فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده: در این مقاله که به طور عام درزمینه ی منطق ارسطویی و به طور خاص قیاس مطلق نوشته شده است هدف ارائه روشی جدید برای بازنمایی گزاره های حملی با لحاظ کردن حدود نامحصل روی نمودار توسعه یافته ون است. این روش قادر به نمایش و استنتاج کلیه نتایج ممکن یا عقیم از دو مقدمه یک قیاس در همه شکل ها با هر ترکیبی از حدود محصل و نامحصل است. همچنین قادر به استنتاج همه معادل های هر گزاره حملی است. این روش در عین برخورداری از قدرت بیانی بالا، آسان و تصمیم پذیر است. روش های نموداری مرسوم یا قادر به بازنمایی قیاس با حدود نامحصل نیستند یا در صورت توانایی کار با حدود نامحصل از نمایش بصری مطلوب که از اهداف اصلی بازنمایی های نموداری است برخوردار نسیتند. در این روش از ارزش گذاری سه ارزشی خطوط و سطوح روی نمودار ون استفاده می شود و بازنمایی هر گزاره از طریق ترسیم یک کمان دو قسمتی انجام می شود.
بررسی چالش های فراروی توسعه هنرهای نمایشی در مراکز فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، شناسایی چالش های فرآروی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در توسعه هنرهای نمایشی است. در مسیر رسیدن به این هدف، سیاست های توسعه ای کانون، در این حوزه نیز بعنوان سوال اصلی پژوهش، بررسی شده است.تحقیق از لحاظ روش و ماهیت ترکیبی، برخاسته از نظریه داده بنیاد (کیفی) و توصیفی – پیمایشی(کمی) است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان در زمینه هنرهای نمایشی در کانون است.جامعه آماری در بخش کمی را مدیران، کارشناسان و مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تشکیل میدهد. روش نمونه گیری نظری و حجم نمونه نظری تراکمی است. ابزار اندازه گیری کیفی مصاحبه و ابزار اندازه گیری کمی پرسشنامه بسته می باشد. پرسشنامه حاوی 72 سوال بسته بود واز مقیاس طیف 5 تایی لیکرت در پرسشنامه استفاده شد .پرسشنامه بین 30 نفر از مدیران، کارشناسان مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کانون توزیع شد. تحلیل نتایج بااستفاده از نرم افزار SPSS 20، حکایت از آن دارد که چالش های توسعه ای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در مراکز فرهنگی وهنری ، بیشتر متاثر از مقولات آموزشی، مالی، مدیریتی،قوانین و سیاستگذاری است. بر اساس پژوهش انجام شده، و دیدگاه مدیران، کارشناسان، مربیان و خبرگان کانون، در پایان پیشنهاداتی در جهت بهبود شرایط لحاظ گردید.
Characteristics of an Islamic View of Cyber-Ethics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current Cyber-ethics in Western societies (and its followers in other societies) have been compiled based on secularist presupposition. This presupposition has different principles in comparison with the Islamic attitude which can lead one to take a different approach toward ethical problems. This paper is an attempt to propose principles of Islamic cyber-ethics upon which we can prepare answers for the problems of cyber-ethics, having evident characteristics of an Islamic approach that are distinguished from secularist answers. After a prefatory study on the background of the Islamic attitude to ethics, these characteristics will be propounded under four categories: fundamental and content components, spiritual components, legal components, and penal components. Under these categories, themes such as giving importance to agent goodness, the basic difference in one’s goal of living an ethical life, the relation of reason and revelation, and the basis for the legitimacy of the penal justice system will be discussed. Needless to say, this paper does not seek to prepare arguments for this model, and such arguments can be discussed in other philosophical investigations.
