محمدرضا شریف زاده

محمدرضا شریف زاده

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده هنر، دانشگاه آزاداسلامی، واحد تهران مرکز.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۹۷ مورد.
۴۱.

تاثیر ساحت زیبایی شناسی هنری مبتنی بر نمایش خلاق بر فرآیند یاددهی و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی هنری نمایش خلاق فرآیند یاددهی و یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۸۴
هدف: با توجه به اهمیت فرآیند یاددهی و یادگیری و نقش زیبایی شناسی هنری در آن، پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر ساحت زیبایی شناسی هنری مبتنی بر نمایش خلاق بر فرآیند یاددهی و یادگیری انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مداخله ای با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه پژوهش معلمان دوره اول ابتدایی منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. تعداد 20 نفر از معلمان با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به مدت 10 جلسه 70 دقیقه ای با روش زیبایی شناسی هنری مبتنی بر نمایش خلاق آموزش دیدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته فرآیند یاددهی و یادگیری با 10 آیتم بود که روایی صوری آن با نظر خبرگان تایید و پایایی مولفه های یاددهی و یادگیری با روش بازآزمایی بالاتر از 80/0 به دست آمد. داده ها با روش آزمون تی وابسته در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند.یافته ها: در این پژوهش، 2 نفر از معلمان به دلایل مشکلات شخصی از پژوهش انصراف دادند و تحلیل ها برای 18 نفر انجام شد. یافته ها نشان داد که آموزش زیبایی شناسی هنری مبتنی بر نمایش خلاق باعث افزایش هر شش مولفه فرآیند یاددهی و یادگیری شامل مهارت محوری و مهارت آموزی، یادگیری مادام العمر، کاربردی سازی آموزش، فعال سازی همزمان چند حس، انجام فعالیت جمعی و نشاط و پویایی کلاس شد (001/0>P).بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده تاثیر ساحت زیبایی شناسی هنری مبتنی بر نمایش خلاق بر فرآیند یاددهی و یادگیری بود. بنابراین، برای بهبود فرآیند یاددهی و یادگیری می توان از روش ساحت زیبایی شناسی هنری مبتنی بر نمایش خلاق در کنار سایر روش های آموزشی استفاده کرد.
۴۲.

تأملی بر طلسمات دوره قاجار و اهمیت نقش زنان در شکل گیری و گسترش آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره قاجار زنان طلسم باورهای خرافی شرایط اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۴۲۰
در جامعه ایرانِ دوره قاجار گرایش به باورهای خرافی و انواع اشیاء اعتقادی ازجمله طلسم ها و تعاویذ، بسیار گسترده و عمومی بوده است. مستندات تاریخی گواه بر این است که زنان جامعه ایرانی گرایش بیشتر و پررنگ تری نسبت به مردان در بهره گیری از طلسم و توسل به انواع افسون ها داشته اند. این نگرش دارای زمینه ها، ریشه ها و در ادامه پیامدهایی بوده است که پژوهش حاضر به دنبال آن است با بررسی ریشه ها و پیامدها، به چگونگی شکل گیری این نگرش بپردازد و ضمن بررسی شرایط اجتماعی و زندگی زنان در عصر قاجار، فعالیت های  ایشان را به ویژه در حوزه  تولید و استفاده طلسمات مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. این پژوهش در نظر دارد با بررسی ریشه های فرهنگی و اعتقادی، علل گرایش به طلسمات و اوج گیری آن ها در عصر قاجار را مورد مطالعه قرار دهد. همچنین با تحلیل عوامل اجتماعی و سیاسی این دوران، به تشریح نقش کلیدی زنان در شکل گیری و توسعه هرچه بیشتر طلسمات در دوران قاجار بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که گرایش به خرافات، ازجمله بهره گیری از طلسمات، پدیده ای رایج در جامعه سنتی بوده است و تمامی افراد جامعه بنابه شرایط اجتماعی و فرهنگی، به میزانی از آن بهره می گرفتند. اما مستندات تاریخی نشان از تمایز جنسیتی و گرایش بیشتر زنان به این باورها در عصر قاجار دارد. اهداف پژوهش:شناسایی ریشه های فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی مؤثر در رواج طلسمات در عصر قاجار.تشریح نقش کلیدی زنان در گرایش به طلسمات در عصر قاجار.سؤالات پژوهش:عوامل فرهنگی و اعتقادی مؤثر در گرایش زنانِ قاجاری به علوم غریبه کدام اند؟اوج گیری علوم غریبه و بهره گیری از طلسمات چه پیامدهایی در شرایط اجتماعی و سیاسی ایران عصر قاجار داشته است؟
۴۳.

اخلاق و هنر در پست مدرنیسم از منظر لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر پست مدرنیسم اخلاق لیوتار امر والا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۲۹۲
از نگاه لیوتار، «مدرنیته پیوسته حاصل پست مدرنیته است» یا به عبارتی: « پست مدرنیته ، بازنویسی مدرنیته است.» بازگشتی بدون پیش داوری به نقطه ی آغاز، درک مدرنیته به انضمام بحران هایش. بازنویسی مدرنیته به معنای یادآوری خطاها، اشتباهات و فجایعی است که عصر مدرن مسبب آن بوده است و در نهایت، آشکار ساختن سرنوشتی است که غیب گویی در آغاز عصر مدرن آن را پیش بینی کرده بود و اکنون در تاریخ تحقق یافته است. خرد ستیزی و عقل ناباوری از بحران های مهم مدرنیته در اخلاق و هنر است. از دید او سرچشمه ی این نارسایی ها در تعریف عقل کلی و استفاده از عقل علمی برای صورت بندی زندگی است. این پژوهش با هدف بررسی اخلاق و هنر در پست مدرنیسم از منظر لیوتار انجام شده است و در پی یافتن این سوال هستیم که که اخلاق و هنر در دیدگاه لیوتار چه جایگاهی در پست مدرنیسم دارد؟
۴۴.

نسبت هنر و جاودانگی در هستی نگری ویتگنشتاین و کاربست آن در معناباختگی انسان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جاودانگی زیبایی شناسی معناباختگی هنر سوژه متافیزیکی ویتگنشتاین متقدم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۲۸۹
تصور اینکه زندگی عاری از معنی و مرگ پایان همه چیز باشد، موجب می شود هستی دیگر در نظر انسان، چندان زیبا و ارزشمند جلوه نکند. ویرانگری زمان, دشواری های زندگی و هراس از مرگ از جمله عواملی است که باعث ایجاد حس سرخوردگی و رواج اندیشه های معناباخته در دنیای امروز شد. در مقابل عده ای از متفکرین با تاکید بر معناداری و جاودانگی زندگی, درصدد یافتن راه حلی ملموس برای دردهای وجودی آدمی و معنا بخشیدن به هستی او می باشند. در این راستا, نظریات ویتگنشتاین متقدم و شیوه جهان نگری او از منظر جاودانگی مورد تامل واقع شد. با نگاهی به دغدغه های عمیق اگزیستانسی و بررسی پویش های اندیشه ای وی، نقش «زیبایی شناسی» و «اخلاق» در مساوقت با یکدیگر, به عنوان بنیادی ترین مؤلفه های معنابخش به زندگی, در ساختار فلسفی او انکار ناشدنی است. چنانکه در غالب فرازهای اندیشه ای او می توان ردپایی از این دو عامل را با محوریت «نگاه ازلیِ سوژه متافیزیکی» در بنیان نهادن زندگی معنادار و غایتمند مشاهده نمود. مبتنی بر این نظرگاه هنر به عنوان والاترین شیوه نمایاندن ارزش های حقیقی زندگی و راه حلی برای عبور از دشواری های آن مورد توجه قرار می گیرد. زندگی که در نگاه ویتگنشتاین امتدادی ابدی می یابد.
۴۵.

مطالعه تطبیقی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامه های بهرام بیضایی بر مبنای نظریه بیش متنیت ژراژ ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات نمایشی بهرام بیضایی بیش متنیت اساطیر پیکرگردانی ژراژ ژنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۲۹۲
هدف این مقاله خوانش بیش متنی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامه های بهرام بیضایی بر پایه نظریه ژرار ژنت است. بیش متنیت یکی از اقسام ترامتنیتِ ژنت، درباره ارتباطِ میان دو متن است. این نظریه بیشتر به برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین می پردازد و شامل دو نوع اساسی، همانگونگی و تراگونگی ست. اساطیر ترکیبی پیکرگردانی از مهمترین عوامل اعجاب آفرین در ادبیات به شمار می آیند. در فرآیند پیکرگردانی، موجودات از صورتی به صورت دیگر بدل می گردند و در حالت ترکیبی به صورت مخلوقاتی مرکب از انسان، حیوان و... ظاهر می شوند. ادبیات خاستگاه حضور اساطیر است و بر یکدیگر تأثیرات دوسویه دارند، این رابطه بزنگاهی ست که می توان از منظر بیش متنی به آن پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که این موجودات در هجده نمایشنامه بیضایی وجود دارند و حضور آنها وامدار ادبیات اسطوره ای، افسانه های عامیانه و منظومه های پهلوانی است. بیضایی در فرآیند تبدیل روایات اساطیری (پیش متن) به نمایشنامه (بیش متن) به مضمون اصلی وفادار بوده و در اغلب موقعیت های نمایشی از آن ها به طور مستقیم بهره برده است. روش پژوهشی این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و بر پایه تحلیل محتوای کیفی، ویژگی های اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامه های بیضایی کشف شده و با استناد به نظریه بیش متنیت، میزان تأثیرپذیری آن ها از ادبیات کهن بررسی گردیده است.
۴۶.

مطالعه الگو روایتگری در نمایشنامه مستند دهه ی اخیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت تئاتر مستند نمایشنامه ی مستند ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۶۳
این پژوهش با مطالعه الگو روایتگری موجود در نمایشنامه هایی که در قالب تئاتر مستند اجرا شده اند به منظور پاسخ دادن به یک پرسش شکل گرفته است که عبارت است از «الگوهای روایت تا چه اندازه به پیشبرد نمایشنامه مستند سهم دارد؟» پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی ضمن بررسی و ارائه تعریفی روشن و جامع از تئاتر مستند با هدف معرفی و گشودن فصل جدیدی در حوزه ی تئاتر مستند شکل گرفته است. نتیجه ی حاصل از این پژوهش در حوزه ی کیفی به مسائلی همچون الگوهای روایتگری و راوی و انواع آن در روایت شناسی متون مستند تا چه اندازه به پیشبرد آن سهم دارد معطوف است که می توان به فقدان جریان تئاتر مستند و گیشه گرایی اشاره داشت که جریان الگوی تئاتر مستند از سال ۱۳۹۰ به بعد جدی تر شده است و با کارهای مستند بیشتری نسبت به دهه های گذشته در صحنه های تئاتر کشور روبه رو هستیم اگرچه میزان این آثار همچنان به حدی نیست که این جریان را ضعیف به حساب نیاریم. در این باره می توان گفت عدم پرداخت الگوی روایتگری تئاتر مستند در ایران به صورت آکادمیک در دانشگاه های کشور است، ازاین رو دانشجویان و دانشگاهیان نیز در این حوزه ضعیف و کم کار هستند و درک و شناخت از الگو روایتگری تئاتر مستند بین کارگردانان و اهالی تئاتر بسیار کم است و این امر باعث می شود که آن ها به سراغ کار در این حوزه نروند. تماشاچیان تئاتر غالبا داستان پسند هستند و به دلیل کم رنگ بودن الگوی روایتگری قصه در تئاتر مستند به تئاتر مرسوم، این گونه تئاتری با مخاطب کمتری با خود به همراه دارد و می توان گفت در ایران با فقدان جریان الگوی روایت مواجه هستیم و الگوهای روایت به پیشبرد نمایشنامه ی مستند سهم بسزایی دارد.
۴۷.

تحلیل جامعه شناختی پوشش روزمره و آئینی زنان در میان اقلیت های مذهبی (مورد مطالعه: زرتشتیان و مندائیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوشش قوم مذهب زنان مندائی زنان زرتشتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۶۳
سبک های پوششِ روزمره و آئینی در زمره بارزترین نمودهای هویتی گروه های اجتماعی است و مؤلفه هایی چون باورهای دینی، مناسک آئینی ، آداب و رسوم، اقلیم، آب و هوا و غیره هر یک به نوعی بر شکل گیری و یا تغییرات تدریجی آن تاثیرگذارند. پوشش نقش مهمی در برساخت هویت و هستی اجتماعی گروه ها دارد و این برساخت هویت به میانجی پوشش را می توان به شکلی انضمامی و تجربی در میان اقوام و مذاهب ساکن در ایران ردیابی کرد. این پژوهش تلاش دارد به مطالعه تجربی پوشش زنان در میان دو اقلیت مذهبیِ زرتشتی و مندائی، در جشن ها و مراسم آئینی و کلاً در زندگی روزمره آنان بپردازد تا بدین وسیله سویه های اشتراک و افتراق این دو فرهنگ به لحاظ سبک های پوشش و نیز زمینه ها و شرایط برسازنده این وضعیت واکاوی شود. نتایج نشان می دهد که زرتشتیان و مندائیان، به عنوان دو جامعه قومی-مذهبی، با داشتن پوششی متحدالشکل، که هر یک دارای خصوصیات ویژه ای می باشند و نیز با وجود تمامی تمایزاتی که بین زرتشتیان و مندائیان از لحاظ اعتقادات مذهبی و دینی دیده می شود، نه فقط گرایش بالائی به حفظ هویت قومی از طریق پوشاک دارند، بلکه با وجود تفاوت های دینی، شباهت های بسیاری در زمینه رنگ، اجزا و برخی اعتقادات فرهنگی و دینی در لباس زنان این دو قوم مشاهده می شود. همچنین نتایج حاکی از آن است که این گرایش به پوشش سنتی، قومی و مذهبی در میان اقلیت های ایرانی غالباً محدود به مراسم و اجتماعات خصوصی آنهاست و آنان در زندگی روزمره پوششی همانند سایر ایرانیان را ترجیح می دهند. 
۴۸.

تحلیل جامعه شناختی آموزش موسیقی کلاسیک در ایران از نظرگاه بوردیو، مورد مطالعه: ساز پیانو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوردیو موسیقی آموزش فرهنگ جامعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۲۸۴
امروزه در ایران یادگیری سازهای کلاسیک غربی از جمله پیانو، رواج قابل توجهی یافته است . می توان گفت یاددهی ساز پیانو علاوه بر بعد تکنیکال، نیازمند بررسی از جنبه های دیگریست که به هنگام آموزش، مدرس باید درنظر داشته باشد. رویکردی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته، رویکرد جامعه شناسانه است. از این منظر، پیر بوردیو جامعه شناس قرن بیستم تأثیرات قابل توجهی بر تئوری های اجتماعی و جامعه شناسی تعلیم و تربیت گذاشته و تحولاتی روش شناختی در این حوزه ها ایجاد کرد ه است. این پژوهش سعی دارد با تکیه بر نظریات بوردیو نشان دهد، فراتر از موضوع استعداد و هوش موسیقیایی، مسائل متعددی وجود دارد که باعث می شود یک هنرجو نسبت به دیگری در اجرای قطعات عملکرد بهتری از خود نشان دهد. ضمن این که چگونه می توان به راهکارهایی دست یافت که علاوه بر آن که باعث رشد و بالابردن مهارت های نوازندگی هنرجویان شود؛ مانع از بازتولید تثبیت و هژمونی طبقه مسلط جامعه گردد؟ در این پژوهش از روش تحقیق، تحلیل محتوا استفاده شده است.
۴۹.

نیروی احساس در آثار هنری معلولین عکاس با تاکید بر فلسفه ی بدن بدون اندام ژیل دلوز (مطالعه ی موردی آثار پیت اکرت و احمد زولکارنیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه ی بدن دلوز اثر هنری احساس معلولین عکاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۴۴۸
خلق آثار هنری توسط افراد به عوامل مختلفی فردی و اجتماعی بستگی دارد. در این میان با توجه به ارتباط نزدیک آفرینش هنری با توانایی جسمی و روحانی مسائلی در خصوص امکان و چگونگی خلق آثر هنری توسط افراد دارای معلولیت مطرح می گردد. فلسفه ی دلوز مؤید این موضوع است که خلق اثر هنری نیازی به یک سازمان مندی خاص ندارد و برای آفرینش یک عکس هنری نیازی به تکامل جسمانی انسان نیست. می توان بدون یک جسم سازمان مند، دست به خلق اثر هنری زد. فرد معلول می تواند در این دیدگاه با استفاده از صیرورت احساس اثر هنری خلق کند. این پژوهش با روش کیفی و از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفت. روش مبتنی بر مطالعه بر آثار عکاسی افراد معلولی بوده است که با روش توصیف فلسفه ی بدن بدون اندام احساس را اصلی ترین مؤلفه ی هنر عکاسی برای انتقال نیروی هنر و آفرینش و تحلیل در عکاسی می دانسته اند. در این پژوهش آثار پیت اکرت و احمد زورکارنیان به عنوان افراد هنرمندی که دارای معلولیت هستند بررسی می گردد. یافته های پژوهش حاکی از این است که معلولین نیز با در نظر داشتن دیدگاه بدن دلوز می توانند دست به آفرینش هنری از هم گسیخته اما دارای کمال دست بزنند که استوار بر احساس است. با تکیه بر فلسفه ی بدن، ناتوانی جسمی مانع از خلق اثر هنری در عکاسی نیست. معلولین با درک مفهوم هستندگی و احساس در هنر می توانند به خلق و آفرینش آثار هنری زنده که از صیرورت برخوردار است، روی بیاورند. اهداف پژوهش: 1.بررسی امکان حذف ناتوانی جسمی در عکاسی با تکیه بر فلسفه بدن دلوز. 2.بازشناسی تأثیر عوامل جسمی و روحی در خلق اثر هنری. سوالات پژوهش: 1.احساس در آثار هنری معلولین عکاس بر طبق فلسفه ی بدن دلوز چه نقشی دارد؟ چه عوامل جسمی و روحی نزد هنرمند در آفرینش آثار هنری او نقش دارد؟
۵۰.

واکاوی نگرش دلوز درباره هستی انسان و نسبت آن با مخاطب در هنر تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان بدن بدون اندام ریزوم ژیل دلوز صیرورت مخاطب هنر خلاق هنر تعاملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۶ تعداد دانلود : ۶۴۸
گفتمان هنرهای خلاق تعاملی، سبب تغییر رویکرد مفهوم مخاطب هنری از نظاره گری بی کنش و منفعل به آفریننده ای تعامل گر و پویا بوده است که از منظر فلسفه پست مدرن نگاهی قابل تأمل به انسان، بشمار می آید. افادات ژیل دلوز به فلسفه، از جسمانی ترین رویکرد ها به حیات انسان است که با نکته پردازی های خلاقانه وی می تواند ابزار تحلیلی کارآمدی برای بررسی نقش و شناخت واکنش های انسانی بشمار رود. اصطلاحاتی از قبیل صیرورت، ریزوم و بدن بدون اندام در شناخت رفتارهای انسانی که از سوی دلوز مطرح شده می توانند در تحلیل رفتارهای مخاطب بکار روند. در این مقاله به این پرسش ها پرداخته ایم که آیا هنر تعاملی می تواند ترجمان هنری صیرورت باشد و این که انتخاب های پیش روی مخاطب چگونه با تعاریف بدن بدون اندام و ریزوم مرتبط می شوند. در شیوه پژوهش، اطلاعات مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و دیجیتال استخراج و سپس با به کارگیری این مستندات، جایگاه مخاطب به روش تحلیلی- توصیفی با رویکرد دلوزی تشریح شده اند. در نهایت به این نتیجه نزدیک شده ایم که بنابر تعریف بدن بدون اندام، مخاطب هنر تعاملی با مجموعه ای از بالقوگی های منحصر به فرد روبه رو است که انتخاب از میان آن ها، روند شکل گیری اثر هنری را به شیوه ای بی قاعده و ریزوم گونه هدایت می کند که این اثر در طی مسیر و در لحظه به ظهور می رسد و همواره میان قوه و فعلیت قرار دارد و در نهایت این تعریف با عبارت فلسفی صیرورت از دیدگاه دلوز، همسان است.
۵۱.

زیبایی در قالب معیارهای کمی در تابلوی شام آخر داوینچی با رویکرد نظریات اومبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی معیارهای کمی شام آخر لئوناردو داوینچی امبرتو اِکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۳۵۴
بدون تردید زیبایی یکی از عناصر بنیادین هنر در جوامع مختلف است. این مسئله سبب شده تا محققان در دوره های مختلف با شیوه های مختلف درصد واکاوی معیارهای زیبایی در آثار هنری باشند. در اروپا می توان دوره رنسانس را یکی از اعصار درخشان هنر و زیبایی دانست. نقاشی یکی از مهم ترین هنرها و لئوناردو داوینچی یکی از مهمترین نقاشان این دوره بود. واقعه شام آخر مسیح یکی از رویدادهای مهم آیین مسیحیت به شمار می رود. هنرمندان بسیاری در طول تاریخ به این موضوع پرداخته اند که یکی از مهم ترین آنان، دیوارنگاره شام آخر لئوناردو داوینچی است. اهمیت این اثر به حدی است که از جنبه های متفاوتی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. امبرتو اکو در کتاب هنر و زیبایی قرون وسطا به شکل گیری هنر و تشریح زوایای گسترده آن می پردازد. شکل گیری هنر رنسانس، وام دار سنت و هنر قرون میانه است. از دیگر سو، نظریات و آرا امبرتو اکو در قرن بیستم که عمدتاً تببین زیبایی است، نگرش تازه ای از زیرساخت های فکری هنرمندان رنسانس را نشان می دهد که به ویژه در نظریه هنر داوینچی مشهود است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به بررسی این موضوع پرداخته است. در پژوهش مورد نظر معیارهای کمی در نظریه هنر داوینچی شامل استفاده از تقارن، تناسب، پرسپکتیو و اصول کاربردی ریاضیات در هنر است. نتایج حاکی از آن است نظریات زیبایی شناسانه امبرتو اکو زمینه ساز شکل گیری نظریات و هنر رنسانس به ویژه در شکل گیری آثار داوینچی نمود یافته است؛ که نمونه موردی آن تابلوی شام آخر است. اهداف پژوهش: بررسی زیبای شناسی کمی در تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی. تبیین زیرساخت های شکل گیری هنر رنسانس و بازتاب آن در تابلوی شام آخر داوینچی با رویکرد نظریات امبرتو اکو. سؤالات پژوهش : معیارهای کمی نظیر تناسب و هماهنگی در شکل گیری تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی کدامند؟ مباحث تحلیلی امبرتو اکو، چگونه زیرساخت های معیارهای کمی را در تابلوی شام آخر را نشان می دهد؟
۵۲.

نگرش اشراقی بر«حُسن» و تجلی آن در نگاره های ایرانی سده هشتم تا دهم ه .ق ( با گزینش شش اثر مشهور از مکتب های این دوران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهروردی هنر اشراقی تجلی حسن جمال و کمال نگارگری مکتب هرات و تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۴۹
شهاب الدین سهروردی(شیخ اشراق) رساله ای  به نام «فی حقیقه العشق» دارد که در فصول مختلف  آن به مقوله «حُسن» می پردازد. با توجه به تأثیر دیدگاه اشراقی سهروردی بر ادبیات عرفانی و هنر ایرانی دوران بعد، به نظر می رسد هنرمندان نگارگر قرن هشتم تا دهم نیز در بیان زیبایی آثار خود، نگرشی اشراقی را به کار گرفته اند. سؤال این است که چگونه نگارگر ایرانی برای آفرینش فضاهای تصویر، با محوریت «حُسن»، از اندیشه اشراقی سهروردی مایه گرفته است و وجه تمایز کمال و جمال آثار نگارگری در چیست؟ پژوهش نگاهی تاریخی و هدفی بنیادین داشته و به روش توصیفی تحلیلی عمل کرده است. نتایج حاکی از آن است که نگارگران در بیان زیبایی به هر دو وجه کمالی و جمالی حُسن توجه داشته اند. تا آنجایی که به ساختار بیرونی آثار مربوط می شد از وجه کمالی و در بیان جمال آثار که به ساختار درونی اثر مربوط می شدند از طریق شهود و تخیل در جهان مثالی عمل می نمودند.
۵۳.

تحلیل تجربه زیبایی شناسی تن- بنیاد شوسترمان در پرتو آراء اسپینوزا و لایب نیتز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی تن - بنیاد شوسترمان زیبایی شناسی تقلا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۷۴
فلسفه از افلاطون تا دوران پسامدرن ژیل دلوز همواره بیش تر معطوف و مشغول به ذهن(دوالیته سوژه و ابژه) بوده و التفات کمینه ای نسبت به عین(تن و بدن) داشته است. از شروع فلسفه زیبایی شناسی مدون با الکساندر بومگارتن تا مورد مطالعه اخیر، یا التفات کمی به تن و بدن شده یا ریشه این اندیشه به ارجاع اشتباهی حوالت شده است. مطالعه حاضر بر آن است تا آراء فلسفی ریچارد شوسترمان پیرامون زیبایی شناسی تن- بنیاد را مورد بررسی قرار دهد و با ارجاع به زیبایی شناسی تن کوشانه و تقلای لایب نیتز و اسپینوزا اولاً ریشه زیبایی شناسی تن-بنیاد را نه در اندیشه فلاسفه معاصری چون مرلو-پونتی و فوکو بلکه در سپهر اندیشه مونادولوژی لایب نیتز و تقلای اسپینوزا بر رسد؛ و ثانیاً نشان دهد زیبایی شناسی یا اساساً امری تنی-عاطفی است یا زیبایی شناسی نیست. بنابراین، کناتوس یا تقلای اسپینوزایی ریشه هرگونه جنبش و تن-آگاهی است و هر موضوع تنی بدون التفات به کناتوس از نقصان شدیدی رنج می برد. این مطالعه به روش تحلیلی-تطبیقی و با اسناد کتابخانه ای صورت گرفته است.
۵۴.

تطبیق عناصر تکرارشونده نمادینِ اسطوره قهرمان در سوگ سیاوش و تعزیه امام حسین(ع) با رویکرد بیش متنیِ ژنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قهرمان سوگ سیاوش بیش متنیت . اسطوره تعزیه امام حسین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۵۰۵
باورهای دینی با اسطوره شکل می گیر ن د و قهرمانان و امامان معصوم همواره از اسطوره ها و بن مایه های تکرارشوند ه مقدس و هویت بخشِ فرهنگ ایرانی به شمار می آیند که در ناخودآگاه، باور و سنن عامه مردم جای دارند. آن ها با آرمان مشترک، سرنوشت و رسالت مشابه بر شکل گیری متون مختلف ادبی و هنری ازجمله شاهنامه فردوسی و نمایش تعزیه اثرگذار بوده اند. رمزگشایی معنایی از نمادهای اسطوره ای و تکرارشونده و میزان تأثیرپذیری قهرمانان از یکدیگر، در دو متن قبل و بعد از اسلام، درخوانشی بینانشانه ای، با رویکرد بیش متنیت ژنتی، یکی در داستان «سیاوشِ» شاهنامه ( پیش متن) و دیگری تعزیه امام حسین (ع) ، به منزله بیش متن و نیز چگونگی برگرفتگی یا گشتار روایت متنی به روایت نمایشی، هدف تحقیق است. بعد از بیان مبانی نظری، تطبیق نمادهای اسطوره ای مربوط به قهرمانان دو متن و درنتیجه، اشتراکات و افتراقات در جدول هایی ارائه شده است. این پژوهش درپی پاسخ به این پرسش است که وجود چه عناصر و نمادهای مشترک یا منحصربه فردی در تفکر و اعمال قهرمان ایرانی، گاه در شخصیتی زمینی اسطوره ای و گاه مذهبی تاریخی و آس مانی تجلی می یابد که سبب احیا، تکرار و بازتولید هرساله بزرگداشت سوگشان، با نمادهای آئینی مشابه می شود؟ روش پژوهش توصیفی تطبیقی و تحلیل محتوای متن از نوع کیفی و استفاده از اسناد کتابخانه ای است. درنتیجه، در همان گونه گی ها می توان به نمادهای هاله نور، اسب همه چیز فهم، عدد سه مقدس، سپیدی جامه، حضور فرازمینی ها و... و در تراگونه گی ها به نماد ایزد نباتی، گذر از آتش، عنصر پَرسیاوشان، ذوالفقار و زره سحرانگیز و... اشاره کرد.
۵۵.

مقایسه مفهوم تجربه زیباشناختی نزد هانس گئورگ گادامر و امام محمدغزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۲۴۳
متفکران مسلمان ایرانی در سده های نخست هجری با برپاساختن نوعی عرفان، در جهت دریافت ادراک ایرانی از مفاهیم دینی حرکت می کردند و امام محمد غزالی از جریان سازترین این اندیشمندان است. یکی از تجربیات عارفانه که وی آن را راهی برای دریافت حقیقت برمی شمارد "سماع" است که درباره شرایط، انواع، حالات سماع کنندگان و درجات آن در کتاب احیاء علوم الدین ، به تفصیل صحبت کرده است. این تجربه خاص عارفانه، نحوه ای از ادراک حقیقت است که با سیر اندیشه غربی متفاوت است. هانس گئورگ گادامر، فیلسوف معاصر نیز که با نقد سوبژکتیویسم در جهت ارایه رویکردی جدید از فلسفه باستان حرکت می کند، با بیان آنچه در فهم هنر رخ می دهد سعی می کند تا نحوه فهم و ادراک از راه هنر تاتر را شرح دهد. اگرچه مفهوم هنر به معنی امروزین در نزد فقیه مسلمان قرن ششم مطرح نبوده؛ اما هدف از این پژوهش که با توجه به رویکرد هرمنوتیکی گادامر و مقایسه توصیفی و تحلیلی این تجربیات زیباشناسانه با یکدیگر انجام شده، تلاش برای خوانشی جدید از اندیشه های یکی از برجسته ترین متفکرین ایرانی در مقایسه با یک فیلسوف معاصر است؛ زیرا شناخت همواره بر اساس مقایسه و تطبیق صورت می پذیرد.
۵۶.

معراج سلطان محمد و ﺑرگرفتگی آن در سه نقاشی معاصر ایران با رویکرد بیش متنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیش متنیت گونه شناسی نگاره معراج سلطان محمد نقاشی معاصر ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۴۱۳
مروری بر تاریخ هنر نقاشی نشان از توجه هنرمندان به دیگر آثار هنری از پیش موجود و اقتباس و الهام یا کپی برداری از آنها دارد. این امر به دلایل مختلفی انجام می پذیرد که از مهمترین آنها می توان به شیوه های آموزش و تجربه اندوزی یا نقد و تفسیر اشاره کرد. هنرمندان و نقاشان معاصر ایرانی نیز امروزه با الهام از دیگر آثار هنری به ویژه نگارگری سنتی به خلق آثار نوین می پردازند که می تواند عاملی در پیوستگی هنر معاصر با هنر سنتی ایران و انتقال مضامین و تجارب و سنت های هنری گذشتگان باشد. هدف از این پژوهش بررسی نحوه برگرفتگی سه نقاش معاصر از نگاره معراج سلطان محمد تبریزی و تجارب و مضامین به کاربرده شده ایشان برای خلق اثرو معنای نوین از این نگاره است و به این پرسشها پاسخ میدهد: چه رابطه ای میان نگاره سلطان محمد و آثار اقتباس شده از آن وجود دارد؟ روابط بیش متنی در هر یک از این آثار از چه سازوکاری برخوردار است و چگونه معنای جدید تولید کرده اند؟ برای این منظور از روش بیش متنیت ژنتی و گونه شناسی این روابط استفاده خواهد شد تا بتوان به مطالعه، تدقیق و تحلیل نمونه هایی از هنر معاصر ایران پرداخته و از ویژگیهای آن رمزگشایی کرد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و با گردآوری اطلاعات از طریق منابع اسنادی و مطالعهٔ کتابخانه ای و نیز مشاهده مستقیم آثار هنری صورت پذیرفته است. در نهایت مشخص می شود که نقاشان معاصر با الهام و برگرفتگی از یک نگاره و تغییر در کیفیت و کمیت آن و با بهره گیری از داده های هم زمانی، می توانند آثار متعدد و نوینی در قالب و سبک شخصی خود بیافرینند که ضمن پیوند با سنت نگارگری ایرانی اسلامی، بازتاب دغدغه ها و جهانبینی هنرمندان معاصر باشد.
۵۷.

مطالعه تطبیقیِ تکرارِ نقوش هندسی در شیشه های رنگی مسجد و کلیسا (نمونه های موردی مسجد نصیرالملک وکلیسای ساگرادا فامیلیا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقوش تکرارشونده شیشه های رنگی معماری اسلامی معماری مسیحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۰ تعداد دانلود : ۵۷۸
امروزه با توجه به تکثر در شیوه خلق آثارهنریِ ادیان الهی، لزوم ایجاد زبان بصری مشترک، احساس می گردد. خلق نقوش تکرارشونده، یک شیوه بیانی وجزء جدایی ناپذیر هنر دینی هستند. واکاوی این مشترکات نمادین در معماری، می تواند موجد پل ارتباطی واحد در هنر ملل باشدکه متأثر از مؤلفه های اعتقادی، فرهنگی، جغرافیایی و هنری است و مسأله اصلی این تحقیق می باشد. پژوهش برروی بناهای نیایشی، کلیسای ساگرادا فامیلیا و مسجد نصیرالملک، از منظر هندسه، با تمرکز بر شیشه های رنگین پنجره ها انجام گرفته است. سوال این جاست که با تطبیق نقوش نمادین و تکرارشونده برشیشه های رنگین دوبنا، تأثیرات مؤلفه های مذکور و هندسه نقوش آن، تا چه حد توانسته، از نظر کالبدی، درایجاد تشابهات، اقتباسات یا تفاوت ها نقش داشته باشند؟ و با این فرضیه که تشابهات و تفاوت هایی در طراحی نقوش متنوع شیشه ها وجود دارد، هدف، رمزگشایی و دست یابی به اشتراکات و افتراقات از منظرنقوش هندسی و ریشه یابی معانی بنیادین و الگوساز و نیز ایجاد زبان مشترک بصری است. روش تحقیق، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ توصیفی- ﺗﻄﺒﻴقی و ﺗﺠﺰﻳﻪ وتحلیل ﻛﻴﻔﻲ و محتوی متن برمبنای اسناد کتابخانه ای است. در نتیجه، وجه افتراق درنقوش شیشه ها : در مسجد مذکورازطرح های ساده: شمسه، ستاره چندپر و اشکال هندسی ساده درگره چینی های شیشه ها بهره گرفته شده در صورتی که درکلیسا علاوه بر این نقوش، نقوش پیچیده روایی و تصویری بر شیشه های رنگین کلیسا، نقش بسته است. اما طراحی شکل دایرهبر شیشه های منقوش دو بنا همراه باتکرار منظم و تکاملی بیشترین کاربرد و وجه اشتراک آن ها بوده و نیز ریشه اعتقادی و توجه به خدا(دین)، طبیعت،انتزاع و هندسه، به عنوان بالاترین لایه تشابهی خلاقیت درطراحی وایجاد فضایی غرق در نور و رنگ، دنیایی ماورایی و روحانی، همراه با امنیت خیال، درهردو بنا به طور مشترک ایجاد شده است، که در جداولی مورد تطبیق قرا گرفته اند.امروزه با توجه به تکثر در شیوه خلق آثارهنریِ ادیان الهی، لزوم ایجاد زبان بصری مشترک، احساس می گردد. خلق نقوش تکرارشونده، یک شیوه بیانی وجزء جدایی ناپذیر هنر دینی هستند. واکاوی این مشترکات نمادین در معماری، می تواند موجد پل ارتباطی واحد در هنر ملل باشدکه متأثر از مؤلفه های اعتقادی، فرهنگی، جغرافیایی و هنری است و مسأله اصلی این تحقیق می باشد. پژوهش برروی بناهای نیایشی، کلیسای ساگرادا فامیلیا و مسجد نصیرالملک، از منظر هندسه، با تمرکز بر شیشه های رنگین پنجره ها انجام گرفته است. سوال این جاست که با تطبیق نقوش نمادین و تکرارشونده برشیشه های رنگین دوبنا، تأثیرات مؤلفه های مذکور و هندسه نقوش آن، تا چه حد توانسته، از نظر کالبدی، درایجاد تشابهات، اقتباسات یا تفاوت ها نقش داشته باشند؟ و با این فرضیه که تشابهات و تفاوت هایی در طراحی نقوش متنوع شیشه ها وجود دارد، هدف، رمزگشایی و دست یابی به اشتراکات و افتراقات از منظرنقوش هندسی و ریشه یابی معانی بنیادین و الگوساز و نیز ایجاد زبان مشترک بصری است. روش تحقیق، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ توصیفی- ﺗﻄﺒﻴقی و ﺗﺠﺰﻳﻪ وتحلیل ﻛﻴﻔﻲ و محتوی متن برمبنای اسناد کتابخانه ای است. در نتیجه، وجه افتراق درنقوش شیشه ها : در مسجد مذکورازطرح های ساده: شمسه، ستاره چندپر و اشکال هندسی ساده درگره چینی های شیشه ها بهره گرفته شده در صورتی که درکلیسا علاوه بر این نقوش، نقوش پیچیده روایی و تصویری بر شیشه های رنگین کلیسا، نقش بسته است. اما طراحی شکل دایرهبر شیشه های منقوش دو بنا همراه باتکرار منظم و تکاملی بیشترین کاربرد و وجه اشتراک آن ها بوده و نیز ریشه اعتقادی و توجه به خدا(دین)، طبیعت،انتزاع و هندسه، به عنوان بالاترین لایه تشابهی خلاقیت درطراحی وایجاد فضایی غرق در نور و رنگ، دنیایی ماورایی و روحانی، همراه با امنیت خیال، درهردو بنا به طور مشترک ایجاد شده است، که در جداولی مورد تطبیق قرا گرفته اند.
۵۸.

تجلی مفهوم رمز در هنر اسلامی بر اساس تئوری نشانه شناسی فرهنگی امبرتو اکو (مطالعه موردی : طلسم های ایرانی- اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر اسلامی مفهوم رمز طلسم های اسلامی امبرتواکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۲ تعداد دانلود : ۴۵۵
نمادها و نشانه ها از اولین مفاهیمی هستند که بشر به علل مذهبی، سیاسی و اجتماعی از آن ها استفاده کرده است. این کاربرد به رغم تحول در حیات بشر به نوعی تداوم یافته و خود را در هنرها و صنایع مختلف منعکس ساخته است. در فرهنگ اسلامی نیز، نمادها و نشانه ها دارای اهمیت خاصی در انتقال مفاهیم بوده اند. هنر اسلامی گنجینه وسیعی از معانی عمیق عرفانی و حکمت الهی است که ریشه در بنیان های معنوی و الهی دارد. نقوش در آثار هنر اسلامی، دروازه ورود به معارف باطنی روح و هستی راستین است که نگرش توحید را به عنوان رکن اصلی اسلام تقویت می کند. اهمیت کاربرد نقوش در زیبایی شناسی آثار اسلامی در معانی نهفته و عمیقی است که بیانگر روح حاکم بر آثار هنری است. مطالعه گنجینه عظیم هنر اسلامی در بستر رویکردهای فلسفی و تعمق در جنبه درونی این هنر و زبان رمزگونه آن که حاوی بنیان هایی متافیزیکی و عرفانی بوده، از اهمیت انکارناپذیری برخوردار است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و رویکردی توصیفی و تحلیلی سعی شده به مطالعه و بررسی معنای نمادین و لسان تمثیلی این هنر پرداخته شود. از آنجایی که گستره هنر اسلامی و تولیدات آن بسیار وسیع است، در پژوهش پیش رو تولیدات علوم غریبه و به طور اخص طلسم های ایرانی- اسلامی که از حیث ارزش بصری و  بُعد معنایی بسیار غنی هستند، مطالعه شده اند. برای آنکه چارچوب نظری مشخصی برای تحلیل موضوع پیش رو داشته باشیم، این پژوهش بر اساس تئوری نشانه شناسی فرهنگی امبرتو اکو نشانه شناس سرشناس ایتالیایی، تحلیل و بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از انطباق نشانه شناسی امبرتو اکو درباره ریشه های فرهنگی بر نظام معنایی و نمادین در طلسم های اسلامی است. اهداف پژوهش ارائه مطالعه ای تحلیلی از مفهوم رمز در بستر کاربری های گوناگون تولیدات علوم غریبه. معرفی ریشه های فرهنگی مؤثر در فرآیند شکل گیری معنا و رمز بر اساس آراء نشانه شناسی امبرتو اکو. سؤالات پژوهش چه عوامل فرهنگی در شکل گیری نشانه ها و رمز ها در هنر اسلامی نقش داشته اند؟      2.چگونه می توان با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی اکو، نمود رمز را در آثار هنر ایرانی- اسلامی مطالعه و تحلیل کرد؟
۵۹.

واکاوی حکمت نوریه در فصّ یوسفی در نسبت با مفهوم خیال نزد ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت نوریه حضرت مثال و مفهوم خیال عالم لاهوت و ناسوت وحدت در کثرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۲۰۲
در نگرش ابن عربی، نور در مقام اسمی از اسامی حضرت حقّ، با ضیاء خود به مراتب هستی، مُظهر اشیاء و موجودات در عرصه عالم امکان می گردد، در این راستا هر موجودی بنا به احکام مرتبه وجودی اش در جایگاه سایه این نور با صاحب سایه، کیفیتی از وجود را بنا بر اصل تجلی وجودی حضرت حقّ در مرتبه اسماء و صفات تجربه می کند که رمز ادراک آن به واسطه حکمت نوریّه و علم یافتن به صور مرتبه مثال امکان پذیر می شود. سرانجام نتیجه حاصل شده این است؛ همان گونه که خیال انسانی به عنوان برزخ میان عالمِ روح و جسم نیازمند تأویل است؛ خیال منفصل در مرتبه برزخ میان عالمِ لاهوت و ناسوت که محل اجتماع ارواح ملکوتی و اجسام لطیف از عالم ماده است نیز به تأویل احتیاج دارد و در این راستا عرصه هستی در مرتبه خیال مطلق و کثرت سایه های حضرت حقّ، نیازمند تأویل به سوی مرتبه احدیت ذات است و علم یافتن به این شیوه نگریستن به هستی تنها توسط حکمت نوریّه دریافت می گردد که به عقیده ابن عربی، صورت کامل آن نزد حضرت رسول(ص) در مرتبه یوسف محمدی به ودیعه نهاده شده است. روش تحقیق در این نوشتار، توصیفی _ تحلیلی بوده، همچنین ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارنده جستجوی کتابخانه ای است.
۶۰.

بررسی تاثیر محتوای دینی سینمای دفاع مقدس بر روی«اعضای خانواده شهدای شهرتهران(مطالعه موردی فیلم مزرعه پدری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده شهدا تحلیل محتوا سینمای دفاع فیلم مزرعه پدری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۳۴۶
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر محتوای دینی سینمای دفاع مقدس بر روی اعضای خانواده شهدای شهر تهران با روش ترکیبی (کمی و کیفی) و با مطالعه موردی فیلم مزرعه پدری ساخته رسول ملاقلی پور انجام شد. بدین منظور 37 نفر از اعضای خانواده شهدای شهر تهران با نمونه گیری در دسترس جهت ورود به پژوهش انتخاب شدند. داد ه های پژوهش با استفاده از پرسش نامه 25 سؤالی محقق ساخته با اعتبار 95/0 و نیز برای سنجش میزان روایی آن از مصاحبه با برنامه ریزان فرهنگی، منتقدان فیلم و کارشناسان سینمایی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تی تک گروهی انجام شد. یافته ها نشان داد که تأثیر فیلم مزرعه پدری در ایجاد فرهنگ پایداری با اهداف معین در ارزیابی کیفی، نتایج مطلوبی داشته است. همچنین میزان تناسب این فیلم با اهداف و آرمان های اسلامی (براساس تحلیل محتوا) پایین تر از انتظار بود. مقایسه نتایج کمی و کیفی پژوهش، نشان داد که میزان اثربخشی فیلم مزرعه پدری با واقعیت های موجود نزد اعضای خانواده شهدا مطلوب نیست. براین اساس، ساختار فیلم های دفاع مقدس نیازمند طراحی جدید و اتخاذ خط مشی نوین برای افزایش تطابق با اهداف و سبک های زندگی خانواده های ایرانی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان