مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
کمیته امداد
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳
26 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش شادکامی، معنویت و کیفیت مراقبت مادران در پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان دبستانی فاقد سرپرست تحت پوشش کمیته امداد فولاد شهر بود. جامعه آزمودنی های پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان دبستانی خانواده های فاقد سرپرست تحت پوشش کمیته امداد فولاد شهر در شش ماه اول سال 1400بود. در این پژوهش با توجه به این که تعداد کلیه آزمودنی ها 116 نفر بود و از روش نمونه گیری سرشماری استفاده شد.ابزار اندازه گیری مورد استفاده مقیاس ارزیابی مشکلات رفتاری هیجانی آخنباخ(1991)، شادکامی آکسفورد(1989) و پرسشنامه معنویت پارسیان و دونینیگ(2009) وکیفیت مراقبت مادرانه قنبری، خداپناهی،مظاهری ولواسانی(1390) بود.در این پژوهش، در تحلیل یافته ها، روش های آماری در سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد استفاده قرار گرفته است.داده های پژوهش حاضر به وسیله نرم افزارآماری SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که رابطه ساده بین همه متغیرهای پیش بین پژوهش شامل شادکامی، معنویت و ابعاد ان و کیفیت مراقبت و ابعادش به جز بعد حساس بودن و پاسخگویی مادران با اختلالات رفتاری کودکان معنی داروجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که به ترتیب معنویت و کیفیت مراقبت در مادران توانسته اند اختلالات رفتاری در کودکان را پیش بینی کنند. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون با روش ورود نشان داد که شادکامی، بعد خودآگاهی از ابعاد معنویت و ابعاد تعارض و استرس پذیری از ابعاد کیفیت مراقبت در مادران پیش بینی کننده معنی داری برای اختلالات رفتاری در کودکان بوده اند. (01/0>p).
باز طراحی مدل فرآیند خدمات مددکاری و توانمندسازی با استفاده از تکنیک های داده کاوی و فرآیندکاوی (مطالعه موردی: کمیته امداد امام خمینی استان آذربایجان غربی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
108 - 124
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی میزان موفقیت مدل پیاده سازی شده فرایند خدمات مددکاری و توانمندسازی در بزرگترین نهاد حمایتی کشور پرداخته و با بهره گیری از تکنیک های نوین، نسبت به بازطراحی مدل اولیه اقدام نموده است. در این تحقیق داده های مربوط به منظور سنجش میزان تحقق اهداف کاربردی با توزیع پرسش نامه در بین 100نفر از همکاران کمیته امداد در سطح 21 شهرستان استان آذربایجان غربی جمع آوری و با استفاده از متدولوژی CRISP-DM مراحل مختلف مبتنی بر داده کاوی انجام گردید. در ادامه به منظور پاسخگویی به سوال اصلی تحقیق، داده های مربوط به تعداد4687مددجویی که فرایند موجود را طی نموده بودند از طریق تکنیک های فرایندکاوی مورد بررسی قرار گرفت.نتایج حاصل نشان داد که مدل پیاده سازی شده، معیارهای 4 گانه کیفی را از جنبه سادگی محقق، ولی به منظور دستیابی کامل به مطابقت، عمومیت و دقت، نیاز به بازطراحی دارد. در این راستا با حذف حلقه تکرار در مسیر ۳، مدل اولیه بازطراحی گردید تا ضمن تحقق کامل اهداف کاربردی، با مد نظر قرار دادن مطالبات اقشار آسیب پذیر اجتماعی،ضمن تکریم و افزایش سطح رضایت مندی جامعه هدف، به عنوان الگویی موفق توسط سایر سازمانهای مردم نهاد غیردولتی در داخل و خارج کشور مورد بهره برداری قرار گیرد.
اعتبار سنجی مدل کارآفرینی اجتماعی سازمانی در کمیته امداد ا(مقاله علمی وزارت علوم)
اشتغال و خودکفائی مددجویان تحت حمایت در کمیته امداد به عنوان سازمانی که در راستای کارآفرینی اجتماعی فعالیت می نمایند تابع عوامل گوناگونی است و هدف این تحقیق ،طراحی و اعتبار سنجی مدل کارآفرینی اجتماعی سازمانی صورت میگیرد.پژوهش از نوع تحقیقات اکتشافی است. رویکرد پژوهش آمیخته بر مبنای نظریه داده بنیاد و روش کمی معادلات ساختاری بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساخت یافته با 15 نفر از مدیران ارشد، میانی و کارشناسان کمیته امداد وکارشناسان فعال در حوزه کارآفرینی اجتماعی سازمانی ،که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس در بخش کمی تحقیق فرضیه های تحقیق تدوین و برای آزمون آنها پرسشنامه ای طراحی و اطلاعات توسط 320 نفر از کلیه مدیران، معاونین وکارشناسان اشتغال و حمایت در کمیته امداد و تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با روشهای تحلیل عاملی تأییدی و مدل های تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار های SPSS و Amos صورت پذیرفت. کدها و مؤلفه های کارآفرینی اجتماعی سازمانی (257 مفهوم کلیدی،72مقوله فرعی،30مقوله اصلی) از مصاحبه ها احصاء ودر قالب مدل مفهومی داده بنیاد تدوین گردید.مقوله محوری،خودکفائی واشتغال است که در5 بعد ایجاد شغل با درآمد باثبات، شغل متناسب، توانمندسازی اقتصادی، مشاغل پایدار وترویج و نهادینه سازی فرهنگ کارآفرینی و با توجه به عوامل علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و نتایج ، تدوین و مدل نهایی ارائه شد. نتایج کمی نشان داد مدل تحلیل مسیر و روابط موجود در مدل با ضرایب تأثیر مناسبی به تأیید رسید و با بخش کیفی همخوانی داشت.
بررسی رابطه سیاست های کمیته امداد امام (ره) و شاخص های توانمندسازی اقتصادی خانوارهای زیرپوشش روستایی مطالعه موردی: ناحیه مرکزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی یکی از روش های نوین توسعه با هدف بهبود عملکرد، افزایش بهره وری، استفاده از ظرفیت ها و آماده شدن برای چالش های آتی است. واژه «توانمندسازی» به طور کلی به معنای ظرفیت فرد یا گروه برای تعیین امور خود است. این واژه به طور گسترده ای در حوزه های مختلف از جمله روان شناسی، مدیریت، آموزش، مطالعات زنان و جامعه شناسی استفاده شده است. در این پژوهش موضوع توانمندسازی اقتصادی خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) در رابطه با سیاست های اصلی این کمیته در ناحیه مرکزی استان گیلان با استفاده از تکنیک پرسشنامه به تعداد۳۴۵ مورد استفاده و بررسی قرار گرفت. براساس نتایج پژوهش، در بین دو شاخص مورد مطالعه در بخش اقتصادی که به صورت کیفی و از طریق طیف لیکرت بررسی شده اند، شاخص سطح معیشت خانوارها با نمره میانگین 52/2 نسبت به شاخص استقلال مالی وضعیت بهتری دارد. در رتبه دوم شاخص سطح استقلال مالی مددجویانبا نمره میانگین 45/2 قرار دارد. براساس نتایج پژوهش، در بین چهار سیاست مورد مطالعه، رضایت مندی از سیاست هدایت اعتبارات ناشی از هدفمندسازی یارانه ها به خانوارهای تحت پوشش با نمره میانگین 78/2 در رتبه اول قرار دارد. در رتبه دوم رضایت مندی از سیاست ارائه خدمات بیمه ایبا نمره میانگین 67/2 قرار دارد. رضایت مندی از سیاست های تأمین و تعمیر مسکن روستایی و پرداخت اعتبارا خرد قرض الحسنه ای نیز به ترتیب با نمره های میانگین 61/2 و 53/2 در رتبه های سوم و چهارم قرار دارند.
توانمندسازی و فقرزدایی از زنان مطلقه و همسرفوت شده در شهرستان سلسله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
51 - 68
حوزههای تخصصی:
زنان یکی از گروه های هدف در برنامه های فقرزدایی اند؛ به ویژه زنان مطلقه و همسرفوت شده که به واسطه شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه با مسئله فقر بیشتر درگیرند. این پژوهش درصدد سنجش عوامل مؤثر بر فقرزدایی و توانمندسازی زنان مطلقه و بیوه شهرستان سلسله (به منزله یکی از شهرستان های محروم) است. جامعه آماری تحقیق، زنان مطلقه و همسرفوت شده شهرستان سلسله است. حجم نمونه به روش خوشه ای و تصادفی 120 نفر و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از آمارهای رواسپیرمن، تا اوبی کندال و رگرسیون گام به گام و همچنین در قالب مدل سازی معادلات ساختاری، از نرم افزار آموس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین میزان وام های کم بهره، طرح های خوداشتغالی، آموزش عمومی و مهارت آموزی و فقرزدایی زنان رابطه معناداری وجود دارد. نقش کمک های غیرنقدی کمیته امداد امام خمینی(ره) بر فقرزدایی زنان تأیید نشد. یافته ها، در صورت تأکید بر وام های کم بهره و مشارکت دادن زنان در طرح های خوداشتغالی و مهارت آموزی و آموزش عمومی، از کارکردی مثبت بر عمل کرد این سازمان در فقرزدایی زنان حکایت دارد.
طراحی مدل عوامل ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان در کانون های فرهنگی- تربیتی کمیته امداد امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
303 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل عوامل ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان در کانون های فرهنگی- تربیتی کمیته امداد است و برای انجام ددن تحقیق از روش کِیفی داده بنیاد استفاده کرده ایم. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد کانون های فرهنگی- تربیتی، مدیران ارشد کمیته امداد و اعضای هیئت علمی دانشگاه در استان های غربی کشور (ایلام، کرمانشاه، همدان و کردستان) را شامل می شود که ازمیان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، یازده نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختارمند بوده و کُدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شده است. یافته های تحقیق با استفاده از کدگذاری مصاحبه های صورت گرفته نشان می دهد دویست کد اولیه درقالب مفهوم مدل عوامل مؤثر (علّی و زمینه ای، مداخله، راهبرد و پیامد) بر ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان اثر می گذارند و درنهایت، 147 کد اولیه به عنوان شاخص های ارزیابی الگو ازطریق هم پوشانی مفاهیم و حذف کدهای هم معنی، با استفاده از نظرات استاد راهنما انتخاب شد. این کدها در مفاهیم و مقولات محوری جای گرفتند و مجموعاً شصت مقوله بنیادی برای تبیین مدل ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان در کانون های فرهنگی- تربیتی کمیته امداد، موردنظر بوده است؛ لذا طراحی مدل عوامل ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان به مدیران کانون های فرهنگی- تربیتی کمک می کند تا با برنامه ریزی اصولی درراستای تعلیم وتربیت اسلامی، با توجه به ابعاد روان شناختی، اجتماعی و...، زمینه لازم برای رشد همه ابعاد وجودی دانش آموزان را فراهم آورند و تحقق یافتن اهداف موردنظر از تعلیم وتربیت را تسهیل کنند.
ارزیابی کیفی عملکرد سازمان های بهزیستی و کمیته امداد در کاهش فقر زنان سرپرست خانوار شهر ساری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴۶
۴۰۶-۳۶۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازمان های کمیته امداد امام خمینی (ره) و بهزیستی مهم ترین سازمان های حمایتی کشور هستند که به هدف حمایت از خانواده های تهیدست، زنان فقیر و کاهش محرومیت آن ها تأسیس شده و هزاران نفر از این افراد یا خانواده ها را تحت پوشش خود دارند. با این حال، باوجود تلاش های این دو سازمان، این سؤال مطرح است که سازمان های مذکور تا چه اندازه در زمینه کاهش فقر یا آنچه اغلب به عنوان فقرزدایی عنوان می شود، موفق بوده و با چه چالش هایی روبه رو هستند. این پژوهش با در نظر گرفتن این مسئله در پی آن بوده تا به ارزیابی عملکرد سازمان های مذکور در جهت کاهش فقر زنان سرپرست خانوار در شهر ساری بپردازد. روش: در این مطالعه، با استفاده از روش شناسی کیفی و فنون مشاهده و مصاحبه با اطلاع رسان ها و 25 نفر از افراد تحت پوشش این دو سازمان، در کنار مطالعه اسناد و مدارک به گردآوری داده ها پرداخته شد؛ سپس با روش تحلیل تماتیک یا موضوعی، داده ها و یافته های گردآوری شده مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در خلال تحلیل داده ها، 8 مقوله عمده برگرفته از عملکرد دو سازمان مذکور شناسایی شدند که عبارتند از: تعاریف پروبلماتیک، موازی کاری نهادها ، هدف سازی کوتاه مدت، غلبه نگرش حمایتی، رواج وابستگی و بی تحرکی، تلقی ساختاری از فقر، نارسایی اعتبارات خُرد، انبساط سازمان و رواج فرهنگ فقر. مقوله های استخراج شده در بخش برآیند در قالب یک الگوی موضوعی با عنوان «چالش های عملکردی سازمان های بهزیستی و کمیته امداد» ارائه شده اند. نتایج: نتایج این پژوهش کیفی نشان داد که باوجود تلاش های فراوان این دو سازمان حمایتی، بسیاری از اهداف و شاخص های کاهش فقر در میان زنان سرپرست خانوار برآورده نشده است؛ نگاه ساختاری به فقر، تمرکز بر انبساط سازمانی، عدم تعریف اهداف بلندمدت معطوف به فقرزدایی، حمایت های جزئی و کم تأثیر، کم توجهی به ابعاد ذهنی و فرهنگی تولید و بازتولید فقر و فرهنگ مرتبط با آن از جمله موانع دستیابی این سازمان ها به کاهش مؤثر فقر هستند. بر همین اساس، پژوهش حاضر بر تغییر ژرف در نگاه کنونی به فقر و بازتعریف بسیاری از ابعاد و سیاست های مرتبط با آن تأکید دارد.
شناسایی عوامل موثر بر آگاهی و ارتقای سطح علمی ، فکری و فرهنگی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
257 - 273
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر آگاهی و ارتقای سطح علمی ، فکری و فرهنگی کودکان می باشد. روش پژوهش حاضر نوصیفی پیمایشی است و به لحاظ هدف کاربردی است که جامعه آماری آن را مدیران و کارشناسان امور فرهنگی استان های غربی کشور و مسئولین فرهنگی شهرستانها ، مدیر و مربیان کانون های فرهنگی تربیتی کمیته امداد و اعضای هیات علمی دانشگاه دراستانهای غربی کشور( ایلام، کرمانشاه، همدان، کردستان )بودند که با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری، تعداد 383 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که داری 61 گویه می باشد که روایی آن به تایید اساتید و متخصصان مدیریت آموزشی رسید و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ تایید شد برای بررسی روایی محتوایی، پرسشنامه تحقیق بین 8 نفر از اساتید متخصص در زمینه موضوعی توزیع و گردآوری گردید، سپس پیشنهادات آن ها با همفکری اساتید راهنما و مشاور در ویرایش نهایی پرسشنامه لحاظ شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش در سطح آمار استنباطی از نرم افزار مدل یابی معادلات ساختاری PLS به منظور سنجش الگوی پیشنهادی مورد نظر تحقیق استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی عوامل فردی ، عوامل فرهنگی، عوامل آموزشی و عوامل محیطی ، نظام قانونی و حقوقی، ویژگی های درون فردی و نظام آموزشی فردی از عوامل موثر بر آگاهی و ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی کودکان در کانون های فرهنگی کمیته امداد هستند و مدل عوامل مؤثر بر آگاهی و ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی کودکان در کانون های فرهنگی کمیته امداد از برازش مناسبی برخوردار320/0 = GOF است.
اثرات فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی بر توانمندسازی روستاییان تحت پوشش کمیته امداد (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان بوانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۹
39 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: توسعه پایدار از موضوعات مهم در دنیای امروز جهت دستیابی به رشد کشورها تلقی میشود که در سطح جهان و کشورهای رشد یافته توجه جدی به آن می گردد و از این رو امروزه جهت دستیابی به پارادایم توسعه ی پایدار روستایی، برنامه ریزان روستایی بیش از هر چیز بر توانمندسازی گروه های هدف (فقیران، زنان بی سرپرست، کارگران بی زمین، کشاورزان خرده پا) تاکید دارند. به طوری که برای مبارزه با فقر و نابرابری های درآمدی و توانمندسازی اقشار جامعه روستایی، سازمانها و نهادهای رفاهی متعددی در قالب راهبردهای حمایتی ایجاد شده که از جمله آنها فعالیتهای نهاد خیریه کمیته امداد است. در این راستا هدف تحقیق حاضر ارزیابی اثرات توانمندسازانه فعالیتهای کارآفرینانه اجتماعی نهاد خیریه کمیته امداد در بین مدد جویان تحت پوشش در مناطق روستایی شهرستان بوانات، استان فارس می باشد.روش:این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل خانوارهای روستایی، تحت پوشش در شهرستان بوانات میباشد، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 128 خانوار به عنوان جامعه نمونه تعیین گردید. برای تحقق اهداف مورد نظر، ضمن مطالعات اسنادی، طیف گسترده ای از شاخص ها با ابعاد خودتعیینی، اعتماد به نفس، شایستگی، تاثیر و معناداری تعیین و در چارچوب مطالعات میدانی (تکمیل پرسشنامه ها و فرم های مشاهدات میدانی) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کندال، اسپیرمن و T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. یافته های پژوهش مؤید آن است که، میزان اثرات توانمندسازانه فعالیتهای کارآفرینانه اجتماعی نهاد خیریه کمیته امداد در تمامی ابعاد مورد بررسی بالاتر از میانه ی نظری (3) است.نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که، بین ابعاد خودتعیینی، شایستگی و تاثیر و متغیرهای میزان درآمد ماهانه خانوارها و سطح تحصیلات رابطه مثبت و معنی داری در سطح 0/05 درصد وجود دارد.
شناسایی ابعاد مدل راهبردی SOAR در ورزش مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) و ارائۀ راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۸۰
105 - 132
حوزههای تخصصی:
ورزش به عنوان عاملی تأثیرگذار بر ابعاد مختلف زندگی انسان ها در پژوهش های زیادی بررسی و به اثرات مثبت آن تأکید شده است. فقر به معنای درآمد کم و سایر محرومیت ها می تواند از جنبه های زیادی در ارتباط با ورزش نیازمندان موردبررسی قرار گیرد. کمیته امداد به عنوان یکی از متولیان مبارزه با فقر و حمایت از نیازمندان در کشور شناخته شده و حتی در بخش ورزش مددجویی نیز دستورالعمل هایی ارائه کرده که اغلب کلی بوده و کمتر به صورت عملیاتی اجرایی می شود.پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد مدل راهبردی سوآر در ورزش مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) و ارائه راهبردها انجام شد. روش پژوهش کیفی و ازنظر هدف اکتشافی و کاربردی است، برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد و مدارک بالادستی کمیته امداد استفاده شد، مشارکت کنندگان پژوهش شامل مدیران ورزشکار در بخش های حمایت، فرهنگی، مالی و پژوهش کمیته امداد بودند و نمونه ها به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات مدل راهبردی سوآر بکار گرفته شد. 15 قوت، 9 فرصت، 13 آرمان و 12 نتایج، شناسایی و اولویت بندی شدند و درنهایت، 8 راهبرد تدوین شد. نتایج نشان داد توجه به برنامه ریزی های کلان و تخصیص اعتبارات ویژه برای ورزش مددجویان بیشتر مورد تأکید است.
نقش سبک های فرزندپروری و کارکردهای خانواده در پیش بینی رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
133 - 143
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کارکردهای خانواده و سبک های فرزندپروری والدین در پیش بینی پرخاشگری دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد استان بوشهر انجام شد. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از منظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 200 نفر از دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد شهر بوشهر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبکهای فرزندپروری بامریند (1991)، پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه کارکردهای خانواده اپستاین، بالدوین و بیشاب (1983) انجام شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری استبدادی، قاطع و سهل گیرانه به همراه خرده مقیاس های ایفای نقش، آمیختگی عاطفی و ارتباط به صورت مشترک 48 درصد از واریانس متغیر پرخاشگری را به طور معناداری پیش بینی می کند (001/0>p). سبک فرزندپروری قاطع و سهل گیرانه به ترتیب 02/0 و 02/0 از تغییرات پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند، اما این مقدار معنادار نیست. متغیرهای سبک فرزندپروری استبدادی 46/0، ایفای نقش 43/0، آمیختگی عاطفی 20/0، و ارتباط 16/0 از واریانس متغیر پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: با اصلاح سبک فرزندپروری والدین و اصلاح الگوی کارکردهای خانواده می توان به میزان قابل توجهی از پرخاشگری دانش آموزان پیشگیری کرد.