رهیافتی تاریخی در واکاوی مفهوم بداء در متون شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بداء از کاربردی ترین آموزه های معرفتی در علوم مختلف است. از این رو دستیابی به تعریف جامع از آموزه بداء ضرورتی اجتناب ناپذیر است؛ چرا که بررسی آثار اندیشمندان این حوزه، حکایت از ارائه تعریف های متفاوتی از این آموزه شیعی تا به امروز دارد که حتی برخی، آن را خوانش دیگری از آموزه نسخ قلمداد کرده اند. جهت نیل به تعریف درست از این آموزه، پژوهش پیش رو بر آن است که از مسیر معنای لغوی و بیان عامل جدایی معنای اصطلاحی از معنای لغوی بداء، با روش توصیفی_ تحلیلی به حضور و تطوّر تاریخی این آموزه در تألیفات شیعه پرداخته و با تکیه بر رویکرد جدید در تعریف این آموزه در دو سده اخیر، مؤلفه هایی که از میان تعریف ها بیشتر مورد تکرار قرار گرفته است را استخراج کرده و تعریف جامعی از بداء ارائه دهد و در نهایت با پیراستن قیدهایی از تعریف پیشینیان، به تکمیل تعریف بداء بپردازد. تعریف جامع بداء در دو محور (مقام ثبوت و مقام اثبات ) که محور دوم آن از دو سطح (بداء در سطح شخصی و بداء در سطح عمومی) می باشد، در این پژوهش ارائه می گردد. جدا نمودن بین عنوان بداء با سایر معانی معرفتی هم عرض آن (نسخ، قضا و قدر) و همچنین افزودن قید "مخالفت واقعه با اخبار مخبر صادق" و تأکید بر قید "ظهر منه" از دقت هایی است که موجب برطرف شدن نقایص تعریف پیشنیان از این آموزه شده است.
تحلیل مقایسه ای- انتقادیِ جایگاه «وساطت روحی»در زیست معنوی مدرن و شهود در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«معنویت گرایی مدرن» پس از پایان جنگ جهانی به مدد انسان مدرن خسته از علم گرائی ماتریالیستی آمد تا با تغییر «زیست معنوی» به او آرامش و امید در زندگی مادی اعطا کند و دست کوتاه شده و ناتوان او را به دامن عالم فوق طبیعیات گره زند. در این میان، جنبش «عصر جدید» از شاخه های معنویت گرائی، با ارائه سازوکار «وساطت روحی» و بهره گیری از پیشینه تاریخی پیشامسیحی اروپا و آمریکای شمالی، مدعی داشتن طریقت باطنی و ارتباط با عالم ماوراء و تبیین آن گردید. مقاله عهده دار تبیین نسبت «شهود عرفانی و وساطت روحی ( (Channelingاست. در واقع پرسش اصلی این است که آیا وساطت روحی همان شهود عرفانی است؟ این انگاره که «وساطت روحی بدیل و جایگزین شهود عارفان در دنیای مدرن است» با مبانی عرفان اسلامی سازگار است؟ پس از تعریف، بیان پیشینه و انواع وساطت روحی به مقایسه و تحلیل انتقادی آن از منظر شهود عرفان اسلامی پرداخته ا یم. به دلیل تمایز در غایت شناسی، سنجه شناسی و جنبه های معرفت شناسانه و هستی شناسانه، انگاره این همانی وساطت روحی با شهود، صحیح ارزیابی نمی شود .
برهان تنظیم ظریف و چالش «اندازه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه علم سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
251-272
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت شگرف فیزیک و زیررشته های آن از قبیل کیهان شناسی و فیزیک کوانتوم، براهین غایت شناختی درباره ی وجود خدا به ویژه برهان تنظیم ظریف کیهانی در صدر مباحث الهیاتی قرار گرفت. به موازات حمایت های متعدد از این برهان، چالش های گوناگونی نیز در مورد آن از سوی منتقدین مطرح گشت. چالش اندازه یکی از برجسته ترینِ این چالش ها است که کاربست حساب احتمالات در این برهان را هدف می گیرد. بر اساس این چالش، حساب احتمالات توانایی تامین اصل موضوعی شمارا-جمع پذیری در مجموعه های نامتناهی را دارا نیست و از این رو حساب احتمالات به کار رفته در برهان مبتلی به مشکل هنجارناپذیری است. در مواجهه با این چالش معمولا دو راهبرد از سوی حامیان این برهان پی ریزی می شود. راهبرد اول، پذیرفتن چالش و تلاش برای دور زدن آن از طریق بهنجارسازی احتمالات است و راهبرد دوم طبیعی جلوه دادن کاربست احتمالات هنجارناپذیر در دانش های گوناگون از قبیل کیهان شناسی و میکانیک آماری است. ما در این مقاله علاوه بر بررسی چالش اندازه و نقد دو راهبرد پیش گفته، راهبرد سومی را که چندان توسط حامیان برهان تنظیم ظریف جدی گرفته نشده است مطرح و از آن دفاع خواهیم نمود. در این راهبرد بعد از نگاهی هستی شناختی به چالش اندازه نشان خواهیم داد که تامین اصل موضوعی شمارا-جمع پذیری لازم نیست و می توان به اصل شمارا متناهی بودن در حساب احتمالات برهان تنظیم ظریف اکتفا کرد.
