فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۲۱ تا ۳٬۵۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
602 - 617
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی میزان تاثیر تطابق سبک های یادگیری شناختی (Cognitive Learning Styles) با بازخورد اصلاحی نوشتاری (Written Corrective Feedback) بر یادگیری حروف تعریف معین و نامعین در زبان انگلیسی انجام گرفت. برای این منظور، با استفاده از یک طرح پیش آزمون و پس آزمون فوری و باتأخیر، 75 فراگیر زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (English as a Foreign Language) سطح ماقبل میانی به چهار گروه آزمایش مستقیم-FD، آزمایش غیرمستقیم-FI، مقایسه غیرمستقیم-FD و مقایسه مستقیم-FI تقسیم شدند. در مورد جمع آوری داده ها، از چندین ابزار در مراحل مختلف مطالعه به شرح زیر استفاده شد: آزمون تعیین سطح آکسفورد (Oxford Placement Test)، آزمون اشکال تعبیه شده گروهی (Group Embedded Figures Test)، آزمون ترجیحی بازخورد اصلاحی نوشتاری (Written Corrective Feedback Preference Test)، آزمون روایی (Narrative Test) و آزمون تصحیح خطا (Error Correction Test). از آزمون های تعیین سطح آکسفورد، اشکال تعبیه شده گروهی و بازخورد اصلاحی نوشتاری برای تقسیم دانشجویان به گروه های مختلف استفاده شد، در حالی که آزمون های روایی و تصحیح خطا به عنوان معیارهای یادگیری بکار گرفته شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و یافتن تفاوت های احتمالی بین گروه ها، آزمون تحلیل کواریانس اجرا شد. نتایج نشان داد که گروه های آزمایش در پس آزمون فوری و باتأخیر، از گروه های مقایسه در آزمون های روایی و تصحیح خطا بهتر عمل کردند، و این نشان می دهد که سبک های یادگیری شناختی فراگیران در صورت سازگاری با نوع بازخورد می تواند تاثیر بازخورد اصلاحی نوشتاری را بهبود ببخشد. بر اساس این یافته ها، چند کاربرد همراه با موضوعاتی برای تحقیقات آتی در حیطه بازخورد اصلاحی نوشتاری و سبک های یادگیری شناختی پیشنهاد شد.
بررسی تحولات تصاویر سیمرغ با نگاهی به آثار صناعی ساسانی و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻧﻤﺎدﮔﺮاﯾﯽ ﯾﮑﯽ از اﺑﺰارﻫﺎی ﺑﯿﺎن ﺗﺼﻮﯾﺮی و اﻧﺘﻘﺎل ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ در آﺛﺎر ﺻﻨﺎﻋﯽ اﯾﺮاﻧﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ. از ﺟﻤﻠﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻧﻤﺎدﯾﻨﯽ ﮐﻪ در ﻫﻨﺮ اﯾﺮاﻧﯽ ﺟﻠﻮهﮔﺮی ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻧﻘﺶ ﺳﯿﻤﺮغ اﺳﺖ. ﺳﯿﻤﺮغ ﺟﺎﻧﻮری اﺳﺖ اﺳﻄﻮرهای ﮐﻪ ﻧﻤﺎد و ﻧﻤﺎﯾﻨﺪه اﻫﻮراﯾﯽ و اﯾﺰدی و ﻧﯿﮏ ﺑﺨﺘﯽ اﺳﺖ. ادوار ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ و ﺻﻔﻮی ﺑﻪﻋﻨﻮان دو دوره ﺗﺎرﯾﺨﯽ درﺧﺸﺎن از ﻧﻈﺮ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﻫﻨﺮی ﯾﮑﯽ در ﺗﺎرﯾﺦ اﯾﺮان ﭘﯿﺶ از اﺳﻼم و دﯾﮕﺮی در اﯾﺮان اﺳﻼﻣﯽ، دو ﻋﺼﺮ ﻃﻼﯾﯽ ﺑﺮای ﻣﻄﺎﻟﻌه ﺣﻀﻮر اﯾﻦ ﻧﻘﺶ در ﻫﻨﺮ و ﻓﺮﻫﻨﮓ اﯾﺮاﻧﯽ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﻫﺪف از اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ، ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻘﻮش ﺳﯿﻤﺮغ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ درآﻣﺪه در آﺛﺎر ﺻﻨﺎﻋﯽ ﺑﺎﻗﯽﻣﺎﻧﺪه از ادوار ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ و ﺻﻔﻮی اﺳﺖ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﻬﻢ ﺑﺎ ﺟﻤﻊ-آوری اﻃﻼﻋﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای و ﻧﯿﺰ دﺳﺘﻪﺑﻨﺪی و ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﺼﺎوﯾﺮ در ﺟﺪاول ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه اﺳﺖ و در ﭘﺎﯾﺎن ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ اﯾﻦ ﭘﺮﺳﺶ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺼﺎوﯾﺮ ﺳﯿﻤﺮغ در ﻫﻨﺮ دوره ﺻﻔﻮی ﭼﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮاﺗﯽ از ﻧﻈﺮ ﻇﺎﻫﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ دوره ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ و ﺗﺸﺎﺑﻪ و ﺗﻔﺎوت آنﻫﺎ در ﭼﯿﺴﺖ؟ ﺳﯿﻤﺮغ ﻫﻤﻮاره ﺷﺨﺼﯿﺖ اﻟﻬﯽ و ﻣﺜﺒﺖ ﺧﻮد را ﭼﻪ در ﻓﺮﻫﻨﮓ اﯾﺮاﻧﯽ ﭘﯿﺶ از اﺳﻼم- در ﻋﻬﺪ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ- و ﭼﻪ در دوران اﺳﻼﻣﯽ- در ﻋﻬﺪ ﺻﻔﻮی- ﺣﻔﻆ ﮐﺮده و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﮐﻤﯽ ﭼﺮﺧﺶ، و ﺑﺎ ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ ﺗﻔﺎوت در ﻣﻌﻨﯽ و ﻣﻔﻬﻮم ﺣﻀﻮری ﭘﻮﯾﺎ، در ﻣﺘﻮن اﺳﺎﻃﯿﺮی، ﺣﻤﺎﺳﯽ و دﯾﻨﯽ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺘﻮن ﻋﺮﻓﺎﻧﯽ اﯾﺮان اﺳﻼﻣﯽ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ.
Exploring Novice Raters’ Textual Considerations in Independent and Negotiated Ratings(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Educators often employ various training techniques to reduce raters’ subjectivity. Negotiation is a technique which can assist novice raters to co-construct a shared understanding of the writing assessment when rating collaboratively. There is little research, however, on rating behaviors of novice raters while employing negotiation techniques and the effect of negotiation on their understanding of writing and rubric features. This study uses a qualitative method to keep track of 11 novice raters’ scoring behaviors and examine their textual foci during three phases of scoring through an analytic rubric: pre-negotiation, negotiation, and post-negotiation. To ensure triangulation, multiple sources of data including raters’ verbal protocols of independent scoring during the initial and final phases, audio-recorded interactions in the negotiation phase, and semi-structured interviews were gathered and analyzed. Results indicated that in their initial independent rating, raters mostly scored based on their understanding of the writing skill and the writing features that were important to them, but negotiation sessions aided them to refine their judgments and attend to a wider array of textual features more consistently and in line with the rubric, thereby expanding their understanding of the rubric categories. Post-negotiation ratings were also more similar to negotiation than prenegotiation ratings, meaning that the raters attended to more features of the rubric for scoring. The findings may have implications for rater training. In the absence of expert raters to train novice raters, negotiation can be considered a useful technique to improve raters’ understanding of the rubric features.
TOEFL iBT integrated speaking tests: a comparison of test-takers' performance in terms of complexity, accuracy, and fluency(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study compares three integrated tasks of the TOEFL iBT speaking subtest in terms of complexity, accuracy, and fluency. To this end, a group of TOEFL iBT Iranian candidates took a simulated TOEFL iBT some days prior to their real exam. The collected oral responses were first transcribed and then quantified using software such as ‘Syllable Counter’ and ‘Coh-Metrix3’ for fluency and complexity, respectively. For accuracy, however, the responses were tallied manually. The results revealed the responses to the three speaking tasks were significantly different in terms of fluency. The difference in the accuracy index also turned significant, though the pairwise comparisons showed some inconsistencies. As for the selected complexity measures, lexical diversity, the mean number of modifiers per NP, and latent semantic analysis all showed significant differences between tasks 2 and 3 on the one hand and task 4 on the other. Left-embeddedness, however, revealed no significant difference among the three tasks. The results may support the influential role of prompting texts in such integrated speaking tasks
بررسی روند استفاده از روش های تحقیق در رشته زبانشناسی کاربردی در مقالات تحقیقاتی چاپ شده بین سال های 1986 تا 2015(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
87 - 109
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، بر آن است تا روندهای استفاده از روش های پژوهش در مقاله های زبان شناسی کاربردی را در سه دهه اخیر (1986 تا 2015) مورد بررسی قرار دهد. به این منظور، 7525 مقاله مستخرج از 10 مجله رشته زبان شناسی کاربردی گردآوری شدند. این مقاله ها، به وسیله نگارندگان و چهار دانشجوی دکتریِ آموزشِ زبان انگلیسیِ دانشگاه های ایران، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. داده های به دست آمده نشان داد که پژوهش های تجربی با فراوانی 6263 (%23. 83)، بیشتر از پژوهش های غیرِ تجربی با فراوانی 1262 (%16.77)، مورد استفاده قرار گرفتند. همچنین، یافته ها نشان داد که مابین سال های 1986 تا 1995، پژوهش های غیرتجربی با 73% .40، سهم قابلِ توجهی را به خود اختصاص داده بودند. هر چند، این روند در دهه های بعدی کاهش چشمگیری داشت. در بین سال های 1996 تا 2005، پژوهش های کمّی بیشترین درصد استفاده را در میان پژوهشگران داشتند (%23 .64). این در حالی است که در دهه اخیر (2006-2015) مطالعات کیفی با %75 .41، روند افزایشی داشتند. به نظر می رسد رشدِ پژوهش های کیفی که از میانه دهه 90 شروع شده بود، در سال های اخیر به بالاترین میزان خود رسیده است. پژوهشگران و آموزش دهندگان حوزه زبان شناسی کاربردی باید نسبت به این تغییر رویه ها آگاه باشند. آن ها باید پیش از بهره گیری از روش های مورد اشاره، به مفاهیم پایه ای روش ها، نقاط ضعف و قوت آن ها به همراه محبوبیتشان در بین صاحب نظران رشته، توجه کنند.
سیر تحول خوشه همخوان آغازین /xw/ در فارسی، کردی سورانی، هورامی، و کردی کلهری: تحلیلی در نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
213 - 236
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در تلاش است تا با نگاهی رده شناختی، سیرِ تحول خوشه همخوانی آغازین /xw/ را در چهار گونه زبانی فارسی، کردی سورانی، هورامی و کردی کلهری مورد بررسی قرار دهد. نظریه ای که در بررسیِ داده های زبانی پژوهش به کار گرفته شد، نظریه بهینگی موازی (McCarthy, 2008) است. برای گرد آوری داده ها، از منابع کتابخانه ای بهره گرفته شد. بررسی میدانی با مصاحبه از 10 گویشور انجام شد که هریک، از این چهار گونه زبانی استفاده می کردند. در این پژوهش، تغییرات مرتبط با سیر دگرگونی خوشه همخوانی آغازین/xw/ بر پایه چهار محدودیت *Complex Syllable، Max round، Max initial، و Uniformity مورد بررسی قرار گرفت. سپس، رتبه بندی این محدودیت ها در هر یک از زبان ها به دست آمد. پس از انجام تحلیل ها، مشخص شد که به جز کردی سورانی، این گونه های زبانی تمایلی به داشتن هجای پیچیده ندارند و برای جلوگیری از تشکیل چنین هجایی از راهکار ادغام و حذف بهره می برند. با وجودِ راهکار هر یک از چهارگونه های زبانی، آن چه در این گونه ها دچار تغییر نمی شود، وجودِ مشخصه گردی است.
مفهوم سازی فرهنگی در داستان های کودکان به زبان فارسی: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
297 - 317
حوزههای تخصصی:
هدفِ مقاله، بررسیِ شناختِ فرهنگیِ داستان های کودکانه نگارش شده به زبانِ فارسی بوده است. به این منظور، مفهوم سازی های فرهنگیِ این داستان ها، در چارچوب زبان شناسی فرهنگیِ موردِ پذیرش شریفیان (Sharifian, 2017) تحلیل شدند. نمونه آماریِ پژوهش، مشتمل بر صد داستانِ گروه های سنی الف و ب بودند. این نمونه ها، به روش هدفمند و از میانِ کتاب های منتشرشده سه ناشر ِمعتبرِ دولتی، مابینِ سال های 1377-1397 انتخاب شدند. طرح واره های فرهنگی زیربنایی موردِ استفاده این داستان ها، به عنوان بخشی از شناختِ فرهنگیِ جامعه فارسی زبانان استخراج گردیده و با روش تحلیل فراگفتمانی بررسی شدند. پس از قرار دادن تعامل های شخصیت های داستانی در چارچوبِ عملیِ زبان شناسیِ فرهنگی، چندین طرح واره خرد با مفاهیم اجتماعی گوناگون به دست آمد که در طرح واره های کلان درونه گیری شده بودند. سه طرح واره کلانِ همدلی، تعارف و پشیمانی، الگوهای تکرارشونده داشتند و با طرح واره های جانبیِ هم یاری، آزادی خواهی، مهمان نوازی، رودربایستی و شرمندگی ارتباط داشتند. «سکوت» در طرح واره های کلان، دارای نقش ِکاربردی بوده و برخی از تعامل های کلامیِ شخصیت های داستانی، تحت تأثیر این مفهوم قرار داشتند. طرح واره خردِ «تنهایی» نیز در طرح واره های کلانِ همدلی و پشیمانی، درونه گیری شده و بر روی کنش های کلامی و غیرکلامی شخصیت های داستانی تأثیرگذار بودند. هر چند، مفاهیمِ انزواطلبی و سکوت نقشِ کاربردیِ پسندیده ای در ادبیات بزرگسالان دارند. با این وجود، مفهوم های انزواطلبی و سکوت، در ادبیات کودکان طرح واره های منفیِ تردید، پنهان کاری، طرد نمودن یا طرد شدن از جامعه، دل تنگی، پشیمانی، مشکل و ناراحتی را ایجاد کرده بودند که نشانه ناهنجاری در روابط اجتماعی به شمار می آمدند. به سبب نمایان ساختنِ طرح واره های فرهنگی زبان فارسی در داستان های کودکان، یافته های پژوهش حاضر، علاوه بر حوزه ادبیات کودکان، می تواند در مطالعات جامعه شناسی و مردم شناسی نیز به کار آید.
The Potential Combined Effects of Task Complexity and Planning Types on Iranian EFL Learners’ Oral Production Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۹ , N. ۴ , ۲۰۲۰
503 - 538
حوزههای تخصصی:
This study examined the combined effects of two task complexity levels (i.e., high- and low-complex) and two planning conditions including pre-task planning and on-line planning on Iranian intermediate language learners’ speech production regarding complexity, accuracy, and fluency. To this end, 90 intermediate EFL learners from a language institute in Shiraz were randomly assigned into two control and four experimental groups. At first, the language learners in all groups participated in the speaking pretest. Presented with a series of picture description tasks, the participants were asked to narrate a story. During 10 treatment sessions of picture description task performance, the experimental and control groups attempted different planning time conditions including pre-task planning, online planning, and no-planning along with task complexity levels. Finally, following the last session, the posttest was administered to all participants. The narrations analysis, as well as the results of Mixed between-within groups ANOVAs and a series of one-way ANOVAs, manifested that language learners in the pre-task high complexity group outperformed all other groups in terms of complexity. Moreover, the online low complexity group and online high complexity group outperformed the pre-task planning low complexity, no-planning low complexity, and no-planning high complexity groups regarding accuracy. With regard to fluency, the pre-task planning low complexity group significantly outperformed the no-planning low complexity, no-planning high complexity, and online high complexity groups. It was also concluded that pre-task planning affected language learners’ speech fluency. The implications of the results are also addressed.
مضاعف سازی واژه بستی و خروجِ مفعولِ صریح براساس داده هائی از کردی جنوبی (کلهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
351 - 386
حوزههای تخصصی:
هدفِ پژوهشِ حاضر بررسیِ فرایندِ مضاعف سازی واژه بستی و پیامدهای آن برای نحوِ زبان بر اساس داده هائی از کردی کلهری است. به عبارت دیگر، مسأله این است که آیا مضاعف سازی واژه بستی حالتِ غالب در کردی کلهری است یا اینکه این فرایند مانند بسیاری از زبان های دیگر منجر به منفک شدنِ گروهِ اسمی از درونِ بند و خروجِ آن به سمتِ چپ یا راست می گردد. تبیینِ تفاوتِ بین وند و واژه بست نیز از اهدافِ دیگر این پژوهش است. پژوهشِ حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر ارائه استدلال جهتِ بررسی رابطه بین مضاعف سازی واژه بستی و ساخت نحوی در کردی کلهری است. این پژوهش عمدتاً بر اساس چارچوبِ ارائه شده در اسپنسر و لوئیز (2012) انجام گرفته است. برای گردآوری داده ها، از شیوه میدانی، مشاهده، مصاحبه و مراجعه به منابع کتابخانه ای، اقدام به جمع آوری داده ها شده است. نتایج نشان داد که فرایندِ مضاعف سازی واژه بستی به صورت محدود در کردی کلهری مورد استفاده قرار می گیرد. در مقابل، برای اجتناب از حضورِ هم زمانِ واژه بست و گروهِ اسمی مرتبط با آن، گویشورانِ کردی کلهری اغلب به ساختِ نحوی خروج به چپ یا راست متوسل می شوند و به این ترتیب، گروهِ اسمی (مفعولِ صریح) را از ساختار موضوعی جمله خارج می کنند.
نقش دلالت زمانی در تبیین کاربردهای حال التزامی در زبان فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش در جست وجوی تبیینی یکدست برای تمامی کاربردهای حال التزامی در زبان فارسی معاصر، ابتدا با اتکا به پیکره ای با حدود ۳۰۰۰ جمله حال التزامی، استخراج و دسته بندی شده است. در جملات ساده و در بندهای موصولی، عامل التزامی ساز عموماً معنایی است. عامل التزامی ساز در بندهای متممی و بندهای قیدی، به ترتیب فعل جمله اصلی و حرف ربط است. در ادامه با استفاده از رویکرد کامری و تمایز سه شقی زمان گفتار، زمان رویداد و زمان مرجع نشان دادیم که حال التزامی دارای زمان نسبی (مقابل زمان مطلق) است. همچنین با اتخاذ رویکرد درزی و کواک در تبیین کاربردهای التزامی در بندهای متممی، به بررسی کاربردهای این وجه در جملات ساده و بندهای موصولی و قیدی جملات مرکب پرداخته ایم. نتیجه اینکه زمان مرجع در جملات ساده و بندهای موصولی برابر با زمان گفتار است؛ طوری که این افعال لزوماً به حال یا آینده اشاره دارند. در بندهای متممی فعل بند اصلی، زمان مرجع فعل التزامی است. زمان مرجع در بندهای قیدی بسته به نوع حرف ربط، ممکن است برابر با زمان گفتار یا زمان فعل اصلی باشد. چه زمان مرجع، برابر با زمان گفتار باشد و چه برابر با زمان فعل اصلی باشد، در هر صورت فعل التزامی دارای «زمان نسبی غیرگذشته» است.
آیا پردازش ادراکی خوشه های همخوانی آغازی در زبان فارسی منجر به درج واکه خیالی می شود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نقش واج آرایی زبان فارسی در درک خوشه های آغازی (غیرمجاز) فارسی در چارچوب مطالعه آزمایشگاهی بررسی شده است. هدف از انجام این پژوهش، پاسخ گویی به این پرسش است که آیا با توجه به محدودیت های ساخت هجایی زبان فارسی مبنی بر وجود تنها یک همخوان در آغازه هجا، فارسی زبانان در رشته های آوایی دست کاری شده بی معنیِ C1V1C2 واکه می شنوند که در آنها V1 به درجه های مختلف از سیگنال آوایی گفتار حذف شده است. یا آنکه به درجه های مختلفِ حذف V1 در سیگنال گفتار حساسیت شنیداری نشان می دهند؛ بنابراین، بین صورت های آوایی که در آنها V1 حذف شده و صورت هایی که در آنها V1 حذف نشده است، تمایز می گذارند. برای انجام این پژوهش، تعداد 20 ناواژه با الگوی هجایی C1V1C2V2C3 طراحی شد؛ به طوری که ناواژه ها هر 6 واکه زبان فارسی را در خود داشتند. ناواژه ها پس از تولید و ضبط در نرم افزار پرت بازسازی شدند؛ به این صورت که واکه اول درون هر ناواژه، به طور تدریجی طی چندین گام از سیگنال آوایی ناواژه حذف شد. نتایج به دست آمده نشان داد درک واکه های خیالی به طور نظام مند برای تمامی توالی های C1C2 و تمامی واکه های فارسی روی نمی دهد؛ بنابراین، این فرضیه که فارسی زبانان هجاهای حاوی خوشه های آغازی C1C2 در آغاز ناواژه ها را با توجه به محدودیت های نظام آوایی زبان فارسی به صورت توالی های آوایی C1VC2 درک می کنند، فرضیه معتبری نیست.
بررسی اثرات تشویق در بهبود نارساخوانی فارسی
منبع:
رخسار زبان سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
120-100
حوزههای تخصصی:
Holistic Identity of Language Teachers: A Grounded Theory Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۹, No. ۱, June ۲۰۲۰
321 - 356
حوزههای تخصصی:
It is one of the major areas of interest within the field of educational research to examine the role of teachers, their professional accomplishment and influential factors affecting or inhibiting the practice; of which, the study of teacher identity has taken on fundamental property. Thus, the present study explored different aspects of a language teacher identity which led to the development of the theoretical framework of Holistic Identity of Language Teachers (HILT) based on the grounded theory. The data were collected in semi-structured individual interviews from 64 teachers in Iran. Employing a version of Strauss and Corbin’s (1998) coding paradigm, emerged a framework of a set of categories in terms of ‘process’ (i.e., becoming a teacher) as well as the grounding categories of ‘Persona Grata’ and ‘Public Persona’, resulted in the core category of ‘Teacherality’, along with three categories of ‘Navigating Strategies’, ‘Conditional Contributors’, and ‘Contextual Patterns’. The final consequence of the framework is ‘Actual Teaching Approach’, referring to the eventual phenomenon of the evolutionary continuum of being a holistic language teacher. The most obvious finding of the study refers to the emergent as well as evolutionary nature of HILT. Following the interplay between self and society in emergence of HILT, the schema was proposed to round up all revealed and unnoticed aspects of language teacher identity which can be implemented operationally to redefine, highlight, and activate its unprecedented role in an Iranian context.
سبک شناسی «دگردیسی جسمانه» در داستان های کودک بر پایه نظام گفتمان تنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«دگردیسی جسمانه» تغییر هویتِ عنصر کنش پذیر یا کنشگر داستان است از یک نمود جسمانی به نمودِ جسمانی دیگر. از آنجا که در داستان های کودک «دگردیسی جسمانه» یا به مثابه شگرد گره افکنی، خالق فضای تنشی است یا به مثابه شگرد گره گشایی، حاصل فضای تنشی؛ از همین رو رویکرد «گفتمانِ تنشی» برای بررسی این شگردِ روایی اختیار شده است. هدف پژوهش حاضر، دسته بندی داستان هایی در گستره کودک است که گِرد شگرد «دگردیسی جسمانه» بسط یافته اند. در این راستا، با توجه به اینکه فرایندِ معنا بر سه عنصرِ تنش، حضور و جسم استوار است، پژوهش پیش ِرو با روش تحلیلی توصیفی درصدد پاسخ به سه پرسش است: در داستان های کودک، بر اساس سبک شناسی تنشیِ زیلبربرگ، سبک های حضورِ عناصرِ دخیل در دگردیسی جسمانه کدام اند؟ سبک شناسی تنشیِ دومؤلفه ای چگونه سبک شناسی تک مؤلفه ایِ زیلبربرگ را بسط می دهد ؟ وفقِ الگوی تنشیِ دومؤلفه ای، دگردیسی جسمانه در داستان های کودک به چه طبقاتی قابل رده بندی است؟ با توجه به بسامد کاربرد شگرد «دگردیسی جسمانه» در داستان های کودک و فقدان پژوهش نظری درخصوص آن، ضرورت رفع این خلأ انکارناپذیر است و از سوی دیگر، غنی سازی نظریه های ادبی بدون نگاه های بین رشته ای، امکان ناپذیر.
The Effect of Direct Versus Indirect Focused Written Corrective Feedback on Developing EFL Learners’ Written and Oral Skills(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
There has been an increasing attention to written corrective feedback (WCF) and its potential effectiveness in recent years. This paper examines the roles of direct versus indirect WCF in fostering learners’ written and oral accuracy across language proficiency. A quasi-experimental design was adopted to conduct the study. Seventy-six pre-intermediate and upper-intermediate EFL learners were randomly assigned into six groups (four experimental and two control groups). In the experimental group, a series of pictures were used as prompts for writing tasks in the treatment sessions, and pre-, immediate, and delayed posttests were used to measure written and oral accuracy. According to the results, WCF, regardless of the type, was facilitative in developing learners’ both written and oral accuracy, which was a manifestation of implicit knowledge. The results also revealed that the proficiency level played a key role in determining which type of CF was more beneficial. While the pre-intermediate learners benefited more from direct CF, the upper-intermediate group improved more as a result of indirect CF treatment. This study calls for more informed decisions by L2 teachers in the correction of written errors considering that it improved L2 learners’ oral accuracy
Students’ Perceptions of the English Literature Component in Malaysian Secondary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Students’ understanding of literature is often neglected, while curriculums are usually determined by educationists whose expectations might not suit the students’ ability. To achieve a positive learning outcome in the literature classroom, the students’ perceptions and interests must be accorded much consideration. Therefore, this study aims to determine students’ perceptions of the importance of the English literature component in selected secondary schools in Terengganu, Malaysia. The study employed a descriptive survey method in which a structured questionnaire was used as a data-gathering instrument. The data were gathered from a sample of 403 students across four different public secondary schools in Terengganu: SMK Kompleks Seberang Takir, SM Sains Sultan Mahmud, SMKA Dato Haji Abbas, and SMK Kompleks Gong Badak. The study found that the students have positive perceptions of the English literature component to a large extent. The students also believe that English literature enables them to develop their cultural awareness, critical thinking skills, as well as improve their English grammar and vocabulary. The moral-philosophical approach is the most preferred approach amongst the students, followed by the information-based approach and the language-based approach. It is envisaged that the findings of this study could be especially useful in the process of curriculum development, particularly in the Malaysian context. Besides, this study could raise teachers’ awareness of their students’ level of understanding of the English literature component
Quand la narrativité est soumise à une transformation spirale: Etude sémiotique d’un conte Persan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cet article envisage de montrer, à partir d’un conte persan intitulé le "Chamelier et le serpent", que la narrativité ne peut pas se définir toujours comme un parcours linéaire soumis à une logique du manque et de réparation du manque. L’étude du conte en question montrera bien que l’univers du sens n’est pas dans tous les cas un univers d’ordre de programmation. Dans le cas qui nous intéresse, il s’agit d’un monde où nous avons affaire à une narrativité spirale, étant donné que tout s’organise autour d’un axe principal : l’homme et l’animal sont des ennemis éternels. Tout circule donc autour d’une question d’ordre ontologique. Le manque du début refait surface vers la fin et constitue le dénouement desastreux. Tout se passe comme si la fin retrouve le début. Cet essai aura pour résultat de préciser que le sens, au lieu d’être le résultat d’une linéarité organisée, peut s’obtenir sur la base d’une transformation spirale du sens à partir d’un retour au problème collectif et original : l’homme et lchr('39')animal sont des ennemis éternels. Ce qui donne lieu à un sens circulaire
بررسی ابهام معنایی واژگانی در زبان فارسی با رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگامی واژه ای به تنهایی و یا در عبارت و یا در جمله ای دارای ابهام است که دارای بیش از یک معنی و یا چند معناست. سابقه پرداختن به ابهام زبانی به ارسطو و رواقیون بازمی گردد و این موضوع همواره مورد توجه فلاسفه و منطقیون نیز بوده است. باید بین چندمعنایی و ابهام واژگانی که ظاهراً مشابه هم هستند تمایز قائل شد. چند معنایی درمورد واژه ای است که دارای چند معنای به هم مرتبط هست، اما ابهام واژگانی در تعریف سنتی واژه های هم شکل (هم آوا هم نویسی) هستند که هر کدام معنای مستقل و متفاوت و در فرهنگ واژگان هم مدخل جداگانه ای دارند. البته در تحقیقات زبان شناسی و در بسیاری از موارد، چندمعنایی را به نوعی ابهام واژگانی درنظر می گیرند. ابهام زبانی می تواند از نوع واژگانی، نحوی و یا کاربردشناختی باشد که در این مقاله صرفاً ابهام معنایی واژگانی تحلیل و تبیین خواهد شد. پرسش اصلی این مقاله عبارت است از اینکه آیا می توان از منظر زبان شناسی شناختی برای خوانش معنای حقیقی واژه دارای ابهام به لحاظ وجود هم زمان معنای حقیقی و مجازی و یا معنای صریح و ضمنی تببینی یافت؟ با مروری گذرا بر رویکرد شناختی و تحلیل نمونه واژگان دارای ابهام معنایی واژگانی در فارسی به این پرسش پاسخ داده خواهد شد و فرضیه ای با عنوان خوانش دوگانه ابهام معنایی واژگانی در ارتباط با تحلیل ابهام معنایی معرفی می شود. ارائه این فرضیه معنایی شناختی برای تبیین ابهام معنایی واژگانی دستاورد پژوهشی مقاله حاضر است.
