عبدالله شفیع آبادی

عبدالله شفیع آبادی

مدرک تحصیلی: استاد تمام گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، علامه طباطبائی(ره)

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۲۸ مورد از کل ۲۲۸ مورد.
۲۲۱.

مقایسه اثربخشی آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی و تحلیل ارتباط متقابل بر حل تعارض میان فردی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی عصبی کلامی تحلیل ارتباط متقابل حل تعارض میان فردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۳۰
زمینه و هدف: یکی از مهارت های انسانی مهم مدیران، مهارت آنها در مدیریت تعارض های میان فردی برای ایجاد محیط کاری پویا و سازنده است. بدین منظور شناخت اثربخشی روش های مختلف در این زمینه ضروری است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای برنامه ریزی عصبی کلامی و تحلیل ارتباط متقابل بر حل تعارض میان فردی مدیران اجرا شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با گروه کنترل و پیگیری است. جامعه آماری آن را مدیران مرد میانی شرکت پارس خودرو تشکیل می دهند که از میان آنها 66 نفر از آنها به روش تصادفی در گروه ها جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش، پرسش نامه حل تعارض، پروتکل آموزش تحلیل ارتباط متقابل و پروتکل آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر، در نسخه 6 نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. یافته ها: به کارگیری هر دو روش آموزشی مورد بررسی در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل، بر افزایش نمره مدیریت تعارض مدیران تأثیری معنادار داشتند. با وجود این، اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط متقابل بیشتر بود. نتیجه گیری: بهره برداری موثر از پدیده گریزناپذیر تعارض در محیط کار نیازمند توانایی مدیران در ایجاد و حفظ سطحی بهینه از تعارض های میان فردی و میان گروهی است. ارائه آموزش های برنامه ریزی عصبی - کلامی و تحلیل ارتباط متقابل به به مدیران میانی کمک می کند دانش و مهارت های انسانی و میان فردی خود را در این زمینه ارتقا دهند و بتوانند سازمان را از مزایای مدیریت تعارض سازنده بهره مند سازند.
۲۲۳.

اثربخشی مقایسه ای مشاوره گروهی واقعیت درمانی و فمینیستی بر هویت زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سرپرست خانوار فمینیست درمانی گروهی هویت واقعیت درمانی گروهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۰۱
ژوهش حاضر به منظور مقایسه ی اثربخشی مشاوره گروهی بر اساس دو رویکرد واقعیت درمانی و فمینیستی بر تغییر هویت زنان سرپرست خانوار صورت گرفته است. در این پژوهش از روش تحقیق نیمه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون) و استفاده از دو گروه کنترل و شاهد بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) در شهر تهران بود که با روش نمونه گیری تصادفی، زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) منطقه ی 5 انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه بومی بحران هویت (ICQ) بوده است که از بین 80 نفر زن سرپرست خانوار، 42 نفر با روش همتاسازی هویت به صورت تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه قرار گرفتند. 14 نفر در گروه آزمایش با رویکرد واقعیت درمانی، 14 نفر در گروه آزمایش با رویکرد فمینیستی (1 نفر ریزش مشاهده شد) و 14 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. جلسات مشاوره گروهی برای گروه واقعیت درمانی 9 جلسه و برای گروه مشاوره فمینیستی 10 جلسه تعیین و برگزار شد. پس از جمع آوری داده ها به منظور بررسی تأثیر مشاوره گروهی واقعیت درمانی و فمینیستی، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه اجرا و نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که هر دو نوع مشاوره گروهی واقعیت درمانی و فمینیستی بر تغییر هویت زنان سرپرست خانوار تأثیرگذار بوده است، ولی تفاوت معناداری بین اثر بخشی این دو رویکرد مشاهده نشد.
۲۲۴.

پیش بینی اخلاق کاری بر اساس صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، با میانجیگری سازگاری شغلی در کارکنان قوّه قضاییه

کلیدواژه‌ها: اخلاق سازمانی صفات شخصیت سبک های دلبستگی طرحواره های شناختی سازگاری شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۹۵
پژوهش حاضر، با هدف طرّاحی یک الگوی آماری به منظور پیش بینی اخلاق کاری و سازمانی بر اساس صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، با میانجیگری سازگاری شغلی، در میان کارکنان قوّه قضاییه انجام شده است. جامعه تحقیق، شامل کلّیه کارکنان قوّه قضاییه بود. از این جامعه، تعداد 76 نفر، به روش نمونه گیری غیرتصادفی و دردسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطّلاعات،شامل پرسشنامه اخلاق کاری گریگوری پتی، سیاهه پنج عاملی شخصیت مک کری و کاستا، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور، پرسشنامه طرحواره های شناختی ناسازگار اوّلیه یانگ و پرسشنامه سازگاری شغلی دیویس و لافکوئیست بود. داده های حاصل از تحقیق، به شیوه تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و آموس مورد تحلیل آماری قرار گرفت. بر اساس یافته های تحقیق، هر یک از مفاهیم صفات شخصیت، سبک های دلبستگی و طرحواره های شناختی، به طور مناسبی پیش بینی کننده اخلاق کاری بودند و متغیّر سازگاری شغلی، در رابطه میان هر یک از متغیّرهای صفات شخصیت، سبک های دلبستگی، طرحواره های شناختی و اخلاق کاری میانجی گری می کند. در مجموع، الگوی ارائه شده در پژوهش حاضر، به لحاظ مبانی نظری در روان شناسی معاصر، مورد تأیید می باشد و قابلیت کاربرد در گزینش کارکنان و مشاوره شغلی را دارد.
۲۲۵.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) با واقعیت درمانی بر انسجام زناشویی در زوجین متعارض در دوره پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسجام زناشویی تعارض واقعیت درمانی پساکرونا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۶
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) با واقعیت درمانی بر انسجام زناشویی در زوجین متعارض در دوره پساکرونا بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به درمانگاه ها و مراکز مشاوره منطقه 20 شهر تهران در سال 1401 بودند. تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش انسجام زناشویی سامانی (1381، MCQ) بود. مداخله درمان مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) و واقعیت درمانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین پس آزمون و پیگیری گروه های آزمایش و گواه انسجام زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P) و درمان پذیرش و تعهد نسبت به واقعیت درمانی به طور معناداری بر انسجام زناشویی زوجین متعارض در دوره پساکرونا اثربخش تر بود و بین دو درمان تفاوت معنادار مشاهده شد (05/0>P). بنابراین می توان گفت که رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) اثربخش تر از واقعیت درمانی در افزایش انسجام زناشویی در زوجین متعارض بود.
۲۲۶.

مطالعه پدیدارشناختی تجارب زیسته سالمندان از آشیانه خالی و مولفه های سازگاری با آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی تجربه زیسته سازگاری سالمندان سندرم آشیانه خالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۶۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی مطالعه پدیدارشناختی تجارب زیسته سالمندان از آشیانه خالی و مولفه های سازگاری با آن بود. نمونه گیری به صورت هدفمند تا اشباع داده ها ادامه یافت. در نهایت 17 نفر شامل 11 زن و 6 مرد انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه عمیق استفاده شد و تحلیل داده ها با روش کلایزی صورت گرفت.یافته های حاصل از پژوهش در بخش تجارب زیسته شامل 4 مضمون اصلی «بحران وجودی، بروز آشفتگی هیجانی ،اختلال در روابط بین فردی و تجارب مثبت بود. همچنین مولفه های سازگاری با آشانه خالی شامل ، هشیاری و اراده بر سازگاری، تجربه رشد هدفمند، از خود فراروی و تقویت ارتباط با مبدا هستی است. در بخش تجارب زیسته مضمون بحران وجودی دارای 4 مضمون فرعی «احساس خلاء، بروز هراس از مرگ ، مواجهه با اضطراب وجودی و مواجهه با احساس تنهایی» بود. مضمون بروز آشفتگی هیجانی دارای 4 مضمون فرعی تجربه احساسات متضاد، تجربه افسردگی واکنشی، کاهش لذت از زندگی » بود. مضمون اختلال درروابط بین فردی در بردارنده سه مضمون فرعی «عدم درک متقابل زوجی، تجربه تعارضات زناشویی و بریدگی از اجتماع»بود. مضمون تجارب مثبت در برگیرنده مضامین فرعی «افزایش اوقات فراغت و آزادی عمل و بهبود ارتباط با همسر» بود.. همچنین در بخش مولفه های سازگاری مضمون هشیاری و اراده بر سازگاری شامل «تامل مجدد بر خود و اتکا بر توانمندی خود»، مضمون تجربه رشد هدفمند شامل «از سرگیری فعالیت علمی و شغلی، معنایابی مجدد و افزایش سرسختی و تاب آوری »؛ مضمون از خودفراروی شامل «توجه به شادی و رضایت فرزند، کمک به فردی مشابه و پرورش نوه ها»، مضمون تقویت ارتباط با مبدا هستی شامل «شکرگذاری و توکل، و تقویت ارتباط معنوی و فعالیت های مذهبی» بود. تجارب روانشناختی از مواجهه با آشیانه خالی حاکی از احساسات و واکنش های متضاد است که سالمندان آشیانه خالی هم تجارب مثبت و هم تجارب منفی را در این مرحله تجربه می کنند و سالمندان در راستای سازگاری با آشیانه خالی از ابعاد درون فردی و فرافردی بهره می جویند . درنتیجه پیشنهاد می گردد از یافته های پژوهش حاضر در برنامه ریزی ها و اق دامات پیشگیرانه و مداخلات در خصوص سالمندان آشیانه خالی مورد استفاده قرار گیرد.
۲۲۷.

بررسی تجارب نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوجوانان اضطراب اجتماعی شبکه های اجتماعی آنلاین اینستاگرام شبکه اجتماعی آنلاین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۵
مقدمه: افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی، شبکه های اجتماعی آنلاین را به طور گسترده به عنوان یک فضای راحت برای معاشرت درک می کنند که بر ترجیح و انتخاب آنان برای تعامل آنلاین به جای حضوری تأثیر می گذارد.پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی در اینستاگرام انجام شد.روش: روش پژوهش از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 12 نفر از نوجوانان تا رسیدن به حد اشباع داده ها انجام شد. از میان شبکه های اجتماعی به علت فراوانی میزان استفاده از اینستاگرام و ایجاد دقت در پژوهش صرفاً پلتفرم اینستاگرام انتخاب شد. جامعه موردمطالعه در این پژوهش را پسران تهرانی 15 تا 18 ساله کاربر اپلیکیشن اینستاگرام که دارای اختلال اضطراب اجتماعی بودند تشکیل داد. نمونه گیری در پژوهش حاضر با روش نمونه گیری هدفمند به وسیله مقیاس اضطراب اجتماعی لاجرکا (1999) انجام گرفت. در تحلیل داده ها از روش هفت مرحله ای کولایزی استفاده شد.یافته ها: یافته های مربوط به تجارب نوجوانان در 2 کد هسته ای تجارب ترمیم کننده و تجارب آسیب زا قرار گرفتند تجارب ترمیم کننده در چهار کد اصلی «برقراری ارتباط و حفظ دوستی ها، تنظیم احساسات، دریافت اطلاعات مربوط به سلامت روان و کمک به هویت یابی اجتماعی» بود؛ و کد هسته ای تجارب آسیب زا شامل «مقایسه و ارزیابی منفی، تضعیف شایستگی های اجتماعی و تضعیف شخصیت» بود. نتیجه گیری: نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی تجارب مثبت و منفی گوناگونی در شبکه های اجتماعی دارند. متخصصان حوزه سلامت روان می توانند از یافته های پژوهش حاضر جهت ایجاد راهبردهایی متناسب با تجارب آنان در ضمن مداخلات خود استفاده کنند.
۲۲۸.

ماهیت و نشانه های بحران شغلی در پرستاران: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماهیت بحران شغلی نشانه های بحران شغلی پرستاران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۵
هدف این پژوهش تعیین ماهیت و نشانه های بحران شغلی بر اساس تجارب زیسته پرستاران بود. این پژوهش از نوع کیفی بود که پژوهشگر با استفاده از روش داده بنیاد اقدام به جمع آوری و تحلیل داده ها نموده است. به این منظور 21 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر تهران در سال 1403 که تجربه مواجه با بحران شغلی را داشتند به طور هدفمند انتخاب و تا رسیدن داده ها به حد اشباع مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش استراوس و کوربین (2014) انجام شد. با تحلیل داده ها، «بحران شغلی پرستاران» به عنوان مسأله اصلی شناسایی شد. در بخش شرایط علی، «برنامه ریزی نامناسب شغلی» و «شرایط محیطی دشوار»، در بخش شرایط مداخله گر، «چالش های مرتبط با هماهنگی» و «ارتباط و چالش های مرتبط با تأمین امکانات» مطرح شدند. در بخش شرایط زمینه ای، «سیاست های مدیریتی نادرست»، «فشارهای خانواده و اقوام»، و «تحریف های شناختی شناسایی» شدند. در بخش پیامدها، «خودکارامدی منفی»، «تجربه استرس و اضطراب»، و «احساس بی تفاوتی» بر جامعه پرستاری تأثیر می گذاشتند. عوامل مختلفی ازجمله برنامه ریزی نامناسب شغلی، شرایط محیطی دشوار، چالش های مرتبط با هماهنگی و ارتباط، و سیاست های مدیریتی نادرست به عنوان دلایل اصلی این بحران مطرح شدند. برای مقابله با این چالش ها، استفاده از مهارت های حل مسأله، مدیریت ارتباط با همکاران، و ایجاد امنیت های محیطی پیشنهاد شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان