مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
برنامه ریزی مسکن
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و ارزیابی وضعیت مسکن دهک های درآمدی و تخمین نیاز مسکن برای دهک های کم درآمد با استفاده از تکنیک های آماری مورد استفاده در برنامه ریزی مسکن استان اصفهان می باشد. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای شهری استان اصفهان بر اساس طرح آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری در سال 1390، تشکیل می دهد. بنابراین می توان با بررسی وضعیت دهک های درآمدی و شاخص های تأمین مسکن در دهک های موجود به تخمین نیاز مسکونی و برآورد توان مالی گروه های کم درآمد استان اصفهان پرداخت و نتایج حاصل را برای برنامه ریزی دقیق تر مسکن در استان اصفهان به کارگرفت. طبق یافته های تحقیق سهم درصدی هزینه های مسکن در کل هزینه های خانوار شهری استان اصفهان در سال 90 به طور متوسط 32 درصد است. مقایسه سهم درصدی هزینه های مسکن نسبت به کل هزینه ها بین دهک های درآمدی نشان می دهد که این میزان در دهک های بالای درآمدی، نسبت به دهک های پایین درآمدی کمتر است. به این ترتیب که خانوارهای دهک درآمدی دهم، حدود 6 درصد درآمد خویش را جهت تأمین واحد مسکونی تخصیص می دهند و این درحالی است که خانوارهای دهک درآمدی اول، بیش از 90 درصد درآمدهای خویش را صرف تهیه و تدارک واحد مسکونی می نمایند.
اولویت های اجرایی در ارتقای مطلوبیت مساکن جدید شهری، مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
210 - 230
حوزههای تخصصی:
امروزه، مسکن و موضوعات مرتبط با آن به عنوان مسائل جهانی در نظر گرفته می شود و برنامه ریزان و سیاست گذاران کشورهای مختلف در پی حل مشکلات مربوط به آن هستند. هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی میزان مطلوبیت مسکن در مجتمع های مسکونی شهر رشت و همچنین شناسایی اولویت های اجرایی در جهت ارتقاء مطلوبیت مجتمع های مسکونی بود. در این زمینه هفت مجتمع مسکونی برای مطالعه انتخاب شدند. روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است. در راستای شناسایی اولویت اجرایی در ارتقاء مطلوبیت مساکن جدید شهری در مجتمع های مسکونی شهر رشت، ابتدا براساس مطالعات نظری پژوهش، شاخص های مرتبط با مطلوبیت این مساکن استخراج شد. برای گردآوری اطلاعات از روش پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در مجتمع های مسکونی مورد مطالعه بودند. در این زمینه تعداد 1000 پرسشنامه در هفت مجتمع مسکونی مورد مطالعه توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش مقایسه نمرات میانگین، مدل آنتروپی شانون، روش تحلیل دو بعدی و همچنین روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. در این پژوهش تعداد 47 عامل بررسی شد. جمع بندی نظرات ساکنان هفت مجتمع مسکونی مورد مطالعه در کلانشهر رشت نشان داد که وضعیت بالغ بر 51 درصد عوامل، در سطح نامطلوب و بسیار نامطلوب قرار دارد. تحلیل اختلاف سطح اهمیت و مطلوبیت شاخص ها نشان داد که 11 عامل همچون ازدحام و تراکم جمعیت، تناسب قیمت با درآمد، شرایط پیش پرداخت و قیمت تمام شده مسکن، دسترسی به خدمات بهداشتی، تهویه طبیعی و همچنین نور طبیعی دریافتی در ساختمان های مسکونی، پاکیزگی محیط و کیفیت پوشش گیاهی و فضای سبز به عنوان اولویت های اجرایی در تحقق مطلوبیت مساکن جدید شهری نقش دارند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که عوامل کالبدی در بعد درونی مسکن با واریانس 22/77 درصد، بیشترین تأثیرگذاری و اهمیت را در مطلوبیت مجتمع های مسکونی دارند. براساس تلفیق نتایج، در پایان پژوهش مدل کاربردی پژوهش ارائه گردید.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن روستایی در ایران (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ماسال/گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن روستایی در ایران که به طور جدی توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پیگیری و اجرا می شود؛ به دنبال ارائه ی الگوی مطلوب مسکن برای ساکنان روستایی می باشد. با توجه به اهمیت برنامه ریزی مسکن روستایی، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر برنامه ریزی مسکن روستایی در شهرستان ماسال و شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها می باشد. در این راستا، روش تحقیق آمیخته با رویکرد کمی-کیفی بوده که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق شامل مسئولان و کارشناسان حوزه ی مسکن روستایی در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهرستان ماسال/گیلان بوده است، که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 383 نفر به دست آمده و با استفاده از فرمول اصلاح شده ی کوکران به تعداد 340 نفر تقلیل یافته است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که 5 متغیر اصلی و 24 متغیر فرعی مورد بررسی، تأثیر برنامه ها و سیاست گذاری ها در برنامه ریزی مسکن روستایی را 903/0 درصد و تنها با از دست دادن 097/0 درصد تبیین می کنند. همچنین بیشترین اثرگذاری در بین مؤلفه های مورد بررسی در برنامه ریزی مسکن روستایی مربوط به مؤلفه های اقتصادی و کمی و کمترین تأثیرگذاری مربوط به مؤلفه ی کیفی به ترتیب با امتیاز 856/0، 811/0 و 326/0 می باشد. از طرفی شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 522/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری تحقیق حکایت دارد.
