احمد علیپور

احمد علیپور

سمت: دانشیار
مدرک تحصیلی: استاد گروه روانشناسی دانشگاه تهران و پیام نور

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۵۳ مورد.
۱۰۱.

اثربخشی رفتار درمانی شناختی متمرکز بر اصلاح سبک زندگی در بهبود علائم حیاتی و بهزیستی روانشناختی بیماران کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانشناختی بیماران کرونر قلبی رفتار درمانی شناختی متمرکز بر اصلاح سبک زندگی علائم حیاتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۴ تعداد دانلود : ۹۴۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتار درمانی شناختی متمرکز بر اصلاح سبک زندگی در بهبود علائم حیاتی و بهزیستی روانشناختی بیماران کرونر قلبی انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی بود. طرح پژوهشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران قلبی عروقی شهر تبریز در سه ماهه اول سال 1393 بود. نمونه بیماران پژوهش را، 40 نفر از بین افراد مبتلا به بیماری قلبی عروقی که از فروردین تا خرداد سال 1393 به بیمارستان مدنی تبریز مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. در این پژوهش ابتدا از نمونه گیری هدفمند استفاده و سپس از نمونه گیری تصادفی برای جایگزینی در گروههای آزمایش و کنترل استفاده شد. گروه آزمایشی با رفتار درمانی شناختی متمرکز بر اصلاح سبک زندگی به مدت هشت جلسه آموزش دیدند. از هر دو گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. ابزار تحقیق، پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی و پرسشنامه علایم حیاتی بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه کنترل و آزمایش از نظر بهبود علائم حیاتی و بهزیستی روانشناختی تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد روش رفتار درمانی شناختی متمرکز بر اصلاح سبک زندگی در بهبود علائم حیاتی و افزایش بهزیستی روانشناختی بیماران کرونر قلبی موثر است.
۱۰۲.

مقایسة سلامت روانی والدین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی با والدین کودکان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۰۴.

عزت نفس آشکار و ناآشکار پیش بینی کننده عملکرد قلبی عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضربان قلب فشارخون عزت نفس آشکار عزت نفس ناآشکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۸ تعداد دانلود : ۸۶۲
زمینه: مطالعه عزت نفس یکی از فراوان ترین روش های مطالعه تفاوت های فردی در روانشناسی است. نظریه ارتباط میان عزت نفس و عملکرد قلبی عروقی متکی بر این موضوع است که عزت نفس می تواند برای افراد، احساساتِ توأم با ایمنی در مواجهه با تهدید و استرس فراهم آورد. هدف: هدف از اجرای تحقیق حاضر بررسی ارتباط میان سطوح عزت نفس آشکار و ناآشکار با ضربان قلب، فشار خون سیستولیک و فشارخون دیاستولیک به عنوان شاخص های قلبی عروقی بود. روش: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود که بر روی 320 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی انجام شد. عزت نفس آشکار و ناآشکار آزمودنی ها به هنگام ورود به آزمایشگاه اندازه گیری و سپس فشار خون و ضربان قلب آن ها اندازه گیری و ثبت شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون نشان داد میان عزت نفس آشکار و شاخص های عملکرد قلبی عروقی در هر سه مورد همبستگی منفی معنی دار (01/0> P) وجود دارد. تحلیل رگرسیون دادها نشان داد عزت نفس آشکار و ناآشکار توانستند فشار خون سیستولیک و ضربان قلب را در سطح معنی داری پیش بینی کنند. در هر دو زمینه، عزت نفس ناآشکار توان پیش بینی کنندگی بیشتری نسبت به عزت نفس آشکار داشت. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد عزت نفس پایین در سطح معنی داری می تواند پیش بینی کننده ضربان قلب و فشارخون بالا و برعکس، عزت نفس بالا می تواند پیش بینی کننده ضربان قلب و فشارخون پایین باشد.
۱۰۶.

مقایسة اثر تنیدگی زایی محاسبة ذهنی و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک بر تغییرات کورتیزول بزاقی در دختران دانش آموز دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کورتیزول بزاقی تنیدگی محاسبه ذهنی تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۷ تعداد دانلود : ۶۰۳
تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک یکی از عوامل مهم زمینه ساز تنیدگی در دانش آموزان به حساب می آید که پیامد های روانی ـ فیزیولوژیکی مختلفی دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسة آثار تنیدگی زایی محاسبة ذهنی (جمع بندی متوالی اعداد بدون استفاده از قلم، کاغذ، و ماشین حساب) و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک (تعارضی که بر اثر خواندن واج های فارسی نگارش شده به حروف انگلیسی در زمینة شناسایی کلمه، تداعی واژگانی و معنایی آن پدید می آید)، بر فعالیت محور هیپوتالاموس ـ هیپوفیز ـ آدرنال (تغییرات کورتیزول بزاقی) در دانش آموزان است. در این بررسی، 30 دانش آموز دختر از یک دبیرستان در منطقة 5 آموزش و پرورش شهر تهران به صورت نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. پس از اطمینان از سلامت جسمی و روانی، آن ها به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک (آزمون خواندن متن پینگلیش) و گروه دوم محاسبة ذهنی (آزمون PASAT) را انجام دادند. نمونه های بزاقی در هر دو گروه 3 بار (قبل از آزمون، بعد از آزمون، و 15 دقیقه بعد از آزمون) گرفته شد و میزان کورتیزول بزاقی در آزمایشگاه با روش الایزا تعیین گردید. یافته ها: دو تکلیف محاسبة ذهنی و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک در تغییر میزان متغیر وابسته (کورتیزول بزاقی) در سه نوبت تفاوت معناداری ندارند (05/0>P)؛ تغییرات شاخص فیزیولوژیک در دو گروه آزمایشی بیان گر افزایش کورتیزول بزاقی پس از هر دو آزمون است. نتیجه گیری: محاسبة ذهنی و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک، به مثابة منابع تنیدگی زایی، کورتیزول بزاقی را در دختران دانش آموز دبیرستانی افزایش می دهند و افزایش در دو گروه یک سان است.
۱۰۷.

بررسی اثرات سایکوفیزیولوژیک استرس آزمون استروپ بر مقادیر کورتیزول بزاقی، نبض و فشار خون دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کورتیزول بزاقی استرس آزمون استروپ نبض فشارخون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۱ تعداد دانلود : ۸۶۴
هدف: هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثر آزمون استروپ بر مقادیر کورتیزول بزاقی، نبض و فشارخون در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر ایلام بود. روش: حجم نمونه شامل 20 نفر و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. شرکت کننده ها به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در معرض آزمون استروپ قرار گرفت، سپس نمونه ی بزاق، نبض و فشارخون شرکت کننده ها دو بار یعنی یک بار قبل و یک بار بعد از اجرای آزمون استروپ گرفته شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که بین دو گروه استروپ و کنترل از لحاظ کورتیزول بزاقی در سطح 05/0P< تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که تفاوت نبض و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک بین دو گروه استروپ و کنترل از لحاظ آماری در سطح 05/0 P< معنی دار است. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که آزمون استروپ به عنوان یک منبع استرس زا با تحریک محور HPA و SAM باعث افزایش کورتیزول بزاقی، نبض و فشارخون در دانشجویان شده است.
۱۱۱.

نقش واسطه ای افسردگی در رابطه بین دلبستگی و سبک فرزندپروری با چاقی و اضافه وزن دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۱۲.

مقایسه شیوع دست برتری در مقاطع تحصیلی دانشگاهی: تفاوت های جنسیتی و آثار علمی- پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دست برتری تفاوت جنسیتی مقطع تحصیلی اثر علمی- پژوهشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۱ تعداد دانلود : ۶۷۹
به منظور بررسی شیوع دست برتری در مقاطع تحصیلی دانشگاهی، نمونه ای 683 نفری (519 زن و 164 مرد) با میانگین سنی 7/26 و دامنه سنی 70-18 سال از دو دانشگاه دولتی و آزاد که هر سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری داشتند، با روش خوشه ای- تصادفی انتخاب شدند و با آزمون دست برتری ادینبورگ (علی پور و آگاه هریس، 1386) مورد سنجش قرار گرفتند. درصد شیوع چپ دستی در کارشناسی 6%، کارشناسی ارشد 05/7% و دکتری 9% بود که نشان می دهد در مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری شیوع چپ دست برتری افزایش می یابد. تحلیل نتایج نشان می دهد که اختلاف میزان شیوع چپ دست برتری در دوره کارشناسی با میزان شیوع چپ دست برتری در جامعه کلی (10 درصد) معنادار است (32/2=01/0α و30/4zp=)، ولی با دوره کارشناسی ارشد و دکتری تفاوت معنادار ندارد. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میزان دوسوتوانی در دوره دکتری و کارشناسی تفاوتی ندارند، اما نسبت آن در دوره کارشناسی ارشد در زنان بیشتر از مردان است. مقایسه نسبت های راست برتری کامل در دو جنس صرف نظر از جهت برتری، نشان داد که درصد جانبی شدن در مردان بیشتر است، اما نسبت های چپ دست برتری کامل، چپ دست برتری و راست دست برتری نسبی در میان آنان تفاوت معنادار ندارند. نتایج نشان داد که بیشتر مشکلات زیستی- روانی مربوط به افراد دوسوتوان دوره کارشناسی ارشد است که به گونه معنادار بیشتر از سایر طبقات دست برتری در مقاطع مختلف است و این نیز مربوط به زنان است. سنجش آثار علمی- پژوهشی در طبقات دست برتری به تفکیک زنان و مردان دوره دکتری که هیأت علمی دانشگاه نیز بودند، نشان داد که آثار علمی- پژوهشی مردان راست دست برتر به گونه معنادار بیشتر از سایر طبقات دست برتری و زنان است. در یک جمع بندی نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که شیوع چپ دستی در مقاطع بالاتر افزایش می یابد و آثار علمی- پژوهشی راست دست های مرد بیشتر است.
۱۱۳.

تعامل سبک های شناختی با دست برتری در دانشجویان پیام نور: تلویحاتی برای طراحی روش تدریس در نظام آموزش از راه دور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دست برتری سبک های شناختی سبک شناختی عینی- متوالی سبک شناختی انتزاعی - تصادفی سبک شناختی عینی - تصادفی سبک شناختی انتزاعی - متوالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۴ تعداد دانلود : ۸۷۶
امروزه برای بررسی تفاوت های فردی افراد به سبک های شناختی آنان توجه بسیاری می شود. سبک شناختی، روشهای انفرادی یادگیرنده است که برای پردازش اطلاعات به هنگام یادگیری مفاهیم جدید مورد توجه قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های شناختی گریگوریک با دست برتری در دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور و ارائه راهکارهایی کاربردی در بهبود نظام آموزش از راه دور است، این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه سبکهای شناختی گریگوریک و پرسشنامه دست برتری ادینبورگ) استفاده شد، جامعه آماری این تحقیق دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور استان تهران با تعداد 17803نفر و حجم نمونه به روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی 200 نفر در نظر گرفته شد. به منظور تحلیل داده های به دست آمده علاوه بر روش های توصیفی میانگین و انحراف معیار متغیرها و نیز رسم نمودارهای لازم از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون های معنی داری مدل های چند متغیری ویکلز، پیلائی، هوتلینگ و رویز برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده رابطه معنی داری بین دست برتری با سبک شناختی عینی –متوالی،انتزاعی-متوالی و انتزاعی-تصادفی مشاهده شد. بدین صورت که در سبک شناختی عینی-متوالی زنان راست دست به طور معنی داری نمره بیشتری دریافت کردند، در سبک انتزاعی-متوالی زنان و مردان راست دست بطور معنی داری بالاتراز افراد چپ دست بودند، و در سبک انتزاعی-تصادفی مردان چپ دست به طور معنی داری نمرات بیشتری اخذ کردند که با پژوهش های پیشین همسو می باشد.
۱۱۴.

بررسی مقدماتی ویژگی های روان سنجی مقیاس ترجیح حروف الفبای نام (آی پی تی) برای سنجش عزت نفس نا آشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایی پایایی مقیاس حروف الفبای نام (آی پی تی) عزت نفس آشکار عزت نفس ناآشکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۱ تعداد دانلود : ۶۹۹
زمینه: مطالعه عزت نفس یکی از فراوان ترین روش های مطالعه تفاوت های فردی در روانشناسی است. در سال های اخیر در نتیجه گسترش «مدل فرایند دوگانه[1]» که هم بر اهمیت فرایندهای خودکار وهم بر فرایندهای تأملی تأکید می کند، مطالعات روانشناسی شناختی توجه خود را معطوف معرفی دو نوع عزت نفس آشکار[2] و عزت نفس نا آشکار[3] نموده است. هدف: هدف از اجرای تحقیق حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی (پایایی و روایی) مقیاس ترجیح حروف الفبای نام برای سنجش عزت نفس ناآشکار و انطباق آن با حروف الفبای زبان فارسی بود. روش: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود که بر روی نمونه ای 420 نفری (239 مرد و 181 زن) از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام شد. در مرحله اول پایایی مقیاس آی پی تی به روش دو نیمه کردن و آلفای کرونباخ و باز آزمایی به فاصله 14 روز بر روی 280 آزمودنی به دست آمد و در مرحله دوم به منظور بررسی روایی مقیاس آی پی تی، همزمان با اجرای آن، مقیاس های عزت نفس روزنبرگ، مقیاس عاطفه مثبت عاطفه منفی و مقیاس سلامت عمومی بر روی 140 آزمودنی اجرا شد. یافته ها: میزان همبستگی بین نمرات مقیاس آی پی تی به روش باز آزمایی 84/0 و ضرایب همسانی درونی آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن به ترتیب، 87/0 و 89/0 به دست آمد. همچنین همبستگی معنادار آی پی تی با مقیاس های سلامت عمومی (56/0)، عواطف مثبت (44/0)، عزت نفس روزنبرگ (30/0) و عواطف منفی (36/0-) نشان دهنده روایی همگرا و واگرای بالای مقیاس بود. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که روایی و پایایی مقیاس آی پی تی از شایستگی و کفایت لازم برای سنجش عزت نفس نا آشکار در جامعه ایرانی کردستان برخوردار است. با توجه به مناسب بودن شاخص های روان سنجی این مقیاس می توان گفت که این ابزار یک مقیاس مفید و مناسب برای ارزیابی عزت نفس نا آشکار در جوامع غیر بالینی است. همچنین تشابه نتایج گزارش شده در پژوهش حاضر با پژوهش های حاصل از زبان های خارجی حاکی از مناسب بودن برگردان زبان این مقیاس به فارسی است.
۱۱۵.

شیوع اختلال یادگیری ریاضی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال یادگیری ریاضی دوره ابتدایی همه گیری شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۴۸
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع اختلال یادگیری ریاضی در دانش آموزان دوره ابتدایی استان قم در سال تحصیلی 1386–1385 انجام شد. بدین منظور 3282 دانش آموز پایه های سوم، چهارم و پنجم ابتدایی مناطق هفت گانه آموزشی استان به روش نمونه برداری سهمیه ای انتخاب شدند و به آزمون های تشخیصی اختلال ریاضی (ملک پور، 1373؛ فرامرزی، 1375) پاسخ دادند. وضعیت بینایی و شنوایی دانش آموزان بر مبنای پرونده سلامت آنها بررسی و ماتریس های پیشرونده ریون (ریون، 1956 نقل از ازخوش، 1379) در مورد دانش آموزانی که نمره پایین تر از نقطه برش گرفته بودند، اجرا شد و بر این اساس دانش آموزان با نمره هوش پایین تر از هنجار یا دارای مشکل بینایی یا شنوایی از نمونه حذف شدند. یافته های پژوهش نشان دادند که شیوع اختلال یادگیری ریاضی در نمونه پژوهش با میزان شیوع گزارش شده در DSM-IV-TR تفاوت معنادار داشت و میزان شیوع آن در استان قم بالاتر از ملاک مورد نظر بود. میزان شیوع اختلال برحسب جنس تفاوت معنادار نداشت اما شیوع آن در مناطق مختلف آموزشی متفاوت بود: منطقه 4 با نواحی 1، 2، 3 و 6 تفاوت معنادار نشان داد و منطقه 1 با 6 متفاوت بود. استلزام های حاصل از نتایج پژوهش در رابطه با پیشگیری، ارزیابی و تشخیص اختلال و مداخله گری مورد بحث قرار گرفتند.
۱۱۶.

