مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
نظام احسن
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
441 - 423
حوزههای تخصصی:
اگرچه در عرفان ابن عربی وجه ملکوتی انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و غالب عرفا به تبیین و تشریح این وجه انسان می پردازند، منتهی در آثار ابن عربی اهمیت و نقش وجه جسمانی انسان نیز قابل توجه است. در راستای اهمیت وجه جسمانی انسان در عرفان نظری این سؤال به ذهن می آید که آیا بعد جسمانی انسان به عنوان واقعیتی مهم، از منظر ابن عربی تأثیری در واقعیات پیرامونی خود دارد؟ و اساساً آیا نسبتی میان این بعد با واقعیات پیرامونی وجود دارد؟ این مقاله که بر اساس روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا نگارش یافته به دنبال پاسخ به این نوع سؤالات است و در نهایت این نتیجه به دست آمده است که بعد جسمانی انسان براساس مبانی مهم عرفان نظری ابن عربی، نقش مهمی در عالم هستی از جمله تحقق نظام احسن، کمال عالم، کمال آخرت، امتیاز بخشی نور الهی در عالم، ظهور افعال و مخلوقات، نمایان ساختن صورت حق تعالی، انطباق عالم صغیر با عالم کبیر، غایت و مقصد طبیعت، کامل ترین ظهور و پوشاندن حقیقت حق تعالی جهت بقاء عالم دارد. این نوشتار نشان می دهد نقش و کارکرد بعد جسمانی انسان دارای ابعاد گسترده ای است که شامل همه مراتب هستی می شود.
دلتنگی و خرده گیری فرهیختگان از سامانه کارگاه هستی در آینه ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نشانه های دلتنگی و آزردگی دانشوران و خردورزان از سامانه یا نظام هستی روزگار خود، خرده گیری هایی است که در آینه ادبیات به چشم می خورد. آزردگی از نداشتن جایگاه اجتماعی فراخور دانش و هنر خود، دلتنگی از تنگدستی، نبودن آزادی گفتار و کرداربرای بیان دیدگاه های علمی و فلسفی، ناآگاهی شهروندان و ... است که واگویه آن ها پیوسته با فرافکنی هایی چونان؛ نسبت دادن دشواری ها به چرخ و فلک که ریشه در فرهنگ زروانی دارد و یا قضا و قدر که به خواست و اراده خداوند تعالی برمی گردد؛ اظهار می شود. کمتر رخ می دهد که کسی ساحت زور و زر و تزویر را که بر جامعه آنان حکم می رانند، بیالاید. بنابراین خردورزان هنرور، سامانه اجتماعی و گاه نظام هستی را دارای نظم احسن ندیده اند. پاره ای از خردمندان از دریچه حکمت و فلسفه به موضوع نگریسته اند و برخی هم از دیدگاه دین و عرفان. دریغا که کمتر رخ داده است تا به ناآگاهی های توده ها و کژتابی کشورسالاران پرداخته گردد و به گونه ای استوار پای دولتمردان و دارندگان زور و زر و تزویر به میان آید. هنرمندی سامانه هستی را با آیین دریا می شمارد و دیگری بر این کژتابی، قانون گردباد نام می دهد. نگارنده این گفتار می کوشد تا به روش (توصیفی -تحلیلی) به بررسی برخی از دلخوری های فرهیختگان هنرور بپردازد و بر خاستگاه های آنان انگشت بنهد.
تحلیل و بررسی روش های وحیانی، برهانی و عرفانی در اثبات مسئله نظام احسن، از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
۱۷۸-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
«نظام احسن» به معنای بهترین و کامل ترین نظام خلقت، یکی از مباحث مهم کلامی، عرفانی و قرآنی است که در دستگاه فکری آیت الله جوادی آملی، جایگاه ویژه ای دارد. آیت الله جوادی آملی بر این باورند که محال است خداوند احسن الخالقین، به خلقت جهانی دست بزند که دارای عیب و نقص است. ایشان برای اثبات نظام احسن، در سه حوزه «وحیانی»، «برهانی» و «عرفانی» از «روش لمی» استفاده کرده اند. مسئله اصلی این تحقیق، بررسی اندیشه استاد جوادی در سه حوزه مزبور است که با روش تحقیق، گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای، تحلیل انتقادی مطالب بر اساس منابع موجود در آثار استاد جوادی آملی انجام شده است. یافته های این تحقیق در روش «وحیانی»، اثبات مسئله نظام احسن بر اساس آیات شریفه است. هم چنین در روش «برهانی»، به کمک دو قانون «مطلق بودن صفات الهی» و «علیت و معلولیت»، مسئله مزبور اثبات می شود. و در روش «عرفانی» نیز، بررسی «حقیقت منسجم» و تحلیل «صفت رحمانیت خداوند» می باشد.
بازسازی پاسخ ابن عربی به مسئله شرّ بر اساس رویکرد اگزیستانسی هسکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله شر از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده و اندیشمندان بسیاری از راه های مختلف در صدد پاسخ گویی به آن برآمده اند. این راه ها گاه برای جلوگیری از احساس الحاد یا ناامیدی نسبت به خالق هستی و گاه برای کاهش رنج یا اضطراب در زندگی مطرح شده اند. در سنت عرفان اسلامی، ابن عربی که بنیانگذار عرفان نظری است، بر اساس مبانی عرفانی خاص خود یعنی نظام اسماء و صفات الهی، نظام احسن، اعیان ثابته، و وحدت شخصی وجود به ارائه راه حل در این زمینه پرداخته است. در این مقاله می کوشیم بر اساس همین مبانی عرفانی و با توجه به شباهت رویکردهای عرفانی با رویکرد الهیات اگزیستانسی، به کشف و بازسازی پاسخ ابن عربی در این زمینه در مورد مسئله شر بر اساس تقریر اگزیستانسی هسکر بپردازیم . بر مبنای این راه حل، شر از نگاه ابن عربی، امری نسبی و مقید است و به تعین ها و قابلیتهای پدیده های موجود بازمی گردد و از آنجا که بر اساس اسمای حسنای الهی، کل نظام، نظامی احسن تلقی می شود و بر اساس نظریه وحدت شخصی وجود، حقیقت وجود در خداوند منحصر است، معنا بخشی و تسلادهی با وجود الهی، امکان پذیر می شود.
بررسی تطبیقی مسئله قرینه ای شر از دیدگاه تولی و پلنتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
5 - 24
حوزههای تخصصی:
در مسئله قرینه ای شر، از تکثر و شدت شرور به عنوان شاهدی علیه وجود خدا استفاده می شود. بر این اساس شرور مهیبی در جهان وجود دارند که یک موجود عالم و قادر مطلق و خیر محض می تواند از آنها جلوگیری کند، بدون اینکه خیر بزرگ تری را از دست بدهد یا شر بزرگ تر یا مساوی را مجاز بداند، ولی چنین نکرده است؛ پس هرچه شدت و تنوع این شرور بیشتر باشد، احتمال وجود خدای خیرخواه محضی که عالم و قادر مطلق است نیز کمتر خواهد شد. مایکل تولی از طرفداران مسئله قرینه ای یا بینه ای شر است. او با تکیه بر مقدماتی مانند تکثر شرور، بررسی احتمالاتی نظریه وجود خدا در مقایسه با نظریه های بدیل و استناد به زلزله لیسبون به عنوان استدلال اصلی به نامحتمل بودن وجود خدا معتقد است. در مقابل، آلوین پلنتینگا در پاسخ به تولی با تکیه بر مقدماتی مانند اینکه خداباوری محتمل ترین گزینه است، چراکه نظریه های بدیل آن، مشکلات جدی دارند، با نقد بر دو مقدمه از مقدمات استدلال اصلی تولی در صدد اثبات محتمل بودن وجود خداست. در این نوشتار تلاش شده است با تکیه بر روش کتابخانه ای به تبیین استدلال تولی و پلنتینگا پرداخته و سپس نقدهای دیگر وارده بر نظریه احتمالاتی تولی ارائه شود.
بازخوانی تحلیلی پیامدهای اعتقاد به نظام احسن در اعتقادات، اخلاق و رفتار با تأکید بر آرای علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به آثار و پیامدهای مثبت یک باور و اعتقاد می تواند به عنوان محرّک انگیزشی، انسان را به کسب آن اعتقاد سوق دهد؛ به ویژه اگر آن آثار و پیامدها موجب رشد و بهره وری هر چه بیشتر و بهتر از زندگی فردی و اجتماعی انسان شود. اعتقاد به احسن بودن نظام هستی نیز مانند هر اعتقاد و باور دیگری، بازتابها و پیامدهایی دارد که توجه به آن آثار و بهره گیری درست از آن باور، زمینه ساز حل برخی از مشکلات فردی و اجتماعی است. هدف و روش: این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، آثار و پیامدهای اعتقاد به احسن بودن نظام هستی را با تأکید بر آرای علامه طباطبایی، گردآوری، تحلیل و بازخوانی کرده است. یافته ها: علامه طباطبایی نگاه برگرفته از باور به احسن بودن نظام هستی را سرچشمه اعتقاد به توحید، تکامل اخلاق و تغییر رفتار انسانها می داند. نتیجه: اعتقاد به احسن بودن نظام هستی در سه حوزه اعتقادات، اخلاق و رفتار انسان تأثیرگذار بوده و آنها را جهت دهی می کند. اصل توحید، تقوای الهی، اخلاص، تصحیح روابط اجتماعی، تربیت، محیط زیست و ... از مواردی اند که اعتقاد به احسن بودن نظام هستی در آنها تأثیر می گذارد.
مرگ بمثابه امر وجودی و خیر در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
77 - 94
حوزههای تخصصی:
مرگ بعنوان یکی از مهمترین مسائل، و شاید مهمترین مسئله انسانها، همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. صدرالمتألهین در اغلب آثار خود به این امر پرداخته است. او مرگ را به دو نوع ارادی و غیرارادی تقسیم میکند. تجربه مرگ ارادی برای بعضی اولیای الهی امکانپذیر است آنها با تزکیه نفس، به جایی میرسند که قابلیت خرق بدن و سیر در عوالم بالاتر را پیدا میکنند. نوع دوم نیز همان مرگ طبیعی است. ملاصدرا مرگ را امری وجودی میداند و نظر به اینکه خیر بودن، ذاتی هر امر وجودی است، هر نوع مردن را چه با اجل طبیعی و چه با اجل اخترامی نیز امری طبیعی و خیر میشمارد. با توجه به اینکه مرگ اخترامی یا ناگهانی، بر اثر بیماری یا حوادث رخ میدهد، و در ظاهر شر بنظر میرسد، بر اساس چه مبنایی میتوان خیر بودن مرگ بمعنای کلی را تبیین کرد؟ نقش تکامل برزخی در این امر چیست؟ مقاله پیش رو، بر اساس اندیشه های ملاصدرا به این پرسشها پاسخ میدهد.
بررسی چالش های کلامی تغییرات نوین بشر در موجودات
حوزههای تخصصی:
گسترش مداخلات بشر در موجودات، پدیده ها و حوادث طبیعی، به واسطه توانایی های علمی، عقلی و روحی، تغییرات کیفی و کمّی فراوانی را در آنها به همراه داشته و موجب چالش های جدّی با برخی از اصول و مبانی کلام دینی شده است. از منظر فلاسفه و متکلّمان اسلامی با رویکرد عقل گرایانه، تمام تغییر و تبدیل ها و هر گونه دخالت انسان در مخلوقات، نه تنها با نظام احسن الهی، بلکه با هیچ اصل کلامی در تعارض و تقابل نبوده و تابع نظامات و تدبیرات ثابت و مطلق الهی و به صورت هدفمند، طراحی و اجرا می شود.کلّیه تغییرات، خود بخشی از نظام احسن و یکپارچه علّی و معلولی و به اذن و تدبیر باری تعالی و منطبق بر مبانی عقلی می باشد. در این مقاله تلاش گردیده، با بیان تغییراتی که در زمان حال و آینده تا پایان دنیا در موجودات توسط بشر امکان تحقّق دارد، چگونگی ارتباط آنها با فاعلیّت مطلق الهی و نظام احسن در راستای کلام اسلامی مورد بررسی قرار گیرد و پاسخ های مناسب مبتنی بر عقل و نقل، از سوی فلاسفه و متکلّمان اسلامی به ابهامات و چالش های نوین داده شود.
احسن بودن نظام هستی از دیدگاه آیات با تکیه بر آراء علامه طباطبائی در تفسیر المیزان.
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴
25 - 50
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهمی که پیوسته مورد بحث و دقت نظر فلاسفه قرار گرفته است، مسئله نظام احسن است. فلاسفه اسلامی عموما برای اثبات احسن بودن نظام هستی به عنایت الهی به عنوان دلیل عقلی و آیه هفتم سوره سجده به عنوان دلیل نقلی تمسک جسته اند. در نوشتار پیش رو تلاش شده است که با روش توصیفی_تحلیلی و رجوع به آیات قرآن و تکیه بر مبانی علامه طباطبایی به عنوان فیلسوفی متأله و مفسری بزرگ در تفسیر المیزان، آیاتی که بر احسن بودن نظام هستی دلالت می کنند جمع آوری و مورد تحلیل و بازخوانی قرار گیرند. در پایان این نتیجه به دست آمده است که با توجه به دیدگاه علامه طباطبایی در ملاک حسن موجودات و تطبیق آن با سخنان وی ذیل آیات مختلف در تفسیر المیزان، هفت آیه دیگر غیر از آیه هفتم سوره سجده، احسن بودن نظام هستی را نشان می دهند.واژگان کلیدی: نظام احسن، ملاک حسن موجودات، آیات قرآن، علامه طباطبایی.
بازخوانی تحلیلی نگرش سیستمی به هستی و نقش آن در پاسخ به شبهات شرور با تکیه بر مبانی علامه طباطبایی(ره)
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
59 - 79
حوزههای تخصصی:
مسئله شر چالش های بسیاری را برای احسن بودن نظام هستی، اثبات وجود خدا و تبیین برخی از صفات او به وجود آورده است. پاسخ های مختلفی از قبیل عدمی و نسبی بودن شرور، غالب بودن خیرات بر شرور ارائه شده که هر یک به نوبه خود توانایی توجیه وجود برخی از شرور را دارد. نگرش سیستمی به هستی نیز می تواند نقشی مکمل برای دیگر پاسخ های داده شده به مسئله ایفا کند. برخی از فلاسفه همچون ملاصدرا، محمدباقر میرداماد، محقق طوسی و غیره بر این باورند که با نگرش سیستمی یا کل نگر به عالم، دیگرهیچ پدیده ای شر به نظر نمی رسد، اما هیچ یک از آنها به تبیین این نگرش و چگونگی پاسخ گویی آن به مسئله شرور نپرداخته اند. در این نوشتار کوشیده ایم با روش توصیفی_تحلیلی و بازخوانی نگرش سیستمی به هستی، نقش آن در پاسخ به شبهات شرور را با بیان چند نمونه با تکیه بر اساس مبانی علامه طباطبایی بررسی کنیم. در پایان این نتیجه بدست آمد که با توجه به تعریف سیستم و اثبات وجود عناصر مختلف آن در عالم هستی با روش عقلی و جمع آوری شواهد قرآنی و روایی، همه موجودات عالم با یکدیگر به صورت هماهنگ برای دستیابی به هدفی خاص در تعامل هستند، به گونه ای که نبود یکی از موجودات یا تغییر یکی از آنها به تغییر کل عالم منجر می شود. بدین ترتیب موجوداتی که به ظاهر شر به شمار می آیند، وقتی در سیستم قرار می گیرند دیگر شر نبوده و جایگاه خاص خود در نظام عالم را خواهند داشت. این ادعا با بیان چند نمونه بررسی شده است.