مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
جنون
حوزههای تخصصی:
آیه ۲۷۵ سوره بقره در تقابل با آیات قبل از خود که از انفاق سخن می گوید، به بحث درباره ربا پرداخته و در این راستا رباخواران را به کسانی که با مس شیطان دچار خبط شده اند، تشبیه کرده است. این مقاله کوشیده است با بررسی معنای اصلی واژه "خبط" مراد این تشبیه را روشن نماید. اغلب مفسران با یکی انگاشتن مس، جنون و صرع و نزدیک دانستن این مفهوم به خبط، تشبیه بکار رفته در آیه را به معنای مجنون شدن رباخواران دانسته اند و تنها در حقیقی یا مجازی بودن ایجاد جنون توسط شیطان به بحث پرداخته اند. در این مقاله، با توجه به معنای لغوی واژه "قوم"، "خبط"، "مس" و کاربرد این واژگان در دیگر آیات و روایات، این نتیجه به دست آمد که مراد آیه از خبط قیام رباخوار با مس شیطان، نه مجنون شدن رباخواران؛ بلکه ترسیم قیامی در خلاف جهت فطرت برای رباخواران است که موجب تغییر هندسه فکری رباخواران و سیر نزولی حرکت آنها می شود.
تحلیل عنصر روشنی و تاریکی در اشعار آدونیس با رویکرد عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اشعار آدونیس نشان می دهد که امور متضاد در تفکّر و اندیشه های او از جایگاه ویژه و والایی برخوردار است؛ به حدّی که در انتقال مفاهیم نو و مورد نظر شاعر نقشی اساسی دارد. یکی از مهم ترین این عناصر که با بسامد بالا در اشعار آدونیس دیده می شود، عنصر روشنی و تاریکی است. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی به بررسی دو عنصر متضاد و پرکاربرد روشنی و تاریکی در اشعار آدونیس با تکیه بر تحلیل های عرفانی، پرداخته است تا نگاه ویژه آدونیس را به طبیعت و اشیاء بکاود و جنبه هایی از تفکّرات متعالی در اشعار او را آشکار کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که علاوه بر مفاهیمی چون خیر و شرّ، جهان ظاهر و جهان باطن، هدایت و ضلالت و... که این دو عنصر در این مفاهیم بازتاب می یابند، مهم ترین کاربرد آدونیس از روشنی و تاریکی، رها شدن از سرشت ذاتی این دو و لزوم همراهی تاریکی با روشنایی برای رسیدن به نقطه ای است که در آن همه عناصر متضاد و کثرات به وحدت بدل می شوند. آدونیس برای رسیدن به این هدف، پرده های ظاهری و مادّی اشیاء را کنار می زند و با تکیه بر مفهومی ویژه به نام «جنون» عریانی حقیقت و شناخت انسان از کنه هستی را موجب می شود.
ماهیت حقوقی و مسئولیت کیفری اعمال مجرمانه مجانین و دیوانگان
منبع:
پژوهش های حقوقی قانون یار دوره دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
129-159
حوزههای تخصصی:
در کنار اهلیت مادی همزمان با قدرت یافتن فرد برای محقق ساختن رکن روانی جرم، رفتار او می تواند وصف مجرمانه به خود بگیرد، داشتن چنین قدرتی را «اهلیت جنایی» می نامند. اهلیت جنایی نمایانگر وضعیتی است که فرد علاوه بر عنصر مادی بتواند عنصر روانی جرم (قصد ارتکاب عنصر مادی) را نیز داشته باشد. و بدین ترتیب واقعیت بیرونی جرم که متکی به دو عنصر یاد شده است به طور کامل از جانب او ممکن شود. اهلیت جنایی مرتبه ای از رشد عقلانی است که فرد قادر به تشخیص ماهیت افعال خود و نتیجه طبیعی آن ها باشد. فرد تنها هنگامی که ماهیت رفتار خود را می شناسد و رابطه آن را با نتایجش درک می کند می تواند نتیجه افعال خود را تصور و نتیجه را قصد کند و بدین ترتیب رکن روانی جرم را محقق سازد از این رو مورد خطاب قاعده جنایی قرار می گیرد و از ارتکاب جرم نهی می شود در این وضعیت می توان فرد را مجرم نامید.
بررسی تطبیقی جنون در فقه و روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهادسال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
77 - 100
حوزههای تخصصی:
با شکل گیری علم نوین روان شناسی و قرار گرفتن مفهوم جنون در قلمرو این حوزه، فصل تازه ای از توصیف، تبیین و معرفی جنون شکل یافته و ابهاماتی را در تشخیص مصادیق جنون در حوزه علوم اسلامی، به ویژه در فقه اسلامی، ایجاد نموده است. پژوهش حاضر با شیوه توصیفی-تحلیلی در پی یافتن معنای اصطلاحی جنون در فقه، معنای جنون در روان شناسی و یافتن مصادیق جنون فقهی در روان شناسی امروز است. برای تبیین معنای اصطلاحی جنون، علاوه بر کتب فقها، به بررسی اجمالی روایات اسلامی پرداخته شده است. شهید ثانی، فاضل هندی، فاضل مقداد، صاحب ریاض، صاحب جواهر و قاضی ابن براج، از جمله فقهایی هستند که نظرات آنها در این باب بررسی شده و در بررسی مفهوم جنون در روان شناسی از بحث جنون در سیر تاریخ نیز استفاده گردیده است. محقق، در نهایت به چهار دسته کلی از اختلالات و بیماری ها دست یافته که می توانند مصداق جنون در فقه باشند. «روان گسیختگی» اولین مصداق جنون فقهی در روان شناسی امروز است. دومین مصداق آن، «اختلال عصبی-رشدی» (شامل دلیریوم و زوال عقل)، سومین مصداق، «اختلال آشفتگی» (مانیا) و چهارمین مصداق، «عقب ماندگی ذهنی» است. هریک از موارد فوق، شاخه های مختلفی را در بر می گیرد که همه آنها را نمی توان در عنوان فقهی قرار داد.
بررسی و نقد کتاب تاریخ جنون در جامعه اسلامی دوره میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
257-273
جنون یکی از مسائل مهمِ کم تر بررسی شده در حوزه تاریخ اجتماعی و پزشکی جوامع مسلمان در سده های میانه اسلامی است. جنون، تا دو سه دهه پیش ازاین، بیش تر به عنوان یک بیماری روانی موردتوجه پژوهش گران تاریخ پزشکی قرار داشت. اما با معرفی رویکردهای جدید اجتماعی به پدیده های پزشکی به تدریج شاهد شکل گیری جریانی پژوهشی هستیم که مسائل و موضوعات پزشکی را ورای مرزهای شناخته شده دانش پزشکی و در فضایی بینارشته ای موردبررسی قرار می دهد و آثاری را در این زمینه تولید کرده است. یکی از معدود آثاری که در همین چهارچوب به شکلی گسترده تاریخ جنون را در جوامع اسلامی بررسی و تحلیل کرده کتاب تاریخ جنون در جامعه اسلامی دوره میانه نوشته مایکل دبلیو. دالس است. او در این کتاب به شکلی تفصیلی و از سه منظرِ پزشکی، اجتماعی تاریخی، و حقوقی/ شرعی و با اتکا بر طیف متنوعی از منابع موضوع جنون را دست مایه پژوهشی درخشان قرار داده است. بااین حال، این اثر به دلایل مختلف ازجمله رویکرد جزئی نگر نویسنده، داده های فراوان درباره جنون، و گرفتارشدن در دام نوعی ره یافت شرق شناسانه اروپامحور، که همه چیز را به اروپا احاله می دهد، دچار اشکالاتی محتوایی، به ویژه تعمیم های ناروا، شده است.
تبیین فقهی - پزشکی خلأهای تقنینی مربوط به دیه عقل
حوزههای تخصصی:
عقل از بزرگترین نعمتهای الهی به انسان است. شارع مقدس با علم به این موضوع به منظور حفظ سلامت عقل، چتر حمایت خود را در برابر آسیبهای متعدد جزئی و کلی وارد بر آن گسترانیده و برای صدماتی که موجب زوال آن میگردند دیه کامل و آنهایی که موجب نقصان عقل میگردند ارش را تعیین نموده است. به تبع، فصل پنجم از بخش دوم کتاب دیات در قانون مجازات اسلامی به مسائل پیرامون دیه عقل اختصاص یافته است. به نظر میرسد ضعفهای جدی در بدنه نظام تقنینی کیفری ایران در این خصوص وجود دارد که محل تامل است و در کتب فقهی نیز به آن کمتر اشاره شده است. یکی از نصادیق خلاء مفهوم «عته» است. در تبیین این ماهیت میتوان گفت اگرچه لفظ «عته» در برههای بین دوگانه مجنون و ناقصالعقل دارای اشتراک لفظی بوده ولی بهترین حالت آن است که «عته» را چیزی غیر از جنون در نظر بگیریم. همینطور در تبیین جایگاه این مفهوم در بین اختلالات روانی شناخته شده، بهدلیل عدم قطع ارتباط «معتوه» با واقعیات جهان پیرامونش و نیز توان نسبی اداره زندگی و عدم زوال کارکرد، در دسته نوروزها قرار میگیرد. همچنین در بحث قصاص در جنایات موجب زوال یا نقصان عقل، ادله گروهی که موافق اجرای قصاص در این قسم از جنایات هستند از ارجحیت برخوردار بوده و میتوان قصاص در این جنایات را داخل در عمومات ادله قصاص قرار دارد.
آموزه های فوکو در باب هنر با تأکید برآثار دیه گو ولاسکز، رنه ماگریت و فرانسیس گویا
حوزههای تخصصی:
میشل فوکو به تاسی از نیچه به نقد مبانی متافیزیک غربی می پردازد. او در این راستا با افشاء و واژگونی معیارها و اصول بدیهی در ساختار قدرت، به تبیین اشکال مختلف غیریت اهتمام دارد. یکی از این اشکال جنون است که به زعم فوکو در آثار هنری عصر مدرن متجلی است. هنر در آثار فوکو پیرامون سه مفهوم متمرکز است نخست آن که آثار هنری می توانند فضای فکری خاص یک مقطع تاریخی را تا حد زیادی آشکار کنند. دوم، آثار هنری می توانند مفاهیمی را که ما از شخصیت در ذهن خود داریم مورد پرسش جدی قرار دهند. سوم، مفاهیم سبک و خلاقیت هنری می توانند ما را به سوی تفسیری مجدد از انسان یا فاعل تجربه هدایت کنند. در این مقاله سعی شده است که تحلیلی از شاهکار «دیه گو ولاسکز» یعنی ندیم ها ارائه شود که مصداق اندیشه نخست فوکو است و سپس تحلیلی از یکی از نقاشی های سورئالیستی رنه ماگریت که بیانگر فضای روحی و معنوی خاص تفکر فرهنگی غرب در قرن بیستم است ارائه می شود. همچنین با ارائه شواهدی از هنر مدرن به ویژه در آثار گویا جنون هنری از منظر فوکو و ارتباط هنر با امر دیونوسوسی نیچه تبیین می شود و در نهایت هنر به منزله امری رهایی بخش از ساختارهای مسلط قدرت قلمداد می شود.
بررسی فقهی -حقوقی جنون با تأکید بر راهنماهای تشخیصی و آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال هشتاد و پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۱۳
353 - 380
حوزههای تخصصی:
مطابق ماده 149 قانون مجازات اسلامی «هرگاه مرتکب در زمان ارتکاب جرم دچار اختلال روانی بوده به نحوی که فاقد اراده یا قوه تمییز باشد مجنون محسوب می شود و مسؤولیت کیفری ندارد.» این ماده آخرین اراده قانون گذار در خصوص جنون است. از مطالعه مبانی و منابع فقهی و حقوقی می توان سه معیار برای جنون در نظر گرفت؛ معیار شناختی و ارادی، معیار عرفی و معیار مصاحبت و تنافی. در معیار شناختی تکیه اصلی بر تمیز ماهیت یک فعل و در معیار ارادی تکیه بر کنترل فرد بر رفتارش است. در معیار عرفی، چون جنون فاقد حقیقت شرعی است برای تشخیص آن به عرف رجوع می شود. معیار روان پزشکی هم در قالب عرف خاص قابل تحلیل است. آخرین معیار، معیار مصاحبت و تنافی است که در مصاحبت تأکید اصلی برای تشخیص جنون در هم نشینی با شخص و در تنافی توجه به رفتارهایی است که با عقل و سلامت روان قابل جمع نیست. مناسب ترین راه حل برای تشخیص جنون، توجه به ادراک و قصور ادراک بر اساس نشانه هایی مانند هذیان و توهم است. به عبارت دیگر چون علل بیماری جنون و اختلالات روان پریشی مشخص نیست به جای سبب شناسی باید از نشانه شناسی استفاده کرد و از این طریق با پذیرش نسبیت جنون در هر مورد خاص نسبت به سلامت یا عدم سلامت روان شخص تصمیم گرفت. روش تحقیق ما «توصیفی تحلیلی» است که نتایج آن می تواند در پرونده های حقوقی و کیفری که موضوع آن ها به نحوی مرتبط با اختلالات روانی است قابل استفاده باشد.
تاثیر جنون، عته و سفه بر مسئولیت کیفری بزهکار با رویکردی بر قوانین ایران
منبع:
فقه و حقوق نوین سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵
116-133
حوزههای تخصصی:
جنون، عته و سفه قبل از ارتکاب جرم از منظر قوانین ایران با توجه به «شخصیت و سابقه مجرم» از موجبات تخفیف خواهد شد. اگر مجنون را مجازات کنیم هرگز به هدف عینی کیفر یا اصلاح بزه کار نمی رسیم، به همین علت است که مجازات و اعمال کیفر مفید به فایده نیست. سوال اصلی تحقیقمقاله این است کهتأثیر جنون، عته و سفه بر مسئولیت کیفری بزه کار از منظر قوانین ایران چگونه است؟در راستای پاسخ به فرضیه می توان گفت که جنون، عته و سفه قبل از ارتکاب جرم از منظر قوانین ایران بر نقصان مسئولیت کیفری بزه کار مؤثر است. جنون، عته و سفه هنگام ارتکاب جرم، رافع تام مسئولیت کیفری بزه کار است و از مسئولیت کیفری بزه کار تأثیری بر مسئولیت کیفری بزه کار ندارد؛ ولی دادگاه اختیار دارد که در مجازات شخص مجنون، معتوه و سفیه تخفیف دهد. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی و استفاده از کتابخانه و به طریق فیش برداری می باشد.
نقد و بررسی حکایت تمثیلی «جنون» از مقامات حمیدی (مطالعه موردی بر اساس قواعد ساختارگرایی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
111 - 129
حوزههای تخصصی:
مقامات حمیدی مجموعه ای است از داستان های کوتاه تمثیلی که در هر کدام از آنها، یک موضوع عرفانی به صورت تمثیلی مورد بحث قرار می گیرد. این مقاله حکایت جنون را با توجه به معماری داستان و هندسه ساختاری آن، مأموریت ذاتی اثر و کردار گفتاری- نوشتاری سراینده، به صورت کمّی تشریح می نماید و در پایان به این نتیجه می رسد که نویسنده در این کتاب تعلیمی با تبحر خاصی انسجام متن را با هنر و مهارت درآمیخته و پند و اندرزهای دینی- اخلاقی خود را به مخاطب ارائه کرده است.
بررسی نمایشنامه شاه لیر شکسپیر بر اساس نظریات روانکاوانه ژاک لاکان و در پرتو مفهوم گفتمان ارباب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
216 - 243
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با اتخاذ رویکرد روانکاوانه لاکانی و در پرتو مفهوم گفتمان ارباب ذیل مفهوم چهار گفتمان؛ به بررسی نمایشنامه شاه لیر شکسپیر می پردازد. پرسش اصلی مقاله چرایی جنون شاه لیر و بی نظمی متعاقب درگرفته در جامعه، پس از شرایط ثبات و نظم ابتدای نمایشنامه است. پژوهش حاضر نشان می دهد که چگونه به هنگامی که شاه لیر در مقام ارباب دال و جایگاه موضوع همان انگاری سوژه های خط خورده، از گفتمان حذف شده و حقیقت گفتمان ارباب برملا و پرده فانتزی گسیخته می شود، خدایگان و جامعه هر دو دچار جنون و آشفتگی می شوند. نخست، مفهوم گفتمان ارباب و اجزای آن شرح داده شده و تبیین می شوند و سپس با اتکا به شیوه واکاوی متن به پرسش های اصلی پژوهش پرداخته می شود.
جایگاه آنانسفالیک ها در فقه و حقوق کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
9 - 18
حوزههای تخصصی:
«آنانسفالی» نقیصه ای کشنده و لاعلاج است که به دلیل از بین رفتن بافت های عصبی مانع تشکیل جمجمه و مغز در جنین یا نوزادان مبتلا به این عارضه می گردد و در دوران جنینی و نیز در بدو تولد قابل تشخیص و شناسایی می باشد. تبیین جایگاه فقهی و حقوقی آنانسفالیک ها یکی از موضوعات چالشی حقوقی جزا است که نویسنده این نوشتار سعی کرده است به آن بپردازد. جنین دارای چنین عارضه ای یک جنین ناقص الخلقه به حساب آمده و تحت شرایطی، سقط درمانی آن جایز می باشد. همچنین نوزادان آنانسفالیک به-دلیل عقب افتادگی و اختلال شدید ساختاری بافت های عصبی عمر خیلی کوتاهی دارند، لیکن این وضعیت آنها در حکم مرگ مغزی یا حیات غیر مستقر قرار نمی دهد. با این وجود، وضعیت این افراد با حالت جنون و احکام جاری بر آن قابل تطبیق است.
جنون در آموزه های طبی اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
118-133
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: آموزه های طبی اسلام توصیه های فراوانی درباره ی سلامت جسم و جان دربردارد. بخشی از این آموزه ها درباره ی بیماری های روانی از قبیل جنون است. اسلام دستور های فراوانی درباره ی مقابله با جنون دارد. سامان دهی توصیه های مزبور از یک سو و تبیین آنها از سوی دیگر از اهداف این پژوهش است. روش کار: این پژوهش از نوع کتابخانه یی است که با جستجوی واژگانی نظیر مجنون، جنون، جن و مسّ در متون دینی و با جستجوی عناوین پیش گفته در پایگاه های معرفی مقالات، به بررسی آن پرداخته شده است. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسنده ی مقاله تضاد منافعی درباره ی آن گزارش نکرده است. یافته ها : جنون در آموزه های طبی اسلام در دو بُعد پیشگیری و درمان اشاره شده است. در این آموزه ها روش های مادی و معنوی فراوانی معرفی شده است که مقاله ی حاضر آنها را بررسی؛ و در نهایت بیش از بیست روش معرفی کرده است. یافته ها در حوزه ی جستجوی مقالات حاکی از آن است که موضوع جنون در تحقیقات پژوهشگران تنها با صبغه ی فقهی، حقوقی، پزشکی و ادبی بررسی شده؛ و هیچ تحقیق جامعی تاکنون جنون را با رویکرد آموزه های اسلامی بررسی نکرده است. نتیجه گیری: از نظر آموزه های اسلامی جنون بیماری صعب العلاج و سهل التدارکی است. راه های پیشنهادی اسلام برای پیشگیری و درمان بیماری ها به طور عام و جنون به طور خاص بسیار ساده، کم هزینه و طبیعی است. ادعیه و راز و نیاز با پروردگار در کنار تدبیرهای عملی برای درمان و پیشگیری، مؤید تجربیات روان شناسان است. در نهایت اینکه اسلام همه ی ابعاد وجودی انسان را مد نظر داشته؛ و در مقابله با بیماری ها به کرامت انسان اهمیت ویژه یی داده است. Sajedi A. Insanity in Medical Teachings of Islam. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 118- 133.DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.20661
مطالعه تطبیقی اسباب، معیارها و مبانی حجر در حقوق خصوصی و کیفری
منبع:
تعالی حقوق سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
2 - 27
حوزههای تخصصی:
یکی از نهادهای حقوقی که در هر دو شاخه حقوق خصوصی و کیفری همواره زمینه ساز بحث های فراوانی بوده است، «حجر» می باشد. قسمت زیادی از این مباحث که ریشه در اندیشه های فقهای شیعه دارد امروزه موجب بروز اختلاف نظر میان حقوقدانان شده است. با توجه به آنکه رویکردهای موجود در زمان تدوین قوانین و اتخاذ تصمیم در مراجع قضایی در خصوص وضعیت محجوران حمایتی به عنوان گروه های آسیب پذیر جامعه، تاثیرگذار است، بررسی اسباب، معیارها و مبانی حجر با اهمیت محسوب می شود. به همین جهت، مقاله کنونی به بررسی تطبیقی اسباب، معیارها و مبانی حجر در حقوق خصوصی و کیفری پرداخته است. یافته های این پژوهش دلالت بر آن دارد در حقوق ایران از یک سو، حجر در حقوق خصوصی دارای قلمرو گسترده تری نسبت به حقوق کیفری می باشد و از دیگر سو، دو حوزه دارای تفاوت هایی در رابطه ی با اسباب، معیار و مبانی حجر هستند. در حالی که در حقوق خصوصی، مبانی حجر، شامل مواردی چون: عدم اراده، حمایت از محجور و حمایت از جامعه است، در حقوق کیفری، مبنای حجر، شامل: فقدان اراده و اجرای عدالت می شود. این موضوع نشان می دهد مقنن ایرانی، نگاه مضیق و محدودی در خصوص این نهاد در حوزه حقوق کیفری دارد.
آموزش تفکر به مثابه نوشتار؛ براساس نقد دریدا از خوانش فوکو در رابطه بین عقل و جنون در کوگیتو دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
81 - 98
حوزههای تخصصی:
مفهوم تفکر و اندیشیدن یکی از مسائل مهم معرفت شناسی است که فیلسوفان و معرفت شناسان از دیرباز تا کنون دیدگاه های گوناگونی درباره چیستی تفکر و چگونگی ارتباط آن با عقل ابراز داشته اند. در این نوشتار، ما به بازسازی مفهوم تفکر از دیدگاه دریدا به وسیله نقد او از خوانش فوکو از "من می اندیشم" دکارت پرداخته و چگونگی ارتباط آن را با آموزش تجزیه و تحلیل می کنیم. بر طبق دیدگاه فوکو، دکارت جنون را از تفکر کنار می گذارد، در حالی که به اعتقاد دریدا در کوگیتو، جنون وضعیتی از تفکر (درون تفکر) می باشد. در خوانش دریدا، کوگیتو نقطه صفری است که در آن عقل و جنون در هم تنیده اند. در حالی که فوکو دکارت را چنین تفسیر می کند؛ من فکر می کنم، پس من مجنون نیستم، دریدا او را چنین می خواند: مجنون باشم یا نباشم، من فکر می کنم، پس هستم. از سوی دیگر دریدا اذعان دارد که تفکر خود، نوعی نوشتن است، فکر کردن؛ یا همان نوشتن، فقط به لطف غیاب و وضعیت های امکان نیافته، و عقلانیت فقط به لطف عدم عقلانیت، یعنی جنون، امکان می یابد. نوشتار دریدایی نیز به واسطه رابطه ای مضاعف با آموزش فوکوی معلم امکان می یابد؛ استاد در ابتدا دانشجو را با فراهم نمودن دانش و طرز تفکر مناسبی آموزش می دهد و سپس دانشجو بخاطر این که خود فکر کند و صدای منحصر بفرد خود را ایجاد نماید، استاد را به چالش می کشد
نگاهی نو از حقوق کیفری ایران پیرامون مسئولیت و مجازات مجنون
تعریف فقهاء و حقوقدانان و دانشمندان علم روان شناسی از جنون به زوال کامل عقل و ادراک، خط بطلان می کشد. و نظریه ارتباط جنون را با نوعی بیماری اختلال در قوه درک و عقل و عصب، تایید می کند. جنون و اختلالات دماغی از مسائل موضوعی است. بدان معنا که این نحو از اختلال، باید احراز شود و تشخیص آن در موارد مشتبه از طریق رجوع دادگاه به کارشناس صورت می پذیرد که در این بین، نظریه کارشناس، مشورتی بوده و قاضی مکلف به تبعیت از آن نمی باشد. و این در حالی است که امروزه، قضات بر آنند تا پزشک به طور قطع درباره مسؤولیت و تقصیر و عدم آن اظهار عقیده کند و پزشکان نیز سعی شان بر این است که تشخیص تقصیر را به عهده قاضی بگذارند. دراین بین آنچه که قابل تامل و دقت است آنکه، جنون دارای اقسامی است و حتی برخی، اقسام آن را به هشتاد قسم رسانده اند. در این میان، قسمتی از آنها به اختلال در قوای عاقله باز می گردد. که برخی دائمی و مستمر (اطباقی) و بعضی غیر مستمر (ادواری) است. بنابر آنچه که معروف است، شرط تاثیر جنون در رفع مسوؤلیت کیفری، وجود آن حین، ارتکاب جرم است که با احراز این شرط، مرتکب، حتی از پرداخت هزینه دادرسی هم معاف است. قانون گذار در فصل دوم از بخش چهارم از کتاب اول در کلیات قانون مجازات اسلامی، موانع مسئولیت کیفری را مورد توجه قرار داده است و ضمن بیان مواد 149 و 150، مسئله جنون و نحوه مانعیت آن را مورد بررسی قرار داده است. آنچه که قانون گذار در قانون بدان اشاره کرده و جزء نو آوری ها در قوانین کیفری است، این است که، به مسئله ضرورت نگهداری شخص مبتلای به اختلال روانی در صورت وجود حالت خطرناک و احتمال اخلال در نظم عمومی اشاره نموده است. (ماده 150، قانون مجازات اسلامی مصوب1392) دو نکته قابل توجه، هدف از انجام تحقیق حاضر است: نکته اول: کلی گوئی موجود در بیان مواد، همچون کلی گوئی مطرح در ماده 149 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، با اصل لزوم عدم ابهام در قانون گذاری منافات داشته و لازم است حتی الامکان با بیان مقیدات، این نحو از توسعه را مضیق ساخته، تا در رهگذر این تقیید، حق افراد ضایع نگردد. و این امر مستلزم بررسی دقیق و روان شناسانه و بیان تعاریف دقیق از سوی این گروه از محققان خواهد بود. تا در سایه این بخش از تحلیل، تعیین مصداق افراد مجنون آسان تر گشته و مسئله مانعیت از مسئولیت کیفری نیز به خوبی روشن گردد. نکته دوم: مطلب دیگری که هم در قانون مجازات فعلی و هم در قانون فعلی بدان اشاره شده است، مجازات فرد مجرمی است که بعد از ارتکاب جرم، جنون بر او عارض شده است. که اگر چه نظر مشهور نیز، این مطلب است، اما بررسی نظر مخالف و ادله این گروه خالی از لطف نخواهد بود.
تحلیل استعاره های مفهومی جهتی یا فضایی بن مایه «جنون» در منتخب غزل های بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسی شناختی،استعاره مفهومی سازوکاری است که بر اساس آن امور انتزاعی و ذهنی بر پایه امور عینی تعریف، فهمیده وتوصیف می شود. اندیشیدن به شیوه استعاری، یعنی تجسم بخشیدن به مفاهیم ذهنی و انتزاعی؛ مفاهیمی مانند مرگ، زندگی، وهم، عشق حیرت، مهربانی، خشم و صداقت اموری انتزاعی هستند که با استفاده از مفاهیمی عینی قابل درک و فهم می شوند.درشعربیدل که به واسطه زبان خاص و سبک ویژه اش، در بین شاعران سبک هندی متمایز است نیز از این واژه ها ومفاهیم کم نیست. در غزلیات بیدل دهلوی بعضی واژه ها بسامد بالایی دارندکه به صورت یک موتیف و بن مایه شناخته می شوند و نماینده نگرش او به جهان هستند. یکی از واژه های کلیدی پربسامد در شعر بیدل، مفهوم انتزاعی «جنون» است. این پژوهش، استعاره های جهتی بن- مایه «جنون» را با تکیه بر نظریه معناشناسیِ شناختی و کار-کرد استعاره مفهومی، تحلیل می کند. این مقاله توصیفی تحلیلی، با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و روش استدلالی از نوع استقرایی (جزء به- کل) به تحلیل کیفی و گاه کمّیِ مفهوم انتزاعی «جنون» در غزل های بیدل بر پایه تحلیل استعاره های جهتی می پردازد. استعاره های جهتی در شعر بیدل با الگو های جهتیِ حرکت دورانی، بالا و پایین، درون و بیرون، حدفاصل، مرکز و حاشیه، پیش و پس و استعاره اینجاوآنجا قابل بیان است. در بسیاری از ابیات بیدل، جنون با سرگشتگی یا حرکت دورانی و گاه با گردش و چرخش و حرکتی رو به بالا و پایین، مفهوم- سازی شده است. همخوانی استعاره های به کاررفته برای مفهوم -سازی مضامین استعاری، بر قدرت شاعری بیدل دهلوی و استفاده وی از تجربه های محیطی در بیان اندیشه های عرفانی اش دلالت دارد.
نقش اختلالات روانی در مسئولیت کیفری
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
159 - 195
حوزههای تخصصی:
مجانین در سیستم حقوق کیفری ایران به عنوان یک قاعده ی کلی، همانند سیستم های حقوق کیفری کشورهای دیگر از مسئولیت کیفری مبرا هستند. موضوع مسئولیت کیفری بیماران روانی در سال 1843 با قانون مک ناتن وارد حقوق جزای انگلستان شد و بر اساس این قاعده هرگاه ثابت شود متهم در زمان ارتکاب جرم به علت بیماری روانی دچار آنچان نقص قوای عقلانی بوده است که از ماهیت و کیفیت عمل خود آگاهی نداشته یا اگر واقف بوده، نمی دانسته عمل خلافی انجام می دهد، به علت ابتلا به جنون از مجازات معاف خواهد شد. قانون مجازات عمومی 1304(اصلاحی1352) بیماران روانی به دو دسته تقسیم بندی کرده بود: کسانی که به طور کامل از مسئولیت کیفری مبرا بودند و کسانی که از بیماریهای روانی خفیفی رنج می برند و از مسئولیت تخفیف یافته برخوردار بودند. اما قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 با اشاره به جنون و درجات آن، تمام ماجرای اختلالات روانی و تاثیرات این اختلالات را بر مسئولیت کیفری در ماده 51 این قانون خلاصه کرده است. این در حالی است که برخی افراد، از بیمارهای روانی خاصی رنج می برند بدون اینکه از نظر پزشکی و روان پزشکی دیوانه تلقی شوند. همچنین برخی از مجرمین در حین ارتکاب جرم عاقل بوده، ولی بعدا دچار جنون می شوند. این اجمال گویی سبب تشت آرای قضات و دیگر صاحب نظران در شناخت مفهوم حقوقی جنون از مفهوم روان پزشکی آن شده است. این نگارش سعی دارد جهت اغنای بحث ابتدا تا حدودی به تعامل مفاهیم حقوقی و روان پزشکی جنون بپردازد و در ادامه ضمن بررسی نقش جنون در مسئولیت کیفری بخصوص بررسی حالات قابل مقایسه با ناهنجاری های روانی از دیدگاه قوانین فعلی ایران و انگلستان، این موضوع را مورد بررسی قرار دهد که آیا متهم که مدعی جنون می باشد باید ادعای خود را اثبات کند یا دادستان باید فقدان جنون را ثابت نماید.
تحلیل مفهوم «شاعرانگی» در رمان «شازده احتجاب»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
63 - 89
حوزههای تخصصی:
پس از رواج خردگرایی و عقلانیت در رنسانس در آثار ادبی مختلف، اهمیت مفاهیم شعر و شاعرانگی روز به روز کاسته شد و هرگونه خردگریزی و «جنون» در چهارچوب آسایشگاه ها محبوس شد. نویسندگان مدرن نومید از نتایج و ثمرات خردگرایی غربی به جنبه های معنایی و ذهنی و غیرصوری شاعرانگی در ادبیات داستانی مایل شدند تا هم به مقابله با خرد حاکم بپردازند و هم فریاد اعتراض «جنون» دربند و مطرود را در قالب داستان مدرن نمایندگی کنند. از دیدگاه نظریه پردازان مدرن، «شاعرانگی» در تعریف تازه خود عموماً با علاقه مندی به انتزاع و خردگریزی و نفی معیارهای رایج و متعارف در ادبیات همراه بود. در این مقاله کوشیدیم مفهوم «شاعرانگی» و نسبت آن با «جنون» را از طریق مؤلفه های سبکی داستان های مدرن در رمان «شازده احتجاب» نشان دهیم. یافته های تحقیق نشان می دهند که در رمان «شازده احتجاب» گلشیری، «شاعرانگی» از طریق مؤلفه هایی چون روایت گریزی، ابهام، زمان پریشی و توجه به ساخت استعاری جملات و عناصری چون «جنون» و «مرگ»، روایت داستان را از حالت متعارف خارج می کند و علاوه بر شاعرانه ساختن متن و فضای داستان، نسبتی معنادار و اعتراضی با نفی خردگرایی و توجه به «جنون» در دوران مدرن به وجود می آورد.
مجانین العقلای زن در تصوف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
67 - 82
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، جُستاری تحقیقی در تاریخ عرفان اسلامی است که به معرفی و بحث درباره زنان عاقله مجنونه می پردازد. بخش اول مقاله، مباحث نظری درباره جنون عرفانی و مبانی آن است. شیوه ارائه این مباحث براساس آرا و دستاوردهای صاحب نظران کلاسیک در عرفان اسلامی است. در بخش دوم مقاله، ضمن بررسی رفتار و اندیشه های عقلای مجانین، نام و احوال چند تن از مجانین العقلای زن، بر اساس منابع محدود تاریخی، ذکر می شود. نخستین کتابی که به تصوف و تعبد زنان پرداخته است، ذکر النسوه المتعبدات الصوفیات نوشته ابوعبد الرحمن سُلمی است. پس از آن، در صفهالصفوه ابن جوزی و عقلاءالمجانین نیشابوری می توان احوال این زنان را یافت. مسئله پژوهش حاضر این است که آیا در طول تاریخ برخی زنان نیز احوالات عرفانی خاص داشته اند و در زمره عقلای مجانین جای گرفته اند؟ بر اساس اطلاعاتی که از منابع درجه اول فراهم می شود می توان به این پرسش پاسخ مثبت داد. روش این تحقیق تاریخی و کتابخانه ای است.