محمدمهدی ذوالفقارزاده کرمانی

محمدمهدی ذوالفقارزاده کرمانی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه مدیریت دولتی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

طراحی سیستم توسعه فراگیر منطقه ای مبتنی بر عدالت اجتماعی (مطالعه موردی: مناطق مرزی ایران و پاکستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایداری محیطی توسعه فراگیر حکمرانی رشد اقتصادی عدالت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۲
مقدمه استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. این استان از فقیرترین و محروم ترین استان های کشور ایران است. بیشتر روستاهایِ استان فاقد امکانات رفاهی اولیه مانند لوله کشی، آب آشامیدنی و برق بوده. این منطقه از لحاظ تاریخی توسعه نیافته است، اگرچه منابع طبیعی قابل توجهی از جمله منابع گازی و معدنی زیادی دارد. منطقه مرزی ایران و پاکستان منطقه ای با اهمیت ژئوپلیتیکی است و مرز بین دو کشور را نشان می دهد. به دلیل حجم زیاد عقب ماندگی ها در این استان و انباشت آن در سالیان پیاپی، آموزش و پرورش این استان نیز از حیث شاخص های گوناگون آموزشی، اختلاف قابل توجهی نسبت به سایر استان های کشور دارد. ازحیث بیشتر شاخص های آموزشی کشور، سیستان و بلوچستان محروم ترین استان کشور است. این استان با موقعیت راهبردی خود از ظرفیت بالایی در کشاورزی، شیلات و ذخایر ارزشمند معدنی برخوردار است، اما به دلیل ناکافی بودن سرمایه گذاریِ بومی و عدمِ وجود نیروی انسانی ماهر، از حیث توسعه نسبتاً از سایر نقاط کشور عقب افتاده است. یکی از موانع دیگر که در استان های مرزی هر دو کشور وجود دارد، عدم قابلیت شهروندان برای ابراز نظر و مشارکت در خط مشی گذاری ها و تصمیم های دولتی است. بدون فراگرد سیاسی مؤثر و حکمرانی مؤثر توسعه فراگیر امکان پذیر نیست. سیاست جهانی و اولویت های حکمرانی باتحولات زیادی مواجه شده،دولت ها را تشویق کند تا در مدیریت چالش های توسعه فراگیر با یکدیگر همکاری کنند. از سوی دیگر، مشکلاتی وجود دارد که موانعی جدی در روابط ایران و پاکستان محسوب می شوند و بر توسعه فراگیر استان های مرزی دو کشور تأثیر می گذارند. هر دو کشور به دلیل عدم هماهنگی درباره سازمان های توسعه استان های مرزی و نگاه متفاوت مقامات کشور و همچنین، سایر کشورهای منطقه در حوزه توسعه های فراگیر با چالش های ویژه ای مواجه اند. نظریه پردازان، در سال های  1950 تا 1969 فراگرد توسعه را مجموعه ای از مراحل متوالی رشد اقتصادی می دانستند که همه کشورها باید آن را طی کنند. این اولین تحول در نظریه اقتصادی توسعه بود که در آن مقدار مناسب و ترکیب مناسب پس انداز، سرمایه گذاری و کمک های خارجی فقط موارد ضروری برای ظرفیت سازی در کشورهای توسعه یافته تلقی می شدند. در آن دوران، توسعه را مترادف با رشد اقتصادی عمومی و سریع می دانستند. مهم ترین انتقادی که به این نظریه ها وارد می شد، آن بود که ضعف ترتیبات نهادی در کشورهای درحال توسعه را نادیده می گرفتند. از زمان ظهور تعداد زیادی از کشورهای تازه استقلال یافته در سال های اولیه پس از جنگ جهانی دوم و تلاش گسترده این کشورها برای غلبه بر عقب ماندگی و فقرزدایی و در یک کلام دستیابی به «توسعه»، این مفهوم دستخوش تحولات گسترده ای شد. در این امتداد، شاید مهم ترین تحول، بسط مفهوم توسعه از رشد صرفاً اقتصادی به نوعی تحول ساختاری بود که ابعاد درآمدی و غیر درآمدی رفاه را بهبود می بخشد و پایداری و توزیع عادلانه را مدنظر قرار دارد. یکی دیگر از جنبه های توسعه، توسعه پایدار است که نیازهای زمان حالِ افراد را بدون به خطر انداختن توانایی نسل های آینده در برآوردن نیازهای خود برآورده می کند. توسعه پایدار که ابتدا بر جنبه های زیست محیطی توسعه متمرکز بود، امروزه معنای وسیع تری یافته و بر توسعه فراگیر و همه جانبه دلالت دارد. توسعه انسان محور که حدود سال 1980-1990 پدیدار شد، بر نقش قابلیت های انسانی تأکید دارد و توسعه را ثمره رشد توانایی های انسان می داند. در این رویکرد، علاوه بر اینکه انسان مهم ترین وسیله دستیابی به توسعه است، مهم ترین هدف توسعه نیز تلقی می شود. نظریه های توسعه فراگیر به ما کمک می کند تا به طور سامان مند درباره چگونگی سازماندهی تلاش های خود برای تسهیل دستیابی به توسعه فراگیر بیندیشیم. توسعه فراگیر را می توان با سه تحول تبیین کرد: نخست از منظر توزیع فرصت های رشد، دوم توسعه فراگیر در امتداد رشد فقرزدایی و سوم رشد فراگیر. توسعه فراگیر توسعه ای است که ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و سیاسی را در بر می گیرد و به نحوه توزیع آن در سطوح فردی، گروهی و اجتماعی نیز حساس است. در پژوهش حاضر بیشتر مؤلفه های رفع نابرابری، دسترسی برابر به خدمات، برقراری امنیت، فقرزدایی و ایجاد شغل، توسعه اقتصادی و نقش مفید متخصصان و شهروندان در توسعه فراگیر مد نظر قرار گرفته اند. مواد و روش ها روش پژوهش حاضر دِلفی بوده، در امتداد پاسخ به چهار پرسش از 12 متخصص در زمینه موضوعِ مورد نظر، سامان یافته است: یک) سیستم توسعه فراگیر مبتنی بر عدالت اجتماعی منطقه ایِ مناطق مرزی ایران و پاکستان باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ دو) نهادهای هماهنگ کننده خط مشی توسعه فراگیر مبتنی بر عدالت اجتماعی ایران و پاکستان کدام اند؟ سه) کدام عوامل در طراحی سسیتم توسعه فراگیر مبتنی بر عدالت اجتماعی برای مناطق مرزی ایران و پاکستان مؤثرند؟ چهار) دلایل شکست برنامه های عدالت اجتماعی در مناطق مرزی ایران و پاکستان چه بوده اند؟ یافته ها هدف این پژوهش، طراحی سیستم توسعه فراگیر منطقه ای مبتنی بر عدالت اجتماعی در مناطق مرزی ایران و پاکستان بوده، هدف آن است که بتواند گامی مؤثر در جهت رفع نابرابری، دسترسی برابر به خدمات، برقراری امنیت، فقرزدایی و ایجاد شغل، توسعه اقتصادی و نقش مفید متخصصان برای ساکنان این مناطق برداشته باشد. بدون شک آموزش به منزله مبنایی برای توانمندسازی افراد عمل کرده و سطح آگاهی و مهارت جامعه را افزایش می دهد. سلامت جامعه نیز تأثیر مستقیمی بر تولید و بهره وری دارد. اگر مردم سلامت خوبی نداشته باشند، نمی توانند کار کنند و در تولید جامعه مشارکت کنند. امنیت اجتماعی و اقتصادی یکی از عوامل کلیدی در جذب سرمایه گذاری و نظام توسعه فراگیر مبتنی بر عدالت اجتماعی و تجلی آن در امنیت، رفاه و آگاهی عمومی است (Pourazat, 2012). وجود امنیت باعث ایجاد ثبات در جامعه می شود که لازمه رشد اقتصادی است. مناطق مرزی اغلب به کشاورزی، صنایع دستی و صنایع در مقیاس کوچک متکی اند. یک بازار مرزی برای تولیدکنندگان محلی دسترسی به بازارهای بزرگ تر و متنوع تر را هم در مرزهای ملی و هم در کشورهای همسایه امکان پذیر می سازد. این امر آن ها را قادر می سازد تا کالاها را با قیمت های بهتر بفروشند، درآمد خود را افزایش داده و فقر را کاهش دهند. روابط فرهنگی مثبت، به کاهش تنش ها و اختلاف های سیاسی کمک ی کند. زمانی که مردم دو کشور، بیشتر با یکدیگر آشنا شوند، احتمال بروز سوءتفاهم ها و تنش ها کاهش می یابد. روابط قوی فرهنگی امکانِ سرمایه گذاری مشترک در پروژه های اقتصادی را افزایش می دهد. مشارکت مردم محلی استان های مرزی ایران و پاکستان در تصمیم گیری ها و انتخابات برای توسعه فراگیر، بسیار مهم است. این مشارکت ممکن است تأثیر مثبت بسیاری بر توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این استان داشته باشد. عدالت اجتماعی می تواند به کاهش نابرابری های اقتصادی در مناطق مرزی کمک ی کند. با توزیع عادلانه منابع و فرصت های شغلی، ساکنان این مناطق از فرصت های اقتصادی بهره مند شوند و شرایط زندگی خود را بهبود بخشند. برقراری عدالت اجتماعی، باعث تقویت همبستگی و انسجام اجتماعی میان اقوام گوناگون ساکن در مناطق مرزی می شود. این همبستگی تنش های قومی را کاهش داده و همکاری های محلی را افزایش می دهد. در این پژوهش با تهیه شاخص ترکیبی توسعه فراگیر، مبتنی بر عدالت اجتماعی در قالب 5 بُعد، 30 مؤلفه فراگیر توسعه در مناطق مرزی ایران و پاکستان مورد بررسی قرارگرفتند. در نهایت، این مطالعه یک سیستم جامع توسعه منطقه ای مبتنی بر عدالت اجتماعی قابل اجرا در مناطق مرزی ایران و پاکستان را طراحی و آن را برای حل مشکلات منطقه ارایه داده است. نتیجه گیری بر اساس یافته ها، توسعه فراگیر اجتماعی با الزامات مذهبی، هویت اجتماعی، روابط فرهنگی، تنوع نژادی، عدم تبعیض و حقوق بشر رابطه دارد. همچنین بُعد حکمرانی، با مؤلفه های پاسخ گویی، آزادی بیان، کاهش مداخلات خارجی، استخدام مدیران و متخصصان محلی و هماهنگی بین استانداری های مرزی ایران و پاکستان، رابطه دارد. بُعد عدالت اجتماعی نیز با مؤلفه های برابری، دسترسی برابر به منابع، آموزش، بهداشت، زیرساخت ها و آزادی سیاسی رابطه دارد. بُعد رشد اقتصادی نیز با مؤلفه های ایجاد شُغل، کاهش فقر، بازارچه های مرزی، زیرساخت کشاورزی، مناطق تجاری آزاد و ابعاد اجتماعی اقتصادی رابطه دارد. همچنین، بُعد پایداری محیط زیست، با مؤلفه های مدیریت منابع، مقابله با حوادث طبیعی، مدیریت انرژی و پسماند، تغییرات اقلیمی، مشارکت مردمی برای حفظ محیط زیست رابطه دارد. بر اساسِ این پژوهش، باید بُعد و مؤلفه های یادشده را برای یک سیستم توسعه فراگیرِ منطقه ا ی مبتنی بر عدالت اجتماعی، در نظر گرفت؛ در غیر این صورت، توسعه فراگیر منطقه ای مبتنی بر عدالت اجتماعی، اتفاق نخواهد افتاد. با توجه به بررسی عوامل مؤثر بر توسعه فراگیر در مناطق مرزی ایران و پاکستان، می توان نتیجه گرفت که توسعه فراگیر در این مناطق، نیازمند رویکردی جامع و هماهنگ بوده، به طور هم زمان به ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و حکمرانی توجه دارد. انسجام اجتماعی، عدالت اجتماعی، رشد اقتصادی، پایداری محیط زیست و حکمرانی مطلوب، همگی نقش حیاتی در بهبود شرایط زندگی مردم و کاهش چالش های موجود در این مناطق دارند. همکاری های دوجانبه بین ایران و پاکستان، مشارکت فعال جوامع محلی و اجرای خط مشی های مؤثر و کارآمد، از جمله عوامل کلیدی دستیابی به توسعه فراگیر و پایدار در این مناطق مرزی اند. این پژوهش نشان می دهد که توسعه فراگیر در مناطق مرزی ایران و پاکستان، نیازمند رویکردی چندجانبه بوده، باید انسجام اجتماعی، حکمرانی شفاف و عدالت اجتماعی را تقویت کند.
۲.

الگوی تعهد دانشگاهی اعضای هیئت علمی (مبتنی بر ماتریس نوع شناسی-وجوه): پژوهشی فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعهد تعهد دانشگاهی اعضای هیئت علمی آموزش عالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۶۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی انواع، وجوه و مصادیق تعهد دانشگاهی اعضای هیئت علمی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است و با رویکرد کیفی و شیوه فراترکیب و مراحل فراترکیب سندولوسکی و بارسو(۲۰۰۷) انجام شده است. اسناد یافت شده از 1392 تا 1403 (2024-2013 میلادی) در مجموع 290 منبع بود که با غربالگری مبتنی بر عنوان، چکیده و محتوا، به 54 سند علمی تقلیل پیدا کرد و تحلیل مضمون شد. یافته ها: بر اساس مضامین به دست آمده و طبقه بندی انجام شده، تعهد دانشگاهی اعضای هیئت علمی را می توان در دو محور نوع شناسی تعهد و وجوه تعهد طبقه بندی کرد. محور نوع شناسی تعهد دانشگاهی، شامل تعهد آموزشی؛ تعهد پژوهشی؛ تعهد فرهنگی و تعهد اجتماعی- سیاسی است و در بُعد وجوه تعهد، به مواردی چون: وجه کنشی/ منشی؛ وجه گرایشی/ نگرشی و وجه بینشی/ دانشی اشاره شده و برای هریک از این دو طبقه(نوع/ وجه) مصادیقی احصا شده است. نتیجه گیری: فراوانی مضامین احصاشده از مقالات، حاکی از اولویت دهی بیشتر تحقیقات به تعهد در سطح اقدامات عملی و رفتاری در عرصه های آموزشی و پژوهشی و کمترین اهمیت به تعهد در سطح اندیشه و بینش و در عرصه های اجتماعی- سیاسی است که هر کدام می توانند میزان تعهدآوری سایر سطوح و عرصه ها را نیز متأثر کنند.
۳.

حکمرانی رفتار مصرف انرژی برق در ایران: از شکاف در سیاست های فنی و رفتاری تا ادراک سیاست گذار از مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست انرژی سیاست گذاری رفتاری حکمرانی رفتار برق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۳۱۰
در سال های پیشین بخش خانگی حدود یک سوم کل مصرف برق را به خود اختصاص داده و این مسئله، تمرکز بر رفتار مصرفی افراد را در سیاست گذاری انرژی کشور برجسته ساخته است. هرچند تاکنون ابزارهای متنوعی برای مداخله بر رفتار طراحی شده است، بااین حال وجود مشکلات فراوان در بخش انرژی نشان می دهد که درک رفتارها، چگونگی تغییر و مدیریت آن در سطح سیاست گذاری ملی، به شکلی نادقیق و ناقص دنبال شده است. این پژوهش، با درگرفتن رویکرد کیفی و با چرخش از تمرکز بر شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار مصرف کننده، به سمت حکمرانی رفتار، سیاست گذاران این حوزه را هدف گرفته تا به بررسی نحوه مدیریت و هدایت رفتار مصرف انرژی در کشور بپردازد. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه با مدیران صنعت برق و تجزیه و تحلیل آنها با تحلیل مضمون انجام شد. از مهم ترین یافته های پژوهش وجود دو نوع شکاف درون بخشی و بین بخشی در سیاست های فنی و رفتاری بود که نیاز به تغییر رویکرد و قالب بندی دوباره سیاست ها را در جهت ایجاد یکپارچگی و توازن در حکمرانی رفتار مصرف انرژی هشدار می دهد. این مقاله تأکید می کند بهره گیری از بینش های رفتاری در حکمرانی، تنها محدود به استفاده از ابزارهای رفتاری برای کمک به حل مسائل این حوزه نیست بلکه نیازمند ارتقای ادراک سیاست گذاران از مسائل سیاستی بر اساس بینش های رفتاری است.
۴.

شناسایی و تحلیل پیشران ها و کلان روندهای موثر بر آینده حسابرسی مستقل در ایران با تاکید بر نقش عوامل درونی حرفه با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده حسابرسی مستقل پیشران عوامل درونی حرفه حسابرسی مستقل آینده پژوهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۶۵
هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل پیشران های موثر بر آینده حسابرسی مستقل از دیدگاه عوامل درونی حرفه حسابرسی مستقل است. در فضای رقابتی و به شدت متغیر امروز چنانچه با آینده نگری به استقبال آینده حرکت نکنیم نتیجه چیزی جز شکست و از دست دادن فرصت ها نمی باشد. شناخت عوامل موثر بر آینده حرفه حسابرسی با توجه به کارکردهای اعتباربخشی آن و تسهیل فرآیندهای پاسخگویی و تصمیم گیری طیف وسیعی از ذینفعان، اهمیت زیادی دارد. در این مقاله با استفاده از روش های مصاحبه و دلفی فازی و نظرخواهی از 28 نفر از خبرگان حرفه ای و دانشگاهی، پیشران های تاثیرگذار بر آینده حسابرسی مستقل در حوزه عوامل درونی حرفه حسابرسی مستقل شناسایی شد. با توجه به محاسبات دلفی فازی از 27 پیشران شناسایی شده از مبانی نظری و نتایج مصاحبه، مهم ترین عوامل مورد توجه در آینده به ترتیب شامل تغییر فرآیندهای حسابرسی، حسابرسی از طریق دورکاری، ارزش منصفانه، تغییر از اطمینان بخشی به اثربخشی، صلاحیت های حرفه ای حسابرسان و خود انتظامی و استقلال حرفه و تخصصی شدن موسسات حسابرسی در حوزه ها و صنایع می باشد. توجه به این عوامل سبب خواهد شد تا حسابرسی بتواند با حفظ صلاحیت های حرفه ای، در جهت رفع نیازهای جامعه گام بردارد و وظایف خود را نیز منطبق با خواسته های  ذی نفعان انجام دهد.
۵.

تبیین الگوی بازاریابی محصولات و خدمات فرهنگی در شهرداری تهران (رویکرد پدافند غیرعامل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی بازاریابی محصولات و خدمات فرهنگی اقتصاد فرهنگ شهرداری تهران بازاریابی محصولات و خدمات فرهنگی پدافند مردم محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۷
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی و ارائه الگوی مناسب برای بازاریابی محصولات و خدمات فرهنگی در شهرداری تهران با رویکرد پدافند مردم محور می باشد.روش پژوهش: این تحقیق از نوع توصیفی اکتشافی بوده و از روش کیفی و کمی (روش آمیخته) برای ارزیابی و ارائه الگو استفاده می کند. جامعه آماری این مطالعه را کلیه مدیران، سیاستگذاران، خط مشی گذاران فرهنگی، سیاسی و اقتصادی فعال در دولت و شهرداری و اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت فرهنگی، خط مشی گذاری تشکیل می دهند که در این زمینه دارای آثار پژوهشی یا اجرایی باشند. نمونه گیری به صورت نظری و با 14 نفر از آنان مصاحبه هایی با طرح پرسش هایی باز انجام شد. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل داده تحلیل تئوری داده بنیاد و سه مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. در بخش کمی و به روش تصادفی با در نظر گرفتن جدول مورگان، 260 پرسشنامه ارسال و در نهایت 212 پرسشنامه با 70 سوال با بهره گیری از رهیافت معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از برآورد مدل به روش معادلات ساختاری نشان داد که شرایط زمینه ای و مداخله گر به طور مستقیم و غیرمستقیم بر راهبردها و شرایط علی اثرگذار هستند و همچنین راهبردهای اتخاذ شده بر بازاریابی محصولات و خدمات فرهنگی تأثیرگذار هستند.
۶.

بررسی تکامل تاریخی سیاست گذاری نوآوری در ایران با رویکرد حکمرانی شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاستگذاری نوآوری حکمرانی سیاست نوآوری حکمرانی شبکه ای نگاشت تاریخی داده ها علم فناوری و نوآوری در ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۶۳۱
حکمرانی سیاست STI گستره ی وسیعی از فعالیت های مرتبط با تعاملات پیچیده ی نقش آفرینان مختلف بمنظور ایجاد تفاهم میان منافع متضاد را در بر می گیرد. از آن جایی که مفهوم نوآوری ماهیتی افقی وبینِ بخشی دارد و به عنوان نتیجه تعاملات پیچیده و تکامل نقش آفرینان، نهادها و ارتباطات آن ها شناخته می شود و به علت گسترش محدوده ی آن از علم وفناوری به سایر حوزه های سیاستی مانند آموزش، بهداشت، کشاورزی و صنعت، مطالعه حکمرانی در سیاست گذاری STI ضروری است. در این مقاله، تکامل حکمرانی سیاست گذاری نوآوری در ایران بین سال های 1369 تا 1398 با رویکرد حکمرانی شبکه ای و با استفاده از نگاشت تاریخی داده ها با تکیه بر مصاحبه باخبرگان و مطالعه ی اسناد بررسی شده و چهار دوره ی اصلی شناسایی شده است. دوره اول، توجهات به هماهنگی افقی-سیاسی و توسعه ی کمّی آموزش عالی درراستای اهرم کردن نیروی انسانی برای توسعه علمی؛ دوره دوم، توجه به انسجام سیاستی در علم، فناوری و نوآوری و نهادسازی؛ دوره سوم، برنامه ریزی و پایش یکپارچه و سیاست های افقی نوآوری و دوره چهارم، یادگیری و هوشمندی سیاستی و به کارگیری فناوری در بخش های غالب اقتصادی. در این چهار دوره، روند تکاملی حکمرانی، از حکمرانی دستگاهی متمرکز بر آموزش عالی به حکمرانی چندمرکزی و مبتنی بر نوآوری در بخش های مختلف اقتصاد نمایان است. اگرچه مشکلات مهمی نیز باقی مانده که همپوشانی میان نهادها و سیاست ها و ضعف هوشمندی و یادگیری سیاستی در مقایسه با سایر ابعاد و بهینه نبودن مسیر تکامل حکمرانی، مهم ترین آن ها هستند. بر این اساس می توان باطراحی سازوکارهایی متمرکز بر نقاط ضعف و قوت، حکمرانی در این حوزه را بهبود داد.
۷.