تحلیل سیستمی عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی مسکن پایدار با رویکرد آینده پژوهی(مطالعه موردی؛ مناطق 22 گانه کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
چشم انداز کنونی کلانشهرِ تهران، آن را شهری پایدار و منسجم با ساختاری مناسب برای سکونت ترسیم می کند تحقق چنین چشم اندازی که مسکن پایدار را به عنوان رکن اصلی لازم می داند نیازمند مداقه است. در این پژوهش هدف شناسایی عواملی است که زمینه سازی تحقق این چشم انداز را فراهم می نماید.که نتایج آن هم در بازترسیم چشم انداز های آتی در افق برنامه های توسعه شهری موثر خواهد بود. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی - میدانی و در یک فرآیند توصیفی تحلیلی انجام شده است.با استفاده از پرسشنامه به روش دلفی از بین 26 عامل در نهایت 18 عامل به عنوان مهمترین عوامل در چهار بُعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی طبقه بندی شد. تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزار میک مک نشان می دهد که عواملی چون؛ زمین، توسعه عمودی، کیفیت و استحکام مساکن، منابع آب، بحران های طبیعی و دسترسی ها جزء عوامل اثرگذار می باشند که برای هر کدام از عوامل راهبردها و سیاست هایی همچون مالیات بر ارزش زمین، احداث سد های زیرزمینی، منطقه بندی ارتفاعی، ورود بخش بیمه به ساخت و سازها و غیره پیشنهاد داده شده است.
آسیب شناسی نظام برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد در رویکرد آمایش سرزمین (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال بازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
58 - 73
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزی و سیاست گذاری در بخش مسکن در رویکرد فضایی و منطقه ای به ویژه مسکن قابل استطاعت برای گروه های کم درآمد از اصلی ترین و مهمترین مباحث مطالعات اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی به شمار می آید. در این راستا، تأکید بر رویکردهای جامع و سیستمی در برنامه ریزی و سیاست گذاری فضایی مسکن در راستای تأمین مسکن قابل استطاعت ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. با توجه به اهمیت برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد بر مبنای رویکردهای جامع و دیدگاه فضایی، هدف از تحقیق حاضر آسیب شناسی نظام برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد با تأکید بر رویکرد آمایش سرزمین در استان آذربایجان شرقی به منظور شناسایی وضعیت موجود و ارائه ی راهکارهای اجرایی برای دست یابی به وضعیت مطلوب می باشد. در این راستا، روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد که به منظور تحلیل داده ها از روش کیفی تحلیل عاملی کیو Q استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران شهری و کارشناسان آشنا به مسائل برنامه ریزی مسکن می باشد که حجم نمونه با استفاده از روش دلفی هدفمند و با توجه به کیفی بودن تحقیق و بهره مندی از روش مصاحبه ی عمیق 14 نفر تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهمترین نارسایی های برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد استان آذربایجان شرقی با تأکید بر رویکرد آمایش سرزمین در سه عامل سیاست های اقتصادی بازار مسکن، سیاست های عمران، شهرسازی و ساخت مسکن و همچنین سیاست های کلان (ساختاری) قابل بیان بوده که در مجموع 841/77 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. همچنین سیاست های برنامه ریزی مسکن در مراحل فرایند آمایش سرزمین «سازماندهی مطالعات»، «بررسی وضع موجود و قابلیت سنجی» و «آینده نگری» نیز دارای کاستی های اساسی می باشد.
بازتاب سبک نوین زندگی شهری بر ترجیحات افراد و مولفه های توسعه مسکن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عمده تأثیراتی که سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری با آن مواجه هستند، بازتاب سبک نوین زندگی شهری بر ترجیحات افراد و مولفه های توسعه مسکن می باشد. درعین حال، با توجه به ویژگی های یک جامعه ی اسلامی و ضرورت چاره اندیشی برای عینیت بخشی به باورها و اعتقادات در سیمای کالبدی شهرها، به نظر می رسد که ارتباطی تنگاتنگ و تاثیراتی اجتناب ناپذیر، ناشی از تغییرات سبک زندگی بر الگوی توسعه مسکن به ویژه «مسکن اسلامی»، حادث شود؛ آنچه بعنوان دغدغه محوری در این نوشتار مطمح نظر قرار گرفته است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تغییرات سبک زندگی بر مولفه های توسعه مسکن اسلامی با روش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و برپایه ی نمونه گیری به صورت تصادفی، میان 106 نفر و از طریق تکمیل پرسشنامه، انجام شده است. پرسشنامه ی خوداتکا، دارای 20 گویه ی اصلی بوده و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ برابر 0.796 اثبات شده است. طبق یافته ها، از مجموع هشت مولفه ی تدوینی سبک نوین زندگی شهری، موثر در توسعه مسکن اسلامی شامل: استقلال گرایی افراد، سوداگری، دگرگونی رفتاری و فرهنگی، شیوه معیشت، تربیت، ارزش ها، وسایل زندگی و مدها و تبلیغات، به ترتیب سه مولفه اول، بازنمود حداکثری در توسعه مسکن شهری دارند و درواقع هدایتگر ترجیحات کنشگران می باشند. با علم بر تاثیر ترجیحات افراد بر الگوی توسعه مسکن و اذعان به تاثیرپذیری ترجیحات از سبک نوین زندگی، بنظر می رسد که بایستی نسبت به شناسایی این ترجیحات اقدام و در برنامه ریزی توسعه مسکن، لحاظ نمود. بدین ترتیب، تعارضات مسکن امروزی با اندیشه ی اسلامی حاکم بر جامعه، هویدا خواهد شد که می تواند در سطح سیاست گذاری و برنامه ریزی مسکن شهری، مثمرثمر واقع گردد.
تحلیل شاخص های کمی و کیفی و برنامه ریزی مسکن شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال نهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۳
1 - 23
حوزههای تخصصی:
در کشور ما مسأله مسکن در چند دهه گذشته به یکی از چالش های اصلی در برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی بدل شده است، که در این میان لزوم توجه به مسکن و برنامه ریزی آن در راستای توسعه ی پایدار شهری در چهارچوب برنامه ریزی های ملّی، منطقه ای و شهری، بیش از پیش احساس می شود، تا بهره گیری از دانش و تکنیک های برنامه ریزی، مشکلات شهروندان را برطرف کرده و در نتیجه، محیطی آرام و سرسبز، همراه با امنیت و آسایش و رفاه، برای آنان فراهم شود .بدین منظور این مقاله به بررسی شاخص های جمعیتی (تعداد جمعیت،تعدادخانوار،بعد خانوار، نرخ رشد جمیت شهری) و شاخص های کمی و کیفی مسکن شهر زنجان برای شناخت وضعیت مسکن این شهر می پردازد. و در ادامه پس از پیش بینی جمعیت شهر زنجان تا سال 1410 نیاز های مسکن براساس آمار و مطالعات موجود و پیروی از روند گذشته احداث مسکن وتقاضا برای آن (با مدل لجستیک) در افق 20 ساله مشخص شد. این پژوهش از نوع کاربردی- توسعه ای و روش پژوهش "توصیفی-تحلیلی "است. با توجه به آمارهای موجود، به ویژه پژوهش میدانی، اقدام به بررسی و شناخت وضعیت مسکن شهر زنجان، به لحاظ شاخص های کمی و کیفی در دوره های گذشته و حال شده است.نتایج این پژوهش ، بیانگر روندرو به رشد وضعیت شاخص های کمی وکیفی در شهر زنجان به ویژه پیشرفت به نسبت مناسب شاخص های کمی و کیفی در دهه ی 1390- 1375 است ، و در ادامه با پیش بینی جمعیت و کاهش بعد خانوار در دوره 1390- 1410 ، 60091 واحد مسکونی پیش بینی می شود.که با برآورد ساخت مسکن در این دروه ( باتوجه به روند گذشته احداث مسکن ) حدود 48905 واحد مسکونی ساخته خواهد شد،که این تعداد واحد مسکونی پاسخگوی حدود 81.38 درصد تقاضا برای واحد مسکونی خواهد شد.
بررسی شاخص های کمی و کیفی مسکن در شهرستان خمینی شهر
حوزههای تخصصی:
برای حل مسائل و مشکلات بخش مسکن، بررسی وضعیت شاخص های مختلف در این بخش ضروری است زیرا مستند به آن می توان اولویت اقدامات و برنامه ها را تعیین نمود. مقاله حاضر با هدف بررسی شاخص های کمی و کیفی مسکن در شهرستان خمینی شهر طی سال های 1395-1375 انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش بررسی از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. شاخص های مورد بررسی این تحقیق شامل 10 شاخص کمی (تراکم نفر در واحد مسکونی، تراکم خانوار در واحد مسکونی، متوسط اتاق در واحد مسکونی، تراکم نفر در اتاق، تراکم خانوار در اتاق، اتاق برای هر خانوار، تعداد واحد مسکونی برای هر هزار نفر، تعداد اتاق برای هر هزار نفر، کمبود واحد مسکونی، نسبت افزایش خانوار به واحد مسکونی) و 4 شاخص کیفی (عمر واحد مسکونی، نسبت مسکن مناسب از لحاظ دوام ساختمان ها و مصالح آن ها، نحوه تصرف واحد مسکونی و تسهیلات و امکانات واحدهای مسکونی) است. یافته های این پژوهش نشان داد که وضعیت شاخص های کمی مسکن در شهرستان خمینی شهر مناسب بوده و در تمامی ده شاخص مورد بررسی، روند مطلوبی را طی نموده است. همچنین وضعیت مسکن این شهرستان از لحاظ شاخص های کیفی نیز در بیشتر شاخص های مورد بررسی، روند مثبتی داشته و تنها شاخص کیفی مسکن (نحوه تصرف واحدهای مسکونی) دچار نزول شده است، به گونه ای که مالکیت عرصه و اعیان (زمین و بنا) از 06/74 درصد در سال 1375 به 54/72 درصد در سال 1385 و 66/62 درصد در سال 1395 کاهش و در مقابل مالکیت رهن و استیجاری از 83/13 درصد در سال 1375 به 23/18 درصد در سال 1385 و 86/26 درصد در سال 1395 افزایش یافته است.
امکان سنجی برنامه ها و سیاست های تأمین مسکن حداقل با تأکید بر رویکرد آمایش سرزمین (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
73 - 95
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزی و سیاست گذاری در بخش مسکن به ویژه مسکن حداقل و قابل استطاعت برای گروه های کم درآمد از اصلی ترین و مهمترین مباحث مطالعات اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی به شمار می آید. در این راستا، تأکید بر رویکردهای جامع و سیستمی در برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. با توجه به اهمیت برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد بر مبنای رویکردهای جامع، هدف از تحقیق حاضر امکان سنجی برنامه ها و سیاست های تأمین مسکن حداقل با تأکید بر رویکرد آمایش سرزمین در استان آذربایجان شرقی می باشد. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (ترکیب رویکردهای کیفی-کمی)، هدف کاربردی و ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. همچنین جامعه ی آماری تحقیق شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان حوزه ی مسکن می باشد که حجم نمونه با استفاده از روش دلفی و نمونه گیری هدفمند 200 نفر برآورد گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رویکرد آمایش سرزمین در برنامه ها و سیاست های تأمین مسکن حداقل استان آذربایجان شرقی به صورت کامل و جامع تحقق نیافته است. از عوامل اصلی عدم تحقق پذیری رویکرد آمایش سرزمین در برنامه ها و سیاست های تأمین مسکن حداقل استان می توان به عدم تثبیت جمعیت و جلوگیری از مهاجرپذیری بیشتر به مادرشهر تبریز، دخالت دلالان (عدم دخالت مناسب دولت) در قیمت گذاری زمین و مسکن و اجاره بها در شهرها و ایجاد مالیات مضاعف بر خانه های خالی از سکنه و عدم شناسایی دقیق و هوشمند گروه های کم درآمد (دهک های اول تا چهارم) و عدم شکل گیری صندوق های مالی اعتباری خاص در راستای تسهیل در دریافت و بازپرداخت تسهیلات اشاره کرد.