عدالت به مثابه انصاف و آزادی وسیع اقتصادی: تأملی انتقادی در امکان آشتی دو سنت لیبرالیسم کلاسیک و والا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
147 - 165
حوزههای تخصصی:
جان رالز در استدلال بر اصول عدالت خویش دو اصل عدالت را با تقدمی رتبی از موقعیت نخستین استنتاج می کند. بر مبنای اصل اول، شهروندان برابر و آزاد در یک جامعه حقی برابر نسبت به وسیع ترین طرح از حقوق پایه دارند. سپس فهرست حقوق پایه را بر مبنای لوازم پرورش و کاربست دو قوه اخلاقی تنظیم می کند. رویکردی متأخر تحت عنوان «دموکراسی بازار» مدعی است بر مبنای چارچوب توجیهی رالز باید آزادی های وسیع اقتصادی را نیز در فهرست حقوق پایه قرار داد. از این رو، عدالت به مثابه انصاف مستلزم پذیرش خوانش کلاسیک از لیبرالیسم، یعنی پذیرش آزادی های وسیع اقتصادی است. این مقاله با تأملی انتقادی در این رویکرد می کوشد تا با رجوع به مبانی اندیشه رالز، ناسازگاری درونی این ادعا را نشان داده، اثبات نماید که نمی توان با استناد به چارچوبی رالزی، آزادی های وسیع اقتصادی را ذیل اصل اول قرار داد. زیرا اولاً با لوازم پرورش دو قوه اخلاقی معارض است، ثانیاً با تحقق عزت نفس در تعارض است و موجب می شود اجرای اصلِ تفاوت تضمین نشود، و ثالثاً با دریافت رالز از مفهوم موقعیت نخستین و استناد نکردن به واقعیات خاص اجتماعی در استنتاج اصول عدالت ناسازگار است.
رؤیاانگاری وحی؛ از پاشانی چینش آیات قرآن تا پرش و گسست قصص قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۷
185 - 203
حوزههای تخصصی:
مطالعه پیش رو دربردارنده نقد ادله و شواهد قرآنی ای است که در جهت تبیین مبنای رؤیاانگاری وحی ارائه شده است. بخش اول نقد به روش مؤلف مربوط است. نویسنده محترم بر خلاف مدعای رویکرد پدیدارشناختی، نگرشی تحویل نگر به قرآن دارد. بر خلاف نظر ایشان قرآن اگر بر هر خواننده بی طرفی عرضه شود، وجه خطابی آن آشکار خواهد شد. بر خلاف مدعا پاشانی چینش آیات قرآن مستلزم رؤیاگون بودن آن نخواهد بود. پراکندگی آیات برخی سوره های قرآن همانند مائده و احزاب یا نور می تواند مؤید ناکارآمدی برخی انواع تفسیر قرآن در قبال این گونه آیات باشد؛ آن چنان که در بین مفسران بزرگ بدان تصریح شده است. تکرار قصص قرآنی مصداق حقیقی تکرار نیست و در هر بار مشتمل بر مفاهیم جدیدی است. با فرض پذیرش تکرار، این تکرار بی هدف نیست و به جهت اهداف تربیتی و اخلاقی است. پرش و گسست زمانی موجود در قصص قرآنی نافی وجه خطابی آن نیست؛ زیرا قرآن صرف کتاب داستان نیست و اینکه برخی داستان های آن دارای گذشته نگری و گسست هستند، کاملاً متلائم با ادبیات داستانی پرطمطراق بوده و مؤید جامعیت حداکثری آن خواهد بود.
