مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
سلب
حوزههای تخصصی:
ابن سینا برای اولین بار در تاریخ منطق کمیت و کیفیت گزاره های شرطی را به تفصیل بحث نموده است و در قالب زبان طبیعی به تبیین چگونگی اعتبار کلیت جزئیت و نیز تعیین جایگاه ایجاب و سلب در گزاره های شرطی پرداخته است هر چند وی در این تحلیلها به نکات و دقایق متعددی دست یافته است اما منطق معمول و موجه شرطی ها را در هم آمیخته که به دلیل برخی مواضع متضاد در آن سیستم صوری معینی درباره شرطی از آن قابل استخراج نیست وی پایه گذار بحث قیاس اقترانی شرطی به شمار می آید و به نظر می رسد در صدد بوده است تا با مقایسه گزاره های شرطی با گزاره های حملی و وجوه شباهت آنها منطق شرطی را بر اساس منطق حملی استوار نماید
بن بست حمل سلبی
حوزههای تخصصی:
ارسطو در ارگانون، حمل را عین ایجاب دانسته است. ما حمل غیر ایجابی نداریم. سلب در ارگانون، سلب حمل است. هنگامی که مفهومی از شیئی سلب می شود، ما با یک حمل مواجه نیستیم. این مقاله در پی اثبات این نکته است که این عقیدة ارسطو به پارادوکس هایی خواهد انجامید که در متن منطق ارسطویی قابل پاسخ گویی نیستند. و در نهایت، نشان خواهیم داد که این عقیدة ارسطو یکسره نابه جاست و حمل سلبی، در حکم یک بن بست در منطق نیست، بلکه آن نیز امکان دارد. از آنجا که در این مقاله از قاعدة نقض محمول استفاده شده است، و ارسطو مشخصاً این قاعده را نمی پذیرد، برای دفاع از روش شناسی مقاله، این اعتقاد ارسطو تحلیل شده و نادرستی آن، نشان داده خواهد شد. در مجموع، مدعیات مقالة حاضر عبارت است از:
(1)حمل و ایجاب یکی نیستند، بلکه ما حمل سلبی نیز داریم.
(2) گزاره های موجبة معدوله، برخلاف عقیدة همة منطق دانان قدیم، در واقع ایجابی نیستند، بلکه سلبی اند.
(3)نقض محمول، قاعده ای صادق و قابل استفاده برای اهداف منطق قدیم است.
(4)قاعدة فرعیة، صادق اما ناقص است و شکل درست آن بدین قرار خواهد بود: «انتساب حکمی ایجابی یا سلبی بر چیزی، فرع بر ثبوت آن چیز است.»
به این ترتیب، هر نوع حمل، اعم از ایجابی یا سلبی، نمی تواند بر معدوم انجام گیرد و در نتیجه، گزاره های سالبه به انتفاء موضوع کاذبند.
مقاله به زبان فرانسه: سلب به عنوان فرایند تولید معنا در گفتمان ادبی (La négation en tant que processus de la signification: le cas des discours littéraires)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلب به عنوان فرایند تولید معنا در گفتمان ادبی سمیه کریمینژاد دانشجوی دکتری آموزش زبان فرانسه، دانشگاه تربیت مدرس، تهران Somaye.kariminejad@yahoo.com حمید رضا شعیری دانشیار دانشگاه تربیت مدرس، تهران shairih@yahoo.fr پریوش صفا استادیار دانشگاه تربیت مدرس، تهران safap@modares.ac.ir لطفالله نبوی استادیار دانشگاه تربیت مدرس، تهران nabavi@modares.ac.ir 1392/2/ 1391 تاریخ پذیرش: 31 /11/ تاریخ دریافت: 17 سلب از دیرباز به عنوان موضوع مطالعه در زمینه های مختلف به ویژه فلسفه، منطق و خصوصا زبان شناسی مطرح بوده است. نشانه-معناشناسی، به عنوان تفکری کلی در زمینه سیستم نشانهها و به عنوان یک علم مرتبط به حوزه معنی سلب را به معنا مرتبط می سازد و اگر از یک فرآیند تولید معنا یک ایجاب ظاهر شود، جهش اولیه به مدد مولدی سلبی رخ داده است. به طور کلی در زمینه سلب رویکردها و نظریههای گوناگونی مطرح هستند. این گوناگونی توسط پیچیدگی سلب قابل توجیه است. در تحقیق حاضر سعی بر آن است که نشان داده شود تحقق یک گفتمان، ظهور نسبیت است. در واقع از دیدگاه نشانه-معنا شناسی سلبیت جزء لاینفک در فرایند تولید معنا می باشد؛ از طرفی از طریق اعمال سلب بر روی معنیِ خام و بی فرم و از طرف دیگر توسط اعمال سلب بر روی اولین تفاوت که باعث ظهور معنا میشوند. بنابراین در تحقیق حاضر سعی بر آن است که مفهوم سلب را مورد بررسی قرار داده و نقش آن را در فرایند تولید معنا از طریق گفتمانهای ادبی فارسی و فرانسه تحلیل کنیم و متوجه شویم چگونه گفتمان توسط سلب ساخته میشود؟ به عبارت دیگر هدف این مقاله توصیف شیوه های عملکرد سلب و بدین ترتیب بررسی نقش آن در تولید معنی در گفتمان ادبی است. کلمات کلیدی: سلب، تفاوت، نشانه- معنا شناسی، گفتمان ادبی، معنا
الهیات تنزیهی افلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی افلوطین و نوافلاطونیان (3 و 4 ب.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
مقاله حاضر ارائه توصیف و تحلیلی است از الهیات تنزیهی افلوطین. او در این روش تلاش می کند شناختی عقلی درباره خدا هرچند به نحو سلبی به دست آورد. سلب در این الهیات نه به معنای سلب محض و نه به معنای فقدان، بلکه سلب مبتنی بر تنزیه است که به تنزیه و پالایش یک مفهوم یا جوهر برای رسیدن به معنای حقیقی و دقیق آن می پردازد. بنابراین روش سلبی در الهیات سلبی افلوطین که همان روش تنزیه عقلی است، رها و حذف کردن کیفیات اضافی از احد برای دستیابی عقلی به وحدت محض و بساطت صرف اوست. وی در توصیف روش سلب به «اسناد و توصیف احد به آنچه نیست نه به آنچه هست» تأکید می کند و می توان از جنبه عقلی برای روش سلبی دو موضوع در نظر گرفت: یکی سلب انتقادی همه اظهارات مثبتی که انسان می تواند در مورد خدا طرح کند و دیگری سلب انتقادی از سلب های ما که هیچ گاه خاتمه نمی یابد. اما آنچه از طریق این روش سلبی دستگیر انسان می شود، شناخت عقلی نه از خود خدا، بلکه درباره او (فیوضات) است. ما نمی توانیم هیچ شناخت عقلی از ذات او به دست آوریم و از این رو نمی توانیم هیچ از او سخن بگوییم.
چالش های فراروی مبانی تحولات مالکیت اراضی پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
103 - 128
پدیده های اجتماعی با تحول پدیده های پیشین به وجود آمده اند. نظام حقوقی و نیروی سیاسی هیچ کدام به تنهایی پاسخگوی تمامی واقعیت های اجتماعی نیستند. پایه های قانون در ریشه های اصلی اجتماع شکل گرفته و نمی توان قانون را جدای از اجتماع تحلیل کرد. آنچه در ایرانِ پس از انقلاب اسلامی در حوزه قانون گذاری با موضوع مالکیت اراضی روی داد، به نوعی تعجیل برای ارائه راه حل و پاسخگویی به انتظارات مردم انقلابی با تکیه بر دیدگاه های فقهی و انقلابی بود. قانون گذاری نوین، آخرین نتیجه عقلا به اعتبار تجارب و در پناه فقه به سود عده ای از افراد جامعه بود. چالش های فراروی مبانی تحولات مالکیت اراضی، در مسائل بسیاری منشأ بحث بوده و برای تحلیل آن باید سوابق موضوع را بررسی کرد و با نظام فقهی و حقوقی تطبیق داد. در این راستا با شناسایی همین چالش ها، مبانی تحولات مالکیت اراضی مورد تحلیل قرار می گیرد. هدف صرفاً کشف قواعد فقهی به عنوان مبنا نیست. این مقاله به تحلیل فرضیه تأثیر مطلق دیدگاه های انقلابی بر سلب مالکیت خصوصی و اقطاع مالکیت عمومی پرداخته است. در نهایت نتیجه ای که حاصل می گردد، بیانگر تأثیر دیدگاه های انقلابی در کنار اوضاع و احوال اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بر تحولات مالکیت اراضی پس از انقلاب اسلامی می باشد.
حق تقدم در پذیره نویسی سهام جدید شرکت های سهامی در حقوق ایران و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و حقوق خصوصی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
129 - 161
حوزههای تخصصی:
حق تقدم در پذیره نویسی سهام جدید شرکت همان حق اولویت سهام داران قبلی است که واجد ماهیت حقوقی خاص است. منبع حق تقدم در حقوق ایران، قانون و در حقوق امریکا، اساسنامه است. در حقوق این دو کشور حق تقدم، حق مالی قابل نقل وانتقال است. انتقال این حق در بورس یا خارج از آن صورت می گیرد و تابع محدودیت های سهام داران در انتقال سهم خود است. حق تقدم مشابه اموال منقول نزد ثالث توقیف می گردد و بدون تشریفات توقیف و مزایده فوراً و با تصویب دادگاه به فروش می رسد. در حقوق ایران حق تقدم از قواعد آمره و از حقوق غیر قابل الغای شرکای سابق است و مطابق اساسنامه نمی توان آنان را از این حق محروم کرد بلکه سلب حق تقدم تنها در اختیار و صلاحیت مجمع عمومی فوق العاده می باشد که باید مستدل و موجه و از موارد حادث و غیرقابل پیش بینی از قبل باشد و در گزارش هیأت مدیره و بازرسان شرکت علل و جهات اتخاذ تصمیم منعکس شود. اما در حقوق امریکا، حق تقدم یک قاعده تکمیلی است و سهام داران درصورتی حق تقدم خواهند داشت که در اساسنامه لحاظ شده باشد. چنانچه در اساسنامه چنین حقی برای سهام داران در نظر گرفته نشده باشد آنها به موقع افزایش سرمایه و صدور سهام جدید حق تقدم نخواهند داشت مگر اینکه اساسنامه اصلاح شود.