مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
موسیقی
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
323 - 339
حوزههای تخصصی:
یکی از زیباترین آرایه های بدیع لفظی، «واج آرایی» است که در قرآن کریم به وفور دیده می شود و نقش مهمی در تقویت موسیقی کلام دارد. با این حال، هرچند تحقیقات زیادی پیرامون بلاغت قرآن انجام شده، تا کنون پژوهشی جدّی در جهت کشف این آرایه و تحلیل زیبایی های آن در قرآن، صورت نگرفته است. از دیگر آرایه های مبتنی بر تکرار واج، «نغمه حروف» را می توان نام برد که هرچند اهل بلاغت تا کنون به عنوان آرایه ای مستقل به آن نپرداخته اند، اما از تأثیر شگرف آن در زیباسازی و تقویت موسیقی سخن نمی توان چشم پوشید. این دو آرایه لفظی در قرآن کریم، ارتباط شگفت آوری هم با معنای کلام دارند و این ارتباط در موارد بسیاری قابل کشف و بررسی است. در این نوشتار که به روش تحقیقی- تحلیلی انجام گرفته، سعی شده تا تعریفی قابل قبول از «نغمه حروف»، درکنار «واج آرایی» ارائه شود. همچنین نمونه هایی زیبا از این دو فن بدیعی در قرآن کریم معرفی شده و به مواردی از تناسب دل انگیز این دو آرایه لفظی، با معنای کلام پرداخته شده و شاهد مثال هایی از ادبیات فارسی نیز در این زمینه ارائه گردیده است.
پیوند موسیقی با علوم بیانی؛ تغییری معرفت شناختی در اندیشه ی انسان رنسانس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موسیقی در قرون وسطی در زمره ی علوم عددی بود، اما با ظهور انسان گرایی در دوران رُنسانس به علوم بیانی پیوست. این دگرگونی تغییری بنیادی در حوزه ی معرفت شناسی موسیقی را نشان می دهد و مطالعه پیرامون آن ابعاد گوناگونی از اندیشه ی انسان غربی را هویدا می کند. مطالعه ی تاریخی-تحلیلی حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه تغییری در بنیادِ معرفت شناختی موسیقی از قرون وسطی تا رنسانس در غرب رخ داده است. بررسی رَوند تحولات فکری طی قرون وسطی نشان داد که چگونه علم موسیقی از حیث موضوع جایگاه والایش را میان علوم عددی از دست داد و به حیطه ی علوم میانی رفت. اما انسان رنسانس این جایگاه را نیز برنتابید و موضوع موسیقی نظری را به علم تجربیِ آکوستیک مرتبط دانست. در این برهه موسیقی عملی و آهنگسازی نیز به یاران متجانس شان در میان علوم بیانی گِرویدند. این امر باعث شد تا موسیقی بنیان های نظری مورد نیازش را به ویژه در ساحت آفرینش از علوم بیانی اخذ کند و به سیاق آن ها درآید. بدین ترتیب موسیقی پایگاه معرفتی اش را میان امور تغییرناپذیر از دست داد و به حیطه ی تغییرپذیرها رفت. حیطه ای که جولانگاه اندیشه و عقاید و قلمرو سوبژگی انسان رنسانس بود.
بازاریابی موسیقی ایرانی در عصر دیجیتال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
107 - 123
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر در موفقیت بازاریابی اینترنتی محصولات موسیقیایی ایرانی از دیدگاه شرکت های تهیه و پخش موسیقی در تهران است.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع کاربردی است که در آن با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته براساس مدل بازاریابی اینترنتی S4 به جمع آوری نظر کارشناسان درباره عوامل موثر بر موفقیت بازاریابی آنلاین آلبوم های موسیقی پرداخته شده است. جامعه مورد مطالعه شرکت های تهیه و پخش محصولات موسیقی در تهران هستند که در حال حاضر 258 شرکت است و به صورت نمونه گیری تصادفی از نوع ساده 160 شرکت در این پژوهش مشارکت کردند.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد از بین عوامل موثر بازاریابی آنلاین آلبوم های موسیقی به ترتیب عامل چشم انداز، هم افزایی، سایت و سیستم مهم ترین عوامل تاثیرگذار هستند. هم چنین ایجاد انگیزه خرید در وب سایت، رعایت مشتری مداری و بررسی نقاط قوت و ضعف وب سایت های سایر شرکت های موسیقی موجب موفقیت در بازاریابی فروش محصولات می شود.
نتیجه گیری: در نتیجه مدل آمیخته بازاریابی اینترنتی S4 قابلیت به کارگیری در حوزه فروش محصولات موسیقایی را دارد و تمام عناصر آن برای موفقیت در بازاریابی اینترنتی موسیقی مؤثر است. با توجه به رتبه بندی عوامل شناسایی شده راهکارها و پیشنهادهای در راستای فروش آنلاین آلبوم های موسیقی مطرح شد.
تاثیر فعالیت های ورزشی همراه با موسیقی بر کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فعالیت ورزشی همراه با موسیقی بر مشکلات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهرستان یزد انجام شد. روش پژوهش از نوع کمی و کار آزمایی بالینی بود. طرح پژوهش نیز از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. به همین منظور نمونه به حجم 40 نفر دختر کم توان ذهنی با بهره هوشی 70-50 با نمونه گیری انتخابی از مدرسه استثنایی کوثر شهر یزد انتخاب شدند و بر اساس نمره های پیش آزمون به صورت همگن در چهار گروه (سه تجربی و یک کنترل) قرار گرفتند. گروه ها شامل موسیقی، ورزش، ورزش همراه با موسیقی و کنترل بودند. آزمودنی ها با استفاده از آزمون مشکلات رفتاری مایکل راتر به صورت پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 و تغییرات درون گروهی از تی وابسته و تغییرات برون گروهی به صورت پس آزمون و پیش آزمون از آزمون تحلیل واریانس یک سویه انجام گرفت، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد نمره مشکلات رفتاری در بین گروه ها پیش آزمون غیر معنی دار و پس از آزمون معنی دار بود. میانگین نمره مشکلات رفتاری در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه های ورزش، موسیقی، ورزش و موسیقی کاهش معنی دار داشت و با توجه به نتایج و مقایسه میانگین های سه گروه آزمایش تفاوت معنی داری در میزان اثربخشی سه گروه (موسیقی، ورزش، ورزش همراه با موسیقی)، با توجه به نتایج تحقیق حاضر به نظر می رسد فعالیت های ورزشی و موسیقی بر بهبود مشکلات رفتاری در کودکان کم توان ذهنی تأثیر مثبت داشته است و تفاوت بین اثربخشی سه گروه (موسیقی، ورزش، ورزش همراه با موسیقی) در کاهش مشکلات رفتاری وجود ندارد.
واکاوی مفهوم زیبایی شناسانه «سرّ سماع» بر پایه متون عرفانی و فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
61 - 88
حوزههای تخصصی:
«سرّ سماع» مفهومی عرفانی است که به حسّ برانگیختگی روح در مواجهه با موسیقی اطلاق می شود. به باور صوفیان، روح در حین استماع موسیقی با تداعی خطاب اَلَست به نوعی آگاهی مبهم نسبت به مبدأ وجودی خود نائل می شود و بدین ترتیب آماده کشف و شهود می گردد. می توان این مفهوم عرفانی را بیان دیگری از نظریه «سماع طبیعی» در فلسفه فیثاغورسیان و افلاطونیان پنداشت که بر اساس آن، جهان ما با موسیقی حاصل از گردش نفوس افلاک به وجود آمده و ازاین رو، تناسب موسیقایی برای روح آدمی تداعی گر عالم روحانی و برانگیزاننده نوعی حسّ نوستالژی در برابر آن است. این نظریه پس از راهیابی به فلسفه و حکمت اسلامی، به ویژه آرای اخوان الصّفا، توسط عرفا اقتباس و با مفاهیم قرآنی آمیخته گردید. عرفای مسلمان به ویژه نوای دل انگیز خطاب الست در صحنه ازل را جایگزین موسیقی زیبایی می سازند که بر اساس نظریه سماع طبیعی سرچشمه هستی بود. همچنین مفهوم سرّ سماع و سماع طبیعی با مفهوم «بازی آزاد قوّه خیال و فاهمه» در زیبایی شناسی کانت قابل انطباق اند که به احساس برانگیختگی در برابر زیبایی هنری و حالتی اطلاق می شود که در آن ذهن می کوشد تا با گسترش شبکه های تداعی، تناسب های بی سابقه را ادراک کند. این نوشتار نشان می دهد که چگونه تداعی زیبایی شناسانه در فلسفه الهیاتی و عرفان اسلامی خوانشی نو می یابد.
نقش آکسان ها در انتقال معانی و تلاوت معنامحور قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های مشترک حوزه تلاوت قرآن با مطالعات زبانی و موسیقایی، آکسان ها هستند. زمانی که سخن از آوا، خوانش متون و قرائت می شود، یکی از گزاره های مورد توجه آکسان است؛ بنابراین، قرآن کریم، چه به عنوان یک متن مصوّت و چه به عنوان کلام خواندنی - آن طور که از ریشه آن بر می آید - با مطالعات میان رشته ای زبان شناسی، آواشناسی و موسیقی در ارتباط خواهد بود. آکسان ها به منزله مؤلفه ای که در میان همه این علوم و زیرشاخه های آن عنصری مشترک به شمار می آید، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. به واسطه شناخت مبانی موسیقی و مباحث زبان شناسی رعایت برخی مؤلفه ها مانند مواضعی که آکسان بر واژگان و عبارات قرآنی قرار می گیرد، می توان به نحو دقیق تر و بهتری در انتقال معنا از آن بهره جست و این مهم در انتقال پیام الهی به مخاطبان قرآن بسیار حائز اهمیت است؛ به گونه ای که رعایت نکردن آن می تواند موجب اختلال در بروز معنای آیه و مخدوش کردن پیام الهی و هرگونه دگرگونی معنایی شود که مدنظر نبوده است. با توجه به اینکه آکسان، هم در زبان شناسی و هم در موسیقی دارای مفهوم است، در این پژوهش به ماهیت آن در هر یک از این علوم پرداخته شده و یافته ها گویای این است که اگر قاری در کنار توجه به معنا، آکسان های هر واژه و عبارت قرآنی را به درستی تشخیص دهد و لحن الاداء را رعایت کند، تلاوت معنامحور رقم خواهد خورد و فهم بهتری از مفاهیم قرآنی به دست می دهد. علت ماندگاری برخی تلاوت ها رعایت لحن الاداء در حین تلاوت بوده که به پیوند ریتم درونی و بیرونی (ظاهری و باطنی) الفاظ قرآن، منجر و مایه مانایی برخی تلاوت ها شده که در تاریخ بی نظیر یا کم نظیر است.
تدوین نظام حقوقی حوزه هنر با تمرکز بر موسیقی، سینما و تئاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
179 - 188
حوزههای تخصصی:
قوانین و نظام حقوقی حوزه هنر با تمرکز بر موسیقی، سینما و تئاتر دچار خلأها و چالش های زیادی است. این پژوهش درصدد یافتن خلأهای نظام حقوقی و قوانین حوزه هنر و ارائه الگویی برای قانون گذاران در راستای تقنین قانون جامع هنر است. با بررسی صورت گرفته پنج ایراد ساختاری مشخص شد که عبارت اند از: عدم قانون اختصاصی هنر، نگاه ابزاری به هنر برای تحقق «هنر اسلامی و ایرانی»، نگاه قیم مآبانه «نظام پروانه» آثار هنری به جای «نظام ثبتی»، عدم توجه به «حاکمیت قانون» به خصوص «مسئولیت مدنی دولت» و درنهایت بنگاه داری غیرشفاف هنری است. لذا باتوجه به ایرادات ساختاری مذکور و ایرادات در قوانین و مقررات موضوعه مندرج در پژوهش، برای ارائه «الگوی قانون جامع هنر»، یازده شاخص احصاء شده است که عبارت اند از: حاکمیت قانون، رویکرد آزادانه و نه کنترلی، مسئولیت مدنی دولت، اصل شفافیت، رویکرد حمایتی از هنرمندان، انسجام قوانین از تولید تا پخش، جلوگیری از بنگاه داری دولت، شفافیت قوانین بودجه و اعتبارات دولتی، استقلال سندیکاها، تعاریف مضیق سلبی و رویکرد هنری نه ابزاری در قوانین و مقررات.اهداف پژوهش:بررسی خلأهای قانونی حوزه هنر در موسیقی، سینما و تئاتر.ارائه الگوی مناسب برای قانون گذاران در راستای تقنین قانون جامع هنر.سؤالات پژوهش:چه خلأهای در حوزه قوانین مربوط به عرصه هنرهایی چون موسیقی، سینما و تئاتر وجود دارد؟چه الگوی مناسبیی می توان برای قانون گذاری در حوزه هنر اتخاذ کرد؟
شگردهای ایهام اصطلاحات موسیقی در اشعار عصّار تبریزی و مقایسه آن با نظامی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر و موسیقی ارتباط دیرین و تنگاتنگی با یکدیگر دارند و معمولاً لازم و ملزوم همدیگر بوده اند. اگرچه در این روزگار، به خاطر گستردگی، هر کدام برای خود راهی پیدا کرده و به کمال رسیده اند، اما آن پیوند دیرینه هنوز پابرجاست و بدون همدیگر ناقص و ناتمام هستند. ایهام یکی از آرایه هایی است که در شعر تعدادی از شاعران نمود و برجستگی خاصی دارد و به دلیل کاربرد کلمات و جملات موهم ، سخنوران به آن عنایت ویژه ای داشته اند. این آرایه را می توان جزو ویژگی های سبکی آن شاعران محسوب کرد و اگر ایهام با اصطلاحات موسیقی درهم بیامیزد زیبایی ویژه ای پیدا می کند و بیشتر، خواننده را به اعجاب و ژرف اندیشی وا می دارد. عصّار تبریزی (792 ه ق) جزو معدود شاعرانی است که به خوبی از این شیوه، بهره برده است. در این پژ وهش، تمام اشعار مثنوی «مهر و مشتری» عصّار، منظومi خسرو و شیرین نظامی و غزلیات حافظ از دیدگاه ایهام موسیقایی مطالعه شد، و هر سه شاعر را با همدیگر مقایسه کردیم. عصّار در تعدادی زیادی از اصطلاحات ایهام موسیقایی با نظامی و حافظ اشتراک دارد و گاهی نیز از مواردی استفاده کرده است که نظامی و حافظ به آن اشاره ننموده اند ، اصطلاح «شهناز» از آن جمله است. می توان گفت که عصّار نیز در حوزه ایهام و ایهام موسیقایی همچون حافظ شاعری پرکار و صاحب سبک است و بیشتر از نظامی به این آرایه ادبی پرداخته است.
نقش جغرافیا در مذهب، هنر و ادبیات عارفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیا به عنوان یکی از علوم قدیم به جهت ریشه داشتن در عمق پدیده های طبیعی و انسانی همواره به بررسی ارتباط بین این دو پدیده که پایه اصلی نظام هستی است می پردازد. این دو پدیده دارای جوهری است که با ذات وجود باری تعالی و باورهای اعتقادی و عرفانی در یک رابطه تنگاتنگی قرار گرفته است. این فرایند را در یک تفکر فلسفی می توان از پرستش سنگ و کوه و قداست رودخانه ها و تاثیر معنوی آن در پاک کردن زشتی ها تا به امروز می توان دید و چه تابلوهای بسیار زیبا و هنرمندانه ای که در آن قدرت لایزال خدواند با تصویر کشیدن قله ای برای نشان دادن استواری سرزمین مادری نقاشی شده است که این قدرت در کنار یک رودخانه جاری جریان زندگی را نشان می دهد که ذات درونی، غائبی را که قابل مشاهده نیست را در برون جغرافیایی تصویر به نمایش گذاشته است. ما انسان را بدون جغرافیا و در خلاء نمی توانیم به سر مقصد درک واقعی جهان برسانیم. در عالم معنا در ظهور و بلوغ موسیقی و آواز، ملودی و طنین جغرافیا در محیط با نوای جوشش چشمه و خروش رود، غرش آسمان و آواز پرندگان مولود آواز و موسیقی است. در این پژوهش با متغیر مستقل هنر و ادبیات عارفانه که وابسته به متغیرهای جغرافیایی است به این نتیجه می رسیم که جغرافیا به عنوان یکی از علوم کهن در هر دو دیدگاه عرفانی اصالت به ماده و اصالت به تصور هم در هنر و هم در ادبیات عارفانه و باورهای مذهبی نقش مهمی را ایفا می کند
سماع و موسیقی عرفانی در اندیشه عرفانی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارابی همگام با روحیه صوفیانه، به موسیقی نیز گرایش و علاقه وافری ابراز می داشت. اوطبیعتی متأمل داشت وازاموردنیوی اعراض می کرد. اما آنچه در زندگی فارابی قابل توجه است اینکه تصوف فارابی در حد اعتدال و متفاوت ازتصوف رایج زمانه خودبود؛ کسوت درویشی فارابی هیچگاه اوراازکارتحقیق وتعلیم وکتابت بازنداشت وسماع عارفانه، نزاهت اخلاق، صحت مزاج وناچیزانگاشتن اموردنیوی، نتیجه تصوف وموسیقی اوبوده است. موسیقی وتصوف دروجودفارابی نه تنهاهمگام وهمرازبوده اند بلکه زمینه های تأمل وتعمق اندیشه اودرمسائل علمی وفلسفی را فراهم آورده اند. شاهد این مطلب، حوادث تاریخی وساختارفکری وروحانی اوست که به آن پرداخته خواهدشد. نگارندگان با بررسی آثار مختلف فارابی و شارحان اودراین مقاله سعی دارد تااولاً تصوف فارابی را از تصوف رایج دوره اول وبه معنای عام صوفی گری تمیز دهند وثانیاً تأثیرات موسیقی را درطریقه صوفیانه فارابی تبیین نموده وحضورموسیقی به عنوان عنصر پیوند دهنده حیات فلسفی وعرفانی اورامورد تحلیل وبررسی قراردهد.
تحولات سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب اسلامی و بازتاب آن بر وضعیت زنان ایرانی در عرصه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه وضعیت زنان در طول چهار دهه بعداز انقلاب اسلامی گواه تغییرات جدی و معناداری در وضعیت و جایگاه آنان در هردو سپهر فردی و جمعی است. زنان از فردای بعداز انقلاب تا پایان دهه چهارم انقلاب تغییراتی را در وضعیت خود تجربه کرده اند که موجب شکل گیری الگویی از زن در جامعه شده است که تقریبا متفاوت از الگوی مورد تأیید حاکمیت است. ازجمله عرصه هایی که روند این تغییر و تحولات را به خوبی نشان می دهند دو عرصه سینما و موسیقی است که در طول این چهار دهه توانسته اند بازتاب دهنده وضعیت زنان در جامعه باشند. لذا پژوهش حاضر در پاسخ به این سوال که چه نسبتی بین حضور زنان در عرصه اجتماعی با حضور آنان در دو عرصه سینما و موسیقی است؟ این فرضیه را مطرح می کند که حضور زنان در عرصه موسیقی و به ویژه سینما بازتاب مستقیم تحولات اجتماعی است، به وجهی که مطالعه و بررسی جایگاه زنان در این عرصه ها به خوبی نمایانگر حضور آنان در عرصه اجتماعی در طول این چهار دهه می باشد. برای بررسی این موضوع، ضمن استفاده از من ابع کتابخان ه ای و روش توصیفی تحلیلی، از چارچوب نظری جامعه شناسی هنر با تأکید بر رویکرد بازتاب ویکتوریا الکساندر استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که حضور زنان در عرصه سینما (بیشتر) و موسیقی (کمتر) در طول حاکمیت نظام جمهوری اسلامی دچار تغییرات تدریجی اما عمیقی در دو بُعد کمی و کیفی شده است. این تغییرات که متاثر از تحولات داخلی و جهانی بوده است زمینه ساز به صحنه آمدن حضور فراجنسیتی زنان شده است.
