مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
دوران اسلامی
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
117 - 141
حوزههای تخصصی:
در سنگ قبور دوران اسلامی ایران، حجم یا فرم های زیادی مورد استفاده قرار گرفته که از جمله مهم ترین آن ها، سنگ قبرهای گهواره ای شکل می باشند. شهرستان بوکان در جنوب استان آذربایجان غربی نیز، از نقاطی است که در آن علاوه بر فرم های دیگر سنگ قبور دوران اسلامی ایران، سنگ قبر فرم گهواره ای شکل نیز هر چند به صورت خیلی کم، در برخی از گورستان های آن یافت می گردد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و تاریخی و بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای به دنبال معرفی و تحلیل سنگ قبرهای نوع گهواره ای منطقه مذکور و تطبیق آن با نمونه های دیگر موجود در سایر گورستان های ایران و در نهایت تاریخ گذاری آن ها بوده است. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که سنگ قبرهای نوع گهواره ای در شهرستان بوکان، در دو گورستان گرد قبران و گورستان چاورچین (سنگ قبرهای موجود در مقبره سردار) شناسایی شده است. این سنگ قبور، از منظر حجم شناسی، ویژگی های ساختاری و همچنین نقوش تزئینی، قابل مقایسه با سنگ قبرها و تزئینات معماری بناهای متعلق به عصر ایلخانان در سایر نواحی، خصوصاً در منطقه آذربایجان هستند و فرم کلی آن ها که بسان گهواره ای می ماند؛ معانی ای همچون عروج، صعود به آسمان، هدایت گر روح، آرامش، رهایی از دنیای فانی و رسیدن به کمال را می رساند.
بررسی ردپای طبیعت در نهشته های گیاهی یک انبیق شیشه ای هزار ساله به روش کروماتوگرافی گازی کوپل شده با طیف سنج جرمی ((GC-MS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ظروف شیشه ای دوران اسلامی، ظروفی با بدنه استکانی میان باریک یا گلابی شکل با کف گرد و دارای آبریز بلند لوله ا ی شکل هستند که کمتر شناخته و مطالعه شده اند. سه کاربرد برای این گونه ظروف پیشنهاد شده است. بادکش یا شاخ حجامت در پزشکی، انبیق در آزمایش های شیمیایی یا کیمیاگری و یا ظرفی که در داروسازی و تولید مواد آرایشی و عطرسازی، برای ترکیب مواد و انتقال از طریق لوله آن به دارودان یا عطردان یا ظرف ویژه مواد آرایشی به کار می ر فته است. به نظر می رسد که اگر ظرف از دهانه بر روی زمین نهاده شود و لوله آن در جهت مخالف بدنه کاملاً به بالا خمیده و بلندتر از بدنه باشد، می توان کاربرد آن را بادکش یا شاخ حجامت و یا ظرف ترکیب دارو، مواد آرایشی و عطر، پیشنهاد کرد و اگر لوله آن کاملاً کشیده و عمود به بدنه و یا اندکی خمیده باشد، می تواند هر سه کاربرد یاد شده را برای آن فرض کرد. تا حدودی، شرح و تصاویر متون دوره اسلامی در شناخت کاربرد این ظروف راه گشا هستند. از آنجا که تاکنون به ویژه در ایران، هیچ گاه نهشته های درون چنین ظروفی، تجزیه و تحلیل نشده تا عملاً روشن شود چه کاربردی داشته اند، برای نخستین بار، این فرآیند در مورد یکی از این گونه ظروف که دارای لوله کشیده است و در مخزن موزه آبگینه ها و سفالینه های ایران نگهداری می شود، با روش کروماتوگرافی گازی کوپل شده با طیف سنج جرمی ( (GC-MS انجام گرفت که موفق به ردیابی بقایای مواد طبیعی نظیر تیمول و کارواکرول گردید که این مواد از اجزا اصلی تشکیل دهنده اسانس های طبیعی نظیر آویشن و مرزه می باشند و در بسیاری از عرقیجات قابل تشخیص هستند، این ظرف، به عنوان انبیق برای تقطیر و استخراج مواد فرّار گیاهی و روغنی در داروسازی، تولید مواد آرایشی و عطرسازی، به کار رفته است.
کنش متقابل دانش و قدرت در سیر تحول سیاست نامه نویسی تاریخ ایران دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مباحث مربوط به اندیشه سیاسی در ایران، با تمرکز بر دوره اسلامی محقق را مستقیماً به مجموعه ای از آثار ارجاع می دهد که ذیل عنوان سیاست نامه در دوره های مختلف تاریخ به نگارش درآمده اند. سیاست نامه نویسی در این دوران حاصل انباشت یک دوگانگی فکری فرهنگی است که از سویی بازتابی از اندیشه سیاسی در دوران ایران باستان و از دیگر سو نیز با رگه هایی از اندیشه سیاسی اسلامی درهم آمیخته است. معتبرترین اثر در این چارچوب سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی در دوران سلجوقی است. پس از آن، آثار دیگری نیز که به نگارش درآمده و تحت این عنوان مورد خطاب قرار گرفته اند، به لحاظ روش و محتوا، با تغییراتی تقریباً از همان روند پیشین پیروی کرده اند. با این حال، می توان غالباً هدف از نگارش این آثار را در اصل بر حفظ قدرت حاکم دانست. حفظ قدرت حاکم، با تلاش برای مشروعیت بخشی به آن در یک درهم کنشی دانش قدرت قابل فهم است. نتایج نوشتار حاضر نیز نشان می دهد که سیاست نامه نویسی در تاریخ ایران دوره اسلامی اساساً متأثر از روابط اجتماعی قدرت، در وجه ایجابی یا سلبی و بازتاب مصالح اقتدار سیاسی بوده است. لذا این جستار با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای به بررسی رایطه دو سویه دانش- قدرت بر سیر تحول سیاست نامه نویسی اندیشمندان ایران دوره اسلامی می پردازد.
تحلیلی بر طرح و نقوش و بررسی ریشه های تاریخی قوچ های سنگی در گورستان های دوران اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
121 - 137
حوزههای تخصصی:
در طی ادوار مختلف اسلامی، بنا بر اعتقادات و باورهای مذهبی و فرهنگ و جغرافیای خاص هر منطقه از ایران، سنگ قبر های متنوعی در اشکال و ابعاد مختلف مورد استفاده قرار گرفته که از آن جمله می توان به افراشته، محرابی، ساده ایستاده، صندوقی، گهواره ای، قوچ شکل، شیر سنگی، اسب شکل اشاره کرد. از مهمترین این دسته از سنگ قبرها، از منظر معناشناختی و باورهای اسطوره ای، قوچ های سنگی هستند که عموماً در نیمه غربی ایران و بالاخص در شمال غرب و غرب ایران یافت می شوند. بررسی و مطالعه این گروه از سنگ قبرها می تواند به نمودارسازی و کشف مفاهیم این آثار ارزشمند در هنر ایرانی – اسلامی منجر شود و در نهایت می تواند به اهداف و جوابی منطقی برای سؤالات زیر نیز دست یابد: اهداف: الف. بررسی و مطالعه قوچ های سنگی گورستان های حاوی این سنگ قبر ب. نمادشناسی و مطالعه کهن الگوی قوچ های سنگی و تطبیق آن با مفهوم شناختی این نقش در ایران باستان ج.بررسی طرح و نقوش موجود بر روی قوچ ها سؤالات: قوچ های سنگی در گورستان های دوران اسلامی ایران، در کدام حوزه جغرافیایی و در چه زمانی مورد استفاده قرار گرفته است؟ باورها و اعتقادات نهفته در تندیس قوچ سنگی در گورستان های ایران کدام بوده و چه ارتباطی بین مفاهیم و نمادشناسی این نقش در دوران اسلامی با نقش آن در پیش از اسلام وجود دارد؟ انواع نقوش بر روی قوچ های سنگی کدامند و ریشه های آنها چیست؟ در این راستا، پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی – تحلیلی و تاریخی و به کمک اسناد کتابخانه ای و بررسی های میدانی به دنبال معناشناسی، جست و جوی کهن الگویی و همچنین ریشه شناسی اعتقادی نقش قوچ در سنگ قبور اسلامی ایران، از طریق پی جویی آن در طول دوره های پیش از تاریخ و تاریخی است. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که قوچ های سنگی بیشتر در نیمه غربی ایران یافت می شوند و غیر از چند مورد، اکثراً متعلق به قرون نهم و دهم هجری هستند. قوچ در ایران باستان نماد باروری و به عنوان نشانه ای از فر ایزدی و در ارتباط با خدای پیروزی یعنی بهرام بوده است. قرار گرفتن نقش قوچ به شکل سنگ قبر روی گورهای دوران اسلامی، به معنای طی طریقت و فرزانگی و نشان از استحاله فرد متوفی است. بنا بر اعتقاد مردم، حضور قوچ های سنگی در گورستان ها، مانع از ورود شیاطین می شده و استفاده از آنها با ظاهری انتزاعی نشانه دلاوری و رشادت دلیران ایرانی و حاکی از مردانگی، قدرت و شجاعت آنان است.
بررسی و مطالعه سفال های دوران اسلامی دشت قروه - استان کردستان
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
۱۸۹-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
شهرستان قروه در جنوب شرقی استان کردستان واقع شده است و از مناطق مرتفع زاگرس محسوب می شود. این دشت از دوران تاریخی و اسلامی شرایط زیست محیطی بهتری پیدا می کند و همین امر موجب توجه گروه های انسانی به آن بوده است. پژوهش های باستان شناسی در این دشت به نسبت سایر مناطق همجوار به ویژه باستان شناسی دوران اسلامی بسیار اندک صورت پذیرفته است. در سال 1397 ه .ش.، دشت و شهرستان قروه مورد بررسی و شناسایی باستان شناسی قرار گرفت که نتایج این پژوهش بخشی از یافته های آن است. یافته های مورد بحث، شامل مجموعه سفالینه های دوران اسلامی می شود که مهم ترین هدف این پژوهش تلقی می گردد. معرفی و طبقه بندی این یافته ها و ارائه تصویری از وضعیت سفالگری و گونه های رایج سفال دوران اسلامی در این منطقه، ساختار کلی این پژوهش را شکل می دهد. پژوهش صورت گرفته حاکی از شباهت و تطابق یافته های این دشت با مناطق همجوار به ویژه همدان است که از نظر چشم انداز محیطی و بستر فرهنگی، شرایط تقریباً یکسانی دارند. پرسش هایی که برای این پژوهش مطرح است شامل این موارد می شوند: 1. چه گونه هایی از سفال دوران اسلامی در دشت قروه قابل شناسایی است؟ 2. یافته های سفالی مورد مطالعه در کدام بازه زمانی تاریخ گذاری می شوند؟ 3. یافته های سفالی دشت قروه با یافته های منطقه ای و فرامنطقه ای چه وجه تشابه ای و تفاوتی دارد؟ نتایج این بررسی نشان می دهد که 12 گونه سفالی در مجموعه های سطحی دشت قروه قابل شناسایی است و می توان آن ها را از قرون اولیه اسلامی تا عصر حاضر تاریخ گذاری کرد. سفال های مورد مطالعه از نظر شیوه ساخت و نقوش با مناطق همجوار بسیار به هم نزدیک اند و حتی می توان گفت که کاملاً شبیه هم هستند، اما در مقایسه با نمونه های فرامنطقه ای هرچند از نظر شیوه ساخت مشابه هستند، ولی از نظر طرح های تزئینی تفاوت های کاملاً روشنی دارند.
پژوهشی در چیستی و کارکرد قلعه سلیمان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
133 - 162
حوزههای تخصصی:
قلعه سلیمان، یکی از مهم ترین و معروف ترین قلعه های جیرفت و حوزه هلیل رود است. این قلعه در جنوب غربی شهر جیرفت قرار گرفته و از جمله قلعه های کوهستانی است.با وجود شهرت این قلعه و ذکر نام آن در منابع تاریخی، پژوهش های زیادی درباره آن صورت نگرفته و به نظر می رسد اطلاعاتی که درباره آن وجود دارد چندان قرین صحت نیست.این پژوهش در قالب یک تک نگاری به این اثر پرداخته و با طرح این پرسش که چه کاربردهایی می توان برای این اثر طبیعی تاریخی متصور شد تلاش کرده از زوایای مختلفی بدان بنگرد. شیوهگردآوری اطلاعات در این پژوهش میدانی و کتابخانه ای است و از شیوه تحلیل فضایی و تحلیل محتوای متون استفاده شده است. بر پایه نتایج، این قلعه ویژگی هایی دارد که با وجود شرایط دفاعی فوق العاده نمی توان آن را یک قلعه مسکونی، نظامی یا مسکونی یا حتی پادگان نظامی دانست بلکه به نظر می رسددر دوره سلجوقیان کرمان برای منظورهای خاصی از جمله برای نگهداری و حبس زندانیان خاص ساخته یا در نظر گرفته شده است.اما در دوره-های بعد، پس از فروپاشی سلجوقیان، این کارکردحکومتی خود را از دست داده و توسط گروه های مختلف عموما مخالف با حکومت های وقت استفاده شده است.
بررسی سیر تاریخی تعلیم و تربیت ایران و نقاط قوت و ضعف آن در سه دوره باستان، اسلامی و معاصر
منبع:
آموزش پژوهی دوره پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
57 - 81
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت تعلیم و تربیت، این پژوهش با هدف بررسی تاریخ تعلیم و تربیت در ایران انجام گردید. پژوهش حاضر به روش کیفی با بررسی اسناد، مقالات و پژوهش های معتبر و مرتبط با موضوع، انجام گرفته است. نتایج تحقیقات به دست آمده نشان می دهد: هدف از تعلیم وتربیت در ایران باستان دانش اندوزی و فراگیری ادب به منظور تصاحب صفات و کردار نیک بود تا فرد بتواند در اجتماع عضو مفیدی باشد. این سنت بعدها نیز در دورههای اسلامی گرامی ماند و دستورات قرآن که ضمن آن مقام معلم و دانش گرامی شمرده شده بود، سرمشق مسلمانان و الهامبخش آنان قرار گرفت. با تأسیس دارالفنون اولین گام در راستای تعلیم و تربیت نوین برداشته شد و سپس باعث تأسیس مدارس جدید در ایران شد. با پیروزی انقلاب اسلامی تلاش های زیادی به منظور تعلیم و تربیت اسلامی انجام گرفت. در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که در سال 1390 تصویب شد چشم انداز و اهداف تعلیم و تربیت در افق 1404 هجری شمسی تبیین شده است. با توجه به سیر تاریخی تحولات تعلیم و تربیت و افقی که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ترسیم کرده می توان راه کارهایی برای بهبود نظام تعلیم و تربیت کشور ارایه داد.
پژوهشی بر بازتاب ادوات جنگی در نقوش سنگ قبور دوران اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
446-424
حوزههای تخصصی:
جنگ افزارها از جمله مهم ترین نقوشی هستند که روی سنگ قبور ادوار مختلف ایران اسلامی خودنمایی می کنند. این ادوات جنگی معمولا ساده نقر شده اند و تنها فرم کلی و ظاهری سلاح مورد توجه هنرمندان سنگ تراش قرار گرفته است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و تاریخی و با توجه به بررسی های میدانی و مطالعه اسناد کتابخانه ای، نقوش ابزارآلات جنگی موجود روی سنگ قبور و چرایی به کارگیری آنها بر روی مزار متوفی را مورد کنکاش قرار داده و همچنین این نگاره ها را با سلاح های جنگی ادوار اسلامی ایران مقایسه تطبیقی نموده است. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که نقوش ادوات جنگی بیشتر روی سنگ قبور قوچ و شیرهای سنگی و محرابی شکل نقش بسته و شامل شمشیر، تیر و کمان، خنجر، گرز، تفنگ، سپر و نیزه است که در میان آنها، شمشیرهای منحنی بیشترین کاربرد را طی ادوار داشته است. فرم کلی و ظاهری این آلات جنگی منقور روی سنگ قبرها، در راستای کامل با جنگ افزارهای ادوار اسلامی، خصوصاً ادوار ایلخانی، تیموری، صفوی و قاجار بوده و به نوعی نشان از آگاهی هنرمند سنگ تراش به صنعت فلزگری آن زمان است. از طرف دیگر، این نگاره ها بیش تر به دلیل رشادت های شخص متوفی روی سنگ قبر وی حک شده و نشان از بزرگی و احترام، قدرت و شجاعت، پهلوانی و دلیرمندی وی است.
جستاری بر شیوه های دادخواهی در تاریخِ حقوقِ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
111 - 136
حوزههای تخصصی:
از جمله مواردی که از ابتدای تاریخ بشری مطرح بوده و در سیر تاریخ حقوق نظام هایِ مختلفِ حقوقی ادامه یافته، موضوع احقاق حق می باشد. در ایران نیز از دوران باستان تاکنون، شیوه های احقاق حق، متعدد و متنوع بوده است. موضوعی که در منابع مختلف و در ازمنه گوناگون به آن اشاراتی رفته است. لذا در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، شیوه های دادخواهی در ایران از آغاز تاکنون مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخی برای این پرسش ها می باشد که شیوه های دادخواهی در ایران باستان و اسلامی چگونه بوده است؟آیا این شیوه ها با انتقال قدرت در دوران بعد از اسلام هم استمرار یافت؟یا اینکه با جایگزینی نظام حقوقی اسلامی به جای نظام حقوقی زرتشتی، شیوه های جدیدی ابداع شد؟یافته ها حکایت از آن دارد که تلفیقی از شیوه های دادخواهی چون: بار عام،کاغذین جامه، زنجیر عدالت، بر اسب نشستن پادشاه، جامه ستبر پوشیدن که در دوران باستان وجود داشته،در دوران اسلامی هم استمرار یافته است. البته پس از پذیرش اسلام نیز شیوه های دیگری از دادخواهی همچون: اذان گفتن، نصب صندوق عدالت، مخابره تلگراف و ... برای احقاق حق مورد توجه قرار گرفت. بنابراین برخی از شیوه های احقاق حق در تاریخ حقوق ایرانِ پس از اسلام امضایی و برخی تأسیسی است.
تحول سیاست نامه نویسی در ایران اسلامی با تاکید بر اندیشه های خواجه نظام الملک، کاشفی و سبزواری
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
107 - 130
حوزههای تخصصی:
مباحث مربوط به اندیشه سیاسی در ایران، با تمرکز بر دوره اسلامی، محقق را مستقیماً به مجموعه ای از آثار ارجاع می دهد که ذیل عنوان سیاست نامه در دوره های مختلف تاریخ به نگارش درآمده اند. سیاست نامه نویسی در این دوران حاصل انباشت یک دوگانگی فکری فرهنگی است که از سویی بازتابی از اندیشه سیاسی در دوران ایران باستان است و از دیگر سو با رگه هایی از اندیشه سیاسی اسلامی آمیخته است. معتبرترین اثر در این چهارچوب سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی در دوران سلجوقی است. پس از آن، آثار دیگری نیز که به نگارش درآمده و تحت این عنوان مورد خطاب قرارگرفته اند، به لحاظ روش و محتوا، با تغییراتی تقریباً از همان روند پیشین پیروی کرده اند. با این حال، ادعایی گزافه نیست اگر هدف از نگارش این آثار را در اصل بر حفظ قدرت حاکم دانست. حفظ قدرت حاکم، با تلاش برای مشروعیت بخشی به آن در یک درهم کنشی دانش قدرت قابل فهم است؛ لذا با توجه به موضوع آن، تلاش شده است تا با توجه به روش نظری چهارگانه اسپریگنز به این پرسش پاسخ داده شود که روابط قدرت و مصلحت صاحبان اقتدار سیاسی و به طورکلی قدرت سیاسی اجتماعی حاکم چه تأثیری بر انگاره سیاست نامه نویسی خواجه نظام الملک، واعظ کاشفی و محقق سبزواری داشته است؟ نتایج نوشتار حاضر نیز نشان می دهد که سیاست نامه نویسی در ایران دوره اسلامی اساساً متأثر از ساختار اجتماعی سیاسی قدرت، در وجه ایجابی یا سلبی و بازتاب مصالح اقتدار سیاسی بوده است.
شفاهی و مکتوب در آموزش معماری دوران اسلامی، فرضیه ای در باب انتقال علم در حوزه معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
53 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش های معطوف به بررسی نسبت علم و معماری در دوران اسلامی طی یک دهه اخیر، در پژوهش های داخلی، پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است. با این وصف پیشرفتِ پژوهش ها در این حوزه، هم زمان پرسش های تازه ای نیز به دنبال داشته است؛ از جمله پرسش درباره نحوه انتقال علم به حوزه معماری که خود محتاج پرسش در باب ماهیت آموزش معماری در گذشته است؛ موضوعی که کمتر به آن توجه شده و این کم توجهی خود معلول دو پیش فرض است: پیش فرض اول مبتنی بر بی سوادی معماران گذشته و پیش فرض دوم ناشی از صرفاً شفاهی بودن شیوه آموزش معماری در گذشته است. نتیجه این پیش فرض ها که عمدتاً برآمده از مقایسه معماری ایران دوران اسلامی با معماری اروپای قرون وسطاست، آن بوده که آموزش معماری در ایران دوران اسلامی آموزشی شفاهی بوده که به روش سینه به سینه در کارگاه های ساختمانی انجام می یافته و از آموزش مکتوب یا مدرسه ای در آن خبری نبوده است. در مقاله حاضر با نگاهی مجدد بر دو پیش فرض مذکور، فرضیه ای جدید در خصوص آموزش معماری در این دوران مطرح می شود. برای این منظور طی دو مقدمه، ابتدا به مقوله آموزش مکتب خانه ای، به عنوان نوعی آموزش پیش از حرفه، در جهان اسلام پرداخته و سعی خواهد شد تصویری روشن تر از میزان سواد یا بی سوادی محترفان دوران اسلامی ارائه شود. سپس با استفاده از نظریه ای در حوزه آموزش دوران اسلامی به دو عامل «شفاهی و مکتوب» در الگوی آموزش دوران اسلامی پرداخته و سعی می شود جایگاه هریک از این دو عامل در این الگوی آموزش، از جمله در آموزش صناعات تبیین گردد. در نهایت با استفاده از این دو مقدمه و برخی شواهد تاریخی، فرضیه ای تازه در باب چگونگی انتقال علم در حوزه معماری عرضه می شود. بر اساس این فرضیه می توان الگویی در آموزش معماری عرضه کرد که برخلاف الگوی موجود، جایگاهی برای آموزش مدرسه ای و انتقال علوم عملی در آن لحاظ شده است. مطابق این الگو بنّایان دوره اسلامی، به واسطه آموزش مکتب خانه ای، عموماً از سواد حداقلی برخوردار بودند که ایشان را در خواندن و نوشتن و فهم اصول اولیه تعلیمات هندسی و ریاضی توانا می ساخت. لذا آموزش ایشان دارای دو رکن اصلی و مکمل یکدیگر بود. یک رکن همان آموزه های فنی و مهارتی است که قاعدتاً در محیط های کارگاهی و در حین عمل آموخته می شد و عمدتاً شفاهی بود؛ رکن دیگر، آموزه های نظری و مواد علمی است که ناگزیر بایست در محیطی مدرسه ای و به شیوه های مرسوم سایر آموزه های مدرسه ای، یعنی سماع و قرائت و املا آموخته می شد و آمیزه ای از «شفاهی و مکتوب» بود.
نقوشِ موجوداتِ ترکیبی در هنر سفالگری دوران اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
45 - 54
حوزههای تخصصی:
تحقیق پیشِ رو، به بررسی و تحلیل موجوداتِ ترکیبیِ هارپی، اسفنکس و گریفون در هنر سفالگری دوران اسلامی ایران می پردازد که علیرغم تعداد محدود، جزءِ زیباترین و اسرار آمیزترین نقوشِ سفالینه های اسلامی محسوب می شوند. مهم ترین اهداف این تحقیق عبارتند از: شناخت مفاهیم و منشاءِ کاربرد نقوش مزبور بعلاوه قرون رواج و انواع سفالینه های حاوی آنها در هنر سفالگری دوران اسلامی ایران. لازم به ذکر است که تاکنون در رابطه با کاربرد این نقوش در هنرهای مختلف اسلامی، نظریه های گوناگونی مطرح شده است، اما اغلب آنها مصادیق مستدل و مستندی را در این زمینه ارائه نکرده اند. بدیهی است که اطلاعات مستخرج از نمونه های بکار رفته در هنر سفالگری دوران اسلامی ایران، می تواند تاحدود زیادی راهگشای بسیاری از ابهاماتِ موجود در این زمینه باشد. از همین رو، ابعاد مختلف تکنیکی و مفهومی کاربرد نقوش موجودات ترکیبیِ مزبور در تعدادی از سفالینه های دوران اسلامی ایران، بصورت مستند مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است. بنابر مهم ترین یافته تحقیق، عامل واحدی را نمی توان بعنوان تنها عاملِ کاربرد این نقوش ذکر کرد بلکه مجموعه ای از عوامل و منابعِ شناخته و ناشناخته در کاربرد آنها دخیل بوده اند که مهم ترین منابع شناخته شده آنها مفاهیم بلندِ عرفان اسلامی در قالب انسان-پرنده، بعلاوه برخی صورت های فلکی و اساطیر ایران باستان می باشد.
نقدی بر کارکرد فضاهای دستکند شمال غرب ایران به عنوان معابد مهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۸)
۵۱۳-۵۰۰
منطقه شمال غرب ایران، به دلیل موقعیت جغرافیایی، بستری مناسب برای ایجاد فضاهای دستکند است. در این منطقه، تاکنون فضاهای دستکند متنوع با کاربری های مختلف کشف و شناسایی شده است. در میان آنها، فضاهای دستکند نیایشگاهی، یکی از سالم ترین و در عین حال شاخص ترین فضاهای دستکند محسوب می شود. تاکنون پژوهش هایی درباره این فضاها انجام شده و کاربری و گاه نگاری آنها بیشتر با تأکید بر معابد مهری متعلق به دوران اشکانی در نظر گرفته شده است؛ با این حال فرضیه های مطرح شده بدون پشتوانه علمی مناسب بوده و دلایل کافی برای انتساب آن به آیین مهرپرستی در دست نیست. بر همین اساس لزوم مطالعه و بازنگری در نظریات پیشین وجود دارد؛ بنابراین در پژوهش حاضر به صورت موردی سه فضای دستکند امامزاده معصوم، آباذَر و قدمگاه با روش مطالعات توصیفی- تطبیقی و تاریخی- تحلیلی مورد مطالعه و ارزیابی مجدد قرار گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخ به پرسش های اساسی زیر است: ۱. فضاهای دستکند مذکور از نظر گاه نگاری متعلق به چه دورانی هستند؟ ۲. نیایشگاه های دستکند مورد مطالعه از نظر ماهیت کاربری به کدام گروه های دینی- مذهبی تعلق دارند؟ در پاسخ به پرسش های بالا نگارندگان، براساس بررسی باستان شناختی، سبک شناختی عناصر معماری به خصوص پوشش فضاها، چشم انداز محوطه، مطالعات تاریخی و مواد فرهنگی باقی مانده در سطح محوطه ها، ضمن رد فرضیه مهرابه بودن این فضاها، گاه نگاری غالب فضاها را متعلق به دوران اسلامی با کاربری های آیینی- یادمانی و معیشتی در نظر گرفته اند.
تحلیل نمونه هایی از نقوش زنان بر سفال دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
63 - 82
حوزههای تخصصی:
موضوع تحقیق پیشِ رو، بررسی و تحلیل تعدادی از سفالینه های دوران اسلامی است که حاوی نقوش تزیینی زنان می باشند. هدف اصلی این مقاله، شناساییِ عوامل تعیین کننده استفاده از این نوع نقوش و پاسخ به سؤالات مهمی از این قبیل است: نقوش زن بیشتر در کدامیک از مقاطع تاریخیِ هنر سفالگریِ دوران اسلامی مشاهده می شود؟ این نقوش دارای چه ویژگی هایی بوده و چه عواملی در کاربرد آن ها تأثیرگذار بوده است؟ بدیهی است که پاسخ به سؤالات فوق می تواند ما را در شناخت هرچه بیشتر موقعیت و جایگاه سیاسی، اجتماعی و... زنِ مسلمان ایرانی و تفاوت های آن با دوران قبل از اسلام یاری کند. در همین راستا پس از بررسی نمونه های متعددِ سفال دوران اسلامیِ ایران به خصوص سفال های قرون میانی، تعدادی از مهم ترین و گویاترینِ آن ها انتخاب شد و سپس سایر عواملی که در کاربرد این نقوش مؤثر بودند مورد تحقیق قرار گرفت. بنا بر یافته های تحقیق، کاربرد نقوش زنان بر سفال دوران اسلامی به طور خاص طی ادوار سلجوقی و ایلخانی، تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله: ورود اقوام جدید با نگرش های نو به زن، شکوفاییِ ادبیات در قالبِ داستان های ملیِ ایرانیان مانند شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی و رواجِ مفاهیم خاص نجومیِ توأم با نمادهای مؤنث، صورت گرفته است.
روایتی محلی از اسطوره «الهه باروری» در لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
25 - 43
حوزههای تخصصی:
داستان پریان، قصه ای است که در آن شاهد اتفاقات ماوراءالطبیعی، شگفت انگیز در خلقت انسان هستیم، مقطع زمانی و مکانی در این داستان ها نامشخص و خیالی است. داستان لریِ «دخترِ دال»، حکایتِ «زادن اسطوره ای» دختری از درون تخم یک پرنده است که توسط دال (سیمرغ) در غاری در دل کوه پرورش می یابد. دختر دال با حیل? پیر زن اجیر شده ای گرفتار می شود ولی نهایتاً با کمک شاهزاده ای از دل نی ها باززاده می شود و با او ازدواج می کند. در این مقاله، با رویکردی اسطوره شناختی و با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، قصه هایی با درون مای? مشترک گردآورده و به شیوه ای توصیفی– تفسیری، قواعد حاکم بر این گونه قصه ها را با هدف تبیین بن مایه اسطوره ای مشترک و جهانی آن ها مورد بررسی قرار داده ایم. نگارندگان در پی آن هستند به کمک تحلیل محتوا و بر مبنای عناصر رمزی و اسطوره ای؛ به مدد اسطوره شناسی تطبیقی؛ واکاوی روایات اساطیری و حماسی ایران، دیگر ملت ها و اقوام و با تحلیل بن مایه های اسطوره ای شخصیت دختر دال ثابت کنند که دختر دال، یک پری و نمادی از ایزد گیاهی است و در نهایت به این پرسش اساسی پاسخ دهند که دختر دال و شخصیت های دیگر داستان هر کدام نماد چه کسانی هستند و بن مایه این داستان چه چیزی را نشان می دهد. پاسخ مقدر به این فرضیه ها و پرسش ها، دختر دال را مام - ایزدی معرفی می نماید که توسط شاهزاده از سرزمین دیوان رها می شود تا سرسبزی را به طبیعت مرده بازگرداند. پیرزن نیز، نماینده ساکنین دیار تاریکی است که نمی خواهند زمین را بارور ببینند. داستان دختر دال بن مایه تقابل حیات آبی / گیاهی را با بی آبی / مرگ نشان می دهد.
بررسی سفال های اسلامی محوطه مشکین تپه پرندک در استان مرکزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۶ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۱۲
105-120
حوزههای تخصصی:
یکی از محوطه های بزرگ دوران اسلامی استان مرکزی، محوطه مشکین تپه بوده که در فاصله یک و نیم کیلومتری شهر جدید پرندک، در منطقه ای نیمه بیابانی قرار گرفته است. با توجه به موقعیت جغرافیایی آن، وسعت، نام محوطه و ویژگی های دیگر، به احتمال مشکین تپه همان مشکویه اشاره شده در متون تاریخی و جغرافیای تاریخی قرن چهارم هجری قمری به بعد است. این محوطه در سال ۱۳۸۷ مورد بررسی سیستماتیک و کاوش های باستان شناسی قرار گرفت که بخشی از داده های بررسی سیستماتیک آن طی مقاله پیش رو ارائه شده است. در این مقاله سفال های لعاب دار و بدون لعاب پراکنده بر سطح محوطه کاملاً آمارگیری، طبقه بندی و مطالعه شده اند. ابتدا بر اساس ویژگی های فنی همچون خمیره، خمیر مایه و ... و سپس بر اساس ویژگی های تزیینی، طبقه بندی، آمارگیری، توصیف و در نهایت، تحلیل شده اند. لازم به ذکر است که بر اساس گاهنگاری نسبی و مقایسه ای سفال ها که در بخش ویژگی های تزیینی تا حدودی بدان ها اشاره شده، بیشتر سفال های پراکنده سطحی این محوطه مربوط به قرون ۶ و ۷ هجری قمری هستند ولی در میان آن ها سفال هایی مربوط به قرون ۳ تا ۶ و ۷ تا ۱۰ هجری قمری نیز وجود دارد.
پژوهشی مقدماتی بر سیمای اقتصادی کهگیلویه و بویراحمد در دوران اسلامی بر اساس شواهد باستان شناختی و منابع تاریخی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
103 - 122
حوزههای تخصصی:
منابع تاریخی و داده های باستان شناسی سهم مهمی در روشن نمودن اوضاع اقتصادی یک منطقه در دوران باستان دارند. امروزه جایگاه اقتصادی منطقه کهگیلویه و بویراحمد در دوران اسلامی بدلیل شمار اندک پژوهش های تاریخی و باستان شناسی کمتر شناخته شده است. بررسی اوضاع اقتصادی منطقه کوهستانی کهگیلویه و بویراحمد و تأثیر موقعیت جغرافیایی و طبیعی بر معیشت ساکنین آن در دوران اسلامی مهمترین هدف این پژوهش است. نتایج این پژوهش با بهره بردن از داده های بررسی های باستان شناختی و منابع نوشتاری کهن بدست آمده است. پژوهش حاضر به زیست بوم و سیستم معیشتی کوچ نشینان، شهرها به عنوان مراکز تجاری و راههای درون و برون منطقه ای به عنوان زیربنای توسعه تجارت و رونق اقتصادی این منطقه پرداخته است کهگیلویه و بویراحمد بدلیل تنوع آب و هوایی، کوهستانی بودن، رودخانه های متعدد و پوشش گیاهی متنوع، شرایط مساعدی را برای زندگی کوچ نشینی در طول تاریخ فراهم آورده است. شیوه معیشتی کوچ نشینی مردمان این منطقه طی سده های متأخر اسلامی، عمدتا مبتنی بر دامداری بوده است که افزون بر خودبسندگی در تأمین نیازهای ضروری، منجر به عرضه محصولات به شهرهای بهبهان اردکان شهرضا بنادر دیلم و گناوه و واردات برخی از نیازها از این شهرها می شد. بر اساس منابع تاریخی و شواهد باستان شناختی، این منطقه در دوران اسلامی شاهد پیدایش و رونق شهرهایی چون زیز، گنبد ملغان و دهدشت و دو مسیر برون منطقه ای خوزستان به فارس و خوزستان به اصفهان بوده است زیست بوم غنی نیز اهمیت راه های برون منطقه ای و شهرهای آن را دو چندان کرده بود، به طوری که محصولات این منطقه علاوه بر شهرهای همجوار به کشورهای دوردست نیز فرستاده می شد.
اوج و افول بندر باستانی سیراف با نگاهی بر یافته های باستان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
111 - 124
حوزههای تخصصی:
سیراف شناسنامه تاریخ دریانوردی ایران و معرف بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی سرزمین ماست. حیات اقتصادی و اجتماعی این بندر مهم و مشهور در دوران رونق و شکوفایی، بیانگر تمدنی درخشان و پویا است که از دوره ساسانی تا چند قرن بعد از اسلام تداوم داشته است. تحولات صورت گرفته در دستگاه خلافت عباسی در قرون سوم و چهارم هجری قمری و تشکیل سلسله ایرانی آل بویه از دلایل این شکوفایی بوده است. در طول تاریخ جغرافیدانان، مورخان و جهانگردان مسلمان به دفعات از آن سخن گفته اند و به توصیف و تعریف آن پرداخته اند، و کاوش ها و بررسی های باستان شناسی زیر آب که اخیراً در آن صورت گرفته، به شناخت بیشتر این بندر باستانی کمک نموده است. شواهد تاریخی نشان می دهند که بیشترین مبادلات و رفت و آمدهای تجاری و فرهنگی در اقیانوس هند در سده های نخست اسلامی به سوی شرق دور و یا غرب این اقیانوس، از طریق خلیج فارس و دریای عمان صورت می گرفته است و فعال ترین مراکز تجاری آسیا و آفریقا و حتی مدیترانه، مراکز بندری مسلمانان از جمله سیراف بوده اند. در این مقاله قصد داریم تا به تحول این بندر و دلایل اوج و افول آن با مدارک باستان شناختی بپردازیم.
کتیبه های پهلوی آتشکدۀ ویگل، شواهدی بر فروزان بودن آتشکدۀ ویگل در قرون نخستین اسلامی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
۲۵۲-۲۳۳
حوزههای تخصصی:
محوطه تاریخی ویگل و هراسکان در شهرستان آران و بیدگل در شمال استان اصفهان واقع شده است. مطالعات باستان شناسی فصل اول این محوطه منجر به شناسایی بخش چهارطاقی یک آتشکده و قسمتی از راهروی طواف آن گردید. فصل دوم کاوش آتشکده در جهت شناسایی سایر فضاها در اطراف بخش مرکزی آتشکده بود. مطالعات باستان شناسی مشخص ساخت از آنجا که این آتشکده در بافت شهری ساخته شده است، نسبت به آتشکده هایی که دور از محوطه های استقراری ساخته شده اند، اهمیت بیشتری دارد. به جز شواهد معماری، عناصر مذهبی و تزئینی گچی یافت شده در این آتشکده، شناسایی چند کتیبه پهلوی ساسانی برروی دیوارهای راهروی طواف شرقی آتشکده و کشف سفال نوشته های پهلوی (استروکا) بر اهمیت آن افزود. کتیبه های پهلوی برروی ازاره های گچی و دیوارهای با پوشش گل اُخری به خطی خوش نگاشته شده اند و متأسفانه به جز چند کتیبه بیشتر آن ها قابل خوانش نیست و نیازمند پژوهش گسترده ای است. گردآوری اطلاعات درباره آتشکده ویگل و کتیبه های پهلوی آن به شیوه میدانی صورت گرفته و روش پژوهش براساس مطالعات زبان شناسی و توصیفی-تحلیلی است. پرسش های اصلی پژوهش عبارتنداز: محتوای کتیبه های پهلوی چیست و چه مضامینی را شامل می شود؟ تاریخ تخمینی نگارش این کتیبه ها چه بازه زمانی را شامل می شود؟ با توجه به مطالعات زبان شناسی و باستان شناختی صورت پذیرفته، قرارگیری این کتیبه ها در داخل فضای آتشکده، مضامین کتیبه ها سویه مذهبی دارند و با توجه به نظر پژوهشگران حوزه زبان های باستانی این کتیبه ها احتمالاً در قرون اول و دوم هجری قمری نگاشته شده اند. با توجه به تاریخ گذاری کتیبه ها به نظر می رسد آتشکده ویگل که از روزگار ساسانی حیات داشته، تا قرون اولیه هجری قمری فروزان و دارای اعتبار بوده و پس از آن با اشاعه دین اسلام به مرور این آتشکده دستخوش تغییرات ساختاری و هویتی شده و احتمالاً در قرن شش هجری قمری بر اثر رخ دادهای تاریخی برای همیشه متروک گردیده است.
مقدمه ای بر دست ساخته های چوبی قرون هشت تا یازده هجری قمری بوانات
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
۳۰۲-۲۸۳
حوزههای تخصصی:
چوب، ماده خامی مناسب برای بروز ذوق، استعداد، هنر و خلاقیت صنعتگران و هنرمندان در دوران مختلف بوده است. هنرمندان ایرانی در دوران اسلامی هم چون دیگر صنایع، در زمینه هنرهای مرتبط با چوب نظیر: خراطی، منبت، گره چینی و خاتم سازی، نفیس ترین آثار را خلق کرده اند. طی دوران اسلامی در ساخت عناصر معماری بناهای مذهبی مانند در، محجر و منبر از چوب آثار نفیسی ساخته شده که بررسی آن ها ازنظر سیر تکامل و تحول صنایع وابسته به چوب به عنوان بقایای مادی فرهنگی دوران اسلامی و همچنین واکاوی مضامین نقوش و کتیبه های مذهبی آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده که با توجه به اهمیت موضوع تاکنون مطالعات چندانی در این راستا صورت نگرفته است. طی بررسی باستان شناسی که در سال 1394 ه .ش. به منظور شناسایی آثار تاریخی فرهنگی شهرستان بوانات صورت گرفت، آثار چوبی متعددی شناسایی و مورد بازدید قرار گرفت که پژوهش پیشِ رو در راستای معرفی و تحلیل یافته های موجود است. در این راستا، پرسش های پژوهش عبارتنداز: از دوران اسلامی بوانات چه آثار چوبی به جای مانده و عناصر تزئینی و مضامین کتیبه های آن ها چیست؟ از مسجد جامع بوانات و امامزاده حمزه بزم دست ساخته های چوبی مختلفی شامل: در، پنجره، منبر و محجر چوبی باقی مانده که ظرافت و تبحر در ساخت آن ها چشمگیر است. از آنجا که دو بنای موردبررسی به عنوان مسجد و امامزاده دارای کاربری مذهبی بوده، عموم کتیبه ها نیز شامل: آیات قرآن، شهادتین، شهادت ثلاثه، صلوات و نام امامان بود که نشان از تأثیر مذهب تشیع بر صنعت و هنر این دوره است. از آنجا که تنها در بناهای مسجد و امامزاده آثار به خوبی حفظ شده اند، می توان نقش و اهمیت مذهب و قداست را در حفظ آثار فرهنگی و تاریخی بازجست. هم چنین ظروف چوبی که پیش تر از غار کان گوهر به دست آمده بود نیز مورد تاریخ گذاری قرار گرفت که درنهایت آثار چوبی بوانات با توجه به کتیبه های موجود در بناها به قرن هشتم هجری قمری، و دوره صفویه تاریخ گذاری شدند.