فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
زبان یکی از وسایل ارتباطی در جامعه است. ارتباط زبانی، به عنوان یکی از مهم ترین نقش های زبان، نشان دهنده روابط میان افراد است. مفهوم ادب به عنوان یک عامل اجتماعی-شناختی، بیانگر شأن و فاصله اجتماعی میان افراد است. این مفهوم با ابزارهای متفاوتی در ارتباط میان افراد تجلی می یابد. یکی از این ابزارها امکانات تکریمی هستند. افراد جامعه برای رعایت احترام و ادب، تشخیص جایگاه و شأن اجتماعی مشارکت کنندگان و مخاطبان از صورت های امکانات تکریمی بهره می جویند. امکانات تکریمی در زبان ژاپنی در چهار گروه جای می گیرند؛ تکریمی های ارجاعی، تکریمی های مخاطب، زبان های اجتنابی و زیباسازی. در اغلب زبان ها تکریمی های ارجاعی نسبت به سایر انواع تکریمی ها بیشتر به کار می روند و در میان انواع تکریمی های ارجاعی نیز تکریمی های فاعلی بیشتر از تکریمی های فروتنانه و غیر فاعلی کاربرد دارند. در این پژوهش چهار دسته امکانات تکریمی در فارسی میانه بر طبق این چارچوب بررسی شده است. در فارسی میانه نیز همانند زبان ژاپنی، تکریمی های ارجاعی دارای بیشترین کاربرد هستند. علاوه بر تقسیم بندی شیباتنی، می توان استعاره و تشبیه، تکریمی های صفتی متکلم و دعایی را نیز به گروه تکریمی های فارسی میانه افزود.
رد پای هویت واژگانی در شفاهی سازی روایت (مقایسه دو رده سنی کودک و بزرگ سال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت واژگانی یعنی مفهوم یک واژه که می تواند در سرتاسر هر متن با واژه بیان شود یا با کلمه ها و ساختارهای متعدد به آن مفهوم اشاره شود. تمرکز این تحقیق جست وجوی ابزارهای زبانی است که با استفاده از آن ها در یک روایت هویت واحد و پیوسته ای از سوی عبارت های متناوب بیان می شود. برای انجام این کار 80 کودک و بزرگ سال مؤنث در پژوهش حاضر شرکت و فیلم بدون کلام داستان «گلابی» را روایت کردند. پس از ضبط و پیاده سازی، داده ها تحلیل آماری شدند. برای دسته بندی واژه ها و تحلیل کیفی از مفهوم سطح اصلی رُش استفاده شد. هر دو گروه در استفاده از واژه های کل یکسان بودند، اما کاربرد واژه ها در سطح جز در دو گروه تفاوت معناداری را نشان داد. علاوه بر این، در بررسی رد پای هویت واژگانی هم دو گروه تفاوت معناداری داشتند. به این ترتیب که پس از اولین اشاره به یک مفهوم، ارجاع به همان مفهوم را به شیوه متفاوتی تا انتهای روایت انجام دادند، هرچند عدم تغییر واژه و ارجاع واحد به مفهومی واحد در هردو گروه بسامد بالایی داشت. با اینکه به نظر می رسد در سن 9 سالگی مخزن واژگانی کودک بسیار شبیه بزرگ سالان شده باشد، اما بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، همچنان باید تفاوت دانش واژگانی این دو رده سنی را در تهیه محتواهای مختلف درنظر داشت.
بررسی مقابله ای اصطلاحاتِ حاویِ اشیا در زبان های اسپانیایی و فارسی با رویکرد زبان شناسیِ انسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقیِ نحوه اصطلاح سازی برمبنای مفاهیم مشترک، در زبان های اسپانیایی و فارسی براساس چگونگیِ برخورد گویشوران این دو زبان، با اشیای پیرامونشان، در چارچوبِ رویکردِ بینارشته ای زبان شناسیِ انسان شناختی پرداخته است. در این رویکرد، شباهت ها و تفاوت های احتمالی مؤلفه های زبانی، با توجه به مباحث فرهنگی و جامعه شناختی گویشورانِ آن زبان ها تحلیل و بررسی می شود. این رویکرد بیش از هر چیز وامدار مبانیِ نظریه نسبیت زبانی است، نظریه ای که برمبنای تأثیرگذاری زبان بر اندیشه و به ویژه، تأثیرپذیری نگرش افراد به اشیا، از نحوه برخورد زبانی آن ها با اشیای اطرافشان شکل گرفته است. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که اشیا و مصنوعات، در فرهنگ گویشوران دو زبان اسپانیایی و فارسی، چه تأثیری بر ایجاد اشتراکات و افتراقات احتمالی در نحوه اصطلاح سازی در این دو زبان دارند. ازآنجا که اصطلاحات بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ عامه، و چه بسا، فرهنگ بنیادترین عنصر زبانی هستند، نگارندگان بر آن شدند تا از رهگذر بررسیِ مقابله ای اصطلاحاتِ حاویِ اشیا در دو زبان اسپانیایی و فارسی به روشی تطبیقی و تحلیلی، تأثیر مباحث فرهنگی در برخورد اسپانیایی زبان ها و فارسی زبان ها با اشیای اطرافشان را، در نحوه اصطلاح سازی آن ها از یک مفهوم مشترک، به منظور ارائه الگویی برای انجام تحلیلی بینازبانی در چارچوب رویکرد زبان شناسیِ انسان شناختی، بررسی کنند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه اصطلاحات حاوی اشیا در دو زبان اسپانیایی و فارسی است تا مشخص شود نگرش های متفاوت گویشوران این دو زبان به اشیای پیرامونشان، چگونه تحت تأثیر بافت و ویژگی های فرهنگی در ساخت اصطلاحات انعکاس پیدا می کنند. برمبنای تحلیل صورت گرفته در این پژوهش، در دو زبان اسپانیایی و فارسی، اصطلاح سازی از یک مفهوم مشترک براساس نحوه برخورد گویشوران این دو زبان با اشیای اطرافشان، بیش از آنکه به سمت شباهت ها متمایل باشد به سمت تفاوت های فرهنگی متمایل است و کانون شباهت های اصطلاح سازی، مبتنی بر اشیا و مصنوعاتی بوده که در محیط خانه و وسایل منزل به کار می رفته اند.
راهکارهای جبران افت معنی در ترجمه شعر معاصر عربی به فارسی (بررسی موردی ترجمه شفیعی کدکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر به علت برخورداری از زبان ضمنی، وزن، قافیه و آمیختگی عناصر تشکیل دهنده آن با احساسات شاعرانه از سخن عادی فراتر است و ازهمین رو، ترجمه آن نیز دشوار و گاهی ناشدنی است. دغدغه اصلی مترجم شعر آن است که مشخصه های ویژه متن اصلی را تا حد امکان توضیح دهد و متنی شعری را در زبان مقصد بیافریند که تأثیری مشابه متن اصلی بر خوانندگان ترجمه داشته باشد. ازآنجاکه واژگان و عناصر دو زبان کاملاً معادل هم نیستند، به ناچار در ترجمه شعر، افت معنی رخ می دهد و مترجم باید به نوعی این افت را جبران کند. این مقاله درصدد است با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی جایگاه های افت معنی و مکانیسم های جبران آن در ترجمه شعر معاصر عربی به فارسی بپردازد. به این منظور با بررسی آرای گروهی از صاحب نظران حوزه ترجمه درباره افت معنی در ترجمه و راهکارهای جبران آن، به جایگاه های افت معنی در ترجمه شعر عربی به فارسی، در سطح آوایی، واژگانی، سبکی و فرهنگی می پردازد. برای نمونه ترجمه تعدادی از اشعار معاصر عربی از کتاب شعر معاصر عرب شفیعی کدکنی انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است مترجم که خود، شاعر و ناقد است، در رویارویی با افت معنی در سطح آوایی، واژگانی، سبکی و فرهنگی کوشیده است با استفاده از راهکار جبران، لحن کلی متن اصلی را حفظ کند و در این راستا از جبران در محل و جبران در نوع بهره گرفته است.
A Pragmalinguistic and Sociopolitical Analysis of Vague Language in Two Iranian Presidents’ International Interviews(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Standard political discourse is replete with ambiguity and vagueness. Politicians frequently use vague language to hide their inadequate knowledge, show their low interest in the issue, and/or evoke emotion. This study reports on a qualitative content analysis of vagueness in two Iranian presidents' political interviews within a pragmalinguistic and sociopolitical paradigm. The data consisted of nine question-answer exchanges extracted from seven internationally live broadcast interviews. A total of 57 instances of vague language use were analyzed in terms of 21 pragmalinguistic vagueness strategies. Implications are that vagueness in political discourse is motivated by a multiplicity of factors such as face management, sociopolitical and situational adaptation, conflict avoidance, and personal characteristics of the interviewers and the respondents. Vagueness was also found to be a sign of diplomatic prudence or wisdom.
رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان عربی برپایه مولفه های درایر (1992)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
59 - 89
حوزههای تخصصی:
در رده شناسی، زبان ها بر اساس مولفه های صرفی، نحوی، معنایی و حتی واجی خاص رده بندی و طبقه بندی می شوند. مجموع این رده بندی و طبقه بندی ها به زبان شناسان کمک می کند تا جهانی های زبانی را معرفی کنند. هدف این پژوهش تعیین وضعیت رده شناختی ترتیب واژه زبان عربی معیار است. زبان عربی معیار، گونه ادبی و استاندارد شده ای است که در نوشتار رسمی و ادبی در بین عرب زبانان، استفاده می شود. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند در آموزش زبان فارسی به عرب زبانان مفید باشد. در این مقاله، ترتیب واژه زبان عربی معیار بر اساس 25 مولفه رده شناختی (درایر (1992)، دبیرمقدم (1392) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زبان عربی معیار در مقایسه با زبان های آفریقا، زبان های آروپا-آسیا و زبان های جهان به ترتیب از 20، 22 و 23 مولفه از مولفه های زبان های فعل میانی قوی (VO) برخوردار است. بنابراین زبان عربی معیار گرایش به رده زبان های فعل میانی (قوی) دارد.
تحلیل شناختی فعلی چندمعنا در شعر شیون فومنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
327 - 359
حوزههای تخصصی:
امروزه، پژوهش های بسیاری در زمینه چندمعنایی واژگانی صورت گرفته است. پژوهش حاضر نیز با رویکرد شناختی به بررسی چندمعنایی فعل «دینمه» (می بینم) در شعر «اچی مچی خواب» از شیون فومنی می پردازد که می تواند آغازگر بررسی هایی از این دست باشد که می توان گویش ها و لهجه ها را نه تنها از بعد آواشناختی و نحوی که از بعد معناشناختی نیز مورد بررسی قرار دهیم. جامعه آماری پژوهش حاضر فعل پرکاربرد «دینمه» از حوزه دیداری، در شعر شیون فومنی است؛ زیرا در این شعر به خوبی انواع این فعل و تنوع معنایی آن آمده است . مسأله قابل طرح در این پژوهش آن است که چگونه برجسته سازی در مؤلفه های معنایی فعل می تواند چندمعنایی را به وجود آورد. در فعل «دید» سه مؤلفه معنایی وجود دارد: شخص، موضوع ودرک مشاهده. در ساخت سرنمونی هر سه عنصر به یک اندازه در ساختار معنایی فعل دخیل اند، اما هرچه از معنای سرنمونی فاصله می گیریم، عناصر پیش فعلی این فعل دچار تغییر شده و در یک یا دو عنصر برجسته سازی انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است. بررسی انجام شده نشانگر آن است که این فعل علاوه بر مفهوم دیدن، بیانگر مفاهیم: تصورکردن، خواب دیدن، خیال کردن، فرض کردن، از خاطر گذشتن، دعا و نفرین شنیدن، خوردن، بوییدن، فهمیدن، درک کردن، متوجه شدن، دقت کردن، قسمت شدن، نصیب شدن، شاهدبودن، رو به روشدن، مواجه شدن، تجربه کردن و مجسم کردن است.
بازنگری زباهنگ احترام محوری در سایه ادب اجتماعی با تحلیل پیکره گفتمان شفاهی براساس الگوی هایمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درهم تنیده بودن زبان و فرهنگ مدت هاست که موردبحث و بررسی اندیشمندان حوزه جامعه شناسی زبان، مردم شناسان و نیز کاربردشناسان زبان بوده است. یکی از حوزه های نوین تحقیق درباره این درهم تنیدگی، مطالعه نمایش فرهنگی از یک زبان یا زباهنگ است. در این تحقیق زباهنگ احترام محوری در فرهنگ ایرانیان، با توجه به اهمیت و جایگاه ادب و نزاکت اجتماعی فرهنگ ایرانی اسلامی، موردبررسی قرارگرفت. هدف این تحقیق به طور خاص، شناسایی بازنمود جنبه های حاکم از فرهنگ کنونی گویشوران در زباهنگ احترام محوری و شناخت جنبه هایی از ادب اجتماعی بود که در زباهنگ احترام محوری انعکاس یافته است. به این منظور، 140 پاره گفتار مرتبط با احترام و نزاکت از میان 320 مورد شفاهی که از میان افراد 15 تا 61 ساله (132 زن و 169 مرد) با سطح تحصیلات متفاوت (بی سواد تا تحصیلات عالیه) و مشاغل مختلف (خانه دار، دانش آموز، دانشجو، معلم، مهندس، کارمند، پزشک، پرستار، بازنشسته، و مشاغل آزاد) از شهرهای اراک، اصفهان، شهرکرد، تهران، قم، ساوه، گلپایگان، شادگان، تبریز، رشت، هرند، دهلران، کرمانشاه، خرم آباد، سرپل ذهاب، بروجن، آران و بیدگل، نجف آباد، ایذه و میاندشت در موقعیت های گوناگون گردآوری شد. پاره گفتمان های شفاهی این افراد ابتدا ضبط و بعد در قالب یک فرم، پیاده سازی شد. در این مرحله برای ثبت جزئیات شفاهی کلام از علائم گفتارنگاری برای ثبت آوایی و سایر رویدادهای بیانی از قبیل مکث و قطع کلام مخاطب استفاده شد. سپس با استفاده از الگوی SPEAKING هایمز (1967) احترام محوری موردبررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها برمبنای این الگو نشان داد که بسامد کاربرد این زباهنگ در موقعیت های عمومی بیشتر از موقعیت های خصوصی و در میان شرکت کنندگان نابرابر (رسمی و غیررسمی) رایج تر از افرادی با سطح اجتماعی برابر است. از نظر هدف نقش های کاربردشناختی ابراز علاقه و ارادت (محبت و دوست داشتن)، تمجید، تکریم، دعوت، شکسته نفسی و چاپلوسی از پربسامدترین اهداف تجلی یافته این زباهنگ بودند. بررسی های عمیق تر حاکی از آن بود که زباهنگ احترام محوری با قدرت محوری کاملاً برابر نیست و این دو را باید جداگانه تعریف کرد. دیگر آنکه، زباهنگ احترام محوری با وجود استقلال مفهومی خود با زباهنگ های صراحت گریزی و قدرت محوری هم پوشانی دارد. به علاوه، زباهنگ احترام محوری از فرازباهنگ های جمع گرایی و سلسله مراتب پذیری ایرانیان تأثیر می پذیرد. دیگر آنکه زباهنگ احترام محوری در داده های این پژوهش برمبنای دو محور سلطه و هم بستگی توجیه پذیر است و تنوع و شدت بروز جنبه های احترام تابع سلطه و هم بستگی موجود در بافت است.
Telecollaborative Writing within an Algerian EFL Context: Insights from the Ibunka2019 Project(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Following a case study research design, the present paper reports on a cross-cultural project (called Ibunka2019), in which the author monitored his English as a Foreign Language (EFL) writing classes. The project is an email-based exchange among learners of English from six countries (Algeria, Brazil, Indonesia, Japan, Taiwan, and the Netherlands). For data collection, the Algerian participants’ emic perspective was accessed via their self-reports, gained by a post-project online survey; besides, their messages produced as well as the discussions with them during and after the project made valuable retrospective data for the present study. Particularly, the study discusses the merits of the project relative to the writing module, manifestations of learner autonomy, and the challenges encountered. Moreover, it tackled other relevant issues, namely the integration of interculturality, EFL learner mindset, and lingua franca perspective. This study adds to the scarce literature within the Algerian context on telecollaborative EFL teaching and learning
An Exploration of the Relationship between Listening Strategy Use and Listening Comprehension of Undergraduate EFL Students
حوزههای تخصصی:
Listening skill, which gains momentum with the increase of digitalized resources in the globalizing world, puts language learners who can make use of listening strategies one step ahead. This paper sought to investigate the listening strategy use of EFL undergraduate students in relation to their foreign language listening performance. 157 EFL students at a state university, who were aged between 18-23 participated in the study. This descriptive study employed a quantitative approach. Nakatani’s (2006) Oral Communication Strategy Inventory (OCSI) was used for data collection purposes. A listening test was also administrated to the participants in order to measure their listening comprehension. The statistical analyses revealed that the participants mostly employed negotiation for meaning strategy followed by scanning and getting the gist strategies. The results also indicated that only getting the gist strategy was a significant predictor of L2 listening performance. A statistically significant difference between high and low-achieving L2 listeners was also found on negotiation for meaning, getting the gist, scanning, and nonverbal strategies.
ساموئل بکت و ظهور شیءگرایی: هستی شناسی شیءگرا در نمایشنامه بازی بدون کلام!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش ساموئل بکت در کنار زدن ساختار انسان محور فصلی جدید در آثار دراماتیک وی ایجاد می نماید که نه تنها در آن خبری از جدال اصالتاً کانتی میان انسان و جهان پیرامون او در جهت اثبات برتری انسان نیست، بلکه مؤکد ظهور نگاهی شیءمحور به اصل وجود انسان است. براین اساس این دیدگاه، شخصیت های خلق شده در آثار نمایشی بکت، یا دَرکی از ماهیّت کاربردمحور اشیاء ندارند و یا خود را هم سنگ سایر اشیاء حاضر در جهان پیرامون می داند. نکته قابل تأمّل در این چرخش دیدگاه بکت متأثر از دو برداشت فوق را می توان به این ترتیب تعریف نمود: خروج شیء از حالت وجودیِ ابزار محض و تبدیل شدن آن به شیء مستقل با امکان بازخوانی واقعیت بر اساس ماهیّت کاربردی خود از یک سو؛ و سقوط انسان توانا مدرن در پرتگاه سکون از سویی دیگر. آنچه این مقاله به تحلیل آن خواهد پرداخت عبارت است از انطباق دیدگاه شیءگرای بکت با فلسفه هستی شناسی پسامدرن در جهت شناخت بعدی ناشناخته از تفکر انتقادی او که در آن انسان و شیء در لایه های متفاوت از هستی شناسی برابری می کند. لذا این مقاله با بررسی نمایشنامه بازی بدون کلام ۱ و با نگاهی منطبق بر فلسفه پسامدرن شیءگرای گراهام هارمن بر آن است تا نگاه منتقدانه بکت به وضعیت انسان در اواخر قرن بیست را فارغ از دیدگاه های تکراری پژوهش های انتقادی پیشین بررسی نماید. دست آورد پژوهشی مقاله حاضر را می توان معرّفی و سپس بررسی چهارچوب هستی شناسی نوینی دانست که در آن از انسان متعال مدرن تنها خسی در صحرای صحنه پسامدرن بکت باقی مانده است؛ صحرایی که هبوط انسان گرایی را نوید می دهد.
بررسی تطبیقی مطالعات سبک نوشتار زنانه و تأثیر جنسیت بر ترجمه و تألیف در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات بسیاری برای بررسی تأثیر جنسیت بر زبان صورت گرفته اند. گروهی در این زمینه مؤلفه هایی برای سبک زنانه و مردانه در نظر گرفته اند و گروهی نیز زبان را امری غیرجنسیتی دانسته اند. بحث از سبک نوشتار زنانه که با نظرات کسانی همچون لیکاف قوت گرفت، برپایه تفکرات فمینیستی و پست مدرن شکل گرفته است. در این مقاله، ضمن بررسی اجمالی مبانی مرتبط با زبان شناسی جنسیتی و طرح مختصر مؤلفه های لیکاف در مورد سبک نوشتار زنانه به مطالعه توصیفی تطبیقی پژوهش های صورت گرفته در این زمینه بر روی آثار ادبی تألیفی و ترجمه شده در ایران می پردازیم و در نهایت، 11 مقاله را واکاوی می کنیم تا به وضعیت کلی این پژوهش ها و نتایجشان دست یابیم. به طور کلی، کاستی های پژوهش های بررسی شده، چه در زمینه تألیف چه در زمینه ترجمه، در ایران عبارت اند از: میدانی بودن محض نتایج تحقیقات، نبود یا ضعف در تحلیل های مبتنی بر نظریات اجتماعی و روان شناختی و فرهنگی و نیز غیرقابل تعمیم بودن آن ها. در خصوص پژوهش های مربوط به تأثیر جنسیت بر ترجمه باید افزود که تعداد پژوهش ها زیاد نیست و به برخی نکته ها توجه نشده یا روش کار نامناسب بوده است.
Creating Medical Terminology Flashcards for Use in Specialized Language Courses at Medical Sciences Universities
حوزههای تخصصی:
This study aimed to create medical terminology flashcards in the form of teaching and learning aids for use in the specialized language and medical terminology courses at Guilan University of Medical Sciences, Iran. To achieve the objective of the study, first, a needs analysis was conducted, which showed the scarcity of such educational materials and students’ needs for them. Next, the structure and the content of information of the flashcards were developed; then, the designed flashcards were examined and modified. Afterwards, professors who were experienced in teaching medical terminology and specialized language courses evaluated the flashcards using a questionnaire. Moreover, an interview was conducted with the professors on ways to improve the quality of the flashcards. The results showed that the professors were satisfied with the potential learning effects, the structure, and the content of information of the flashcards. They also suggested a few modifications to the flashcards and recommended that the flashcards should be used in the university courses. The study has implications for the development of educational materials in the form of teaching and learning aids.