اعجاز معنایی قرآن کریم با تاکید بر سوره بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
189 - 211
حوزههای تخصصی:
بررسی اعجاز معنایی قرآن کریم به بررسی یک زنجیره از حروف و حرکات تا ترکیب ها نیاز دارد. معناشناسی، کلام را مجموعه ای منسجم و به هم پیوسته از معنا می داند که برای شناخت و درک صحیح این معانی، باید متن را تقطیع کرد و قطعات برش داده شده را که از نظر معنایی تحلیل و بررسی شده اند، در کنار هم قرار داد. در پژوهش حاضر در صدد بوده ایم که به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی ارزش های ترکیبی و بُعد تعبیری ترکیب های اضافی سوره بقره بپردازیم. بر اساس روابط همنشینی، تناسب این ترکیب ها با سیاق آیه و بافت سوره بررسی می شوند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ترکیب های اضافی موجود در سوره بقره، مستقیم در راستای القای معانی آیات به مخاطبان قرار گرفته اند، به گونه ای که هر ترکیب چه در حروف و چه در نوع واژگان آن، در تطابق کامل با معنای آیه قرار دارند و علاوه بر آن در برخی موارد، ترکیب های یاد شده سبب ایجاد معانی ثانویه در آیات شده اند که صورت های مجازی، کنایی و استعاری یا واژه های خاص که دارای معانی مختلف هستند، چنین نقشی را ایفا می کنند.
تحلیل و تبیین حیات پیشادنیای انسان در اندیشه نوصدرائیان؛ بررسی دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات پیشادنیای انسان که بعضی آیات قرآن به آن اشاره و تعداد زیادی از روایات با تعبیر عالم ارواح و ذر بر آن تأکید کرده اند، به علت ارتباط وثیق با مسائل بنیادینی همچون سرشت و سرنوشت، معرفت فطری، جبر و اختیار، عدل الهی در نظام اندیشه دینی جایگاهی ویژه دارد. تأکید متون دینی و ابهامات و پیچیدگی های این مقطع از حیات انسان از سویی و تعارض ظاهر برخی نصوص این باب با یکدیگر و نیز تعارض با مبانی عقلی از سوی دیگر، موجب توجه و اهتمام متفکران در حوزه های مختلف به تبیین این موضوع شده است. برخلاف برخی اندیشمندان که با استناد به آیه 172 اعراف، موطن میثاق را عالم ذر دانسته اند، به نظر آیت الله جوادی آملی (دام ظله) از اندیشمندان مکتب نو صدرایی، موطن تعهد سپاری همان نشئه حس و دنیا است. ایشان در آثار خود با دو رویکرد، موطن میثاق را بر وحی و رسالت و نیز فطرت توحیدی تطبیق می دهد. به اعتقاد وی انسان دارای چهار مرتبه وجود مادی، مثالی، عقلی و الهی است و حضور پیشادنیای انسان همان وجود عقلی اوست. در این مقاله اندیشه ایشان با روش توصیفی-تحلیلی و با بررسی آثار و تألیفاتشان در این موضوع تبیین و تحلیل می شود.
«فنّ سماع طبیعی» الشفاء ارزیابی وضع کنونی تصحیح متن و چشم انداز آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
5 - 34
حوزههای تخصصی:
بیش از صد سال از انتشار جمله های طبیعیات و الهیات الشفاء، دانشنامه مشهور فلسفی ابن سینا، در مطبعه دارالفنون در تهران می گذرد. این اثر دو جلدی که به ویراست «چاپ سنگی طهران» نامبردار است، سنگ بنایی مهم در عرصه ابن سینا پژوهی در منابع عربی باید قلمداد گردد. این اثر موجبات التفات به کتاب الشفاء را در سطح ملی و بین المللی فزونی بخشید. در ایران قریب به نیم قرن پس از نشر آن، سه فن نخست طبیعیّات الشفاء به همّت محمد علی فروغی (1321-1294) به فارسی ترجمه شد. انتشار همین ترجمه بود که میرزا مهدی مدرس آشتیانی (1332-1268) را بر آن داشت تا مناقشات خود را به تفصیل ناظر به ترجمه کتاب از منظر متن شناسی و فلسفی بیان کند. بیرون از ایران، فن سماع طبیعی الشفاء به ترتیب در چهار کشور مصر، لبنان، ترکیه و آمریکا نشر یافت و قلمرو پژوهش در باب طبیعت شناسی ابن سینا در سطح جهانی گسترده تر شد. در این میان، چاپ قاهره (که در اوایل دهه 1950 میلادی انتشارش آغاز شد) در کنار چاپ سنگی طهران تأثیری شگرف بر پژوهشگران سنّت ابن سینا پژوهی مبتنی بر منابع عربی پدید آورد که تا آن روزگار عمدتاً نه از سنّت ابن سینا پژوهی لاتینی که قدمتی نهصد ساله داشت آگاهی داشتند و نه بدان ابراز تمایل نشان می دادند. بر پایه تصحیح های امروزی متن عربی و مطالعات و ترجمه های مبتنی بر آن متن، می توان گفت که ابن سینا حقیقتاً پس از تأثیر شگرفی که بر اروپا در سده های میانه و رنسانس داشته است، دیگر بار، جهانی شد.