واکاوی پیشران های کلیدی برنامه ریزی مسکنِ اقشار کم درآمدِ شهری با رویکرد آینده پژوهی (مورد مطالعه: ناحیه منفصل شهری نایسر، سنندج)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
23 - 47
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از اساسی ترین نیازهای انسان و جزئی کلیدی در توسعه ی پایدار جامعه است. در کشورهای مختلف دنیا و از جمله کشورهای در حال توسعه، سیاست های متنوعی برای تامین مسکن، بویژه برای اقشار کم درآمد در نظر گرفته شده است. که تاکنون بر اساس پژوهش های صورت گرفته، برنامه های متفاوتی با عنوان «راهکار» جهت رفع معضلات مسکن شهری در دستور کار قرار گرفته است. اما این طرح ها طبق اظهارات کارشناسان تنها مسکّنی برای زخم متورم این مردم بوده است؛ بر همین اساس هدف این پژوهش، شناسایی پیشران های کلیدی برای برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد در ناحیه منفصل شهری نایسر (در شهر سنندج) می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی – تحلیلی می باشد و از تکنیک پویش محیطی و دلفی برای شناسایی متغیرها و شاخص ها استفاده شده است. سپس پرسشنامه ی نیمه ساختاریافته بین 40 کارشناس متخصص و خبره در حوزه ی مسائل شهری توزیع شد. و داده های بدست آمده از طریق نرم افزار MICMAC تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که سیستم شهری بخصوص در بخش مسکن موجود در ناحیه منفصل شهری نایسر (در شهر سنندج) شرایط ناپایداری را سپری می کند. همچنین بر اساس تحلیل های انجام گرفته در نهایت 15 عامل به عنوان پیشران های کلیدی برای تامین و بهبود وضعیت مسکن مورد نیاز برای قشر کم درآمد و ضعیف محدوده مورد مطالعه شناسایی شدند که در این میان نقش عوامل اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی پررنگ تر می باشند.
آسیب شناسی مسکن اجتماعی (مهر) با رویکرد نابرابری طبقاتی و انحرافات شهری تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۱
180-135
حوزههای تخصصی:
مسکن پدیده ای اجتماعی است و انتظام و نوع فضاها و همچنین فرم ظاهری آن از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر می پذیرد و بر آن تاثیر می گذارد. این یکی از موضوعات اصلی سیا ستگذاری اجتماعی برای کاهش نابرابری اجتماعی می باشد. طرح تولید انبوه مسکن ارزان برای گروه های کم درامد در قالب مسکن اجتماعی، یکی از برنامه های محوری دولت نهم برای برقراری عدالت اجتماعی و کمک به گروه های محروم شهری است که در دولت دهم و یازدهم ادامه یافته است. لذا پژوهش حاضر با ایمان به اینکه اجرای مسکن مهر آثار و پیامدهای مثبت و منفی فراوانی در پی داشته است به آسیب شناسی مسکن اجتماعی (مهر) با رویکرد نابرابری طبقاتی و انحرافات شهری تبریز، با هدف کاربردی تصحیح و جبران نقاط ضعف برنامه ریزی و اجرای مسکن اجتماعی می پردازد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ زمانی، چون به یک برهه زمانی خاص مربوط است؛ مقطعی می باشد. از نظر گردآوری داده ها یک بررسی پیمایشی- میدانی است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بسته از نوع محقق ساخته می باشد. گزینش نمونه بر اساس روش خوشه ای چند مرحله ای خواهد بود. جامعه آماری تحقیق شامل 503816 خانوار (مجموع خانوارهای ساکن در مسکن مهر سهند و خانوارهای تبریزی ساکن در سایر انواع مسکن) می باشد. برای نمونه گیری، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل 1075 خانوار محاسبه گردید. شیوه گزینش بر اساس خوشه ای چند مرحله ای می باشد. نظریه ی های غالب پژوهش، شامل ((رویکرد محرومیت اجتماعی، تفکیک و طرد اجتماعی و رویکرد رادیکال نابرابری)) و چارچوب نظری شامل مدل تلفیقی مستخرج از نظریه های مذکور می باشد. تجزیه و تحلیل با مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی انجام گرفته است. یافته ها: تحلیل مدل و مقایسه مقادیر نشانگر آن است که روابط بین سکونت در مسکن مهر با هر یک از متغیرهای برون زای نابرابری امنیت اجتماعی28/7، نابرابری توزیعی52/2، نابرابری سرمایه اجتماعی42/2، نابرابری شاخص زندگی سلامت محور42/2 و نابرابری اجتماعی70/5 قابل پیش بینی بوده و دو متغیر نابرابری اقتصادی و نابرابری شاخص های سبز زندگی از مدل خارج شدند. بحث: بر اساس نظریه برگس که معتقد بود در منطقه انتقالی، به دلایلی چون: سطح بالای تحرک جمعیت، نرح بالای مهاجرت، ویرانی خانه ها و تراکم جمعیت، بالاترین نرخ جرم و بزهکاری مشاهده می شود. عدم ثبات جمعیتی و بوم شناختی در منطقه انتقالی موجب تخریب توانایی کارکردی نهادهای اجتماعی از قبیل: خانواده و کنترل رفتار ساکنان می شود. از طرفی، ارزش های سنتی فرهنگ قومی توان متقاعد سازی نوجوانان و جوانان را نداشته و آنان به یک وضعیت حاشیه ای کشیده می شوند. در نتیجه، فاقد هویت های گروهی و مرجع هایی می شوند که آنان را به سمت رفتاری که در جامعه مورد پذیرش است سوق دهد. در این چارچوب مسکن مهر، وضعیت فضایی (( منطقه انتقالی)) را دارد به تعبیر نظریه پردازان این رویکرد، زمینه برای انحرافات شهری مساعد می گردد. نتیجه اینکه، اگر روندی که توسعه ی ساخت و سازهای پروژه های مسکن مهر طی می کند ادامه یابد وکماکان توجهی به تامین خدمات و سایر مایهتاج و نیاز های مردم در یک محیط مسکونی نشود و صرفا واحد مسکونی تولید گردد مجموعه های وسیع ساخته شده، تقریبا خالی از سکنه می شود و تنها اقشار اجتماعی خاصی بنابه اجبار و گونه ای موقتی ساکن می شوند و انصراف فزاینده متقاضیان به وجود خواهد آمد تاخیر در ایجاد زیر ساختهای ضروری و تاسیسات زیر ساختی و ساختی ، زمینه تبدیل زندگی در مجموعه ها را به نوعی آلونک نشینی فراهم خواهد آورد که این مورد همسو با فقر شهری پیامد های گسترده اجتماعی فرهنگی وحتی سیاسی را سبب خواهد شد
ترسیم نقشه دانشی شبکه همکاری های علمی بین المللی و داخلی برنامه ریزی مسکن در قرن 21(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بسیاری از پژوهش های معتبر علمی جهان که در حوزه برنامه ریزی های تأمین مسکن صورت گرفته اند، بیانگر این موضوع اند که تأمین مسکن و سیاست های مربوط بدان در کشورهای درحال توسعه، به ویژه برای گروه های کم درآمد شهری، به یکی از مهمترین چالش های شهری بدل شده و تبعات متعدد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منفی خود را نیز در پی داشته است. رشد فزاینده پژوهش ها و مقاله های منتشر شده در این زمینه، بررسی جامع و نظام مند مطالعات این حوزه را ضروری می نماید.داده و روش: در این راستا هدف این مقاله به تصویر کشاندن وضعیت حاکم بر مطالعه حوزه برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن از طریق توصیف و تحلیل تطبیقی مقاله های انگلیسی منتشر شده در بازه ی زمانی سال 2000 تا 2022 در این حوزه شامل نویسندگان جهانی و ایران بوده که انطباق مطالعات جهانی و ایران را به تصویر می کشاند. برای این منظور، ابتدا کلید واژه های پر کاربرد مرتبط با برنامه ریزی مسکن در پایگاه های اطلاعاتی Web of Science و Science Direct جستجو و به عنوان داده های پژوهش بازیابی شدند. تجزیه و تحلیل این مقاله ها، با استفاده از روش های علم سنجی و همچنین، شاخص های خرد و کلان تحلیل شبکه های اجتماعی و با به کارگیری نرم افزار VOSviewer صورت گرفت.یافته ها: در این پژوهش، ضمن معرفی نویسندگان و دانشگاه هایی که از درجه ی مرکزیت نسبتا بالایی برخوردار بودند، مشخص گردید که بیشترین تاکید این مقاله ها روی مضامینی مانند Poverty, Facility, Price, Income, Market, Housing Affordability, Quantity and Quality بوده است. در ایران نیز پژوهشگران علاوه بر این 10 حوزه، در زمینه های دیگری همچون تاب آوری کالبدی، تاب آوری طبیعی، سیاست گذاری مسکن و... نیز فعالیت گسترده داشته اند.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش علاوه بر کمک به درک بهتر ادبیات تخصصی برنامه ریزی مسکن، به شناسایی شکاف های پژوهش موجود مطالعات ایران و جهان در این حوزه کمک می نماید و همچنین می تواند راهگشای مسیرهای آتی مطالعاتی و تحقیقاتی پژوهشگران این حوزه باشد.
ظرفیت سنجی نظام برنامه ریزی مسکن در تأمین مسکن قابل استطاعت (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
178 - 193
حوزههای تخصصی:
امروزه دسترسی به مسکن قابل استطاعت یکی از مشکلات اکثر شهرها، به ویژه در کشورهای درحال توسعه محسوب می گردد، که به موجب آن اقشار فقیر شهری در مسکن های فاقد کیفیت لازم استقرار می یابند. در این راستا، برنامه ریزی تأمین مسکن قابل استطاعت یکی از ضروریات شهرهای امروزه تلقی می گردد. با توجه به اهمیت موضوع، تحقیق حاضر با هدف ظرفیت سنجی نظام برنامه ریزی مسکن در تأمین مسکن قابل استطاعت در کلان شهر تبریز نگارش گردیده است. بنابراین، روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان، کارشناسان و نخبگان دانشگاهی مرتبط با حوزه ی برنامه ریزی مسکن بوده که با استفاده از فرمول کوهِن، 200 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. در راستای تحلیل اطلاعات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تحقق پذیری در بین متغیرهای برنامه ریزی مسکن قابل استطاعت در کلان شهر تبریز مربوط به متغیرهای بهره مندی از الگوهای پیشنهادی واقع گرایانه در طرح های توسعه ی شهری، هماهنگی بین سیاست های طرح های برنامه ریزی شهری و منطقه ای با طرح ها و برنامه ریزی مسکن و نظارت و کنترل دقیق بر قیمت و کیفیت مصالح بوده که به ترتیب ضرایب استخراج شده بر اساس مدل ساختاری برای هرکدام 75/0، 71/0 و 69/0 می باشد. همچنین بر اساس نتایج مدل، مقدار بحرانی برای تمامی متغیرها (سیاست های عمران، شهرسازی و ساخت مسکن، سیاست های عمومی و سیاست های اقتصادی) پایین 96/1 محاسبه شده و در سطح اطمینان 95 درصد مورد تأیید نمی باشند. به عبارتی برنامه ریزی مسکن قابل استطاعت در کلان شهر تبریز در وضعیت نامطلوبی قرار دارد.
تبیین عوامل موثر بر ارتقای وضعیت کیفی مسکن شهری، مورد پژوهی: محله اتابک منطقه 15 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۹
143 - 161
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل موثر بر ارتقای وضعیت کیفی مسکن شهری انجام گرفت. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از منظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، ساکنان 8 مجتمع مسکونی محله اتابک منطقه 15 شهر تهران بودند. بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 پرسشنامه در بین ساکنان توزیع شد. نهایتاً تعداد 380 پرسشنامه کامل و بدون خطا جمع آوری گردید. ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن به صورت روایی صوری و ظاهری و همچنین روایی واگرا و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی و تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات با استفاده نرم افزارهای spss و pls انجام پذیرفت. یافته های حاصل از این پژوهش گویای آن بود که کیفیت کالبدی با ضریب مسیر 368/0، متغیر دسترسی به خدمات شهری با ضریب مسیر 339/0، متغیر شرایط اجتماعی مسکن با ضریب مسیر 169/0 و کیفیت زیست محیطی با ضریب مسیر 302/0 بر کیفیت مسکن تأثیر مثبت و معناداری دارد. با توجه به ضریب مسیر به دست آمده برای متغیرهای پژوهش مقدار تأثیر آن ها بر کیفیت مسکن در حد متوسط ارزیابی می گردد. از بین عوامل شناسایی شده عامل کیفیت کالبدی با ضریب مسیر 368/0 دارای بیشترین تأثیر و عامل دسترسی به خدمات شهری با ضریب مسیر 339/0 در رتبه دوم قرارگرفته است همچنین این عامل بر عامل کیفیت کالبدی مسکن دارای تأثیر مثبت و معناداری است
رتبه بندی نواحی شهری از حیث برخورداری از شاخص های کمی – کیفی مسکن (مورد مطالعه: نواحی 22گانه شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
115 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف رتبه بندی نواحی 22گانه شهر اراک از حیث برخورداری از شاخص های کمی - کیفی مسکن و شناسایی الگوی فضایی توزیع شاخص های کمی– کیفی بر پیکره فضایی شهر اراک انجام شد.
روش و داده: با دعوت از ۱۹ کارشناس، شاخص های کمی و کیفی، جمع بندی و مورد اشباع نظری قرار گرفت. سپس با استفاده از روش وزن دهی Shannon’s Entropy و روش های تصمیم گیری چندمعیاره Saw, Moora, Copras، 31 شاخص های کمی– کیفی، وزن دهی و در نواحی سطح شهر اراک مورد ارزیابی قرار گرفتند؛ در مرحله نهایی با استفاده از روش تجمیعی Copland رتبه بندی نهایی شاخص ها انجام و با فراخوانی داده ها در نرم افزار Arc-GIS اقدام به تولید نقشه نهایی شد. همچنین از مدل موران جهانی برای شناسایی الگوی فضایی شاخص های کمی- کیفی مسکن استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی توزیع شاخص های کمی– کیفی مسکن در شهر اراک، یک الگوی «تصادفی» است که عوامل متعددی بر «تصادفی» بودن الگوی توزیع شاخص ها مؤثرند؛ وجود بافت های فرسوده، سکونتگاه های غیررسمی و مرکز شهر ضمن آن که باعث شده اند تا الگوی فضایی توزیع شاخص های کمی – کیفی «تصادفی» باشد، مهم ترین عوامل در عدم برخورداری نواحی از شاخص های کمی– کیفی مسکن به شمار می روند. از طرفی، نواحی برنامه ریزی شده ای نظیر نواحی 3، 5، 18، 20، 10 و 7 دارای وضعیت مناسبی از حیث برخورداری از شاخص های کمی - کیفی هستند.
نتیجه گیری: به صورت کلی نتایج این مطالعه نشان داد که وجود بافت فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی در کنار فرسودگی، تراکم جمعیت و گرانی زمین نواحی مرکزی شهر، عمده ترین دلایل در بروز نابرابری فضایی در برخورداری از شاخص های کمی و کیفی مسکن در سطح نواحی شهر اراک است. همچنین مطابق با الگوی توسعه ادواری، نواحی برنامه ریزی شده و جدید، با اهمیت به مسائلی نظیر کیفیت مسکن، دسترسی و سرانه، در وضعیت مناسب تری از حیث برخورداری از شاخص های کمی و کیفی مسکن قرار دارند.
نوآوری، کاربرد نتایج: از مهم ترین جنبه های نوآورانه و کاربردی پژوهش می توان به استفاده از گروه کارشناسان در پایش شاخص ها، استفاده از مدل تجمیعی کوپلند در فرایند پژوهش اشاره کرد. لازم به ذکر است که این مطالعه می تواند شکاف موجود در پژوهش های حوزه مسکن در شهر اراک را تا حد قابل توجهی تعدیل بخشد.
تسکینی بر فقیران شهری: ارائه الگوی برنامه ریزی مسکن بی خانمان ها در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
57 - 72
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن با توجه به ابعاد گسترده آن به ویژه برای بی خانمان ها و الگوی مناسب برای ساکنان آن یکی از دغدغه های اصلی امروز برنامه ریزان شهری است. بی خانمانی نوعی از سکونت است که استانداردهای اساسی مسکن آن جامعه در آن رعایت نشود. هدف این مقاله، ارائه الگوی برنامه ریزی مسکن بی خانمان ها براساس الگوی حق به مسکن مناسب است.این پژوهش به لحاظ هدف کابردی و با توجه به ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و از نوع تحلیل محتوا می باشد. ابتدا با استفاده از ادبیات نظری تحقیق الگوی مناسب مسکن در شش شاخص (امنیت تصدی؛ دسترسی به خدمات، تسهیلات و زیرساخت ها؛ قابلیت سکونت؛ استطاعت و توانایی؛ قابلیت دسترسی و تناسب فرهنگی) تدوین گردیده و سپس با استفاده از روش دلفی متشکل از سه گروه اساتید، کارشناسان و مدیران حوزه مسکن و شهرسازی و دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد که از طریق روش نمونه گیری قضاوتی در دسترس انتخاب شده اند؛ سپس پرسشنامه ها به صورت الکترونیکی ارسال گردید. در نهایت نیز برای ارائه الگوی برنامه ریزی مسکن بی خانمان ها در کلانشهر تهران از تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار Amos استفاده شده است.یافته ها نشان می دهد که شاخص امنیت تصدی با بار عاملی 83/0، شاخص دسترسی به خدمات، تسهیلات و زیرساخت ها با 80/0 و شاخص استطاعت و توانایی با 63/0 به ترتیب بیشترین بار عاملی و اهمیت را در ارائه الگوی برنامه ریزی مسکن دارند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مدل عاملی تدوین شده، برازش خوبی داشته و رابطه معناداری میان شاخص های مسکن مناسب در کلانشهر تهران وجود دارد. بنابراین می توان گفت برای حل مشکل مسکن بی خانمان ها، استفاده از الگوی برنامه ریزی مسکن مبتنی بر حق به مسکن مناسب در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های مسکن کشور مطابق با ماهیت قانون اساسی امری ضروری می باشد.
شناسایی عوامل مؤثر در تحقق پذیری تأمین مسکن حداقل با تأکید بر رویکرد آمایش منطقه ای (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
177 - 192
حوزههای تخصصی:
امروزه دسترسی به مسکن قابل استطاعت «حداقل» یکی از مشکلات اکثر جوامع، به ویژه کشورهای درحال توسعه محسوب می گردد، که به موجب آن، اقشار فقیر در مساکن غیراستاندارد و فاقد کیفیت لازم استقرار می یابند. از این رو، توجه به برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد یکی از ضرورت های اکثر دولت ها محسوب می گردد که نیازمند طرح های جامع در سطح کلان و منطقه ای و توجه به ساختارهای مختلف کلان و خرد با رویکرد آمایشی می باشد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر در تحقق پذیری تأمین مسکن حداقل با تأکید بر رویکرد آمایش منطقه ای در استان آذربایجان شرقی نگارش شده است. بنابراین، روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد که برای جمع آوری و تحلیل داده ها از تکنیک دلفی (30 نفر از نخبگان و متخصصان حوزه ی مسکن استان آذربایجان شرقی) و کاربست تکنیک تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار MICMAC استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری بر تحقق پذیری تأمین مسکن حداقل در استان آذربایجان شرقی با تأکید بر رویکرد آمایش منطقه ای مربوط به مؤلفه های درنظر گرفتن شرایط گروه های کم درآمد شهری در کلیه ی برنامه های توسعه؛ هماهنگی، مدیریت و پیشبرد اقدامات حمایتی در بخش مسکن زیر نظر شورای تأمین مسکن استان با ریاست استاندار و عضویت دستگاه های ذیربط؛ تلفیق و هماهنگی بین برنامه های مسکن، یارانه ها و برنامه های حمایتی وزارت رفاه، وزارت راه و شهرسازی، بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و هماهنگی بین طرح های توسعه ی استان با هدف تثبیت جمعیت در شهرهای کوچک و میانی و جلوگیری از مهاجرت گروه های کم درآمد به مادرشهر تبریز می باشد.
شناسایی عوامل پیشران در آینده پژوهی نظام برنامه ریزی مسکن ایران، مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
105 - 121
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل پیشران نظام برنامه ریزی مسکن شهر تهران با رویکرد آینده پژوهی انجام شده است. نوشتار پیش رو ازلحاظ هدف کاربردی است و با توجه به مؤلفه های موردبررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی تحلیلی است. در پژوهش حاضر به منظور انتخاب آگاهانه شرکت کنندگان، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. اساس به کار بردن روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب گروهی از خبرگان است که بررسی عمیق یا فهمی کلی نسبت به ماهیت پژوهش آگاهی داشته باشند. با استناد به توضیحات گفته شده جامعه آماری پژوهش پیش رو 74 نفر از کارشناسان خبره در حوزه مسکن شامل اساتید دانشگاهی متخصص در حوزه موردمطالعه هستند. تعداد حجم در نظر گرفته شده برای تکنیک دلفی 10 نفر و برای اجرای تحلیل تأثیرات متقابل در نرم افزار میک مک حجم نمونه در نظر گرفته شده با توجه به آشنایی متخصصین به این نرم افزار 64 نفر در نظر گرفته شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که پیشران های ضوابط و مقررات مسکن، نرخ تورم، قیمت ارز و طلا، حجم نقدینگی، اقتصاد کلان، ثبات مدیریت شهری، تسهیلات بانکی، قیمت زمین و مسکن، تحریم های بین المللی وضعیت عرضه و تقاضا به عنوان پیشران های کلیدی در نظام برنامه ریزی مسکن در شهر تهران نقش دارند
تحلیل و ارزیابی سیاست های اجرایی دولت در تأمین مسکن قابل استطاعت با تأکید بر سکونتگاه های غیر رسمی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
147 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی سیاست های اجرایی دولت در تأمین مسکن اقشار کم درآمد و تحلیل میزان کارایی و اثربخشی این سیاست ها، به دنبال ارائه راهبردهای مناسب در تأمین مسکن قابل استطاعت در سکونتگاه های غیررسمی کلانشهر مشهد است.
روش و داده: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و برای انجام آن از روش توصیفی – تحلیلی استفاده گردیده است. مبنای روش گردآوری اطلاعات و داده ها، روش اسنادی و کتابخانه ای، بازدید میدانی، مصاحبه با کارشناسان خبره و تکمیل پرسشنامه با طیف لیکرت است. در ابتدا سعی گردید تا به تبیین جایگاه مسکن قابل استطاعت در سیاست های کلان پرداخته شود و سیاست های اجرایی دولت در تأمین مسکن اقشار کم درآمد بررسی گردد، در ادامه خلأهای موجود و میزان موفقیت سیاست های اجرایی دولت در تأمین مسکن اقشار کم درآمد طی حدود پنج دهه و شش برنامه توسعه کشوری، از طریق مصاحبه با کارشناسان مورد ارزیابی قرار گرفت و در spss تحلیل گردید. شاخص های مورد بررسی میزان کارایی و اثرگذاری هریک از طرح ها را در چهار بعد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، نهادی- مدیریتی و ۲۶ شاخص مورد بررسی قرار داد.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که وضعیت طرح ها در شهر مشهد در زمینه شاخص های مختلف متفاوت است. در شاخص های کالبدی طرح بازآفرینی شهری، در شاخص های اقتصادی طرح مسکن مهر، در شاخص های اجتماعی طرح ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی و در شاخص های نهادی- مدیریتی طرح بازآفرینی شهری در جایگاه اول قرار گرفته اند. میانگین امتیاز کل در بین پنج طرح بررسی شده مربوط به طرح بازآفرینی شهری است.
نتیجه گیری: بررسی های انجام شده در این تحقیق نشان می دهد که سیاست های اجرایی دولت در شهر مشهد نتوانسته به هدف مورد نظر خود دست یابد و کارآمدی آن ها حدوداً در حد متوسط ارزیابی شده است. همچنین ضعف در سیستم های اجرایی استان و شهرستان از مهم ترین دلایل عدم موفقیت طرح ها شناخته شده است.
نوآوری، کاربرد نتایج: از مهم ترین جنبه های نوآورانه و کاربردی تحقیق می توان به بررسی طرح های ملاک عمل دولت ها طی حدود ۵ دهه از ابعاد گوناگون اشاره کرد. جامع بودن بررسی وضعیت تأمین مسکن از بعدهای مختلف و ارائه راهبردهایی در جهت بهبود وضعیت تأمین مسکن، جنبه تازگی و نواوری تحقیق حاضر است.
آسیب شناسی نظام برنامه ریزی و تأمین مسکن گروه های کم درآمد در کلان شهر تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن به عنوان مهم ترین بخش توسعه در هر جامعه ای شناخته شده است. با این حال، تأمین مسکن کافی و قابل قبول همواره به عنوان مهم ترین چالش، برای جمعیت رو به تزاید در کشورهای در حال توسعه مطرح بوده است. در این راستا، ضروری است تا با شناسایی نقاط ضعف و چالش های بخش مسکن در کشورهای درحال توسعه به ویژه برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد به ارائه ی طرح ها و راهبردهای اجرایی نائل آمد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی نظام برنامه ریزی و تأمین مسکن گروه های کم درآمد در کلان شهر تبریز نگارش شده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر از نظر هدف کاربردی و و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. همچنین در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تحقق پذیری در بین مؤلفه های تأثیرگذار بر تحقق برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد در کلان شهر تبریز به ترتیب مربوط به مؤلفه های شهرسازی و ساخت مسکن، مؤلفه های ساختاری و مؤلفه های اقتصادی با میانگین ارزش 56/0، 39/0 و 33/0 می باشد. همچنین بر اساس نتایج مدل ساختاری، مقدار بحرانی برای متغیر شهرسازی و ساخت مسکن بالای 96/1 و برای متغیرهای اقتصادی و ساختاری پایین 96/1 در سطح اطمینان 95 درصد محاسبه شده است. از این رو می توان گفت که نظام برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد کلان شهر تبریز در ابعاد ساختاری و اقتصادی با چالش های جدی مواجه می باشد. بنابراین نیاز به بازاندیشی در نظام و سیاست های برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد با تأکید بر رویکرد یکپارچه و سیستمی احساس می گردد.