شناسایی و تحلیل ساختاری تأثیر متقابل پیشرانهای تغییر در حوزه آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیند هپژوهی تحلیل ساختاری آموزش پیشرا نهای تغییر کلا نروندها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۴۵۲
غفلت از پیچیدگ یهای نظام تعلی موتربیت، به دلیل گستردگی و اهمیت آن م یتواند صدمات غیرقاب لجبرانی به بار آورد. در مقاله حاضر پیشرا نهای تغییر در حوزه آموز شوپرورش جهان از طریق مت نکاوی در اسناد معتبر جهانی و نظر گروه خبرگان، بررسی و شناسایی شده است. سپس با برگزاری جلسه دلفی مشترک خبرگان، تأثیر پیشرا نهای شناسای یشده بر هم سنجیده شده و موردبحث قرار گرفته است. آنگاه از طریق نر مافزار «می کمک » جایگاه هر پیشران تحلیل و بررسی شد. یافت هها حاکی از آن است که پیشرا نهای «جهان یشدن )بی نالملل یشدن آموز شوپرورش( « ،» تنو عطلبی ،» «شبکه جهانی اینترنت )شبک ههای اجتماعی( « ،» انتقال از آموزش به یادگیری « ،» شناسایی و ب هکارگیری الگوهای بهتر » و «توسعه فناوری و دیجیتال » دارای تأثیرگذاری بسیار بالایی بر سایر پیشرا نها هستند، پیشرا نهای «رفاه اقتصادی و افزایش طبقه متوسط » و «فردگرایی )شخص یسازی یادگیری( » جزو پیشرا نهای اثرگذار تلقی م یشوند، پیشرا نهای «توسعه علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی ) »)STEM و «یکپارچ هسازی آموزش و محتوای آموزشی » نسبت به سایر پیشرا نها مستقل هستند، و پیشران «عد متمرکز یا پایان تولید برنام ههای سازما نیافته رسمی )طراحی نظا مهایی با انعطا فپذیری بیشتر( » خروجی و نتیجه کنش و واکنش سایر پیشرا نهای این سیستم محسوب م یشود که عنوان پیشران وابسته را در این مطالعه به خود اختصاص داده است. نتایج حاکی از آن است که حرکت آهسته ولی مداوم به سمت عد متمرکز و مقاومت نکردن در برابر این تغییرات م یتواند نظام آموزشی را از زیر سایه صرفا الگوبرداری از نتایج سایر نظا مهای تعلی موتربیت جهان و ب هدوراز دستاوردهای بومی و داخلی، خارج سازد و نویدبخش آیند های روشن و شفاف باشد.
۸.

شناسایی و ارائه الگوی توانمندسازی نیروی انسانی در پرتو باور به مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مهدویت موعود توانمندسازی نیرویانسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۵۵۲
موفقیت و پویایی در راستای نیل به اهداف جامعه، مستلزم تغییر در فعالیتها، چگونگی اداره جامعه و به ویژه تأمل بر روند توانمندسازی نیروی انسانی است. پژوهش کیفی حاضر، با هدف تبیین و شناسایی الگوی توانمندسازی نیروی انسانی در پرتو باور به مهدویت انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ ماهیت، مبتنی بر شیوه تحلیلی _ استنتاجی است و از لحاظ هدف، کاربردی و توسعهای محسوب میشود و از لحاظ راهبرد پژوهش نیز یک پژوهش اکتشافی بوده و در نهایت، از لحاظ روش کیفی بهکار رفته، مبتنی بر نظریه دادهبنیاد است. مشارکتکنندگان در این پژوهش، استادان دانشگاهها و حوزههای علمیه، پژوهشگران حوزه مهدویت و مدیران منابع انسانی بوده، نمونهگیری بهصورت هدفمند بوده، و روش انتخاب افراد نمونه، گلوله برفی است. با استناد به قاعده اشباع نظری، اندازه نهایی مشارکتکنندگان پژوهش، 11 نفر خبره در حوزه پژوهش تعیینشده است. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبههای نیمهساختاریافته بود. در نهایت، جهت تحلیل اطلاعات بهمنزله محور اصلی نظریهپردازی مبتنی بر دادهها، از روش تحلیل محتواى مقولهای استفاده شد. نتایج این پژوهش، مشتمل بر سه بُعد و 13 مؤلفه محوری بود. براساس تحلیل دادههای پژوهش، از بُعد ساختاری عواملی چون تأکید بر هدفمداری و تحولگرایی و برنامهریزی هدفمند آموزشی، از بُعد رفتاری صداقت و امانتداری، مسئولیتپذیری و تأثیرگذاری و از بُعد زمینهای تأکید بر ارتقای فرهنگ مهدویت، زهد و پارسایی، بندگی خالصانه و بصیرت، بیشتر مورد تأکید بودهاند.
۹.

طبقه بندی ویژگی های حکمرانی از طریق شبکه های خط مشی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه خط مشی حکمرانی حکمرانی از طریق شبکه های خط مشی فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۳۱۷
هدف: این مقاله با بهره گیری از روش فراترکیب، به دنبال ارائه دسته بندی جامعی از ویژگی های حکمرانی در مطالعات این حوزه است. روش: روش فراترکیب، انتخاب 468 مقاله و پژوهش مرتبط در سال های 1970 تا 2018 از نمایه استنادی Web of Science است که با به کارگیری این روش در نهایت 55 مقاله نهایی مبنای استخراج یافته ها قرار گرفتند. این پژوهش، کیفی بوده و در پارادایم تفسیرگرایی با هدف اکتشاف ویژگی های حکمرانی از طریق شبکه های خط مشی انجام شده و از دیدگاه هدف، پژوهشی کاربردی است. همچنین جمع آوری داده ها از نظر زمان پژوهشی مقطعی است. یافته ها : ویژگی های این رویکرد جدید به حکمرانی (حکمرانی از طریق شبکه های خط مشی) را می توان در چهار دسته کلی «ارتقای هماهنگی، انسجام و یکپارچگی»، «تقویت ارتباطات، ایجاد اعتماد و افزایش مشارکت»، «افزایش یادگیری خط مشی» و «تسهیل پیاده سازی خط مشی ها» جای داد. همچنین هر یک از این چهار دسته، زیربخش هایی دارند. نتیجه گیری : درباره موضوعات «ارتقای هماهنگی، انسجام و یکپارچگی» و «تقویت ارتباطات، ایجاد اعتماد و افزایش مشارکت»، محققان پژوهش های بیشتر و متنوع تری داشته اند و درباره موضعات «افزایش یادگیری خط مشی» و «تسهیل پیاده سازی خط مشی ها» پژوهش کمتری انجام داده اند و ابعاد مختلف آنها دیده نشده است. بر این اساس و با توجه به اهمیت موضوعات یادگیری خط مشی و پیاده سازی خط مشی ها، پژوهش های آتی می توانند به دو بعد اخیر توجه بیشتری داشته باشند. یافته های این مطالعه می تواند برای به کارگیری رویکردهای جدید در راستای بهبود حکمرانی در حوزه های خط مشی مختلف مفید واقع شود.
۱۰.

واکاوی ادراک زائران از رفتار خادمان در اربعین: روایتی مردم شناختی از پدیده عظیم پیاده روی اربعین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اربعین مردم شناسی مردم نگاری اربعین زیارت خدمت مردم عراق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۱ تعداد دانلود : ۶۴۳
زیارت اربعین یعنی چهلمین روز شهادت امام حسین (ع) که فقط مختص ایشان و پیاده بودن آن سفارش موکد معصوم (ع) می باشد، از عاشورای سال 61 هجری قمری تاکنون همواره برپا بوده است. در سال های اخیر، زیارت اربعینیه، تبدیل به بزرگ ترین اجتماع انسانی و پدیده ای بی نظیر در جهان شده است به طوری که برخی صاحب نظران آن را معجزه الهی زمانه می دانند. کنشگران انسانی در اربعین از جهات مختلف دارای تنوع بالایی هستند و در مدت حضور در پیاده روی اربعین رفتارهای جدیدی دارند و هنجارهای مشترکی را رقم می زنند. در این مقاله سعی شده است رفتار مردم عراق و خادمان در میزبانی از زائران اربعینی از دیدگاه و تجربه زیسته زائران روایت شود. نوع تحقیق کیفی و از سنخ مردم شناسی است. روش گردآوری داده ها مشاهده مشارکتی و مصاحبه فردی و گروهی می باشد که پژوهشگران با بهره گیری از آن ها و حضور چندین باره در این پیاده روی و مشارکت در آن، مشاهدات و یافته های خود را دسته بندی و ارائه می نمایند. یافته های تحقیق شامل سه مضمون یا مقوله اصلی سنّت، برکت و محبّت است. به عبارت دیگر، زائران، رفتار مردم عراق و خدمت بی منّت آن ها به زائران در پیاده روی اربعین را به سنّت (ریشه های سنتی آن مردمان از جمله رسم ایشان در مهمان نوازی)، برکت (درخواست خیر و برکت از ائمه (ع) به خصوص امام حسین (ع) برای رزق و زندگی خود) و در نهایت محبّت بی منت (سرسپردگی و دلدادگی به امام (ع) بدون هیچ گونه چشم داشتی نسبت به خدمت) نسبت می دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان