مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
۴۳۳.
۴۳۴.
۴۳۵.
۴۳۶.
۴۳۷.
۴۳۸.
۴۳۹.
۴۴۰.
قاجار
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
315 - 331
حوزههای تخصصی:
طی سده ها و هزاره های متمادی، اصحاب قدرت از ازدواج سیاسی به عنوان راهکاری برای دستیابی به اهداف موردنظر خود استفاده کرده اند. مهم ترین کارکردهای ازدواج سیاسی، پایان دادن به جنگ ها و منازعات، انعقاد پیمان اتحاد میان دو نیروی سیاسی، تثبیت جانشینی در میان خاندان ها، بهره بردن از توانایی نظامی طرفین درجهت حفظ منافع و مواردی از این قبیل بوده است. خاندانِ اردلان، در نواحی غربی ایران، به کرّات از این راهکار درجهت پیشبرد اهداف خود استفاده نمود، که نقطه اوج آن به سده سیزدهم قمری بازمی گردد. در این سده حاکمان اردلان، با خاندان قدرتمندِ قاجار و خاندان محلیِ «وزیری» پیمان ازدواج منعقد کردند. مقاله پیش رو برآن است که به تأثیرات ازدواج های سیاسی بر تحولات تاریخ اردلان در گستره زمانی مذکور بپردازد. سؤال مقاله پیش رو عبارت است از اینکه ازدواج های سیاسی درنهایت چه تأثیری بر تحولات تاریخ سیاسی اردلان ها داشته است؟ به نظر می رسد راهکار ازدواج سیاسی برای خاندان اردلان به صورت دوپهلو عمل نموده است؛ به گونه ای که در کوتاه مدت، منافع موردنظر این خاندان را در سطوح گوناگون تأمین نمود، اما در درازمدت به یکی از مهم ترین عوامل اضمحلال و سقوط نهایی این حکومت در کردستان تبدیل شد.
جایگاه زن در عکس های دوره قاجار
از اوایل دوره قاجار، سیاحان بسیاری توانستند اطلاعات کم نظیری درباره زنان ارایه دهند. زیبایی زنان ایرانی از نکاتی است که نظر سیاحان اروپایی را به خود جلب کرده است. بازتاب این زیبایی را در نقاشی های این دوره به وفور می بینیم، اما نکته ای که جلب توجه می کند تفاوت فاحش عکس های بازمانده زنان دوره قاجار با سفرنامه ها و نقاشی های این دوره است. آن چه در این پژوهش مطالعه شده، بررسی صحت سیمای زنان دوره قاجار بر اساس مدارک تصویری زنان در نگارگری و عکاسی و تطبیق آن ها با نگاشته های سفرنامه ها است. گردآوری مطالب در این پژوهش کتابخانه ای است و به طریقه تاریخی تحلیلی نگاشته شده است. بر این اساس، پرسش های این مقاله بدین ترتیب است: سیمای ظاهری زنان در نقاشی های دوره قاجاریه تا چه میزان با سایر مدارک تصویرنگاری از قبیل عکاسی و نوشته های سیاحان همخوانی دارد؟ و در صورت تفاوت در سیمای ظاهری زنانی که در مدارک یاد شده، چه عامل یا عواملی سبب این موضوع شده است؟ نتیجه بررسی ها نشان می دهد که ما شاهد نوعی تفاوت در میان عکس های برجای مانده با نقاشی های این دوره هستیم. در دوره قاجار، هنرمند نقاش در ترسیم چهره زن به آرمان گرایی و عدم شبیه سازی گرایش داشت. می توان گفت زن در تصویرنگاری های این دوره، اعم از عکس یا نقاشی، ابزاری در جهت بیان شکوه قدرت و سلطنت است.
بررسی تطبیقی سیمای زن در شعر جمیل صدقی زهاوی و ملک الشعرا بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۷
65 - 87
حوزههای تخصصی:
زن و جایگاه او از مهم ترین موضوعاتی است که شاعران گذشته وحال بدان پرداخته اند. این موجود لطیف توانسته با وجود ناملایمات فراوان در طول تاریخ به رشد و بالندگی رسیده و تا حدودی آن مقام را که زیبنده ی جایگاه اوست باز یابد.جمیل صدقی زهاوی شاعر عراقی و ملک الشعرا بهار شاعر ایرانی نیز از این مهم غفلت ننموده اند و با اندیشه آزاد و هشیار خود در راه سرافرازی زن با یاری قلم حماسه ها آفریده اند. مقاله ی حاضر ضمن بررسی جایگاه زن در عراق قرن نوزدهم و بیستم و ایران عصر قاجار و پهلوی با ذکر شواهدی از اشعار دو شاعر در این زمینه به این نتیجه می رسد که هر دو شاعر نسبت به این مسئله دیدگاه های مشابهی دارند؛ هرچند مواردی نیز تفاوت هایی بین آنها دیده می شود.
ویژگی های زبانی، نگارشی و دستوری نامه های عهد قاجار؛ با محوریت بررسی قائم مقام و امیرکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
149 - 172
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار به دلیل کمبود وسایل ارتباط جمعی از یک سو و گسترش سطح عمومی سواد از سوی دیگر باعث شد تا احوالات افرادی از طبقات مختلف(شاهان و شاهزادگان، طلاب و روحانیون، تحصیلکرده های روشنفکر، شاعران و نویسندگان و حتی مردم عامی) مطرح، بلکه بسیاری از مسائل روز در نامه ها بیان گردد که در مکاتبات رسمی و اداری به دلیل مسائل امنیتی و سری، کم تر به آن پرداخته می شده است. این دوره در حالی که از منظر تاریخی، نثر فارسی در حال گذار از نثر مصنوع به نثر فنّی بوده؛ از منظر فرهنگی، اجتماعی نیز نامه نگاری از انحصار شاهان، وزرا، ادیبان و اهل فضل خارج شده و عامه مردم نیز به نامه نگاری روی آوردند. این پژوهش در تلاش است تا با شناسایی نوع نگارش، اصطلاحات و تعابیر ادبی به کار رفته و اندیشه و مضامین انواع نامه های بر جای مانده از عهد قاجار، نقش و جایگاه نامه و نامه نگاری را در نثر فارسی مورد بررسی قرار دهد.
شکل گیری نظام پارلمانتاریسم در ایران زمینه های انتقال قدرت سیاسی از قاجار به پهلوی اول
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
71 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی پیامدهای نظام مشروطه پارلمانی و زمینه های تاریخی انتقال قدرت از قاجاریه به پهلوی اول می باشد. با وقوع انقلاب مشروطیت، ساختارحاکم با باورهای سنتی خود در برابر تغییرات در مناسبات قدرت جایگزین دستخوش نابسامانی سیاسی گردید. عدم تطابق نظم سنتی با الگوهای جدید، فراهم نبودن شرایط عینی و ذهنی جامعه سبب بروز آشفتگی اوضاع حکومت گردید. نظام پارلمانتاریسم، با تجربه ی اولیه ایرانیان در رابطه با نظام مطلقه سیاسی و فرهنگ واپس گرای سنتی قرابت معنایی نداشت. در نتیجه جامعه آبستن بی ثباتی و تمرکز زدایی لجام گسیخته و تفرفه اجتماعی گردید. لذا مقاله حاضر بر آن است با روش توصیفی – تحلیلی به تبیین زمینه های تاریخی انتقال قدرت از قاجاریه به پهلوی در این دوره گذار بپردازد. از عمده ترین یافته های پژوهش، قدرت گیری رضاخان بر اثر برهم خوردن تعادل ساختار سنتی جامعه پس از مشروطه، تمرکزگرایی و مهار نیروهای گریز از مرکز توسط رضاخان، جلب اعتماد عمومی نخبگان فکری - مذهبی و انگلستان از سوی رضاخان برای ایجاد دولتی بوروکراتیک متمرکز، ناکارآمدی حکومت قاجاریه در برطرف کردن نیازهای فزاینده جامعه، تلاش برای حفظ تمامیت ارضی و همبستگی ملی و عادی سازی بحران ها به عنوان مقدمه ای برای آرمان های مشروطه خواهی، همگی سبب تغییر و انتقال حکومت از قاجار به پهلوی گردید. بنابراین سوال اصلی مقاله این است: چه عواملی در سال های پی از انقلاب مشروطیت منجر به بی ثباتی سیاسی و اجتماعی و فروپاشی حکومت قاجاریه شد؟ در این راستا ، فرضیه پژوهش نیز چنین است: وقوع انقلاب مشروطیت سبب بر هم خوردن تعادل سیستم سنتی قاجاریه و چالش های مختلف برای آنان گردید. دوره گذار از دموکراسی و ناتوانی قاجاریه از بر آوردن توقعات نوین،آنان را در سراشیبی انقراض قرار داد.
کارکردهای سیاسی- اجتماعی حرمسرا در عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۲
53-80
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی نقش سیاسی و اجتماعی زنان خاندان قاجار، مطالعه ی حرمسراهای این دوران اهمیت به سزایی خواهند داشت. موقعیت حرمسرا های دوره ی قاجار و کارکردهای سیاسی – اجتماعی آن، ضرورت تعمق در این نهاد را برای تبیین ساخت سیاسی دولت قاجاریه ایجاب می کند. برخی موضوعات، در محدوده ی کارکردهای حرم، اهمیت بیشتری خواهند داشت؛ از جمله: 1-روند ورود زنان به حرمسراهای شاهان قاجار چگونه بوده است؛ 2- زندگی آنان به عنوان زنان برخوردار و مرفه جامعه تحت چه شرایطی سپری شده است؛ 3- فعالیت های اجتماعی، نحوه ی آموزش و هم چنین موفقیت های آنان در زمینه های فرهنگی چگونه بوده است؛ مهم تر این که: 4- ایفای نقش آن ها در بافت سیاسی کشور، چه پیامدهایی را به دنبال داشته است؟ نکته این است که نقش این لایه از قدرت در حوادث مهم عصر قاجار از جمله در نهضت تنباکو و جنبش مشروطه حائز اهمیت می باشد. یافته های این پژوهش گویای آن است که نحوه ی ورود زنان به حرمسرا، به صورت های مختلف بوده؛ به ویژه آن که مقاصد سیاسی در آن نقش تعیین کننده داشته است.
مطالعه تطبیقی دو نقاشی از زنان در دوره قاجار با رویکرد بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
453 - 472
حوزههای تخصصی:
نقاشی در انتهای دوره قاجار تحت تأثیر ارتباط با اروپا و ظهور تکنولوژی دچار تغییرات شد. این مقاله با رویکرد بینامتنیت به مطالعه دو اثر نقاشی از زنان قاجار می پردازد که یکی از آن ها کار هنرمندی گمنام و دیگری اثر اسماعیل جلایر دانش آموخته مدرسه دارالفنون است. مسئله مورد پژوهش در این مقاله، مطالعه نشانه ها و تحلیل آن ها در نقاشی از زنان و تطبیق معنای نشانه ها به صورت بینامتنی و لایه ای است. نشانه ها در هر تصویر سبب خوانش تصویر متفاوتی در متن آثار می شود. در این دو تصویر، موضوع هر دو متن زنان درباری است، ولی نشانه ها مفاهیم متفاوتی در بردارند. این مقاله به این پرسش ها پاسخ می دهد: آیا در نقاشی های دوره قاجار ارزش نشانه ای در آثار مطرح است؟ آیا نشانه ها در تعامل با دیگر نشانه ها معنای گفتمانی می یابند؟ روش این پژوهش تاریخی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی است و با توجه به نظریه های نشانه شناسی بیان شده است. در این مقاله، نتیجه گرفته می شود: در خوانش نشانه های این تصاویر، نشانه ها معنادارند و در این تصاویر از نشانه های تصویری مشابه و متفاوت برای زنان قاجار استفاده شده است.
خورشید و فرشته، نمادی از زن در کاشی های کاخ گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
511 - 528
حوزههای تخصصی:
کاخ گلستان قدیمی ترین بنای سلطنتی در شهر تهران محسوب می شود که تزیینات کاشی کاری آن تنوع موضوع و نقش بسیاری دارد. کاشی های محوطه، همچون دفتری مصور، ویژگی ها و شرایط اجتماعی سیاسی دوره قاجاریان را به نمایش درآورده اند. همه نقش ها تحت تأثیر هنرهای مختلف قاجاری، همچون چاپ سنگی، نقاشی قهوه خانه ای، عکاسی و کارت پستال های غربی، شکل گرفته اند. تلاش نگارندگان در مقاله حاضر بر آن بوده تا ویژگی تصویری کاشی های محوطه باستانی کاخ گلستان را بررسی کنند. آنچه در این پژوهش مطالعه شده، تصویر زن در کاشی کاری های محوطه باستانی کاخ گلستان است. بر این اساس، پرسش های این مقاله بدین ترتیب است: تصویر زن در کاشی های کاخ گلستان چه ویژگی هایی دارد؟ تصویر زن در کاشی های محوطه باستانی کاخ گلستان با چه نقش هایی ترکیب شده اند؟ نتیجه بررسی ها نشان می دهد که نقش مایه زن در کاشی ها با دو نقش خورشید و فرشته ترکیب شده است. نقش مایه زن به صورت خورشید با توجه به ویژگی های زن شرقی ترسیم شده است و در نقش مایه زن به صورت فرشته تأثیرپذیری از هنر غرب و نقاشی رنسانس به خوبی نمودار است. ازاین رو، شاهد پیوند هنر ایران و اروپا هستیم.
شمایل شناسی تصویر زن در دوره قاجار با تأکید بر سفرنامه ها، نگارگری ها و عکس های برجای مانده از این دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
577 - 594
حوزههای تخصصی:
از اوایل دوره قاجار، سیاحان بسیاری توانستند اطلاعات کم نظیری درباره زنان ارائه دهند. زیبایی زنان ایرانی از نکاتی است که نظر سیاحان اروپایی را به خود جلب کرده است. بازتاب این زیبایی را در نقاشی های این دوره به وفور می بینیم. اما نکته ای که جلب توجه می کند تفاوت فاحش عکس های بازمانده زنان دوره قاجار با سفرنامه ها و نقاشی های این دوره است. آنچه در این پژوهش مطالعه شده، بررسی صحت سیمای زنان دوره قاجار بر اساس مدارک تصویری زنان در نگارگری و عکاسی و تطبیق آن ها با نگاشته های سفرنامه هاست. گردآوری مطالب در این پژوهش کتابخانه ای است و به طریقه تاریخی تحلیلی نگاشته شده است. بر این اساس، پرسش های این مقاله بدین ترتیب است: سیمای ظاهری زنان در نقاشی های دوره قاجاریه تا چه میزان با سایر مدارک تصویرنگاری از قبیل عکاسی و نوشته های سیاحان همخوانی دارد؟ و در صورت تفاوت در سیمای ظاهری زنانی که در مدارک یاد شده، چه عامل یا عواملی سبب این موضوع شده است؟ نتیجه بررسی ها نشان می دهد که ما شاهد نوعی تفاوت در میان عکس های برجای مانده با نقاشی های این دوره هستیم. در دوره قاجار، هنرمند نقاش در ترسیم چهره زن به آرمان گرایی و عدم شبیه سازی گرایش داشت. می توان گفت زن در تصویرنگاری های این دوره، اعم از عکس یا نقاشی، ابزاری در جهت بیان شکوه قدرت و سلطنت است.
بررسی تأثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی در دوره های صفوی و قاجار بر چهره نگاری و پیکره نگاری زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
271 - 286
حوزههای تخصصی:
در دوره صفوی و قاجار، به سبب ارتباط با غرب، تمایل دربار به تجربه دنیای مدرن و اشتیاق جهان غرب به شناخت دنیای شرق نوعی دوگانگی سنتی و مدرن در بسیاری از مناسبات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه نمایان شد که این روند بر وضعیت زنان و حضور آن ها در عرصه های اجتماعی نیز تأثیرگذار بود. چهره نگاری در نقاشی ایرانی براساس الگوی مشخصی بوده است. آنچه در این پژوهش مطالعه شده، چهره زن در نگارگری های این دو دوره است. این مقاله در پی یافتن پاسخ این پرسش هاست: نمایش ویژگی های زنانه در نقوش دوره صفوی و قاجار به چه صورت بوده است؟ چه تفاوت های بین آن ها در این دو دوره وجود داشته است؟ نتایج نشان می دهد که زن در آثار نگارگری پیش از قاجار، اغلب جایگاهی مثالی و اسطوره ای داشته و از نظر نوع طراحی غیرواقع گرایانه ترسیم می شده و ارزش بصری آن همچون دیگر عناصر نگاره بوده است، ولی در اواخر دوره صفوی و دوره قاجار، بر اثر ارتباط با غرب، شاهد تغییر در نوع نگرش به نقاشی و درنتیجه توجه به واقع گرایی در ترسیم پیکره زنان و همچنین شکل گیری آثار تک نگاره شده است؛ که این تغییرات به ارائه تصویری نو از زن در نقاشی ایرانی منجر شد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است.
مطالعه تطبیقی پیکره زن در کاشی کاری بناهای «باغ ارم» و «خانه زینت الملوک» با تأکید بر نظریه ریخت شناسی پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
289 - 322
حوزههای تخصصی:
«باغ ارم» و «خانه زینت الملوک» از بناهای مهم و تاریخی شهر شیراز در دوره قاجار است. موضوع اصلی این دو بنا با تزئینات اصلی نقش زن و تحلیل فرمی آن، بر مبنای نظریه ریخت شناسی ولادیمیر پراپ، مسئله اصلی این پژوهش است. پژوهش حاضر براساس روش تاریخی تطبیقی بررسی شده و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای (اسنادی) و با رویکرد تاریخی براساس نظریه ریخت شناسی صورت گرفته است. این پژوهش به این سؤالات پاسخ می دهد: ریخت شناسی فرم زن در کاشی کاری این دو بنا چگونه کار شده است؟ چه شباهت ها و تفاوت هایی دارد و چگونه با نظریه پراپ قابل تطبیق است؟ در انتهای این پژوهش نتیجه گرفته می شود که نقش زن در قالب شخصیت های شیرین، بلقیس و زلیخا از نقش های اصلی تزئینی در سردر باغ ارم و خانه زینت الملوک است. نقش های اصلی تزئینی زنان در این بناها با لباس و آرایش قاجاری کار شده است. زن به منزله عنصر اصلی تزئینی در کاشی کاری این سردرها بر خویش کاری نقش زنان تأکید دارد و قابل تطبیق با نظریه پراپ بوده است.
مطالعه نقش ماهه زن در آثار رزمی حسین قوللرآقاسی در نقاشی قهوه خانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
393 - 410
حوزههای تخصصی:
نقاشی قهوه خانه ای سبکی از نقاشی است که از سوی نقاشان مکتب ندیده آغاز شد. از ویژگی های شاخص هنرهای نقاشی قهوه خانه ای حضور زنان در این تصاویر است که کمتر به آن پرداخته شده است. زنان در این نقاشی جایگاه کمتری داشته و تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته اند. هدف از این پژوهش مطالعه ویژگی نقش زنان و حضور آنان در نقاشی های قهوه خانه ای در آثار حسین قوللرآقاسی است. در این زمینه، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤالات است: ویژگی های بصری زنان در این تصاویر چگونه است ؟ روش این تحقیق از نوع تحلیلی بوده و روش جمع آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که زنان به مثابه عنصری پویا در نقاشی های قوللرآقاسی حضور داشته و با پوشش اسلامی ایرانی در ترکیب بندی آثار از جایگاه والایی برخوردار بوده اند. در آثار قوللرآقاسی، زن بیشتر در گونه های حماسی مورد توجه قرار گرفته است. زنان در آثار او به شکل پهلوانی و مردانه و با حفظ هویت زنانه به تصویر کشیده شده اند. زنان در داستان های شاهنامه کمتر نقش های اصلی را برعهده دارند و بیشتر نقش مکمل مردان را ایفا می کنند، اما این بدین معنا نیست که آن ها هیچ گاه تأثیری اساسی بر روند داستان ها نمی گذارند. درواقع، آن ها در تکمیل قهرمان پروری نقش مردان به کار رفته اند. مهم ترین ویژگی های این زنان خردمندی، فرزانگی و حکمت است. در این مقاله، نتیجه گرفته می شود که قوللرآقاسی با استفاده از نشانه های تصویری برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب در آثاری که شخصیت اصلی آن را زنان تشکیل داده اند تلاش کرده است با استفاده از این نشانه ها نگاه گفتمانی متفاوتی را در معنای تصویری آثار خود در نقش این زنان به تصور بکشد.
اختلاف های ایران و عثمانی بر سر استحکامات سرحدی مریوان، اورامان و لاهیجان (لاجان) در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
۴۲-۱۱
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوع های مورد اختلاف ایران و عثمانی از نیمه دوم سلطنت ناصرالدین شاه به بعد، احداث استحکامات سرحدی مریوان، اورامان و لاهیجان در مرز ایران و عثمانی بود. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش است که: احداث استحکامات مرزی در سرحدات مریوان، اورامان و لاهیجان چه تأثیری در روابط ایران و عثمانی و تحولات مرزهای غربی ایران در عصر قاجار داشت؟ یافته های این پژوهش که با روش توصیفی-تبیینی و بهره گیری از اسناد و نقشه های تاریخی و منابع کتابخانه ای انجام شد، نشان می دهد که دولت عثمانی به دنبال احداث استحکامات مرزی جدید توسط دولت ایران در کردستان اردلان و مُکریان، با طرح ادعاهایی درباره مالکیت بر بلوکات مرزی مریوان، اورامان و لاهیجان و با تأکید بر داخل بودن این مناطق در طرح استاتوس کو، سعی در ایجاد تنش در سرحدات غربی ایران و قبولاندن شرایط مدّ نظر خود در مفاد کمیسیون های مرزی داشت. سرانجام با دخالت دولت های واسطه و براساس پروتکل های تهران و اسلامبول و کمیسیون سرحدی، در سال 1332ق. این مناطق متعلق به دولت ایران شناخته شدند. یکی از موضوع های مورد اختلاف ایران و عثمانی از نیمه دوم سلطنت ناصرالدین شاه به بعد، احداث استحکامات سرحدی مریوان، اورامان و لاهیجان در مرز ایران و عثمانی بود. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش است که: احداث استحکامات مرزی در سرحدات مریوان، اورامان و لاهیجان چه تأثیری در روابط ایران و عثمانی و تحولات مرزهای غربی ایران در عصر قاجار داشت؟ یافته های این پژوهش که با روش توصیفی-تبیینی و بهره گیری از اسناد و نقشه های تاریخی و منابع کتابخانه ای انجام شد، نشان می دهد که دولت عثمانی به دنبال احداث استحکامات مرزی جدید توسط دولت ایران در کردستان اردلان و مُکریان، با طرح ادعاهایی درباره مالکیت بر بلوکات مرزی مریوان، اورامان و لاهیجان و با تأکید بر داخل بودن این مناطق در طرح استاتوس کو، سعی در ایجاد تنش در سرحدات غربی ایران و قبولاندن شرایط مدّ نظر خود در مفاد کمیسیون های مرزی داشت. سرانجام با دخالت دولت های واسطه و براساس پروتکل های تهران و اسلامبول و کمیسیون سرحدی، در سال 1332ق. این مناطق متعلق به دولت ایران شناخته شدند.
مطالعه تطبیقی پرتره های شاهان متقدم و متأخر قاجار منقوش بر سکه ها و مدال ها از منظر نشانه شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به عنوان یک امر تاریخی، با در نظر گرفتن میزان تأثیر سواد مخاطبین متون در کیفیت تفسیر، همواره خوانش و تحلیل یک متن تصویری به کمک رمزگان ها و نشانه های نهفته در آن، امکان پذیر گشته است. در این میان، سکه ها و مدال های منقوش به نقش شاهان قاجار، به مثابه متون تصویری نشاندار در فرآیند نشانه شناسی، می توانند به عنوان رسانه های گفتمانی مطرح گردند که در آنها شاهان در مقام فرستنده، پیام هایی را به مخاطبان انتقال می دهند. سکه ها جدایی از نقش اقتصادی، همواره حامل پیام های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و بیانگر قدرت طبقه حاکم بوده اند؛ از این رو وجه نمادین سکه ها همیشه بر وجوه دیگر غالب بوده است. این پژوهش با هدف به کارگیری دو روش نشانه شناسی (بارت و گریمس) در جهت تحلیل و تطبیق پرتره های شاهان منقوش بر سکه های قاجار، و تفسیر نشانه های موجود، در تلاش است تا با استفاده از روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تطبیقی، به این پرسش ها پاسخ دهد که 1. تصاویر، بیانگر چه مضامین فکری و هژمونیک در دو دوره متقدم و متأخر در عصر قاجار هستند؟ و 2. چه گفتمان هایی از طریق این تصاویر برساخته می شوند؟ از این رو پژوهش حاضر در پاسخ به پرسش های فوق به این نتیجه رسید که در این عصر، شاهان قاجار با قرار دادن تصویر خود بر روی سکه ها به عنوان روشی در جهت اقتدارگرایی سیاسی، در پی جاودانه ساختن خود، مشروعیت بخشیدن به حاکمیت خویش، متجلی ساختن شوکت شاهانه و هژمونی سلطان، در سطح ملی و فراملی بوده اند. نتایج حاکی از آن است که در دوره متقدم، ضمن پایبندی حاکمان به حفظ هویت بومی و اصالت ملی، گفتمان های فرهی، قدرت بی بدیل، و شکوه و ثروت، حاکم بوده است. در ابتدای دوره متأخر، ضمن گرایش به سوی مدرنیته، با کمی نرمش، گفتمان های همدلی، مشارکت و تجدد، و در ادامه این دوره نیز گفتمان ارعاب و تهدید و همچنین انفعال، به گفتمان های قبلی افزوده می گردد.
چاپ نوشت (۵): قرآن های کم ورق خطی و چاپی در عصر قاجار و قرآن سی ورقی میرزا زین العابدین شیرازی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ بهمن و اسفند ۱۴۰۱ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۸)
49 - 85
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر مؤلف ضمن ارائه مقدمه ای مختصر به معرفی نسخه های خطی قرآن هایی کامل و کم ورق که در کتابخانه های ایران موجود است می پردازد و ضمن ارائه دسته بندی از این نوع قرآن ها به معرفی یکی از متداول ترین انواع آن، یعنی قرآن های سی ورقی پرداخته و ضمن معرفی اولین چاپ های این نوع از قرآن ها یکی از شاخص ترین آنها که به قلم میرزا زین العابدین شیرازی در ایران کتابت و در استانبول به چاپ رسیده را به تفصیل معرفی می نماید.
چاپ نوشت (۶): منظومه میرزا زین العابدین شیرازی، سفرنامه و گزارشی از کتابت و چاپ قرآن سی ورقی در دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر معرفی و بازنشر منظومه ای به قلم میرزا زین العابدین بن محمدرضا شیرازی منشی دوم سفارت انگلستان و از خوشنویسان عصر قاجار است. او در این منظومه به شرح زندگی خود و ماجرای کتابت قرآن سی ورقی و چاپ و انتشار آن در استانبول و سفری که به وین داشته می پردازد.
سیاست و عمارت: معماری و سیاست میانه قاجار در آیینه دو اثر مکتوب از ممتحن الدوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
255 - 269
حوزههای تخصصی:
میرزامهدی خان شقاقی، معروف به ممتحن الدوله، مهندس و سیاستمدارِ فرنگ رفته عهد ناصری و از چهره های شناخته شده این دوره است. وی دو اثر مکتوب با عنوان خاطرات ممتحن الدوله و مآثر مهدیه دارد که یکی خاطرات خودنوشت او و دیگری کتابی شناخته شده در حوزه سیاست خارجی است. جایگاه و فعالیت های ممتحن الدوله در حوزه معماری و سیاست و محتوای دو اثر او موقعیت مغتنمی است برای بررسی تا از طریق آنها بتوان شناخت بهتری از دوره قاجار کسب کرد. این شناخت اگرچه از دریچه آثار و افعال ممتحن الدوله است و ممکن است به تمامی قابل تعمیم به عموم جامعه دوره قاجار نباشد، امکان شناخت و بازنمایی از زاویه ای خاص را فراهم می کند. همچنین این شناخت حول دو موضوع معماری و سیاست است. معماری و سیاست دو ساحت از زندگی اجتماعی انسان است که در هر دو آگاهی و اراده انسانی به ظهور می رسد و از این بابت به هم مرتبط است و مطالعه این دو در کنار هم می تواند احوال جامعه را بهتر آشکار کند. لذا هدف از این پژوهش بررسی معماری و سیاست در دوره حیات ممتحن الدوله از خلال آثار او است تا از این طریق بتوان شناخت بهتری از احوال جامعه ایران در این پاره از زمان کسب کرد. این بررسی با محوریت دو اثر مکتوب میرزامهدی خان شقاقی صورت می گیرد. روش پژوهش تحلیل موضوعی است. حاصل این پژوهش شناخت صفات و احوال جامعه این دوره است؛ صفاتی مانند نوخواهی و تقلید، فرنگی مآبی و ناخشنودی از آن، وطن دوستی و کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی، خدمت و خیانت. این صفات در مجموع از یک تضاد و تعارض درونی، به مثابه شاه بیت این دوره از نگاه ممتحن الدوله خبر می دهد. مقاله در چهار قسمت تنظیم شده است. پس از مقدمه، ابتدا ممتحن الدوله و دو اثر مکتوب او معرفی شده است. در بخش سوم، که بخش اصلی مقاله است، محتوا و مضامین دو اثر بحث و صفات و احوالی که از وضع معماری و سیاست قابل استخراج است، طرح و بحث و در انتهای مقاله جمع بندی شده است.
بازشناسی هنر نقاشی پیکرنگاری درباری از مظفرالدین شاه در دورلأ انتهایی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
97 - 115
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هنر پیکرنگاری درباری از هنرهای اصلی دوره قاجار است که تا دوره مظفرالدین شاه نیز ادامه داشته است برخی از آثار این دوره پیکر نگاره ها، به ویژه پیکرنگاری درباری از مظفرالدین شاه که تا کنون، چندان مورد توجه نبوده اند. محور کار پژوهش حاضر مطالعه هنر نقاشی پیکرنگاری درباری دوره مظفرالدین شاه و بررسی نمونه های متنوع نیم تنه و تمام قد ارائه شده از او است. برهمین اساس در این پژوهش سؤال اصلی پژوهش حاضر به این قرار است: نقاشی های پیکرنگاری دوره مظفرالدین شاه قاجار، دارای چه ویژگی های ساختاری و محتوایی هستند؟هدف: شناخت آثار هنر پیکرنگاری درباری دوره مظفرالدین شاه به صورت نیم تنه و تمام قد از اهداف این پژوهش است.روش پژوهش: پژوهش پیش رو توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای و نمونه های تصویری موزه ای صورت گرفته است.یافته ها: پژوهش حاضر نشان می دهد تلفیق هنر و سیاست در نقاشی های دوره مظفرالدین شاه قاجار از طریق به کارگیری نمادهای قدرت در تصاویر، در ادامه سنت های تصویری دوره های قبل است. به کارگیری فراوان نقاشی پیکرنگاری در همه دوران قاجار را می توان تلاشی در جهت مشروعیت بخشیدن به سلطنت دانست، برخی از این نقاشی ها نیم تنه و برخی پیکرنگاری تمام قد هستند و تأثیر عکاسی و طبیعت پردازی واقع گرایانه غربی در نقاشی ها دیده می شود.
تبیین مؤلفه های الگوپذیری کالبدی فنوتایپ در الگوی سکونتگاهی قاجار (مطالعه موردی: خانه های اعیانی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
271 - 302
حوزههای تخصصی:
در طول دوره های مختلف و با گذشت زمان، نمودهای کالبدی در خانه های ساخته شده در سبک های گوناگون معماری ایرانی به صورت های متفاوتی بروز یافته است. ازآنجاکه کالبد بنا یکی از اصلی ترین مفاهیم در معماری است. همچنین فضای سکونت ازجمله عملکردهایی است که مؤلفه های شکلی و کالبدی در بروز اشکال مختلف آن ضروری است. این پژوهش به دنبال یافتن مؤلفه های الگوپذیری کالبدی فنوتایپ در زبان الگوی بناهای قاجار تهران به بررسی شواهد و مدارک تاریخی و فرهنگی موجود پرداخته و نمونه های مورد مطالعه در این تحقیق خانه های سنتی مربوط به دوره قاجار در تهران و نتیجه حاصل مقایسه و ارائه تجزیه وتحلیل نهایی براساس نمونه های مورد مطالعه خواهد بود. هدف از این پژوهش، تبیین مؤلفه های الگوپذیری کالبدی فنوتایپ در الگوی سکونتگاهی قاجار می باشد؛ به عبارتی دیگر، مقایسه نگاه شکلی در قالب فرهنگ یک سرزمین خاص هدف این پژوهش است. از طرفی بررسی چگونگی سیر تغییرات مؤلفه های کالبدی در تحولات خانه ها در دوران قاجار هدف دیگری ست که این پژوهش به دنبال پاسخی برای آن خواهد بود. روش تحقیق در این پژوهش روش کیفی است. بدین منظور ابتدا با کمک مطالعه کتابخانه ای و همچنین مصاحبه با متخصصین شاخص های اصلی تعیین گشته و همچنین به بازشناسی ارزش های کالبدی کهن در معماری ایران پرداخته می گردد در گام بعد از داده های حاصل از شبیه سازی نرم افزاری به منظور استخراج یافته ها استفاده شده و در نهایت بعد از جمع آوری داده ها مقایسه و تحلیل گرافیکی صورت می گیرد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که چهار شاخص اندام های هندسه فضایی/آرایه ای/نما و سازه ای در سه دوره قبل از ناصری/ناصری و بعد از ناصری با چه تغییراتی به مرور زمان همراه بوده اند.اهداف پژوهش:تبیین مؤلفه های الگوپذیری کالبدی فنوتایپ در الگوی سکونتگاهی قاجار.بررسی تحولات کالبدی در خانه های اعیانی دوره قاجار.سؤالات پژوهش:مؤلفه های الگوپذیری کالبدی فنوتایپ در الگوی سکونتگاهی قاجار چگونه است؟در دوره قاجار در خانه های از نظر کالبدی چه تغییراتی ایجاد شده است؟
صورت بندی مؤلفه های ساختارشناسی نقاشی طبیعت بیجان در دوره فتحعلی شاه قاجار (1250- 185 ه.ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
107 - 126
حوزههای تخصصی:
طبیعت بیجان از موضوعاتی است که دردوره اول قاجار درنقاشی ها دیده می شود ولی درسایه پیکرنگاری دربار هنررسمی این دوران کمتر دیده شده است. طبیعت بیجان به عنوان موضوعی مستقل درحاشیه نقاشی های دوران اول قاجاردیده می شود. این نقاشی به صورت تزیینی بوده و هم به صورت مستقل و هم در ترکیب با پیکرنگاری زنان دیده می شود. در نقاشی طبیعت بیجان در سفره های رنگین غذا و میوه ها با رنگ های متنوع ترسیم شده اند و گاه حیوانی همچون گربه، خرگوش و کبک در کنار سفره دیده می شود. هدف این پژوهش برای پی بردن به ویژگی های نقاشی طبیعت بیجان در دوره اول قاجار و ویژگی های تجسمی آن درترکیب با موضوعات دیگر درهنراین دوره است. سوال نقاشی طبیعت بیجان درهنر دوران اول قاجار دارای چه ویژگی های تجسمی است؟ به صورت مستقل و ترکیب با عناصر دیگر چگونه کار می شده است؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی نمونه های نقاشی دوره اول قاجار است و شیوه تحلیل براساس بررسی اصول و قواعد تجسمی به کاررفته درهنر طبیعت بیجان درنقاشی است. نتایج این پژوهش نشان می دهدطبیعت بیجان درنقاشی های این دوران هم به صورت مستقل کار شده که تعداد محدودی با ویژگی های مشخص است و هم با پیکرنگاری به ویژه زنان و حیوانات ترکیب شده است.