مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
اشکانیان
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
46 - 62
حوزههای تخصصی:
نبرد حرّان اولین برخورد نظامی میان اشکانیان و رومیان در قرن اول ق.م بود. در این جنگ علی رغم برتری هایی که رومیان در حوزه ی تجارب نظامی، تجهیزات، فنون و نفرات داشتند، متحمل شکست سنگینی شدند. از آنجا که این شکست در روابط سیاسی و نظامی آتی رومیان و اشکانیان بسیار تأثیرگذار بود، بررسی جامعه شناختی این جنگ اهمیت پیدا می کند. آنگونه که جامعه شناسان جنگ در پژوهش های خود پیرامون جنگ ها، عوامل زمینه ساز جنگ، پدیده ی جنگ و پیامدهای جنگ را بررسی می کنند، این پژوهش برآنست تا خود پدیده ی جنگ حرّان را با اتکاء بر نظریات برخی جامعه شناسان حوزه ی جنگ و با روش توصیفی- تحلیلی بررسی کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد مطابق نظریات جامعه شناسان جنگ، ضعف روحیه نیروهای رومی ناشی از عواملی چون تأثیرپذیری سربازان رومی از گروه های نفوذ خارج از ارتش، برخی باورها و اعتقادات ماورایی رومیان و اشتباهات فردی فرماندهی، منجر به شکست آنان گردید. در مقابل، قوت فرماندهی سپاه اشکانی در به کارگیری استراتژیِ جنگ روانی با تاکتیک ها یا راهبردهایی چون تخریب اراده و توانایی رومیان برای مبارزه، محروم ساختن رومیان از پشتیبانی متحدان شان و کسب اطلاعات نظامی از طریق بهره گرفتن از عوامل نفوذی، زمینه ساز پیروزی اشکانیان شد.
تأملی در بازخوانی نزاع اشکانی- ساسانی در کتاب های درسی ابتدایی دورۀ پهلوی اول (1304- 1320ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
37 - 57
حوزههای تخصصی:
در کتاب های درسی مقطع ابتدایی طی سال های 1304 تا 1320ش. روایتی از تاریخ اشکانیان در ایران صورت بندی شده که دارای ابعاد گفتمانی و ایدئولوژیکیِ معناداری است. در این روایت، دانش آموزان در معرض آفرینشِ روایتی از تاریخ باستانیِ ایران قرار می گرفتند که در آن، برآمدنِ ساسانیان به مثابه غلبه نور بر تاریکی و ملی گرایی بر بیگانه پرستی بود. اشکانیان در این روایت، نه تنها ایرانی قلمداد نمی شدند، بلکه نوعی غلبه روحِ غیرایرانی بر هویتِ ایرانی رخ داده بود که اینک به واسطه ظهور ساسانیان، خاتمه یافته و دوره ای از رستگاریِ ملی آغاز شده بود.
پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که روایتِ غالب در متون مذکور، تحت تأثیر کدام زمینه های گفتمانی و ایدئولوژیکی، تبدیل به روایتی ضدّ اشکانی شد و در نقطه مقابل آن، ساسانیان به ناجیان ایران از تاریکی و تباهی مشهور شدند؟ فرضیه این است که اقتضائاتِ ایدئولوژیکی، الزامات مشروعیت بخش و همچنین تقویتِ نوعی حس ملی گرایی در میان کودکان مقاطع پایه، سبب برآمدن روایتی شد که در آن انکار، تحقیر و تلاش برای فراموشی میراث اشکانیان، هسته کانونی آن شد
ریتون یکی از مؤلفه های شناخت هنر و مذهب اشکانیان
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
92 - 106
حوزههای تخصصی:
شناخت ریتون های اشکانی، یکی از عناصر شناخت هنر و مذهب دوره اشکانیان است. بر این اساس، ریتون های اشکانی در دو طبقه بندی کلی قرار می گیرند. دسته نخست، شامل ریتون های شاخی شکل و مزینِ مکشوفه از شهر باستانی نسا (مهرداد کرت)، واقع درحومه عشق آباد امروزی و دسته دیگر، ریتون های مکشوفه از سایر نقاط قلمرو اشکانی است. محل کشف و نقوش موجود بر روی ریتون های این دوره، حکایت گر تنوع سبک هنری، تسامح مذهبی، تأثیر هنر یونانی و در نهایت ایجاد سبکی بومی در هنر اشکانی است. بنابرین با توجه به محدودیت های باستان شناختی دوره اشکانی، ریتون های این دوره را می توان، مؤلفه مهمی برای شناخت هنر و مذهب دوره اشکانی دانست. مطالعه بر روی نمونه های مکشوفه از ریتون های اشکانی در منابع، آثار مکتوب و مصور مربوط به یافته های این دوره و ارائه نتایج، به شیوه توصیفی - تحلیلی محقق شده است.
راهکارهای اشکانیان در مرزداری و برقراری امنیت داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵
19 - 41
حوزههای تخصصی:
از اصول اولیه ثبات و استحکام دولت ها، توانایی آنها در ایجاد امنیت داخلی و حراست از مرزها در برابر خطر بیگانگان بود. شاهنشاهی اشکانی که از بدو پیدایش خود با نیروهای متخاصم در چند جبهه دست و پنجه نرم می کرد، مجبور به تحکیم موقعیت خود از طریق بسط امنیت در درون کشور و استحکام مرزها در برابر قدرت های خارجی چه برای دفاع و چه برای برنامه ریزی به منظور توسعه قلمرو خود بود. اشکانیان با اتخاذ برنامه ای مدون با وام گیری از دولت های پیش از خود و نوآوری هایی بر مبنای شرایط وقت، به خوبی از عهده ایجاد امنیت در درون کشور و در مرزهای قلمرو خود برآمدند. استحکام مرزها و امنیت داخلی، با مدیریت اقوام کوچرو، شهرها و دولت های کوچک دست نشانده و نظارت مستمر بر عملکرد آنها صورت می پذیرفت. مسئله اصلی این پژوهش مشخص کردن سازوکار دولت اشکانی در حراست از مرزها و ایجاد امنیت داخلی در مقابل تهدیدات خارجی و مشکلات داخلی است که با بررسی منابع بازمانده از این دوران و تحلیل آنها با تکیه بر آثار مادی یافته شده از دوران اشکانی صورت می پذیرد. هدف این مقاله پاسخ به این پرسش است که سازوکار اجرایی دولت اشکانی در راستای تحقق امنیت داخلی و مرزی چه بود؟
جایگاه خراسان بزرگ در تحولات مذهبی و هنری شرق در دوره اشکانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
خراسان بزرگ در تمامی دوران های تاریخی ایران، نقش مؤثری در تبادلات منطقه ای شرق ایران داشته و در این زمینه، اطلاعات جامعی در اختیار پژوهشگران است. اما در این میان، پیرامون عملکرد منطقه خراسان در تاریخ اشکانی، به دلیل از بین رفتن آثار و منابع تاریخی توسط ساسانیان و هم چنین گذر زمان بسیار محدود می باشد. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته است، تحلیل جایگاه خراسان بزرگ (خراسان امروزی، بلخ، مرو، هرات)، به عنوان اولین مقر حکومتی اشکانیان در زمینه های مذهبی و هنری این دوره می باشد که این امر با توجه به منابع دسته اول و مدارک باستان شناختی به دست آمده از این دوره انجام می پذیرد. پژوهش پیش رو، در صدد پاسخ گویی به این پرسش ها می باشد که خراسان بزرگ در تاریخ اشکانی، چگونه توانسته است زمینه ساز تحولات ساختاری مذهبی و هنری گردد و در ادامه، بیشترین تأثیرگذاری تحولات مذهبی و هنری خراسان بزرگ درکدام مناطق مشهود است. در این راستا، با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت جایگاه خراسان بزرگ در دوره اشکانی، به صورت فرامنطقه ای بوده و بر اساس تسامح مذهبی و فرهنگی صورت پذیرفته است. هم چنین خراسان بزرگ به دلیل قرارگیری در گذرگاه ارتباطی شرق و غرب، توانسته است با گسترش مذهب بودا، مهر و زرتشتی در شرق ایران، هند، چین و حتی روم بیزانس تأثیرگذاری مذهبی داشته و با توجه به آثار هنری هم چون سفال سازی و شیشه گری در هند و چین، تأثیرگذاری هنری ایجاد نماید. علاوه بر آن، با تحلیل ریشه شناسی خط و زبان پهلوی در دوره اشکانی، دریافتیم که این منطقه با توسعه خط و زبان پهلوی در داخل ایران، تاجیکستان و افغانستان تأثیر فرهنگی به صورت فرامنطقه ای ایجاد نموده است.
