علیرضا کهنسال

علیرضا کهنسال

مدرک تحصیلی: دانشیار، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۲ مورد.
۲۱.

بررسی نظریه حشر صدرالمتألهین در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حشر بعث صراط شفاعت ملاصدرا ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۵۴۸
ملاصدرا بر اساس مبانی اصالت وجود، وحدت تشکیکی و حرکت جوهری، و ابن عربی بر اساس وحدت وجود، قائل به حشر به معنای ظهور متمایز بواطن موجودات اعم از گیاه و حیوان و انسان در عالم قیامت و پس از مرگ در زمین بسیط و گسترده ای که شایسته تجلی نور الهی و شهود ملائکه و انبیاء می باشد، همراه با جمع شدن تمام خلایق و موجودات در گروه های مختلف می باشند. همچنین معتقدند که ظهور متمایز بواطن در حشر به این دلیل اتفاق می افتد که بواطن موجودات، اثرِ افعال و افعال هم نشئت گرفته از اغراض نفسانی می باشد که این اغراض در اثر تکرار افعال، به صورت ملکه در درون و باطن رسوخ می نماید. ملاصدرا در بیان و توضیح مواقف حشر مانند صراط و شفاعت بسیار از ابن   عربی تأثیر پذیرفته است، به طوری که در نوشتارهایش سخن تازه ای جز بیان اصطلاحات و براهین فلسفی مشاهده نمی شود؛ اما بر خلاف این مباحث در مباحثی مانند گروه های مختلف مردم در حشر، موقف بعث و حسابرسی به جز تأثیرات اندکی که از ابن عربی گرفته، بسیار نظرات دقیق و تازه ای را به صورت براهین فلسفی مطرح نموده است و در موقف نشر هم، وی تنها تشریح کننده آن موقف می باشد.
۲۲.

نوخاستگی نفس و بدن (مغز/ ذهن) از دیدگاه ملاصدرا و مایکل گزنیگا، بنیان گذار علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوخاستگی تعامل ذهن و بدن ملاصدرا گزنیگا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۰ تعداد دانلود : ۶۷۴
انسان همواره در طول تاریخ زوایای وجودی خود را از ابعاد و طرق مختلف بررسی و کاوش کرده است. مسئله تعامل نفس و بدن از جمله مسائلی است که با پیشرفت علوم مختلفی چون علوم شناختی از حوزه فلسفه وارد علوم تجربی شده است. ملاصدرا این موضوع را به صورت ابتکاری با طرح مسئله حدوث جسمانی نفس بر مبنای اصول تشکیک وجود و حرکت جوهری پاسخ داده است. مایکل گزنیگا نیز به عنوان متخصص علوم اعصاب شناختی (Cognitive neuroscience) در صدد است با مطالعه مغز و ساختار آن در قالب دیدگاه نوخاسته گرایی به سؤال چگونگی تعامل مغز/ ذهن پاسخ دهد. در این نوشتار ابتدا دیدگاه نوخاسته گرایی بیان شده سپس سعی شده خوانشی از دیدگاه ملاصدرا در قالب نظریه نوخاسته گرایی ارائه شود و با دیدگاه نوخاسته گرایانه گزنیگا مقایسه گردد و در نهایت پس از مقایسه و تحلیل به ارزیابی دیدگاه آنان می پردازد.
۲۳.

