هدف این مطالعه امکان سنجی تشکیل منطقه بهینه پولی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی (اکو) است. یکی از مهم ترین معیارها در تشکیل اتحادیه پولی، همزمانی و تقارن شوک های اقتصادی بین کشورهای یک منطقه است. به عبارتی چنانچه منبع نوسانات متغیرهای کلان اقتصادی کشورهای عضو یک منطقه ناشی از شوک های منطقه ای باشد آنگاه تشکیل اتحادیه پولی بین آن گروه کشورها سیاست مناسبی خواهد بود. این مطالعه برای بررسی منبع این نوسانات در کشورهای عضو اکو از روش بیزین فضا- حالت استفاده کرده و نوسانات تولید ناخالص داخلی، مصرف و سرمایه گذاری در این کشورها را ناشی از 4 فاکتور غیرقابل مشاهده شوک های جهانی، شوک های منطقه ای، شوک های خاص هر کشور و شوک های ناشی از جزء اخلال می داند. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان دهنده آن است که شوک های منطقه ای دارای قدرت توضیح دهندگی کمتری در توضیح نوسانات تولید ناخالص داخلی، مصرف و سرمایه گذاری در کشورهای عضو اکو می باشد. هرچند میزان این اثر در دوران بعد از تشکیل سازمان اکو، افزایش یافته با این حال شوک های در سطح کشوری دارای مهم ترین و بیشترین اثر بر نوسانات اقتصادی این کشورهاست و این امر نشان دهنده آن است که این کشورها باید از سیاست های پولی مستقلی برای مقابله با سیکل های تجاری استفاده کنند و از این رو، استفاده از یک پول واحد نمی تواند سیاست پولی مشترک مناسبی تلقی شود.
گزارش حاضر به بررسی رژیم های ارزی کشورهای صادرکننده نفت پرداخته است و نشان می دهد که اغلب این کشورها، پول ملی شان را به دلار آمریکا میخکوب کرده اند. مهم ترین مزیتی که برای میخکوب کردن پول ملی کشورهای صادر کننده نفت به دلار عنوان می شود پیروی از سیاست های پولی یک اقتصاد با ثبات تر جهت کنترل نوسانات قیمت نفت است. با این حال نویسنده معتقد است که این کشورها مرتکب یک اشتباه سیاستگذاری می شوند. گزارش حاضر معایب متعددی را برای میخکوب شدن به دلار برمی شمرد که از مهم ترین آنها نیاز کشورهای صادرکننده و وارد کننده نفت به سیاست های پولی متفاوت، دشواری تعدیل نوسانات قیمت نفت، تورم یا رکود شدید در طول دوره تعدیل، تشدید مشکلات مالی با نوسان در قیمت نفت و عدم تعدیلات لازم با اقتصاد جهانی است. نویسنده در پایان به روش های جایگزینی برای میخکوب شدن به دلار از جمله میخکوب شدن به پول یک کشور پیشرفته بجز ایالات متحده، میخکوب شدن به سبدی از ارزهای خارجی، میخکوب شدن به سبدی شامل قیمت نفت و رژیم ارزی شناور مدیریت شده اشاره می کند و مزایا و معایب هر یک را بر می شمرد.
این مقاله برخی از مهم ترین دیدگاه هایی را که به ایجاد «نظریه منطقه بهینه پولی» کمک کرده اند مورد بررسی قرار می دهد. بخش اول، دیدگاه های سنتی را بررسی می کند، درحالی که بخش دوم به دیدگاه های مدرن نظریه منطقه بهینه پولی می پردازد. اگرچه در دیدگاه مدرن معیارهای بیشتری معرفی می شوند، اما دیدگاه های سنتی هنوز هم قابل اعتنا هستند. برخی از مهم ترین معیارها شامل تحرک نیروی کار، انعطاف پذیری قیمت و دستمزد، درجه باز بودن اقتصاد، تنوع تولیدات، تفاوت تورم، اثربخشی سیاست پولی، ارتباط و انحراف شوک ها، ویژگی شوک ها و عوامل سیاسی هستند. از این منظر، اگر برای مثال کشورهایی که به طور بالقوه قادر به تشکیل یک منطقه مشترک پولی هستند از تحرک نیروی کار، انعطاف پذیری کافی دستمزد و قیمت، درجه بالایی از باز بودن اقتصاد و نرخ های مشابه تورم برخوردار باشند و عزم سیاسی به رها کردن پول خود و انتخاب پول جدید داشته باشند، آنگاه اتخاذ یک سیاست پولی مشترک می تواند برای همه اعضا مفید بوده و با تشکیل یک منطقه مشترک پولی، سودمندی تعدیلات نرخ اسمی ارز که تا قبل از آن بین اعضا صورت می گرفته، کاهش یابد.
هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیر بی ثباتی نرخ ارز واقعی بر صادرات محصولات بخش پتروشیمی ایران طی دوره ی 1389-1349 است. برای این منظور، ابتدا شاخص بی ثباتی نرخ ارز واقعی با استفاده از مدل (1و0)EGARCH تخمین زده شده است و سپس با استفاده از مدل های غیرخطی سوئیچینگ مارکوف، تأثیر شاخص بی ثباتی نرخ ارز واقعی بر صادرات محصولات بخش پتروشیمی ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج حاصل از تخمین مدل سوئیچینگ مارکوف (MS-AR) حاکی از آن است که بی ثباتی نرخ ارز واقعی (در هر سه رژیم) و قیمت کالاهای صادراتی (در رژیم 1)، تأثیر منفی و معنی داری بر صادرات کالاهای پتروشیمی دارد. هم چنین متغیرهای تولید ناخالص داخلی جهان (در رژیم های 1 و 2)، تولید ناخالص داخلی ایران (در رژیم 1) و درجه باز بودن تجاری (در هر سه رژیم) دارای تأثیر مثبت و معنی داری بر صادرات کالاهای پتروشیمی می باشند.