تحلیل سیستمی مواجهه وجودی آدمی با خدا در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های هستی شناختی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
401 - 422
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در آثارش از دو تلقی از خدا سخن می گوید: خدای مطلق و جامع اسما و خدای متجلی با اسم خاص برای هر انسانی. تلقی دوم از خدا، به نظر ملاصدرا بت مفهومی است. پرسشی که در این موضع مطرح می شود به این قرار است: میان خدای مطلق و جامع اسما و خدای متجلی با اسم خاص برای هر انسانی، فاصله ای وجود دارد. این فاصله را چه چیزی پر می کند؟ و ملاصدرا برای اینکه با خدای رهای از هر تعین و قیدی مواجه شویم چه راهکار یا راهکارهایی ارائه می کند؟ دستاوردهای این پژوهش به این قرار است: 1. ملاصدرا در مواضعی تحلیل خدای رهای از هر قید و خدای حاضر در هر موطن و مواجهه با او را در طور عقل می داند و عقل را عهده دار پر کردن فاصله یاد شده می داند نه طور ورای طور عقل را؛ 2. همچنین، از نظر او، در مواضعی کشف و در مواردی، انسان کامل فاصله مذکور را پر می کند و در پرتو انسان کامل و اقتدا به او هر انسانی می تواند با خدای جامع اسما و خدای جامع «تعالی و حضور» در جهان روبرو شود؛ 3. در تحلیل شبکه ای مواجهه آدمی با خدا می توان گفت: موقعیت وجودی فرادست، زمینه را برای کشف آماده می کند و کشف نیز در مرحله بعد سبب ارتقای موقعیت وجودی می شود اما آنچه تمام کننده شبکه ای از روابط و مؤلفه هاست انسان کامل است؛ 4. ملاصدرا در مواضعی به امتناع مواجهه با ذات الهی باور دارد و در موضع مقابل، از شناخت ذات الهی سخن می گوید. نگارنده بر این عقیده است که: موضع دوم او قرائن و شواهد مؤید محکمی دارد.
نقد نیچه به اخلاق مسیحی و تاثیرآن بر انجیل شیطان آنتوان لاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجیل شیطان آنتوان لاوی یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین کتاب هایی است که در میان جریان های مختلف شیطان پرستی در آمریکا منتشر شده است.این کتاب دارای ایده های افراطی در به چالش کشیدن بسیاری از هنجارهای متداول اخلاقی و مذهبی جامعه آمریکا، و همچنین ترویج ایده های انسان گرایانه با محوریت آزادی های رادیکال اخلاقی و اجتماعی در راستای تقویت میل و غریزه انسانی و نفی سلطه پذیری اخلاقی است. بی شک این کتاب با تاثیرپذیری از سنت های فکری مدرن و پست مدرن نوشته شده و می توان تاثیر بسیاری از ایده های هنجارستیز و ضدمذهبی را در این مشاهده کرد؛ اما تاثیر تفکرات انتقادی نیچه به اخلاق مسیحی و فرهنگ اروپایی و همچنین ترویج ایده ابرانسان به عنوان آفریننده ارزش های زندگی و ستایش هنجارستیزی و سلطه ناپذیری وی توسط نیچه را می توان به خوبی در انجیل شیطان لاوی مشاهده کرد. لاوی با استفاده از ایده مرگ خدای نیچه که منادی پایان سیطره اخلاق مسیحی بر اروپا بود و همچنین نقدهای نیچه به نیست انگاری مسیحی، و با الهام از انگاره دیونیزیوسی نیچه مفهوم شیطان را در تقابل با مفهوم خدا در فرهنگ دینی و به عنوان سمبل آزادی خواهی و هنجارستیزی در راستای ستایش میل و غریزه طبیعی و جسمانی انسان ها به کار می گیرد و تلاش می کند تا با ستایش ارزش زندگی نفی و تحقیر غرایز انسانی در اخلاق مسیحی را به چالش بکشد.
عدالت وجودی و مساله شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان الهی قانون علیت و اداره شدن جهان هستی بر اساس رابطه ضروری علّی و معلولی را یکی از مبانی هستی شناسی توحیدی برشمرده و آن را بر تمامی روابط طبیعی و انسانی ساری و جاری دانسته اند. بر این اساس، ازآنجاکه این قانون کلی را خداوند قادر، عالم و خالق یکتای هستی بر عالم گسترانیده است، می توان به سیطره نوعی تناسب وجودی بر نظام تکوین و نیز نظام تشریع در ممکنات قائل شد و از آن به «عدالت وجودی» تعبیر کرد. نیز با توجه به تعریف عدالت به «اعطاء کل ذی حق حقه» و با عنایت به ارتباط وجودی خدا و مخلوقات در حکمت الهی، این ارتباط وجودی در جهان هستی مقرر می دارد تمام نظامات تکوینی و تشریعی پدیده های مخلوق در آن با خالق هستی شان و نیز با دیگر مخلوقات در تناسب کامل وجودی باشند. بر اساس نوع تصور از فاعلیت الهی در حکمت اسلامی، از سوی خداوند عدالتی گسترده در دو سطح تکوین و تشریع بر نظام عالم هستی حکم فرماست که هرگونه بی نظمی و ناهماهنگی را از ساحت فعل الهی نفی می کند. ازاین رو، می توان به مساله شرّ در دو سطح طبیعی و اخلاقی پاسخی درخور فراهم کرد. در این نوشتار تلاش خواهیم کرد بر مبنای اثبات عدالت وجودی در ساحت تکوین به مساله شرّ طبیعی، و با اثبات عدالت وجودی در ساحت تشریع به مساله شرّ اخلاقی پاسخ دهیم.
شهرهای نامرئی
حوزههای تخصصی:
شهر ترکیبی فوق العاده از زندگی جمعی است که از جهات مختلف متنوع است. شکل ویژه ای از «پیچیدگی» درباره شهرها وجود دارد که اندیشیدن درباره آن ها را شکل می دهد. فهمیدن اینکه شهرها و محیط های شهری چطور کار می کنند، نیازمند اندیشیدن درباره این است که چطور زنجیره ای از ارتباطات هم زمان با هم کار می کنند. در محلات فرادست شکلی از پولی سازی با ساختن مال ها، مراکز تجاری و تفریحی و حتی فعالیت های فرهنگی به ویژه در سال های اخیر قدرت گرفته است. این روند نه تنها منجر به اخراجِ بخش بزرگی از فضاهای عمومی شده است که باقی مانده فضاها را نیز تهدید می کند. در محلات فرودست ولی قصه دیگر است. تراکم آسیب در فضاهای عمومی شهری از خیابان تا پارک ها و بوستان ها و دیگر فضاهای تعاملات اجتماعی، عملاً این فضاها را برای حضور ساکنان ناامن کرده و آن ها را به خانه ها می رانَد. در یک اجتماع شهریِ روادار، ساکنان یک شهر بر اساس شکل زندگی، مصرف، مذهب یا قومیت برتری بر دیگری ندارند؛ حکمروایی در پی ساختن انسان هایی مطلوب و یک شکل نیست. سرخوردگی های مکرر از مطالبه گری در حوزه های مختلف حکمروایی شهری درنهایت کُنش افراد در مطالبه گری از نهادهای عمومی را عملاً بی معنی می کند.
سوبژکتیوته بدن مند اخلاقی: فوکو و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
354 - 369
حوزههای تخصصی:
فوکو و لویناس از برجسته ترین و مهم ترین متفکرانی هستند که بر ضرورت انتقاد بنیادی از سوبژکتیویسم عقلانی تأکید کرده اند. جریانی که به زعم این دو متفکر از زمان دکارت تا عصر حاضر، توانایی اخلاقی بدن را به نفع آگاهی سرکوب کرده است. فوکو و لویناس به بررسی و تحلیل معیار اخلاقی سوژه بدن مند پرداخته و در همین راستا توصیف اساسی و بدیعی از بدن و اخلاق ارائه کرده اند. بر همین اساس پیوند سوژه و دیگری را از منظری نو واسازی کرده اند. پرسش های راهبر ما در این مقاله عبارتند از: لویناس و فوکو چگونه بر پایه مختصات اندیشه-شان، سوبژکتیوته بدن مند اخلاقی را ترسیم کرده اند؟ وجوه اشتراک و اختلاف این دو در باب سوبژکتیوته بدن مند اخلاقی چیست؟ مدعای اصلی مقاله این است که اگرچه فوکو و لویناس روش ها و دریافت های متفاوتی از اخلاقی بودن ارائه کرده اند، اما هر دو بر اهمیت بدن به عنوان شرط ضروری و ذاتی بازسازی سوبژکتیوته اخلاقی تأکید دارند. هر دومعنای خاصی از اخلاق ارائه کرده اند و به نقد نظریه های مربوط به عمل اخلاقی و مجموعه قوانین کلی پرداخته اند. همچنین با تأکید بر اهمیت توانایی اخلاقی زبان، به تبیین رابطه اساسی بین سوژه و دیگری پرداخته اند و با انتقادهای جدی به زبان سوبژکتیوسم عقلانی به تولد سوژه حقیقت گو و سوژه پاسخ گو همت گماشته اند. به طور کلی سوژه بدن مند اخلاقی فوکو و لویناس دارای جنبه های مشترک اخلاقی، جسمانی، زبانی، زیبایی شناختی و تاریخی است.
واژه و وجود: معناشناسی واژه نبی از رهگذرِ وجودشناسیِ عرفانیِ ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۳
131 - 151
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اختلافی میان عالمان سنت اسلامی در حوزه تفسیر قرآن، که از دیرباز تاکنون همواره محل نزاع بوده، اختلاف در ریشه واژه «نبی» است. برخی این واژه را برآمده از «نبأ» به معنای خبر می دانند و برخی از «نبو» به معنی بلندی و رفعت. ابن عربی هر دو ریشه را در ماده نبی پذیرفته است و طبق نظریه او «نبی مهموز» فرع و متولد از «نبی واوی» است. به عبارتی «نبأ» مشتق از «نبو» است. از شروط تحقق اشتقاق اکبر مناسبت معنایی است که ابن عربی در راستای دفاع از دیدگاه خود تبیینی ارائه نکرده است. با وجود این به باور نگارندگان بر اساس مبانی وجودشناسی ابن عربی می توان مناسبت معنایی میان دو ریشه واژه «نبی» یافت. «نبی واوی» اشاره به نبوت در معنای باطنی آن دارد که همان حقیقت محمدیه به مثابه صادر نخستین است، که دارای شریف ترین و عالی ترین شأن و رفعت در عالم آفرینش است. اما «نبی مهموز» بازگشت به جنبه ظاهری نبوت دارد که از آن تعبیر به نبوت تشریعی می شود که قوام آن به ابلاغ خبر است. بدین معنا «نبی مهموز» (نبی به معنای خبر) فرع بر «نبی واوی» (نبی به معنای رفعت) است که پس از شهود باطن نبوت از سوی نبی، او بار دیگر به سوی خلق باز می گردد و از اسمی که خود مظهر آن است خبر می دهد. از این رو از حیث وجودشناسانه اطلاق هر دو معنا بر واژه نبی توجیه پذیر و صادق است.
