مریم رجبیان ده زیره

مریم رجبیان ده زیره

مدرک تحصیلی: دانشجوی کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی، دانشگاه علامه طباطبایی تهران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۵ مورد از کل ۲۵ مورد.
۲۱.

تاثیر الگوی طراحی محیط یادگیری الکترونیکی سازگار با مغز بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری الکترونیکی یادگیری سازگار با مغز کارکردهای اجرائی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۶۸
هدف از پژوهش حاضر تاثیر الگوی طراحی محیط یادگیری الکترونیکی مبتنی بر علوم اعصاب تربیتی (دانش ذهن، مغز و تربیت) بر مولفه های کارکردهای اجرایی دانش آموزان در برنامه درسی ریاضی بود. روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی بودند که از بین آن ها 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) با روش تمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از الگوی شش مولفه ای یادگیری الکترونیکی سازگار با مغز (توجه، ارتباط، هیجان، یادگیری فاصله ای، عوامل محیطی و عوامل اجتماعی) در مدت شش جلسه در محیط تعاملی الکترونیکی Nearpod آموزش دیدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف (2000) بود. مولفه های این پرسشنامه شامل مهارت های تنظیم رفتار: بازداری پاسخ، انعطاف پذیری شناختی، کنترلی هیجان و مهارت های فراشناخت: برنامه ریزی، سازمان دهی مواد، نظارت، حافظه کاری، آغازگری بود. داده ها با روش کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد الگوی محیط یادگیری الکترونیکی سازگار با مغز بر مولفه های کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی، بازداری پاسخ و حافظه کاری) تاثیر دارد (001/ 0p<). بر این اساس، می توان نتیجه گرفت معلمان می توانند از الگوی محیط یادگیری الکترونیکی در طراحی دروس مختلف تحصیلی استفاده کنند.
۲۲.

Investigating the Relationship between Web-Based Teaching Components During the COVID-19 Pandemic and Elementary School Teachers' Anxiety: A case study of Amol city(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Virtual Education Web-based teaching Anxiety teachers

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۶۵
E-learning has been extensively integrated into the educational system during the COVID-19 pandemic, aiming to enhance the quality of education. While introducing numerous benefits and positive impacts, this rapid transition has also posed new challenges that could potentially increase anxiety among elementary school teachers. Therefore, this study aimed to examine the relationship between web-based teaching components during the COVID-19 pandemic and anxiety levels among elementary school teachers, providing practical operational solutions. This research is applied in terms of purpose and correlational in terms of methodology. The statistical population of the study included all elementary school teachers in the city of Amol, totaling 750 individuals. A sample of 256 teachers was randomly selected from the city of Amol. Data were collected using the Salmi Anxiety Questionnaire, Abedini Chogordani, Ghasemi Nafchi, and Tabashir (2021), and a researcher-made questionnaire to measure web-based teaching components. The validity of the questionnaires was confirmed through face validity, and Cronbach's alpha coefficient was employed to determine the reliability of the research instrument. Data analysis was conducted using Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis. The findings indicated that the contributions of web-based teaching components, including support and virtual learning infrastructure (169.0), learning and technological complexity (141.0), electronic content production (267.0), and type of course instruction (203.0), were significant predictors of teachers' anxiety during the COVID-19 pandemic. However, the contribution of the effective assessment component (107.0) was not statistically significant. Virtual education infrastructure, learning technological skills, acquiring content production skills, type of course instruction, were negative predictors of teachers' anxiety during the pandemic. The results of the study revealed a significant negative relationship between some web-based teaching components and anxiety levels. Therefore, it is recommended to reduce teaching anxiety in web-based education by implementing empowerment courses to develop online teaching skills, producing effective content, and fostering technological development in in-service teacher training.
۲۳.

تأثیر آموزش از راه دور مبتنی بر فناوری موک بر عملکرد یادگیری، خودآگاهی هیجانی و تفکر سطح بالا دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آموزش از راه دور فناوری موک عملکرد یادگیری خودآگاهی هیجانی تفکر سطح بالا دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۷۵
اهداف: دوره های آزاد برخط انبوه (موک) در حال حاضر یکی از پیشرفته ترین و جدیدترین نسخه های فناوری آموزشی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش از راه دور مبتنی بر فناوری موک بر عملکرد یادگیری، خودآگاهی هیجانی و تفکر سطح بالا دانشجویان می باشد. روش کار: روش پژوهش شبه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور آران و بیدگل در سال تحصیلی 98-97 می باشند که 60 نفر از آن ها (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش در محیط آموزش از راه دور با استفاده از فناوری موک و گروه کنترل به روش سنتی در هشت جلسه سه ساعته آموزش دیدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه عملکرد یادگیری یانگ، کلمز و مورفی (2003)، خودآگاهی هیجانی کائر و همکاران (2012)، تفکر سطح بالا سرمد و همکاران (1390) می باشد. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد آموزش از راه دور مبتنی بر فناوری موک بر عملکرد یادگیری، خودآگاهی هیجانی و تفکر سطح بالا در دانشجویان تأثیر دارد (0/001>P). آموزش از راه دور مبتنی بر فناوری موک بر مؤلفه های خودآگاهی هیجانی (بازشناسی، شناسایی، تبدیل سازی، حل مسئله) در دانشجویان تأثیر دارد (0/001>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد آموزش از راه دور مبتنی بر فناوری موک باعث افزایش و بهبود عملکرد یادگیری، خودآگاهی هیجانی و تفکر سطح بالا می شود. با توجه به هزینه های کمتر، عدم محدودیت زمانی و مکانی آموزش از راه دور و فواید کاربرد فناوری موک بهتر است آموزش به این روش انجام گیرد، از این رو می توان از فناوری موک در جهت آموزش به یادگیرندگان در دروس مختلف استفاده کرد.
۲۴.

تاثیر ارزشیابی بازی وارسازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی بر یادگیری خودجهت دهی و خودکارآمدی خلاق دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی بازی وارسازی شده خودکارآمدی خلاق دانشجویان هوش مصنوعی یادگیری خودجهت دهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۳۶
هدف: هدف از پژوهش حاضر تاثیر ارزشیابی بازی وارسازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی بر یادگیری خودجهت دهی و خودکارآمدی خلاق دانشجویان بود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی دانشگاه بین المللی چابهار بودند که 50 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (25 نفر در گروه آزمایش و 25 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. یافته ها: داده ها با روش کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد ارزشیابی بازی وارسازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی بر یادگیری خودجهت دهی تاثیر دارد. ارزشیابی بازی وارسازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی بر انگیزش یادگیری طرح ریزی و اجرا، خودنظارتی و ارتباط بین فردی تاثیر دارد. ارزشیابی بازی وارسازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی بر خودکارآمدی خلاق تاثیر دارد. نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت دانش آموزانی که در معرض ارزشیابی بازی وار قرار گرفتند، خودمختاری بیشتری در مدیریت فرایند یادگیری از خود نشان دادند و اعتمادبه نفس بالاتری در به کارگیری خلاقیت در موقعیت های آموزشی داشتند. با توجه به تأثیر مثبت ارزشیابی بازی وار بر یادگیری خودجهت ده و خودکارآمدی خلاق، به دانشجویان پیشنهاد می شود از فرصت های یادگیری مبتنی بر بازی وارسازی بهره مند شوند و به طور فعال در فعالیت های آموزشی تعاملی شرکت کنند. استفاده از این رویکردها می تواند به تقویت مهارت های خودتنظیمی، اعتماد به توانمندی های فردی و پرورش خلاقیت آن ها در حل مسائل آموزشی منجر شود.
۲۵.

تدوین مولفه ها و عناصر و تعیین اعتبار الگوی استعدادیابی و هدایت تحصیلی دانش آموزان در مدارس البرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعدادیابی هدایت تحصیلی مدل پارادایمی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۳۶
مقدمه و هدف: استعدادیابی و هدایت تحصیلی به عنوان یکی از ارکان اساسی در توسعه استعدادها و انتخاب مسیر شغلی و تحصیلی دانش آموزان، نیازمند الگوهای جامع و علمی است. هدف از پژوهش حاضر تدوین مولفه ها و عناصر و تعیین اعتبار الگوی استعدادیابی و هدایت تحصیلی دانش آموزان در مدارس البرز بود. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر با روش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری شامل صاحب نظران و متخصصان مشاوره، راهنمایی شغلی و هدایت تحصیلی بود که از میان آن ها 12 نفر به روش نمونه گیری نظری برای مصاحبه عمیق انتخاب شدند. مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه یافت. برای اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی، 14 متخصص به صورت نمونه گیری هدفمند مشارکت داشتند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه با متخصصان و مشاوران مدارس بود. جهت بررسی روایی محتوایی الگوی پیشنهادی، از شاخص روایی محتوایی(CVI) و مناسبت کلی(S-CVI) استفاده شد. یافته ها: شاخص روایی محتوایی(CVI) نشان دهنده جامعیت قضاوت های مربوط به روایی یا قابلیت مدل، یا ابزار نهایی می باشد. از آنجایی که حداقل مقدار قابل قبول برای CVI برابر با 79/0 است، نتایج نشان می هد که این عدد برای تمام معیارهای الگو بالای 79/0 است و لذا می توان نتیجه گرفت که الگوی پیشنهادی از روایی محتوایی مناسبی برخورد است. بحث و نتیجه گیری: با توجه نتایج، الگوی استعدادیابی و هدایت تحصیلی می تواند به دانش آموزان امکان طراحی و راهبردی کردن آینده شغلی و تحصیلی خود را بدهد و به آنها اعتماد به نفس و امید بیشتری برای دستیابی به اهداف خود ببخشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان