مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
رسانه های اجتماعی
هدف پژوهش «ارایه مدل بهره گیری از ظرفیت رسانه های اجتماعی در مدیریت بحران محیط زیستی خشک سالی استان سیستان وبلوچستان» است. روش تحقیق پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است و به منظور دستیابی به پاسخ های عمیق از روش تحقیق کیفی مبتنی بر مصاحبه عمیق استفاده شد. جامعه آماری را 14 نفر از متخصصان و کارشناسان مجرب حوزه محیط زیست و رسانه در سطح استان سیستان و بلوچستان تشکیل داده اند که به روش در دسترس و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. جهت تحلیل مصاحبه های اکتشافی و داده های کیفی از روش تحلیل مضمون و از پایایی بازآزمون و روش توافق درون موضوعی برای محاسبه پایایی مصاحبه ها استفاده شد. همچنین، اعتبار برای هرکدام از مراحل انتخاب موضوع، طراحی، مصاحبه، نسخه برداری، تحلیل، تأیید و گزارشگری موردتوجه قرار گرفت؛ و نتایج به دست آمده به تأیید خبرگان رسید تا موثق و قابل اتکا باشند. یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه با خبرگان شامل 150 کد جزیی که در 10 کد کلی دسته بندی شد، نشان داد؛ فرهنگ و باورهای محیط زیستی، تأثیرات اجتماعی-سیاسی، عوامل اقتصادی و اجتماعی به عنوان ادراکات و دغدغه های محیط زیستی تحت تأثیر رسانه های اجتماعی و تجربیات ناشی از بحران های قبل، نگرش هایی تحت تأثیر هنجار ها و عادت ها ایجاد می کند که با توجه به عوامل درونی کنش ها و رفتارها و عوامل بیرونی مشوق ها و بازدارنده ها منجر به اقدامات محیط زیستی می شود.
مطالعه عوامل موثر بر شبکه سازی اجتماعی در ایران
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵
81-104
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز انقلاب فناوری های ارتباطی و ظهور رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند توسعه ارتباطات اجتماعی مطرح است. در این زمینه شبکه سازی اجتماعی به عنوان ابزاری مؤثر برای توسعه فردی و حرفه ای افزایش و ایجاد سرمایه اجتماعی برای نهادها و سازمان های رسمی و غیر رسمی دارای اهمیت است. هدف این مطالعه بررسی شیوه های شبکه سازی اجتماعی در ایران است. این پژوهش با شیوه مروری به مطالعه عوامل موثر در شبکه سازی اجتماعی جامعه ایرانی پرداخته است. نتیجه بررسی ها نشان داد که «نهادهای فرهنگی، اجتماعی مردمی»، «رویدادهای اجتماعی»، «رسانه های اجتماعی» و «تأثیرگذاران اجتماعی» از مهمترین عوامل موثر در شکل گیری و تقویت شبکه های مردمی در کشور ما است. با بهره گیری صحیح از این عوامل می توان ضمن توسعه ارتباطات اجتماعی، در جهت کاهش آسیب های فرهنگی، اجتماعی مناطق مختلف گام برداشته و سرمایه اجتماعی جامعه را به شکل قابل توجهی افزایش داد.
نقش رسانه های اجتماعی در مدیریت منابع انسانی
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶
119-126
حوزههای تخصصی:
ظهور اینترنت و به تبع آن فن آوری شبکه های اجتماعی نقطه عطف تاریخ زندگی بشر در عصر حاضر می باشد. در این زمینه نقش و تأثیر رسانه های اجتماعی در استراتژی ها و شیوه های مدیریت منابع انسانی روز به روز در حال افزایش است. هدف اصلی این مطالعه پاسخ به این سوال اساسی است که رسانه های اجتماعی چگونه بر موفقیت و کارآیی مدیریت منابع انسانی در سازمان ها تاثیرگذار هستند؟ برای پاسخ به این سوال نقش رسانه های اجتماعی در مدیریت منابع انسانی در منابع مختلف عملی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که رسانه های اجتماعی در حوزه های ارتباطات، اطلاعات و تبلیغات در سازمان ها تاثیرگذار بوده و با کارکردهای خود می توانند در جذب نیروی کار، توسعه و نگهداری کارکنان و ارتقاء رضایت شغلی آنها به ایفای نقش بپردازند. نتایج نشان داد که در عصر حاضر رسانه های اجتماعی تاثیر بسزایی در کارآیی و بهره وری بالاتر منابع انسانی دارند. به این معنی که هرچه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی افزایش یابد، دسترسی به اهداف سازمان در کوتاه ترین زمان ممکن و با کم ترین هزینه میسر می شود.
کاربرد رسانه های اجتماعی در ارتقای سواد سلامت کاربران
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
80-91
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای ارتباطی، نقش چشمگیری در انتقال اطلاعات و ارتقای سواد سلامت ایفا می کنند. هدف این تحقیق، بررسی کاربرد رسانه های اجتماعی در ارتقای سواد سلامت کاربران است. این مطالعه به روش مروری انجام شده و با تحلیل منابع علمی و پژوهشی، به تبیین ابعاد مختلف کارکرد رسانه های اجتماعی در این حوزه پرداخته است. یافته ها نشان داد که رسانه های اجتماعی از طریق تولید و انتشار محتوای معتبر، تسهیل دسترسی به اطلاعات سلامت، ایجاد فضای تعامل و حمایت اجتماعی و آموزش سواد رسانه ای، به شکل موثری موجب افزایش آگاهی و توانمندی کاربران در مدیریت سلامت خود می شوند. همچنین، رسانه های اجتماعی می توانند با فراهم آوردن بستر گفتگو و فرهنگ سازی، به تغییر نگرش ها و رفتارهای سلامت محور کمک کنند. نتایج این مطالعه بر اهمیت بهره گیری هدفمند و آگاهانه از ظرفیت های رسانه های اجتماعی برای ارتقای سواد سلامت و بهبود شاخص های سلامت عمومی تاکید دارد.
تحلیل علم سنجی رسانه های اجتماعی در بازاریابی محتوایی
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
92-115
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی به عنوان بستری نوین و مؤثر در بازاریابی دیجیتال، نقشی حیاتی در پیاده سازی استراتژی های محتوایی و ارتقاء تعامل میان برندها و مصرف کنندگان ایفا می کنند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختار مفهومی، روندهای زمانی و جغرافیایی تحقیقات علمی در این حوزه، از روش علم سنجی بهره گرفته است. برای این منظور، تعداد ۲۵۰ مقاله علمی منتشر شده بین سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۵ با استفاده از ترکیب منطقی کلیدواژه های مرتبط از پایگاه داده ساینس دایرکت استخراج و پس از اعمال معیارهای ورود و خروج استاندارد، مورد تحلیل قرار گرفت. داده ها در قالب فرمت های BibTeX و RIS به نرم افزار VOSviewer منتقل شده و تحلیل ها در سه محور هم رخدادی کلیدواژه ها، خوشه بندی مفاهیم و تحلیل زمانی انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد که پژوهش ها عمدتاً بر محورهایی چون تولید و توزیع محتوا، تعامل و تجربه مصرف کننده، فناوری های دیجیتال و استراتژی های برند تمرکز داشته اند. خوشه بندی مفاهیم، اهمیت راهبردهایی نظیر ارزش آفرینی برند، شخصی سازی محتوا، و اصالت برند را در افزایش سطح تعامل مصرف کننده برجسته ساخت. همچنین روند زمانی مفاهیم، توجه فزاینده به رویکردهای احساسی، مشارکتی و فناوری محور را در سال های اخیر نشان داد. تحلیل جغرافیایی نیز تمرکز تولید علم در کشورهای توسعه یافته و چالش های مشارکت علمی در کشورهای درحال توسعه را آشکار ساخت. یافته های این پژوهش می تواند به تدوین استراتژی های اثربخش تر بازاریابی محتوایی در فضای دیجیتال کمک کرده و مسیر تحقیقات آینده در حوزه های میان رشته ای بازاریابی، فناوری و رفتار مصرف کننده را روشن تر نماید.
تحلیل بیبلومتریک پدیده اینفلوئنسر مارکتینگ در بستر رسانه های اجتماعی
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
69-95
حوزههای تخصصی:
با گسترش سریع رسانه های اجتماعی، بازاریابی تأثیرگذار به عنوان یکی از مؤثرترین رویکردهای بازاریابی دیجیتال پدیدار شده است که در آن، اینفلوئنسرها از طریق روابط مبتنی بر اعتماد و تعامل، رفتار مصرف کنندگان را شکل می دهند. مطالعه حاضر با رویکرد علم سنجی و با بهره گیری از روش تحلیل بیبلومتریک، به بررسی ساختار مفهومی، روندهای پژوهشی و شکاف های دانشی در حوزه اینفلوئنسر مارکتینگ طی بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۵ پرداخته است. داده های تحقیق از پایگاه اسکوپوس استخراج و با استفاده از نرم افزار وی اواس ویور تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهند که ادبیات این حوزه پیرامون چند خوشه مفهومی اصلی از جمله «اعتماد و اعتبار منبع»، «روابط پاراسوشیال»، «فناوری های نوین»، «راهبردهای بازاریابی» و «تأثیرگذاران مجازی» سازمان یافته است. کلیدواژه های پرتکراری چون بازاریابی تأثیرگذار، رسانه های اجتماعی و اعتماد به برند در مرکز نقشه مفهومی قرار دارند و نقش پیونددهنده میان سایر حوزه ها را ایفا می کنند. تحلیل زمانی مفاهیم نیز بیانگر گذار از رویکردهای سنتی تعامل محور به سوی استفاده روزافزون از فناوری هایی چون هوش مصنوعی و یادگیری عمیق است. نتایج این پژوهش ضمن ترسیم چشم انداز تحولی حوزه اینفلوئنسر مارکتینگ، فرصت هایی نوین برای پژوهش در زمینه هایی چون تصمیم گیری دیجیتال، برندهای انسانی و اخلاق هوش مصنوعی ارائه می دهد. این مطالعه می تواند راهنمایی مؤثر برای پژوهشگران، برندها و سیاست گذاران در توسعه راهبردهای داده محور، انسانی محور و اخلاق مدار در بازاریابی دیجیتال باشد.
سواد سلامت رسانه ای و ایمنی غذایی: راهبردی نوین برای توانمندسازی سلامت عمومی
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
96-107
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی به عنوان بسترهای تعاملی و گسترده انتقال اطلاعات سلامت، نقش کلیدی در ارتقای سواد سلامت رسانه ای و ایمنی غذایی ایفا می کنند. سواد سلامت رسانه ای، توانمندی تحلیل، ارزیابی و استفاده مؤثر از پیام های سلامت در محیط های دیجیتال و سنتی است که نقش محوری در پیشگیری از بیماری های ناشی از مواد غذایی دارد. این مطالعه با مرور مبانی نظری سواد سلامت، سواد رسانه ای و تأثیر رسانه های اجتماعی، تأکید می کند که در حالی که رسانه های اجتماعی فرصت های قابل توجهی برای افزایش آگاهی بهداشتی و اصلاح رفتارهای غذایی فراهم می آورند، مخاطرات ناشی از اطلاعات نادرست و عدم مهارت کافی کاربران، چالش های مهمی در این زمینه ایجاد می کند. لذا توسعه راهبردهای آموزشی و سیاست گذاری هدفمند برای ارتقای سواد سلامت رسانه ای ضروری است تا ضمن بهره مندی بهینه از ظرفیت های رسانه های اجتماعی، سلامت جامعه به طور اثربخش تضمین شود.
الگوی تأثیر رسانه های اجتماعی در توسعه کسب و کار های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
69 - 93
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تاثیر رسانه های اجتماعی در توسعه کسب و کار های ورزشی انجام گرفته است.روش شناسی: پژوهش حاضر با روش آمیخته اکتشافی انجام و در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل ۱۷ نفر از اساتید و فعالان کسب وکارهای ورزشی (تا رسیدن به اشباع نظری) و در بخش کمی ۴۱۷ نفر از اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان مدیریت و بازاریابی ورزشی بودند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته (کیفی) و پرسشنامه ۳۶ سوالی محقق ساخته (کمی) بود که روایی صوری و سازه آن تأیید شد و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ 91 درصد تعیین شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 انجام گرفت.یافته ها: در مرحله کیفی، 116 کد باز استخراج شد که در 8 متغیر اصلی شامل، بازاریابی آنلاین، عامل مدیریتی، ماهیت رسانه های اجتماعی، عامل ساختاری، عامل حقوقی، عامل فرهنگی و اجتماعی، منابع مالی و منابع انسانی دسته بندی شدند. در بخش کمی، یافته ها نشان داد که به جز عامل حقوقی و منابع مالی، سایر متغیرها تأثیر معنی داری بر توسعه کسب وکارهای ورزشی دارند. اولویت بندی این متغیرهای مؤثر به ترتیب شامل ماهیت رسانه های اجتماعی، عامل ساختاری، بازاریابی آنلاین، عامل مدیریتی، عامل فرهنگی و اجتماعی و عامل منابع انسانی است.نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری قدرتمند، در توسعه کسب وکارهای ورزشی نقش کلیدی دارند. بر این اساس، توصیه می شود مدیران ورزشی و استارت آپ های این حوزه با تمرکز بر اولویت های شناسایی شده، استراتژی های دیجیتال خود را بازنگری و بهینه سازی کنند تا مزیت رقابتی پایدار به دست آورند.