مسأله تعهد وجودی و معمای گیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی در مسائل تعهد وجودی این است که کاربرد زبان و آنچه می گوییم تا چه حد ما را نسبت به وجود اشیا و به ویژه اشیایی که درباره ی آنها سخن می گوییم متعهد می سازد. معمای گیچ که یک مسأله ی مشهور در متون ارجاعی است به مسأله ی تعهد وجودی برای راوی (گوینده سوم شخص) در متونی که بیش از دو گوینده دارند مربوط می شود. راه حلی که از آن دفاع می کنیم این است که اگر گوینده ی اول و گوینده ی دوم درباره شیءای سخن بگویند که (در ابتدا) وجود نداشته است اما آن دو درباره ی آن به گونه ای سخن می گویند که گویی وجود دارد، می توان گفت که آنان شیء مورد نظر را به عنوان یک شیء مجرد افسانه ای خلق کرده اند. اکنون اگر راوی یا گوینده ی سوم قصد بازگو کردن سخن آن دو را داشته باشد، می تواند خود را به وجود آن شیء مجرد متعهد سازد (چراکه آن شیء خلق شده است و وجود دارد) بی آنکه صفاتی را که آن دو گوینده به شیء مذکور نسبت داده باشند، قبول کند.
کیهان شناسی تَنترَه ای-پورانه ای بر اساس رساله بحر الحیاتِ شیخ محمد غوث گوالیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
229 - 258
حوزههای تخصصی:
رساله بحرالحیاتِ محمد غوث گوالیاری (د 970 ق)، از مشایخ طریقت شطاریه، مجموعه ایست مرکب از آراء و اعمال یوگه ای به انضمامِ اندیشه های عرفانیِ اسلامی. محمد در مقدمه بحرالحیات آن را برگردان فارسیِ رساله انبرت کوند ( اَمْریتَه کوندَه، «حوضِ آب حیات»، از متون یوگه ای) خوانده است. امروزه نسخه اصلی آن در دست نیست و خودِ شیخ صرفاً به ترجمه عربی آن (حوض الحیات) اشاره کرده است. رساله شامل ده فصل است، در فصل دهم روایتی از کیهان شناسی نقل می شود که با روایات تَنترَه ای-پورانه ای قرابت دارد. اندیشه محوری این کیهان شناسی، یعنی «کثرت در وحدت» با عقائد محمد همسو است. شیخ برای سایر مضامین این کیهان شناسی نیز شواهدی از سنت اسلامی نقل می کند. از جمله، توصیفِ «صدا» به عنوان نخستین تجلی، «عشق» به عنوان محرکی برای خلقت، «آب های نخستین» به عنوان بستری برای آفرینش و ... . این مقاله می کوشد ریشه روایت محمد را در متون مختلف هندویی جستجو کند.
هرمنوتیک، فهم و تفسیر: بازخوانی تطبیقی در مبانی آرای شبستری و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک آوردگاه نظریه های جدید در حوزه فهم و تفسیر است. شناخت مبانی نظریه های هرمنوتیکی از آن رو اهمیت دارد که بستر مناسبی برای نقد و تحلیل فراهم می کند. فهم و تفسیر به عنوان محور کانونی مباحث هرمنوتیکی بر ارکان چهارگانه مؤلف، متن، مفسر و زمینه استوار است. تمایز رویکرد های هرمنوتیکی به میزان نقش هریک از ارکان چهارگانه در فرایند فهم و تفسیر بستگی دارد. در این مقاله مبانی آرای هرمنوتیکی اندیشمند معاصر اسلامی، محمد مجتهد شبستری، و هرمنوتیست معاصر غربی، هانس گئورگ گادامر، بررسی و تحلیل شده است. بررسی تطبیقی در محور های چهارگانه یادشده نشان می دهد اختلاف آرای شبستری و گادامر در اولین رکن از ارکان چهار گانه فهم و تفسیر، یعنی نقش مؤلف، قطعی و مطلق است؛ ولی مبانی آن دو در سه رکن دیگر، هم وجوه اشتراک دارد و هم افتراق. اهم اشتراکات شبستری و گادامر در مقوله های قرائت پذیری متن، تاریخ مندی فهم، ضرورت استنطاق، دور هرمنوتیکی و تأثیر پیش دانسته ها در فرایند فهم و تفسیر است و اهم اختلافاتشان بر سر تأثیر نقش قصد مؤلف یا حذف آن در فرایند فهم و روش مندی یا ناروش مندی فرایند فهم است.