فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۴۱ تا ۳٬۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ترتیب سازه های اصلی و عملکرد مبتدا و کانون را با تأکید بر نگاه گفتمانی به نقش هایی مانند گوینده، شنونده، صحنه گفتمان و زمینه کلامی در گویش لاهیجانی بررسی می کند. این بررسی در چارچوب پیشنهادی ارتشیک شایر (2007) و ویلی (1997) به موضوع می پردازد. هدف این پژوهش، تعیین ترتیب سازه در گویش لاهیجانی و چگونگی تعامل آن با ساخت اطلاع است. مکالمات گویشوران بومی به مدت هشت ساعت ضبط و جمعاً 800 جمله گردآوری شد. گویش گیلکی لاهیجانی گویشی است فعل پایان که بیش ترین فراوانی SOV (صورت بی نشان) را نشان می دهد. ترتیب سازه ها آزاد و جزو زبان های غیرترتیبی است. چهار نوع مبتدای صحنه (پنهان در بافت)، دائمی/ موقت، چندتایی و تهی در این گویش شناسایی شدند. برای تعبیر جملات، حضور حداقل یک مبتدا برای تفسیر جمله الزامی است. مبتداها، اطلاعاتی هستند که می توانند هم در ابتدا و هم در انتهای جملات ظاهر شوند. همچنین دو نوع کانون تقابلی و محدود شناسایی شدند. بافت و شرایط کلامی، مبتدا یا کانون بودن را تعیین می کنند؛ پس هم مبتدا و هم کانون می توانند تقابلی باشند. گویش لاهیجانی (در شکل نشان دار خود) هم دارای ترتیب سازه آزاد و انعطاف پذیر و هم دارای ساخت اطلاع آزاد و انعطاف پذیر است که در آن عوامل نحوی و ساخت اطلاع توسط نیت کاربردی گوینده جابه جا می شوند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که عامل اصلی برای این جابه جایی و انعطاف پذیری در جملات نیت کاربردی گوینده است.
اصل توالی رسایی در زبان گیلکی شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان گیلکی یکی از زبان های ایرانی نو از شاخه زبان های شمال غربی است که در استان گیلان رواج دارد. در این پژوهش اصل توالی رسایی در زبان گیلکی شرق گیلان و چگونگی تبعیت واژگان زبان گیلکی از این اصل در هجای سنگین (CVCC) توصیف شده است. بر اساس این اصل، رسایی باید از مقدار کمینه شروع شود، در هسته هجا به اوج برسد و سپس تا پایانه کاهش یابد. در میان آواها، واکه ها رساترین و همخوان های انسدادی کم رساترین آواها به شمار می روند. در پژوهش حاضر ابتدا 980 واژه با ساختار هجایی CVCC از میان 23660 واژه شناسایی شدند. سپس توالی خوشه های دو همخوانی در جایگاه پایانی در واژه های تک هجایی و چند هجایی بدون در نظر گرفتن تقطیع هجایی، بر مبنای واکه مرکز در جدول های جداگانه طبقه بندی شدند و در نهایت اصل توالی رسایی در هر خوشه همخوانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که اولاً ساخت هجای زبان گیلکی CV(C)(C)است. هجای کمینهCV و استفاده از یک یا دو همخوان در پایانه هجا اختیاری است. همچنین بررسی رسایی همخوان ها در خوشه پایانی هجا نشان می دهد که اصل توالی رسایی در برخی از داده ها تائید و در برخی دیگر نقض شده است؛ به گونه ای که در بیش تر هجاهایی که خوشه دو همخوانی پایانه به همخوان های روان [l,r]، همخوان های خیشومی [n,m]و همخوان های سایشی [s,z,f] ختم می شود، اصل توالی رسایی نقض می گردد.