مدل بازاریابی ورزشی رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل بازاریابی ورزشی رسانه های اجتماعی بود. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع گراندد تئوری با رویکرد استراوس و کوربین بود. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان به دست آمد. جامعه آماری پژوهش شامل استادان و مدیران ورزشی آگاه به بازاریابی رسانه های اجتماعی بودند. روش نمونه گیری به صورت غیرتصادفی و هدفمند بود و مصاحبه با 13 نفر از خبرگان تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. در اثر تجزیه وتحلیل داده ها 5 مقوله اصلی، 25 مقوله فرعی و 317 مفهوم یا کد باز شناسایی شد. در نهایت مدل پارادایمی بازاریابی ورزشی رسانه های اجتماعی ارائه شد. بر این اساس منابع انسانی، نیروی متخصص، آموزش و داوطلب به عنوان مهم ترین عوامل علی مدل شناسایی شدند. عوامل قدرت رسانه های اجتماعی، تفاوت رسانه های سنتی و نوین، گرایش به سیستم های دیجیتال، دسترسی آسان، دسته بندی مخاطب، قیمت، جست وجو، رسانه های کاغذی و ناکارامدی رسانه های سنتی به عنوان مهم ترین عوامل زمینه ای شناسایی شدند. عوامل مداخله گر مدل نیز شامل محدودیت، زیرساخت و ناآگاهی مدیران می شدند. در نهایت راهبردها شامل ترویج، ارتباطات، وفاداری، تولید محتوا، برندسازی، اعتمادسازی و روابط عمومی پیشنهاد شدند. به نظر می رسد مدیران با اجرای مدل بازاریابی رسانه های اجتماعی ورزشی می تواند از دستاوردهای آن در سازمان های ورزشی بهره مند شوند.
تدوین چارچوب مفهومی تجارت اجتماعی در صنعت ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین چارچوب تجارت اجتماعی در صنعت ورزش بود. روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد اکتشافی نظام مند (تحلیل مضمون) انتخاب شد. جامعه آماری پژوهش شامل دو بخش منابع انسانی (مدیران و مشاوران کسب وکارهای ورزشی، اساتید و صاحب نظران بازاریابی ورزشی و رسانه های اجتماعی) و منابع اطلاعاتی (علمی، کتابخانه ای و رسانه ای مرتبط و معتبر) بود. مصاحبه شوندگان و منابع اطلاعاتی به تعداد قابل کفایت، به صورت هدفمند و بر مبنای رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند (18 نفر و 32 سند). ابزار پژوهش شامل مصاحبه های اکتشافی نیمه ساختارمند به همراه مطالعه کتابخانه ای نظام مند بود. روایی ابزار بر اساس شایستگی عملی، اعتبار حقوقی و علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تائید گردید. جهت تحلیل یافته ها از روش کدگذاری مفهومی چندمرحله ای (باز، گزینشی و موضوعی) با رویکرد تحلیل مضمون استفاده شد. چارچوب مفهومی نهایی شامل 93 مؤلفه، 32 بُعد، 14 منظر و 5 سطح شناسایی شده بود. سطوح و منظرها به ترتیب اثرگذاری- اثرپذیری بین متغیرهای زیر مجموعه آن ها شامل سطح ظرفیت اکوسیستمی تجارت اجتماعی در ورزش، سطح سیستم تجارت اجتماعی در ورزش، سطح مدیریت و توسعه تجارت اجتماعی در ورزش، سطح عوامل راهبردی وضعیتی تجارت اجتماعی در ورزش و سطح سودمندی و پیامدهای توسعه تجارت اجتماعی ورزشی بود. براساس یافته های پژوهش می توان گفت توسعه ارتباطات و کسب سود بیشتر کسب وکارهای ورزشی نیازمند به کارگیری استراتژی تغییر و نوآوری در محیط کسب و کارها و استفاده از رویکردهای نوین بازاریابی و ارتباطات مشتریان، به همراه شبکه سازی محیطی مبتنی بر فناوری جدید بازاریابی و تجارت است.
مدل رسانه های اجتماعی در توسعه ورزش همگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با گسترش فناوری اطلاعات و ورود آن به زندگی مردم، نیازهای جدیدی از جمله توسعه ورزش در جامعه پدید آمده است؛ بنابراین هدف تحقیق، مدل رسانه های اجتماعی در توسعه ورزش همگانی است.روش شناسی: این تحقیق به روش کیفی با رویکرد داده بنیاد (اشتراوس و کوربین) انجام گرفت. اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با جامعه آماری شامل 15 نفر از اساتید و صاحب نظران آگاه به موضوع تحقیق تا رسیدن به اشباع نظری به دست آمد. روش نمونه گیری غیرتصادفی و هدفمند است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد.یافته ها: در نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها، 5 مقوله اصلی، 20 مقوله فرعی و 162 مفهوم یا کد باز شناسایی شد. عوامل علّی: (نیروی انسانی، کاربران، ورزشکاران و تعامل افراد)؛ عوامل زمینه ای: (پیشرفت فناوری، سهولت دسترسی، کثرت اطلاعات، پویایی، آزادی بیان و قیمت بهینه)؛ عوامل تأثیرگذار: (بازدارنده ها، فیلترینگ)، راهبردها: (مدیریت رسانه، معرفی ورزش های نوین، بهره گیری از فرصت ها، سرمایه گذاری، اقدامات فرهنگی - اجتماعی) و پیامدها (توسعه ورزش همگانی، مقبولیت رسانه های اجتماعی، مشارکت مردمی) معرفی شدند.نتیجه گیری: با توجه به طراحی مدل این تحقیق، به نظر می رسد با اجرای الگوی تحقیق و بهره مندی از دستاوردهای آن می توان در توسعه ورزش همگانی از طریق رسانه های اجتماعی بهره برد.
شناسایی فرصت ها و چالش های بازاریابی رسانه های اجتماعی باشگاه های لیگ برتر فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
112 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی فرصت ها و چالش های بازاریابی رسانه های اجتماعی باشگاه های لیگ برتر فوتبال ایران بود.روش شناسی: روش پژوهش حاضر کیفی بود و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته بدست آمد. جامعه آماری شامل 14 نفر از اساتید حوزه بازاریابی ورزشی و مدیران ورزشی و کارشناسان رسانه اجتماعی بودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود و مصاحبه ها تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد. از روش تحلیل مضمون برای استخراج مضامین پایه، سازنده و فراگیر استفاده شد.یافته ها: تجزیه و تحلیل مصاحبه ها نشان داد باشگاه های فوتبال ایران می توانند از قابلیت های بالقوه رسانه های اجتماعی به عنوان فرصت های ارتباطی و بازاریابی با هواداران خود استفاده کنند. فرصت های بازاریابی رسانه های اجتماعی شامل ویژگی های منحصربه فرد رسانه های اجتماعی، آگاهی و ترویج برند باشگاه، تجارت رسانه اجتماعی، تعامل با هواداران، حمایت و پشتیبانی آنلاین هواداران می باشند. علاوه بر فرصت های موجود باشگاه های فوتبال با چالش هایی در رسانه های اجتماعی به عنوان ابزار بازاریابی مواجه هستند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به مدیران باشگاه های فوتبال پیشنهاد می شود با استفاده از ویژگی تعاملی بودن رسانه های اجتماعی بسترهای افزایش فعالیت هواداران را فراهم کنند. با افزایش درگیرسازی هواداران در رسانه های اجتماعی دستیابی به درآمدهای تجاری و تبلیغاتی باشگاه تسهیل می شود.