مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بازاریابی دیجیتال
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ویژگی های جمعیت شناختی و سواد دیجیتال در بازاریابی دیجیتال کافه ها و فروشگاه های ورزشی بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش مسئولان، مدیران و مالکان کافه ها و فروشگاه های ورزشی در سه استان گلستان، مازندران و گیلان بود. نمونه گیری به صورت دردسترس بود، بدین صورت که تعداد 990 لینک دعوت به مالکان، مدیران و فروشندگان کافه ها و فروشگاه های ورزشی ارسال و درنهایت تعداد 122 پرسش نامه ی قابل اتکا جمع آوری و تحلیل گردید. ابزارهای مورد استفاده دو پرسش نامه ی بازاریابی دیجیتال (شکوری و محمدی، 1397) و سواد دیجیتال (توحیدی اصل، 1391) بود. روایی صوری و محتوایی هر دو پرسش نامه توسط صاحب نظران و اساتید متخصص و روایی سازه ی پرسش نامه ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی تایید شد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ پرسش نامه ی بازاریابی دیجیتال 832/0 و پرسش نامه ی سواد دیجیتال 930/0 تأییدی بر پایایی آن ها بود. پرسش نامه ها به صورت اینترنتی، در وب سایت پرس لاین طراحی، توزیع و جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی و تحلیل رگرسیون و نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد در میان ویژگی های جمعیت شناختی متغیرهای سن و سطح تحصیلات در بازاریابی دیجیتال نقش دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز تأثیرگذاری معنی دار سواد دیجیتال و سطوح آن بر بازاریابی دیجیتال را تأیید نمود. با توجه به یافته ها به تمام کافه ها و فروشگاه های ورزشی پیشنهاد می شود از افراد جوانتر و با تحصیلات بالاتر که سطح سواد دیجیتال بیشتری دارند، استفاده نمایند و دوره های ارتقای سواد دیجیتال را برای آنها در نظر بگیرند.
طراحی الگوی بازاریابی دیجیتال در حوزه بازار سرمایه با استفاده از رویکرد ترکیبی (مورد مطالعه: شرکت های کارگزاری بورس در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
329-370
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی بازاریابی دیجیتال در حوزه بازار سرمایه با استفاده از رویکرد ترکیبی انجام شده است. تحقیق حاضر، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نوع روش، و از لحاظ روش جمع آوری داده ها روش تحقیق آمیخته محسوب می گردد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 17 نفر از خبرگان بوده و در بخش کمی شامل مدیران بازار سرمایه بویژه مدیران عامل شرکت های کارگزاری و معاونان و مدیران ارشد آن ها است که از این میان نمونه ای به حجم 580 نفر انتخاب شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش میدانی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته (در بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته به تعداد 38 گویه مبتنی بر طیف پنج درجه لیکرت (در بخش کمی) است. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی محتوا مورد تأیید قرار گرفت. برای ارزیابی پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ بیش از 7/0 بدست آمد که نشان می دهد پرسشنامه از پایایی مطلوبی برخوردار است. برای آزمون فرضیات از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار پی.ال.اس استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی سه دسته از مقوله های فراگیر شامل مشتری مداری، برندسازی و بازاریابی دیجیتال بعنوان مولفه های اصلی بازاریابی دیجیتال در بازار سرمایه شناسایی شد. پس از شناسایی مولفه های دخیل در بازاریابی دیجیتال، رابطه بین مقوله های سازمان دهنده با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد نقشه راه دیجیتال بر مدیریت دانش مشتری و بازاریابی شبکه های اجتماعی تأثیر معناداری دارد؛ بازاریابی شبکه های اجتماعی بر درگیرسازی مشتری تأثیر معناداری دارد
مدلی برای بازاریابی دیجیتال مبتنی بر ارزش آفرینی در صنعت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدلی برای بازاریابی دیجیتال مبتنی بر ارزش آفرینی برای صنعت بیمه ایران انجام شده است. روش استفاده شده در پژوهش، کیفی و مبتنی بر راهبرد نظریه داده بنیاد است. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه عمیق استفاده شده است. جامعه هدف مدیران و کارشناسان ارشد صنعت بیمه که در فرایند و تصمیمات بازاریابی دیجیتال مشارکت داشتند، بوده اند با استفاده از نمونه گیری هدفمند پس از 15 مصاحبه عمیق، اشباع نظری حاصل شد.در رویکرد داده بنیاد طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بیانگر 32 مقوله کلی در قالب پارادیمی شامل شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، مقوله های محوری، راهبردها و پیامدها مبتنی بر ارزش آفرینی بوده است. .نتایج نشان داد که بازاریابی دیجیتال مبتنی بر ارزش آفرینی در صنعت بیمه ایران توسط شرایط علی (هویت بخشی بازاریابی دیجیتال در صنعت بیمه، ایجاد کمپین بازاریابی دیجیتال، ارتقا نفوذ فرهنگ بیمه، محیط دیجیتال و توسعه زیرساخت مورد نیاز)، زمینه ای (استراتژی تمرکز، برندسازی دیجیتال، پیاده سازی بازاریابی دیجیتال، پاسخگویی به نیازها و علائق در فضای دیجیتال و بهینه سازی فعالیت های دیجیتالی)، مداخله گر (بینش مشتریان، عوامل محیطی، قابلیت های دیجیتالی، انقلاب دیجیتالی، شفافیت قیمت و چالش های سازمانی)، مقوله های محوری (برندسازی مبتنی بر رفتار، رویکرد تعاملی، انتظارات مشتری از خدمات بیمه و تجربه مشتری)، راهبردها (ارتقای جایگاه یابی، ارتقای کانال های ارتباطی، ارزش آفرینی از طریق تولید محتوا، تعامل و مشارکت مشتری مبتنی بر تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی، توسعه فناوری های دیجیتال و نوآوری دیجیتالی) و پیامدهای (افزایش سهم بازار، اثربخشی سازمانی، ارتقا و جایگاه برند (شرکت)، ارتقای ارزش ویژه برند الکترونیکی و توسعه کسب وکار دیجیتال) تحقق می یابد.
طراحی الگوی بازاریابی محتوایی برای افزایش قصد خرید در بازاریابی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
354 - 376
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی الگوی بازاریابی محتوایی، به منظور افزایش قصد خرید در بازاریابی دیجیتال اجرا شده است. روش: پژوهش حاضر از منظر فلسفی، پژوهشی تجربه گرایانه محسوب می شود که با رویکرد قیاسی استقرایی اجرا شده است و از لحاظ روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، پیمایشی مقطعی با رویکرد آمیخته است. جامعه آماری این پژوهش در مرحله تحلیل محتوای کیفی و مدل سازی ساختاری تفسیری، مدیران و خبرگان باتجربه بازاریابی است که به روش نمونه گیری هدفمند از دیدگاه 10 نفر بهره برده شده است. در این مقاله برای شناسایی مقوله های زیربنایی بازاریابی محتوایی، از روش تحلیل محتوای کیفی و برای شناسایی روابط علّی میان شاخص های شناسایی شده از روش ISM استفاده شده است. تحلیل داده های کیفی با نرم افزار مکس کیودا و تحلیل داده های کمّی با نرم افزار میک مک انجام شده است. یافته ها: یافته های بخش کیفی به شناسایی شاخص های اصلی و فرعی الگوی بازاریابی محتوایی به منظور افزایش قصد خرید در بازاریابی دیجیتال انجامید و پس از تأیید روایی و پایایی آن، در بخش کمّی الگوی پژوهش ارائه شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که راهبردهای بازاریابی دیجیتال، عامل زیربنایی مدل محسوب می شود که بر راهبرد بازاریابی محتوا تأثیر می گذارد. همچنین راهبرد بازاریابی محتوا خود بر مدیریت دانش مصرف کنندگان و کیفیت ارائه و توسعه خدمات تأثیر دارد و در نهایت به درگیری مصرف کنندگان منجر می شود. در نهایت از طریق ایجاد ارزش برند و افزایش رقابت پذیری آن می توان قصد خرید مصرف کنندگان را افزایش داد.
ارائه مدل پارادایمی بازاریابی دیجیتال در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت های دانش بنیان به عنوان منابع مهم درآمد، اشتغال و در نهایت نیروی محرکه تأثیرگذار بر توسعه اقتصادی شناخته می شوند که با توجه به نقش قابل توجهی که در توسعه اقتصادی دارند و همچنین مشکلات حضور در بازار محصولات دانش بنیان، لزوم استفاده از مدلی کاربردی برای استفاده از بازاریابی دیجیتال در شرکت های دانش بنیان آشکار می شود که در این پژوهش مدل پارادایمی بازاریابی دیجیتال با استفاده از نظریه داده بنیاد استخراج شده است. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد نظام مند نظریه داده بنیاد انجام شده است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 16 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی دیجیتال در شرکت های دانش بنیان جمع آوری شده است. پس از تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، مدل پارادایمی بازاریابی دیجیتال ارائه گردید که نتایج پژوهش شامل شرایط علی(ماهیت سازمان، تکینک های بازاریابی دیجیتال، مدیریت زمان و هزینه، محیط رقابتی پیچیده)، شرایط زمینه ای(آمادگی فرهنگی، آمادگی تکنولوژیکی، آمادگی ساختاری)، شرایط مداخله گر(چالش های محیطی و فردی)، مقوله محوری(پیاده سازی بازاریابی دیجیتال)، راهبردها(گسترش ارتباطات همه جانبه، آموزش دیجیتال، نوآوری تکنولوژیکی، توسعه تاکتیک های بازاریابی آنلاین) و پیامدها(توسعه کارآفرینی و اقتصادی، توسعه رقابتی پایدار، هوشمندی محیطی و صنعتی، توسعه بهره وری، تصمیم گیری هوشمندانه) می باشد که شرکت های دانش بنیان با در نظرگرفتن مدل پارادایمی پژوهش، می توانند درک درست و جامعی نسبت به اجرای بازاریابی دیجیتال در این شرکت ها دست پیدا کنند و نسبت به اجرای صحیح و کاربردی آن اقدام نمایند و از این طریق به اهداف سازمانی خود دست پیدا کنند و شاهد کسب مزیت رقابتی نسب به دیگر شرکت های رقیب نیز باشند.
نقش افراد تاثیرگذار در بازاریابی (رویکرد فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
13 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر از طریق ترکیب تحقیقات پیشین با هدف ارائه ی تصویری جامع از ابعاد نقش افراد تاثیرگذار در بازاریابی انجام گرفت. روش : روش شناسی پژوهش، کیفی با رویکرد فراترکیب است. بر این اساس، پس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی، در محدوده ی زمانی 1385 تا 1400 برای پژوهش های داخلی و 2000 تا 2021 برای پژوهش های خارجی، تعداد 134 مطالعه مرتبط ارزیابی و در نهایت، پس از بررسی 58 مقاله انتخاب گردید. با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو، یافته های 58 پژوهش پیشین مرتبط با اهداف پژوهش، بررسی، تجمیع، ترکیب و تفسیر شد. یافته ها: با استفاده از روش کدگذاری تعداد 28 کد، 6 مضمون و 2 بعد شناسایی و اعتبار هریک، از طریق آزمون کاپای کوهن تایید گردید و الگوی نقش افراد تاثیرگذار در بازاریابی ارائه و ترسیم شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد علی رغم مزایای بسیار زیادی که استفاده از از افراد تاثیرگذار در بازاریابی به همراه دارد، اگر با شناخت و دانش درستی صورت نگیرد، منجر به پیامدهای منفی برای کسب و کار و برند خواهد شد. در پایان، هم راستا با نتایج پژوهش، پیشنهادهایی برای استفاده ی درست و مناسب از افراد تاثیرگذار در بازاریابی ارائه شده است.
تاثیر استراتژی بازاریابی دیجیتال در پیاه سازی تعهد مشتری به بانک مسکن استان همدان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان تاثیر استراتژی بازاریابی دیجیتال در پیاه سازی تعهد مشتری به بانک مسکن استان همدان انجام شد. پژوهش حاضر جزء تحقیقات توصیفی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها، تحقیق پیمایشی است؛ بنابراین، این تحقیق توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مشتریان بانک مسکن استان همدان در سال 1400 می باشند که به دلیل عدم دسترسی به تمامی مشتریان، جامعه آماری نامحدود در نظر گرفته شد. در این پژوهش نمونه آماری توسط جدول کرجسی و مورگان به روش تصادفی نسبی به نسبت شعب بانک مسکن استان همدان به تعداد 384 نفر انتخاب شد. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و پرسشنامه ای به صورت میدانی استفاده شد. در روش پرسشنامه، پژوهشگر پرسشنامه های استراتژی بازاریابی دیجیتال 16 سوالی بوساکورن و دیتر (2005) و پیاده سازی تعهد مشتریان پرسشنامه 18 سؤالی لی و کانینگهام (2001) را به صورت میدانی در بین مشتریان بانک مسکن استان همدان توزیع نمود و بعد از توضیح اهداف پژوهش به آزمودنی ها به جهت دقت در تکمیل پرسشنامه ها، پرسشنامه ها را برای تجزیه و تحلیل آماری جمع آوری کرد. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای استراتژی مدرن بودن و استراتژی ایمن بودن می توانند میزان پیاده سازی تعهد مشتریان را پیش بینی نمایند. در حالی که سایر ابعاد قادر به پیشگویی پیاده سازی تعهد مشتریان نیستند. از طرفی با توجه به ضریب بتا در متغیر استراتژی مدرن بودن، می توان گفت که استراتژی مدرن بودن بیشترین تاثیر را بر پیاده سازی تعهد مشتریان در بانک مسکن استان همدان دارد.
شناسایی راهکارهای توسعۀ بازاریابی دیجیتال در فدراسیون فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۷)
239 - 253
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر، شناسایی راهکارهای مؤثر بر پیاده سازی بازاریابی دیجیتال در فدراسیون فوتبال ایران بود. روش پژوهش: این تحقیق با شیوه کیفی انجام شد که از لحاظ هدف کاربردی و با ماهیت اکتشافی بود. نمونه گیری از نوع نمونه گیری نظری بود. مصاحبه شونده ها شامل مدیران و متخصصان اجرایی در سطوح عالی باشگاه های فوتبال لیگ برتر خلیج فارس، سازمان لیگ، فدراسیون فوتبال و اتحادیه فوتبال، متخصصان فناوری اطلاعات و به ویژه صاحب نظران بازاریابی دیجیتال و استادان دانشگاهی بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفت و با 18 مصاحبه، اشباع نظری صورت گرفت. یافته ها: در مجموع، 104 مفهوم به دست آمد که در 13 مقوله و ۶ مقوله اصلی دسته بندی شدند. این مفاهیم شامل تحقیقاتی و آموزشی، نظارتی، منابع، هدف گذاری و قانونگذاری، ارتباطات و راهکارهای اجرایی بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، موفقیت در بازاریابی دیجیتال در فدراسیون مستلزم داشتن تیم متخصص و مجرب، اتخاذ راهبرد های بازاریابی و همچنین وجود زیرساخت ها و سیستم های بازاریابی نیز است. افزون بر این مدیران فدراسیون می توانند با هدف گذاری دقیق و مدیریت صحیح، استخدام نیروی کار خبره به رشد و توسعه بازاریابی دیجیتال کمک کنند.
بررسی رابطه بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول با وفاداری به برند مشتریان فرآورده های لبنی مانیزان کرمانشاه
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴)
144 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول با وفاداری به برند مشتریان فرآورده های لبنی مانیزان کرمانشاه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی و از نظر روش آماری از نوع همبستگی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و ابزار موردنیاز فیش برداری است. جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان شرکت فرآورده های لبنی مانیزان کرمانشاه می باشد. روش نمونه گیری تصادفی ساده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر می باشد. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار موردنیاز استفاده از پرسشنامه های بازاریابی دیجیتال (محقق ساخته)، وفاداری به برند کریستالیس و چریسچو (2013) و نوآوری محصول پالادینو (2008) است. روش تجزیه و تحلیل داده ها آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS26 است. همچنین جهت مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS24 استفاده گردید. یافته ها نشان داد که میان بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین میان بازاریابی دیجیتال و وفاداری به برند ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. در نهایت میان نوآوری محصول و وفاداری به برند ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین شاخص های برازندگی برای تمام فرضیه ها و متغیرها در سطح مطلوب و مناسبی به دست آمد که نشان دهنده این است که مدل فرضیه کلی پژوهش مورد تأیید قرار می گیرد. نتایج نشان داد که رابطه میان بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول با وفاداری به برند مورد تأیید می گردد.
بررسی تأثیر بازاریابی دیجیتال بر رفتار خرید مصرف کننده (مورد مطالعه: مشتریان فروشگاه اینترنتی دیجی کالا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی برای کسب وکارها، مفهوم مدیریت بازاریابی نیز بدون بهره مندی از ابزارهای فناورانه مفید نخواهد بود و مفهوم «بازاریابی دیجیتال» دریچه ای است که به روی کسب وکارها باز شده تا فروش خود را به شیوه ای مطابق با فناوری روز بهبود بخشند و برای پاسخ گویی به نیاز مصرف کننده بکوشند که به راستی مهم ترین دارایی هر کسب وکار است. رفتار مصرف کنندۀ امروزی بی شک تحت تأثیر ابزارها و کانال های مختلف بازاریابی دیجیتال قرار دارد. پژوهش کاربردی حاضر با هدف بررسی تأثیر بازاریابی دیجیتال بر رفتار خرید مصرف کننده در بین مشتریان فروشگاه اینترنتی دیجی کالا به انجام رسیده است و پس از طراحی یک مدل مفهومی جدید، پرسشنامه ها میان 492 نفر از مشتریان فروشگاه اینترنتی دیجی کالا توزیع شد و با استفاده از تحلیل های آماری و مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای SPSS 26 و Smart PLS 3.0 برازش کلی مدل و آزمون فرضیه ها صورت پذیرفت. گفتنی است که همۀ ابزارها و کانال های بازاریابی دیجیتال ازقبیل موتورهای جست وجو، محتوا، رسانه های اجتماعی، روابط عمومی آنلاین، بازاریابی وابسته، بازاریابی ازطریق پست الکترونیکی و بازاریابی ازطریق تلفن همراه به غیر از هدف گذاری مجدد بر رفتار خرید مصرف کننده در میان مشتریان دیجی کالا تأثیر مثبت و معناداری داشتند و البته روابط عمومی آنلاین، بازاریابی محتوا و بازاریابی ازطریق رسانه های اجتماعی مؤثرترین ابزارها و کانال های بازاریابی دیجیتال برای فروشگاه دیجی کالا شناسایی شدند که باید در این فروشگاه اقدامات مبتنی بر بازاریابی دیجیتال با مؤثرترین کانال ها و ابزارها بر رفتار خرید مصرف کننده به منظور مدیریت مطلوب مشتریان توسعه یابد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بین المللی شدن شرکتهای فعال در حوزه استخراج مواد اولیه (مورد مطالعه صنعت سنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین المللی سازی در صنعت سنگ از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که صنعت سنگ کشور همچون صنایع دیگر دارای قابلیت ها و ظرفیت های فراوانی است. توجه به این مهم می تواند بسیاری از مشکلات تجاری و اقتصادی کشور را مرتفع نماید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بین المللی شدن صنایع فعال در حوزه استخراج مواد اولیه و با تمرکز بر صنعت سنگ ایران صورت گرفته است. از حیث هدف یک مطالعه توسعه ای-کاربردی و از نظر ماهیت یک مطالعه توصیفی با رویکرد استقرایی است. استراتژی پژوهش ترکیبی (کیفی و کمی) می باشد، از این رو در مرحله نخست به منظور شناسایی مؤلفه ها از راهبرد مرور منابع و متون تخصصی موجود در این زمینه و تدوین پرسشنامه روائی محتوایی (CVR) به منظور اعتبارسنجی مؤلفه های شناسایی شده، استفاده گردید. در مرحله دوم به منظور رتبه بندی مؤلفه ها و عوامل شناسایی شده از طیف مقایسات زوجی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (AHP) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید، فعالان حوزه صنعت سنگ، مدیران بازاریابی و مدیران تحقیق و توسعه شرکت های فعال در صنعت سنگ بوده است. نتایج به دست آمده، مبتنی بر 2 بعد، 11 مؤلفه و 34 شاخص تعیین و رتبه بندی گردید. از نظر خبرگان پژوهش، بعد برون سازمانی، مؤلفه بازار و شاخص نرخ ارز دارای بالاترین اولویت شناسایی شد.
ارائه چارچوب مفهومی استفاده از بازاریابی دیجیتال در بازار سرمایه بر اساس تئوری های رفتار برنامه ریزی شده و پذیرش فناوری-مورد مطالعه: شرکت های کارگزاری بورس در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
129 - 156
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه یک چارچوب مفهومی جهت تبیین پیاده سازی بازاریابی دیجیتال در بازار سرمایه برای شرکت های کارگزاری بورس در تهران و عوامل موثر بر شکل گیری آن ارائه شده است. در این راستا یک مطالعه میدانی پیمایشی با توزیع پرسشنامه در نمونه ای متشکل از 369 نفر از مدیران عامل و معاونان شرکت های کارگزاری انجام شد. پرسشنامه مورد استفاده شامل 9 بعد و 38 گویه بوده که پس از اطمینان از پایایی و روایی در بین اعضای نمونه آماری توزیع شد. برای ارزیابی پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ بیش از 7/0 بدست آمد که نشان می دهد پرسشنامه از پایایی مطلوبی برخوردار است. برای تحلیل داده ها از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده سودمندی ادراک شده و سهولت ادراک شده در نگرش به بازاریابی دیجیتال تاًثیر معنی داری دارند؛ همچنین نگرش، ریسک ادراک شده، پشیمانی قابل پیش بینی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری بر تمایل رفتاری به بازاریابی دیجیتال تأثیر معنی داری دارند که مورد اخیر نیز تاًثیر مثبت و معناداری بر پذیرش بازاریابی دیجیتال در بازار سرمایه دارد. نتایج حاصل از برازش نشان داد مدل پیشنهادی در این تحقیق از اعتبار و برازش مطلوبی برخوردار است
بررسی تاثیر محتوای تبلیغات در بازی های دیجیتال بر یادآوری برند در بین بازیکنان بازی های دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم زمستان ۱۴۰۱شماره ۳۲
181-208
بازی های دیجیتال جدیدترین رسانه برای تبلیغات در فضای مجازی می باشند و در بین رسانه های دیجیتال برای تبلیغات سریع ترین رشد رادارند، در این تحقیق با هدف بررسی تأثیر محتوای تبلیغاتی در بازی های دیجیتال بر یادآوری تبلیغات ، 5 عامل مؤثر بر محتوا را شناسایی کردیم که این عوامل شامل آگاهی بخشی پیام تبلیغاتی در بازی های دیجیتال، جذابیت پیام ، تطابق محتوا با موضوع بازی، تعامل در محتوای تبلیغاتی و وجود مشوق های فروش در تبلیغ بودند،تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-پیمایشی می باشد و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است، پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق شاخص روایی همگرا و روایی سازه محاسبه شده است، برای بررسی تأثیر این عوامل نمونه ای به حجم 782 نفر از مردم تهران که درگیری رفتاری مناسبی با بازی های دیجیتال داشتند، مورد مطالعه قرار گرفتند، فرضیه اصلی تحقیق مورد تائید قرار گرفت و مشخص شد که محتوای با کیفیت بر یادآوری تبلیغ در بازی های دیجیتال مؤثر است. از بین عوامل مؤثر بر محتوای تبلیغات نیز تأثیر همه عوامل مورد تائید قرار گرفت و مشخص شد که تطابق تبلیغ با موضوع بازی دیجیتال مهم ترین عامل محتوایی مؤثر می باشد.
بهینه سازی همزمان تسهیم دانش و وفاداری مشتریان در شبکه های اجتماعی تحت رویکرد بازاریابی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
تحقیق حاضر یک رویکرد تلفیقی هوشمند برای بهینه سازی هم زمان تسهیم دانش و وفاداری مشتریان در شبکه های اجتماعی با رویکرد بازاریابی دیجیتال ارائه داده است. در این تحقیق ابتدا مؤلفه های تسهیم دانش، وفاداری مشتریان و بازاریابی دیجیتال از ادبیات تحقیق شناسایی و سپس داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه های استاندارد با طیف 5 گانه لیکرت برای هر سه متغیر و یک پرسشنامه مخصوص روش AHP از یک شرکت IT-محور ایرانی جمع آوری شده است. پردازش های تحقیق شامل: آنالیز آمار توصیفی و آزمون رگرسیون (تخمین ارتباط بین متغیرها)، برای دستیابی به ارتباط بین متغیرهای تسهیم دانش، وفاداری مشتریان و بازاریابی دیجیتال؛ در نرم افزار SPSS، آنالیز AHP (تعیین وزن زیرمعیارهای وفاداری) در نرم افزار اکسپرت چوییس بوده است. به علاوه؛ یک مدل ریاضی دوهدفه برای بهینه سازی هم زمان تسهیم دانش و وفاداری مشتریان در شبکه های اجتماعی برای نخستین بار ارائه و در نرم افزار گمز کدنویسی و حل شده است. نتایج رویکرد تلفیقی بر روی یک شرکت فعال در حوزه بازاریابی دیجیتال در شهر تهران نشان داد که بین وفاداری مشتریان و تسهیم دانش رابطه 6/47 درصد تأثیر مثبت معنادار در سطح معناداری یک درصد وجود دارد. نتایج آنالیز رگرسیون نیز نشان داد که بین تسهیم دانش و وفاداری مشتریان تحت رویکرد بازاریابی دیجیتال به میزان 1/53 درصد رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. آنالیز AHP نشان داد که نحوه رفتار اعتراض آمیز و نیت خرید از مهم ترین مؤلفه های وفاداری مشتریان است. کد نویسی و اجرای مدل ریاضی دوهدفه پیشنهادی در نرم افزار گمز سطحی از بهینه سازی را ارائه کرد که حداکثر دانش تسهیم شده با حداکثر وفاداری مشتریان در آن محقق شد.
ارائه مدل بازاریابی دیجیتال در صنعت گردشگری پزشکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
161-202
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات توسعه ای می باشد که با روش کیفی انجام می شود. جامعه آماری در فاز کیفی شامل مدیران شرکت های تسهیل گر گردشگری پزشکی و مدیران بخش پذیریش بیماران بین المللی بیمارستان های شهر تهران می باشد که از این میان 15 نفر به صورت هدفمند غیرتصادفی بعنوان انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است. تحلیل داده های کیفی با روش نظریه داده بنیاد و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه مراجعه کنندگان به بیمارستان های شهر تهران می باشد (جامعه نامحدود) که بر این اساس با استفاده از جدول مورگان نمونه ای متشکل از 384 نفر انتخاب شد. گردآوری داده ها در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه و تحلیل داده ها با روش حداقل مربعات جزئی انجام شد.
نقش هوش مصنوعی در فعالیت های بازاریابی
حوزههای تخصصی:
شواهد داستان گونه نشان می دهند که تکنولوژی های هوش مصنوعی (AI) نقش موثری در بازاریابی دیجیتال دارند و محبوبیت آنها در بازاریابی کسب کار به کسب وکار (بنگاه به بنگاه) (B2B) به سرعت در حال افزایش است؛ اما تحقیقات تجربی زیادی در مورد بازاریابی B2B مبتنی بر هوش مصنوعی به ویژه جنبه های اجتماعی تکنیکی استفاده از آن انجام نشده است. این مطالعه از نظریه فعالیت (AT) به عنوان یک لنز نظری استفاده می کند تا بازاریابی B2B مبتنی بر هوش مصنوعی را به عنوان یک سیستم فعالیت جمعی بررسی کند و همچنین تضادها در طول پذیرش و پیاده سازی هوش مصنوعی در بازاریابی سنتی B2B را نشان دهد. نظریه فعالیت متناسب با چارچوب این مطالعه است، زیرا نشان می دهد که چگونه تضادها به عنوان محرک تغییر عمل می کنند و به جای اینکه تنش ها را تهدیدی برای حذف زودهنگام انتخاب و اجرای هوش مصنوعی در بازاریابی B2B بدانند، تغییرات تحول گرا را بوجود می آورد. بر اساس هجده مصاحبه با کارشناسان صنعت و دانشگاه، این مطالعه تضادهایی را مشخص می کند که محققان و متخصصان بازاریابی باید با آنها مقابله کنند. نشان می دهیم که مواجهه با این تضادها از نظر فرهنگی یا سیاسی چالش برانگیز است و حتی زمانی که حل شود، می تواند پیامدهای مطلوب ونامطلوب داشته باشد.
رابطه تبلیغات دهان به دهان الکترونیک بر ماهیت اعتماد و مقبولیت اطلاعات در بازاریابی دیجیتال محصولات صنعت دام و طیور
منبع:
جستارهایی در مدیریت دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
21 - 39
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر تلاش های بازاریابی دیجیتال به طور قابل توجهی بر روی اعتماد مصرف کنندگان تاثیرگذار بوده است. در همین راستا ما شاهد آن هستیم که تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی در شبکه های اجتماعی سبب تسهیل انتشار سریع اطلاعات شده است. ما در این پژوهش به بررسی رابطه تبلیغات دهان به دهان الکترونیک بر ماهیت اعتماد و مقبولیت اطلاعات در بازاریابی دیجیتال محصولات صنعت خوراک دام و طیور پرداخته ایم. به منظور نیل به این هدف فرضیاتی مطرح گردید. ازلحاظ روش تحقیق در گروه تحقیقات پیمایشی-توصیفی از نوع همبستگی می باشد. پژوهش حاضر باتوجه به موضوع، فرضیات و هدف جزء پژوهش های کاربردی می باشد. در راستای جمع آوری داده ها تعداد نمونه 175 پرسشنامه (شامل 25 گویه) و از مقیاس 5 امتیازی لیکرت در بین کلیه مشتریان و افرادی که از طریق فضای مجازی در رابطه با برندهای دام و طیور به تعامل و گفتگو می پردازند، توزیع گردید. درنهایت جهت توصیف آماری متغیرهای پژوهش از نرم افزار SPSS (24) استفاده گردید. فرضیات تحقیق به کمک روش معادلات ساختاری SEM و با استفاده از نرم افزار Smart PLS(3) بررسی و تجزیه وتحلیل شد. یافته ها بیانگر آن هستند که از بین ابعاد بازاریابی دیجیتال فقط بین کیفیت اطلاعات، سودمندی اطلاعات، ریسک درک شده با ماهیت اعتماد رابطه وجود دارد. در همین راستا بین ماهیت اعتماد و مقبولیت اطلاعات رابطه وجود دارد. همچنین بین مقبولیت اطلاعات و قصد خرید رابطه وجود دارد. در نهایت مقبولیت اطلاعات رابطه بین ماهیت اعتماد و قصد خرید را میانجی گری می کند.
تحلیل ساختار شبکه های اجتماعی با هدف ارتقا بازاریابی دیجیتال و ارتباط با مشتریان
منبع:
دانشنامه تحول دیجیتال دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
28 - 45
حوزههای تخصصی:
تحلیل شبکه های اجتماعی در خصوص کشف و تعیین کیفیت و چگونگی روابط بین اعضا شبکه است که دانستن آن به درک چگونگی انتشار اخبار و اطلاعات و درنتیجه بهره گیری از آن در زمینه های مختلف مانند بازاریابی و پیش بینی روندها کمک می نماید. هدف این پژوهش، بررسی شبکه اجتماعی مربوط به حساب کاربری وبسایت دیجی کالا در بستر توییتر(هر دو شبکه اصلی و هشتگ) به منظور شناخت گره های مؤثر و دارای کنترل و نیز چگالی دو شبکه می باشد تا تأثیر گذاری شرکت و کنترل آن بر شبکه و جریان نشر اطلاعات با هدف ارتقا بازاریابی و ارتباط با مشتریان موردبررسی قرار گیرد. طی یک دوره چهارده روزه اطلاعات شبکه های فوق شامل توییت ها و مشخصات گره های مرتبط به صورت آنلاین و مستقیم توسط نرم افزار نودایکس ال استخراج و پالایش گردیده است. در پایان مشخص گردید حساب کاربری شرکت در شبکه اصلی دارای بالاترین درجه کنترل و تأثیرگذاری است اما در شبکه هشتک جزو گره های مؤثر نبوده و بر آنچه در شبکه می گذرد کنترل و تاثیری ندارد. همینطور مشخص گردید چگالی شبکه اصلی نسبت به شبکه هشتگ بیشتر می باشد که بیانگر سرعت بالاتر جریان اطلاعات در شبکه اصلی می باشد. علیرغم اینکه حساب کاربری رسمی شرکت در شبکه اصلی موثرترین گره است اما از این تاثیر به نحو احسنت و کارآمدی در جهت فعالیتهای بازاریابی استفاده نمیکند. همچنین در شبکه هشتگ هیچ تاثیر و کنترلی بر وقایع درجریان ندارد. بعلاوه حسابهای فرعی شرکت و همچنین فروشندگان مشارکتی در شبکه هشتگ نقش نسبتا تاثیرگذاری دارند که استفاده از پتانسیل آنها اهمیت دارد.
شناسایی و رتبه بندی چالش های توسعه تولید، سیاست ها و راهکارهای بهبود وضعیت در صنعت نساجی (مورد مطالعه: تولید پارچه چادر مشکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
65 - 78
حوزههای تخصصی:
صنعت نساجی و پوشاک ایران با بهره گیری از قدمت طولانی، حجم سرمایه گذاری، نرخ بالای ارزش افزوده، پیوندهای پیشین و پسین با سایر صنایع دیگر و اقتصاد ملی و نیروهای انسانی فراوان دارای امکانات بالقوه بسیاری جهت پیشرفت و ارتقاء کمی و کیفی خود و اقتصاد ملی است. اما متاسفانه طی سالیان متمادی تولید منسوجات به خصوص پارچه چادر مشکی با چالش ها ومشکلات زیادی همراه بوده است. در این پژوهش به شناسایی و رتبه بندی چالش های توسعه تولید، سیاست ها و راهکارهای بهبود وضعیت در تولید پارچه چادر مشکی صنعت نساجی پرداخته شد که از لحاظ روش تحقیق در زمره تحقیقات کاربردی و توصیفی-اکتشافی می باشد. ابتدا 46 چالش از ادبیات موضوع و مصاحبه با خبرگان شناسایی شده و با انجام آزمون های دوجمله ای و فریدمن 18 چالش اصلی مشخص و رتبه بندی گردیدند. در ادامه 11 سیاست و 33 راهکار از ادبیات موضوع و مصاحبه با خبرگان شناسایی و با استفاده از شاخص نسبت توافق خبرگان (CVR) اقدام به انتخاب سیاست ها و راهکارهای مهم در برطرف نمودن چالش ها گردید.
بررسی تأثیر بازاریابی دیجیتال بر تصویر شرکت از طریق میانجی گری رضایت مشتری در بانک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
۶۰-۴۱
حوزههای تخصصی:
توسعه فناوری در این عصر دیجیتال بسیار سریع در حال رشد است. به طور غیرمستقیم می توان استفاده از فناوری دیجیتال را با نیازهای انسان منطبق کرد و کارهایی که به صورت دستی انجام می شود را کاربردی و مدرن تر کرد. در حال حاضر بسیاری از مؤسسات بانکی، بازاریابی دیجیتال را در بازاریابی محصولات خود اجرا کرده اند. این مطالعه با هدف تجزیه و تحلیل تأثیر استفاده از بازاریابی دیجیتال بر تصویر شرکت از طریق میانجی گری رضایت مشتری در بانک شهر انجام شده است. پ ژوهش حاضر از نظ ر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است و از نظر نحوه گ ردآوری و تجزی ه و تحلی ل داده ه ا از ن وع توص یفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مشتریان بانک شهر در تهران می باشد. نمونه گیری این پژوهش با روش نمونه گیری غیر احتمالی از نوع در دسترس می باشد که با توجه به فرمول کوکران برای حجم جامعه نامعلوم تعداد نمونه ۳۸۴ نفر به دست آمد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه با طیف لیکرت پنج درجه ای بوده است. تحلیل و اعتبارسنجی الگو با مدل معادلات ساختاری و در بستر نرم افزار آماری s mart pls۲ صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان داده است که بازاریابی دیجیتال بر رضایت مشتری و تصویر شرکت تأثیر مثبت و معنی دار دارد. همچنین رضایت مشتری بر تصویر شرکت تأثیر مثبت و معنی دار دارد. همچنین می توان بیان کرد که تأثیر بازاریابی دیجیتال بر تصویر شرکت با میانجی گری رضایت مشتری، مثبت و معنادار می باشد.