تحلیلی جامعه شناختی بر رابطه مصرف موسیقی و قانون گریزی (مورد مطالعه: جوانان 35-18 ساله شهرستان بندر عباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی جامعه شناختی مصرف موسیقی و ارتباط آن با قانون گریزی در بین شهروندان بندرعباس می باشد. روش این پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می باشد.داده های تحقیق به کمک دو نرم افزار SPSS و Amos Graphics مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین گرایش به مصرف سبک موسیقی عامه پسند(سنتی، فولکلور و پاپ) می باشد. یافته های استنباطی بیانگر رابطه ی مثبت بین سرمایه فرهنگی و گروه همسالان با میزان مصرف موسیقی است. یافته های پژوهش نشان داد که بین دینداری و میزان مصرف موسیقی از لحاظ آماری رابطه معکوس وجوددارد. گروه همسالان بر اساس نتایج، نتوانسته است تأثیری بر سبک های مصرف موسیقی جوانان داشته باشد؛ اما بین دینداری با سبک موسیقی نخبه گرا رابطه معکوس وجود دارد. نتایج همچنین بیانگر رابطه ی بین سرمایه فرهنگی با سبک موسیقی عامه پسند و نخبه گرا می باشد. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که میزان و سبک مصرف موسیقی تأثیری بر میزان قانون گریزی نشان نداده است.
بررسی احکام فقهی ساخت، کسب درآمد و استفاده از آلات موسیقی با تأکید بر آراء آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
27 - 48
حوزههای تخصصی:
موسیقی یکی از علوم عقلی است که در مقوله هنرهای پُرجاذبه از دیرباز مورد اعتنای بشر بوده است. همین مسأله موجب موضع گیری شریعت نسبت به آن شده است. ادله متکثر موجود در منابع فقهی به ظاهر حاکی از صدور حکم حرمت برای ساخت، کسب درآمد و استفاده از آلات موسیقی می باشد. نوشتار حاضر با مطالعه منابع موجود و رجوع به آثار فقهیان به طور خاص آیت الله خامنه ای این مسأله را مورد واکاوی قرار داده است. هرچند قدمای فقیهان نظر به ظاهر ادله، قائل به حرمت کاربری های مذکور شده اند، اما غالب متأخرین، من جمله آیت الله خامنه ای، اطلاق ادله مذکور را نپذیرفته و ملاک لهویت را برای حکم به حرمت لازم می داند. نوشتار حاضر علاوه بر ابرام بر نظر مختار آیت الله خامنه ای، ملاکات تشخیص موسیقی لهوی از غیرلهوی را با عناوینی چون اضلال عن سبیل الله، تحریک شهوات، سوق دادن به فعل حرام و بازداشتن از واجبات و بی مبالاتی در دین باز می شناساند.
بررسی چالش های تدریس موسیقی در مدارس به عنوان واحد درسی با تکیه بر هنرستان
حوزههای تخصصی:
موسیقی شکلی از هنر است که احساس، عاطفه، ادراک و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان منتقل میکند. بحث موسیقی از جمله
مباحثی است که با وجود این که دارای قدمت زیادی است ولی در عین حال، جزو مباحث روز بوده و از جمله مباحثی است که مخصوصاً
جوانان زیادی را به خود مشغول ساخته است و بالتبع سؤاالت زیادی پیرامون آن، مطرح شده و میشود. این پژوهش به منظور بررسی
چالشهای تدریس موسیقی در مدارس به عنوان یک واحد درسی انجام شده است. پژوهش به صورت کاربردی و با مطالعات میدانی و
کتابخانهای انجام گردیده است. پس از شناسایی عوامل مؤثر و موانع پیادهسازی موسیقی در مدارس با استفاده از روش AHP اقدام به
رتبهبندی عوامل مؤثر و موانع پیادهسازی موسیقی در مدارس به عنوان یک واحد درسی شده است. جامعه آماری شامل هنرجویان هنرستان
موسیقی در شهر قزوین میباشد. نتایج تحلیلها نشان داده است تدریس موسیقی به عنوان یک واحد درسی از جنبههای فردی و آموزشی
برای دانشآموزان مفید است و موجب بهبود یادگیری سایر دروس دانشآموزان میشود. همچنین، تدریس موسیقی به عنوان یک واحد
درسی موجب بهبود خلقوخوی دانشآموزان و ارتقای ظرفیتهای هوشی دانشآموزان میشود. موانع پیادهسازی موسیقی در مدارس به
ترتیب عبارت هستند از: بنبست تحصیلی، هزینه باال، کمبود نیروی متخصص، آینده کاری مبهم، بوروکراسی اداری، عدم توانایی در
استعدادیابی و بازخورد نامناسب والدین. عوامل مؤثر در پیادهسازی موسیقی در مدارس به ترتیب عبارت هستند از: استعدادیابی حرفه ای،
کمک هزینه های دولتی، توسعه زیرساخت ها، اشتغالزائی حین و پس از تحصیل، تسهیل بوروکراسی اداری، افزایش نیروی متخصص، همکاری
بین المللی، فرهنگسازی و ایجاد مشوقهای اجتماعی.
تمایز معناشناختی بیان و بیانگری در داللت موسیقایی
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
103-106
حوزههای تخصصی:
نسبت بیان و موسیقی از دیرباز مورد توجه بسیاری از متفکرین بوده است. این مقاله بر آن است تا با دیدگاهی تبارشناختی به بررسی نسبت
میان داللتِ معنایی و موسیقی به عنوان هنری انتزاعی از هنرهای زیبا بپردازد. چنان که نشان داده خواهد شد، برخی از متفکرین این نسبت
را انکار کرده و در مقابل برخی از هنرمندان و متفکرین بر داللتِ موسیقی- حتی در شکل بیکالم آن صحه گذاشتهاند. علیرغم اهمیت و
توجه به جایگاه بیانگری، تعریفی روشن از واژه بیانگری و داللتهای معنایی آن در موسیقی وجود ندارد و همانطور که مالحظه خواهد شد،
دیدگاههای متفاوت و گاه متضادی در باب بیانگری و نسبت آن با هنر وجود دارد. به نظر میرسد منظور از بیانگری در دید اندیشمندان
مختلف متفاوت است. هنر همچون بیانگری احساسات و یا هنر همچون شکل نمادین زندگی، هنرِ ابهامآفرین در حکم معنای زندگی، تا
حتی هنر به مثابه روشی علمی در بیان زندگی، طیف وسیعی از دیدگاهها است که در میان این همه میتوان ردّپایی از بیانگری را مشاهده
نمود که اساساً برداشتهایی متفاوت از بیانگری در میان همه آنها قابل مشاهده است. در این میان ابزارهای بیانگری، مانند توصیف،
روایتگری، داستانسرایی، در مواردی به جای ذاتِ بیانگری به کار رفته است. این مقاله ضمن تبیین ابزارهای بیانگری و خودِ بیانگری در
موسیقی به طرح دیدگاههای مختلف در این زمینه میپردازد.
بررسی زیبایی شناسی سوره های «مزَّمِّل» و «مدَّثِّر» در پرتو نقد فرمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
68 - 82
حوزههای تخصصی:
نقد فرمالیستی به عنوان برجسته ترین حوزه های نقدی قرن بیستم یکی از روش های جدید نقدی می باشد که محور اصلی آن در بررسی متون ادبی، شکل ظاهری آن است. این نوشتار براساس مکتب فرمالیسم در پی بررسی میزان ادبیّت سوره های مزَّمِّل و مدثِّر است و از نظرگاه اصول آن نقد، در پی کشف زیبایی های سوره های یاد شده است و سعی دارد دیدی واضحتر نسبت به شگفتی های ظاهری اثر و تأثیر آ ن ها در انتقال معنا به مخاطب ارایه دهد. اهمیّت جُستار حاضر تلاش برای به اثبات رساندن این مهمّ است که متون دینی و به طور ویژه سوره های مزَّمِّل و مدثِّر هرچند به دنبال مفاهیمی خاصّ می باشند؛ ولی بر اساس مکتب فرمالیسم از زیبایی های ادبی تهی نیستند. این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر اصول و مبانی مکتب صورت گرایی، به بررسی فُرم و محتوای سوره های مزِّمِّل و مدَّثِّر پرداخته و با هدف کشف مؤلّفه های فرمال وتبیین میزان انسجام و هماهنگی فُرم آیات و نقش آن در رساندن مضمون و تأثیر گذاری بر مخاطب در دو سوره نگاشته شده. ویژگی های بارز فرمالیستی در دو سوره قاعده افزایی، قاعده کاهی معنایی، بدیع معنوی هستند. نتایج نشان می دهد واج ها، هجاها، صامت و مصوت ها، کابردهای تشبیه، مجاز، کنایه، استعاره، توازن آوایی و واژگانی، دخالت دادن گونه های متفاوت آشنایی زدایی ادبی، در پیوند با هم، هارمونی و نظمی بسیار شگفتی را ایجاد کرده اند وبا فضای دو سوره که انذار مشرکان و بیان هولناکی صحنه های قیامت است همسو و هماهنگ است.
بررسی آماریِ میزان آگاهی شاعران و نویسندگان شیراز از موسیقی کلاسیک ایران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر برمبنای ارتباط، و پیوند شعر و موسیقی، و تأثیرگذاری موسیقی کلاسیک ایرانی بر روی آثار هنری (ادبیات فارسی) می باشد. ارتباطی که از دیرباز مدنظر بسیاری از ادیبان بوده است، که با بهره گیری از اطلاعات موسیقی دستگاهی ایران، موجبات آثار ماندگاری را در ادبیات فارسی، فراهم نموده اند. پیوند شعر و موسیقی یک پیوند ناگسستنی است که شناخت این دو هنر والا، باعث غنی شدن آثار هنری جدید در زمینه شعر و موسیقی می گردد. در ارتباط با پیوند شعر و موسیقی، شواهد بسیاری وجود دارد که برخی از شاعران بزرگ ایران، گرایش قابل ملاحظه ای به موسیقی ایرانی زمان خود داشته اند، که فارغ از داشتن تبحر در تکنیک های ادبی، تا حدودی با اصطلاحات و قواعد موسیقی آشنا بوده اند و یا ارتباط نزدیکی با موسیقیدانان زمان خود داشته اند. پژوهش انجام شده یک پژوهش توصیفی-تحلیلی با مطالعات میدانی در راستای سنجش سطح آگاهی فعالان ادبی شهر شیراز می باشد که با ارایه یک پرسش نامه به جامعه آماری انجام پذیرفته و توسط نرم افزار “spss” و با ارایه آمارهایی در راستای متغیرهایی همچون: سن، شاخه ادبی، سطح تحصیلات، سازشناسی، آشنایی با فرم ها و ردیف موسیقی دستگاهی ایران، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در نهایت اهالی شعر و ادب شیراز همانند برخی از شاعران و ترانه سرایان بزرگ این دوره، برای آنکه آثارشان از خصلت موسیقی پذیر بودن برخوردار باشد و آهنگ سازان بتوانند از این اشعار در خلق آثار پیوند شعر و موسیقی استفاده کنند، به جز داشتن استعداد ذاتی، می بایست سطح آگاهی خود را از موسیقی کلاسیک ایران از منظر شنیداری در حوزه ی ردیف دستگاهی و درک وزن های موسیقیایی بالا ببرند.
مطالعه تطبیقی موسیقی درمانی در مراسم های زار و پرخوانی در استان های هرمزگان و گلستان
حوزههای تخصصی:
موسیقی و کاربرد آن در جهان بنا به آیین و فرهنگ های مختلف، کارکردها و ابعاد مختلفی را به خود اختصاص داده است که یکی از آن کارکردها، مبحث درمانی آن می باشد که به عنوان موسیقی درمانی در جهان بسیار مورد بحث قرار گرفته است. در این پژوهش از منابع و اسناد مکتوب استفاده شده است که به توصیف، تحلیل و کیفیت ابعاد موسیقی درمانی و نحوه استفاده از موسیقی به عنوان یک درمانگرا در درمان نوعی بیماری روحی پرداخته است، و جامعه آماری آن برگرفته از آیین بومی مردمان استان هرمزگان و استان گلستان می باشد. موسیقی به عنوان یک هنر انتزاعی و داشتن خصلت سمعی آن، در دو قوم مختلف و با آیین و فرهنگ متفاوت، و با سازهای بومی خاص هر منطقه، توانسته که بیشترین سهم را نسبت به ابزارهای دیگر در درمان نوعی بیماری روحی در دو منطقه مذکور به خود اختصاص دهد، و تاثیر بسزایی نسبت به هنرهای دیگر در این مقوله از دیرباز تا به حال داشته و در ایران و نواحی آن، مثمرثمر واقع گردیده است. کشور ما نیز بدلیل داشتن اقوام مختلف و آیین های متفاوت، موسیقی و ابعاد آن در هر منطقه شکل به خصوصی به خود گرفته است که در این پژوهش به بیان تفاوت ها و شباهت های موسیقی درمانی در میان دو قوم هرمزگان (آیین زار) و ترکمن صحرا (آیین پرخوانی) از منظر نحوه استفاده از مقام ها، آلات موسیقی و سرعت قطعات در مراسم زار و پرخوانی، پرداخته و عملکرد موسیقی به عنوان یک عنصر مهم این آیین ها در سال هایی طولانی، توانسته که هم در مبحث درمان و هم درهمبستگی بومی این اقوام، نقش بسزایی را ایفا کند.
بازتاب انگاره رهایی در مضامین سرود ملی کشورهای ایران، ونزوئلا و کوبا براساس تئوری هربرت مارکوزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرودهای ملی به همراه پرچم، مهم ترین نمادهای ملی کشورها هستند و از نظر رتبه بندی در دسته الف نمادهای ملی قرار می گیرند. سرود ملی کشورها که سرود رسمی آنها نیز هست آمیزه ای است موجز و هنرمندانه و فرخنده از واژه ها و موسیقی که کلمات شان با همه کوتاهی، نشانگر نوع فرهنگ، جامعه، زبان، تاریخ، دین، اخلاق، نژاد، طبیعت، حکومت، روحیه و آرمان آن مردمان و سرزمین شان است و آواهای موسیقی اش بیانگر روح میهن دوستی، مهمان نوازی، صلح طلبی، بالندگی، شادمانی، عشق ورزی و احترام به ملل کشورهای دیگر که در پس همه آن ها، آذرخشی از روح دلاوری، جانبازی، دفاع و تسلیم ناپذیری در برابر هجوم و سیطره دشمنان احتمالی نیز نهفته است. در این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی انگاره رهایی براساس تئوری مارکوزه در مضامین سرودهای ملی کشورهای ایران، ونزوئلا و کوبا که با انقلاب مواجه شده اند، پرداخته ایم. نتایج نشان می دهد سرود ملی پس از انقلاب کشورهای مذکور، اغلب جنبه ناسیونالیستی ندارد و بیشتر شعارهایی انقلابی هستند و سر ستیز با نظام سرمایه داری جهانی را دارند. آن ها اغلب به دنبال ایجاد اتحاد در میان هواداران آرمان انقلابی در سطح جهان هستند. این سرود در ایران تم اسلامی دارد و با مسلمانان مظلوم جهان هم نوایی دارد. موسیقی این سرودها به مارش نظامی نزدیک می شود، ریتمش تند و شبیه آهنگ های انقلابی است. در واقع انقلابی روی کار می آیند و می خواهند تغییرات گسترده و انقلابی به معنی واقعی کلمه ایجاد کنند. آنچه در این سرودها از سایر مضامین پررنگ تر است همان انگاره رهایی و آزادی است که با مفهوم رهایی مارکوزه مناسبت بسیار نزدیکی دارد.
مطالعه تطبیقی آیین سماع در سماع نامه ها و نگارگری ایرانی با رویکرد شمایل نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
103 - 123
حوزههای تخصصی:
سماع به مثابه آیینی در حیطه گفتمان عرفان اسلامی، به فرایندی اطلاق می شود که در وهله نخست، نمودِ ظاهری آن به واسطه کنش های جسمانیِ سماع کنندگان، تداعی گر گونه ای از رقص یا حرکات موزون است. از آنجایی که تکثر منابع مرتبط با آیین سماع، شامل حوزه های گوناگونی نظیر عرفان، ادبیات، موسیقی، نگارگری و غیره می شود، آنچه شناخت دقیق از این پدیده آیینی را تسهیل می کند، مقایسه و تطبیق منابع مذکور با یکدیگر است. هدف از این پژوهش، مطالعه ای تطبیقیْ میان «سماع نامه ها»، به عنوان منابعی نوشتاری و «نگاره های مرتبط با سماع»، در مقامِ منابعی دیداری است. مسئله اصلی پژوهش از رهگذر پرداختن به این پرسش ها پیگیری می شود: 1. منابع مکتوب و تصویریِ موردمطالعه، تا چه اندازه با یکدیگر هم پوشانی داشته اند و 2. عینیت یافتن مباحث نظری مطرح شده در سماع نامه ها به چه ترتیبی در نگاره های مورد بررسی بازنمایی شده است. لذا به منظور بررسی چگونگیِ نمود مباحث مطرح شده در سماع نامه ها و نیز عینیت یافتن آنها در نگاره هایی با محوریتِ سماع، به مقایسه منابع نوشتاری و دیداری پیرامون مقوله «سماع» پرداخته شده است. مقایسه منابع مذکور، شامل سه سطحِ «کنش های جسمانی»، «رفتارهای مناسکی» و «عناصر موسیقایی» می شود که متناسب با هریک از این سطوح، به منابع فرعی مانند رسالات موسیقایی نیز رجوع شده است. یافته ها با روش تطبیقی و مبتنی بر نظریه «شمایل نگاری» پانوفسکی مورد تحلیل قرار گرفته اند و شیوه گردآوری داده ها از طریق رجوع به منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که هریک از سطوحِ جسمانی، مناسکی و موسیقاییِ موردبررسی در منابع مذکور، دارای شباهت ها و تفاوت هایی اند که حاکی از هم پوشانی ها و در برخی موارد تمایزاتی میان این منابع است. همچنین، پایبندی نگارگر به مضامین یادشده در سماع نامه ها عموماً با انعکاس بارقه هایی از واقعیت در اثر وی همراه بوده است و برعکس، به میزانی که نگارگر از محتوای منابع مکتوب فاصله می گیرد خیال انگیزی در نگاره های مربوطه، تشدید و از نسبتِ آنها با واقعیت کاسته می شود.