تداخل زبانی آذری در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تداخل زبانی زبان آذری در زبان فارسی را مورد بررسی قرار داده ایم. داده های تحقیق، با توجه به شرحی درباره آن در متن مقاله، نشان می دهد که در همه سطح های زبانی تداخل زبانی صورت می گیرد و میزان تداخل زبانی با میزان دانش زبانی گویشوران در زبان هدف ارتباط عکس دارد. بررسی داده های پژوهش نشان می دهد که زمینه های تداخل زبانی بسیار گونه گون است که ما در این نوشته از کل داده ها، فقط ۲۰۰ جمله و عبارت را در قالب هشت طبقه بسیار رایج بررسی و معرفی کرده ایم. این هشت طبقه تداخل زبانی عبارت اند از: در حرف اضافه از نوع حذف یا استفاده نابجا از حرف اضافه، در فعل از نوع ترجمه فعل آذری و ترجمه فعل های اصطلاحی و تداخل معنایی چند به یک در فعل در کنار معرفی چند فعل پربسامد دخیل در موضوع، در ترجمه لفظ به لفظ جمله آذری، در وجود لفظ مشترک با معناهای متفاوت در دو زبان، در واژه سازی با الگوی زبان مادری، در برگردان اصطلاح ها، تداخل زبانی ویژه و نیز تداخل در حضور نظام تصریف و قواعد نحوی زبان اول را معرفی کرده ایم و برای هرکدام از این طبقه ها نمونه هایی را از داده های تحقیق آورده ایم. با توجه به نتایج این پژوهش به والدین آذری زبان که فاقد دانش زبانی کافی در فارسی هستند، پیشنهاد می کنیم با فرزندان خود به زبان مادری سخن بگویند که در غیر این صورت فرزندان آنها از امتیاز داشتن زبان مادری محروم می شوند و ازسوی دیگر زبانی را از والدین خود می آموزند که در اصل فارسی نیست. والدین اجازه دهند فرزندان آنها زبان فارسی را از منابع مطمئن تر بیاموزند که درنتیجه آن فرزندان آنها دو زبان را به طور کامل فراخواهند گرفت. شبکه های استانی آذری زبان صداوسیما می توانند ضمن آگاهی از زمینه های تداخل متقابل زبانی دو زبان آذری و فارسی، از نتایج این پژوهش در تهیه برنامه و گزارش و خبر بهره ببرند.
بررسی گفتمان نمای چندوجهیِ «دیه» (دیگر) در گویش همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش اصلی گفتمان نما برقراری ارتباط میان کلام و موقعیت گفتمان، یعنی تعامل بین گوینده و شنونده، بیان نگرش گوینده و سازمان دهی متن است. مقاله حاضر به واکاوی نقش های مختلف نقش نمای گفتمانیِ «دیه» (در فارسی «دیگر») در گویش همدانی می پردازد. برای نیل به این هدف، از حدود ۶ ساعت فایل صوتی و تصویری از پیکره گویش همدانی استفاده شده است. این نقش نما در گویش همدانی بسامد بالایی دارد و چندنقشی است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که این گفتمان نما در کارکرد بینافردی، نقش هایی چون بیان نگرش، تأکید، درخواست تأیید و پاسخ غیرمستقیم (طفره رفتن یا ارجاع به دانش مشترک میان گوینده و شنونده) را ایفا می کند. و در کارکرد متنی، به حفظ یا دادن نوبت، نشان دادن توالی یک رویداد، پایان دادن به یک موضوع یا به بیان توضیح، توجیه، تضاد یا نتیجه در رابطه با گزاره پیشین یا بعدی کمک می کند. بررسی آهنگ کلام با استفاده از نرم افزار Praat، نشان می دهد این گفتمان نما بسته به نقش های متفاوت، الگوی آهنگی متفاوتی دارد.