A Comparative Study on the Effects of Multiple-choice vs. Sentence-writing Modes of Test Practice Manipulation on Intermediate EFL Learners’ Collocation Learning
حوزههای تخصصی:
Within the realm of lexis, the area of collocation is of prime importance to producing natural-sounding language for anyone learning a foreign language. This study aimed at investigating the effects of two modes of sentence writing versus multiple-choice test practice manipulation on Iranian intermediate EFL learners’ lexical collocation learning. For this purpose, to ensure the homogeneity of the participants, Preliminary English Test (PET) was administered to 87 students studying English at two English institutes of Ofoghhaye Nour and Nourmahdi in Roudsar, Guilan, through which 60 students were selected as the target participants. They were intermediate students with the age range between 17 and 23. They were then divided into two equal comparison groups: Sentence-writing Group (SRG) and Multiple-choice Group (MCG). A piloted pretest of lexical collocation was administered to both groups. Then both groups underwent a 7-session treatment. SRG was treated by the virtue of sentence-writing practice for the target collocations, and MCG was instructed through recognition practice, here multiple-choice practice. After the treatment period, the same version of lexical collocation test was administered to both groups as posttest to examine the effectiveness of the treatments. The results of paired-samples and independent samples t-tests indicated that both groups had collocation gains but the effectiveness of multiple-choice test manipulation on learners’ lexical collocation outweighed that of the sentence-writing mode of test practice manipulation. The implications and recommendations were also presented.
تحلیل پیکره بنیان متون فارسی میانه بر مبنای پایگاه داده پارسیگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد نوین در مطالعات زبان شناختی یا یک پدیده زبانی بر اصل وجود مجموعه ای از داده های زبانی گردآوری شده نهادینه شده است؛ بنابراین به تهیه یک پیکره زبانی نیاز است که از تولیدات واقعی گویشوران و نه براساس شمّ زبانیِ فردی گردآوری شده است. این شیوه پژوهشی برای بررسی داده های زبانی تاریخی که جزء زبان های مرده است و اکنون هیچگونه گویشوری ندارد از اهمیت به سزایی برخوردار است. هدف از انجام این پژوهش، تهیه پیکره زبان پهلوی ساسانی (فارسی میانه) و ساماندهی آن در یک پایگاه است. برای هر واژه، شش لایه اطلاعاتی، اعم از حرف نویسی متن پهلوی، آوانویسی واژه ها به همراه ترجمه فارسی آنها، تعیین مقوله دستوری دانه ریز واژه ها، بن واژه سازی واژه ها و تعیین هزوارش بودن آنها، تعریف شده است. برای مقوله دستوری دانه ریز واژه ها، مجموعه برچسب مقولات دستوری فارسی معاصر تهیه شده توسط بی جن خان و همکاران (2011) و ساختارمندشده توسط قیومی (2014) باتوجه به نیازهای زبان پهلوی جرح و تعدیل شده است و از مجموعه جدید برای برچسب گذاری واژه های پهلوی استفاده شده است. پس از نشانه گذاری واژه ها و ساماندهی اطلاعات، امکان استخراج اطلاعات آماری وجود دارد که می تواند بینش عمیق تری از محتوای متن منتقل نماید. ازاین رو، اطلاعات آماری از پیکره به دست آمده استخراج شده و توضیح داده می شود تا دورنمای کلی نسبت به منابع تشکیل دهنده این پیکره به دست آید.
A Cross-Cultural Study of Compliment Responses: A Pragmatic Analysis of a Persian and English Speech Act(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study sought to cast light on differences in strategies of compliment responses used across Persian and American English. For this purpose, 110 participants, under three groups of Persian native speakers, American native speakers, and Persian learners of English, answered a Discourse Completion Test (DCT), followed by a semi-structured interview with the Persian learners of English to cross-check the findings of the DCTs. The collected responses from the DCTs were coded at macro and micro-levels. Moreover, a macro-level of Persian cultural schemas was used for the Persian groups. The chi-square test revealed the independent performance of the three groups. Judged by the written DCTs while performing in English, the learners’ responses displayed cases of utilizing the native Persian cultural schemas. More specifically, the English learner respondents employed different instances of ta’arof and shekaste-nafsi . Confirmed by the interview, such failures resulted from insufficient exposure to the American English culture and more importantly from their lack of instruction and awareness of cross-cultural pragmatic differences.
Pre-service L2 Teachers’ Professional Knowledge, Academic Self-Concept and Instructional Practice(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Teacher professional development rests on the provision of knowledge, development of skills, and change of attitudes of teacher candidates and in-service teachers. Teachers’ professional knowledge, perceptions and teaching practice contribute greatly to student learning. This study sets out to investigate the relationships and inter-relationships among professional knowledge, academic self-concept and self-reported instructional practice which was found as a research gap in the literature. Using a sample of 92 pre-service TEFL teachers in Iran, a significant positive correlation was found between professional knowledge and academic self-concept. The findings also revealed that different domains of professional knowledge are not related to each other for TEFL. Finally, the obtained results indicated that academic self-concept affected instructional practice in total and at the level of sub-dimensions while professional knowledge had an effect on the two dimensions of instructional practice, namely cognitive activation and student learning support but not on the dimension of classroom management .
واکاوی نقش زبان اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ برای اهداف عمومی، تخصصی و تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داﻧﺸﺠﻮیﺎن ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺗﺨﺼﺼﯽ رشته خود را ﺻﺮﻓﺎً از ﻃﺮیﻖ ﺧﻮاﻧﺪن نمی آموزند. ﺗﺼﻮری ﮔﻤﺮاه ﮐﻨﻨﺪه دورهﻫﺎی اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ را اﺣﺎﻃﻪ ﮐﺮده اﺴﺖ ﮐﻪ بیان می کند ارائه ﻣﺘﻮن ﺗﺨﺼﺼﯽ ﺑﻪ زبان آموزان ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰایﺶ داﻧﺶ زﺑﺎﻧﯽ آن ها می شود. ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺗﺨﺼﺼﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﯿﺎﺑﺎن یک ﻄﺮﻓﻪ هستند ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺪرت مهارت دستوری و ارﺗﺒﺎﻃﯽ زبان آموزان را بهبود ﻣﯽﺑﺨﺸﻨﺪ. زبان آموزان اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ برای یﺎدﮔﯿﺮی زﺑﺎن و ﮐﺴﺐ ﺗﻮاﻧﺎیﯽ در اﺳﺘﻔﺎده از آن، ﻧﯿﺎز ﺑﻪ اﻧﻮاع ﻣﺘﻮن، ﺗﮑﺎﻟﯿﻒ، ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎ و ﺗﻤﺮیﻨﺎت ﻋﻤﻮﻣﯽ دارﻧﺪ. ﻣﻘﺎله ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ایﻦ موضوع می ﭙﺮدازد ﮐﻪ داﻧﺸﺠﻮیﺎن اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﺗﻮاﻧﺎیﯽ ﺗﺴﻠﻂ ﺑﺮ زﺑﺎن را از ﻃﺮیﻖ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻫﺴته ﻣﺸﺘﺮک و یﮑﭙﺎرﭼﮕﯽ ﭼﻬﺎر ﻣﻬﺎرت زﺑﺎﻧﯽ ﮐﺴﺐ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. داده های این تحقیق از طریق رویکرد کیفی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، مشاهده کلاس و یادداشت های میدانی جمع آوری شدند. شرکت کنندگان شامل 60 دانشجو و 16 مدرس زبان بودند. تحلیل نتایج بر پایه پنج ساختار برنامه درسی ارائه شده توسط براون (1995, p. 20) : اهداف، تحلیل نیازها، تدریس، مطالب درسی و آزمون انجام گرفت. در ایﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺳﻌﯽ بر این بود که ﻧﮕﺎه ﺗﺎزه ای ﺑﻪ ﺟﺎیﮕﺎه اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﻋﻤﻮﻣﯽ، ﻫﺪف و ﺑﺮﻧﺎمه اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ و ﺗﺨﺼﺼﯽ یﺎ آموزش ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺤﺘﻮا، ﻓﺮﺿیه ﻫﺴته ﻣﺸﺘﺮک، ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻧﯿﺎزﻫﺎ، دانشجویان، ﻣدرسان، ﻣﻄﺎﻟﺐ، ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎ و آﻣﻮزش اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ داشته باشیم. ایﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ همچنین کاربردهای ﻗﺎﺑﻞ تأملی ﺑﺮای ﻣدرسان اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺨﺼﺼﯽ و ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ، ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻼن، ﻃﺮاﺣﺎن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ های درﺳﯽ، ﻧﻮیﺴﻧﺪﮔﺎن ﻣﻄﺎﻟﺐ درسی و ﻣﺤﻘﻘاﻦ در زﻣﯿنه اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺮای اﻫﺪاف ﺗﺨﺼﺼﯽ دارد.