ساختار تعجب سماعی در زبان گفتار و نوشتار عربی معاصر با تکیه بر معادل یابی آن در فارسی (مورد پژوهانه کتاب «الشمس فی یوم غائم» و «زهره العمر»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان عربیِ معاصر، اسلوب های تعجبِ سماعی، در مقایسه با اسلوب های قیاسی آن پرکاربردتر و متنوع تر است. هر چند، این اسلوب های تعجبِ سماعی، هنوز هم همانند قدیم کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. پژوهشگران به این مسئله که ساختارهای تعجبِ سماعی نیز خود می توانند از ساخت های ویژه ای پیروی کنند، نپرداخته اند. همین امر به همراه کاربرد متنوع این نوع جمله ها در زبان عربی و معادل یابی آن ها در زبان فارسی، بیانگر اهمیت پژوهش حاضر است. این مقاله به دسته بندی 460 جمله تعجبی در دو کتاب «الشمس فی یوم غائم» و «زهره العمر» که اولی به زبان گفتار و دومی به زبان نوشتار نزدیک تر است، پرداخته است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است ابتدا جمله های تعجبی سماعی را بر پایه تقابل میانِ زبان فارسی و عربی توصیف کند. سپس معادل یابی، ساخت و کاربرد جمله های تعجبی سماعی در زبان گفتار و نوشتار مورد ارزیابی قرار گیرد تا تفاوت ها و شباهت های موجود میان جمله های تعجبی سماعی در فارسی و عربی نمایان شود.یافته های پژوهش نشان می دهد که در زبان گفتار، سبک و آهنگ در تشخیص ساختار جمله های موردِ اشاره مهمترین نقش را بر عهده دارند. همچنین، تمنی، قسم و گاه ضرب المثل ها و اصطلاح های عامیانه، تکیه و تأکید بسیار مورد استفاده قرار می گیرند. در زبان نوشتار نیز ساخت های تأکیدی نقش پررنگ تری داشته و جمله ها با تنوع بیشتری می آیند. در این میان، جمله های نمایاننده مقدار و مقایسه، اسلوب های منفی، اسلوب های تأکیدی که گاهی در قالب جمله های خبری منفی مانند اسالیب حصر، استثنا، تقابل و تباین می آیند، بسیار اهمیت دارند. در معادل یابی - به ویژه در زبان گفتار- حرف «که» نقش مؤثری دارد. به نظر می رسد در زبان نوشتار عربی بیشتر این جمله های با ژرف ساخت به کار می روند و در زبان فارسی اغلب با روساخت معادل یابی می شوند. همچنین، این پدیده در زبان گفتار بیشتر به چشم می خورد.
Young Finnish Adults Perspectives on Using English in Different Social Situations: Exploring the Influence of Affective Factors through Photo-Elicitation Interviews(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Research on the influence of affective factors in language learning has grown in recent years largely due to the recognition of the role they play in second language (L2) acquisition (Henter, 2014). This study investigates two affective factors, confidence and anxiety, and how they impact young Finnish adults when using English in different formal and informal communicative situations. A multiple case study design is employed to gather different experiences and perceptions of young Finns’ willingness to use English in different situational contexts. To explore confidence and anxiety in specific speaking scenarios, the study used photo-elicitation interviews, in which a set of photographs was used as a stimulus with regular interview questions (Harper, 2002). Findings show that young Finnish adults attribute the lack of authentic oral communication in their comprehensive English education as being partially responsible for their apprehension in speaking English, and that fear of judgment, particularly in more formal scenarios, often induces a sense of anxiety. Confidence in using English was sensed through the perception that their English was equal to or better than those around them and was also ameliorated by the familiarity and casualness of the situation. The photo-elicitation method proved fruitful for evoking more detailed and personal experiences and helped participants visualize the scenarios, providing more lucid and candid responses. The study affirms a need for more research on Finnish adults’ affective factors in their use of English and advocates for the wider application of photo-elicitation in Applied Linguistics research.
Critical Thinking in Language Planning for Local Languages Maintenance: Evidence from Banjarese, Indonesia(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The fact that many indigenous languages in Indonesia have been dying out as a result of the ineffective way of language planning. This study aims to construct critical thinking indicators and to describe the strategies used for enhancing critical thinking in language planning (LP) concerning local language maintenance, particularly Banjarese language. The qualitative method was employed in which all data were elaborated in a descriptive manner by employing an interview and documentation to collect the data. The former was performed by interviewing the two older native Banjarese persons: The one is a researcher focusing on native languages as well as on Banjarese maintenance; and the other is the main official person in charge of history and tradition maintenance of the Education and Culture Service of South Kalimantan. The latter was done by taking articles concerning Banjarese maintenance and its teaching, and policy documents issued by the government. The data were analyzed through content analysis. The result shows that there is no curriculum design to maintain Banjarese at schools. The local government’s support in maintaining Banjarese does neither run well nor seems to be serious. The existence of local government regulation No. 7/2009 about the local language maintenance does not continue to practical procedures on how local language should be designed and taught at schools. Therefore, the issues of Banjarese should be the main indicator to map needs analysis in local language maintenance and strategies for language planning dealing with the classroom as the way of teaching Banjarese
روند دستوری شدگی پسوندِ جمع ساز /–gal/ در زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
197 - 217
حوزههای تخصصی:
چند گروه از زبان های ایرانی، پسوندِ /–gal/ یا تکواژگونه های آن را به تنهایی یا در کنار پسوندهای دیگر، برای جمع بستنِ اسم به کار می برند. این پسوند، در اصل، اسم جمع و به معنای «گروه، دسته» بوده که سپس به چنین پسوندی با این نقشِ صرفی تبدیل شده است. این مقاله، نشان می دهد که پسوند //–gal و تکواژگونه های آن در نتیجه دستوری شدگی اسم «gal» به معنای «دسته، گروه» پدیدار شده اند. نخست، مقدمه ای درباره دستوری شدگیِ پسوندهایِ جمع ساز در زبان های دنیا، ارائه شد. سپس، به بررسی ساخت و چگونگی کاربرد این پسوند در چند گروه از زبان های ایرانی- که این پسوند را به کار می بردند- پرداخته شد. پس از آن، مراحل شکل گیریِ این پسوند، در چارچوبِ فرایندِ دستوری شدگی بررسی شد. همچنین، نشان داده شد که هر یک از این گروه های زبانی در چه مرحله ای از فرایندِ دستوری شدگیِ این پسوند قرار دارند. علاوه بر این، سازوکارهای معنایی، آوایی، صرفی-نحوی و کاربردشناختی درگیر در فرایند دستوری شدگیِ این پسوند بررسی شده اند.
بررسی تداخل زبانی میان زبان کردی کلهر و زبان فارسی
منبع:
رخسار زبان سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴
105-85
حوزههای تخصصی:
از فرهنگساز دیروز تا اطلس امروز: مروری بر فعالیت های گویش شناختی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های گویش شناختی همواره از حوزه های مهم مطالعاتی متخصصان علم زبان شناسی است. گرچه در تعریف مفهوم «گویش» اختلاف نظر در بین زبان شناسان دیده می شود، ولی پیرامون اهمیت مطالعات نظام مند در این حوزه اتفاق نظر وجود دارد. تقریباً در تمام دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی که در حوزه زبان شناسی فعال هستند، آثار پژوهشی ای با موضوعات مرتبط با گویش توسط استادان و دانشجویان این رشته انجام می شود. با این حال دستاوردهای عمده در این حوزه از پژوهش هایی با دامنه گسترده تر و مشارکت گروهی به دست می آید. در این مقاله سعی داریم نگاهی بیندازیم به فعالیت های نظام مند گویش شناختی در ایران که با تأسیس فرهنگستان دوم (فرهنگستان زبان ایران، 1357-1349) آغاز شد و پس از انقلاب اسلامی توسط نهادهای دیگری چون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، فرهنگستان سوم (فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1369 تا امروز)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دایره المعارف بزرگ اسلامی ادامه پیدا کرد. در انتها نیز نگاهی داریم به فعالیت های پراکنده گویش شناختی در حوزه مقالات، پایان نامه ها و کتاب های مرتبط.
Integrating Culture into Teaching EFL in General Education: A Context of Vietnam(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This action research study aims to test the feasibility of applying an intercultural language learning and teaching model (IcLLT) to teaching EFL in general education in Vietnam through teachers’ and students’ responses to two trial lessons. The IcLLT model of “construction”, “connection”, “interaction”, “reflection”, and “extension” is developed to foster students’ intercultural competence by invoking their engagement in social interaction and critical cultural reflection. As shown in observations and students’ evaluation sheets, the intercultural language activities in IcLLT lessons could engage the students in activating prior knowledge, comparing culture, talking about cultural issues, and participating in intercultural communication. However, they were not able to reflect on their intercultural perspectives in oral interaction as much as in their writing. In parallel, the teacher agreed that the activities requiring students’ reflection were most challenging and the other three steps of “construction”, “connection”, “interaction” could be conducted in relevance to three-stage Communicative Language Teaching (CLT) skill lessons of Pre-While-Post. The IcLLT is applicable to teach integrated skill CLT lessons with culture-specific input if intercultural objectives are added and relevant intercultural language activities with more focus on students’ intercultural interactions and critical reflection are conducted. Hence, IcLLT could be recommended as a supplementary approach to integrating culture into EFL teaching to build students’ intercultural communicative competence, which is considered a critical part of the new educational reform in general education in Vietnam
بررسی ساخت ملکی در رمان بادبادک باز: رویکرد رده شناسی
منبع:
رخسار زبان سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴
125-106
حوزههای تخصصی:
مقایسه تأثیر آموزش خودمختاری و تفکر نقاد بر مهارت گفتار زبان آموزان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
241 - 265
حوزههای تخصصی:
تفکر نقاد و خودمختاریِ فراگیران، ازجمله موضوعاتی است که بسیار در پیشینه پژوهش های آموزش زبان انگلیسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در این راستا، برای پی بردن به کارآمدی بیشتر این دو مقوله در زبان آموزی، مطالعه حاضر به مقایسه تأثیر آموزش تکنیک های تفکر نقاد با تکنیک های خود مختاری در پیشرفت مهارت گفتار زبان آموزان انگلیسی پرداخت. به این منظور، 90 نفر زبان آموز سطح متوسط کلاس های یکی از آموزشگاه های آزاد زبان در تهران که پژوهشگران این مطالعه به آن ها دسترسی داشتند، در یک نمونه آزمون اولیه انگلیسی (پِت) شرکت کردند. در نتیجه، 64 نفری که نمره های آن ها در محدوده یک انحراف معیار بالا و پائین میانگین نمره های کلی آن 90 نفر قرارگرفته، انتخاب شدند. لازم به اشاره است که این آزمون پیش از این، میان 30 زبان آموز دیگر در همان آموزشگاه پیش آزمون شده بود. در مرحله بعد، آن 64 نفر به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی گروه بندی شدند تا یک گروه تحت آموزش تکنیک های تفکر نقاد و گروه دیگر تحت آموزش تکنیک های خودمختاری به عنوان دو روش آموزشی مختلف قرار گیرند. پیش از آغاز آموزش نیز مهارت گفتاری هر دو گروه با استفاده از پیش آزمون گفتار مورد سنجش قرار گرفته بود و تفاوت معناداری بین میانگین نمرات آن ها مشاهده نشد. در انتهای دوره آموزشی 14 جلسه ای، دو گروه در پس آزمون یکسان گفتار شرکت کردند. نتیجه تحلیل آماری مربوطه (آزمون نمونه های مستقل تی) نشان دهنده آن بود که آموزش تفکر نقاد، تأثیربرتری بر مهارت گفتار نسبت به آموزش خودمختاری دارد. یافته های مورد اشاره، بیش از پیش برتری آموزش تفکر نقاد در کلاس های زبان را نسبت به سایر روش های تدریس نشان می دهد و بر ضرورت توجه بیشتر به این سبک آموزش تأکید می کند.
امریِ آینده، ساختی نادر در زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجه امری درکنارِ دو وجه اخباری و التزامی جزء مهمترین وجوه دستوری زبان های دنیا ازجمله زبان های هندواروپایی است. گرچه فعل امری معمولاً برای مقوله زمان دستوری تصریف نمی شود، بااین حال ساخت امری آینده در درصد کمی از زبان های جهان وجود دارد. این ساخت تا به حال بجز یکی دو مورد، یعنی زبان آسی و زبان سغدی، در هیچ یک از دیگر زبان های ایرانی (باستان، میانه و نو) گزارش نشده است. بررسی پیش رو مشخص می کند که ساخت امری آینده که از دید رده شناختی به لحاظ اجتماع وجه امری با زمان آینده موردی نادر محسوب می شود، در ابیانه ای یکی از زبان های فلات مرکزی ایران نیز وجود دارد. برای تصریف فعل امری آینده ابیانه ای وند [-iʃ] به ستاک حال فعل متصل شده و پس از آن شناسه های فعلی قرار می گیرند و به این شکل از ساخت امری حال متمایز می شود. ولی در صورت منفی این ساخت یعنی نهی آینده از وند [-ɔ] به جای وند مذکور استفاده می شود.
نگاهی به فصل «ساختارنگری و نشانه شناسیِ» کتاب راهنمای راتلج به نظریه نقد ادبیات و فرهنگ
حوزههای تخصصی:
ساختارنگری یکی از مهم ترین جنبش های فکری سده بیستم است که خاستگاه آن به نظریه زبان شناسی و نشانه شناسی فردینان دو سوسور برمی گردد. توجه به ساختار موجود در پس پدیده های فرهنگی و کشف و دسته بندی قواعد کلی حاکم بر آن ساختارها هدف اصلی ساختارنگران است. با گذشته چند دهه از ظهور ساختارنگری در علوم انسانی و وارد آمدن نقدهای اساسی بر مفروضات و روش آن، این روی کرد همچنان اهمیت خود را، به خصوص در نقد ادبیات و فرهنگ، حفظ کرده است و در تمام کتاب های راهنما و درس نامه هایی که در حوزه نظریه ادبیات منتشر می شوند همواره فصلی به این جنبش دوران ساز اختصاص می یابد. یکی از مشهورترین این کتاب ها راهنمای راتلج به نظریه نقد ادبیات و فرهنگ است، که ویراست دوم آن در سال 2013 منتشر شد. جستار حاضر به نقد و بررسی فصل «ساختارنگری و نشانه شناسی» این کتاب می پردازد و پس از اشاره ای کوتاه به قوت آن (خوش خوان بودن و جنبه آموزشی قوی) ضعف ها و کاستی های نظری و ساختاری آن بحث می شوند، که جا داشت در ویراست دوم (که تفاوتی با متن این فصل در چاپ نخست کتاب ندارد) برطرف شوند.
بررسی تاریخی نقش های تکواژ «مگر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش های مختلفی پرداخته که «مگر» از قرن چهارم هجری تاکنون در متون زبان فارسی برعهده داشته است. به این منظور پیکره ای مشتمل بر 24 عنوان کتاب از سه دوره تاریخی قرن های چهارم تا هفتم، هشتم تا یازدهم و دوازدهم تا زمان حاضر تهیه شد. از این سه دوره، تعداد 360 جمله که شامل «مگر» هستند استخراج شد. پس از بررسی و دسته بندی آنها دو کارکرد عمده برای «مگر» به دست آمد: کارکرد پرسشی و غیرپرسشی. ویژگی های هرکدام به تفصیل بررسی شد. هر دسته شامل زیرمجموعه هایی است که ویژگی های نحوی خاص خود را دارند. اما به طور کلی، نقش پرسشی «مگر» در حدود این 12 قرن روندی افزایشی را نشان می دهد و نقش غیرپرسشی آن روبه کاهش بوده است. همچنین به نظر می رسد در متون مکتوب «مگر» در حال عبور از مرحله غیرذهنی به ذهنی شدگی است.
پارس به چه معنی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار این مقاله بررسی معنی واژه پارس است. در برخی از لغت نامه ها علاوه بر اینکه پارس در مفهوم قوم پارسیان، و محل استقرار آنها بیان شده است، به معنی «پارس کردن» نیز آمده است. از اینرو این مقاله به دنبال آن است که مدارک و شواهد را بررسی کند تا به استناد منابع در دسترس، معنی واقعی این واژه مشخص شود. نتیجه بررسی هیچ منبع و مدرک مستندی را که نمایانگر مفهوم این واژه باشد در اختیارمان قرار نداده است. اما پارس در منابع متعددی به معنی قوم و قبیله پارسیان، استان فارس و سرزمین ایران آمده است. پارس نام قوم پارسیان (هخامنشیان) است که در کتیبه های هخامنشی در مفهوم «قبیله پارسی» به کار رفته است. این نام ابتدا به محل شکل گیری حکومت پارسیان، که حدود استان فارس فعلی است، اطلاق می شد و با قدرت گرفتن هخامنشیان و توسعه قلمرو آنان، به کل سرزمین ایران و قوم ایرانی داده شد. واژه «پارس» در گذر زمان جای خود را به تلفظ عربی این کلمه یعنی«فارس» داده است. معانی دیگری که به قرینه می توان برای واژه پارس بیان کرد از این قبیل اند: محل استقرار، جنگجو، پهلوان و گرز افکن.
کارکردهای پسوند« َ ک»ak و هم گروه هایِ مهجورِ آن در گویشِ لای زنگانِ داراب
منبع:
رخسار زبان سال چهارم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
110-135
حوزههای تخصصی:
پاسخ به نقدی بر کتاب موادی برای مطالعه گویش بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
139 - 158
حوزههای تخصصی:
این نوشته، پاسخی است به نقد «الهه حسینی ماتک» بر کتاب مشترک این نگارنده با عنوان «موادی برای مطالعه گویش بختیاری» (ژوکوفسکی، 1396). نگارنده، به عنوان یکی از محققان این اثر، در این یادداشت کوشیده است با نقل عبارات و مطالب این کتاب و نکات مدنظر منتقد، پاره ای مسائل را توضیح دهد و دلایلِ اتخاذِ روش خود را برشمارد و برخی از اشکالاتی را که منتقد مطرح کرده است، توضیح دهد و شیوه کار خویش را روشن تر بیان کند.
بررسی ساخت فعل ماضی در گویش سه قلعه و مقایسه آن با فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه متن و تصویر در کتاب های انگلیسیvisionبراساس نشانه معناشناسی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
149 - 176
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسیِ چگونگیِ پیوندِ میانِ متن تصویری و نوشتاری در کتاب های درسیِ زبانِ انگلیسیِ ویژن ، می پردازد. به این منظور، از روش نشانه معناشناسی گفتمانی و نشانه شناسی اجتماعی کرس و ون لیوون (Kress & Van Leeuwen, 2006[1996]) – متأثر از آثار و نگرش مایکل هلیدی (Halliday, 1994) و به ویژه سه نقش اصلی زبانی موردِ نظرش- بهره گرفته شد . پیوسته این مسأله وجود دارد که چگونه بهره گیری از متن های چند نمایی در کتاب های درسی، به ویژه کتاب های زبان انگلیسی، سببِ سرعت بخشیدن به انتقال مفاهیم و ایجاد انگیزه در فرآیند آموزش می گردد. همچنین، بهره گیری از این متن ها، فرایند یادگیری و آموزشِ مطالب را بهبود می بخشد. این مقاله، با بررسی متن های تصویری و نوشتاری می کوشد تا دریابد تصویرها و متن های کتاب های زبان انگلیسی ویژن ، تا چه اندازه با الگوهای سه فرانقش طراحیِ بصری، معنای بازنمودی، تعاملی و ترکیبی همخوانی دارند. همچنین، چگونه همپوشانیِ متن های تصویری و نوشتاری، فرایند انتقالِ معنا و دست یابی به مفهومِ مورد ِ نظر آموزشی را فراهم می کند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه متن های تصویری و نوشتاری است. چرا که چگونگی گزینشِ متن های تصویریِ همخوان با نوشتار، در کتاب های زبان انگلیسی، سببِ افزایش درک معنایی دانش آموزان و ارائه محتوای معنادار و قابل فهم می گردد. در این راستا، کارکردهای متفاوت گفتمانی، اجتماعی، فرهنگی و عاطفیِ تصویرها بررسی شدند. یافته های پژوهش، نشان داد که نبود همپوشانیِ لازم میانِ متن تصویری و نوشتاری، آموزش و انتقال معنا را دچار اشکال کرده و در نتیجه هدفِ مورد نظر آموزش به دست نیامده است.
بررسی اثربخشی تمرین «الگو در ترجمه» بر پیشبرد مهارت نگارش عربیِ دانشجویان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارش آخرین و پیشرفته ترین مهارت در میان مهارت های چهارگانه زبانی به شمار می رود. آموزش نگارش عربی دارای ظرافت ها و پیچیدگی های خاص خود است. تمرین «الگو در ترجمه» یکی از راهبردهای تدریس نگارش در آموزش زبان عربی محسوب می شود. در این پژوهشِ شبه آزمایشی با استفاده از روش میدانی و به کار گیری آزمون، به بررسی میزان اثربخشی این راهبرد آموزشی در پیشبرد مهارت نگارش عربی زبان آموزان پرداخته شده است. بدین ترتیب که 34 زبان آموز از دانشجویان دوره کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی دانشگاه یزد برای نمونه تحقیق انتخاب و به دو گروه گواه و آزمون دسته بندی شدند. پیش از اجرای طرح پژوهش، با اجرای یک پیش آزمون از همگن بودن گروه ها اطمینان حاصل شد. سپس با انتخاب هدف دار چند داستان کوتاه عربی برای تدریس در طول یک نیم سال تحصیلی، در هر گروه ساختار دستوری، واژگانی و املایی موجود در متن داستان ها تشریح و بررسی شد. در گروه آزمون علاوه بر این موارد، از راهبرد تمرین الگو در ترجمه نیز بهره گرفته شد. پس از گذشت یک نیمسال تحصیلی پس آزمون اجرا شد. نتایج پس آزمون نشان می دهد که بین تعداد خطاهای نگارشی دو گروه، تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، بسامد خطاها در گروه آزمون در حیطه دستور زبان و واژگان به نحو چشمگیری کاهش یافته است؛ اما میان خطاهای املایی زبان آموزان در دو گروه همچنان تفاوت معنی داری وجود ندارد. این نتیجه بیانگر ارتباط مستقیم میان تمرین «الگو در ترجمه» و انتخاب ساختارهای دستوری و واژگان مناسب در تولید صحیح زبان بینابینی در نگارش عربی زبان آموزان است.