مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مغول
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۲
55 - 64
حوزههای تخصصی:
عوامل گرایش سلطان محمد الجایتو به مذهب شیعه
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
111 - 129
حوزههای تخصصی:
سلطان محمد الجایتو نخستین ایلخان مغول بود که رسماً مذهب شیعه امامی اختیار کارد.این حادثه در تاریخ ایران چنان اهمیتی دارد که می توان آن را از جوانب مختلف موردبررسی قرار داد. دراین مقاله تلاش برآن است که عمدتاً به دلایل گرایش وی به مذهب شیعهبپردازیم و آنچه را منابع مختلف در این خصوص آورده اند، مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. ازمیان عللی که یک به یک بررسی می گردند، یک علت از همه قوی تر به نظر می رسد و آننقشی است که علمای شیعه در این زمینه ایفا نمودند. در میان علمای شیعه، تأثیر علامه حلیبر ایلخانان، بسیار جدی است؛ عالمی بزرگ که نمی توان نقش او را تنها به تشیع الجایتومحدود نمود، بلکه جریان تشیع امامی نیز به کمک این عالم برجسته بسیار تقویت گردید.
تأثیر استیلای مغول بر تغییر نظرات فقهی امامیه در تشکیل حکومت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
9 - 31
حوزههای تخصصی:
ظهور مغولان در رأس قدرت سیاسی، سبب تغییر نگرش جهان اسلام و بالتبع، فقهای امامیه در امر حکومت شد و آنان را واداشت تا به تغییر الگوی حکومت از «خلیفه اللهی» به «حاکم اسلامی» تن در دهند. پیش از حمله مغول، نفی مشروعیت هر حکومتی غیر از حکومت امام معصوم ع تقریباً نقطه مشترک میان دیدگاه اکثر فقهای شیعه بود و همکاری با آنان را در صورت ضرورت، تا حدی روا می شمردند که نافی این اصل نباشد که این نتیجه استیلای دیدگاه های کلامی بر فضای فکری فقهای شیعی بود، اما در دوران استیلای مغولان غیرمسلِم، عواملی که موجبات دور بودن امامیه از قدرت مرکزی و استنکاف آنان از تأیید و یا همکاری با آن می شد، عملاً کاهش یافت و فقهای امامیه با پذیرش برخی وظایف امام معصوم در امر اداره جامعه و تحوّل در تعریف اصطلاح عدالت برای حاکمان اسلامی، عملاً شرایط پیش آمده را به نفع گفتمانِ «تأیید مشروعیت حاکمان سیاسی» پیش بردند.
جادوی ارتباط ایرانی؛ نقدی بر کتاب «ریشه های فرهنگی ارتباط در ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر به مدد شیوه تحلیلی اسنادی، به نقد کتاب «ریشه های فرهنگی ارتباط در ایران» پرداخته ایم. نتایج تحقیق آشکارکنندة برخی نقایص صوری و محتوایی است. در بخش صوری، کتاب به بازنگری جدی در ویرایش فاصله ها، اشتباهات تایپی و جملات نامفهوم نیازمند است. در بخش محتوایی، مهم ترین نکته، عدم انتخاب روش تحقیق مناسب و گزینش رویکرد تحلیلی خاصِ تاریخی است. گزینش روش تحقیق کمّی برای مسئله ای همچون ریشه های فرهنگی که ماهیتاً کیفی است، مؤلف را به کلی نگری و تعمیم دهی غیرمنطقی سوق داده است. به علاوه، انتخاب یک رویکرد خاص تاریخی ملهم از نظریة «استبداد ایرانی» و نظریة «زوال اندیشه سیاسی» مؤلف را مبتلا به «خودشرق شناسی» و غفلت از فضایل اخلاقی ایرانیان کرده است. توجه به پدیدة مهم انقلاب اسلامی و نحوه ورود و مواجهة مدرنیته به ایران، جزو پیشنهادهای نگارنده است تا با نگاهی جامع به تفسیر خلقیات ایرانیان پرداخته شود. مطالعة انتقادی این کتاب ضرورت رهایی محققان از گفتمان شرق شناسانه و توجه به خلقیات ایرانیان در بستر «گفتمان علم بومی» را بیش از پیش آشکار می کند.
بررسی تطبیقی عملکرد اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی در پاسخ به بحران مغول(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال دوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۷ (پیاپی ۲۹)
35 - 54
حوزههای تخصصی:
تاریخ و فرهنگ غنی ایران همیشه مانند مرواریدی درخشان در تمامی عرصه ها، پایداری خود را حفظ نموده است؛ اما متأسفانه گاهی با تجاوز بیگانگان در معرض خطر قرار گرفته است. از جمله مغول که با تاخت وتازهای خود، بناهای بسیاری را ویران کردند و به خاکستر نشاندند؛ اما به برکت حضور بزرگان بسیاری در گستره زمانی تاریخ ایران و با نقش آفرینی شان خاکستر این ویرانی ها را پربارتر از همیشه بهبود بخشیدند. خواجه طوس و رشیدالدین همدانی از جمله دانشمندانی هستند که پا به عرصه ویران شده ایران نهادند و به برکت آثار اخلاقی شان که درنتیجه تربیت اسلامی ایشان حاصل شده بود، خدمات ارزنده ای به تمدن ایران اسلامی عرضه کردند. با عنایت به این موضوع، پژوهش حاضر درصدد است تا با بررسی تطبیقی عملکرد خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه رشیدالدین همدانی در عرصه اخلاق و تأثیر آن ها بر ایران اسلامی، نقش ایشان را به صورت توصیفی تحلیلی در حفظ تمدن ایرانی اسلامی تبیین کند و با معرفی آثار اخلاقی آن ها، به بیان شباهت ها و تفاوت های موجود در این آثار و نتایج به دست آمده از آن بپردازد.
مینیاتورهای دریایی مغولان هند، حلقه مفقوده فرش های پرتغالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
71 - 87
حوزههای تخصصی:
سیزده فرش و فرشپاره شرقی از سده های شانزدهم و هفدهم که در تاریخ هنر به فرش های پرتغالی شناخته می شوند، از منظر طرح و نقش جالب توجه و چشمگیرند، چه یک صحنه دریایی شامل کشتی ها و اشخاص اروپایی به علاوه مردی مغروق و هیولایی سر از آب به در کرده را در بخش لچک ها جلوه گر می سازند. مطالعات فرش شناسی با تردید گاه این فرش ها را به ایران و گاه هند نسبت می دهند. در این جستار فرش های پرتغالی در پیوند با مینیاتورهای دریایی دربار مغولان هند به کارزار تحقیق و تفحص روانه شده اند. چشم انداز و هدف پژوهش حل معمای پیچیده کشف هویت فرش هاست، چنان که سؤال اصلی پیرامون مکان و زمان بافت آن ها مطرح شده است. در اینجا روش تحقیق تطبیقی با نگرش تاریخی به کار بسته شده است و اطلاعات حاصل از طریق مطالعه کتابخانه ای به دست آمده است. ماحصل پژوهش حاکی از آن است که نخستین فرش های پرتغالی، که از طرح و نقش ظریف تر و صحنه دریایی کامل تر برخوردارند، در دربار امپراطور اکبرشاه مغول در پنجاب طی دهه پایانی سده شانزدهم در لوای یک جریان قوی توجه به نقوش اروپایی که از چند دهه پیش آغاز شده بود، بافته شدند. فرش های ساده تر در طی چند دهه بعد، خارج از دربار و در مناطق بافندگی پررونق مغولان مانند آگرا، فتحپور سیکری و لاهور به قصد تجارت و عرضه به بازار اروپایی بافته شدند. در طراحی فرش های پرتغالی، لااقل نقش سه هنرمند دربار مغول، نقاشان مشکین و کیسو و دهرراس بازشناسی می شود که به نحو بارزی نقش مشکین پررنگ تر و مشخص تر از دیگران است.
فقه و سیاست در مکتب حله
حوزههای تخصصی:
مکتب حله یکی از مکاتب مهم فقهی شیعه است که نزدیک به سه قرن در فاصله قرون ششم تا هشتم مهم ترین کانون فکر دینی شیعه و نقطه ثقل آن بوده است. در مکتب مذکور فقیهان بسیار برجسته ای از جمله ابن ادریس، ابن زهره، محقق حلی، علامه حلی، فخرالمحققین و... تربیت شده اند که آثار علمی آنان حتی تا به امروز مورد مراجعه فقیهان می باشد. اوج فعالیت های علمی مکتب حله مقارن با حمله مغول به ایران می باشد و از این روی، یکی از مهم ترین دغدغه های سیاسی آن، نحوه تعامل با مغولان می باشد. از طرف دیگر، تعامل علمی شیعه و اهل سنت در این دوره هم زیاد و هم در بسیاری از موارد هم دلانه صورت گرفته تا جایی که با مسامحه می توان گفت نخستین اقدامات در خصوص تقریب مذاهب در این دوره صورت گرفته است. از سوی سوم، برخی از تحولات درونی فقه شیعه از جمله گذار از فقه مأثور به فقه استدلالی و پرداخت سهم امام(ع) به فقیه جامع الشرائط به عنوان نائب امام(ع) و مسألة منصوب بودن او از طرف امام مطرح گردید و... که پیامدهای سیاسی ویژه ای را در پی داشته است.
تحلیل نظام تمّا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت ساختار سیاسی-اداری که در قرن سیزدهم میلادی از دل استپهای مغولستان برآمد و بر نیمی از جهان متمدن زمان خود حکومت یافت، همواره ذهن مورخان را به خود مشغول داشته است. مغولان از آغاز، برنامه خود را بر استقرار حکومت و تداوم آن قرار دادند و به همین منظور نظام اداری خاص خود را، البته با اقتباس از تجربیات حکومتی سایر ملل متمدنتر، پدید آوردند. یکی از نظامهای کاربردی که مغولان برای حفظ و گسترش سیطره خود بر سرزمینهای مفتوحه به کار بردند، نظام تمّا بود که نشانه هایی از آن را در دوره نخستین حکومت مغولان در ایران، روسیه و اردوی زرین میتوان یافت. این مقاله تلاش دارد با رویکردی توصیفی- تحلیلی، با تکیه بر منابع فارسی و دیدی انتقادی نسبت به پژوهشهای پیشین، به بررسی ماهیت و کارکرد تمّا در ایران بپردازد. یافته های پژوهش نشان میدهد که با وجود انطباق این ساختار با سنتهای دیوانسالاری ایرانی که کار دیوانیان ایرانی و مغول را تا حد زیادی آسان میکرد، پیشینه متفاوت دیوانسالاری و وضعیت خاص ایران باعث
مقاومت شهرهای ماوراءالنهر و خراسان در برابر ایلغار مغول
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضرباهدف بررسی ایستادگی مردم شهرهای شرقی ایران در برابر ایلغار مغول در شهرهای خراسان و ماوراءالنهر، انجام گرفته است. سوال محوری این مقاله چگونگی مقاومت مردم شهرهای شرق ایران در برابر ایلغار مغول و عوامل موثر بر روند این ایستادگی هاست؟ بدین منظور ابتدا با طرحی مختصر از جغرافیای تاریخی هر یک از نواحی به منظور شناخت استعداد طبیعی و انسانی مناطق شرقی به بیان مقاومت مردم این شهرها در جریان ایلغار مغول پرداخته شده است. یافته های این بررسی نشان می دهد کارگزاران حکومت خوارزمشاهی و توده مردم درصدد دفاع از مرز و بوم خود برآمده اما عواملی نظیر اختلافات داخلی، آشفتگی سیاسی، عدم اتخاذ تاکتیک مناسب دفاعی و تفوق نیروی ماشین جنگی مغو ل این مقاومت ها را بی ثمر می نمود. مقاومت شهرهای شرقی متاثر از ویژگی های جغرافیایی نظیر کوه، و پاره ای عوامل انسانی مانند میزان جمعیت، وجود قلاع و باروی حصین بود. بیشتر مقاومت های مردمی خودجوش و غالبا با هدایت و رهبری مقامات روحانی و مشایخ صورت می گرفت. ساختار اجتماعی شهرها و ترکیب جمعیتی آن (ترک یا تاجیک بودن) از یک سو و سیاست نظامی مغولان در عدم برخورد با شهرهای کوچک جهت آمادگی حمله به شهرهای بزرگ، از طرف دیگر جریان مقاومت ها را با شدت و ضعف همراه می نمود.
بررسی فرصت های جریان تشیع از سقوط بغداد تا تأسیس دولت صفویه
حوزههای تخصصی:
رسمیت یافتن تشیع در دوره صفویه پدیده ایست ریشه دار در قرن ها، جریان ها، فرازها و فرودهایی که تشیع در جهت اثبات و تثبیت خود با آن مواجه شد. این پژوهش برآن بوده که به بررسی و کنکاش جریان تشیع و فرصت های آن از سقوط بغداد تا تأسیس دولت صفویه و به رسمیت شناخته شدن تشیع دوازده امامی در ایران بپردازد و حاصل اینکه تمایل و گرایش به تشیع در مسیر تاریخ ایران، از آغاز تا پیش از سقوط بغداد در سال 656 هجری قمری سیر صعودی اما بسیار کندی داشته است اما با حمله خانمان برانداز مغول به ایران و کشورهای جهان اسلام و فرصت های پیش آمده، جریان تشیع چنان شتاب و قدرتی گرفت که پس از گذشت حدود سه قرن با وجود فرقه ها و مذاهب گوناگون در ایران، سرانجام رسمیت یافت و به هویت ملی ایران و ایرانی پیوند خورد.
بررسی آداب و عادات غذایی مغولان (خوردنی ها و نوشیدنی ها)
حوزههای تخصصی:
غذا معانی گوناگونی در زندگی انسان دارد. غذاهای ملی و بومی اقوام و ملل مختلف حیات زیستی و فرهنگی آنان را به نمایش می گذارد. ترجیح طعم، ذائقه، شیوه تدارک و ابزار به کار رفته، آداب و رسوم و آیینهای تهیه غذا، پیچیدگی های خاصی را در بستر فرهنگ نشان می دهد. که بازگو کننده شیوه اندیشه و سنن فرهنگی و اجتماعی آن ملت ها ست. هدف این مطالعه بررسی غذا و نحوه تهیه آن در میان قوم مغول است و برای تحقّق آن، روش پژوهش توصیفی تحلیلی بکار رفته است. نتایج به دست آمده، نشان می دهد که تنوع قابل ملاحظه ای در مؤلفه های غذایی بومی، منابع غذایی و آیینهای تغذیه ای قوم مغول وجود داشته و منبع مهمی برای پایداری و انسجام اجتماع مغول بوده است. خوراک اصلی آنان در سازگاری با محیط و با توجه به رونق دامداری، گوشت و لبنیات بود و در نوشیدنی ها، شیر خصوصا به صورت تخمیر شده، مورد اقبال بوده است. مغولان از خوردن غذاهای سنگین پرهیز می کردند. مهمان نواز و در برابر گرسنگی متحمل بودند. البته عادات غذایی بر خلقیات مغولان نیز تاثیر داشته است. پس از ورود به ایران، از عادات غذایی ایرانیان تاثیر پذیرفتند و به خوردنی هایی غیر از گوشت و لبنیات رو آوردند.
تأثیر اختلاف های مذهبی ایرانیان در شتاب گرفتن پیدایی و پایایی حکومت ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تدبیری خوارزم شاهیان در تعامل با همسایگان و دستگاه خلافت، مغولان را به جهان گشایی برانگیخت و آنان را به ایران کشاند، اما اختلاف های مذهبی مردم ایران با یک دیگر از علل چندگانه ای بود که به پایایی حکومت مغولان در ایران و استوار شدن قدرتشان در آن انجامید. نیم قرن پس از استقرار مغولان در ایران، هولاگو مأمور شد که به غرب لشکر بکشد. بی گمان، عوامل بسیاری در این روی داد تاریخی تأثیر گذارد. اگر ایرانیان با یک دیگر و از سوی دیگر با حاکمان هم سو بودند، این لشکرکشی به شکست می انجامید یا مغولان به زمان و نیروی بیش تری نیاز می داشتند تا بتوانند در ایران حکومتی برپا کنند و به آن قوام بخشند. هم چنین مذهب در جامعه ایران در اتحاد گروه های مختلف جامعه با یک دیگر بسیار مؤثر بود؛ زیرا دین و دولت در ایران زمین از دیرباز با هم بر مسند قدرت بوده اند و وجود اتحاد سیاسی در ایران، به اتحاد مذهبی مسبوق بوده است. این مقاله بر کنار از هدف ها و چگونگی لشکرکشی مغولان به ایران، سهم اختلاف های مذهبی ایرانیان را در شتاب بخشیدن به لشکرکشی هولاکو به ایران و پایایی حاکمیت آنان در این کشور برمی رسد. هدف های تعیین شده برای لشکرکشی هولاگو به غرب (قلاع اسماعیلی، دربار عباسیان و ممالیک مصر)، از این حکایت می کند که مغولان، در پی ریشه کنی مراکز و کانون های سیاسی مسلمانان بودند که قدرت مذهبی نیز در آنها بود. اختلاف مذهبی ایرانیان با یک دیگر موجب تسریع تحقق خواسته های آنان شد. البته پس از سقوط مراکز معنوی مسلمانان و حاکم شدن مغولان بر ایران، با توجه به اینکه حضور اسلام در ایران آسیب پذیر می نمود، مسلمانان (شیعیان و اهل سنت)، تنها در این برهه از زمان با هدف مشترکِ اِحیا و اِبقای اسلام به حرکتی متحد دست زدند و آن را تا رسمی شدن دوباره این دین در ایران (دوره غازان خان)، دنبال کردند. آنان پس از این نیز دوباره درباره برتری های مذهبی و فرقه ای خود اندیشیدند و اختلاف های مذهبی را از سر گرفتند. این اختلاف های مذهبی پس از سقوط حکومت ایلخانی نیز مانع برپایی حکومت متحد، منسجم و مستقل در ایران شد، بلکه حکومت های محلی با روی کردهای مختلف مذهبی بر بخش هایی از ایران حاکم شدند.
آرای مفسران معاصر درباره یاجوج و ماجوج براساس دلالت های نقلی و عقلی با بررسی و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یاجوج و ماجوج، از علائم آخرالزمان در ادیان اسلام، مسیحیت و یهود هستند. یکی از منابع شناخت، روایات و احادیث ماثوره است که ورود اسرائلیات از سوی جعل کنندگان روایات با مضامین متناقض به پیچیدگی این معما افزوده است. مفسران مسلمان در دوره های مختلف متاثر از روایات و تحولات اجتماعی در شناخت هویت آنها به نتایج متفاوتی رسیده اند. حوادث و تحولات اجتماعی مانند حمله مغول از عوامل موثر در شناخت هویت آنان بوده است. ادعای جدید که تصاویر تمام نقاط زمین به دوربین های ماهواره مخابره می شود و ازسویی نیافتن سدی با قدمت و منطبق با مشخصات نصوص دینی، مفسر معاصر را در تنگنای تازه ای قرار داده است. این جستار آرای مفسران برجسته معاصر را گردآوری و نقد نموده است. تکیه بر دلایل عقلی، شواهد تجربی و منابع نقلی به دور از تاویل، نتیجه این جستار است. بر اساس یافته ها، بلکه قوم مغول سنخیتی با دو قوم ندارد و تاویل به دول مستکبر نیز متعارض با روایات است. قوم بدون ستر، منطبق با یاجوج و ماجوج و دیدگاه ارجح است، اما گذر زمان حقایق بیشتری درباره این دو گروه که خروج آنها از علائم الظهور است، آشکار خواهد ساخت.
فتوت، چهره اجتماعی تصوف در آذربایجان (از قرن پنجم تا پایان قرن هفتم ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
121 - 144
حوزههای تخصصی:
سرزمین آذربایجان با جغرافیا و تاریخ خاص خود، سال های متمادی مرکز فرهنگی ایران بود. قبل از اسلام در این سرزمین، زمینه فکری رازورزانه ای وجود داشت که آثار و بقایای آن در دوره اسلامی به صورت عرفان و تصوف ظهور نمود و تا دوره ایلخانی تداوم یافت و بیشتر شد. این که بنا به شرایط سیاسی و اجتماعی آذربایجان از قرن پنچم تا هفتم ق کدام گرایش از تصوف، نمود بیشتری در این منطقه داشته، موضوعی قابل بررسی است. یافته ها حاکی از مستعجل بودنِ دولت های حاکم، آشفتگی سیاسی، عدم سامان دهی اوضاع از سوی عمال دیوانی و ظلم سرداران مغول در دوره موردپژوهش است که حاصل آن شکل گیری حرکت های مردمی و تصوّف متّصف به فتوّت جهت مقابله با بحران های سیاسی و اجتماعی مذکور در قالب گروه های اخیان و باباها بوده است. بر این اساس در نیمه دوّم قرن هفتم ق، تنه اصلی تصوّف آذربایجان را تصوفی شریعت محور و ظلم ستیز شکل داد که در درون خود به نوعی سهروردیه و کبرویه را تبلیغ می نمود و این ویژگی، در تصوّف هیچ یک از سرزمین های ایران دیده نمی شد. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی، مصادیق جریان فتوت را در آذربایجان تا پایان قرن هفتم ق واکاوی خواهد نمود.
امور مالی و مودیان مالیاتی در دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فتوحات مغولان و آغاز حکومت ایلخانی در ایران دوره ای از دگرگونی در بیشتر عرصه ها را برای ایرانیان رقم زد؛ به این-گونه که ساختار حاکم بر حکومت ایلخانی تحت تاثیر قوانین چینی- مغولی قرار گرفت. یکی از قسمت های مهم دیوانسالاری ایران که دستخوش تغییرات گسترده شد، امور مالی و مالیاتی بود. عدم اعتماد مغول ها به ایرانیان و اهمیت مسائل مالی، مغولان را مجاب می کرد که مسؤلیت های مهم و نظارتی را به مأموران خودی بدهند. بنابراین جایگاه مستوفیان ایرانی نزول کرد و خیلی از آنان به عنوان جمع کنندگان مالیات ایالات، توسط مأموران مغول تحت نظارت کامل بودند. با وسعت یافتن دایره وظایف و امور مربوط به امور مالی و مالیات گیری، کارگزاران ایرانی نقش و حضور بیشتری در تشکیلات استیفا پیدا کردند. به این ترتیب شیوه مغولان در نظام مالیاتی صورتی پیدا کرد که در آن عناصر ایرانی در کنار و تحت نفوذ عناصر ترکی- مغولی قرار گرفتند. بنابراین مساله اصلی این تحقیق، شناسایی تشکیلات مالی و جایگاه مودیان مالیاتی، اختیارات، شرح وظایف و کارکرد آن در دوره مغول در ایران است. چنین به نظر می رسد که با سلطه مغول ها بر ایران و اجرای قوانین مغولی، تغییراتی در نظام مالیاتی ایران به وجود آمد و ورود عناصر و اصطلاحات مغولی در کنار نظام مالی ایرانی- اسلامی در دستور کار قرار گرفت. دستاورد تحقیق نشان می دهد که مغول ها با اجرای اصول و قوانین مغولی در کنار دیوانسالاری ایران که تحت نفوذ خود بود، نظام دوگانه را در سازمان اداری ایران به کار بستند.
دیوان انشاء و بازآفرینی ادبیات اداری در دوره ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
461 - 488
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل ساختار و کارکرد دیوان انشاء و کتابت در دوره ایلخانان و تغییراتی است که به واسطه حمله مغول به ایران و تشکیل حکومت ایلخانی در این دیوان ایجاد گردید. مغولان از همان آغاز و سپس ایلخانان به اهمیت و ضرورت وجود بخش مکاتبات در تشکیلات اداری خود واقف بودند؛ ولی به دلیل بی اعتمادی به دبیران قلمرو مفتوحه تلاش داشتند در روال پیشینی تشکیلات موجود تغییر ایجاد کنند. بخشی از این تغییرات ناشی از این روال و بخشی نیز ناشی از پیامدهای استقرار اقوام مغولی و گروههای وابسته به آنان در ایران بود. با این حال همچون دوره های گذشته، تشکیلات اداری ایرانی توانست در کنار احیای دیگر بخش ها، تشکیلات دیوان انشاء را احیا کند. مساله این بررسی شناسایی این تغییرات در تعارض یا ناهمسانی ها با روال پیش از حمله مغول و چرایی و چگونگی فرایند احیای تشکیلات دیوان انشاء، است. نتایج این پژوهش که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش تحلیل کیفی گزارش های موجود صورت گرفته، نشان می دهد که این تغییرات در چهار حوزه شامل تغییرات در جایگاه دیوان انشاء و کارکنان آن، زبان و ادبیات نگارش، متن اسناد و ترکیبات و اضافات آن و در نهایت تغییرات مرتبط با روندها و رویه ها در دیوان انشاء قابل شناسایی است. در این میان مهمترین رویداد همچون دیگر رویدادهای شکل گرفته در تشکیلات اداری دوره ایلخانان، شکل گرفتن یک نظام دوگانه مغولی- ایرانی در تشکیلات دیوان انشاء است نظامی که به تدریج عناصر ایرانی آن پررنگ شد.
امرای نظامی مغول و بحران جانشینی در دوره ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
125 - 146
حوزههای تخصصی:
مسئله ی جانشینی در عصر ایلخانان، تحت تأثیر اقتدار و نفوذ حداکثری امرا و اشرافیت نظامی مغولی، به بحرانی سیاسی- اجتماعی مبدل شد. تأمل در سیر تأثیرگذاری امرای مغولی در مسئله ی جانشینی و روند تبدیل آن به یک بحران سیاسی- اجتماعی، نشان می دهد که نقش آفرینی فزاینده ی امرای نظامی مغولی در مسئله ی جانشینی، برآیندی از واقعیت های سیاسی-اجتماعی و اقتصادی-نظامی این دوره است. بر این اساس، هر چه فاصله ی ما از دوره تأسیس ایلخانان به دوره ی مسلمانی آنان بیشتر می شود، نقش امیران و اشراف مغولی در مسئله ی جانشینی کمرنگ تر و در عوض به نقش دیوانسالاری ایرانی در بحران جانشینی افزوده می شود.از همین رو پژوهش حاضر تلاش دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که امرای نظامی مغول چه نقشی در بحران جانشینی دوره ایلخانان داشته اند و الگو و مؤلفه های مختلف دخیل در شکل گیری و تداوم این مسئله کدام است؟ فرضیه ی این پژوهش آن است امرای نظامی از تأسیس حکومت ایلخانی تا روی کار آمدن غازان نقش مهم و بی بدیلی در مسئله ی جانشینی داشتند؛ اما با روی کار آمدن غازان، مسلمان شدن ایلخانان و قدرت گرفتن دیوان سالاران ایرانی از نقش امرای نظامی در مسئله ی جانشینی کاسته شد. نتایج این بررسی همچنین نشان می دهد که تأثیر امیران مغولی در تبدیل کردن مسئله ی جانشینی به یک بحران، به بسترها و عوامل پیچیده و چندگانه وابسته بود و با تحول در نوع سیاست و حکومت مغولان در ایران، الگوی دخالت امیران نظامی در مسئله ی جانشینی هم متحول شد.
بررسی تطبیقی سبک جنگجویی مغولان و نبردهای معاصر (داعش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه بیشتر تحلیلگران، بیشتر حوادث به وجود آمده در این منطقه برای کنترل هرچه بیشتر ایران و در پاره ای از موارد به خود مشغول کردن ایران است تا در قبال این موضوع، رژیم صهیونیستی بتواند به آرامی طرح ها، نقشه ها و پیشروی های خودش را در فلسطین اِشغالی به انجام برساند و در پاره ای از مواقع، سنجش توان رزم نیروهای ایران برای نبرد با نیروهای آمریکایی به کمک کشورهای مرتجع منطقه است. تاکتیک های به کار گرفته مغول ها و داعش، آن ها را قادر ساخت به بیشتر اهداف خود در آن زمان و در منطقه مورد نظر خویش، برسند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی سبک جنگجویی و نبرد مغول ها است و اینکه چه کسانی و یا چه حکومتی از آن ها بیشترین تأثیر را گرفته و از سبک آن ها بیشترین استفاده را به عمل آورده است. در این تحقیق از روش توصیفی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق، به روش کتابخانه ای و با فیش برداری از کتاب های علمی و تخصصی، مقالات علمی و پژوهشی، گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که برای بررسی تطبیقی سبک جنگجویی این دو گروه و اینکه تاکتیکی از قلم نیافتد ناگزیر از این هستیم که تاکتیک های این گروهک و حکومت مغولان را در سه مرحله قبل از عملیات، حین عملیات و بعد از عملیات مورد بررسی قرار دهیم
بررسی مضمون های تاریخی نفثه المصدور با تکیه بر قرآن مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مضمون های تاریخی نفثه المصدور با تکیه بر قرآن مجید معصومه صفدری[1] امیراسماعیل آذر[2] ساره زیرک[3] چکیده کاربرد آیات قرآن مجید در بسیاری از متون ادب فارسی گذشته، به دلیل اهمیت بیان مفاهیم نمایان است. در این میان، کتاب نفثه المصدور زیدری نسوی که از جمله شاهکارهای تاریخی و ادبی سده هفتم هجری قمری و یکی از نمونه های بدیع نثر فنی است با بسامد یکصد و سی آیه از قرآن، تأثیرپذیری بسیار چشمگیری داشته است. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی مضمون های تاریخی کتاب نفثه المصدور می پردازد. نویسنده کتاب با زبانی تصویری سرگذشت آوارگی خود و گوشه هایی از تاریخ ایران را در پایان عصر خوارزمشاهی با تکیه بر آیات قرآن شرح داده است. استفاده از آیات که از نگاه عمیق نویسنده حکایت دارد و بهره گیری از سازوکارهای مفهومی و مضمونی در روایت تاریخ که نوآورانه است، این اثر ادبی و تاریخی دوره مغول را در جایگاه ویژه ای قرار داده، به گونه ای که دریافت عبارات آن به فهم آیات وابسته است. واژه های کلیدی: قرآن، نفثه المصدور، مضمون، خوارزمشاهی، مغول و تاریخ [1]. دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران safdari 1655@gmail.com [2]. دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول) e-azar@srbiau.ac.ir [3]. استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران sara.zirak@gmail.com
شاهنامه بینافرهنگی: بررسی نسخه مصوّر شاهنامه بزرگ ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
325 - 353
حوزههای تخصصی:
شاهنامه بزرگ ایلخانی یکی از شاهکارهای عصر مغول و مکتب تبریز است. این نسخه مصوّر به خوبی روایت شاهان ایلخانی و ارتباطات فرهنگی و هنری آن روزگار را با زبان تصویر بیان می کند. این شاهکار ایلخانی از دست حوادث روزگار مصون نمانده و به خاطر طمع صاحبانش شیرازه آن گسسته شده است، اما همان اوراق برجای مانده به خوبی اوج هنر ایلخانی را به نمایش می گذارد. این پژوهش نگاره های این نسخه را از منظر شاخصه های تصویری بررسی می کند و نشان می دهد که چگونه هنر ایران و شرق دور در این نسخه با هم گره خورده است. این پیوند در نمایش چهره های چینی – مغولی و شیوه تصویرگری طبیعت (درخت، کوه و ابر) مشهود است. علاوه بر این شاخصه های تصویری دیگر این نسخه نظیر نمادپردازی فرهمندی شاهان، شیوه تصویرگری صحنه های نبرد و سوگ نگاری نیز بررسی می شود. در برخی موارد نیز نگاره های این نسخه با نسخه جامع التواریخ که هر دو در یک دوره و یک سبک به تصویر درآمده اند قیاس می شود. حاصل بررسی نشان می دهد که در نگاره های شاهنامه بزرگ ایلخانی اسلوب هنری فرهنگ های مختلف با هم درآمیخته است: از سویی تأثیرپذیری از نقاشی چینی در چهره پردازی و منظره سازی به چشم می خورد، از سوی دیگر فرهنگ مغولی بر نگاره ها غلبه دارد، علاوه بر این بن مایه نگاره ها در تصاویر ایران باستان ریشه دارد، حتّی این تأثیرپذیری تا فرهنگ های دوردست نظیر هنر بیزانس هم پیش رفته است. از این رو می توان این نسخه را شاهنامه ای بینافرهنگی دانست که چندین سنّت فرهنگی (مغول، چین، ایران باستان، بیزانس) را در یک نسخه واحد تلفیق کرده است.