مسعود بیننده

مسعود بیننده

مدرک تحصیلی: هیات علمی دانشگاه فرهنگیان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

رابطه ی ایدئولوژی و پراتیک سیاسی

۳.

تحلیل انتقادی گفتمان نشریات دانشجویی پیرامون قومیت (نمونه ی موردی: نشریه ی دانشجویی خاک)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۶ تعداد دانلود : ۹۹۸
این مطلب با بهره گیری از روش تحلیل انتقادی گفتمان به بررسی نحوه ی بازنمایی پدیده ی قومیت توسط نشریات دانشجویی و واکاوای گفتمانی این تصاویر بر ساخته و بازنمایی شده می پردازد. توصیف متون تولید شده در زمینه ی قومیت در قالب بررسی واژگان، اصطلاحات، دانش ها و رمزهای زبانی پیگیری شده و تفسیر متون مزبور نیز بر اساس تحلیل ارتباط دانش زمینه ای متون با پیش فرض های برگرفته از آن ها در فرایند تفسیر مشارکین گفتمان و ابراز کنش های گفتمانی و همچنین تحلیل بینامتنی متون انجام می پذیرد. گفتمان های برساخته با استفاده از ابزارهای زبانی و رسانه ای به بازتولید قدرت و اعمال آن یاری رسانده در تعیین رفتارهای کنشگران و ساماندهی تفاسیر مشارکین در گفتمان نقش اساسی را بر عهده دارند. این مطلب به بررسی سازوکار برجسته سازی و حاشیه رانی توسط نظم گفتمان حاکم بر نشریه دانشجویی خاک پیرامون مساله قومیت در ایران می پردازد. در این مطلب به مرحله ی تبیین متون که هم پیوندی گفتمان را با سازوکارهای قدرت و بافت زمینه ای آن اعم از ساختاری و نهادی را بررسی می نماید پرداخته نشده است.
۴.

وحی یا انقلاب (رویکردی به ظهور بنیادگرایی در چارچوب نظری گرامشی)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
تعداد بازدید : ۱۹۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۳۸
هدف این مقاله مفهوم سازی پدیده ی معاصر رادیکالیسم دینی یا ـ براساس طبقه بندی معمول در غرب ـ بنیادگرایی است و بنا را بر این دیدگاه می گذاردکه جنبشهای مبتنی بر ایدئولوژی بنیادگرایی عمدتاً جزو گروههای دینی ای نیستند که دغدغه ی دین و ایمان داشته باشند، بلکه سازمانهایی سیاسی اند که از دین به عنوان ایدئولوژیی برای حمله، انتقاد و مشروعیت زدایی از نخبگان حاکم و ساختار قدرتی استفاده می کنند که اقتدار و مشروعیت نخبگان بر پایه ی آن بنا نهاده شده است . از آنجا که وجود دولتهای اقتدارطلب تک حزبی در اغلب کشورهای خاورمیانه پدیده ای فراگیر است، تنها دین قادر به ارائه ی نیروی اپوزوسیون به توده های ناراضی، مایوس و منزویی است که توانایی بیان مصائب ویژه و نارضایی عمومی آنها را نسبت به اینگونه رژیمها داشته باشد. چارچوب نظری گرامشی به توضیح این امر کمک می کند که این گونه سازمانهاـ که به عنوان « بنیادگرایان دینی» قلمداد شده و از سوی متفکران بنیادگرای برجسته ی قرن بیستم رواج یافته اند ـ جنبشهایی ضد سروری می باشند که کوشش خود را به سرنگونی این رژیمهای استبدادی و کسب قدرت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی معطوف ساخته اند.
۸.

معمای نظریه و عمل(رابطه ی نظریه و عمل در اندیشه ی سیاسی مدرن) بررسی مردم شناختی باورهای عامیانه

۱۰.

امر مسلط و سیاست مقاومت: برساخت گفتمانی هویت اجتماعی در کشاکش متون نهادی و تجربه زیسته (مطالعه ای درباب جوانان شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت اجتماعی جوانان برساخت گفتمانی سلطه متون نهادی مقاومت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۷ تعداد دانلود : ۴۹۷
در پژوهش حاضر، نحوه مواجهه جوانان با گفتمان هویتی حاکم و شیوه های مقاومت، مذاکره یا موافقت آنان با این گفتمان، درعین دسترسی به گفتمان های دیگر، مطالعه می شود. به این منظور، از حوزه های نظری مرتبط با مطالعات فرهنگی و برساخت گرایی در چارچوب نظریه تحلیل گفتمان استفاده شده است. چارچوب نظری پژوهش از ترکیب نظری رویکرد لکلائو و موفه درباب سلطه و گفتمان و الگوی رمزگذاری و رمزگشایی استوارت هال به دست آمده است. در این پژوهش، از روش شناسی تحلیل گفتمان استفاده شده است. در ابتدا، با ۳۸ نفر از جوانان شهر سنندج مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته به عمل آمد. سپس، متون فراهم آمده از مصاحبه درمقایسه با متون گفتمان هویت رسمی، که درقالب «منشور تربیتی نسل جوان» بازنمایی شده است، قرار گرفت و پیوندها و منازعه های گفتمانی آنها تحلیل شد. مطابق یافته های تحقیق، عرصه نظم هویتی جوانان کانون منازعه و رقابت فرادستیِ گفتمان های متنوعی است که هرکدام برطبق موقعیت گفتمانی خود برای فراخوانی جوانان و برساخت هویت آنها می کوشند. دراین میان، گفتمان های مخالف و معارض گفتمان هویتی مسلط (اصول گرایی در چارچوب انقلاب اسلامی)، بیشترین حضور و تأثیر را در تکوین هویت اجتماعی جوانان شهر سنندج در ابعاد سه گانه ملی، قومی و مذهبی داشته اند. سرانجام اینکه، ناسازگاری الگوی هویتی رسمی با خواسته ها و موقعیت جوانان بحران هویت و ناکارآمدی را به دنبال داشته است.
۱۱.

خوانش هگلی-لاکانیِ ژیژک از سوژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژیژک لاکان هگل سوژه دیگری امر واقع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۳ تعداد دانلود : ۵۰۴
ژیژک در نظرگرفتن فلسفه هگل را همچون اوج سیستم سازی و ایده آلیسم مطلق که درنهایت تنوع و چندگانگی واقعیت را در ایده و معرفت مطلق منحل می کند، نوعی داوری شتابزده درباب فلسفه او می داند. او بر این باور است که با استفاده از لکان می توان زنگارهای برداشت مطلق گرایانه را از سر و روی هگل پاک نمود. بر این اساس خوانش ژیژک از سوژه هگلی برخلاف متفکران سلف و معاصر وی در فضای مفاهیم لکانی و در بستر امر واقع رخ می دهد. در این راستا سوژه هگلی چیزی ازپیش- داده شده و دارای انسجام پیشینی نیست، بلکه همواره مقید به شرایط حادث بیرونی است. هستی سوژه محصول یک نفی تمام عیار انتزاعی است که ساختار اقتدارطلب و تمامیت خواهانه نظم جوهری را به چالش می کشد. دستاویز قرار دادن لکان برای بازخوانی هگل نه به این دلیل است که ژیژک هگل را دربند نوعی فروبستگی معنایی و خودمرجعی ساختاری فرض می کند، بلکه همواره نوعی فقدان مازاد را در فلسفه روح هگل شناسایی می کند که جز با استفاده از مفاهیم روانکاوی لکانی قابل تحلیل نخواهد بود. ژیژک دیالکتیک هگل را از سطح منطق دال که در آن میل از طریق دیگری به بازشناسی دست می یابد و سوژه به صورت سوژه یک دال در نظم نمادین هضم می شود به سطح منطق امر واقعی لکان برمی کشد که در آن دیگری بزرگ کامل، وجود نداشته و همواره به صورت ناقص، خط خورده و نه-همه حول یک فقدان بنیادی ساختار یافته است. به زعم ژیژک در سوژه امری واقعی وجود دارد که غیر ممکن نیست و میلی هست که در چارچوب تولید فانتزی، دال و دیگری بزرگ نمی گنجد و این درست همان نقطه ای است که سوژه در آن شکل می گیرد.
۱۲.

سیاست های فضایی شهری و وضعیت محله های فرودست (اتنوگرافی نهادی محله های آقازمان، قطارچیان، جورآباد و کورآباد شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست های فضایی حق به شهر اتنوگرافی نهادی محله های فرودست شهری عدالت فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۱ تعداد دانلود : ۷۰۴
مطالعه محلات فرودست شهری سنندج به مثابه بخشی از فضا های شهری می باشند که در طی یک فرایند تولید و تفکیک فضایی به شکل ویژه ای برساخت یافته اند. به طور کلی، آنچه مشخصاً مفروضه این پژوهش را تشکیل می دهد، تولید فضای اجتماعی از طریق سیاست های فضایی ناکارآمد شهری است که کم وبیش حق به شهرِ شهروندان را با چالش مواجه نموده است. برای گردآوی داده ها از روش اتنوگرافی نهادی استفاده شده است، بر این اساس، با ۳۶ نفر از ساکنان محله های مورد پژوهش شهر سنندج مصاحبه شده است و سعی بر آن بوده که تم ها و مقولات بنیادی ای در پیوند با سیاست های فضایی و حق به شهر استخراج گردند. نتایج پژوهش نشان می دهد که نمودهای فضایی سیاست گذاری شهری از جمله عدم سیالیت فضایی، عدم مرکزیت فضایی ، نبود خودگردانی فضایی و.. حق به شهر شهروندان را ضایع نموده و عدالت فضایی را با مسئله مواجه می نمایند. این نابرابری های فضایی و تداوم پایمال شدن حق به شهر شهروندان و کاربران فضاهای محلات طرد شده ضرورت بازنگری در سیاست های مزبور و ارائه ی سیاست های جایگزین را ایجاب می کند. سیاست هایی که با اتکا به حق به شهر شهروندان و حق سکونت گاه آنان، از تقلیل کلیت و یکپارچگی شهری به ماکت و فضایی انتزاعی برای کنترل و ابژه سازی شهروندان جلوگیری نماید و فرایند تولید فضای شهری در راستای تحقق عدالت فضایی را در پیش گیرد.
۱۳.

بررسی رابطه فعالیت های انجمن های مردم نهاد در گرایش دانش آموزان به طبیعت و احترام به محیط زیست (مطالعه موردی: شهرهای بانه و مریوان)

کلیدواژه‌ها: گرایش به طبیعت آگاهی زیست محیطی انجمن های زیست محیطی مردم نهاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۲۷۱
  هدف این پژوهش بررسی رابطه ی فعالیت های انجمن های مردم نهاد در گرایش به طبیعت و احترام به محیط زیست در میان دانش آموزان بانه و مریوان (استان کردستان) است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. تعداد 381 نفر دوره دوم متوسطه از دانش آموزان به عنوان حجم نمونه انتخاب و بین آن ها پرسشنامه استاندارد به روش نمونه گیری طبقه ای توزیع شد. روایی پرسشنامه توسط اساتید و متخصصین مورد تائید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. روش تجزیه وتحلیل داده ها با توجه به ماهیت داده های گردآوری شده از آماره های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t تک نمونه ای در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج حاکی از آن است که متغیری که از سایر متغیرها در بین پاسخگویان از میانگین بالاتری برخوردار بود، متغیر فعالیت انجمن های زیست محیطی مردم نهاد بود. همچنین نتایج نشان داد که ارتباط میان عملکرد و فعالیت های انجمن های زیست محیطی مردم نهاد و دانش آموزان رابطه ای مثبت و مستقیم در جامعه موردبحث بوده است.
۱۴.

ادبیات جهان؛ از معیارهای جهانشمول تا کثرت گرایی فرهنگی (نمونه موردی: شعر نو کردی)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات جهان ادبیات تطبیقی شعر نو کُردی مطالعات پسا استعماری سواره ایلخانی زاده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۰۳
شعر کردی همگام با گسترش نوگرایی در سطح جهان و منطقه خاورمیانه، در رابطه ای پیچیده و چندسویه با زمینه ها و میراث ادبی و فرهنگی خود و دیگران، همچنین در پیوند با فرم ها و سبک های جدید جهانی، به سمت نوگرایی سوق یافته است. ظهور نظام جهانی و فرایندهای اقتصادی و سیاسی همبسته آن، جغرافیایی فرهنگی و نظامی از بایگانی را برای مشروعیت بخشیدن به آثار مرجع پدید آورده است. ادبیات جهان همچنانکه دربرگیرنده فرایندهای هژمونیک زبان ها و فرهنگ های اروپایی است، حاوی ضدجریان هایی است که مقیاس های اروپامحور آثار مرجع و مرجح ادبیات جهان را به چالش کشیده و با بهره گیری از تکینگی و خاص بودگی بیان و محتوای خود، به جایگاهی فراتر از سطح محلی دست یافته اند. رویکرد مرکزگرا و سلسله مراتبی که حاوی گرایش اروپامحور و معیارهای انحصارطلبانه است روند نوگرایی در ادبیات و زبان های مختلف را بر اساس مدل مرکز-پیرامونی و خطی تبیین می کند. پرسش اساسی این پژوهش این است که چه رویکردهای آلترناتیوی، فرایند های نوگرایی در شعر کردی و نسبت آن با امواج نوگرایی در جهان و منطقه را فراتر از مدل های خطی و واکنشی تبیین کرده و توجیه های نظری و روش شناختی این گونه تبیین ها در شناخت پویایی و ویژگی های تقلیل ناپذیر شعر کُردی چیست؟ این پژوهش در جریان واکاوی فرایندهای نوگرایی در شعر کُردی، به پیچیدگی ها و چندساحتی بودن این روند پرداخته و در مقابله با رویکردهای تک خطی و اروپامحورانه بر خوانش های مرکززدوده و چندجانبه نگر تأکید کرده است. این پژوهش در چهارچوب نظریه های مرتبط با جامعه شناسی ادبیات، ایده های مارشال برمن، پاسکال کازانووا، گایاتری اسپیواک، دیوید دمراش و رویکردهای مربوط به ادبیات جهان، نقدهای پسااستعماری و انتقادی به تحلیل روند تکوین نوگرایی شعر کردی پرداخته و با روشی تحلیلی-توصیفی در بررسی متون موجود، به این نتیجه رسیده است که با توجه به استقلال نسبی و تکین بودگی وضعیت ادبیات و شعر نو کردی، فرایند نوگرایی آن دارای روندی درون برون زا، چندساحتی، غیرخطی و مرکززدوده است. 
۱۵.

گفتمان شناسی اخلاق در فولکلور بر مبنای روش تفسیرگرایی کلیفورد گیرتز (نمونه مطالعه: ضرب المثل های کردی کردستان ایران و ضرب المثل های عربی)

کلیدواژه‌ها: خوانش انسانشناختی ضربالمثل کردی و عربی ارزشهای پیامدی و هنجاری اخلاقی توصیف ضخیم کلیفورد گیرتز مطالعه تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۷
فولکلور و ادبیات شفاهی هر ملتی آینه تمامعیاری است که ارزشهای اخلاقی آن ملت را بازتاب میدهد. بدون شک کُرد و عرب به دلیل همجواری و همسایگی، ارتباط تاریخی بلندمدتی را تجربه نموده و بر فرهنگ همدیگر تأثیر داشتهاند. هدف اصلی این پژوهش بررسی تطبیقی جایگاه اخلاق در فولکلور و ادبیات شفاهی کُردی (سورانی) و ادبیات فولکلور و شفاهی عربی میباشد. خوانش انسانشناختی ضربالمثلهای کُردی و ضرب المثل های عربی که دربرگیرنده بیشترین نمودها و بازتابهای مربوط به ارزشهای اخلاقی است، ابعاد مشترک و متفاوت جایگاه اخلاق را در دو فرهنگ کُردی و عربی روشن می نماید. در این پژوهش ابعاد ارزشهای اخلاقی در دو بعد پیامدی و هنجاری در نظر گرفته شده که بعد پیامدی اخلاق مرتبط با دیگری، خود و طبیعت را شامل میشود. هم چنین بعد هنجاری شش معیار کمالطلبی، پرهیز از رفتار ناشایست، فضیلت اخلاقی، بخشش و هویت اخلاقی را در بر میگیرد. مسأله اصلی این تحقیق بررسی نحوه بازنمایی ارزشهای پیامدی و هنجاری مربوط به اخلاق در ضربالمثلهای کُردی و عربی میباشد. مقایسه تطبیقی شاخصهای مورد اشاره مربوط به اخلاق در بستر ضربالمثلهای کُردی و ضرب المثل های عربی از منظر انسانشناسی فرهنگی و با بهرهگیری از روششناسی توصیف ضخیم کلیفورد گیرتز به این نتیجه انجامید که شباهتهای مربوط به زندگی اجتماعی باعث ایجاد جهت گیری مشترکی در ارزشها و باورهای اخلاقی بازتاب یافته در ضربالمثلهای کُردها و اعراب گردیده است. همچنین تفاوتها در بیان و تعریف ارزشهای اخلاقی؛ تفاوتهای مربوط به زبان، جغرافیا، فرهنگ، تجربه تاریخی و زیستجهان این دو قوم را مشخص مینمایند.
۱۶.

فرافلسفه و تولید فضا: خوانش فرافلسفه از سیاست فضا و آفرینش شهر مدرن در اندیشه لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لوفور فرافلسفه تولید فضا سیاست فضا شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۳
بخش مهمی از دگرگونی های زمانه کنونی ما به مناسبات اجتماعی و شهری مرتبط است. چنین تغییراتی را باید فراتر از رویکرد سنتی به فلسفه و در رابطه با جامعه شهری و مناسبات مادی و فرهنگی مرتبط با آن جست وجو کرد. در رویکرد فرافلسفی، واقعیت شهری یک برساخت اجتماعی یا سیاسی-اقتصادی است و همچنین نیرویی مولد است که روابط اجتماعی را توأمان در سطوح مادی و فرهنگی تولید و بیان می کند. فلسفه به شکلِ سنتی همواره مفاهیم خود را از بسترها و کالبدهای عینی جدا کرده و در پی تمامیت سازی و این همانی بوده است. فرافلسفه لوفوری تحمیل چنین تمامیت غیربدنمند و عقلانیت انتزاعی بر شهر را انکار می کند و، به منظورِ برقراری رابطه با واقعیت، شکل های مستقل و خودجوش عملی و مادی را در بطن زندگی روزمره شهری خلق می کند. هدف از این پژوهش، کاوش در بینش های فرافلسفی لوفور درباره مفهوم سیاست فضا و نقش آن در بازتعریف و آفرینش مجدد در فضای شهر است. در این راستا، غلبه بر مفهوم سنتی فضا و ارائه مفهومی پویا و عاملیت گرایانه از آن به عنوانِ مؤلفه ای محوری در تحقق فرافلسفه مطرح می شود که در خلال آن رویکردهای انضمامی، عملی و بدنمند از فضا تحقق می یابد. پرسش محوری پژوهش حاضر این است که لوفور چگونه با طرح فرافلسفه به عنوانِ ابزاری برای نقد فلسفه سنتی توانسته است درکی عمیق تر از رابطه میان سوژه و فضا ارائه دهد و به تعریفی نو از شهر مدرن دست یابد؟ همچنین چه فرصت هایی پیش روی این خوانش وجود دارد؟ فرافلسفه در این معنا در پی یافتن برهه هایی است که در آن شهر به منزله محصول پراکتیس جمعی شهروندان تحقق یابد، نه مطابق رویکردهای متافیزیکی پدیده ای ازپیش متعین فرض شده که همواره گفتمان های مسلط بر آن ها تحمیل شوند. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان