مطالب مرتبط با کلیدواژه

احمد شاملو


۸۱.

بررسی تطبیقی تصویر زن در شعرهای احمد شاملو و هوشنگ ابتهاج (با تاکید انگاره های اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگاره های اجتماعی زن احمد شاملو هوشنگ ابتهاج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۲۰۰
ادبیات به ویژه شعر معاصر، انعکاسِ تصاویر و انگاره های اجتماعی عصر خویش است. این تصاویر اگرچه مختصر یا پراکنده است؛ اما با تامل و دقت و با قرار گرفتن در کنار هم، جلوه های مختلف مسائل اجتماعی را بیان و تحلیلی عمیق از اجتماع و آثار ادبی به خواننده منتقل می کند. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با جمع آوری مستندات شعری می کوشد ضمن بررسی تطبیقی تصویر زن در اشعار احمد شاملو و هوشنگ ابتهاج، زمینه را برای درک بهتر تصویر بازتاب یافته از زن در مجموعه آثار این دو شاعر معاصر فراهم کند. هدف از تاکید بر انگاره های اجتماعی در پاسخ به این مسئله اصلی است که تغییر و تحولات اجتماعی چه تاثیری در ذهن و ضمیر شاعران برای توصیف پدیده های مختلف از جمله زن بر جا می گذارد. همچنان که در شعرهای شاملو و هوشنگ ابتهاج به واسطه وجود انگاره های اجتماعی مانند آزادی، ستم ستیزی و عشق به هم نوع، توصیفات شان از زن ظهور و بروز منحصر به فردی یافته است. دستاورد تحقیق نشان می دهد شاملو فراگیرتر از ابتهاج در توصیفات خود از زن تحت تاثیر انگاره های اجتماعی بوده است.
۸۲.

دگردیسی حضور زن در شعر بدر شاکر السیّاب و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر عربی و فارسی بدر شاکر السیاب احمد شاملو زن انقلاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۷۹
سیاب و شاملو از برجسته ترین شاعران معاصر هستند که باوجود شعرهای عاشقانه کوشیده اند کارکرد انقلابی زن را در اشعار خویش مدنظر قرار دهند؛ آن ها با ارتقاء بخشیدن به شخصیت زن، می کوشند فراتر از چهره کلیشه ای معشوق، او را همدوش مردان انقلابی وارد عرصه مبارزه کنند. بر همین اساس، نوشته حاضر بر آن است تا با بررسی جایگاه زن در شعر دو شاعر، دگردیسی حضورش را به تصویر کشد. مقوله هایی چون مبارزه برای رهایی، همراهی در حل مشکلات انسانی و فرار از پوسته سنت از مهم ترین مؤلّفه های حضور زن در شعر این دو شاعر است. در شعر بدر شاکر السیاب، زن افزون بر کارکرد سنتی خود، نماد وطن به یغما رفته است و گاهی نیز نماینده بازگشت به خویشتن است. این سیر خطی در شخصیت زنانی چون «حفصه العمری» و «جمیله بوحیرد» به کمال می رسد. سیاب با مطابقت دادن شخصیت زن با عشتار، کارکرد انقلابی او را به تصویر می کشد؛ چنان که با اعطاء شخصیت مسیح، او را مدافع آزادی انسان معرفی می کند. در آثار شاملو نیز زن، نقش مستقلی در مبارزه اجتماعی ایفا می کند؛ «رکسانا» و «آیدا» با حرکت از چهره اثیری به سوی تکامل انسانی و مبارزاتی، نماینده زن انقلابی هستند. افزون بر این، شاعر همواره در جستجوی زن همزاد خویش است تا همدوش او قدم در راه مبارزه گذارد. نتایج نشان خواهد داد دگردیسی حاصل شده در این باب، افزون بر بلوغ فکری دو شاعر، تحت تأثیر سیر تکاملی جامعه عربی و فارسی، جریان نوگرایی و اصالت بخشیدن به انسان در اندیشه و شعر معاصر است.
۸۳.

تحلیل شعر کیفر احمد شاملو بر اساس نظریه مربع ایدئولوژیک ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احمد شاملو شعر کیفر مربع ایدئولوژیک ون دایک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۲۰۰
احمد شاملو در شعر کیفر که بازتابی از واقعیت موجود زندگی اوست و این شعر را در زندان قصر در سال 1334 سروده است، به توصیف فضای زندان می پردازد. راوی در این شعر، دیگر زندانیان را قاتل و دزد معرفی می کند و خود را مبرا از آن صفات و ویژگی ها می بیند. نگارندگان در این پژوهش برآنند ایدئولوژی حاکم بر این سروده را بررسی کنند. بر اساس نظریه مربع ایدئولوژیک ون دایک که یک نظریه در حوزه تحلیل انتقادی گفتمان محسوب می شود با روش تحلیلی توصیفی به شگردها و تمهیدات به کاربسته شده از جمله، تمهیدات بلاغی، گزینش واژگان و تعدی در نحو برای برجسته کردن عیوب دیگری و فروکاستن عیوب خود و رفع آن عیوب از خود بپردازند. برآیند این پژوهش نشان می دهد، راوی در این سروده نه تنها تمام کاراکترهای روایت را با صفاتی که دارای بار معنایی منفی هستند، توصیف و ویژگی های منفی را از خود رفع می کند، بلکه با به کارگیری شگردهای فوق بر آن ها تأکید می کند و شخصیت های فرعی موجود در سروده را نیز با ویژگی های منفی به تصویر می کشد.
۸۴.

بررسی جلوه های فرجام گرایی در اشعار احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آپوکالیپس احمد شاملو ادبیات آخرالزمانی ادبیات معاصر فرجام گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۸
جستار حاضر در پی بررسی نمودهای فرجا م گرایی در اشعار شاملو است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مجموعه اشعار احمد شاملو بررسی شده و اشعاری که فرم فرجام­گرایانه دارند، موردتحلیل و وارسی قرار گرفته اند. بر­اساس شواهد موجود در پژوهش می­توان گفت که فرجام­گرایی یکی از مفاهیم برجسته در اشعار شاملوست که وجوه مختلفی از جهان­بینی وی را نمایان می­کند. فرجام­گرایی در شعر شاملو را می­توان به دو دسته ی کلی تقسیم کرد: اول آن گروه از اشعاری که فرم فرجام­گرایانه ندارند؛ اما در لایه­های زیرین خود ذهنیتی آخرالزمانی را ارائه داده اند و اشارات فرجام­گرایانه دارند و دوم، اشعاری که بر اساس فرم و روایت آخرالزمانی خلق شده­اند. علاوه براین، براساس نتایج تحقیق مشخص می­شود که فرجام­گرایی در شعر شاملو بیشتر کارکردی سیاسی و مبارزه طلبانه دارد و همچنان که با فرجام­گرایی مارکسیستی قابل قیاس است، گاهی به روایتی ضد­آخرالزمانی بدل می شود و رویکرد سکولار شاعر را نمایان می­کند. 
۸۵.

تحلیل سپهر نشانه ای شعر «در آستانه» احمد شاملو بر اساس نظریه یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی فرهنگی سپهر نشانه ای یوری لوتمان احمد شاملو شعر معاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۵۷
«سپهر نشانه ای» اصطلاحی ابداعی در نظریه یوری لوتمان است و بر فضای انتزاعی محصوری دلالت دارد که نشانه ها تنها درون آن معنا می یابند. آنچه درون مرزهای این سپهر قرار می گیرد واجد فرهنگ و نظم درونی است و خارج از آن فضای فرانشانه ای یا غیرنشانه ای را تشکیل می دهد که دچار بی نظمی و آشوب است و نشانه-معناشناسی در آن تعریف پذیر نیست. لوتمان معتقد است بر اثر سازوکارهایی همچون طرد و جذب در مرزها، سپهر نشانه ای همواره در حال تغییر است. «در آستانه» از احمد شاملو شعر بلندی است که در اواخر عمر او سروده شده است و جمع بندی فلسفی و اعتقادی او را در خصوص زندگی، مرگ و وضعیت پس از مرگ در خود جای داده است. در مقاله حاضر با به کارگیری نظریه نشانه شناسی فرهنگی لوتمان به تحلیل سپهر نشانه ای این اثر پرداخته شده است. تحلیل های انجام شده نشان می دهد شاملو عناصر متافیزیکی را از سپهر نشانه ای طرد کرده، مرز تمایز خود با طبیعتِ غیرانسانی را پررنگ نموده و با تهی کردن سپهر نشانه ای از عناصر طبیعی و فراطبیعی، میدان را برای محوریت یافتن نقش انسان و برجسته نمودن جایگاه او مهیا کرده است.
۸۶.

واکاوی تطبیقی نگاشت عناصر سازه ای قلمرو ملموس «شیء گم شده» بر عناصر سازه ای حوزه ناملموس «عشق» در اشعار سعدی یوسف و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی نام نگاشت عشق سعدی یوسف احمد شاملو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
سعدی یوسف و احمد شاملو از بزرگترین شاعران دوران معاصر هستند که با به کارگیری ابزار استعاره مفهومی، مفاهیم مجرّدی همچون عشق را در قالبی قابل لمس و درک به مخاطبان شعر خویش عرضه داشته اند. واکاوی شناختی استعاره مفهومی در اشعار اینان، تنها شیوه ای برای فهم مفاهیم انتزاعی ای مانند عشق در چارچوب مفهومی مادّی به نام «شیء گم شده» نیست؛ بلکه روشی برای نقب زدن به لایه های زیرین مفهوم انتزاعی عشق و فهم عمیق تر آن نیز است. انعکاس تصویر غیرمحسوس عشق در آئینه محسوس «شیء گم شده»، مخاطب را در درک هرچه ساده تر و محسوس تر این مفهوم پیچیده و غیرمحسوس یاری می کند. پژوهش حاضر با شیوه ای استقرایی و به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی، به بررسی نحوه سازماندهی خلّاقانه مفهوم عشق به عنوان قلمرو مقصد در قالبِ تجربی «شیء گم شده» به عنوان قلمرو مبدأ می پردازد؛ ضمن اینکه به ترسیم نگاشت این نام نگاشت نیز به صورت کمّی و در قالب نمودار همّت می گمارد. مهم ترین نتایج کاربردی پژوهش حاضر این است که با شناسایی تناظرهای نظام مند بین مفهوم انتزاعی عشق و مفهوم مادّی «شیء گم شده»، علاوه بر اثبات انسجام متنی و نشان دادن پیوند اندام وار سازه ای، در بُعد اجتماعی نیز وجه مفقود بودن این مفهوم زندگی ساز برجسته شده و مخاطرات دنیای بدون عشق، گوشزد می شود؛ امری که مخاطبان را به اهمیّت حضور این مفهوم در دل زندگی آگاه می کند و باعث می شود به صورت فردی و جمعی به جست وجو و بازنشانی مفهوم عشق در دل زندگی بپردازند.
۸۷.

تحلیل اشعار عزالدین میهوبی و احمد شاملو بر پایه نظریه سطوح معنایی کارکردی پی یر گیرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واژگان کلیدی سطوح معنایی کارکردی پی یر گیرو عزالدین میهوبی احمد شاملو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
نظریه سطوح معنایی کارکردی پی یرگیرو، وام گرفته از نظریه تواصل رومن یاکوبسن است، با این تفاوت که وی کارکردهای شش گانه زبان را تلفیقی از نشانه شناسی زیبایی شناسی، منطقی و اجتماعی می داند که در این نظریه متون،  نشانه ها، رمزگان ها و کاربرد آن ها در فضای بیرون و درون بررسی می شوند.  پژوهش حاضر که با روش تحلیلی-تطبیقی و بر اساس مکتب آمریکایی انجام شده، در پی تحلیل اشعار عزالدین میهوبی (1) و احمد شاملو بر پایه نظریه سطوح معنایی کارکردی گیرو است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که  این سطوح در اشعار دو شاعر به طور کلی در قالب کارکردهای ارجاعی، عاطفی، زیبایی شناختی، کنایی، همدلی و فرازبانی تجلی یافته اند؛ و از وجوه تشابه و تفاوت بر پایه نظریه سطوح معنایی گیرو این است که کارکردهای عاطفی، ادبی، همدلی و ارجاعی، بیشترین بسامد را در اشعار هر دو شاعر دارند، اما ساختارهای زبانی و گزینش هنر سازه ای بیانی در شعر آن دو به دلیل تفاوت زبانشان، متفاوت است. همچنین کارکرد ارجاعی در اشعار هریک از آن ها با شخصیت های دینی و تاریخی، نمود پیدا کرده، اما به دلیل تفاوت دین دو شاعر (یکی مسلمان و دیگری مسیحی) این کارکرد در اشعارشان متفاوت است. همچنین کارکرد زیبایی شناختی در قالب مفهوم زندان و آزادی در شعر دو شاعر متجلی است، اما به دلیل تمایز فلسفه زندگی دو شاعر که در ناخودآگاه آن ها نقش بسته است، در شعر شاملو برخلاف میهوبی خود را اسیر تقدیر و محبوس در زندان می داند. کارکرد فرازبانی نیز کم ترین بسامد را در شعر دو شاعر داشته است.
۸۸.

استعاره مفهومی در قصیده القتلى یسیرون لیلاً سعدی یوسف و سرودِ ابراهیم در آتش احمد شاملو (بر اساس نظریه معناشناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معناشناسی شناختی استعاره مفهومی طرحواره های تصویری سعدی یوسف احمد شاملو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۰۴
استعاره، چه به عنوان عنصری تزیینی و خواه به مثابه فرآیندی شناختی، از دیرباز در کانون توجّه پژوهش گران بوده است. بر اساس یافته های زبان شناسی شناختی، انسان به دلیل جسدمند بودن و نیز تجربه هستی به واسطه این جسد، ساخت های مفهومی بنیادینی به نام طرح واره های تصویری را در ذهن خویش می آفریند و می انبارد تا در مواقع اندیشیدن به امور انتزاعی، با انتقال دادن این ساخت های انضمامی به زبان،  فرآیند ادراک  را تسهیل و تکمیل کند. سعدی یوسف و احمد شاملو، به یاری طرح واره ها، بسیاری از مفاهیم انتزاعی را در اشعار خویش مفهوم سازی کرده اند. این پژوهش بر آن است تا با تکیّه بر روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی و تحلیل طرح واره ها در دو قصیده منتخب از این دو شاعر، چگونگی تفکّر و نیز پایه های شناخت آنان از جهان پیرامونشان را تبیین کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مفاهیم انتزاعی همچون مرگ، زندگی، تغییر و جاودانگی در  قالب این تصویرها تجسم یافته اند و سه طرح واره حجمی، حرکتی و نیرو توانسته اند در ارتباطی سازمان یافته، اندام وار و منسجم با یکدیگر و در راستای هدفی معیّن منجر به تولید معنا شوند و در نهایت  مفهوم انتزاعی جاودانگی و اثرگذاری  را در شکل تابلویی تصویری پیش دیدگان مخاطب قرار دهند.
۸۹.

شاخصه های پایداری و چگونگی بازتاب آن ها در سروده های احمد شاملو و بشاره الخوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات پایداری تطبیق احمد شاملو ایران بشاره الخوری لبنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۱
جستار پیش رو در نظر دارد تا با روش تحلیلی توصیفی، شاخصه های پایداری و چگونگی بازتاب آن ها را در شعر احمد شاملو (شاعر ایرانی) و بشاره الخوری (شاعر لبنانی) مورد بررسی قرار داده و به این طریق وجوه مشترک و متمایز این دو ادیب را به خواننده بنمایاند. یافته ها نشان می دهد: شاملو و الخوره اگر چه با یکدیگر بیش از نیم قرن فاصله زمانی داشته و از دو قوم و نژاد متفاوت اند، اما تحت تأثیر نفوذ استعمار (در لبنان نفوذ ترکان عثمانی و در ایران کشورهای متفق) در جریان جنگ جهانی اول و دوم و نیز سیطره حاکمان خودکامه در هر دو بلاد، بسیاری از شاخصه های پایداری را در شعر فراخوانی می کند، جز آنکه خطاب و عتاب الخوره در تشویق و تهییج مردم ملت لبنان و نیز همه ملت های عرب بوده، حال آن که مورد خطاب شاملو کل ملت های ستمدیده جهان است. دیگر آن که چالش شاملو در مبارزه با استبدادِ داخلی کشورش سهمناک تر از چالش بشاره در این خصوص به چشم آمده است. در نهایت: احمد شاملو و بشاره الخوری به عنوان ادیب و روشنفکر طلایه دار مبارزه ادبی با استعمار و استبداد بوده و به اصطلاح آوانگارد هستند. اگر چه بنا به شرایط جغرافیایی و تاریخی، مفاهیم مبارزه در میان این دو مشترک، لیکن مصادیق تا حدودی با یکدیگر متفاوت بوده. بالاخره، زاویه نگاه شاملو برخلاف بشاره در ایجاد یک جامعه آرمانی فراملی تر (= مدرن تر) می نماید.
۹۰.

واکاوی بن مایه آزادی در شعر قاسم حدّاد و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی قاسم حداد احمد شاملو حقوق انسانی ظلم و ستم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۴۶
شعر آزادی شاخه ای از شعر است که در آن شاعر به بیان ایده ها، احساسات و اندیشه های خود بدون محدودیت های سنتی، اجتماعی یا سیاسی می پردازد و از تحریم ها و محدودیت های زبانی و ساختاری رها می شود. در این نوع شعر، شاعر اغلب به بیان اندیشه های نو، تجربیّات شخصی و نگرش های متفاوت به جوامع و مسائل اجتماعی می پردازد. شعر آزادی با ابتکار، خلاقیّت و زبان شاعرانه می تواند بر مخاطبان خود تأثیر بگذارد و به عنوان ابزاری برای انتقاد از قدرت ها و نهادها و تبیین آرمان های فردی و اجتماعی استفاده شود. در میان عرب زبانان و فارسی گویان، شاعران برجسته ای در زمینه آزادی شعر سروده اند که از آن جمله می توان به قاسم حدّاد از بحرین و احمد شاملو از ایران اشاره کرد. اشعار این دو شاعر مملو از مفاهیم آزادی است که به عنوان میراثی ارزشمند در عرصه شعر آزادی در ادبیّات معاصر شناخته می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی، درون مایه های آزادی دو شاعر را بررسی و شباهت ها و تفاوت های آن را استخراج می کند تا عوامل ظهور مضامین آزادی در شعر هر دو تبیین شود. یافته های پژوهشی حاکی از آن است که عوامل اجتماعی، سیاسی و تاریخی از مهم ترین انگیزه های دو شاعر در بیان مضامین آزادی هستند. مهم ترین درون مایه های مشترک آزادی در شعر هر دو عبارتند از: برخورد با ظلم و ستم، حقوق انسانی، بیان اندیشه ها و ایده ها، انکار زنجیرها و محدودیت ها، تجربه زندان و زندگی در محدودیت.
۹۱.

احمد شاملو و شمس لنگرودی، ظهور و سقوط سوژۀ سیاسی در شعر معاصر با استعارۀ عشق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه سیاسی شعر عاشقانه شعر معاصر احمد شاملو شمس لنگرودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۴۳
روایت عشق با آنکه قدمتی به دیرینگی ادبیات دارد، با تغییر گفتمان ها جلوه های دیگرگونه ای یافته است. عشق رابطه ای ماهوی با سیاست ندارد؛ اما به عنوان کنشی انسانی، سکولار و اومانیستی می تواند به مثابه یک نماد وارد سیاست شود و به همین دلیل مفهومی انقلابی می گیرد و صاحب قدرت می شود. همچنان که ادبیات به ادبیات سیاسی محدود نمی شود، عشق هم به عشق سیاسی محدود نیست. یکی از بارزترین سیاست های ادبیات، بهره مندی از سیاست عشق است. روایت های عشق از کهن ترین دوران تا عاشقانه های معاصر نشان می دهد که مهم ترین عنصر عشق، «تخطی از امر متعارف» است؛ رازی که هم عشق را تبدیل به تابو می کند، هم از سیاستی می گوید. از سویی ظهورات عشق در ادبیات به شکل یک پیوستار نیست؛ درحالی که فرهنگ پیرامونی باورها تغییر می کند، عشق نیز دچار دگرگونی در کارکرد می شود. عاشقانه های مدرن، فراتر از بازنمایی های مرسوم ادبیات غنایی، حضور فعالی در دوره معاصر داشته اند؛ شعر دهه چهل، شعری سوژه مند است؛ اما سیاست عشق در دهه هفتاد، پرهیز از مقاومت است؛ این نشان می دهد که شاعران، سوژگی خود را از دست داده اند. ازاین رو برای دست یابی به این بازنمایی ها باید به گسست های معرفت شناختی عشق توجه کرد. شاعرانی چون شاملو و فروغ فرخزاد در ستیز آشکاری با گفتمان های مسلط هستند و شمس لنگرودی در دوره دوم زیست شاعرانه اش با فاصله گرفتن از شعر ایدئولوژیک و روی آوردن به عاشقانه سرایی، مفصل گسستی دیگر می شود.