اثر تغییر محرک حسی بر ادراک زمان کودکان با و بدون بیش فعالی/نارسایی توجه در دیرش های زمانی مختلف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ادراک زمان بیش فعالی/نارسایی توجه تغییر حسی ارائه محرک دیرش زمانی تکالیف بازتولید زمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۲ تعداد دانلود : ۷۷۳
هدف: هدف مطالعه حاضرآزمودن اثر تغییر حسی در ارائه محرک بر ادراک زمان، در کودکان مبتلا و غیرمبتلا به بیش فعالی/نارسایی توجه، با استفاده از تکالیف بازتولید زمان در دیرش های زمانی مختلف است. روش: 15 کودک مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی از مراجعان یک مطب روانپزشکی اطفال در مشهد و 15 کودک غیرمبتلا از دو مدرسه در مشهد، با توجه به نتایج مقیاس کانرز فرم والدینی و مقیاس درجه بندی بیش فعالی /نارسایی توجه، انتخاب شدند و تکالیف بازتولید زمان را در سه تغییر حسی ارائه محرک (ارائه دیداری، ارائه شنیداری و ارائه دوگانه دیداری-شنیداری) و در 6 دیرش زمانی (36،24،18،12،6 و 48) کامل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثرات اصلی گروه و دیرش زمانی تکلیف (کاهش دقت عملکرد با افزایش طول مدت تکلیف) معنادار است، اما دقت عملکرد در ارائه های حسی مختلف تفاوت معناداری با هم نداشت. به علاوه تعامل بین گروه ودیرش زمانی تکلیف (یعنی افزایش اختلاف عملکرد بین دو گروه با افزایش دیرش زمانی تکلیف) تأیید شد، اما اثر تغییر حسی ارائه محرک در گروه بیش فعال از گروه عادی به طور معناداری بزرگتر نبود. نتیجه گیری: افراد مبتلا به بیش فعالی در بازتولید فواصل زمانی، از آزمودنی های غیرمبتلا کم دقت ترهستند و با دیرش زمانی بیشتر، اختلاف آن ها نیز بیشتر می شود. هم چنین عملکرد به طور معناداری تحت تأثیر تغییر حسی ارائه محرک قرار نگرفت و تفاوت بین دو گروه نیز در تغییر حسی معنادار نبود.
۱۱۸.

رابطه سبکهای یادگیری با غلبه طرفی مغز دانشجویان بمنظوراستفاده در طراحیهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک واگرا لبه طرفی مغز شیوههای درک شیوههای پردازش داده ها سبک همگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۴ تعداد دانلود : ۶۲۸
مهمترین هدف این پژوهش مطالعه و بررسی عوامل مرتبط با توفیق یادگیری دانشجویان مهندسی و پزشکی بود. به همین منظور، دو عامل سبک های یادگیری و غلبه طرفی (برتری نیمکره های مغزی) در دانشجویان دختر و پسر دراین دو رشته تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه ازنوع همبستگی بوده و پژوهشگر به مقایسه 178 نفر ازکل دانشجویان دختر و پسر مشغول 89 رشتههای پزشکی و مهندسی دو دانشگاه شیراز و علوم - به تحصیل در نیمسال نخست 88 پزشکی شیراز پرداخت. در این پژوهش از شیوه نمونه گیری خوشه ای استفاده شد و دانشجویان دو پرسشنامه استانداردِ سبک های یادگیری کُلب و غلبه طرفی مغز سیلبر را تکمیل نمودند. تحلیل SPSS وآزمون خی دو و با بکارگیری نرم افزار 17 t آماری داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون صورت گرفت. نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که دانشجویان دو رشته مهندسی و پزشکی از لحاظ شیوههای درک و پردازش داده ها با یکدیگر تفاوت دارند. همچنین، یافتههای مربوط به سبکهای یادگیری نشان دادند که دانشجویان رشته پزشکی بیشتر از سبک واگرا استفاده می کنند در حالی که دانشجویان رشته مهندسی گرایش بیشتری به سبک همگرا دارند. همچنین، در مقایسه شیوه های یادگیری دختران و پسران دانشجو نتایج نشان دادند که دختران شیوه تجربه عینی را بیشتر بکار میگیرند. در ارتباط با غلبه طرفی مغز بیشتر دانشجویان هر دو رشته تحصیلی از هر دو نیمکره مغز برای درک و پردازش اطلاعات استفاده می نمایند. همچنین، یافتهها حاکی از رابطه بین سبک یادگیری و غلبه طرفی، جنسیت و رشته تحصیلی میباشد

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان