
سید باقر میرعبداللهی
مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
دانلود اکسل نتایج
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
نظریه ایرانی: با وجود نص، «قرائت ها» بی معناست
نویسنده:
سید باقر میرعبداللهی جعفر سبحانی
حوزههای تخصصی:
ماجرای پایان ناپذیر دموکراسی دینی
نویسنده:
سید باقر میرعبداللهی
حوزههای تخصصی:
عقل، ولی اشعری: عقل در منظر ابوحامد غزالی
نویسنده:
سید باقر میرعبداللهی
حوزههای تخصصی:
روش تفسیر قرآن: معنا و قلمرو
نویسنده:
سید باقر میرعبداللهی
حوزههای تخصصی:
چراغ های رابطه روشن است/ بازگردان فارسی بخشی از مناجات خمس عشر از امام سجاد (ع)
نویسنده:
سید باقر میرعبداللهی
حوزههای تخصصی:
فلسفه معاصر: آخرین فیلسوف (آنچه به نام حکمت متعالیه معروف است حاصل جمع آشتی میان عقل عرفان و نقل است)
نویسنده:
سید باقر میرعبداللهی
حوزههای تخصصی:
صوفی، فقیه، فیلسوف (سه گرایش در اندیشه ابوحامد غزالی)
نویسنده:
سید باقر میرعبداللهی
حوزههای تخصصی:
تغابن در ترجمه تهافت - غزالی اما فریبکار
نویسنده:
سید باقر میرعبداللهی
حوزههای تخصصی:
لطفاً در روش خود تجدید نظر فرمایید
نویسنده:
سید باقر میرعبداللهی
حوزههای تخصصی:
اعتبارسنجی ادراکات عقلی از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
سید باقر میرعبداللهی
کلیدواژهها: معرفت وحی غزالی عقل فلسفی علم یقینی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به موضوع اعتبارسنجی ادراکات عقلی و مراتب شناخت از نظر غزالی، که نقطه عزیمت نزاع او با فیلسوفان است، می پردازد. پرسش مقاله این است: وقتی عقل فلسفی (شناخت آزاد عقلانی) ازمحدوده معرفتی خود فراتر می رود و می کوشد با روش خود، مفهومی دینی را تبیین کند، اعتبارش تا چه حد است؟ غزالی معتقد است عقل برای شناخت چنین اموری اعتبار کافی ندارد، زیرا این امور فراتر از توان عقل اند. عقل باید برای شناسایی این قسم مفاهیم، به تعبیر او، منوّر به نور نبوت شود. عقل، در نظر او، منبع مستقل شناخت نیست و اگر بخواهد به طور مستقل در باب گزاره های دینی سخنی بیاورد، به ماورای مرز خود پا گذاشته است. غزالی بحث خود را از تبیین مفهوم «علم یقینی» آغاز می کند و سپس با انکار عقل فلسفی و تعیین حدود ارزش عقل، به معنایی که خود او از آن مراد می کند، و بیان تنگناهای کار فیلسوفان، متکلمان و صوفیه، بحث «ملاک های معرفت» را پیش می کشد. او در پایان نتیجه می گیرد که شناخت فلسفی ابزاری نیست که به دینداری ما یاری رساند یا اصلاً ربطی به آن داشته باشد، زیرا عقل، در شناخت ماورای خود، دچار تناقض و شک است و واقع نما نیست. بنابراین، شرع در تعیین بایدها و نبایدها مستقل عمل می کند. این دیدگاه غزالی با ناسازگاری هایی روبه روست که در بخش پایانی مقاله به آنها پرداخته شده است.
تبیین یکسانیِ عقل و شریعت از دیدگاه ابن رشد با ارجاع به رساله فصل المقال(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
سید باقر میرعبداللهی سید یحیی یثربی
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
49 - 74
کلیدواژهها: عقل شریعت وفاق میان عقل و شرع ابن رشد فصل المقال
حوزههای تخصصی:
بررسی نسبت عقل و دین، به عنوان دو روش باور، جدالی قدیمی میان متفکران است. در سنت اسلامی، از آن جا که قول به برتریِ مطلق عقل بر وحی، ناممکن است، گروهی عقل را صرفاً خادم دین دانستند و گروهی قائل به همخوانیِ عقل و وحی و عدم تعارض شدند. تبیین ابن رشد در رساله «فصل المقال فیما بین الحکمه والشریعه من الاتصال» بر این مبنا استوار است که شرع، حق است و آنچه به شناخت بهتر بینجامد واجب است، و حال که تأمل عقلی، واجب شرعی است، پس محصول آن (فلسفه) نیز حق است و چون حق با حق تضاد ندارد، پس میان شرع و عقل هماهنگی هست. او برای رفع تعارضات احتمالی هم بحث «تأویل» را پیش کشیده و پیشنهاد می کند گزاره های دینی که تعارض ظاهری با عقل دارند را حمل بر مجاز کنیم. در نظر او شرع، به دلیل اختلاف استعداد مردم، ظاهر و باطن دارد و فهم باطن قرآن، وامدار قواعدی است که فقط فیلسوف می تواند با استفاده از آنها شرع را تأویل کند. در این مقاله، با ارجاع به رساله مذکور، ابتدا سیر تطور مفهوم عقل و تقسیمات آن بیان می شود تا معنای عقل فلسفی که ابن رشد در پی اثبات همسانیِ آن با شرع است، آشکار شود. سپس با بیان انواع تعارض محتمل میان عقل و شرع و ذکر پاسخ های ابن رشد، به این نتیجه می رسیم که او در خلال تبیین عدم تعارض میان عقل و وحی، به نحو کبروی به دفاع از فلسفه نیز پرداخته است.