بوختارِ زندِ بهمن یسن: سیاوشِ بامی یا پِشوتن؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
1 - 37
حوزههای تخصصی:
زمینه/ هدف: اشکانیان برخلافِ ساسانیان، گویا زردشتی نبودند و کیشِ مهری داشتند؛ از این روی، ساسانیانِ بزرگ دارنده دینِ زردشتی کوشیدند اندیشه مهریِ روزگارِ اشکانی و مظاهرِ آن را از متنِ بهمن یسن (متنی متعلّق به دوره اشکانی) محو کنند که گویا یکی از این مظاهر، سیاوشِ بامی بوده است و به جایِ آن شخصیتی در پیوندِ کامل با دینِ زردشتی و از سرتبارانِ خودشان، یعنی پِشوتن فرزندِ گُشتاسپ را قرار دهند.روش/ رویکرد: در این پژوهش که به روشِ توصیفی تحلیلی انجام گرفته، درباره چرایی و چگونگیِ این موضوع سخن گفته شده است.یافته ها/ نتایج: از آن جا که سیاوش بنا بر برخی روایت ها، سرتبارِ اشکانیان معرفی شده و میانِ او با ایزدِ مهر و یکی از شخصیت هایِ مهری، یعنی جم، همسانی های بسیار وجود دارد، می توان بر آن شد که او منجیِ آخِرِ زمان در متنِ اشکانیِ بهمن یسن بوده است. در این متن، در کنارِ اسکندر که اشکانیان دشمنِ جانشینانِ او بودند، از افراسیاب یاد شده که طبیعی است در تقابل با این شخصیت هم، سیاوش را به یاد آوریم. همچنین، در همین متن، از یک سو لقبِ «بامیِ» سیاوش به پِشوتن سپرده شده و از سویِ دیگر، کَنْگ دِژِ سیاوش که آن را رونوشتی از ورِ جم کرد و همسان با جایگاهِ مهر و جم دانسته اند، جایگاهِ خیزشِ پِشوتن در پایانِ جهان می بینیم. در این متن، مظاهرِ مهری (نامِ جم، قربانیِ گاوِ هَدَیوش به دستِ سوشیانت که رونوشتی از قربانیِ گاو به وسیله مهر و جم تلقی شده و...) هم محو شده که آن نشانی است بر دست برد در این متن؛ از این روی، می توان بر آن شد سیاوش که آمیزه ای است از مهر و جم، بوختارِ متنِ بهمن یسن بوده که به واسطه اغراضِ سیاسی و دینی، به دستِ ساسانیان پس زده شده و پِشوتن که در متن هایِ تحریف ناشده، برجستگیِ چندانی ندارد، به جایِ او در این متنِ آخرالزمانی نهاده شده است.
زمینه های تاریخی داستان نبرد رستم و کاموس کشانی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایات شاهنامه به صورت غیرمستقیم برگرفته از خداینامه های ساسانی و دیگر منابع پراکنده این دوره هستند که خود در طول دوره ساسانی تحت تأثیر برخی خاندان های صاحب نفوذ پرداخته شده اند و بازتابنده تاریخ ایران باستان تحت تأثیر نگاه حماسی و اسطوره ای ایرانیان به تاریخ هستند. داستان نبرد رستم و کاموس کشانی یکی از این روایات است که ریشه در تاریخ دوره اشکانی دارد. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که داستان نبرد رستم و کاموس کشانی در شاهنامه از چه زمینه تاریخی برخوردار است؟ یافته های این مقاله نشان خواهند داد که این داستان بازتابی از نبرد اشکانیان و کوشانیان در زمان بلاش چهارم و کانیشکا است که با دلاوری خاندان سورن در سیستان و خاندان گودرز در گرگان در نهایت به سود ایرانیان پایان یافت. اعمال خاندان سورن در این رویداد بعدها به شخصیت رستم منتسب شد، اعمال گودرزیان به سردودمان آنان گودرز کشواد نسبت داده شد و نام کانیشکا با تلفظ کاموس وارد تاریخ ملی ایران شد.