out on learner autonomy, very little is known about the students' engagement in autonomous learning in the resource poor areas. This research uses a mixed-method research design and collected both qualitative and quantitative data from students (n=84) and teachers (n=20) from different colleges (n=15) located in Far Western Nepal and explores students’ engagement in autonomous learning and discusses the challenges and practices of learner autonomy in an EFL context in difficult circumstances. This research reveals students' over-dependence on their teachers, and teachers seemed to spoon-feed their students during their instructional practices. This research suggests how learner autonomy can be fostered in the actual instructional practices which can be of interest to the teachers, material designers, policymakers, and researchers working in developing the proficiency level of English language learners in remote and resource-poor areas.