مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
دلالت های تربیتی
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
165 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اغتنام فرصت در آثار غزالی و تبیین دلالت های تربیتی آن برای متولیان امر تعلیم و تربیت است. آثار و اندیشه های او در حوزه های مختلف علوم اسلامی مانند: فقه، کلام و اخلاق در بیش از هفتاد تألیف، از وی به جا مانده است.این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته است. نویسنده با مراجعه به آثار ابوحامد غزالی به مطالعه و بررسی آن دسته از نظرات مکتوب این اندیشمند بزرگ پرداخته است که درباره عُمر، زمان و مفاهیم مرتبط با آن عنوان شده است. غزالی ضمن تأکید بر اهمیت عمر انسان، مخاطبانش را به اغتنام فرصت های مختلف زندگی که در بستر عُمر بی بازگشت جریان دارد، دعوت می کند و هدف کلی وی در این توصیه ها، شناخت و اطاعت خداوند، کنترل هواهای نفسانی، بندگی پروردگارِ یکتا و سعادت در آخرت است. غزالی بهره برداری هرچه بیشتر از فرصت های عمر را در جریان تربیت بسیار مهم می داند و در خصوص اغتنام فرصت، توصیه های مکرّر و مؤکّد دارد و از هر آنچه که میتواند موجب اِتلاف وقت و از دست دادن فرصت ها باشد برحذر می دارد.
دلالت های تربیت اجتماعی اسلامی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران با توجه به مبانی فلسفه میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین دلالت های تربیت اجتماعی اسلامی با توجه به مبانی فلسفه میان فرهنگی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران انجام شده است. پژوهش از نظر ماهیت، کیفی و از نظر هدف کاربردی است. جهت استخراج مبانی فلسفه میان فرهنگی، از روش توصیف و تحلیل مبانی نظری و مصاحبه های با صاحب نظران فلسفه میان فرهنگی استفاده شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش در این قسمت، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. بدین منظور، نمونه مورد نظر به صورت هدفمند از میان شش نفر از صاحب نظران فلسفه میان فرهنگی که دارای کتاب و مقاله در این زمینه بودند، انتخاب شد. برای پاسخ به پرسش دلالت های تربیتی، از روش تحلیلی استنتاجی استفاده شد. یافته ها نشان داد، مبانی فلسفه میان فرهنگی در بحث هستی شناسی شامل دو مؤلفه ساختار متحول و متکثر هستی، و معنای متکثر زندگی؛ در بحث معرفت شناسی شامل چهار مؤلفه منتشر بودن حقیقت، خودشناسی و دیگرشناسی، مفاهمه از طریق گفت وگوی مبتنی بر استدلال، و برخورداری از ساحتی کثرت گرایانه؛ و در بحث مبانی انسان شناسی آن شامل چهار مؤلفه پیوستگی انسان با طبیعت، اجتماعی بودن انسان، برخورداری انسان از آزادی و مسئولیت اجتماعی، و برخورداری ذاتی انسان از فکر و فلسفه؛ و در نهایت در مبحث ارزش شناسی دربرگیرنده چهار مؤلفه برخورداری از ساحتی نسبی گرایانه، برخورداری از ساحتی کثرت گرایانه، برخورداری از ساحتی استکبارستیزانه، و برخورداری از ساحتی زیبایی شناسانه است. مبانی فلسفه میان فرهنگی که مورد تأیید اسلام نیز بودند، شامل هشت مبنای اجتماعی بودن انسان، مسئولیت پذیری اجتماعی، عدالت، استکبارستیزی، رواداری، اندیشه ورزی، تفاهم، و گفت وگوست که دلالت های تربیتی در سه حیطه اهداف، اصول و روش ها براساس آن ها استخراج شدند.
بررسی جایگاه معرفت افاضه ای در فلسفه تربیت اسلامی و تبیین دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
135 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه معرفت افاضه ای در فلسفه تربیت اسلامی و تبیین دلالت های تربیتی آن است. ازآنجایی که هدف اساسی خلقت، علم و معرفت است، این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی جایگاه معرفت افاضه ای در فلسفه تربیت اسلامی و تبیین دلالت های تربیتی آن می پردازد و به دنبال معرفی آثار تربیتی، موانع و زمینه های دستیابی به معرفت افاضه ای است. یافته ها بیانگر این است که معرفت نه تنها هدف تعلیم و تربیت بلکه هدف اساسی خلقت و برترین نعمت پس از نعمت آفرینش است. معرفت افاضه ای، نوعی خودشناسی؛ و تقوا، اخلاص و تزکیه نفس از مبانی آن است. این معرفت گاهی به صورت وحی و گاهی به صورت الهام و گاهی به صورت تحدیث است. خودآگاهی، خداترسی، قرآن باوری، گریه تسلیم و خضوع، متانت و بردباری، سکوت، هم آوایی گفتار و رفتار، تواضع، تعبد و تقلید دینی از جمله آثار تربیتی آن است. تربیتی که بر اساس معرفت و شناخت به اسم رب پی نهاده می شود تربیتی است که به کمال و نیک بختی و بزرگداشت انسان و نیز گسترش صلح و برادری و وحدت در زندگی او می انجامد.
تبیین نگرش آیه ای به عالم از دیدگاه امام خمینی و استنتاج دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۴
129 - 153
حوزههای تخصصی:
نگرش آیه ای ازنظر اسلامی بر این فرض مبتنی است که تمامی پدیده های هستی ازنظر وجودی، اصل و سرمنشأ اصلی نهایی دارند که به یک منبع الهی ختم می گردد. چنین نگرشی در اندیشه امام خمینی به عنوان یک اندیشمند مسلمان، قابل تعمق است. در مقاله پیش رو نخست تبیین دقیقی از مبانی نگرش آیه ای به عالم در دیدگاه امام خمینی ارائه شده و سپس دلالت های تربیتی از آن استخراج شده است. هدف پژوهش حاضر استنتاج دلالت های تربیتی حاصل از تبیین نگرش آیه ای به عالم بر اساس دیدگاه امام خمینی است. در این پژوهش برای تبیین نگرش آیه ای به عالم در دیدگاه امام خمینی از روش توصیفی- تحلیلی و برای استنتاج دلالت های تربیتی از آن، از روش قیاس عملی استفاده شده است. نتایج نشان داده که امام خمینی نسبت به عالم نگرش آیه ای دارند و برخی دلالت های تربیتی همچون تناظر نگرش آیه ای با عقلانیت انسان، ارتباط عقلانی علوم با نگرش آیه ای، ارتباط اخلاقی و ارزشی علوم با نگرش آیه ای، ملزومات جهت گیری درست علمی و درنهایت اصل تقابل و تعامل اخلاق با عقل و عمل از دیدگاه ایشان قابل استنتاج است.
مطالعه ی تطبیقی نقش تفکر انتقادی در فرایند تعلیم و تربیت از منظر علامه طباطبایی و یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هجدهم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
123 - 146
در این پژوهش کوشش شده است که با واکاوی شاخص های تفکر انتقادی و تأثیرات آن بر عناصر آموزشی شامل اهداف، روش تدریس، برنامه درسی و نقش معلم، دلالت های تربیتی کاربردی با مقایسه آراء فلسفی و تربیتی علامه طباطبایی با هابرماس، ارائه شود. متناسب با سؤالات پژوهش، روش تحلیل توصیفی، تطبیقی و تحلیل محتوای کیفی به کار گرفته شده است. جهت تحلیل داده ها از چارچوب مفهومی برگرفته از تعاریف صاحبنظران استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، فیش برداری از نمونه هایی از مقالات و آثار مکتوب دو فیلسوف بوده که به صورت هدفمند، گزینش گردیده اند. از تکنیک های زاویه بندی پژوهشگر، بازبینی مجدد، مطابقت یافته ها با نتایج تحقیقات مشابه و زاویه بندی نظری، جهت تأیید اصالت و اطمینان پذیری یافته ها استفاده شده است. یافته ها بیان گر آن است که مؤلفه های تفکر انتقادی در زمینه های پرسشگری، مباحثه و گفتگو، عقلانیت، استدلال منطقی، آزاداندیشی، تربیت اخلاقی و حقیقت جویی از نظر هر دو فیلسوف مشترک می باشد. دلالت های تربیتی منتج از دیدگاه این دو فیلسوف نیز شامل: تربیت اخلاقی مبتنی بر عقل و فطرت، رهایی از جهل و سلطه و رسیدن به قرب الی الله، حقیقت گویی، آزاداندیشی ، روش مشارکتی مبتنی بر گفتگوی سازنده و کنش ارتباطی در راستای علم و عمل معلم می باشد که هر یک منطبق بر عناصر آموزشی ارائه شده است.
فهمِ دلالت های تربیتیِ (کاربردی) ایده اسفار اربعه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف اصلی این پژوهش ، فهم دلالت های تربیتی (کاربردی) ایده ی اسفار اربعه ی ملاصدرا است. روش: این پژوهش در ذیل پارادایم کیفی صورت پذیرفته است. روش پژوهش روش هرمنوتیک، و روش گردآوری داده ها، روش اسنادی می باشد. یافته ها: در این پژوهش در بخش یافته ها، وجوه کاربردی و دلالت های تربیتی اسفار اربعه ی صدرایی در قالب تیترها و عناوین مشخص در زمینه های گوناگون 1- فهم تربیت به مثابه یک سفرِ 4 مرحله ای یا 4 سفر با دو جهت حقی و خلقی (راهنمای تربیت پژوهان)، 2- ارائه ی روش تربیتی با استفاده از منطق 4 مرحله ای اسفار اربعه ی صدرایی در تناظر با ایده ی تکامل نفس ملاصدرا (الگوی تربیت مربی) و 3- طراحیِ سفرهای عینی متناظر با سفرهای روحی و فکری در متربّیان به مثابه روش تربیتی (راهنمای عمل مربّیان) مطرح شده اند.به تعبیری در ساحت ساختاری، استفاده از استعاره ی"تربیت به مثابه سفر" و خاصّه ایده ی سفرهای چهارگانه و چهارمرحله ای ملاصدرا به عنوان ایده ای جهت تربیت پژوهی معرفی گردید تا راهنمای عمل پژوهشگران عرصه ی تعلیم و تربیت باشد. در ساحت روشی ایده ی "ضرورت تناظر سفرهای عینی، روحی و فکری"، مطرح گردید و در تلاقی دو ایده با محتوای فلسفه ی صدرایی به ویژه ایده ی تکامل نفس او، "روش تربیتی با استفاده از منطق 4 مرحله ای اسفار اربعه ی صدرایی" ارائه گردید. نتیجه گیری: دلالت های تربیتی (کاربردی) ایده ی اسفار اربعه ی ملاصدرا براساس ایده ی محوری "تناظر اسفار اربعه ی صدرایی و مراحل تکامل نفس از منظر او"، در دو حیطه ی ویژه ی راهنمای عمل مربیان و راهنمای تربیت پژوهان ترسیم می شود.
تفکر انتقادی در فرایند تعلیم و تربیت از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در زمینه جایگاه تفکر انتقادی در اندیشه های فلسفی تربیتی علامه طباطبایی انجام گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی ابعاد و مؤلفه های تفکر انتقادی و اثرات آن در فرایند تعلیم و تربیت و ارائه دلالت های ضمنی تربیتی جهت کاربرد در نظام آموزش و پرورش ایران است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی بوده، جامعه پژوهش را کلیه اسناد منتشر شده مرتبط با اندیشه های فلسفی-تربیتی علامه طباطبایی در پایگاه های اطلاعاتی موجود؛ تشکیل می دهد. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای بوده و در قالب فعالیت های تحلیلی از تلخیص و عرضه داده ها و نتیجه گیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و همچنین به منظور استخراج دلالت های ضمنی تربیتی از روش نشانه شناسی استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده نشانگر آن است که مؤلفه ها و ابعاد تفکر انتقادی از دیدگاه علامه طباطبایی شامل: توجه به تربیت اخلاقی، پرسشگری و بحث و تبادل نظر، علم آموزی، تهذیب و تزکیّه نفس، استدلال منطقی به منظور اثبات حقایق، آزادی و اختیار در نقد و بررسی نظرات، سعه صدر در مواجهه با مسائل و مشکلات، خردورزی و عقلانیت، رهایی بخشی از جهل و کشف واقعیت ها و رسیدن به توحید و قرب الی الله می باشد. دلالت های تربیتی در خصوص جایگاه تفکر انتقادی در فرایند تعلیم و تربیت از منظر علامه نیز دربرگیرنده عناصر مختلف تعلیم و تربیت شامل محتوای برنامه درسی، تدریس و ویژگی های معلم بود که با وجود اینکه در بستری از اندیشه های اسلامی مطرح شده اند؛ در بسیاری از وجوه با نظریات تفکر انتقادی معاصر در غرب، هم خوانی دارند.
تبیین و نقد حدود وظایف و اختیارات کنشگران آموزش و پرورش رسمی با نگاهی به اندیشه ی فلسفی فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۳ و ۴
7 - 238
حوزههای تخصصی:
این مقاله به منظور تبیین دیدگاه های انسان شناسی و معرفت شناسی فوکو و نقد دلالت های آن برای حدود وظایف و اختیارات کنشگران آموزش و پرورش رسمی (دولت، مدیران و معلمان) انجام شد. نتیجه ی پژوهش حاکی از آن است که بر اساس دیدگاه انسان شناسی و معرفت شناسی فوکو دلالت های زیر قابل استنتاج است. آموزش و پرورش در پی کشف معنا نیست، بلکه وظیفه ی آن خود آفرینی است. آموزش و پرورش فاقد بنیان های ثابت و جهانی است، چون حقیقت امری متکثر و زمانمند است؛ لذا روش های ثابت و یکسان در تعلیم و تربیت مردود است. بر اساس مفهوم کثرت گرایی فوکو همه ی فرهنگ ها در کانون توجه آموزش و پرورش قرار می گیرند. آموزش و پرورش مدنظر فوکو ضد اقتدار گرایی است؛ لذا علایق اعضای جامعه تا آنجا که ممکن است مورد توجه قرار می گیرد. آموزش و پرورش باید انتقادی باشد؛ لذا سخن معلم و متون درسی امری مقدس تلقی نمی شود. در آموزش و پرورش توجه به عنصر «دیگری» نقش اساسی دارد؛ یعنی معلم بتواند دانش آموز را از عناصر دیگر و فرهنگ های دیگر مطلع کند. آموزش و پرورش مبتنی بر گفتمان است. بر اساس دیدگاه فوکو دولت یا دستگاه حاکم نمی تواند به طور کامل آموزش و پرورش را در انحصار خود درآورد و یک نقش روبنایی دار. بنابر این آموزش و پرورش به سمت غیر متمرکز شدن پیش می رود. همچنین در زمینه ی وظایف و اختیارات مدیران در آموزش و پرورش اساساً پست مدرن ها و فوکو هم از بکار گیری اصطلاح «مدیریت» خودداری می کنند و به جای آن اصطلاح «رهبری » را به کار می برند، چون در رهبری مناسبات انسانی حاکم است. لذا از نظر فوکو رهبر بر حسب اقتضاء توسط دیگران برگزیده می شود بنابراین در مدرسه همه ی قدرت در شخصی به نام مدیر متمرکز نمی شود. وظیفه و اختیار معلم هم در آموزش و پرورش ایجاد تحول و ارتباط موضوع های مختلف درسی با مسائل وسیع تر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است و به عنوان یک روشنفکر نقش ساختار زدایی خود را از فرهنگی که در آن زندگی می کند ایفا خواهد کرد. اما نقدی که به این دیدگاه وارد است، این است که حدود وظایف و اختیارات کنشگران آموزش و پرورش کاملاً مشخص و تعریف شده نیست، بنابراین رسیدن به هدف های آموزشی و تربیتی با مشکل مواجه خواهد شد.
واکاوی رویکرد «گفت وشنود میان فرهنگی» در اندیشه علامه طباطبایی و ارائه دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، واکاوی و تبیین رویکرد «گفت وشنود میان فرهنگی» در اندیشه علامه طباطبایی و ارائه دلالت های تربیتی آن است. روش: روش به کاررفته در این پژوهش توصیفی – استنتاجی است. یافته ها: پس از تبیین رویکرد گفت و شنود میان فرهنگی، نخست به مبانی انسان شناختی و معرفت شناختی، به عنوان پشتیبانان نظری این رویکرد، اشاره شده، و سپس به اصول و روش های تربیتی برآمده از این مبانی به عنوان دلالت های تربیتی رویکرد گفت وشنود میان فرهنگی پرداخته شد. مبانی انسان شناختی رویکرد گفت وشنود میان فرهنگی در آثار و نگاه علامه از این قرار هستند: انسان موجودی است استخدام گر و کمال گرا، و در ذیل مبنای معرفت شناختی رویکرد نیز به اعتبار سازی انسان اشاره شده است. اصول و روش های تربیتی که از این مبانی استنتاج شده اند همه معطوف به رویکردی هستند که از آن با عنوان "گفت وشنود میان فرهنگی" نام برده ایم. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که در دین مبین اسلام و در اندیشه ی متفکران اسلامی از جمله علامه طباطبایی نگاه به دیگری، به خرده فرهنگ ها و فرهنگ های متکثر در جهان نگاهی مبتنی بر انسانیت انسان هاست و ازاین رو جهت زیست مسالمت آمیز، روابط صلح- محور و مبتنی بر گفت وشنود نیازمند مبانی، اصول و روش های تربیتی منتج از اندیشه ی این متفکران می باشیم و در این بین نظام آموزش و پرورش به عنوان نهاد متولی تربیت در جامعه نیازمند بهره گیری از این رویکرد انسانی در سیاست گذاری های تربیتی می باشد.
الگوی تحوّل وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی تحوّل وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی ودلالت های تربیتی آن می باشد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و استنتاجی انجام شده است. منظور از تحوّل وجودی صیرورت و حرکت استعلایی وجود انسان به سوی خداگونگی در قوس صعود و عروج نفس انسان از سلسله مراتب عالم برای دستیابی به مقام فنای فی الله و بقای بالله می باشد. تحوّل وجودی ناظر بر استکمال وجود آدمی و احسن شدن نظام بینشی، گرایشی و کنشی اوست. براساس نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، آدمی موجودی همواره در حرکت و بالتبع هستیِ سلسله مراتبی اش، موجودی ذومراتبی است که در سیر استکمالی خویش و با تغییر و دگرگونی در جوهر خود، قادر به طی مراتب مختلف وجودی و در نهایت قرب الی الله خواهد بود. پس از تبیین مفهوم تحول وجودی، مبانی فلسفی تحول وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی ارائه شده ؛ سپس به کمک روش استنتاجی پیش رونده دلالتهای تربیتی (اهداف، اصول و روشهای تربیتی) ناظر بر تحوّل وجودی انسان استخراج شدند.این اصول تربیتی شامل کسب معرفت و بینش توحیدی، محبت و عشق ورزی، تبعیت، مراقبت، ملازمت یاد خدا با انسان، کمال گروی، کفایت الهی، عقلانیت و وحدت می باشد. در نهایت براساس موارد بدست آمده، الگوی تحول وجودی انسان ترسیم گردید.
عوامل و موانع «گرایش به تفکر» در قرآن کریم و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد گرایش به تفکر» رویکردی است که اخیراً برای پرورش تفکر در نظام های آموزشی جهان موردِ توجه قرار گرفته است؛ چرا که صرفاً با آموزش مهارت» اندیشیدن به فراگیران، نمی توان اندیشه ورز شدن آنها را تضمین کرد. از آنجا که گرایش فکری پدیده فرهنگی است و از تعامل با باورها، ارزش و هنجارهای محیطی نشئت می گیرد، توجه به عناصر فرهنگی در گرایش به تفکر»، بسیار حائز اهمیت است؛ از این رو، هدف در پژوهش حاضر، شناسایی عوامل و موانع گرایش به تفکر، براساس قرآن کریم و ارائه پیشنهاداتی برای نظام های تربیتی، بود. برای این منظور 232 آیه که حیطه مفهومی و مضامین آنها نمایان گر موضوع تفکر در قرآن کریم بودند، شناسایی و موردِ تحلیل قرار گرفتند. پس از استخراج مفاهیم اولیه (28 مفهوم پایه)، در نهایت، 4 محور کلیدی برای عوامل و موانع گرایش به تفکر»، از دیدگاه قرآن کریم، شناسایی شد. نتایج پژوهش حاضر، از نگاه قرآن کریم، بیانگر آن است که به جریان انداختن تفکر نیازمند عواملی چون منابع و موضوعاتی برای تفکر، روش مناسب، مصون سازی تفکر از عوامل بازدارنده (موانع) و تقویت و راهبری تفکر، از طریق عوامل تسهیل کننده، است. بر همین اساس، لازم است مربیان با ایفای نقش الگویی برای تفکرورزی، تهیه محتوای غنی و نافع، فراهم کردن فرصت ها و فعالیت هایی برای تفکر و چالش های فکری، فرضیه آزمایی، گسترش ظرفیت درک شهودی و باطنی، تربیت اخلاقی و تهذیب نفس و زمینه گرایش به تفکر را در فراگیران فراهم نمایند.
تبیین مدل مفهومی رابطه زبان و تفکر براساس قرآن و استخراج دلالت های تربیتی آن برای پرورش فکری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
109 - 148
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین مدل مفهومی رابطه زبان و تفکر براساس قرآن و استخراج دلالت های تربیتی آن برای پرورش فکری کودکان صورت گرفته است. بنابراین با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی– استنباطی؛ نخست کلیدواژگان پرکاربرد ناظر به زبان و تفکر در قرآن معادل یابی گردید که عبارتند از نطق، قول و کلام، سپس ویژگی های هر کدام براساس آیات ناظر به کلیدواژگان تحلیل، آنگاه رابطه میان زبان و تفکر تبیین فلسفی شده و این نتیجه حاصل شد که مراحل طی شده در تفکر، متناظر با پدیده های زبانی نطق، کلام و قول است. با زاویه دید دیگری هر کدام از پدیده های زبانی نطق، کلام و قول نیز قابل انطباق با فرایند تفکر می باشد. در ادامه مدل مفهومی این رابطه براساس قرآن ترسیم و در نهایت دلالت های تربیتی رابطه زبان و تفکر برای پرورش فکری کودکان استخراج گردید. با توجه به اینکه بهترین رویکرد تربیتی در رابطه با کودک، می تواند رویکرد زیبایی-شناختی باشد؛ به وسیله محرک های کلامی مطلوب، کودک به سمت ارزش ها و نیازهای حقیقی سوق پیدا کند. برای فعال سازی تفکر صحیح در کودک باید او را در معرض کلام حق قرار داد و با استفاده از قدرت اثرگذاری کلام الهی در قالب های هنری و زیبایی شناسانه بکار رفته آن، می توان شیوه های کلام آموزی را به کودکان آموزش داد.
الگوی مدرسه اسلامیِ حکمت از منظر دلالت های تربیتی عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان بینی اسلامی، پرورش یافتن جنبه های عقلانی برای سامان دهی نظام فکری و ایدئولوژی انسان اهمیت فراوان دارد و بنابراین، یکی از مهم ترین ویژگی های تعلیم وتربیت اسلامی، تکیه بر عقل و تأکید بر پرورش بُعد عقلانی است. هدف از این پژوهش، بررسی عقل و دلالت های تربیتی آن در ابعاد مبانی، مبدأ، مربّی، متربی، مواعظ و اصول، محیط، منابع، موانع، مسیر، مرکب، میل، معرفت، مجاهدت، ممارست، مقاصد، منازل، مراحل، معیار، محاسبه و ارزیابی، معینان و مشوقان، متد (روش)، محتوا و محصول بود که 21 «میم» تعلیم وتربیت نامیده می شوند. پژوهش حاضر ازنوع کیفی و توصیفی- تحلیلی بود و جامعه آن، آیات مرتبط با موضوع و دیگر اسناد دارای ارتباط با این حوزه درقالب کتاب و مقاله را شامل می شد. براساس یافته های این پژوهش، در مدرسه اسلامی حکمت، تربیت متربیان باید با تمرکز بر پرورش تمام ابعاد عقل، شامل عقل پرسشگر، کنشگر و پرستشگر صورت گیرد تا در سایه این پرورش مطابق با آموزه های الهی، حرکت زندگی در مسیر حکیمانه تحقق یابد. ازطریق تعریف و تبیین عناصر 21گانه مذکور می توان الگوی مدرسه اسلامی حکمت را سامان دهی کرد؛ به گونه ای که رهیافتی عملی و اجرایی نیز درپی داشته باشد. بهره گیری از این الزامات، انسان را در مسیر تربیت یاری می دهد و هدایت می کند و بدین ترتیب، این الزامات می توانند راهگشای والدین، معلمان، مدیران، متخصصان و دیگر دست اندرکاران نظام تعلیم وتربیت باشند.
گونه شناسی و مدل یابی اقتصاد قرآنی و دلالت های تربیتی آن برای تربیت اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد اسلامی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۳
41 - 64
حوزههای تخصصی:
نگاه به تربیت اقتصادی از سنین پایین، رویکردی است که به تازگی در محافل تربیتی، مورد تأیید و استقبال قرار گرفته است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر شناخت گونه های اقتصاد قرآنی جهت استخراج مدل توصیفی آن ها و دریافت دلالت های مرتبط تربیتی برای تربیت اقتصادی می باشد. برای دست یابی به این منظور و به دلیل چندوجهی بودن مقاله حاضر، روش پژوهش ترکیبی از مراحل پدیدارشناسی توصیفی در مرحله رجوع به آیات قرآن، تحلیل و کدگذاری داده ها به شیوه استراتژی داده بنیاد با نرم افزار MAXQDA در سه بخش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی و روش استنتاج از مبانی در بخش دلالت های تربیتی است. به عبارتی محققان در مرحله اول خوانشی کامل از کلیه آیات قرآن داشته و سپس داده های مستخرج را کدگذاری، دسته بندی و گونه شناسی کرده اند و مدل نهایی استخراج شده را جهت استنباط دلالت های تربیتی مورد استناد قرار داده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 106 کد باز در رابطه با اقتصاد در آیات قرآن وجود دارد که در قالب سه کد انتخابی اصول اقتصاد خصوصی، اصول اقتصاد حکومتی و توصیف شناسی اقتصادی، دسته بندی شده اند. سه دسته فوق در مرحله بعد به شش کد محوری تقسیم شده اند. در نهایت، داده های کدگذاری شده در قالب جداول و تصاویر، تحلیل و استنتاج تربیتی شده اند.
تبیین مبانی فلسفی شر از دیدگاه علامه طباطبایی و استنتاج دلالت های تربیتی آن در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
105 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین مبانی فلسفی شر از دیدگاه علامه طباطبایی و استنتاج دلالت های تربیتی آن در تربیت اخلاقی انجام شده است.روش تحقیق: روش پژوهش، توصیفی− تحلیلی و استنتاجی است. در مرحله اول مبانی فلسفی شر از دیدگاه علامه طباطبایی تبیین شد. در مرحله دوم دلالت های تربیتی حاصل از مبانی فلسفی شر ناظر به اصول و روش های تربیتی در تربیت اخلاقی استنتاج شد.یافته ها: نتایج نشان داد مبنای اساسی در اندیشه علامه طباطبایی اعتقاد به وجود خداوند به عنوان خیر بنیادین هستی و شرور به عنوان اموری عدمی است. با این حال ظهور و بروز شرور در مسیر تکامل جهان و انسان ضرورت دارد. به هنگام بروز شرور، می توان زاویه نگاه انسان به شر را در کنار رویکرد گریز از شر و مبارزه با آن، به رویکرد مواجهه با شر به مثابه موقعیتی تربیتی بسط داد. در رویکرد مواجهه با شرور به مثابه موقعیت تربیتی، علاوه بر پرهیز و گریز از شر، از موقعیت به دست آمده می توان به مثابه موقعیتی سازنده با نظر به رشد و تکامل متربی استفاده نمود. در این راستا اولین عکس العمل بعد از بروز شر، صبر پیشگی است. مراحل بعدی عبارتند از تعقل نمودن، مداومت بر اعمال صالح و پرهیز اعمال ناصالح که در کنار هم شرایط مناسبی را در مواجهه معقول با شرور پدید می آورند.
ساختارشناسی نظری و مفهومی واژگان «غفلت و فراموشی» در قرآن، جهت استنباط دلالت های تربیتی آن، برای معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
129 - 146
حوزههای تخصصی:
نگاه به کلیدواژه های قرآنی از منظر تربیتی، رویکردی است که می تواند باب فهم و استنباط دلالت های تربیتی برای تعلیم وتربیت را فراهم نماید. تبیین الگوهای نظری و مفهومی کلیدواژه های قرآنی می تواند در راستای فهم مسائل تربیتی در بعد کلان و ارائه راهکارهای کاربردی برای تعلیم وتربیت و وظایف معلمی در بعد خرد، راهگشا باشد. آنچه در این بین اهمیّت ویژه دارد این موضوع است که دلالت های تربیتی برای حرفه معلمی در فرایندی معتبر مورد استخراج و سنجش قرار گیرد. به عبارتی اگر قرار است برای فرایندهای تربیتی، مبانی خاصّی وجود داشته باشد یقیناً این امر بایستی براساس معیارهایی صورت گیرد که جنبه همه جانبه نگری در آن با توجّه به ویژگی های انسان و خلقت او قابل تعریف باشد. حتی، در کاربرد الگوهای روزآمد علمی و کاربرد نظریات رقیب، محک مبانی قرآنی می تواند به عنوان ابزاری برای صحّت سنجی این مطالب و فیلتری مناسب برای کاربرد نظریات علمی مورد استفاده قرار گیرد. واژگان غفلت و فراموشی به عنوان یکی از کلیدواژگان پرتکرار که با خلقت انسان و دوران تربیت و تکامل او گره خورده است، از جمله الگوهایی است که نه تنها فهم ابعاد آن برای معلّمان مفید و سودمند بلکه استخراج این ابعاد در قالب الگوی مفهومی و نظری می تواند برای مباحث تربیتی دارای راهکارهای عینی و عملیاتی باشد. تلاشی که محقّقان پژوهش حاضر سعی نمودند در خور وسع خود به بخشی از آن بپردازند. در همین راستا، پژوهش حاضر قصد دارد در راستای استنباط دلالت های تربیتی فوق، به واژه فراموشی در قرآن، نظری ساختارشناسانه بیندازد.ابتدا یک سؤال پژوهشی با این مضمون طرح شد که:«واژگان غفلت و فراموشی در قرآن چگونه بکار گرفته شده است؟»نمونه گیری هدفمند که تا اشباع نظری مقولات ادامه داشته و در طرح تحقیقی حاضر سبب خوانش کل آیات قرآن در رابطه با کلیدواژه حیات گردید.در مرحله ی سوم، جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و با مراجعه به متن قرآن انجام گرفت.در مرحله ی چهارم، داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار MAXQDAY نسخه 3-12PORO مورد تحلیل قرار گرفت. در مرحله آخر، مطالعه تطبیقی کدهای محوری و باز به استخراج دلالت های تربیتی به روش تحلیل محتوای کیفی به شیوه ی استقرایی انجام شد.نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوی نظری واژگان غفلت و فراموشی در قالب شش دسته گروه های غافل و فراموشکار، موارد در معرض غفلت و فراموشی، عوامل ایجاد و پرهیز از غفلت و فراموشی، نتایج و شیوه های برخورد با غفلت و فراموشی قابل تقسیم است. همچنین پنج دلالت تربیتی از این الگوی نظری و مفهومی برای معلمان قابل استخراج است که شامل موارد زیر می باشد: ارتباط شناخت و ادراک با غفلت و فراموشی، اعتبار تذکّر در کنار تعلّم، لزوم تبیین ابعاد غفلت و فراموشی، توجّه به متضادهای غفلت و فراموشی، توجّه به مراتب غفلت و فراموشی. هر یک از این دلالت ها خود شامل اجزای دیگری بوده که به شرح زیر می باشد: ارتباط شناخت و ادراک با غفلت و فراموشی از دلالت های مبنایی و ریشه ای است که شامل این موارد خواهد بود: توجّه به ایجاد شناخت، توجّه به شناخت صحیح، توجّه به شناخت عمیق. اعتبار تذکّر در کنار تعلّم از جمله دلالت های فرایندی و زمینه ای است که توجّه به لزوم تذکر دائمی و توجّه به شیوه های تذکر را شامل می شود. تبیین ابعاد غفلت و فراموشی از جمله دلالت های ساختاری است که مصادیق، ریشه ها و نتایج غفلت و فراموشی را شامل می شود. توجّه به متضادهای غفلت و فراموشی ازجمله دلالت های عملکردی است که کلیدواژه های دنیا - آخرت، مرگ - زندگی و حس گرایی و معناگرایی را شامل می شود. درنهایت توجّه به مراتب غفلت و فراموشی از جمله دلالت های نتیجه ای است که شامل گزاره های تکرار و تعمد در غفلت و فراموشی است.درنهایت باید اذعان داشت که دین برای تربیت انسان آمده است و نگاه به محتوای دینی برای استنباط دلالت های تربیتی می تواند گامی در همین راستا باشد. به صورت جزئی تر این امر می تواند از طریق تحلیل کلیدواژه های قرآنی جهت استنباط این دلالت ها برای حرفه معلمی و کلاس درس او صورت گیرد. لذا چنین تحلیلی اساساً هدف و مقصود دینی و تربیتی دارد. سودمندی این امر در اتقان تکیه گاه نظری است که برای تربیت فراهم می نماید و معلم می تواند در عمل از راهکارهایی در کار خود بهره مند گردد که اعتبار مبنایی آن براساس الگوی وحیانی پایه ریزی شده است. برهمین اساس و به منظور غنی بخشی به تحقیق حاضر، پیشنهاد می شود در ادامه تحقیقات نظری به این سبک، دیگر کلیدواژه های مرتبط با مفهوم غفلت و فراموشی مورد بررسی قرار گرفته و با تبیین الگوی نظری و مفهومی کامل تر، نکات کلان در مباحث تربیتی استخراج گردد. همچنین پیشنهاد می شود دیگر کلیدواژه های قرآنی براساس این الگو مورد تبیین و بررسی قرار گیرند. اساساً تربیت کارآمد منوط به رعایت ابعاد جزئی و کلی مؤلفه های تربیتی است. معلمان کارآمد در قدم اوّل باید با تمسک به منابع معتبر تربیتی، جای پای قدم های حرفه ای خود را مستحکم نمایند. در گام بعدی لزوم شناخت درست مبانی و اصول و دلالت های تربیتی از منابع معتبر مطرح می گردد. این فرایند را محقّقان تربیتی برای شناخت و دسترسی معلمان، تسهیل و تسریع می نمایند. در گام سوّم و در بخش وظیفه اصلی معلم، کاربست این نتایج در محیط تربیتی، حائز اهمیت بوده که این بخش از رسالت های حرفه ای معلمی خواهد بود. در همین راستا در تحقیق حاضر، گام اوّل و دوّم به عنوان گام های پیش زمینه و در راستای کمک به حرفه تربیتی معلم برداشته شد تا از این رهگذر کیفیت عملکردهای معلمی بهبود و گسترش یابد.