رویکرد وحدت گرایانه ملاصدرا به نظریه اتحاد عاقل و معقول بر مبنای بساطت نفس(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اتحاد عاقل و معقول بساطت نفس حرکت جوهری عقل فعال معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۵۱۶
نظریه اتحاد عاقل و معقول جایگاهی ویژه در حکمت متعالیه دارد. برخی از فلاسفه مانند ابن سینا آن را انکار کرده اند؛ لیکن ملاصدرا در موضع قبول آن است. این اختلاف نظر به دلیل اختلاف در مبانی این دو فیلسوف است؛ چنان که می توان گفت این نظریه فقط بر اساس مبانی حکمت متعالیه قابل تصور است. مفاد این نظریه بر اساس دیدگاه های رایج، اتحاد نفس با صور علمیه خود است. مبانی و نظریات ویژه ملاصدرا درباره ماهیت نفس و نیز در معرفت شناسی، امکان ارائه تفسیری خاص را از این قاعده فراهم می کند. نظر رایج درباره فرایند ادراک، تأثر از جهان خارج و صعودی بودن معرفت است، اما ساحتی از معرفت به نحو نزولی وجود دارد. بر مبنای بساطت نفس، هر شیئی در جهان خارج، اصل و حقیقتی در باطن یا مرتبه عقلانی انسان دارد. در صورت ظهور این بساطت، تمام آنچه به عنوان ادراکات عقلی، خیالی و حسی به نفس نسبت داده می شود، ظهور آن اصل در مراتب مادون، از جمله خیال و حس است. ملاصدرا در نظریه اتحاد عالم و معلوم به این ساحت از معرفت نظر دارد، که بهترین تعبیر برای آن، با توجه به وحدت ظاهر و مظهر، وحدت علم و عالم و معلوم است
۲۴.

پیشینه دیدگاه صدرایی در عرفان ابن عربی پیرامون نقش عالم خیال در معاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قوه خیال خیال متصل خیال منفصل نفس ملاصدرا ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۶۳۳
سخنان ملاصدرا و ابن عربی یا برخاسته از بهر ه مشترک ایشان از آیات و روایات به عنوان منبع مشترک است یا بر مبنای اعتقاد ملاصدرا به اصالت وجود است که مساوق با وحدت وجود ابن عربی است. ملاصدرا این عقیده را با نظریه تشکیک و حرکت جوهری و ابن عربی با نظریه تجدد امثال و تجلی وجود ظلی و فرامنطقی بودن برخی ادراکات حضوری در بحث عالم خیال مطرح می کند؛ درنتیجه، هر دو در وجود عالم خیال، ویژگی ها و اقسام و مراتب آن، اثر و اهمیت آن در دو قوس نزول و صعود و نقش آن در معرفت شناسی یا وجودشناسی و فرجام شناسی هم رأی اند. همچنین به تبیین تجرد خیال، انتقال خلایق از این قوه به عالم دیگر، تبیین مراحل مرگ، نفخ صور و قبر پرداخته است؛ نیز استکمال نفس برای نفوسِ به فعلیت نرسیده، به صورت فردی در مقام خیال و برای نفوسِ به فعلیت رسیده، به صورت بقاء در مقام عقلانی است که با قیومیت واحد تعالی توضیح داده است. ایشان به اهمیت نقش خیال در دو قوس نزول و صعود و خزانه محسوسات قائل اند و می گویند خیال در قوس نزول با تجسد روح اعظم الهی و ارواح، موجب ظهور عالم معانی در عالم جسمانی و تجلی و ظهور حق تعالی در کاینات و درنتیجه، خزانه محسوسات می شود و از همین جاست که دنیای محسوس قائم به ذات نیست و جلوه ها و آیاتِ حقیقتی متعالی است که به گونه ای نمادین به آن حقایق اشاره می کند و اما در قوس صعود، خیال با ظهور حق در منامات و مکاشفات و استمداد از وحی الهی در عالم، زمینه صعود اجساد از عالم سایه ها به عالم نور محض را با مرگ اختیاری یا احتضاری و مرگ طبیعی یا ناگهانی فراهم می کند.
۲۵.

واکاوی مفهوم اختیار در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اختیار حکمت متعالیه اراده علم ابتهاج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۳ تعداد دانلود : ۴۷۱
نوشتار کنونی بر آن است تا بر اساس مبانی حکمت متعالیه و سخنان حکیمان صدرایی، تصویری روشن از معنای اختیار به دست دهد. مهم ترین تعریف های موجود از اختیار در حکمت متعالیه، عبارتند از: «داشتن مبادی چندگانه علم، شوق، اراده و تحریک عضلات»، «داشتن مبادی دوگانه علم و اراده»، «صحه الفعل والترک»، «مشیّه الفعل و الترک»، و «استقلال فاعل و نفی اثرپذیری از غیر». در این میان، تنها یک تفسیر جامعیت و اشتراک مفهومی میان تمام مصادیق اختیار را فراهم می کند و آن، تفسیر اختیار به دارا بودن اراده و علم است؛ آن هم با تفسیری ویژه حکمت متعالیه که در آن، هر دو مفهوم علم و اراده همانند وجود، در عین غیریت مفهومی، در تمام مراتب هستی حضور دارند و در عین اشترک معنوی، مشکک هستند. معنای جامع اراده که همان ابتهاج، محبت و رضاست، از مصادیق مادون مانند میل و شوق در عالم طبیعت آغاز و تا ابتهاج و محبت ذاتی پروردگار گسترش می یابد. تلطیف معنای اراده به محبت وجودی، پذیرش اختیار انسانی را به رغم وجود احاطه و سلطه علّت بر انسان، خردپذیرتر و وجدان پذیرتر می سازد؛ ضمن آنکه توجه به حبّ، اقتضا و طلب ذاتی انسان در مرتبه وجود علمی او نزد حق تعالی (عین ثابت)، تبیین اختیار را روشن تر می سازد و به برخی پرسش ها نیز پاسخ می دهد.
۲۶.

مقایسه سطوح تئوری ذهن و همدلی بین کودکان دارای اختلال فزون کنشی / کم توجهی و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال فزون کنشی / کم توجهی سطوح تئوری ذهن همدلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۳۶۵
زمینه: اختلال فزون کنشی / کم توجهی تأثیر نامطلوبی بر شناخت اجتماعی کودکان می گذارد. اما مسئله اصلی اینست آیا در بعد شناخت اجتماعی (سطوح تئوری ذهن و همدلی) بین کودکان دارای اختلال فزون کنشی / کم توجهی و کودکان عادی تفاوت وجود دارد. هدف: مقایسه سطوح تئوری ذهن و همدلی در دو گروه از کودکان دارای اختلال فزون کنشی / کم توجهی و کودکان عادی بود. روش: پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود، جامعه آماری شامل تمامی کودکان 6 تا 8 ساله دارای اختلال فزون کنشی / کم توجهی و کودکان عادی شهر تبریز بود. از این جامعه 50 کودک دارای اختلال و 50 کودک عادی به صورت نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند ابزار عبارتند از، پرسشنامه ی تئوری ذهن هوتچینز و همکاران (2008) و مقیاس همدلی شناختی و عاطفی کودکان: فرم درجه بندی والدین دادس و همکاران (2008). نتایج با روش آنالیز واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، مؤلفه های تئوری ذهن و همدلی درکودکان دارای اختلال فزون کنشی / کم توجهی بطور معنی داری کمتر از کودکان عادی بود (0/0001> p ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که سطوح تئوری ذهن و همدلی در کودکان عادی نسبت به کودکان دارای اختلال فزون کنشی / کم توجهی بالاتر است.
۲۸.

هویت مکان از دیدگاه نظریه نسبیت و مکانیک کوانتومی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هویت مکان نسبیت مکانیک کوانتومی مطلق انگاری نسبی گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۳ تعداد دانلود : ۳۸۲
بررسی هویّت مکان در فیزیک نظری همواره مورد توجه و مناقشه بوده است. نیوتن بر مبنای  مکانیک کلاسیک به مکان مطلق معتقد بود؛ امّا لایب نیتس در همان زمان مکان را امری نسبی و ناشی از موقعیت اشیاء نسبت به یکدیگر می دانست. این بحث تا آنجا ادامه یافت که نظریاتی بینابینی نیز شکل گرفت. نظریه نسبیّت خاص، دیدگاهی نسبی گرا دارد اما نسبیّت عام تا حدودی مطلق انگار جلوه می کند؛ از این رو به نظر می رسد که رویکرد نسبیّت به هویّت مکان با نوعی دوگانگی همراه است. از سوی دیگر مکانیک کوانتومی نیز با طرح نظریه اربیتال و تعریف فضا بر مبنای احتمال حضور ذرّات، نگرشی نسبی گرا دارد؛ لکن آنجا که موقعیت هر ذرّه را میان دیواره های پتانسیلی ناشی از توابع انرژی محدود می کند، به سمت هویّتی مطلق گرا سوق می یابد. بدین ترتیب می توان نگرش کوانتومی نسبت به مکان را نیز درگیر با نوعی دوگانگی قلمداد کرد.
۲۹.

