مطالب مرتبط با کلیدواژه

مردسالاری


۶۱.

نقد فمینیستی رمان «الّتی تعدّ السّلالم» براساس نظریه الین شوالتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الین شوالتر مردسالاری نقد فمینیستی هدی حمد هویت زنانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۴۱
در نقد فمینیستی، مسئله زن و جایگاه او در جامعه مطرح می شود. رمان «التی تعد السلالم»، اثر هدی حمد نویسنده زن عمانی، رویکردی نقادانه نسبت به جایگاه زنان در جامعه دارد و دربردارنده مفاهیمی چون اختلاف طبقاتی میان زنان، چالش های فرهنگی آنان و سیطره نظام مردسالارانه است. پژوهش پیش رو با رویکرد کیفی و روش توصیفی-تحلیلی رمان یادشده را در تطابق با رویکردهای چهارگانه نقد فمینیستی «الین شوالتر» شامل رویکردهای زیست شناختی، روان شناختی، زبان شناختی و فرهنگی بررسی می کند و در پی پاسخ به این پرسش است که نویسنده چگونه مؤلفه های زنانه را در اثر خود بازتاب داده است. حمد در بعد زیست شناسی زنان به مسائلی چون زایمان، ختنه زنان و بارداری اشاره کرده و در بعد روانی، مسائلی مانند وسواس فکری و عملی، خواب و دوگانگی رفتاری را مورد توجه قرار داده است. کاربرد ویژگی های برجسته زبانی توسط نویسنده همچون واژگان و لهجه عامیانه عربی در انعکاس مسائل زنانه و مشکلات فرهنگی چون قاچاق زنان و آزار جسمی آن ها، موجب خلق اثری تأثیرگذار و آگاهی بخش شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد حمد با تکیه بر شگردهای زبان زنانه خود با توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی زنان در هویت بخشی به زنان موفق عمل کرده و بسامد بالای مؤلفه های الگوی شوالتر، زنانهبودن اثر وی را اثبات می کند. نویسنده با زبان زنانه خود، دغدغه های مهم و عمیق درباره زنان را در قالب مسائل زیستی، روانی و فرهنگی مطرح کرده است.
۶۲.

تحلیل جایگاه زنان در رمان نانی روی میز دایی میلاد اثر محمد النعاس براساس مکتب زیبایی شناسی انتقادی فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جایگاه زن خُبزٌ علی طاوله الخال میلاد زیبایی شناسی انتقادی مردسالاری مکتب فرانکفورت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۹۶
انتقاد به جایگاه زنان در جامعه لیبی یکی از مشخصه های رمان نانی روی میز دایی میلاد، رمان برگزیده بوکر عربی 2022 و نوشته محمد النعاس نویسنده معاصر لیبیایی است. این رمان دربرگیرنده تعداد زیادی شخصیت زن و بیان شرایط و عقاید و افکار آن ها در جامعه ای با فرهنگ مردسالاری و نگاه جنسیتی به زن است. این اثر با توصیفات تلخی از زنان داستان و سرنوشت آنان، ریشه درماندگی هایشان را حاکمیت مردسالاری می داند که مانع از بروز استعدادهای آن ها می شود. به دلیل بازتاب دیدگاه انتقادی محمد النعاس در بستر رمان مذکور و تطابق با دیدگاه زیبایی شناسی انتقادی مکتب فرانکفورت نسبت به اینکه هنر و ادبیات باید با رویکرد سلبی و مخالف خوان به مبارزه با شرایط موجود برای رسیدن به شرایط مطلوب برآیند، بر آن شدیم تا رمان مذکور را براساس این نظریه با رویکرد تحقیق کیفی و با روش تحلیل محتوا بررسی کنیم. مقاله حاضر کوششی برای تحلیل و بررسی این دیدگاه انتقادی است. یافته های پژوهش بیانگر انطباق دیدگاه محمد النعاس با رویکرد انتقادی مکتب فرانکفورت است و نشان می دهد او با هدف آگاه کردن جامعه و بهبود جایگاه زنان، با دیدگاه مخالف خوان و سلبی به انتقاد از وضعیت آنان در جامعه پرداخته است. همچنین با ایجاد تقابل میان زنان سنتی و مدرن به انتقاد از نظام مردسالاری حاکم و ستم هایی که بر زنان روا داشته شده می پردازد و با کمک گرفتن از شخصیت های مرد علیه نظام مردسالاری، سعی در آگاه کردن زنان و مردان جامعه اش نسبت به جایگاه زن و نقش او در خانواده و اجتماع دارد.
۶۳.

بررسی جامعه شناختی آزار جنسی زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۷۹
آزار جنسی یک مسئله جهانی است که مانعی پایدار در راه ارتقای زنان و برخورداری آنان از حقوق فردی و اجتماعی شان به شمار می آید. آزار جنسی را می توان هرگونه توجه نشان دادن به بدن زن بدون توافق صریح یا ضمنی، مشروط بر آنکه ماهیت جنسی داشته باشد، تعریف کرد. در این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی و پرسشنامه محقق ساخته، اقدام به جمع آوری اطلاعات شده است. پرسشنامه ها در بین 384 نفر از دختران و زنان جوان 35 15 ساله ساکن محلات تهرانپارس و تجریش بصورت نمونه گیری چند مرحله ای توزیع گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که اکثر زنان در سه ماه گذشته، نوعی آزار جنسی کلامی مانند متلک گفتن، تحسین زیبایی، حرف های رکیک (توهین) و مزاحمت تلفنی را تجربه کرده اند و یا از وقوع آن در زندگی اطرافیان و دیگران اطلاع دارند. بیشتر زنان در سه ماه گذشته آزار جنسی رفتاری مانند هیزی و چشم چرانی، مورد تعقیب قرار گرفتن، لمس کردن، تنه زدن به عمد، توقف کردن با ماشین جلوی فرد را تجربه کرده اند و یا از وقوع آن در زندگی دیگران اطلاع دارند. عورت نمایی، پیشنهاد جنسی و تهدید به تجاوز از موارد دیگر آزارجنسی رفتاری بود که شیوع کمتری در جامعه آماری داشت و شاید یکی از دلایل آن تابو بودن اینگونه مسائل و ترس و بدبینی زنان نسبت به مطرح کردن آن بود. در تحلیل کیفی تحقیق اکثر زنان اعلام کرده اند که تجربه لمس کردن را به کرات در زندگی خود داشته اند و اینگونه آزارها موجب ترس و بدبینی آنها نسبت به مردان شده است- آزار جنسی در محیط کار در نمونه مورد نظر کمتر رخ داده است. برخورد زنان در بیشتر مواقع سکوت و مدارا و فاصله گرفتن در وسایل نقلیه عمومی است و در این مورد کمتر به مراجع قضایی مراجعه می کنند. همچنین، بین آزار جنسی و نحوه پوشش و آرایش زنان ارتباط معناداری وجود دارد؛ اما بین عوامل اجتماعی (عوامل زمینه ای) مانند درآمد، تحصیلات فرد، شغل پدر و مادر و درآمد خانواده و آزار جنسی زنان جوان ارتباط معناداری دیده نمی شود.
۶۴.

بررسی تطبیقی رمان های سندریلات مسقط و طعم گس خرمالو براساس مؤلفه های فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد فمنیستی هدی حمد زویا پیرزاد مردسالاری خشونت عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۵
جریان های فمینیستی، رویکرد  برابری زن و مرد در جامعه است. نقد فمنیستی، به دنبال جلب توجه خوانندگان خود به وجود نابرابری های جنسیتی در جامعه و فراخواندن آنان به سمت خوانشی متفاوت و اقدام در این خصوص است. محور اصلی رمان های سندریلات مسقط اثر هدی حمد نویسنده عمانی و طعم گس خرمالو اثر زویا پیرزاد را زنان و دغدغه های آنان تشکیل می دهند. با توجه به ریشه دار بودن باورها و رفتارهای مردسالارانه در جامعه عربی و ایرانی، هر دو نویسنده تحت تاثیر حقوق تضییع شده زنان در جوامع خود قرار گرفته اند و سعی در انعکاس این باورها داشته اند. این پژوهش با روشی توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر مکتب تطبیقی آمریکایی، درپی بررسی مفاهیم مشترک فمنیستی در میان این دو اثر و تحلیل و بررسی آن است. با بررسی هر دو رمان مشخص گردید که مفاهیم مردسالارانه، خشونت عاطفی، زن علیه زن و تلاش برای جلب رضایت مردان در آثار هر دو نویسنده انعکاس پیدا کرده است و هر دو نویسنده علی رغم تفاوت در ملیت و زبان، دغدغه زنانه داشته اند و از جامعه مردسالارانه انتقاد کرده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد زنانِ روایت پیرزاد، زنانی فعال هستند و شرایط زندگی خود را تغییر می دهند اما، زنان روایت حمد، زنانی منفعل اما آگاه از اوضاع خود هستند. حمد و پیرزاد در آگاهی بخشی برای مبارزه با «جنس دوم» واقع شدن زن، به شکل تقریبا مشابهی عمل کرده اند و هر دو، مبارزه با سیطره تفکر مردسالارانه را دنبال می کنند.
۶۵.

تحلیل جایگاه «زن» به مثابه «دیگری» در ضرب المثل های فارسی با تأکید بر نظریه سپهر نشانه شناختی فرهنگِ یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ ضرب المثل مردسالاری زن دیگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۹۹
ضرب المثل ها ابزاری فرهنگی هستند که به دلیل فشردگی زبان و الگوهای آوایی و ادبی ویژه، می توانند مقاومت فکری مخاطبان را تقلیل دهند و نوعی خاص از معنا و مفهوم را بر آنها تحمیل کنند. نشانه شناسی فرهنگی ضرب المثل های فارسی نشان می دهد که تبعیض جنسیتی و تقلیل جایگاه زنان ممکن است در هنجارهای فرهنگی ریشه داشته باشد. در بسیاری از ضرب المثل ها، زنان «دیگری» و حاشیه نشین و مردان «خود» و مرکزنشین تلقی شده اند. این مقاله با روش تحلیلی، توصیفی و کیفی، به بررسی انتقادی تعدادی از ضرب المثل های جنسیتی پرداخته است تا ضمن آسیب شناسی نشان دهد که تقابل دوگانه «مرد» و «زن»، چگونه مؤلفه هایی چون «مردسالاری»، «ازدواج»، «تولید مثل»، «زیبایی ظاهری»، «اقتصاد مردانه»، «قدرت ذهنی»، «رهبری و مدیریت» را تحت تأثیر قرار داده و زن را در حاشیه و مرد را در مرکز متن فرهنگ نشانده است. تحلیل نشانه شناختی فرهنگی ضرب المثل ها نشان می دهد که «زن»بودن محصول ایدئولوژی مردسالار است؛ تفکری که آگاهانه یا ناآگاهانه به دنبال آن است تا زن «دیگری» باشد. این تفکر با مراقبت و کنترل پنهان، زنان را از متن اصلی اجتماع کنار می گذارد و درنهایت به دنبال «انکار نمادین» آنها است.
۶۶.

بررسی و نقد تفسیری دلالت گزاره قرآنی «وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى» بر مردسالاری قرآن با تأکید بر کشف متکلم آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیه 36 آل عمران تفسیر تطبیقی قرآن خطابات قرآنی مردسالاری فمینیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۸
نگاه فمینیسمی تلاش دارد تا مبتنی بر پذیرش اصل برابری جنسیتی، نصوصی چون قرآن را با ادعای مردسالاری تخطئه نماید. بر خلاف این تصور، آیات متعددی وجود دارد که نه تنها زنان را به صورت خاص مورد خطاب قرار داده؛ بلکه تکریم و تحسین نموده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در بررسی تفسیری گزاره قرآنی «وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى » کوشیده است تا بر اساس دیدگاه مفسران و قراین داخلی آیه یا خارج از آن نظریه تفسیری معتبری با توجه به شبهه مذکور ارائه دهد. مفسران درباره گوینده در گزاره قرآنیِ پیش گفته دو دیدگاهِ سخنِ خدا بودن یا کلامِ مادر حضرت مریم(س) بودن را مطرح کرده اند. برخی نیز مانند میبدی آن گزاره را فارغ از گوینده آن، دالّ بر برتری مرد بر زن دانسته اند. نتایج این پزوهش نشان می دهد گوینده عبارت قرآنی «وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى» مادر مریم(س) بوده که یا به انگیزه مقایسه دختر و پسر در مقام خدمتگذرای به معبد صادر شده است و یا به انگیزه تفضیل مقام حضرت مریم(س) نسبت به دیگر فرزندان ذکوری که حتی نذر برای خدمتگزاری به کنیسه شده اند و نیز توجه به ظرف بودن مریم(س) نسبت به پیامبری که کور و برص را شفا خواهد داد و مرده را به اذن خدا زنده می کند. این نظریه با روایت شأن نزول مربوط به آیه نیز سازگار است.
۶۷.

علت ها و گونه های خرافه گرایی و خرافه پذیری زنان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خرافه زنان مردسالاری طلسم علوم غریبه قاجاریه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۸
در دوره قاجاریه به علت وجود مشکلات و معضلات عدیده، زمینه و موجبات رواج خرافه در جامعه بسیار فراهم بود. خرافه پذیری و گرایش به آن، به ِویژه در جامعه زنان، فراگیر و مستمر بود و عملی عموماً زنانه تعریف می شد. این مسئله پیامدها و آثاری برای جامعه به دنبال داشت. بر این اساس، پژوهش حاضر درپی بررسی چرایی و چگونگی باور و گرایش زنان به خرافه در این دوره است. برای این منظور، از روش دیرینه شناسی در توصیف و تشریح فضای گفتمانی که زنان را به اعمال و باورهای خلاف عقل وا می داشت، استفاده شد و تبیین هایی صورت گرفت که مبتنی بر پارادایم خرافات است و از این زاویه به این مسئله توجه می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان در مناسبات نظام سنتی جامعه، مسیر تعیین شده ای را می پیمودند که خروج یا عدم موفقیت در آن، مشکلات و مصائب بی شماری را برای آن ها به دنبال داشت. زنان در این چارچوب تنها می توانستند در جایگاه همسر و مادر نقش ایفا کنند. نظام خانواده، هنجارهای اجتماعی و نظام حقوقی برآمده از این فضای گفتمانی، زنان را با چالش های بسیاری مواجه می ساخت. ترس، احساس ناامنی از موقعیت خود، عدم استقلال مالی و عاطفی، عدم هویت فردی، بی سوادی و ناآگاهی، از جمله مواردی بودند که زنان پیوسته با آن درگیر بودند. از این رو، گرایش به خرافات، جبران ناتوانی عملی و اجتماعی زنان بود.
۶۸.

فهم پیامدهای جسمی و روانی کودک همسری و راهبردهای اتخاذی از سوی کودک همسران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کودک همسری کودک مادری خشونت جنسی مردسالاری خودکشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۳۶
هدف: ازدواج زودهنگام در همه نقاط جهان دیده می شود و پدیده ای نوظهور نیست. آنچه در رابطه با این موضوع نوظهور است، پیامدهای گوناگون و تاثیر آن بر دخترانی است که به ناچار قربانی کودک همسری شده اند، در همین راستا، این نوشتار با هدف فهم پیامدهای جسمی و روانی کودک همسری و راهبردهای اتخاذی از سوی کودک همسران انجام یافته است. روش : این پژوهش بر اساس رویکرد کیفی وروش پدیدارشناسی صورت گرفت. اطلاعات از 31 نفر از زنان و دانش آموزان دختر بخش صوفیان که تجربه ازدواج در سنین زیر 15 سال را داشته اند، از راه مصاحبه با شیوه نمونه گیری هدفمند گردآوری شدند. اعتبار بخشی یافته های حاصله بر اساس روش های کنترل اعضا و خود بازبینی پژوهشگر بوده است. یافته ها: با ناتمام ماندن دوره کودکی و نوجوانی که حذف مرحله نمایشی را در پی دارد کودک با دنیایی از آرزوهای دفن شده رو به رو است و عدم جامعه پذیری مد نظر مید و در نتیجه نداشتن ادراک منسجم از خود باعث عدم استقلال کودک همسران شده و تحکم مردانه را بر کودک همسران تثبیت می کند، ترک تحصیل، کودک مادری و اجبار به ایفای نقش مادری از جمله پیامدهای مهم ازدواج زودرس است. خشونت در رابطه جنسی از پیامد مهم جسمی است که عدم آگاهی از حقوق جنسی ، کودک همسران را در معرض روابط جنسی خشونت آمیز قرار می دهد. راهبردهای اتخاذی کودک همسران در شش مقوله بررسی شد. مهم ترین آنها طلاق و خودکشی است که راهکار آخر برای فرار از زندگی هست که خودشان انتخاب نکرده اند. بحث: جامعه پذیری در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی بسیار مهم است و اگر مراحل آن به درستی طی نشود، پیامدهای نامطلوبی بر جای می گذارد که اصلاح و یا تخفیف آن نه اینکه نشدنی بلکه بسیار سخت می نماید؛ بنابراین، شایسته است در سطوح گوناگون خرد، میانه و کلان از ساختار گرفته تا خانواده ها، آموزش های لازم داده شود. نتیجه گیری: بستر توسعه در گام اول از خانواده شروع می شود؛ اگر در خانواده جامعه پذیری ناسالمی رخ دهد، توسعه نامتوازن در کلیه سطوح فردی و اجتماعی گریز ناپذیر خواهد بود. اصولا سرچشمه تبعیض ها هم، مورد یاد شده است؛ بویژه تبعیض های تک ساحتی ( تبعیض علیه دختران) که در این پژوهش نمودی خاص داشته است.
۶۹.

تحلیل و بررسی کیفی عوامل مؤثر بر همسرکشی در بین زنان و مردان (مطالعه موردی: زندانیان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد خشونت خانوادگی مردسالاری نیازهای عاطفی و جنسی همسر کشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۲۸
هدف اصلی تحقیق حاضر شناخت عوامل مؤثر بر همسر کشی است و برای رسیدن به این هدف از روش تحقیق کیفی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبیه عمیق است. از طریق کدگذاری، عوامل اصلی مؤثر بر همسر کشی به دست آمده اند. جامعیه آماری کلییه زنان و مردانی اند که در زمان پژوهش، به جرم همسر کشی، در زندان به سر می بردند. شیویه نمونه گیری تابع منطق نمونه گیری کیفی است. در این روش حجم نمونه به اشباع نظری بستگی دارد، از این رو 14 نفر (8 زن و 6 مرد) برای مصاحبه انتخاب شدند.  نتایج نشان می دهد ارتباط زن با مرد دیگری خارج از قواعد خانواده، مهم ترین عامل همسر کشی زنان است. البته باید اشاره کرد که این عامل خود از عوامل دیگری سرچشمه می گیرد. همچنین سوء ظن مرد نسبت به زن و تفکرات مردسالاری از مهم ترین عوامل مؤثر در همسر کشی مردان است. البته باید به عامل خشم و عصبانیت به عنوان عامل واسط در جریان قتل اشاره کرد.
۷۰.

تبیین جامعه شناختی تاثیرات مردسالاری بر احساس محرومیت نسبی و احساس بیگانگی زنان از خود و از زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مردسالاری احساس محرومیت نسبی بیگانگی از خود بیگانگی از زندگی زناشویی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۱
در تحقیق حاضر با استعانت از نظریه های مردسالاری آبدا سلطانا (2010)، هشام شرابی (2010)، جودیت باتلر (1990)، سیمن (1959)، سیوتلاس (2010)، والدفوگل (2001) و نظریه های احساس محرومیت نسبی دیویس (1959)، دیوب و گیموند (1986)، واکر و مان (1987)، تیرابوسکی و ماس (1998) می کوشد تاثیرات مردسالاری بر احساس محرومیت نسبی، احساس بیگانگی از خود و احساس بیگانگی از زندگی زناشویی را در زنان متأهل بسنجد. جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان متأهل ساکن در 14 منطقه شهر اصفهان (54921=N) بر اساس سرشماری سال 1390 تشکیل می دهد. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران و جدول کرچی و مورگان 384 نفر محاسبه شده است. با استفاده از ابزار پرسشنامه و کاربرد روش تحقیق پیمایش اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. متغیرهای مردسالاری، احساس محرومیت نسبی، احساس بیگانگی از خود و از زندگی زناشویی در جامعه تحت مطالعه از طریق ساخت مقیاس و شاخص با روایی و پایایی قابل قبول سنجیده شده است. یافته های تحقیق نشان داد: -رابطه معنی داری میان متغیرهای مردسالاری در خانواده و احساس محرومیت نسبی زنان وجود دارد.- رابطه معنی داری میان متغیرهای مردسالاری در خانواده و احساس بیگانگی زنان از خود وجود دارد.- رابطه معنی داری میان متغیرهای مردسالاری در خانواده و احساس بیگانگی زنان از زندگی زناشویی وجود دارد.- رابطه معنی داری میان احساس محرومیت نسبی و احساس بیگانگی از خود در زنان وجود دارد.- رابطه معنی داری میان احساس محرومیت نسبی و احساس بیگانگی از زندگی زناشویی در زنان وجود دارد.- متغیرهای مردسالاری و احساس محرومیت نسبی براساس تحلیل رگرسیون چندگانه 58 درصد از تغییرات متغیر بیگانگی از خود و 63 درصد از تغییرات متغیر بیگانگی از زندگی زناشویی را تبیین می کنند.
۷۱.

مطالعه کیفی خشونت در بین کودک همسران شهر چابهار: شرایط، استراتژی ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئله اجتماعی کودک همسری خشونت مردسالاری فرهنگ سکوت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۳
پژوهش حاضر به مطالعه شرایط (علی، زمینه ای، مداخله ای)، استراتژی ها و پیامدهای خشونت در بین کودک همسران شهر چابهار با روش شناسی کیفی و روش نظریه زمینه ای پرداخته است. به این منظور  با 28 نفر از دختران کودک همسر شهر چابهار که به روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه های عمیقِ نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل داده ها در چارچوب نظام کدگذاری سه سطحی باز، محوری و گزینشی نشان داد که نابرابری و تبعیض جنسیتی شده، فرودستی زنان، ارزشمندی مردان، فرهنگ سکوت و فرهنگ خشونت در تجربیه خشونت کودک همسران نقش دارند (شرایط علی) و نوعی خشونت فزاینده و مضاعف را برای آنها رقم می زند (مقولیه هسته)؛ خشونتی که در چارچوب نهاد خانواده عمل می کند، سازوکار اصلی آن سنت ها و قواعد پیشین است و عاملان آن مردان و زنانی اند که خود پیش از این قربانی همان سنت ها و قواعدی هستند که اکنون آن ها را درونی کرده و دوباره علیه دختران خویش به کار می گیرند. این خشونت فزاینده در بافتی اتفاق می افتد که مردسالاری به شکلی فراگیر در آن پخش است (شرایط بافتی) و با توجه به خودکم بینی تعمیم یافته در بین کودک همسران (شرایط مداخله ای)، آنها اقدام به فرار، اقدام به جدایی و تهدید و اقدام به خودکشی می کنند (استراتژی ها) و این اقدامات پیامدهایی چون خشونت نمادین، فیزیکی، جنسی و حتی انزوای اجتماعی را به همراه دارد (پیامدها).