مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
رویکردها
حوزههای تخصصی:
تاکنون دو «رویکرد عقلایی گرایی فن محور و ارتباطی» در چارچوب برنامه ریزی توسعه و تحول مطرح بوده است. اما، در نظام مدیریت و برنامه ریزی توسعه و تحول سکونتگاه های روستایی در ایران چیرگی رویکرد عقلایی گرایی با اصالت متخصص چالش های پُرشماری در این فراگرد ایجاد کرده است . بنابراین ، در پژوهش حاضر برای تبیین این چالش ها به شیوه کمی و میدانی و توصیفی- تحلیلی این موضوع در سی روستای نمونه از مجموع 42 روستای ناحیه موردمطالعه با بهره گیری از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار آموس گرافیک وارسی شده است. یافته های پژوهش ناکارآمدبودن رویکرد حاکم بر مدیریت محلی در راستای بهبود سرمایه اجتماعی و تحولات فضای سکونتگاه های روستایی را آشکار ساخت. همچنین ، یافته های مدل ارتباطی استاندارد آشکار ساخت که برازش ضرایب مسیر متغیر سرمایه اجتماعی و تحولات فضایی و ارتباطشان مطلوب است، اما برازش سرمایه اجتماعی متأثر از رویکرد حاکم بر مدیریت در ارتباط با تحولات فضایی نامطلوب است. زیرا نامولدبودن آموزش به وسیله مدیریت محلی موجب شده تا آگاهی اجتماعی گیرندگان و بروزدهندگان این آموزش ها به گونه ای نامولد و منفعلانه چیرگی داشته باشد . درمجموع ، یافته های پژوهش زمینه لازم برای درک و فهم مشترکی از رویکرد ارتباطی فراهم می کند . از جنبه های ادراکی و معرفتی هم بر مبنای پی آیندها ، نگارندگان در این پژوهش در پی آن اند تا انسجام لازم در ترسیم خطوط اساسی انگاره نوین توسعه و تحول شکل بگیرد و به تعیین چارچوب الگوی کار رویکرد نوین یاری رسانند؛ بدین سان پشتوانه های معرفتی و غنای لازم برای کمک به تحول فضای سکونتگاه های روستایی به گونه ای مناسب از راه مشارکت روستاییان در این فراگرد فراهم خواهد شد .
بررسی نقش تربیت اسلامی در تأمین سلامت اجتماعی در دوره تأدیب(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی _ تحلیلی به بررسی نقش اصول و روش های تربیت اسلامی در تأمین سلامت اجتماعی، در دوره تأدیب می پردازد. جامعه آماری، منابع مرتبط با موضوع تحقیق است که به روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. در بخش توصیفی، اطلاعات به شیوه کتابخانه ای جمع آوری و تجزیه و تحلیل به صورت کیفی و یادداشت برداری صورت گرفت. برای دستیابی به پاسخ پرسش های پژوهش، ضمن مطالعه پیشینه، منابع مرتبط با موضوع تربیت اسلامی و سلامت اجتماعی مطالعه گردید. یافته های پژوهش حاکی از این بود که رویکرد سلامت اجتماعی در دوره تأدیب، شامل مقوله های مشارکت اجتماعی، همبستگی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و شکوفایی اجتماعی، عدم خشونت، عدم سرقت و دزدی، رعایت حقوق افراد، رضایت از زندگی و امنیت اجتماعی است. اصل تربیتی عزت، موجب مشارکت اجتماعی، پذیرش اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و عدم سرقت؛ اصل فضل، سبب مشارکت اجتماعی؛ اصل عدل، باعث شکوفایی اجتماعی، امنیت اجتماعی و عدم خشونت؛ اصل تغییر ظاهر، موجب پذیرش اجتماعی و امنیت اجتماعی، و اصل مسئولیت سبب پذیرش اجتماعی، عدم سرقت و امنیت اجتماعی می گردد.
رویکردی نظری به مسئله رابطه دین و تمدن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله رابطه دین و تمدن از جمله موضوعات بنیادینی است که به رغم اهمیت بسیارآن، چندان که باید با رویکردی نظری بررسی نشده است. نوشتار حاضر درصدد است از منظری تئوریک به این موضوع بپردازد و با روش توصیفی - تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که نوع نگرش به رابطه دین و تمدن وگستره آن تابع کدام متغیرهای کلیدی است. بنابر یافته های این تحقیق، دو متغیر اساسی در این جهت دخیل اند: نخست نوع نگرش به دین و قلمرو آن، و دوم نوع تعریف از تمدن و ابعاد آن. از یکسو، نوع رویکرد حداکثری یا حداقلی در تعیین قلمرو دین، به صورت مستقیم در تعیین نسبت آن با تمدن اثرگذار است. از سوی دیگر تعریف تک بعدی یا دوبعدی در تعریف تمدن در تعیین نوع و میزان رابطه آن با دین نقش دارد. از تضارب این نگرش ها با یکدیگر، سه دیدگاه حداکثری، حداقلی و منفی درباره رابطه دین و تمدن به دست می آید که هر کدام از منظری متفاوت این رابطه را تحلیل می کنند.
رویکردها در طراحی نظامات دینی با تأکید بر عرصه اخلاق و تربیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
39 - 58
حوزههای تخصصی:
دین مدعی جامعیت نسبت به همه عرصه های زندگی و پاسخگویی به نیازهای بشر تا روز قیامت است. اگر در عصر تشریع، نیازهای فکری مردمان با ارائه استدلالاتی ساده و روان پاسخ می گرفت اما دین برای اعصار بعد نیز ذخایر پنهانی داشت که شکافندگان علم دین یعنی صادقین؟عهم؟ متناسب با نیازهای فکری جدید به آشکار کردن این گنجینه های نهان پرداختند. باور به غنای دین، ما را نیز به این باور رسانده است که دین برای عصر ما نیز جوابگو است؛ عصری که در آن، ما نیاز به ارائه نظامات دینی برای عرصه های مختلف زندگی هستیم. این دغدغه سال ها است که اندیشمندان دینی را به تلاش های پردامنه ای کشانده و این نوشته کوتاه می کوشد تا گزارشی اجمالی از این جنبش علمی ارائه دهد. کوتاهی فرصت و فرودستی نویسنده، این گزارش را محدود به مشهورترین رویکردها و با تأکیدی خاص بر حوزه تخصصی راقم این سطور یعنی اخلاق و تربیت همراه کرده است. گزارش با ارائه رویکردی تازه و متفاوت در عرصه نظام سازی دینی به پایان می رسد که شاید با نقد ناقدان بتواند به گامی پیشتر در این عرصه خطیر بیانجامد.
چالش ها و رویکردهای توسعه ی گردشگری پایدار: از نظریه تا عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی گردشگری پایدار به عنوان یک راهبرد مدیریتی برای مقصدها اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. با این وجود بین مفهوم توسعه گردشگری پایدار و پارادایم اصلی یعنی توسعه ی پایدار به لحاظ نظری و اجرایی گسستگی هایی وجود دارد. هدف اصلی این مقاله بحث و بررسی پیرامون مهمترین چالش های نظری و عملی پیشروی مفهوم پارادایم توسعه ی گردشگری پایدار است. روش شناسی تحقیق مرور محتوایی پیشینه ی تحقیق و نظریات این حوزه است. در این مقاله سناریوهای مختلف توسعه ی پایدار گردشگری و پویایی های توسعه ی مقصدهای گردشگری در طول سه مسیر مجزای اورگانیک، افزایشی و ترغیبی که بر اساس یک پراگماتیسم محیطی در نهایت همگرا می شوند، نیز مورد بحث قرار می گیرد. در کنار مباحث نظری یاد شده یافته های این تحقیق شناسایی مهمترین چالش ها و نقدهای مفهومی و اجرایی است که توسعه ی گردشگری پایدار از دو وجه عرضه و تقاضای گردشگری با آن مواجه است. از وجه عرضه با چالش های چون ماهیت پیچیده ی سیستم گردشگری و وابستگی مقصد به کلان سیستم های خارجی و از وجه تقاضا با چالش های چون ماهیت منحصر به فرد تولید و مصرف تجربه ی گردشگری و اندازه ی واقعی بازار تقاضای گردشگری مواجه است. در پایان نیز برخی از مهمترین پیشنهادات و تکنیکهای اجرایی سناریوهای توسعه گردشگری پایدار برای موقعیت ایران ارائه شده است.
راهکارهای عینیت بخشی به معنای زندگی از دیدگاه دکتر فرانکل و علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
۱۵۸-۱۳۹
علامه جعفری و فرانکل برای عینیت بخشی معنای زندگی، ساز و کارهای عملی خاصی را بر اساس اصول و مبانی مکتب فکری خود پیشنهاد می دهند. مسئله تحقیق دراین پژوهش بنیادی که به روش تحقیق کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی-توصیفی است، بررسی راهکارهای عملی علامه جعفری به عنوان یک فیلسوف معناگرای اسلامی و فرانکل به عنوان یک روان شناس مبدع سبک معنا درمانی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد، علامه جعفری بر اساس مبانی و روش های دینی، عقلانی و وجدانی با طرح مراحل و اصول سه گانه تصعید روح، اصول تعالی بخش و اصول سلبی، محقق کردن حیات معقول را برای معنا بخشی به زندگی ترسیم می کند و فرانکل بر مبنای اصول و روش های تجربی و روانشناختی، سه رویکرد ارزش های تجربی، ارزش های خلاقانه و ارزش های نگرشی را برای تحقق معنابخشی از طریق عشق، وجدان، حقیقت روح، خودآگاهی، مسئولیت پذیری و انتخاب گری را پیشنهاد می دهد.
واکاوی رویکردها به فلسفه کودک به منظور شناسایی فلسفه کودکی در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
259-288
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، در راستای شناسایی فلسفه کودکی در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران، گفتمان های غالب در دو حوزه خطی و غیرخطی مورد بررسی قرار گرفت. از این رو برای تحلیل نوع نگاه به کودک و نیز تأمین هدف مطالعه، ابتدا با استفاده از روش تحلیل اسناد معتبر و روش بردی، تمامی نگرش ها از گذشته تا کنون در قالب پارادایم های سنتی و مدرنیستی در طیف های متنوع تاریخی، دینی، فلسفی و جامعه شناختی توصیف شد. در ادامه، گزاره های توصیف کننده با یکدیگر مقایسه شدند و در خصوص همجواری یا عدم همجواری، شباهت ها و تفاوت ها مورد بررسی قرار گرفت. در پایان؛ بخش مقایسه همزمان رویکردها، مهم ترین عامل در ابهام مفهوم پردازی فلسفه کودکی، نبودِ تعریفی مشخص از آن و بی توجهی به هستی شناسی، ارزش شناسی و معرفت شناسی کودکی در اسناد بالادستی شناخته شد. دستاورد این بررسی نشان دهنده تناقضاتی در مورد نسبت رویکرد فطرت گرایی توحیدی اسناد بالادستی با رویکردهای سنتی و پست مدرنیستی گردیده است که راهکار برون رفت از آن را می توان از یک سو به فاصله گرفتن از رویکردهای خطی و از سوی دیگر به لزوم اشاره بر وجود تفاوت های آن با رویکردهای غیرخطی معطوف کرد. رابطه میانه ای که هم بر وجود تعامل میان کودک با دنیای پیرامون او و هم بر وجود ناهمترازی میان جایگاه او با بزرگسالان اشاره دارد که می توان با استفاده از رویکردهای بیناپارادایمی و رویکرد غیرخطی پیوسته کودکان را شرکایی در فرایند پژوهش و دانش تلقی نمود.
رویکردها و روش های آینده پژوهی و سناریونگاری در برنامه ریزی شهری و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
82 - 107
حوزههای تخصصی:
مشکلات کنونی برنامه ریزی شهری، ناشی از عدم شناخت دقیق آینده شهرها و مسائل مربوط به آن است. اگر وضعیت امروز جامعه نتیجه آینده نگری زمان گذشته بوده پس اشکالات عدیده ای در شیوه برنامه ریزی و نحوه شناخت ما از آینده در گذشته برای برنامه ریزان شهری آن زمان وجود داشته است. این موضوع نشان می دهد که آینده پژوهی به عنوان یک علم فرارشته ای در فرایند برنامه ریزی شهری و شهرسازی جایگاه ویژه ای دارد که ضرورت تدوین چشم اندازهای آینده برنامه ریزی شهری را رقم می زند و ﺳﻨﺎرﯾﻮﻧﮕﺎری ﺑﻪﻋﻨﻮان ﯾﮏ اﺑﺰار ﻗﻮی در ﻣﯿﺎن روش ﻫﺎی آﯾﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ درک ﻧﯿﺮوﻫﺎی ﭘﯿﺸﺮان و ﻋﺪمﻗﻄﻌﯿﺖﻫﺎ، در ﻗﺎﻟﺐ رواﯾﺖ داﺳﺘﺎنﻫﺎی ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ از آﯾﻨﺪه، ﮐﻤﮏ زﯾﺎدی ﺑﺮای روﺷﻦ ﺷﺪن ﻓﻀﺎی ﻣﺒﻬﻢ آﯾﻨﺪه ﺑﺮای ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰان و ﺗﺼﻤﯿﻢﮔﯿﺮان ﺑﺎﺷﺪ. این مقاله در عرصه فرارشته ای با رویکرد بنیادی دارای جهت گیری توصیفی تحلیلی می باشد و با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی تلاش دارد پارادایم های آینده پژوهی را در سطوح هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی بررسی نماید. سپس، با تبیین مفاهیم و ساختارهای فکری این حوزه، ابزارها و روش های آینده پژوهی و سناریونگاری را واکاوی کرده و با ارائه یک مدل ترکیبی از روش های آینده پژوهی در جهت ایجاد هماهنگی بین روش های گوناگون، امکان به کارگیری هدفمند آن ها در موقعیت های تحقیقاتی مختلف برای پژوهشگران فراهم کند.
شهر هوشمند؛ محوری موثر در ارتقای سرزندگی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در حال حاضر، یکی از مشکلات اساسی شهرها، خالی شدن روح زندگی در آنها و در فضاهای شهری شان است. به همین دلیل، تامین نشاط و سرزندگی شهری به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت شهری تبدیل شده است. امروزه در کشورهای توسعه یافته، توجه به حضور مردم در فضاهای شهری نقش کلیدی در طراحی و برنامه ریزی شهرها ایفا می کنند و کلید مهم دستیابی به شهرهای پایدار، موفق و سرزنده، در توجه به نقش مردم و نیازهای آنان است.
اهداف: در شهرسازی نوین، آنچه باید در راس همه امور برنامه ریزی و طراحی قرار گیرد، تامین یک محیط انسانی و در شان انسان برای حضور شهروندان می باشد. مدیران و برنامه ریزان شهری در سراسر جهان می کوشند تا با نگاهی یکپارچه به تمامی ابعاد موجود در شهرها، برای مواجهه با مشکلات و معضلات شهری، رویکرد های متفاوتی را برای توسعه شهرهای امروزی به منظور پاسخگویی به خواسته ها و انتظارات جدید عصر حاضر ارائه دهند.
روش: یکی از رویکردها و مفاهیم جدید در عرصه شهرسازی امروز دنیا، شهر هوشمند و استفاده از فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات (ICT) می باشد. شهری که 24 ساعته است و امور شهر در تمام شبانه روز در آن جریان دارد. شهر هوشمند، شهری است شهروند محور که در آن از فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) جهت بهره وری بهتر از منابع و امکانات موجود، بالا بردن کیفیت زندگی شهروندان و حرکت به سمت توسعه پایدار شهری استفاده می شود. سیر فرآیند این پژوهش، مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و با کمک ابزار کتابخانه ای، به بررسی نظرات در ارتباط با شهر هوشمند، ابعاد و شاخص های آن می پردازد.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات موجود در فضاهای شهری شهرهوشمند، می تواند نقش بسزایی را برای حضور و تعاملات شهروندان و در نتیجه، سرزندگی فضاهای شهری ایفا کند. فضای شهری که در آن شاخص های سرزندگی در ابعاد شهر هوشمند جای گرفته و علاوه بر رعایت اصول شهر هوشمند، ارتقای سرزندگی را در فضاهای شهری شامل می شود.
صورت بندی مبانی نظری نفوذ از منظر اطلاعاتی (مکاتب، سطوح، رویکردها، حوزه ها و ابزارها و تکنیک های عملیاتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
67 - 102
حوزههای تخصصی:
نفوذ در ارتباطی متقابل، به عنوان یکی از ابزارهای کسب، حفظ و افزایش قدرت قلمداد گردیده است که همواره با تغییر ماهیت و کارکرد قدرت، شاهد تغییر ماهیت و کارکرد آن، هستیم. مفهومی که در طول تاریخ، شاهد دگرگونی و تکامل ماهیتی و کارکردی آن، در قالب مبانی و مولفه ها به صورت متفاوت و متناوب هستیم. در این نوشتار سعی شده است با یک روش توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتاب خانه ای و اسنادی به شناخت رابطه قدرت و نفوذ و متناسبا و ارزیابی جنبه های مختلف نفوذ و ارائه یک مبنای نظری جامع و کارآمد از منظر اطلاعاتی پرداخته شود. سوال این پژوهش به این صورت است که نفوذ از منظر اطلاعاتی بر چه مبانی و صورت بندی نظری استوار است؟نتیجتا در این پژوهش مبانی و صورت بندی نظری نفوذ به این صورت است که نفوذ در طول تاریخ به تناسب ارتباط با قدرت و تغییرمندی ماهیت و کارکرد آن، در سه مکتب سنتی و نوین و فرا نوین تکامل یافته است و دارای سطوح عملیاتی سخت، نرم و هوشمند است و بر پایه سه رویکرد عملیاتی تدافعی، تهاجمی و تهاجمی – تدافعی قرارگرفته است و همچنین نفوذ دارای محیط و حوزه های عملیاتی مختلفی اعم از سیاسی- امنیتی- نظامی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که همواره به تناسب محیط و حوزه عملیاتی در قالب تکینکها و ابزارهای عملیاتی متناوب از سوی یک بازیگر در قبال دیگری اعمال گردیده است.
حکمرانی هوش مصنوعی در عصر دیجیتال: واکاوی راهبردها و رویکردهای آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
193 - 224
حوزههای تخصصی:
«حکمرانی هوش مصنوعی» در ایالات متحده به چه صورت است؟ این نوشتار با بررسی راهبردها و رویکردهای آمریکا به فهمی دقیق از نحوه حکمرانی هوش مصنوعی در این کشور کمک می کند. این پژوهش در ابتدا به کاوش در تاریخچه سیاست فناوری ایالات متحده می پردازد و نشان می دهد که چگونه برخی مؤلفه های فرهنگ سیاسی، نقشی اساسی در پیشتازی آمریکا در عرصه فناوری ایفا کرده اند. سپس به ارزیابی برخی از مهم ترین فرصت ها و چالش هایی که هوش مصنوعی می تواند به طور مشخص در سطوح استراتژیک به همراه داشته باشد می پردازد. استدلال اصلی مقاله بر این است که سیاست های هوش مصنوعی در ایالات متحده به دو دسته ملی (دولت محور) و محلی (بازارمحور) تقسیم می شوند؛ رویکرد دولت محور از سوی دولت های فدرال و رویکرد بازارمحور عمدتاً توسط دولت های ایالتی و شرکت های بزرگ فناوری تدوین و اجرا می گردند. از این رو حکمرانی هوش مصنوعی در ایالات متحده حاصل هم افزایی سیاست های ملی و محلی است که هرکدام با پیشبرد «امنیت ملی» و «توسعه اقتصادی» به تداوم رهبری آمریکا بر هوش مصنوعی کمک می کنند. این مطالعه از پارادایم «تکنوپلیتیک» به مثابه سازوکاری جدید برای اشاره به پیوستگی فناوری و سیاست بهره می برد و از تمامی سطوح تحلیل سیستمی، دولتی، گروهی و فردی برای پاسخ به سؤال اصلی استفاده می کند.
واکاوی جامعه شناختی پژوهش هایِ در پیوند با زنان شاهنامه (با تکیه بر پژوهش های یک قرن اخیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۴)
199-230
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در پژوهش حاضر به معرفی پژوهش هایی در حوزه زنان شاهنامه برآمده اند و با واکاویِ جامعه شناختیِ حدود370 مقاله و 170 رساله و پایان نامه و 36 عنوان کتاب در حوزه مطالعات زنان شاهنامه از سال 1300 تا 1400 به مطالعه و بررسی این پژوهش ها پرداخته و کوشش شده است تا ضمن ارائه آمارها در قالب جدول و نمودار، سال شمار تحقیقات، سیر صعودی آن ها، داستان های پُراستقبالِ مربوط به زنان شاهنامه، جنسیّت پژوهشگران و رویکردهای اصلی و فرعی تحقیقات، نقد و بررسی شود. عواملی مانند پررنگ تر شدن حضور دختران در دانشگاه ها و رشد سه برابری تعداد اعضای هیأت علمی زن در کشور موجب شده است تا میزان گرایش پژوهشگران به نقد و بررسی داستان های زنان شاهنامه از اواخر دهه هشتاد شمسی روندی رو به افزایش داشته باشد. شخصیت هایی همچون سودابه، رودابه، منیژه، گردآفرید، تهمینه، شیرین، سیندخت و گردیه به ترتیب بیشترین میزان پژوهش ها را به خود اختصاص داده است و تعداد پژوهشگران زن در مقایسه با مردان بیشتر بوده است. رویکردهای اصلی این پژوهش ها، شامل پژوهش های عمومی (زنان)، تطبیقی، مقایسه ای، نظریه ای، بلاغی و رویکردهای فرعی پژوهش ها هم شامل پژوهش های فمینیستی، روان شناختی، اجتماعی و نظریه اشخاص (مباحث تئوریک) است که از دل پژوهش های نظریه ای در رویکرد اصلی به دست آمده است.
رهیافتی سیستماتیک از تحولات نوین رویکردهای برنامه ریزی درسی و نقش آن بر تعلیم و تربیت
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: مطالعه رویکردهای برنامه ریزی درسی کمک می کند تا برنامه ریزان آموزشی برنامه ها را مؤثرتر طراحی کرده و به نیازهای دانش آموزان پاسخ دهند.هدف این پژوهش بررسی تحولات نوین رویکردهای برنامه درسی و نقش آن بر تعلیم و تربیت است.روش ها : برای این منظور از روش سیستماتیک استفاده شده است.نمونه پژوهش منابع مرتبط مربوط به موضوع پژوهش بودند که بهترین اطلاعات را در اختیار پژوهشگر و در راستای سوال پژوهش قرار می دادند. پس از مطالعه منابع، پژوهشگر اطلاعات را تحلیل کرده، آنها را با توجه بر نقش اثرگذار و اثرپذیر آنها در حوزه های مرتبط طبقه بندی کرده است. این طبقه ها در عناوینی چون اصول و ایدئولوژی هایی در پایه گذاری برنامه ریزی درسی نوین تحولات ،نظریه ها و مدل ها ، تغییرات در سیاست گذاری آموزشی، نوع رویکردهای برنامه ریزی نوین و اصول و الگوهای تدریس برخاسته از آن، تحولات رخ داده در ارزیابی و ستجش و تدریس و آموزش منبعث از این تغییرات و چالش های پیش روی این تغییرات تقسیم شدند.یافته ها: یافته ها نشان دادکارکرد رویکردهای برنامه ریزی درسی با توجه به بستر تاریخی فرهنگی و اجتماعی بوده است و رویکردهای نوین برنامه ریزی درسی به سمت یک رویکرد پاسخگو محور در بستر جامعه حرکت کرده است.نتیجه گیری: : برای پاسخگویی به تغییرات جدید در حوزه آموزش و پرورش، باید برنامه ریزی درسی را به گونه ای تغییر داد تا با نیازهای جدید جامعه سازگار باشد. به همین دلیل، نیاز به همکاری بین مدارس، دانشگاه ها، سازمان های آموزشی و دولت وجود دارد تا بتوان به بهبود آموزش و پرورش در کشورمان دست یافت.