مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
دشواری تنظیم هیجان
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب کرونا و سلامت روان با نقش واسطه گری دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان کارشناسی ارشد روانشناسی بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان کارشناسی ارشد روانشناسی استان تهران بود. مشارکت کنندگان 250 نفر از دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، بالینی و عمومی دانشگاه پیام نور استان تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش و گردآوری اطلاعات پرسشنامه های مقیاس اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران (1398)، سلامت روان کلدبرگ (1972) و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود و برای بررسی رابطه بین متغیرها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. برای تحلیل داده های توصیفی و همبستگی بین متغیرهای پژوهش از نرم افزار SPSS نسخه27 استفاده شد. نتایج نشان دادکه اثر مستقیم اضطراب کرونا بر سلامت روان معنی دار بود. اثر مستقیم اضطراب کرونا بر دشواری تنظیم هیجان و اثر مستقیم دشواری نتظیم هیجان بر سلامت روان معنی دار بود. همچنین، اثر اضطراب کرونا بر سلامت روان با واسطه گری دشواری تنظیم هیجان معنی دار بود. به طور کلی یافته های پژوهش حاضر نقش اضطراب کرونا و دشواری تنظیم هیجان را در تبیین سلامت روان نشان می دهند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور افزایش سلامت روان دانشجویان لازم است آموزش های مورد نیاز جهت مقابله با اضطراب کرونا و تنظیم هیجان به آن ها داده شود.
نقش واسطه ای تنظیم هیجان، مدیریت تعارض و صمیمیت جنسی در رابطه سازگاری زناشویی و ویژگی های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
231 - 250
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش نقش واسطه ای تنظیم هیجان، مدیریت تعارض و صمیمیت جنسی در رابطه سازگاری زناشویی و ویژگی های شخصیتی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی معلمان متأهل شهر کرمانشاه در بازه زمانی سال1400-1399 بوده که از میان آن ها 300 معلم متأهل به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه های مقیاس سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی (کاستا و مک کری ، 1985)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (گرتز و رومر، 2004)، حل تعارض و صمیمیت جنسی از خرده مقیاس پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (اولسون، 1998)، جمع آوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج مدل نهایی نشان داد ویژگی های شخصیتی و سازگاری زناشویی به طور مستقیم و نقش واسطه ای مدیریت تعارض، تنظیم هیجان و صمیمیت جنسی به طور غیر مستقیم در سطح معنی داری 05/0 همبسته هستند. یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیتی با مدیریت تعارض، دشواری تنظیم هیجان، صمیمیت جنسی و سازگاری زناشویی و دشواری تنظیم هیجان به سازگاری زناشویی، مدیریت تعارض به سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی به سازگاری زناشویی نیز رابطه مستقیم دارند. همچنین نتایج دیگر نشان داد که اثر غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی بر سازگاری زناشویی از طریق دشواری تنظیم هیجان، مدریت تعارض و صمیمت جنسی از لحاظ آماری معنی دار بود. پبا توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود در مشاوره پیش از ازدواج و درمان مشکلات زناشویی بر آموزش مولفه های اثرگذار بر سازگاری زناشویی، ویژگی های شخصیتی و متغیر-های میانجی به عنوان پیشگیری و درمان تاکید شود.
پیش بینی شکست تحصیلی براساس نشخوار فکری با نقش میانجی تعلل ورزی و دشواری تنظیم هیجان در بین دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرکرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی شکست تحصیلی براساس نشخوار فکری با نقش میانجی تعلل ورزی و دشواری تنظیم هیجان در بین دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرکرمانشاه انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرمانشاه-ناحیه 1 در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از بین آن ها با روش نمونه گیری در دست رس تعداد 120 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ترس از ارزیابی شکست تحصیلی (کانروی و همکاران،2002)، پرسشنامه نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991)، پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی (سولومون و راث بلوم، 1984) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS-24 انجام شد. براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی روابط علّی بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. به طور کلی، در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که شکست تحصیلی با میانجی گری تعلل ورزی و دشواری تنظیم هیجان با نشخوار فکری رابطه دارد (05/0>P). نتایج حاصل از این پژوهش، توصیه های کاربردی مهمی برای روان شناسان، مشاوران و برنامه ریزان حوزه تعلیم و تربیت دارد تا با مداخله های به موقع و مناسب، مشکلات شناختی، عاطفی و تحصیلی یادگیرندگان را شناسایی کرده و با اصلاح و درمان آن ها باعث بهبود سلامت روان و ارتقاء کیفیت تحصیلی دانش آموزان شوند.
نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان، مشکلات بین فردی، و تنبیه خود در رابطه خودزنی غیرکشنده با خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
283 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان، مشکلات بین فردی، و تنبیه خود در رابطه خودزنی غیرکشنده با خودکشی بود. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر سنین 12 تا 18 سال شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 300 نفر از آنان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل فهرست اظهارات خودزنی، مقیاس سنجش افکار خودکشی، پرسشنامه رفتارهای خودکشی-تجدیدنظر شده، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، پرسشنامه دشواریهای بین فردی نوجوانان، و مقیاس اشکال انتقاد از خود بودند. تحلیل آماری داده ها با استفاده نرم افزار Smart PLS 3 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثر مستقیم خودزنی به خودکشی معنی دار است. اثر غیرمستقیم خودزنی به خودکشی از طریق دشواری تنظیم هیجان معنی دار نبود. اثر غیرمستقیم خودزنی به خودکشی از طریق مشکلات بین فردی معنی دار نبود. اثر غیرمستقیم خودزنی به خودکشی از طریق تنبیه خود معنی دار بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در افرادی که اقدام به خودزنی می کنند تنبیه خود می تواند پیش بینی کننده خودکشی باشد. با وجود رابطه معنادار خودزنی با خودکشی، دشواری تنظیم هیجان، و مشکلات بین فردی؛ و عدم معناداری نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان و مشکلات بین فردی در پیش بینی خودکشی، به نظر میرسد دشواری تنظیم هیجان و مشکلات بین فردی نمی توانند موجب سوق دادن خودزنی به خودکشی شوند. مداخله برای کاهش تنبیه خود می تواند در پیشگیری از خودزنی و خودکشی مفید باشد
پیش بینی تاب آوری بر اساس ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی، و دشواری تنظیم هیجان د ر افراد با مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۸۶-۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری بر اساس ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی، و دشواری تنظیم هیجان د ر افراد با مصرف مواد بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به مصرف مواد تحت درمان در مراکز ترک اعتیاد و کمپ های نگهداری خصوصی و دولتی شهر تبریز در سال 1401 بود. از این بین، 384 نفر با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه آسیب های دوره کودکی، مقیاس آشفتگی روانشناختی، پرسشنامه تاب آوری، و مقیاس دشواری تنظیم هیجان بود. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی و دشواری تنظیم هیجان با تاب آوری رابطه منفی داشت. نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی، و دشواری تنظیم هیجان به طور همزمان 34 درصد از واریانس تاب آوری را تبیین کردند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر نقش ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی، و دشواری تنظیم هیجان در میزان تاب آوری در مصرف کنندگان مواد تاکید دارد. این متغیرها می توانند به عنوان عوامل علّی و نگهدارنده در ابتلا به مصرف مواد نیز در نظر گرفته شوند.
مقایسه دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در دانشجویان با علائم افسردگی و غیر افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در دانشجویان با علائم افسرده و غیرافسرده انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) بک و همکاران (1996)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS) گرتز و رومر (2004) و پرسشنامه تحمل پریشانی (DTS) سیمونز و گاهر (2008) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین دو گروه دانشجویان با علائم افسرده و غیرافسرده در تمام مولفه های دشواری تنظیم هیجان (عدم پذیرش هیجان های منفی، دشواری در انجام رفتارهای هدفمند، دشواری در مهار رفتارهای تکانشی، دستیابی محدود به راهبردهای اثربخش تنظیم هیجان، فقدان آگاهی هیجانی و فقدان شفافیت هیجانی) و تحمل پریشانی (تحمل، ارزیابی، جذب و تنظیم) تفاوت معنادار وجود دارد (01/0>P). بر اساس یافته های این پژوهش، توانمندی دانشجویان در تحمل پریشانی و راهبردهای تنظیم هیجان می تواند با کاهش افسردگی در آنها همراه باشد.
مدل یابی معادلات ساختاری نگرش خوردن بر اساس تمایزیافتگی خود، واکنش پذیری عاطفی و اضطرار منفی با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
593 - 512
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی معادلات ساختاری نگرش خوردن براساس تمایزیافتگی خود، واکنش پذیری عاطفی و اضطرار منفی با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در دختران انجام گرفت. روش پژوهش: روش انجام پژوهش به صورت همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران جوان بود که از این میان، تعداد 284 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل تست نگرش خوردن گارنر و گارفینکل (1979)، فرم کوتاه سیاهه تمایزیافتگی دریک، مورداک، مارسزالک و باربر (2015)، مقیاس رفتار تکانه ای لینهام و میلر (2004)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون، کلارک، و تلگن (1988) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) بود. برای گردآوری داده ها از رو ش های آمار توصیفی و استنباطی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 صورت گرفت. جهت تحلیل روابط واسطه ای نیز از روش بوت استرپ در برنامه MACRO استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه مدل ساختاری نگرش خوردن براساس تمایزیافتگی خود، واکنش پذیری عاطفی (عاطفی مثبت و منفی) و اضطرار منفی با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان از برازش خوبی برخوردار است (001/0>P). رابطه تمایزیافتگی با نگرش خوردن منفی و معکوس، رابطه دشواری تنظیم هیجان با نگرش خوردن مسقیم و مثبت برآورد شده است (001/0>P). همچنین واکنش پذیری عاطفی مثبت با نگرش خوردن رابطه منفی و معکوس داشت (001/0>P). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه به نقش مؤثر تمایزیافتگی، تنظیم هیجان و واکنش پذیری عاطفی در نگرش مختل خوردن در دختران تأکید دارد. لذا باید آموزش های لازم برای تنظیم و کنترل هیجانات در این قشر مهم از جامعه انجام گیرد، تا از عوارض و پیامدهای نگرش مختل خوردن که ابتلا به اختلالات خوردن است، پیشگیری نمود.
رابطه ویژگی های شخصیتی و تحریف های شناختی با فرسودگی شغلی: نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان و همجوشی شناختی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرسودگی شغلی بر اساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران در استان کردستان در سال 1401 بودند که بر اساس قاعده «کلاین» برای نمونه گیری در معادلات ساختاری، 234 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیت (McCrae & Costa, 1992) (NEO)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (Gratz & Roemer, 2004)، پرسش نامه تحریف های شناختی (Abdullahzadeh, 2010)، پرسش نامه استاندارد همجوشی شناختی (Gillanders et al., 2014) و پرسش نامه فرسودگی شغلی (Maslach & Jackson, 1981) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار Amos-22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود، مدل بررسی فرسودگی شغلی براساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران دارای برازش مطلوبی می باشد. تحریفات شناختی (01/0>p، 23/8= t)، روان رنجورخویی (01/0>p، 91/5= t)، دشواری تنظیم هیجانی (01/0 >p، 85/2 = t) و هم جوشی شناختی (01/0>p، 94/2= t) اثر مستقیم مثبت و معنی دار، همچنین گشودگی (01/0 >p، 14/3-= t) و وجدان گرایی (01/0>p، 75/3- =t) اثر مستقیم منفی و معنی دار بر فرسودگی شغلی دارد. نتایج آزمون سوبل نشان داد اثر غیرمستقیم روان رنجورخویی (05/0>p، 11/0β=) و تحریفات شناختی (05/0>p، 07/0β=) به واسطه دشواری تنظیم هیجان بر فرسودگی شغلی مثبت و معنی دار می باشد، همچنین اثر غیر مستقیم تحریفات شناختی (05/0>p، 16/0β=) به واسطه همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی مثبت، در عین حال اثر غیر مستقیم برون گرایی (01/0>p، 33/0- β=) و وجدان گرایی (01/0>p، 13/0-β=) به واسطه ی همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی منفی و معنی دار می باشد. در این راستا تغییر و بهبود ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی در کنار کاهش دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی زمینه برای کاهش فرسودگی شغلی در پرستاران ایجاد می نماید.
پیش بینی شایستگی هیجانی- اجتماعی بر اساس دشواری تنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی والدین در دانش آموزان دوره دوم دبستان: نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان شناختی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
50 - 37
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش پیش بینی شایستگی هیجانی- اجتماعی در دانش آموزان دوره دوم دبستان بر اساس دشواری تنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی والدین با نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان شناختی والدین بود.
روش : روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع دوم ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1403- 1402 و والدین شان در شهرستان باغ بهادران بود. 328 شرکت کننده به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان ژو و ای، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر، مقیاس سرسختی روان شناختی کوباسا و و همکاران و نسخه دوم پرسش نامه پذیرش و عمل بود. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مقدار اثر مستقیم و غیرمستقیم سرسختی روان شناختی بر شایستگی هیجانی- اجتماعی معنادار است. مقدار اثر مستقیم و غیرمستقیم دشواری تنظیم هیجان بر شایستگی هیجانی- اجتماعی نیز معنادار است. مقدار اثر مستقیم سرسختی روان شناختی بر انعطاف پذیری روان شناختی و مقدار اثر دشواری تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری روان شناختی معنادار می باشد. مقدار اثر انعطاف پذیری روان شناختی بر شایستگی هیجانی- اجتماعی نیز معنادار است.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش، نقش دشواری تنظیم هیجان، سرسختی روان شناختی و انعطاف پذیری روان شناختی والدین را در تبیین شایستگی هیجانی- اجتماعی آشکار می سازد. هم چنین، نقش میانجی متغیر انعطاف پذیری روان شناختی والدین در رابطه بین سایر متغیرها تأیید شد.
پیش بینی افکار خودکشی براساس احساس انسجام روانی و دشواری در تنظیم هیجان در دانش آموزان دوره متوسطه اول
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
106 - 122
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: خودکشی از جمله آسیب های روانی-اجتماعی با ماهیت پیچیده و ریسک فاکتورهای مختلف است. لذا این پژوهش با هدف پیش بینی افکار خودکشی براساس احساس انسجام روانی و دشواری در تنظیم هیجان در دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر مشهد در سال 1402 بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افکار خودکشی (بک، 1991)، حس انسجام روانی (فلنسبرگ و همکاران، 2006)، و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش ورود همزمان و نرم افزار آماری SPSS-v26 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمرات حس انسجام روانی (425/0-=r) با گرایش دانش آموزان پسر به افکار خودکشی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد (05/0>P). این رابطه بین نمرات دشواری تنظیم هیجان (538/0=r) با گرایش به افکار خودکشی، مثبت و معنادار بود (05/0>P). تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین با هم توان تبیین 30 درصد از واریانس گرایش به افکار خودکشی در دانش آموزان پسر را داشته اند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان با شناسایی متغیرهای هیجانی و روانی افکار خودکشی در نوجوانان را در موقعیت های بحرانی کاهش داد.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس دشواری تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانش آموزان متوسطه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نظر به نرخ روبه رشد خودکشی افراد و بخصوص نوجوانان و نتایج ضدونقیضی که در مورد ماهیت خودکشی، علل آن و رابطه ی آن با دیگر اختلالات، ریسک فاکتورها و عوامل محافظتی وجود دارد؛ با شناسایی عوامل خطر خودکشی در نوجوانان می توان اقدامات پیشگیرانه ای را جهت جلوگیری از وقوع خودکشی انجام داد، در همین راستا مطالعه حاضر باهدف پیش بینی افکار خودکشی بر اساس دشواری تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانش آموزان متوسطه شهر کرمان انجام شد. مواد و روش کار: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه ی دانش آموزان متوسطه شهرستان جازموریان در سال تحصیلی 1401-1402 بود که 150 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. ابزار شامل مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده فلمینگ، پرسشنامه افکار خودکشی بک و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان بود. تحلیل داده با آزمون همبستگی و رگرسیون گام به گام انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد بین دشواری تنظیم هیجان با ابعاد افکار خودکشی رابطه مثبت معنادار و بین حمایت اجتماعی ادراک شده با افکار خودکشی رابطه منفی معنادار وجود دارد (01/0>p). تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که این دو مؤلفه با 91 درصد(910/0=R2 ) از افکار خودکشی را در دانش آموزان پیش بینی نمودند. همچنین 96 درصد از واریانس افکار خودکشی بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده تبیین شد که حمایت دوستان و خانواده بیشترین میزان پیش بینی را نشان دادند. دشواری تنظیم هیجان 89 درصد از واریانس افکار خودکشی را پیش بینی نمود. بحث و نتیجه گیری: نتایج کلی نشان داد که دشواری تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده نقش معناداری در پیش بینی افکار خودکشی در دانش آموزان متوسطه دارد.
تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری نوجوانان پسر در معرض آسیب های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری دانش آموزان پسر در معرض آسیب های اجتماعی بود.
روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و با اهداف کاربردی است که در چهارچوب طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از دانش آموزان پسر نوجوان در معرض آسیب های اجتماعی شهر میبد بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 15 نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های دشواری تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) و خود مه ارگری تانج ی (2004) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله درمان یکپارچه توحیدی را در 10 جلسه 5/1 ساعته و هرهفته دو جلسه دریافت کردند، درصورتی که گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در طول مدت آزمایش دریافت ننمود. داده ها روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و با بهره گیری از بسته نرم افزاری spss26 و در سطح ۰۵/۰ مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری در دانش آموزان موثر بوده است (۰۵/۰>P).
نتیجه گیری: درمان یکپارچه توحیدی با توجه به نزدیکی با فرهنگ ایرانی - اسلامی و تمرکز آن بر ابعاد مختلف زندگی می تواند به عنوان یک روش آموزشی درمانی موثر در مراکز مشاوره، مدارس و مراکز درمانی استفاده شود.
اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی در پسران نوجوان داغدیده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: نوجوانان داغدیده معمولاً گستره وسیعی از ناسازگاری های هیجانی و رفتاری را تجربه می کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی نوجوانان داغدیده انجام شد.
روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان پسر داغدیده تحت پوشش یکی از خیریه های شهر تهران در سال 1401 بودند، که از بین آن ها تعداد 30 نفر با روش در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. در گروه آزمایش برنامه تئوری انتخاب در 8 جلسه هفتگی (هر جلسه به مدت 1 ساعت) اجرا گردید اما گروه کنترل این مداخله را دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه های دشواری تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004)، نیازهای اساسی (سالاری و صاحبی، 1383) و سوگ کودکان و نوجوانان (دایرگرو و همکاران، 2001) استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد آموزش تئوری انتخاب باعث کاهش دشواری تنظیم هیجان، علائم داغدیدگی، ارضای نیازهای اساسی و کاهش مؤلفه های نیاز به امنیت، عشق و تعلق، آزادی، قدرت و تفریح در گروه آزمایش شد (05/0>P)، و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار و معنادار بوده است (05/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، می توان از آموزش تئوری انتخاب در مراکز درمانی جهت کاهش علائم سوگ، دشواری تنظیم هیجانی و بهبود ارضای نیازهای اساسی نوجوانان داغدیده استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی بر دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۶۸-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی بر دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد منطقه یک شهر تهران در سال ١٤٠٢- ١٤٠١ بود. از این بین، 51 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان استفاده شد. طرحواره درمانی طی 10 جلسه (هر هفته یک جلسه ٩٠ دقیقه ای) و هیپنوتراپی شناختی طی ٨ جلسه (هر هفته یک جلسه ٩٠ دقیقه ای) برای گروه های آزمایش اجرا شدند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی هر دو روش هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی در کاهش دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد بود، و اثربخشی طرحواره درمانی در پس آزمون بیشتر از هیپنوتراپی شناختی بود. نتیجه گیری: باتوجه به اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی در افراد وابسته به مواد، به روانشناسان توصیه می شود برای بهبود دشواری تنظیم هیجان و مدیریت رفتارهای مرتبط با اعتیاد از این روش های درمانی استفاده کنند.
مدل یابی خشونت خانگی بر اساس عوامل استرس زا و راهبردهای مقابله ای با نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان در زنان قربانی همسرآزاری از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
51 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مدل یابی خشونت خانگی براساس عوامل استرس زا و راهبردهای مقابله ای با نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان در زنان قربانی همسرآزاری از منظر فرهنگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی زنان قربانی همسرآزاری در بازه زمانی بهمن ماه و اسفند ماه 1402بود که به بهزیستی و اورژانس اجتماعی شهر کرمان مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش 241 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه خشونت خانگی علیه زنان حاج یحیی(1999)، مقیاس استرس کودرون(2002)، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای اندلر وپارکر(1990) و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گراتز و رومر(2004) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزارSPSS-27 و PLS-4 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، استرس ناشی از شخصیت و استرس ناشی از زندگی به طور مستقیم و غیر مستقیم با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان بر خشونت خانگی اثر مثبت معنی داری دارد. و راهبرد های مقابله ای به طور غیر مستقیم با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان بر خشونت خانگی اثر مثبت معنی داری دارد p<0/05)). بنابراین می توان گزارش کرد عوامل استرس زا و راهبردهای مقابله ای به واسطه دشواری تنظیم هیجان، از عوامل اثرگذار بر خشونت خانگی زنان قربانی همسرآزاری می باشد. هم چنین عناصر فرهنگ ی می تواند همسرآزاری را بر علیه زنان در خانواده افزایش یا کاهش دهد.
مقایسه آگاهی بدنی، دشواری در نظم جویی هیجان و خودمدیریتی در بیماران مبتلا به پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آبان) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
۱۲۲-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرور مطالعات پیشین نشان می دهد، از جمله متغیرهایی که بر سازوکارهای زیربنایی اختلالات پانیک و افسردگی تأثیر دارند، آگاهی بدنی، دشواری نظم جویی هیجان و خودمدیریتی بیماران است. با توجه به عدم پیشینه پژوهشی در مورد مقایسه مؤلفه های سه گانه فوق در بیماران مبتلا به اختلالات پانیک و افسردگی، مطالعه حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا این مؤلفه های سه گانه در بیماران مبتلا به پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا متفاوت است؟ هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه آگاهی بدنی، دشواری در نظم جویی هیجان و خودمدیریتی در بین افراد مبتلا به اختلالات پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به اختلالات پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا شهر بابل در پاییز سال 1401 بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و حجم نمونه برای هر گروه، 30 نفر در نظر گرفته شد. ابزارهای گردآوری داده ها در این مطالعه، شامل سه پرسشنامه آگاهی بدنی شیدلز (1989)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004) و پرسشنامه خودمدیریتی هاوثون و نک (2000) بود. داده های جمع آوری شده با روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی و با استفاده از نرم افزار SPSS22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که بین افراد مبتلا به اختلالات پانیک، افسردگی و افراد غیرمبتلا در آگاهی بدنی هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. در سایر متغیرها شامل دشواری در تنظیم هیجان و خودمدیریتی بین دو گروه پانیک و افسرده تفاوت معناداری نبود، اما هر دو گروه در مقایسه با گروه افراد غیرمبتلا، تفاوت معناداری داشتند. همچنین مشخص شد سه گروه افراد مبتلا به پانیک، افسردگی و غیرمبتلا در راهبردهای سه گانه خودمدیریتی، شامل راهبردهای رفتاری، پاداش طبیعی و الگوی فکری سازنده و دشواری در تنظیم هیجان تفاوت معناداری با هم دارند (05/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت افراد مبتلا به اختلالات پانیک و افسردگی در مقایسه با افراد غیرمبتلا در نظم جویی هیجان و خودمدیریتی دچار مشکل هستند. ازاین رو پیشنهاد می شود که روانپزشکان و روان درمانگران در مداخلات درمانی بیماران مبتلا به پانیک و افسردگی به متغیرهای سه گانه پژوهش حاضر توجه کرده تا بدین وسیله از پیشرفت و تشدید علائم بیماری پیشگیری کنند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی دانش آموزان دارای مخاطرات رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۸۰-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی دانش آموزان دارای مخاطرات رفتاری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه دانش آموزان پسر دارای رفتارهای مخاطره آمیز دامنه سنی بین 14 تا 18 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره و روانشناسی شهر کرج در سال 1402 بود که از بین آنان تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش) از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004DERS, ) و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمون و گاهر (2008DTS, ) استفاده شد و آموزش ذهن آگاهی در طی 10 جلسه و هفته ای یک بار به مدت 60 دقیقه اجرا شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (۰۰۰۱/0>P) وجود داشت. در نتیجه آموزش ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای کاهش دشواری تنظیم هیجانی و بهبود تحمل پریشانی در نوجوانان دارای مشکلات رفتاری مورد استفاده قرار گیرد.