فرایند تکرار در گویش شوشتری: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه ساخت واژه با ساختار درونی کلمات سروکار دارد و واژه سازی از مباحث مهم آن به شمار می رود. یکی از فرآیندهای زایا و زیرشاخه واژه سازی، فرایند ساخت واژه تکرار است. از آن جایی که فرایند تکرار در بیش تر زبان های بشری دیده می شود، از دیدگاه ها و نظریه های مختلفی تحلیل و تبیین شده است. نظریه بهینگی یکی از این نظریه ها است که در پی کشف مشترکات زبان ها وگویش های گوناگون است. پژوهش حاضر نیز به تحلیل و توصیف فرایند تکرار در گویش شوشتری، یکی از زیرشاخه های گویش بختیاری و متعلق به زبان های ایرانی نو جنوب غربی، در چارچوب نظریه تناظر بهینگی می پردازد. در این مطالعه روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های زبانی از متون و واژه نامه های گویش شوشتری و همچنین گفت وگوهای روزمره گویشوران شوشتری گردآوری شده اند. در تحلیل داده ها از شم زبانی یکی از مولفین که خود گویشور بومی است، استفاده شده است. تحلیل داده ها حاکی از آن است که در گویش شوشتری فرایند تکرار کامل افزوده و ناافزوده قابل مشاهده است و تکرار کامل افزوده خود نیز بر دو نوع میانی و پایانی تقسیم می شود. فرایند تکرار ناقص نیز به دو صورت پیشوندی و پسوندی در گویش شوشتری دیده می شود. در ادامه محدودیت های مرتبط با هر کدام از فرایندها شناسایی شده و با توجه الگوی ساختاری هر یک در تابلوهای بهینگی رتبه بندی شده اند. یافته های این جستار کارآمدی نظریه بهینگی در تحلیل انواع فرایند تکرار را نشان می دهند. بر اساس یافته ها می توان به این امر نیز پی برد که چگونه در ساخت انواع متفاوت فرایند تکرار در شوشتری از محدودیت های خاص پایایی و نشانداری، با سلسه مراتب ویژه پیروی می شود.
رویکردی ساخت بنیاد به وندواره ها در ترکیب های درون مرکز زبان فارسی: مطالعه موردی حیوان واژه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
71 - 98
حوزههای تخصصی:
وندواره اصطلاحی است که برخی دستورپژوهان برای اشاره به عنصری به کار می برند که از برخی جنبه ها شبیه یک تکواژ آزاد است و از برخی جنبه ها شبیه به وند. در زبان فارسی، سازه هایی را که در مقام جزء آغازی یا پایانی برخی واژه های مرکب به کار می روند که معنای آنها در ترکیب با معنای شان در مقام واژ ه ای مستقل، اندکی تفاوت دارد و کلیت یافته را می توان وندواره به شمار آورد. پژوهش حاضر از منظر انگاره صرف ساخت به تحلیل الگوهای واژه سازی ساخت های مرکب دوجزئی فاقد پایه فعلی درون مرکز در زبان فارسی می پردازد که یکی از سازه های این ساخت ها وندواره ای بوده و یکی از حیوان واژه های«خر»، «سگ» و «شیر» است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و داده های آن از پایگاه داده های زبان فارسی، شبکه هستان شناسی فارس نت، پیکره بی جن خان، فرهنگ زانسو، فرهنگ سخن، پیکره وب و وبگاه ویکی پدیای فارسی گردآوری شده اند. سپس، واژه های مستخرج در فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381) مورد بررسی قرار گرفته و مواردی که با برچسب منسوخ و یا قدیمی مشخص شده بودند، کنار گذاشته شدند. بوی (۲۰۰۲) جریان تدریجی بودن روند شکل گیری وندواره ها و تبدیل آنها به وند را در پیوستار دستوری شدگی از جزء آزاد واژگانی تا وند دستوری مورد بررسی قرار می دهد و اشاره می کند زمان تبدیل یک جزء آزاد واژگانی به یک وند کاملاًدستوری مشخص نیست. یافته های پژوهش گویای آن است که اسم های «خر»، «شیر» و «سگ» در برخی از ساخت های مرکب دوجزئی درون مرکز بدون پایه فعلی، نه در معنای اصلی خود، بلکه در هیئت وندواره با یک معنای دستوری عام و قابل پیش بینی مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین، یک طرحواره ساختی ناظر بر ساخت هرکدام از این ترکیب ها بوده و معنای اجزای ساخت و رابطه آنها، دانش دانش نامه ای، بافت و همچنین استعاره، نقش بسزایی در تعیین معنای این صفت های مرکب دارند.