تبیین وحی بر اساس نقش قوای ادراکی نبی با تکیه بر آرای ملاصدرا و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحی قوه عاقله قوه متخیله قوس صعود قوس نزول ملاصدرا سهروردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۱۶۷
فیلسوفان مسلمان از جمله سهروردی و بالاخص ملاصدرا علیرغم باور به رویکرد عقلانی وحی، به آموزه های قرآنی نیز توجه دارند. از نظر آنان انتساب مبدأ و منشأ معارف وحیانی به عقل فعال(روح القدس) در طول انتساب به خدای متعال می باشد به این معنا که فاعل وحی، خدا و حامل آن نبی است. تبیین نقش قوای ادراکی پیامبر در قوس صعود بیانگر این نکته است که پیامبر نسبت به ادراکات کلی وحیانی حالت قابلی داشته که یا به تعبیر سهروردی به واسطه روح القدس و فرشته وحی دریافت کننده وحی است و یا به تعبیر ملاصدرا علاوه بر حالت قبل، معارف را بدون واسطه نیز از خداوند دریافت می کند. در آگاهی از امور جزئی و وقایع گذشته و آینده نیز نبی به واسطه اتصال قوه متخیله اش به جواهر عالیه، در معرض انفعال و تأثیر از صُور علمی موجود در نفوس فلکی قرار می گیرد. قوای ادراکی نبی بار دیگر در قوس نزول نقش آفرینی بیشتری دارند به این معنا که ملاصدرا و سهروردی در اینکه نبی، صورت مثالی فرشته وحی را در عالم مُثُل معلّقه مشاهده کرده و الفاظ وحیانی را از او شنیده است، با یکدیگر هم رأی هستند، لیکن ملاصدرا این صُور را تا حد حواس نبی تنزل می دهد. در این پژوهش سعی شده ضمن تبیین دیدگاه دو فیلسوف در ارتباط با نکات فوق، در باب مبدأ و منشأ و همچنین مراتب وحی، به جمع رویکرد عقلانی با آموزه های قرآنی نیز توجه شود.  
۳۰.

بررسی عنصر ثبات در حافظه از دیدگاه حکمت متعالیه و عصب شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه ثبات تغییر ژن مجرد مادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۶ تعداد دانلود : ۴۹۸
حافظه قابلیتی است که باعث می شود، انسان بتواند اطلاعاتی را که از طریق حواس فراهم می شود، ثبت و ذخیره کرده و در موقع لزوم آن ها را یادآوری کند. از این رو در حافظه، صور ادراکی ما بدون تغییر باقی می مانند و این عدم تغییر باعث می شود تصویر منسجمی از گذشته به یاد داشته باشیم. ملاصدرا علت این عدم تغییر حافظه را تجرد آن می داند. از نظر وی امر مادی همواره در حال حرکت است، بنابراین تغییرپذیر است. اما عصب شناسان هر حرکتی را تغییر تلقی نمی کنند، از این رو حرکاتی را که در سطح جهان اتم و کوچک تر اتفاق می افتد، باعث تغییر در سطح کلان تر یا همان ماده در سطح زیستی نمی دانند. هر چند از نظر حکمت متعالیه تغییر محسوب شود. عصب شناسان تغییراتی را باعث تغییر حافظه می دانند که در سطح سلول های عصبی رخ دهد. از این رو ثبات حافظه را به ثبات رمزگذاری ژن ها و به تبع آن رمزگذاری نورون ها نسبت می دهند، و اگر اختلالی در این عملکرد رخ دهد منجر به از دست دادن حافظه می شود. پس از نظر ایشان حافظه مادی است و به رغم مادی بودنش در شرایط متعارف تغییری در صور ادراکی ذخیره شده آن رخ نمی دهد. بدین ترتیب برای اثبات تجرد حافظه باید از دلایل دیگر بهره گرفت.
۳۱.

