حسین کچویان

حسین کچویان

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: دانشیار جامعه شناسی دانشگاه تهران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۳ مورد.
۱.

نظم خودانگیخته، از ضرورت معرفت شناختی تا ضرورت اخلاقی؛ هایک و شرایط امکان مطالعه علمی نظم مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظم خودانگیخته ضرورت هنجاری ریکرت آموزه تقدم عقل عملی آموزه تقدم امر انتزاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۹۹
هایک به تأسی از ریکرت، محدودیت های ذهن را به رسمیت می شناخت و از این رو کلیت واقعیت را نامتناهی و در ساحت شناخت، دسترسی ناپذیر می دانست؛ بنابراین، شناخت با انتزاع یا صورت بندی مفهوم ممکن می شود. به عبارتی دیگر، شیوه انتزاع یا نحوه صورت بندی مفهوم، طریقه درک ما از جهان را روشن می کند. در این معنا، انتزاع یا صورت بندی مفهوم ضرورتی معرفت شناختی برای ممکن شدن شناخت است. با این فهم، سرچشمه اعتبار انتزاع یا صورت بندی مفهوم (به مثابه ضرورتی معرفت شناختی که معرفت علمی را ممکن می کنند)، نه واقعیت بیرونی و بالفعل بلکه نحوه درک واقعیت و صورت بندی مفهومی از آن است؛ بنابراین، ادعای ضرورت در معرفت علمی از نگاه ریکرت به تقدم عقل عملی و در اندیشه هایک به تقدم امر انتزاعی مشروط می شود. به تعبیری تدارک ضرورت معرفت شناختی مشروط به ضرورتی هنجاری می شود. نقطه اشتراک هایک و ریکرت برداشت هنجاری این دو از منشأ اعتبار است. برای ریکرت، ارزش های نظریِ عقل عملی منشأ اعتبار است، برای هایک قواعد انتزاعی چنین کارکردی دارد. بر اساس چنین برداشتی، مفهوم هنجاری ای مثل نظم مطلوب سیمایی ژانوسی می یابد؛ ازیک سو غایتی است که باید محقق شود و ازسویی دیگر موجودیتی که می توان آن را موضوع مطالعه توصیفی قرار داد. این مقاله، ضمن تبیین تقدم منطقی «امر هنجاری» بر توصیف یا مطالعه علمی نظم مطلوب در آرای هایک و اسلاف فکری او، محدوده های مطالعه علمی مفاهیم اخلاقی ای مثل نظم مطلوب را روشن می سازد که بعدها پشتوانه ای برای بسط مفاهیمی چون توسعه قرار گرفته اند.
۲.

تلفیق دیدگاه های وبر و دورکیم برای مطالعه باورهای دینی سازنده نظم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماکس وبر امیل دورکیم نظم اجتماعی باورهای جمعی امر قدسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۲
مقدمه و اهداف: نظم اجتماعی جامعه پیشامدرن، نظمی مرتبط با امر قدسی بود؛ به این معنا که این نظم می توانست مبتنی بر شریعت آسمانی، تحریف شده و یا از اساس غیرآسمانی باشد؛ اما درهرصورت با امر قدسی بی ارتباط نبود. بنابراین، بزرگان جامعه شناسی کوشیدند تا از طریق مطالعه جوامع پیشامدرن اولاً، منطق اجتماعی حاکم بر آنها را استخراج کنند و ثانیاً، در قبال مقایسه جامعه معاصر خویش با آنها، نسبت به شناسایی و برجسته سازی خصوصیات جامعه جدید اقدام نمایند. از این منظر، تبیین باورهای دینی جایگاهی ویژه در نظریه اجتماعی مدرن داشته و تعیین تکلیف دین، مهم ترین دغدغه جامعه شناسی قلمداد می شد. بدین ترتیب، در دیدگاه های آگوست کنت، به عنوان بنیان گذار جامعه شناسی، موضوعاتی مانند فلسفه، حکومت، مذهب، روحانیت، تعلیم وتربیت و... همگی با صفت اثباتی به چشم می خورد که نشانگر جهد وی برای جایگزینی امر اثباتی با امر دینی است. در میان جامعه شناسان کلاسیک، دیدگاه های وبر و دورکیم درباره جامعه شناسی دین از شهرت و اعتبار بالایی برخوردار است. وبر در مطالعات خود بر انواع عقلانیت، لزوم فهم کنش اجتماعی، اختیار و انتخاب انسان، و نقش تعیین کننده کاریزما تأکید می کند؛ درحالی که دورکیم بر عواطف و احساسات، لزوم مطالعه ظاهر رفتارها و پدیده ها، فشار هنجاری و اجبار اجتماعی، و نقش تعیین کننده مناسک متمرکز است. با توجه به ظرفیت ها و البته تفاوت های چشمگیر دیدگاه های وبر و دورکیم، ترکیب دیدگاه های آنها دستاوردهای بسیاری خواهد داشت و به عنوان مثال، اولاً، می تواند سبب رهایی جامعه شناسی از دیدگاه عاطفه گرایانی می شود که ضمن ارجاع به برخی دیدگاه های روان شناسی، مردم شناسی و روان کاوی معتقدند تفکر و باورهای مذهبی از حالات عاطفی ذهن سرچشمه می گیرند و ثانیاً، قادر است چهارچوب کارآمدی برای بررسی جایگاه دین در نظم اجتماعی پیشامدرن فراهم نماید. با این مقدمات، در ادامه این نوشتار می کوشیم ضمن طرح چهارچوب های روشی و بینشی وبر و دورکیم در زمینه تبیین باورهای دینی به دو سؤال زیر پاسخ بدهیم: الف) چگونه می توان دیدگاه های کاملاً متفاوت وبر و دورکیم را پیوند داد؟ ب) پیوند دیدگاه های وبر و دورکیم چه نتایج تحلیلی خواهد داشت؟ روش: در این مقاله از روش کتابخانه ای بهره برده شده است و ضمن رجوع به آثار اصلی وبر و دورکیم، کوشیده ایم تا هم زمان آثار مفسران قدیمی تر و عمدتاً آمریکایی، و نیز دیدگاه های نویسندگان جدیدتر و عمدتاً اروپایی را مورد توجه قرار دهیم؛ زیرا به نظر می رسد تصویر ساخته شده توسط نویسندگانی مانند هانس گرث و رایت میلز یا تالکوت پارسونز با نویسندگان کتاب «وبر؛ راهنمای کیمبریج» یا ریمون بودن تفاوت های قابل توجهی را نشان می دهد. نتایج: مطابق مطالعه صورت گرفته مهم ترین ظرفیت های مغفول بهره برداری از نظریه وبر عبارت اند از: 1. تأکید بر عقلانیت پذیری نامشهود در بستر تکامل گرایی پیچیده؛ 2. اخذ معنا به عنوان جوهره عقلانیت، کنش، خودآگاهی، آزادی و اخلاق انسانی. همچنین، اصلی ترین محدودیت های موجود در دیدگاه وبر را می توان در موارد زیر خلاصه کرد: 1. گرایش به فردگرایی روش شناختی و درنتیجه، غلبه نوعی نظرگاه شبه روان شناختی؛ 2. کانونی شدن معانی ذهنی و لاجرم، کم توجهی به کنش های سنتی مانند عادات، عرف و رفتارهای تقلیدی؛ 3. تبیین مجمل کاریزما در جامعه شناسی دین، در کنار حاکمیت نتیجه گرایی در تعریف رهبری سیاسی؛ 4. تقدم بخشی به اقتصاد در مطالعه تغییرات اجتماعی و عدم ارائه فرآیندی واحد پیرامون آن. در مقابل، چالش های بنیادی استفاده از نظریه دورکیم شامل موارد زیر است: 1. تفکیک امر ناسوتی و لاهوتی، به عنوان زمینه ساز خداپنداری جامعه؛ 2. نگرش منفی به عاملیت فردی، محوریت یابی مناسک جمعی و نادیده انگاری اختیار و عقلانیت انسان. به علاوه، کلیدی ترین امکان ترمیمی در دیدگاه دورکیم را می توان، برجسته سازی نمادها و مناسک مذهبی و نسبت آن با ظهور فرق انحرافی و سازوکارهای کنترلی دانست. بدین ترتیب، ایجاد پیوند میان دیدگاه های وبر و دورکیم مستلزم توجه به این مؤلفه ها می باشد: 1. گذر از تکامل گرایی تک خطی و پیامدهای روشی و بینشی آن در مطالعه ادیان گوناگون؛ 2. تخفیف ابعاد تنش آفرین تلفیق دو رویکرد، با میانجیگری نظریه های روان شناختی؛ 3. ترسیم زوایای عقلانی و غیرعقلانی کنش های عاطفی و سنتی. با چنین مقدماتی، نتایج تحلیلی پیوند دیدگاه های وبر و دورکیم عبارت است از: 1. امکان مطالعه عقلانی باورها و رفتارها بدون ارجاع به نفع باوری و وهم گرایی؛ 2. ایجاد توازن در مطالعه دین به مثابه منبع تغییر و ثبات جوامع؛ 3. برقراری تناسب میان ایده های ساخت مناسک و پرورش شخصیت (سیاستمدار و تیپ های شخصیتی) در امتدادیابی ادیان؛ 4. بسط اخلاق اعتقادی و بازشناسی دوگانه فعال ثابت قدم (اخلاق قهرمانی) و منفعل سؤال کننده (اخلاق نفع طلبی). بحث و نتیجه گیری: نظر به آنچه پیرامون چگونگی پیوند دیدگاه های وبر و دورکیم و نیز نتایج تحلیلی چنین پیوندی گفته شد بصیرت های بینشی و روشی وبر عبارت اند از: 1. کاریزما و ایده های او مهم ترین منشأ پیدایش دین است؛ 2. امکان حفظ، انتقال، انحراف و... قدرت کاریزمایی متصور است؛ 3. چنانچه ایده های کاریزما تبدیل به عنصر اصلی سازنده سبک زندگی جامعه نشود، نمی توان از پیدایش یک دین جدید سخن گفت؛ 4. یکی از عمده ترین راه های حفظ، انتقال یا انحراف ایده های کاریزمایی مربوط به افرادی است که در فرآیندهای اقتصادی - سیاسی پساکاریزما نقش داشته و منتفع می شوند؛ 5. در لحظه پیدایش کاریزمای عقلانیت، جایگاه تعیین کننده ای در گسترش ایده های کاریزمایی دارد؛ اما به تدریج عقلانیت ارزشی ناب و نوآورانه تبدیل به نوعی عقلانیت ارزشی گاه سنتی یا تقلیدی می شود؛ 6. عقلانیت ارزش شناختی که برانگیزنده کنش عقلانی - ارزشی است، مبدأ ترسیم اخلاق اعتقادی - ارزشی می شود؛ 7. در فقدان کاریزما و چه بسا در موقعیت های تعارض آمیز، امکان خلق اخلاق قهرمانی و نیز ظهور شخصیت - به مثابه کسی که کلیت زندگی اش را براساس عقاید خاصی بنا کرده و در لحظات ویژه ای این ارزش ها را به تمامیت می رساند - مهیا می شود؛ 8. کنش های سنتی و عاطفی، کنش هایی متکی بر رسوم، عادات و تقلید هستند که اگرچه دارای سطوح پایین تر عقلانیت هستند، اما قابل مطالعه اند؛ 9. تحول ادیان برپایه نوعی تکامل گرایی پیچیده در عقلانیت ارزشی- اعتقادی صورت می پذیرد؛ اما این امر، نافی تأثیرگذاری احتمالی ذی نفعان و شرایط اقتصادی و سیاسی نیست. بصیرت های ترمیمی دورکیم نیز عبارت اند از: 1. ریشه امور الزام آور فردی و جمعی (نظم اجتماعی) در نیرویی فراتر از تک تک انسان ها (امر قدسی) است؛ 2. در دوره های ثبات که از لحظه پیدایش عقاید مذهبی فاصله بسیاری پدید آمده است، عواطف و احساسات نقش مهمی در حفظ دین دارند و به واسطه نمادها و مناسک جمعی دینی، تقویت و بازتولید می شوند؛ 3. چنانچه نمادها و مناسک، دستخوش تعابیر و تفاسیر دلخواهانه قرار گیرند، امکان شکل گیری فرقه های جدید افزایش می یابد و چه بسا بدعت در اصول دین سبب زیر سؤال رفتن اساس عقاید دینی بشود؛ 4. هر دینی، سازوکارهای ویژه ای برای کنترل درونی و بیرونی (حفظ) عقاید و مناسک خویش دارد و نمی تواند نسبت به تضعیف و انکار آراء و آیین های خود بی تفاوت باشد؛ 5. همواره صورت هایی از ایجاد دین فردی، دهری گری (افراد زندیق) و قانون گذاری (بدعت آوری) شخصی وجود دارد که بی ارتباط با دین جمعی نیست؛ 6. تقاضای مردم از جادوگر بیش از آنکه در چهارچوب رهاوردهای مرسوم دین جمعی باشد، ناظر به رفع نیازها و خواسته های شخصی است. بدین ترتیب، می توان گفت: اگر رویکرد بینشی و روشی وبر به واسطه طرح مفاهیم عقلانیت، کاریزما و اختیار، ظرفیت قابل قبولی برای شناخت پویایی شناسی دین دارد، دیدگاه دورکیم ازطریق طرح مفاهیم احساسات، مناسک و اجبار، ظرفیت بالایی به منظور مطالعه ایستایی شناسی دین دارد.
۳.

تبیینی دیگر پیرامون اندیشه پیشرفت با نقدی بر نقش «کار جمعی» نزد انسان نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقسیم کار تفکیک کار انسان غیر مدرن انسان مدرن مدرنیته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۸۷
در این مقاله تلاش شده از منظری غیرمدرن به بررسی یکی از نظریات مدرن کلاسیک در حوزه جامعه شناسی پرداخته شود تا قوت این منظر تازه نضج یافته در برابر نظریات معتبرجامعه شناسی محک زده شود. به همین منظور نظریه تقسیم کار اجتماعی دورکیم برای بررسی برگزیده شده است. روشی که در این مقاله برگزیده شده بررسی فرانظری یک نظریه است. اگر چه از این منظر می توان ابعاد مختلف یک نظریه را مورد بررسی قرار داد ولی در اینجا برای تمرکز بیشتر بر مقایسه میان دو منظر غیر مدرن مدرن و مدرن، موضوع همبستگی اجتماعی از منظر تقسیم کار اجتماعی مورد بررسی واقع شده است. ضمن این مقاله ابتدا موضوع تقسیم کار اجتماعی از دو منظر غیر مدرن و مدرن شرح داده شده و سپس نشان داده می شود که با توجه به واقعیات زندگی انسان غیر مدرن، وی ترجیح می دهد به جای تقسیم کار از تفکیک کار بهره ببرد. در نهایت دیده خواهد شد که تقسیم کار حتی در زندگی انسان مدرن نیز اثری بیش از وابستگی اجتماعی بر جای نمی گذارد و انسان مدرن برای دست یابی به همبستگی اجتماعی نیازمند اعمال تغییرات اساسی در شیوه زندگی جمعی خویش می باشد.
۴.

انقلابات؛ ظهور جمعی امر قدسی و تأسیس نظم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غلیان جمعی تجربه قدسی کاریزما انقلاب نظم اجتماعی میل رستگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۳۱۴
انقلاب های کبیر، در تعبیری کلی و خارج از مناقشات نظری به عنوان دگرگونی های بزرگ و تغییرهای بنیادینی شناخته می شوند که نظم اجتماعی پیشین را از میان برده و نظم جدیدی را بنیان گذاری می کنند. در پاسخ به این مسئله که چگونه این تغییر و دگرگونی و نظم یابی ممکن می شود نظریات مختلفی در حوزه علوم اجتماعی بیان شده است. اولین صورت بندی ها از چگونگی نظم یابی جامعه به واسطه نظریه پردازان قرارداد اجتماعی و سپس اقتصاددانان سیاسی انجام گرفت. پرسش هابزی، اما در مرکزیت تمامی بررسی ها قرار دارد؛ چگونه امکان دارد که افرادی با امیال متفاوت یک جامعه را تشکیل بدهند، چگونه ممکن است خواست های متفاوت بدنمندی واحدی را ممکن کنند؟ جامعه شناسی با صورت های متفاوت قراردادگرایی که امر اجتماعی را به وسیله امری خارج از منطق اجتماع تحلیل می کردند مخالفت کرد؛ جامعه شناسی پرسش از نظم اجتماعی را درون مناسبات جمعی انسان ها بررسی کرد؛ دورکیم در پاسخ به این مسئله از تجربه جامعه به عنوان عنصر پیونده دهنده ارزشی نام می برد و وبر کاریزما را به عنوان ارزش گذاری می داند که افراد از طریق تسلیم یا ایمان به کاریزما با یکدیگر پیوند برقرار می کنند. مفاهیمی مانند امر قدسی، غلیان جمعی، جوش وخروش جمعی، کاریزما و خلسه های جمعی در دورکیم و وبر با یکدیگر همپوشانی دارند که امکان فهم تغییرات بزرگ اجتماعی به واسطه ترکیب این مفاهیم را مهیا می کنند. ازآن جهت که انقلاب ها رخداد دگرگون کننده و نظم بخش حیات اجتماعی هستند؛ از طریق تحلیل وضعیت و ماهیت انقلاب ها می توان به پرسش چگونگی شکل گیری نظم اجتماعی پاسخ داد.
۵.

بررسی روش «تاریخ نگاری ایده ها»ی آرتور لاوجوی در متن منازعات روش شناختی تاریخ اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۲۳ تعداد دانلود : ۷۴۹
تاریخ اندیشه طی سده اخیر موقعیت خود را به مثابه یک دیسیپلین یا حوزه مطالعاتی متمایز تثبیت کرده است. به تبع این امر، توجه به مباحث روش شناختی این حوزه مطالعاتی نیز گسترش یافته و مجموعه ای از منازعات روشی را برانگیخته است. عمده ترین منازعات روش شناسی حول مباحثی چون متن و زمینه، مطالعه طولی و عرضی و نیز مسئله عینیت در جریان است. در این مقاله، کار تاریخ نگار آلمانی تبار آمریکایی، آرتور لاوجوی، در بستر این مباحث روش شناسی تاریخ اندیشه مورد توجه قرار می گیرد. او که به واسطه طرح روش «تاریخ ایده ها» در محافل علمی و دانشگاهی شناخته می شود، به رویکرد متن گرا و علاقه مند به مطالعات طولی در تاریخ اندیشه تعلق دارد. بنای رویکرد روشی او بر دو ستون اصلی بنا شده است: نخست، مفهوم «واحد-ایده» که عبارت از ایده های بنیادینی است که دکترین ها و نظریه ها از ترکیب آنها ساخته می شوند و دیگر تأکید بر مطالعه تحول ایده ها در بستر میدان ها و حوزه های مختلف فکری بدون توجه به مرزها و دیوارهای تخصصی و رشته ای
۶.

بررسی تاریخی چگونگی تطور معنایی مفهوم «ملّت» از فهم دینی به درک تجددی در آستانه نهضت مشروطه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ملت نظام ملت عصر تنظیمات عثمانی ملت گرایی قاجاریه تجدد مشروطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۴ تعداد دانلود : ۸۱۴
این مقاله به بررسی چگونگی تحول معنایی مفهوم «ملت» در آغاز آشنایی ایرانیان با منظومه فکری تجدد می پردازد. «ملت» در متون و ادبیات سنتی به معنای «دین» و مذهب است، اما در آغاز آشنایی ایرانیان با تجدد، جایگزین مفهوم «nation» به معنای اصالت اراده افراد خودآگاه دارای حقّ شد که اساساً مفهومی غیردینی و حتّی ضدّدینی است. مقاله نشان می دهد که سه عامل اصلی زمینه ساز این جایگزینی بوده اند: نخست رخدادهای سیاسی و اجتماعی شتابان میانه دوره قاجار که سبب شد «ملت» افزون بر دین، بر علمای دینی و پیروان دین نیز اطلاق شود و در نتیجه پیوند خوردن با دینداران به جای دین، یک گام به مفهوم تجددی فردمحور nation نزدیک شود؛ دوم، نظر گروهی از روشنفکران نخستین مبنی بر این که اگر اندیشه های جدید در قالب مفاهیم دینی و سنتیِ مورد پذیرش جامعه مذهبی ایران مطرح شود با مقاومت کمتری روبه رو شده و راه گسترش تجدد هموارتر خواهد شد. از این رو، آگاهانه بر مفهوم «ملت» تأکید شد؛ زیرا برای ذهن ایرانیان آشنا و مأنوس بود؛ و سوم حضور فراگیر گروه های مختلف نخبگان ایرانی در امپراتوری عثمانی که در کشمکش با اندیشه جدید nationalism قرار داشت و به ویژه «نظام ملت» آن در حال تحول به «ملت عثمانی» و «ملت اسلام» و «ملت توران» و «ملت ترک» بود. ادبیات مفهومی و شیوه های بیانی نخبگان عثمانی در عصر تنظیمات به فضای عمومی ایران وارد شد. برای انجام این تحقیق از اسناد و متون تاریخی، اشعار و فتاوا و رساله های دوره میانی قاجاریه استفاده شده است.
۷.

مفهوم سازی گفتمانی جنبش دانشجویی در ایران (مطالعه موردی دفتر تحکیم وحدت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آستانه های صورت بندی صورت بندی گفتمانی کنش های کلامی و غیرکلامی گزاره گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۴ تعداد دانلود : ۵۰۳
هدف این مقاله آن است که با اتکا به نظریات گفتمانی فوکو و استفاده از ظرفیت های دیرینه شناسانه و برخی از امکانات تبارشناسانه وی و نیز با اتخاذ سطح تحلیل گفتمانی در فهم سنت و تجدد و نسبت میان آن ها، به مفهوم سازی و دوره بندی گفتمانی دفتر تحکیم وحدت از آغاز شکل گیری تاکنون بپردازد و افزون بر مشخص نمودن ویژگی های گفتمانی هر دوره از حیث نسبت با گفتمان سنتی و تجددی، نشان دهد که در هر دوره چه نوع صورت بندی گفتمانی در دفتر تحکیم صورت گرفته و این صورت بندی ها تا کدامین آستانه پیش رفته اند. در این مسیر، روش دیرینه شناسانه فوکویی و استراتژی های روش شناختی وی مبنای کار قرار گرفت و پس از تعیین گزاره ها (کنش های کلامی و غیرکلامی مؤثر) به عنوان جامعه آماری، نمونه گیری هدفمند تا آنجا ادامه یافت که به اشباع رسید و داده های برآمده از نمونه های جدید، چیزی بر اطلاعات پیشین ما نیفزود. با توجه به چنین مبنای نظری و روشی ، مشخص شد که پنج دوره «تطور از گفتمان روشنفکری دینی به گفتمان اسلام ناب»، «بازتولید گفتمان اسلام ناب»، «تطور از گفتمان اسلام ناب به سمت گفتمان روشنفکری دینی»، «تطور از گفتمان روشنفکری دینی به گفتمان تجددی و تشدید نقاط تفرق گفتمانی» و «صورت بندی و تعمیق دو گفتمان متعارض (گفتمان مدرن و اسلام ناب) در دو تحکیم وحدت مجزا» را می توان از هم جدا نمود.
۱۰.

«عبدالرحمن ابن خلدون» و مفسّران: بررسی آراء طه حسین، محسن مهدی و سید جواد طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۲۲۱
کتاب «مقدمه» ابن خلدون بیش از دویست سال است که به طور جدی مورد توجه جامعه شناسان، شرق شناسان، تاریخ نگاران و متفکران مسلمان قرار گرفته است. مفسران ابن خلدون کوشیده اند تا اندیشه ی او را در برخی قالب های از پیش موجودی نظیر سنت فلسفی و سیاسیِ افلاطونی-ارسطویی، قوم گرایی و یا جامعه شناسی متجدد کُنتی طبقه بندی کنند. چنین طبقه بندی هایی، بیش از آن که فروکاستن محتوای «مقدمه» به جامعه شناسی پوزیتیوِ کنتی یا مشارکت هایی در علوم دوره ی میانه باشد، ساختار محتوای درونیِ «مقدمه» را که بعضاً در تعارض با چنین دیدگاه هایی است، نادیده می گیرد. در این مقاله سه نمونه از دیدگاه های مفسران مشهور ابن خلدون را که وجوه معرفتی، جامعه شناختی و تاریخی «مقدمه» را موردتوجه قرار داده اند، نقادانه مورد توجه قرار داده ایم. مقاله نشان می دهد که هر یک از این تفاسیر مبتنی بر چه پیش فرض هایی، اجتهاد را بر نصّ مقدم می دارند. سید جواد طباطبایی در راستای پروژه ی زوال اندیشه ی سیاسی در جهان اسلام، تلاش فکری ابن خلدون را ناکافی دانسته و به زعم ما با مهندسیِ معکوس تاریخ، به داوری مبانی معرفت شناختی «مقدمه» نشسته است. محسن مهدی و طه حسین نیز که هر یک شهرت جهانی دارند، از جانب فلسفه ی کلاسیک اسلامی و ناسیونالیسمِ عربی به سراغ «مقدمه» رفته اند و وجوهی از حقیقت آن را، به بهای نادیده گرفتن وجوه دیگر، روشن کرده اند.
۱۱.

اسلام گرایی در کردستان و چالش های ناسیونالیسم کردی و واگرایی؛ علل و زمینه ها (نمونة موردی: تطورات گفتمان مکتب قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل انتقادی گفتمان نظریه گفتمان مکتب قرآن ناسیونالیسم کردی و واگرایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
تعداد بازدید : ۱۵۳۳ تعداد دانلود : ۱۷۱۸
این مقاله می کوشد تا در پرتو نظریه دیرینه شناسانه فوکو، به تحلیل تطورات گفتمانی مفهوم شهروندی، از صورت کلاسیک آن به صورت متکثر و حساس به نیاز گروه های خاص، پرداخته و موانع «امکان شهروندی» پنج گروه اجتماعی خاص را مورد بررسی و طبقه بندی مجدد قرار دهد. همچنین تلاش شده در هر مورد، راهکارهای رفع «امتناع» شهروندی با توجه به مباحث نظری و تجربیات جهانی ارائه شود. تطور مباحث نظری انتقادی و تحولات نهادی شهروندی از یک سو و ایجاد نهادها، گرایش ها و مبانی نظری مستقل علوم اجتماعی در مورد گروه های خاص از دیگر سو، باعث تجدیدنظر در درک ما از شهروندی بر مبنای حقوق گروه های اجتماعی «خاص» شده است. دلایل مشترکی برای حذف کامل یا نسبی گروه های خاص مورد بررسی از حیطه شهروندی وجود دارد، مانند عدم موازنه حقوق و مسئولیت های شهروندی در میان این گروه ها، عدم دسترسی آنان به سپهرهای اجتماعی به معنای عام و دوری نسبی آنان از بازار کار.
۱۲.

علوم اجتماعی قاعده مدار است یا قانون مدار؟ (بازخوانی آراء علامه محمدحسین طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۵۱
«قانون مدار» یا «قاعده مدار» بودن عرصهٔ اجتماعى، یکى از مسائل بنیادى جامع هشناسى است که توجه بسیارى از متفکران کلاسیک، از جمله وبر و دورکیم و مارکس و نیز نظریه پردازان معاصر نظیر هابرماس و گیدنز و باسکار را به خود، مشغول کرده است. نوع مواضع اتخاذشده، در قبال این موضوع دوگانه، تبعات زیادى براى صورتبندى و تفکر اجتماعى و بالتبع، تغییرات اجتماعى به دنبال داشته است؛ چه آنکه پذیرش هریک از این شقوق، «چیستى» (هستی شناسى) پدیده هاى اجتماعى را به گونه اى خاص تصویر می کند. دیگر آنکه، از آن مسیر، بر معرفت شناسى و روش شناسى جامعه شناختى و نیز بر موضوعاتى نظیر میزان عاملیت و کنشگرى انسان و امکانات تغییر اجتماعى تأثیر می گذارد. اگرچه این بحث، در ادبیات موجود علوم اجتماعى، با تأملات اصحاب هرمنوتیک و تاریخ گرایان آلمانى و در دوران اخیر، با آرى آراء ویتگنشتاین دوم، و به صورت خاص به ویژه با نظریات پیتر وینچ گسترش یافته است، .اما در ایران، نیز، از خلال تأملات فلسفى علامه محمدحسین طباطبایى، نیز می توان این بحث را پیگیرى نمود و با ادبیات موجود در این زمینه مقایسه نمود کرد. در مقاله حاضر، برخى آثار علامه طباطبایى درزمینه چیستى پدیده هاى اجتماعى را بررسى می کنیم. همچنین، نوع نگاه و نظام استدلالى علامه طباطبایى دربارهٔ موضوع قاعده مدارى و قانون مدارى در عرصهٔ اجتماعى را در افق مباحث جدید جامعه شناسى، مشخص مى کنیم؛ سپس نشان می دهیم که این نظریات چه تبعاتى براى علوم اجتماعى به همراه خواهد داشت. روش کاربردى، در این پژوهش، مطالعهٔ کتابخانه اى و تحلیل درون متنى است. طباطبایى «اجتماعیات» را جزئى از «اعتباریات» دانسته و بر این اساس، عرصه اجتماعى را قاعده مدار می داند و علوم اجتماعى را به «دلیل کاوى» رهنمون می سازد؛ اما تمام موضوعات و مسائل علوم اجتماعى و جامعه شناسى را به «قاعده کاوى» تقلیل نمی دهد. او معتقد است اعتباریات، ازسویى، ریشه در «حقیقیات» دارد و لذا با علوم اجتماعى می توان بسترهاى حقیقى در شکل گیرى اعتباریات اجتماعى را به روش «علت کاوانه» بررسى کرد. ازسوى دیگر، این اعتباریات طى مکانیزمى علی آثار حقیقی به دنبال دارد که باز هم به کمک علوم اجتماعى، بررسى علت کاوانه آن ممکن است. بر این مبنا، طباطبایى تصویرى توأمان قاعده مدار و قانون مدار از علوم اجتماعى ارائه می دهد که در دوران معاصر، در آراء برخى متفکران نیز صورتبندى شده است.
۱۳.

تبیین گفتمانی تبدیل شدن زنان به موضوع سیاست گذاری های رسمی در دوره رضاخان (با تاکید بر نظریه نژادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ازدواج کشف حجاب نوسازی رضاخان گفتمان ملت گرایی باستان گرا نظریه نژادی سیاست گذاری اجتماعی آرتور گوبینو آمیزش نژادی زن در مقام متولدکننده زن در مقام مادر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۳۱۷
این مقاله درصدد است تبیین نماید چرا زنان به موضوع سیاست گذاری های رسمی در دوره رضاخان بدل شدند؟ پاسخ این پرسش در منطق گفتمان خاص این دوره یعنی «ملت گرایی باستان گرا» است. این گفتمان متکی بر یک نظریه نژادی است و به ویژه، مسایل و موضوعات اجتماعی و فرهنگی بر همین اساس فهم می شود. در فاصله انقلاب مشروطه و شکست حکومت برآمده از آن تا روی کار آمدن رضاخان، بر مبنای راهبرد «استبداد منور»، این باور در میان نخبگان سیاسی و نیروهای اجتماعی ملت گرا تقویت شد که راهبرد پیشرفت و نوسازی جامعه ایران، اصلاح «طبیعت فاسد» مردم ایران است. روشن است که در چارچوب گفتمان ملت گرایی باستان گرا، اصلاح طبیعت ایرانیان، جز از طریق اصلاح نژادی آنها ممکن نیست. «ازدواج»، اصلی ترین نقطه تمرکز در این راهبرد است و زنان، به عنوان یکی از طرفین ازدواج، هم در مقام متولدکننده فرزندان و هم در مقام مادر و مربی نسل جدید ایرانی، جایگاه ویژه و ممتازی نزد ملت گرایان باستان گرا پیدا کردند. از این رو مخاطب بخش عمده ای از سیاست گذاری های اجتماعی حکومت و نخبگان ملت گرا، «زنان» بودند که شاخص ترینِ آنها قانون «کشف حجاب» است
۱۵.

تأمل در تعلم ما: بازخوانی نحوه آشنایی ما با علوم اجتماعی

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۶ تعداد دانلود : ۸۷۸
دکتر حسین کچویان را شاید بیشتر از هر چیز دیگری با آثارش بتوان معرفی کرد: نقد نظریه پایان ایدئولوژی، میشل فوکو و دیرینه شناسی دانش، کندوکاو در ماهیت معمایی ایران، جهانی شدن و حتی ترجمه هایی چون علم و جامعه شناسی معرفت، روشنفکران و شکست پیامبری. اما این همه، معرف مدیر گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیست. وی که دانش آموختهی دانشگاه تهران، تربیت مدرس و منچستر انگلیس است، مدت زمانی را نیز از محضر دکتر «حائری یزدی» و«آیت الله جوادی آملی » بهره برده است. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، این روزها به سبب بحث هایی که در حوزهی فلسفهی علوم اجتماعی مطرح میکند، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. عصر یک روز چهارشنبه در اتاق مدیر گروه جامعه شناسی واقع در طبقهی پنجم دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران پای صحبت های ایشان نشستیم تا از علوم اجتماعی و وضعیت تاریخی آن در جامعهی ایرانی بگویند.
۱۹.

نظریه جهانی‏شدن ترکیبی مسأله‏ساز از دو کلان ـ روایت تاریخ تجدد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجدد فرهنگ جهانی شدن نظریه جهانی شدن نظریه ترقی نظریه جامعه بعد صنعتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۶ تعداد دانلود : ۸۶۸
نظریه جهانیِ جهانی شدن معضلات بی شماری دارد که با وجود تلاش های نظری گسترده و تقریبا بی سابقه برای حل و فصل آن ها همچنان گشوده ناشده باقی مانده است. اما تاکنون کمتر به این اندیشیده شده که این معضلات از چه ناحیه ای به وجود آمده است. این مقاله اساسا بر این نکته مغفول تمرکز داشته و می کوشد بعدی مهم از آن را روشن سازد. مقاله می کوشد نشان دهد که ریشه تمامی مشکلات این نظریه، به تلاش آن برای ترکیب دو دسته روایت های متضاد یا متناقض از غرب معاصر بر می گردد. اما از آن جهت که از این دو روایت اولی یعنی نظریه پسامدرنیسم روایت بحران غرب و دیگری یعنی نظریه جامعه بعد صنعت گرایی روایت پیشرفت غرب می باشد، مشکل موجود در این ترکیب صرفا جنبه روش شناسانه و معرفت شناسانه ندارد بلکه به ابهام و تناقض های تاریخی موجود در غرب کنونی یا تجدد خالص برمی گردد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان