مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
اشتیاق تحصیلی
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
88-114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مشاوره ی انطباق پذیری شغلی بر اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی انجام شد. روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی دانش آموزان پسر متوسطه ی دوره ی اول شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل می دادند. به منظور انتخاب آزمودنی ها 50 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) قرار گرفتند. برای هر دو گروه، پیش آزمون اجرا شد. گروه آزمایش مدت 7 جلسه ی 75 دقیقه ای مشاوره ی گروهی انطباق پذیری شغلی اقتباس شده از روش مشاوره ی شغلی ساویکاس (هارتونگ و ویس، 2016) را دریافت کردند. در پایان دوره ی مشاوره، پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. سپس یک ماه بعد، آزمون پیگیری از هر دو گروه آزمایش گرفته شد. برای سنجش اشتیاق تحصیلی، از پرسشنامه ی اشتیاق تحصیلی آرشامبالت و همکاران (2009) استفاده شد. همچنین میانگین نمرات پایانی ترم اول و مستمر ترم دوم به عنوان پس آزمون و نمرات پایانی ترم دوم، به منظور پیگیری عملکرد تحصیلی دانش آموزان در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که روش مشاوره ی انطباق پذیری شغلی بر اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی تأثیر داشته است و همچنین آزمون مقایسه های زوجی در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری نشان داد که میانگین ها در پس آزمون افزایش یافته (۰۱/۰> p ) و تا پیگیری ثبات داشته است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر این است که مشاوره ی انطباق پذیری شغلی بر اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی تأثیر گذار است.
بررسی نقش میانجی گرایانه مسئولیت پذیری در رابطه اشتیاق تحصیلی با انطباق پذیری پذیری در میان دانش آموزان متوسطه
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی – همبستگی است، که با هدف بررسی نقش میانجی گرایانه مسئولیت پذیری در رابطه اشتیاق تحصیلی با انطباق پذیری در میان دانش آموزان می باشد. روش: جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دوره متوسطه شهر مشهد می باشند. که از بین آنها نمونه ای با حجم 172 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری متغیرهای پژوهش که شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004)، انطباق پذیری سینها و سینگ (1993)، پرسشنامه مسئولیت پذیری پرسش نامه شخصیتی کالیفرنیا (1987)، می باشند، تجزیه و تحلیل شدند که اساس آزمون های تحلیل مسیر با روش بارون و کنی و همبستگی پیرسون و نمودار توصیفی می باشد. یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد مسئولیت پذیری در رابطه اشتیاق تحصیلی با انطباق پذیری در میان دانش آموزان نقش میانجیگرانه دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج معادلات ساختاری مشخص شد که مسئولیت پذیری نقش میانجیگرایانه در رابطه بین متغیرهای مذکور دارد و همچنین رابطه بین خرده مقیاس های اشتیاق تحصیلی بر تمامی خرده مقیاس های انطباق پذیری دانش آموزان مستقیم و معنادار است.
تأثیر نقش میانجی قابلیت های عملیاتی شرکت در رابطه بین فشار بازار و نوآوری باز (مورد مطالعه: شرکت های مستقردر شهرک صنعتی بندر کیاشهر)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع توصیفی است که داده های آن با روش پیمایشی گرد آوری شده اند و از منظر رویکرد تحلیلی نیز از نوع طرح های همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر نقش میانجی قابلیت های عملیاتی شرکت در رابطه بین فشار بازار و نوآوری باز می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های مستقردر دو شهرک صنعتی بندر کیاشهر می باشد که در انتخاب آن از روش سرشماری استفاده شد. گردآوری داد ها با روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با کمک ابزار پرسشنامه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها، در فرآیندی چند مرحله ای صورت گرفت که شامل: شناسایی مؤلفه ها با کمک ادبیات تحقیق، بررسی پایایی و روایی شاخص ها و آزمون های R^2 و T- Values می باشد. در مراحل بعدی نتایج هریک از آزمون ها در قالب مدل ارائه و تفسیر گردید. با توجه به چهار چوب مفهومی پژوهش از سه پرسشنامه با طیف لیکرت جهت سنجش استفاده شد. برای بررسی ارتباط بین چند متغیر در مدل مفمومی پژوهش، از روش حدا قل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. در نهایت فرضیه های اصلی و فرعی پژوهش با توجه به نتایج آزمون مورد تایید قرار گرفت که نشان می دهد فشار بازار بر نوآوری باز شرکت تاثیر مثبت و معنا داری دارد و همچنین فشار بازار از طریق قابلیت های عملیاتی تاثیر مثبت و معناداری بر نوآوری باز سازمان دارد.
تأثیر اشتیاق تحصیلی و جدیت تحصیلی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی منطقه 7 شهر کرج
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶)
119 - 134
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش اشتیاق تحصیلی و جدیت تحصیلی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی منطقه هفت شهر کرج انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی منطقه هفت شهر کرج در سال تحصیلی 1398-1397 به تعداد 8500 نفر بود. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 367 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های جدیت تحصیلی و اشتیاق تحصیلی و چک لیست پیشرفت تحصیلی بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام نشان داد اشتیاق تحصیلی و جدیت تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد (05/0> P). همچنین متغیرهای اشتیاق تحصیلی رفتاری، عاطفی و شناختی بر متغیر وابسته پیشرفت تحصیلی تأثیر دارند (05/0> P). ارائه راهکارهای مؤثر در راستای افزایش اشتیاق و جدیت تحصیلی به مشاوران تربیتی توصیه می شود.
بررسی اثربخشی طراحی مسیرشغلی بر رشد مسیر شغلی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از جمله رسالت های خطیر آموزش عالی، مسولیتی اجتماعی برای ارتقای شناخت در جامعه است، که شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد. آموزش عالی می بایست با تربیت نیروی متخصص و آماده سازی آنان برای ورود به دنیای کار، به ارتقای کیفیت نیروی انسانی بپردازد. هدف اصلی در این پژوهش بررسی اثربخشی طراحی مسیرشغلی بر رشد مسیرشغلی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان بود. روش کار: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بر روی یک نمونه 30 نفری از دانشجویان دانشگاه اصفهان طراحی و اجرا گردید. شرکت کنندگان در گروه آزمایش طی شش جلسه به صورت گروهی تحت آموزش طراحی مسیرشغلی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رشد مسیرشغلی( CDI-A-SF ) و اشتیاق تحصیلی استفاده شد، داده ها به روش تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، آموزش برنامه طراحی مسیرشغلی در افزایش میزان رشد مسیرشغلی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان موثر است. نتیجه گیری: با آموزش برنامه طرح ریزی مسیرشغلی می توان امیدوار بود که دانشجویان با اشتیاق بیشتری دوران تحصیل را پشت سربگذارند، در عین حال فرایند مسیرشغلی خود را به صورت مطلوبی طی کرده و در این مسیر با آگاهی از ارزش ها، علایق و توانمندی های خویش با جرات و شهامت بیشتری اقدام به تصمیم گیری های شغلی نمایند
رابطه کیفیت زندگی در مدرسه با خودپنداره تحصیلی، بهزیستی روانشناختی و اشتیاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت زندگی در مدرسه با بهزیستی روانشناختی، خودپنداره تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان متوسطه دوم زهک بود. 323 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی- طبقه ای وارد پژوهش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های کیفیت زندگی در مدرسه ( اندرسون و بورک، 2000 )، بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، خودپنداره تحصیلی (یی یسن چن، 2004) و اشتیاق تحصیلی (شوفلی، سالانوا، گونزالز-روما و بیکر، 2002) بود. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد کیفیت زندگی در مدرسه با خودپنداره تحصیلی (71/0 r= )، بهزیستی روانشناختی (79/0 r= ) و اشتیاق تحصیلی (67/0 r= ) رابطه مثبت و معناداری دارد (001/0 p< ). همچنین کیفیت زندگی درمدرسه توانسته است به ترتیب 56، 65 و 47 درصد از واریانس خودپنداره تحصیلی، بهزیستی روانشناختی و اشتیاق تحصیلی را پیش بینی کند. با توجه به نتایج، مدیریت مدارس باید با حاکمیت قوانین و مقررات آموزشی ثابت و روشن، برقراری روابط مثبت دوستانه بین معلم و دانش آموزان، فراهم ساختن فرصت های حمایتی عاطفی، محیط مدرسه ای امن و خودمختارانه برای دانش آموزان فراهم کنند تا دانش آموزان با بهزیستی روانشناختی مناسب، خودپنداره مثبت تحصیلی و اشتیاق بالای تحصیلی درگیر فرایند یادگیری شوند .
بررسی تاثیر برنامه درسی پنهان بر اشتیاق تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان چهارم تا ششم ابتدایی بوشهر
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه درسی پنهان بر اشتیاق تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان پایه چهارم تا ششم ابتدایی بوشهر بود. روش انجام پژوهش، از نوع توصیفی – پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه چهارم تا ششم ابتدایی شهرستان بوشهر در سال تحصیلی1399-1398 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 375 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، 3 پرسشنامه برنامه درسی پنهان با 30گویه، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی با 17 گویه و پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه با 27 گویه، که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 807/ برای پرسشنامه برنامه درسی پنهان،750/ برای پرسشنامه اشتیاق تحصیلی و 898/ برای پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آزمون t تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها نشان داد که تاثیر برنامه درسی پنهان و مولفه های ساختار فیزیکی مدرسه، جو اجتماعی، روابط موجود در مدرسه، فناوری اطلاعات و ارتباطات و مکانیسم تشویق و تنبیه بر روی اشتیاق تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه مثبت و معنادار بود. همچنین وضعیت برنامه درسی پنهان در حد نسبتا مطلوب و میانگین اشتیاق تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه بالاتر از حد متوسط بود.
تأثیر آموزش ریاضی (به روش لمسی و فیزیکی مونته سوری) بر کاهش اضطراب ریاضی و اشتیاق تحصیلی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش ریاضی (به روش لمسی و فیزیکی مونته سوری) بر کاهش اضطراب ریاضی و اشتیاق تحصیلی می باشد. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی است. طرح مورد استفاده در این تحقیق، طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم شهرستان ایرانشهر می باشند. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ی سوم ابتدایی منطقه 2 کرمان می باشند. از بین این دانش آموزان 70 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند در دو گروه 35 نفره آزمایش و گواه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از بسته آموزش ریاضی (به روش لمسی و فیزیکی مونته سوری)و دو پرسشنامه اضطراب ریاضی و اشتیاق تحصیلی می باشد. جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که بر این اساس ضریب پایایی پرسشنامه اضطراب ریاضی 87/0 و اشتیاق تحصیلی 89/0 به دست آمد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره با نرم افزار SPSS 20 مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن است آموزش ریاضی (به روش لمسی و فیزیکی مونته سوری) بر کاهش اضطراب ریاضی و اشتیاق تحصیلی تاثیر دارد.
اثربخشی برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
163 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی بود. روش: جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم سطح شهر کامیاران تشکیل دادند که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ابتدا یک مدرسه و سپس 60 نفر از دانش آموزان آن مدرسه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابتدا دو جلسه آموزشی برای معلمان دانش آموزان گروه آزمایش برگزار شد. سپس دانش آموزان گروه آزمایش 9 جلسه70 دقیقه ای تحت برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی قرار گرفتند. اعضای هر دو گروه در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری(Dehghanizadeh & Huseinchari , 2013) و اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران(Fredericks, Blumenfeld & Paris , 2004) را تکمیل کردند. همچنین از معدل کارنامه های ماهانه آبان، آذر و دی سال تحصیلی 97-96 به عنوان نمرات عملکرد تحصیلی دانش آموزان استفاده شد. داده ها نیز با روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات هر سه متغیر وابسته عملکرد تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش معناداری داشته است. نتیجه گیری: برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی اثربخش بوده است.
مقایسه اثربخشی روش آموزش کلاس معکوس وروش سخنرانی براشتیاق تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
176 - 161
حوزههای تخصصی:
اشتیاق تحصیلی متغیری است که به عنوان مهمترین عامل یادگیری تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش آموزش کلاس معکوس وروش سخنرانی براشتیاق تحصیلی دانشجومعلمان دختر دانشگاه فرهنگیان است. روش بررسی: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است.جامعه مورد مطالعه کلیه دانشجویان دختردانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی درسال تحصیلی 1397-98است که تعدادآن ها549 نفرمی باشد. از جامعه مورد مطالعه تعداد 60نفر دانشجودر 2 گروه 30 نفره به روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند . طرح تحقیق از نوع طرحهای آزمایشی است که قسمتی ازآن به صورت بین گروهی وقسمتی دیگردرون گروهی با پیش آزمون و پس آزمون می باشد که در آن متغیر مستقل بادوسطح روش آموزش کلاس معکوس وروش سخنرانی وجود دارد که مبنای گروه بندی دوگانه آزمایشی بوده است.یکی ازگروه هابا روش کلاس معکوس وگروه دیگربه روش سخنرانی آموزش دیدند. برای جمع آوری داده هااز پرسشنامه اشتیاق تحصیلی Fredricks وهمکاران استفاده شد. تحلیل داده های این پژوهش بااستفاده از روش آمار توصیفی به ویژه شاخص های مرکزی و پراکندگی، چگونگی توزیع و پراکندگی داده ها در گروه های مورد مطالعه انجام شد. همچنین به دلیل نبودن گروه کنترل برای آزمون فرضیه هااز آزمون t وابسته وبرای انجام سئوالات پژوهشی ازتحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه روش کلاس معکوس نسبت به روش سخنرانی دربهبوداشتیاق تحصیلی دانشجویان اثربخش تراست زیراFمحاسبه شده درسطح(05/0>P)معناداراست. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش حاضر،روش کلاس معکوس درمقایسه باروش سخنرانی درافزایش اشتیاق تحصیلی دانشجویان اثربخش تر بوده است. کلمات کلیدی:اشتیاق تحصیلی، ،کلاس معکوس،روش سخنرانی
اثربخشی برنامه مداخله ای تلفیقی بر مبنای اشتیاق تحصیلی و آگاهی فراشناختی بر خودناتوان سازی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیر آموزش برنامه مداخله ای تلفیقی بر مبنای اشتیاق تحصیلی و آگاهی فراشناختی بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دختر بود. پژوهش، طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمانشاه بود که پس از غربالگری نمره بالایی در خودناتوان سازی داشتند و براساس نمونه گیری تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل، جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تلفیقی اشتیاق تحصیلی و آگاهی فراشناختی را دریافت کردند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه خودناتوان سازی جونز و رودلت پیش از شروع مداخله آموزشی و پس از آن، از افراد هر دو گروه جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان دادند برنامه آموزشی تلفیقی بر مبنای اشتیاق تحصیلی و آگاهی فراشناختی موجب کاهش خودناتوان سازی در سطح معنی داری شد. براساس یافته های پژوهش، آموزش تلفیقی اشتیاق تحصیلی و آگاهی فراشناختی می تواند به عنوان روش مداخله ای مناسب برای کاهش خودناتوان سازی دانش آموزان به کار رود.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر اشتیاق تحصیلی بر رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه ایوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر اشتیاق تحصیلی بر رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه ایوان بود. روش: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی جزء طرح های نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است.جامعه آماری پژوهش، همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان ایوان بودند که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 30 نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه مبتنی بر اشتیاق تحصیلی آموزش داده شد. اعضای هر دو گروه در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامهرفتار خودشکن کانینگام را تکمیل کردند. داده ها نیز با روش تحلیل واریانس آمیخته بررسی شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات متغیر رفتارهای خودشکن تحصیلی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش معناداری داشته است. نتیجه گیری: بنابراین،برنامه آموزشی مبتنی بر اشتیاق تحصیلی بر کاهش رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان اثربخش بوده است.
تفاوت های جنسیتی در نظام ارزشی، اشتیاق، شایستگی اجتماعی و سبکهای شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولویت های ارزشی افراد متأثر از عوامل گوناگون متفاوت است که این موضوع بر رفتارها وکنش های اجتماعی افراد تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف تفاوتهای جنسیتی در نظام ارزشی، اشتیاق تحصیلی، شایستگی اجتماعی و سبکهای شناختی دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعه پس رویدادی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه پژوهش 150 نفر از دانشجویان پسر و دختر دانشگاه تهران بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه نظام ارزشی (زارع شاه آبادی و ترکان، 1394)، اشتیاق دانشجویان جونیوس و گوز (2015)، ادراک شایستگی هارت (1982) و پرسشنامه سبک های شناختی کرتون (1967) استفاده شد. داده ها با استفاده ازتحلیل واریانس چندمتغیری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در ارزش های مادی، شایستگی شناختی، شایستگی اجتماعی، شایستگی فیزیکی دانشجویان پسر نمرات بالاتری به دست آوردند همچنین در مؤلفه های اشتیاق شناختی، رابطه با همسالان، اشتیاق رفتاری، اشتیاق تحصیلی و سبک شناختی نوگرا/ پژوهنده دانشجویان دختر نمرات بالاتری به دست آوردند. نظر به نتایج پژوهش، ضروری است دست اندرکاران تعلیم و تربیت در استفاده از راهبردهای تربیتی و شیوه های تدریس، جنسیت و تفاوت های فردی دانشجویان را بر اساس ابعاد اجتماعی، روان شناختی، فرهنگی و معنوی مدنظر داشته باشند
مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی با خودتنظیمی هیجانی بر اشتیاق پایین دانشجومعلمان دختر دانشگاه فرهنگیان شهرکرد
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی با خودتنظیمی هیجانی بر اشتیاق تحصیلی پایین دانشجومعلمان انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجومعلمان دختر دانشگاه فرهنگیان شهر شهرکرد در سال تحصیلی 98-1397 بود که تعداد 45 دانشجو معلم دختر دارای اشتیاق تحصیلی پایین در دانشگاه فرهنگیان شهر شهرکرد با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار کرفتند (15 دانشجو در گروه آزمایش آموزش سرمایه های روان شناختی، 15 دانشجو در گروه آزمایش آموزش خودتنظیمی هیجانی و 15 دانشجو در گروه گواه). گروه های آزمایش مداخله آموزش سرمایه های روان شناختی (آخوندی، 1396) و خودتنظیمی هیجانی (گراس، 2007) به شکل جداگانه طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد و پاریس (2004) بود که داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش سرمایه های روان شناختی وخودتنظیمی هیجانی بر اشتیاق تحصیلی پایین دانشجومعلمان تأثیر مثبت معناداری دارد (01/0p<). علاوه بر این نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که آموزش سرمایه های روان شناختی نسبت به خودتنظیمی هیجانی تأثیر بیشتری بر اشتیاق شناختی دانشجویان داشته است؛ اما هر دو روش آموزش سرمایه های روان شناختی و خودتنظیمی هیجانی بر اشتیاق عاطفی و رفتاری دانشجویان به یک میزان تاثیر داشته است.
تاثیر آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده بر اضطراب ریاضی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده بر اضطراب ریاضی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با دو گروه گواه و آزمایش با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان کنکوری پایه دوازدهم شهرستان آق قلا بود. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای بود بدین صورت که از بین دانش آموزان شهرستان آق قلا دانش آموزان دوره دوم به تعداد 40 نفر به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و به صورت همگن از نظر معدل و نمره ریاضی در دو گروه گواه و آزمایش تقسیم شدند ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب ریاضی دوبعدی تجدیدنظر شده بای (2011) و اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2002) و کتاب و اپلیکیشن کتاب زرد کانون بود. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرنباخ 75/0 و 77/0 بدست آمد و روایی پرسشنامه توسط کارشناسان حوزه آموزش و روان شناسان حوزه تعلیم و تربیت مورد بررسی قرار گرفت و پس از انجام اصلاحات جزئی مورد تائید نهایی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده بر اضطراب ریاضی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان تاثیر معناداری دارد (00/0>p). نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده سبب کاهش اضطراب ریاضی و افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان می گردد.
بررسی و تحلیل نقش اشتیاق و انگیزش تحصیلی در پیشرفت دانش آموزان
در هر نظام آموزشی، پیشرفت و عملکرد تحصیلی به عنوان مهم ترین شاخص توفیق فعالیت های علمی و آموزشی محسوب می شود، بررسی عوامل مؤثر بر وضعیت تحصیلی دانش آموزان از اهمیت خاصی نزد پژوهشگران علوم تربیتی و روان شناسی برخوردار است. از جمله عوامل مؤثر بر وضعیت تحصیلی می توان به خانواده و کارکردهای آن اشاره نمود.خانواده چیزی بیش از مجموعه افرادی است که در یک فضای مادی و روانی بسر می برند. خانواده یک نظام اجتماعی و طبیعی است که ویژگی های خاص خود را دارد و نهاد اولیه هر جامعه ای به شمار می رود که کانون ظهور عواطف انسانی و روابط صمیمانه میان افراد است و می توان گفت "عملکرد خانواده " تأثیر مستقیم و بسزایی بر عملکرد جامعه دارد. خانواده های دانش آموزان پیشرفت کننده به طور کلی به اینکه فرزندان شان چگونه عمل می کنند، علاقه مندتر و در مورد برنامه هایشان در کلاس بیشتر تشویق کننده هستند، این والدین به طور فعالانه تری علاقه های تحصیلی را در فرزندان شان ارتقا می دهند و یک اسناد مثبت نسبت به مدرسه و معلم را در کودک خود تقویت می کنند. آن ها نسبت به والدین افراد افت کننده در تحصیل بیشتر احتمال دارد به تلاش های تحصیلی و بیان روشن انتظارات از فرزندان اهیت بدهند.
روابط ساختاری هیجان های تحصیلی و مسئولیت پذیری با اشتیاق تحصیلی بواسطه مفهوم خویشتن در فرزندان ایثارگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین روابط ساختاری هیجان های تحصیلی و مسئولیت پذیری با اشتیاق تحصیلی بواسطه مفهوم خویشتن در فرزندان ایثارگران بود. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان فرزندان ایثارگر که در سال تحصیلی97-98 در مدارس استان آذربایجان شرقی در دوره متوسطه مشغول به تحصیل بودند. از این تعداد 332 نفر به عنوان نمونه به شیوه تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اشتیاق تحصیلی، پرسشنامه هیجان های تحصیلی، پرسشنامه مسئولیت پذیری دانش آموزان و پرسشنامه مفهوم خویشتن (خودپنداره) بک استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چند'گانه و تحلیل مسیر استفاده شد. داده ها از طریق نرم افزارهای <span style="font-family: New;" dir="LTR"> SPSS- 24 و <span style="font-family: New;" dir="LTR">AMOS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند بین اشتیاق تحصیلی با مسولیت پذیری، هیجان های تحصیلی مثبت و مفهوم خویشتن رابطه مثبت و معنی دار و با هیجان های منفی رابطه منفی معنادار وجود دارد. همچنین 23%) از واریانس اشتیاق تحصیلی بواسطه متغیرهای هیجان های تحصیلی و مسئولیت پذیری پیش بینی می شود. در نهایت تحلیل مسیر نشان داد مفهوم خویشتن به عنوان میانجی، در رابطه بین اشتیاق تحصیلی با مسولیت پذیری، هیجان تحصیلی نقش دارد.
مقایسه ی تاثیر آموزش معکوس و آموزش سنتی بر اشتیاق تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
69 - 80
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر یادگیری آموزش معکوس و آموزش سنتی بر اشتیاق تحصیلی درس ریاضی دانش-آموزان ابتدایی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر و دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان تالش در سال تحصیلی 99- 1398 تشکیل می دادند. نمونه این پژوهش شامل 39 نفر دانش آموزان پسر و دختر پایه پنجم ابتدایی، شامل 22 نفر گروه آزمایش و 17 نفر گروه کنترل می باشد، که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. بدین صورت که ابتدا دو مدرسه از بین مدارس ابتدایی شهرستان تالش که در دسترس بوده اند انتخاب و سپس از هر مدرسه کلاس پایه پنجم که شامل دانش آموزان پسر و دختر بودند و حجم تقریبا برابری داشتند انتخاب شدند. دانش آموزان هر کلاس در دو گروه آزمایش معکوس و گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اشتیاق (Wang et al, 2011) که دارای سه جنبه رفتاری، هیجانی و شناختی اشتیاق به مدرسه بود استفاده شد که می تواند تمام جنبه های اشتیاق تحصیلی مربوط به درس ریاضی را بسنجد. ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای این پرسشنامه بالای 7/0 برآورد شد. داده ها از طریق آزمون آماری آنالیز کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش معکوس بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان مورد تأیید قرارگرفته است و دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل در پس آزمون، به طور معنی داری اشتیاق تحصیلی بیشتری داشتند.
اثربخشی آموزش شناختی ارتقای امید بر کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناختی ارتقای امید بر کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان پسر مدارس دوره دوم متوسطه شهرسنندج در سال تحصیلی 94-93 است. روش تحقیق در این مطالعه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بوده است و از مقیاس اهمال کاری لی به عنوان ابزار پژوهش استفاده شده است. روش مداخله، براساس الگویی است که لوپز و اسنایدر در سال (2003) ارائه کرده اند. بدین منظور ابتدا 40 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه 20 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. برنامه آموزش شناختی ارتقای امید طی 8 جلسه 90 دقیقه ای و در مدت 8 هفته متوالی به دانش آموزان ارائه شد. گروه آزمایشی، تحت آموزش شناختی ارتقای امید قرار گرفت؛ در حالی که گروه گواه در مدت آزمایش هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و با نرم افزار 19spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد میانگین رفتارهای اهمال کاری گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مراحل پس آزمون و پیگیری به طور معناداری کاهش یافته است (05/0> p).
تبیین روابط ساختاری بین توانایی حل مسئله، تاب آوری و فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین روابط ساختاری بین توانایی حل مسئله، تاب آوری و فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بوده است. روش این پژوهش توصیفی -همبستگی و جامعه آماری شامل تمام دختران دانش آموز پایه اول متوسطه دوره دوم شهر تهران است. 461 دانش آموز برای نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار به کار رفته عبارتند از: پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(2007)، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون(2003) و پرسشنامه توانایی حل مسئله هپنر و پترسون(1982). شاخص های به دست آمده از شیوه مدل یابی معادلات ساختاری نشان دهنده برازش مناسب مدل با داده های جمع آوری شده بود(مجذور کای= 255/114 با df= 36، CFI= 0.962، GFI= 0.957، AGFI= 0.920، RMSEA= 0.069). نتایج گویای تأثیر مستقیم توانایی حل مسئله و تأثیر غیرمستقیم آن با میانجی گری تاب آوری بر کاهش فرسودگی تحصیلی است.