جایگاه «وجود حقیقی» در اندیشه افلاطون و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود حقیقی اصل خیر حقیقت خدا ظهور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۶۴
افلاطون در مکتب فلسفی خویش، نظام خاصی از هستی بر پایه ارتباط سایه و عکس با اصل و حقیقت ارائه می دهد. وی در این راستا از موجودی متعالی  که اصل خیر(خدای نظام فلسفی او) است، سخن می گوید که ورای وجود است. با دقت در جایگاه اصل خیر در هستی و تحلیل کیفیت «بهره مندی»، آشکار می گردد که وجود حقیقی منحصر در آن است و سایر موجودات نمود و سایه ای از آن هستند، آن چنان که برای سایر موجودات حتی ایده ها(مُثُل) هیچ استقلالی نمی توان در نظر گرفت و به این ترتیب هستی شناسیِ فلسفی افلاطون بر  محور حقیقتی واحد دنبال می شود. ملاصدرا نیز با طرح نظریه نهایی خویش یعنی وحدت شخصی وجود، هستی را منحصر در امری واحد(خدا) می داند و ما سوای حق تعالی را ظهورات و شئون او در نظر می گیرد که حکایت گر و نمود ذات حق هستند، آن چنان که این کثراتِ ظهور، مخلّ وحدت حقیقت وجود نمی گردند. این پژوهش بر آن است تا افتراقات و تشابهات رویکرد فلسفی افلاطون و ملاصدرا در رابطه با نگاه آن دو به وجود حقیقی را بر اساس مبانی هستی شناسی متفاوت آنها آشکار سازد.
۳۲.

نگرشی نوین به مسئله ی هنر با محوریت نمادشناسی در آراء فلسفی افلاطون و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هنر ایده نماد تصویر تقلید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۵ تعداد دانلود : ۳۷۳
افلاطون و ملاصدرا هیچ یک واژه نماد را در آراء خود به کار نبرده اند، اما بر اساس اصل حکایتگری و توجه به مبانی فلسفی دو فیلسوف می توان جایگاه نماد را در اندیشه ی آن دو تحلیل کرد. با ابتنا بر اهمیت نظریه ی ایده و کیفیت محاکات مورد نظر افلاطون، چنین برداشت می گردد در اندیشه ی وی نماد امری است که به نحو تشابهی خاص برمبنای رابطه ی «بهره مندی»، نشانگر ایده می باشد. در اندیشه ی ملاصدرا نیز با تأمل در کیفیت حکایتی که برخاسته از مبانیِ فلسفی وی، یعنی اصالت و تشکیک وجود و نیز نحوه ی محاکات در روابط علی است می توان نماد را امری دانست که از امر نمادینه شده ای حکایت می کند که علت آن است و نماد به حکم هویت رقیقتی و تشابه ظلیِ حقیقی از آن محاکات دارد. این پژوهش بر آن است تا با اتکاء به روشی تحلیلی ضمن تبیین جایگاه نماد در نگرش دوفیلسوف، هنر را با نگرش نمادشناسی مورد تدقیق قرار دهد. با تحلیل نمادشناسی در اندیشه ی دو فیلسوف،در عین واگرایی مبانی فکریِ آن دو، نوعی همگرایی در ارتباط با نمادشناسی و بسط آن در حوزه ی هنر می توان یافت که نوعی تحول از بُعد فلسفی را نسبت به هنر برمی تابد و این رویکرد به سنجش و شفافسازی جایگاه هنر در اندیشه ی آن ها می انجامد.
۳۳.

نگرشی تطبیقی بر اندیشه اصالت وجود و نظریه مکانیک کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصالت وجود بساطت وجود وحدت تشکیکی مکانیک کوانتومی ذرات بنیادین اعداد کوانتومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۶ تعداد دانلود : ۵۴۴
ضرورت تطبیق فلسفه اسلامی و علوم جدید انکارناپذیر است. اندیشه اصالت وجود مبنای اساسی حکمت متعالیه را تشکیل می دهد و میان این اندیشه بنیادین و نظریه مکانیک کوانتوم (به عنوان مبنای اساسی فیزیک جدید) تشابهات قابل تأملی موجود است. این تشابهات شائبه تشکیک در ماهیت را بسیار نیرومندتر از مثال هایی چون نوروزمان خواهد کرد. آن مثال ها اکنون ارزش علمی ندارند و آوردن مثال های نوین بر اساس آخرین دستاوردهای علمی بسیار مفید است و گامی برای تطابق فلسفه اسلامی با علوم نوین خواهد بود. همچنین آشکار می شود که نخستین مرتبه ماهیات که خود تشکیل دهنده عناصر و مواد دیگر جهان هستند، به وجود و صفات آن بسیار شباهت دارند. آگاهی از اینکه همه جهان طبیعت از ذراتی همسان پدید آمده اند، دشواری فهم و باور مطالبی چون اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن را آسان خواهد ساخت. این مقاله با نگاهی اجمالی و به طریق تطبیقی بر اساس آخرین پژوهش های علمی، اشاره ای گذرا به این تشابهات دارد.
۳۴.

بررسی دیدگاه ملاصدرا و سهروردی در باب عالم مثال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عالم مثال منفصل عالم مثال متصل قوه خیال ملاصدرا سهروردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۵ تعداد دانلود : ۶۶۲
  در باب تفسیر هستی و تحلیل مراتب عالم ، عالم مثال به عنوان مرتبه ای از مراتب سه گانه هستی در مکتب اشراقی و صدرایی مورد پذیرش قرار گرفته است . شیخ اشراق به جهت محال بودن انطباع صور خیالی کبیر در صغیر طرح عالم مثال منفصل را وجهه همت خویش قرار داده و معتقد است قوه خیال انسان ، مادی بوده و در ادراک صرفاً نقش اعدادی دارد، به نحوی که نور اسفهبدی به نحو اشراقی صور خیالی را در همان عالم مثل معلقه می بیند . ملاصدرا نیز اگر چه اصل وجود عالم مثال و برخی ویژگی ها آن نظیر تجرد از ماده و تقید به تعلقات مادی را می پذیرد ، اما با مبانی خاص خویش ، افق جدیدی از این عالم ارایه کرده و ابداعاتی پدید آورده است . وی با اثبات تجرد تمام قوای ادراکی انسان از جمله قوه خیال ، آن را به مبادی عالی هستی مرتبط ساخته و با اعتقاد به خلاقیت نفس ، افاضات مثال منفصل را موجب آمادگی نفس برای خلق صور خیالی می داند و از این روی به رهیافت های معرفتی و الهامی ویژه ای دست یافته است . 
۳۵.

بررسی مفهوم «من» و آگاهی از دیدگاه حکمت متعالیه و عصب شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی من نفس مغز ملاصدرا عصب شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸۰ تعداد دانلود : ۷۸۶
بحث آگاهی و «من» از مهم ترین مباحث تاریخ فلسفه است. ملاصدرا مانند سایر فلاسفه اسلامی، مفهوم «من» و آگاهی را به نفس نسبت می دهد. لکن وی بر خلاف فلاسفه پیشین سعی کرد تبیینی یگانه انگارانه از رابطه نفس و بدن ارائه دهد تا مشکلی را که پیشینیان بر اساس تبیین دوگانه انگار از نفس و بدن داشتند، حل کند. از نظر وی، انسان را جوهری در حال حرکت است که از نحوه وجود ضعیف تری به نام بدن به نحوه قوی تری از وجود به نام نفس مجرد تبدیل می شود. این در حالی است که در علوم اعصاب، آگاهی را به مغز نسبت می دهند و معتقدند که «من» نیز از آگاهی به دست می آید. اما عصب شناسان هنوز توضیح کاملی درباره چگونگی آگاهی ارائه نکرده اند. از این رو با استفاده از آسیب های مغزی که باعث تغییر و از دست دادن آگاهی می شود، نظریه خود را توجیه می کنند. لکن از آنجا که در حکمت متعالیه، نقش مغز در فرایند آگاهی انکار نشده است، این دلیل برای توجیه مادیت آگاهی کفایت نمی کند. طبق دیدگاه حکمت متعالیه، آگاهی را نمی توان صرفاً به ماده (مغز) نسبت داد، هرچند که فعل و انفعالات مغز، زمینه ساز آگاهی هستند. اما طبق این دیدگاه، آگاهی و «من» امر مجردی است که عامل وحدت دهنده ادراکات مختلف است و توانایی تجزیه و تحلیل و مقایسه این ادراکات را دارد، در حالی که در علوم اعصاب، در مورد چنین عاملی، تبیینی ارائه نشده است.
۳۶.

تحلیل نسبت نظریه زمان موهوم و حدوث زمانی در آرای متکلمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حدوث و قدم حدوث زمانی حدوث ذاتی زمان موهوم ربط حادث به قدیم وهم قدرت علم اراده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۳۵۵
مسئله حدوث و قدم عالم، همواره از مباحث چالش بر انگیز در منازعات فلاسفه و متکلمان مسلمان بوده است. این مبحث با مسائل مختلفی همچون تبیین ذات الهی، صفات علم، قدرت و اراده، نسبت صفات با ذات، ضرورت علی و معلولی، نسبت علت تام و معلول، ملاک نیاز معلول به علت، مرجِح حدوث عالم، تبیین ماهیت زمان و مکان و... مرتبط است. نخستین فیلسوفان مسلمان به قدم عالم معتقد بودند که به نظر متکلمین مسلمان با آیات و آموزه های دینی ناسازگار بود. آنها با توجه به ظاهر آیات و تبیین خاص خود از ذات و صفات علم، قدرت، اراده و اختیار الهی، به حدوث زمانی عالم معتقد شدند. متکلمان برای توجیه این عقیده خود، زمانی را تصور کرده اند که عالم در آن موجود نبود و بعداً پدید آمد. این زمان، «زمان موهوم» نامیده شد. پژوهش حاضر به بررسی نسبت نظریه زمان موهوم و حدوث زمانی در آرای متکلمین مسلمان میپردازد. نهایتاً، آشکار میشود که زمان موهوم اولاً، مبتنی بر همان مبانی کلی طرح حدوث زمانی است. ثانیاً، بمنظور ترمیم ساختاری حدوث زمانی و رفع انتقادات فلاسفه بر این طرح، ارائه شده است. در عین حال، این نظریه با سایر جوانب اندیشه کلامی، همانند نگاه عرفی به جهان و نسبت آن با خداوند و عدم تحلیل برهانی سازگار است. در مجموع، این نظریه با وجود تقریرهای متفاوت و گاه متضادی که از آن ارائه شده، گامی به جلو در طرح حدوث زمانی عالم است که ایده زمان متناسب با عوالم وجودی گوناگون را مطرح میسازد.
۳۷.

فهم و اثبات بساطت حق تعالی در پرتو قیومیت الهی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه بساطت صفات فعلی قیوم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
تعداد بازدید : ۱۲۰۹ تعداد دانلود : ۹۱۳
اهتمام صدرالمتألهین به صفت قیوم پروردگار در مجموع صفات الهی، مسئله ای غیر قابل انکار است. آن سان که وی جمیع معارف ربوبی و مسائل معتبر در علم توحید را منشعب از آن می داند که به همراه اسم حیّ به عنوان اسم اعظم حق تعالی در برخی از روایات بیان شده است. نوشتار حاضر در صدد تبیین بساطت حقیقی پروردگار بر مبنای قیومیت الهی است. ملاصدرا به کرّات، با ترسیم جایگاه صفت قیوم به عنوان مبدأ صفات اضافی، آن را واسطه اتصاف ذات به صفات فعلیِ متأخر از ذات می داند که در نتیجه خللی در بساطت ذات الهی وارد نمی شود. بر اساس مبانی صدرایی، فهم و اثبات مقدمات قاعده بسیط الحقیقه نیز بر پایه قیومیت امکان پذیر است؛ به گونه ای که اثبات بساطت ذات الهی و فهم نحوه کل الاشیاء بودن آن، در پرتو این اسم صورت می پذیرد.
۳۸.

نظری بر تفسیر علامه طباطبایی از آیات «شهادت» در اثبات علم پیامبر(ص) و امام(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهادت وساطت رسالت حضور علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۷۵
علم پیامبر, و امام}همواره میان اندیشمندان مسلمان، پرسشی بحث انگیز بوده است. علامه طباطبایی در تفسیر خود از آیات متضمن «شهادت» کوشیده است علم پیامبر, و ائمه] بر نهان اعتقادات و اعمال مردم را اثبات کند، اما مفسران دیگر چنین نظری ندارند. علامه «شهادت» را به معنای علم اولیاء بر اعمال بندگان حین انجام آنها گرفته است، درحالی که مفسران دیگر آن را به معنی «شهادت» بر ادای رسالت گرفته اند. علامه به دلایل اصالت اطلاق و حقیقی بودن نظام عالم، علم مذکور را برای پیامبر, اثبات می کند و این علم، به اعتقاد شیعه برای امام هم مهیا است. این برهان مورد پذیرش نویسندگان مقاله است.
۴۰.

تحلیل ماهیت عدالت در عرصه خالق با تأکید بر آرای ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت عدالت فضیلت اعتدال عفت شجاعت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۱۷۶ تعداد دانلود : ۵۲۸
اهمیت شناخت ماهیت اشیا تا بدانجاست که حتی گاهی انسان را از اقامه استدلال برای اثبات خصوصیات متعدد برای امر مورد نظر، بی نیاز می سازد. «عدالت» از زیربنایی ترین دغدغه های فکری بشر در حوزه اخلاق و اجتماع به شمار می آید که درباب خصوصیات و ویژگی های آن بسیار گفته شده؛ اما تبیین ماهیت عدالت گاهی مورد غفلت قرار گرفته است. پرسش اصلی در این نوشتار، در باب ماهیت عدالت و چیستی آن است که با محوریت آرای ابن سینا به بررسی آن پرداخته و چنین نتیجه گرفته شده است که چون ابن سینا برای عدالت ماهیت مستقلی قائل نیست؛ بنابراین به تعریفی حقیقی برای عدالت نپرداخته است و سپس با رد این نظریه بوعلی که عدالت، اجتماع سه فضیلت عفت، شجاعت و حکمت است، به تبیین اصالت عدالت، و تفریع فضایل سه گانه مذکور بر آن پرداخته شده است. عدالت، حقیقتی است یگانه که در هر قوه ای و به اقتضای همان قوه فضیلت خاصی از آن اعتبار می شود. بنابراین، اساس همه فضایل، عدالت است و سایر فضایل، از تجلیات عدالت به شمار می روند. در نهایت به نظریه «سیال بودن ماهیت عدالت» و هم چنین «تفکیک عدالت از اعتدال» پاسخ داده شده و نیز به نسبت میان عدالت فلسفی و فقهی پرداخته شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان