مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
توحید
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر نشان دادن چگونگی بازتاب آموزه های توحیدی در سریال یوسف پیامبر است.روش: این پژوهش با استفاده از روش نشانه شناسی پیرس و با توجه به مؤلفه های توحیدی از منظر علامه طباطبایی به چگونگی بازتاب آموزه توحید در سریال یوسف پیامبر می پردازد.یافته ها: در سریال یوسف پیامبر سکانس هایی که با مؤلفه های توحیدی همراه بوده، مورد توجه قرار گرفته و دلالت آن مشخص شده، مثل سکانس های درگیری یعقوب و یوسف پیامبر با کاهنان، سکانس های ارتباط با غیب، سکانس های ابتلاء و یا سکانس هایی که به ادب حضور و عشق پرداخته شده و عناصری مثل صحنه، وسایل صحنه، نورپردازی ها، دوربین، بازیگر، صداها، دیالوگ ها، موسیقی و ترکیب بندی هایی که با ارتباط با هم یک جریان توحیدی را به تصویر کشیدند، چگونگی دلالت های آن ها برای بیان بازتاب امر توحیدی به وسیله نشانه شناسی تبیین شده و مشخص گردیده که نشانه ها در تعامل با هم به صورت یک زنجیره می توانند توحید را بازتاب دهند.نتیجه گیری: توحید در سریال حضرت یوسف در مؤلفه های توحیدی، عشق، ادب، دستگیری از دیگران، صبر در ابتلائات، درگیری حق و باطل، مناجات و دعا و ارتباط با غیب بازتاب یافته که در مواردی موفق به این امر بوده است، اما در مواردی هم اتصال مضمون به مبدأ با نارسایی مواجه بوده است.
حضرت عیسی(ع) در گفتمان حدیثی شیخ صدوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
19 - 36
حوزههای تخصصی:
بخش قابل توجهی از احادیث شیعه درباره ی شخصیت حضرت عیسی(ع) و تعالیم، اقوال و مناقشات پیرامون ایشان وارد شده اند. در این میان، تصویر یا انگاره ی این شخصیت الهی، در احادیث شیخ صدوق جلوه ی ویژه تری دارد و توسط روایات نقل شده از جانب او، بیش ازپیش وارد گفتمان حدیثی شیعه شده است. پژوهه ی حاضر می کوشد با روشی توصیفی تحلیلی تصویر ارائه شده از شخصیت حضرت عیسی(ع) را در ضمن احادیث نقل شده توسط عالم اخباری مکتب قم، یعنی ابن بابویه، نشان دهد و در ضمن، ارتباط و پیوند برخی از اندیشه های شیعه با حضرت عیسی(ع) را نمایان سازد. نتایج نشان می دهد که این احادیث از سویی برای شناختن هویت عیسی(ع) وارد شده اند و ازسویی دیگر در پیوند وی با مسائل و اصول مهمی همچون توحید، نبوت و امامت مطرح گشته اند؛ ازهمین رو ارتباط آن حضرت با مسئله ی وصایت، مهدویت، فترت، بشارت به آمدن پیامبر اسلام(ص)، مسئله ی غلو و پاسخ به برخی شبهات مطرح شده از جانب برخی فرقه ها و مسائل دیگر، ازجمله موضوعاتی هستند که از طرفی هویت حضرت عیسی(ع) و ازطرف دیگر هویت بخشی ایشان به برخی آموزه های شیعی را در احادیث نقل شده توسط ابن بابویه نمایان می سازد.
نقد نظریه توحید و عرفان زرتشتی و نسبت آن با توحید و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
53 - 69
حوزههای تخصصی:
بحث بر سر مسئله ی عرفانی بودن یا نبودن آموزه های زرتشت و دیانت زرتشتی در میان محققان ادیان ایران باستان بحثی پرمناقشه و اختلاف زا بوده است. برخی از پژوهشگران، اعم از ایرانی و بسیار کمتر غیرایرانی، به عرفانی بودن تعالیم زرتشت و دین زرتشتی باور دارند. اینان به تفاسیری عرفانی و باطنی از اوستا (به ویژه گاهان) و سایر متون زرتشتی قائل اند و دنباله ی این نگاه عرفانی زرتشتی را در آثار مشاهیر و بزرگانی چون فردوسی، شیخ اشراق، مولوی و... پی گرفته اند. در این نوشتار با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی، ابتدا به ذکر ادعای ایشان و دلایلشان پرداخته می شود؛ سپس با استناد به متن اوستا و آرای پژوهشگران مطرح، این دیدگاه که دیانت زرتشتی دارای مبانی عرفانی و توحیدی در ساحت خداشناسی و کیهان شناسی است، نقد و رد می شود؛ سپس با تحلیل هایی نشان داده می شود که این دین در حیطه ی عرفان عملی نیز فاقد عناصر عرفانی است. طبعاً با رد توحیدی و عرفانی بودن دین زرتشت، نسبت آن با عرفان و توحیدِ اسلامی نیز از نوع تضاد خواهد بود.
بررسی توصیفی تحلیلی باور به وجود خدا و توحید او در عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۳۱۴
39 - 47
حوزههای تخصصی:
ضرورت بررسی وجود خدا و یکتایی او امری است که هر انسان خواهانِ حقیقت و سعادت به آن اذعان دارد. پیگیری این موضوع از آن نظر که انسان به مقتضای فطرت خویش دارای گرایش به خداوند است، اهمیت بیشتری نیز می یابد. با این همه، گاهی این مسئله را نه از جنبه دلائل عقلانی و به صورت «پیشینی»، بلکه صرفاً به لحاظ توصیفی و «پسینی» می توان در متون دینی ادیان مختلف جست وجو کرد، و از قِبل آن دست کم بدین نتیجه رهنمون شد که آموزه وجود خدا و توحید او، نه ضروری یک دین، بلکه ضروری ادیان مختلف به شمار می آید. در جای خود پوشیده نیست که چنین نتیجه ای تا چه میزان می تواند برای عالمان دینی مغتنم باشد. پژوهش حاضر کوشیده است، با روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی، مسئله وجود خدا به ویژه یکتایی او را در عهد عتیق واکاوی کند. براساس تحقیق پیش رو شواهد متعددی از عهد عتیق، گویای این مطلب است که در این متن، خداوند به عنوان سرسلسله هستی معرفی می شود و همچنین عبارات متعددی از آن بر یگانگی خداوند نیز دلالت دارد. البته برخی برآنند که عهد عتیق قائل به بداهت این دو اصل اعتقادی نیز هست، اما به نظر می رسد، کلیت این ادعا پذیرفتنی نیست؛ که در مقاله به تفصیل بدان پرداخته شده است.
بررسی مقایسه ای عقل گرایی ابومنصور ماتریدی وابن تیمیه در باب توحید و بازتاب های کلامی آن
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
106 - 91
حوزههای تخصصی:
از دیرباز رویکردهای مختلفی همچون عقل گرایی و نقل گرایی به مباحث معرفتی در بین مذاهب مختلف کلامی طرح شده و ماتریدیان در مقابل سلفیان دارای رویکرد عقلانی به آموزه های توحیدی هستند و این تفاوت رویکرد منجر به بروز چندین بازتاب مهم کلامی شده است. ازآنجاکه تفاوت دو دیدگاه ناشی از تفاوت نگاه رهبران دو مکتب است، این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی میزان عقل گرایی ابن تیمیه و ابومنصور ماتریدی به عنوان موثرترین افراد در تشکیل ساختار اعتقادی دو مکتب و همچنین به بازتاب های کلامی دو دیدگاه در باب توحید می پردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ابن تیمیه و پیروان او در مورد توحید، عقل گرایی کمتری نسبت به ابومنصور ماتریدی و ماتریدیان دارند. این تفاوت در عقل گرایی، منجر به بروز پیامدهای قابل توجهی نظیر ارائه تقسیمات متفاوت از توحید،تفاوت در نگرش دو مذهب به صفات و افعال الهی ،داشتن رویکردهای گوناگون در ارائه براهین عقلی،تفاوت نگاه به مسئله حسن و قبح شده است.
نظریه علامه طباطبایی (ره) در مراتب معرفت الهیه در حکمت علویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
22 - 41
حوزههای تخصصی:
امام علی در خطبه توحیدیه نهج البلاغه، به روش مابعدطبیعی محض، مراتب معرفت خداوند متعال را در پنج مرتبه بیان کرده که هر کدام از آن ها، بالای دیگری قرار گرفته است و بالاترین همه آن ها مرتبه نفی صفات است. این فراز از بیان ایشان، از درخشان ترین و عمیق ترین بیانات درباره معرفت خداوند متعال است که بابی در توحید گشوده است که بعد از صدور آن، در طول تاریخ، حکیمان، عارفان، محققان و شارحان در فهمش، شگفت زده و حیرت زده شده اند. از این رو، سرچشمه پیدایش تبیین ها و تحلیل های گوناگون شده است. علامه طباطبایی; به طور ژرف در این بیان اندیشیده، که حاصل آن در آثار گوناگون ایشان بازتاب داشته است. براساس این دیدگاه، تعمّق در معنای توحید، به اخلاص توحید منتهی می شود و کمال اخلاص توحید، هنگامی است که صفاتی جز ذات در او اثبات نشود. این نوشتار به استخراج، تحلیل و تبیین و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی; در این زمینه پرداخته است.
بررسی دیدگاه قائلین به انکار عصمت علوی در نهج البلاغه با مبنای توحیدی (در بینامتنیتی قرآن و نهج البلاغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۴ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۷۷-۱۵۴
حوزههای تخصصی:
بارزترین اختلاف شیعه و اهل سنت پس از اصل انتصاب الهی، عصمت امام است، در دوران معاصر برخی نویسندگان با تمسک به برخی عبارات نهج البلاغه، عصمت امام را مخالف دیدگاه علوی تصویر کرده اند. بررسی دیدگاه های امیرمومنان(ع) به عنوان یکی از مبانی فکری تشیع از اهمیت ویژه ای برخوردار است و گفته ها و نوشته های مذکور، بررسی محققانه و عالمانه می طلبد. نوشتار حاضر با جستجو در نهج البلاغه، اعتبار دیدگاه مورد نظر را مورد تحلیل قرار داد. برای نیل به هدف، توحید عملی از نظر قرآن و هماهنگی با نهج البلاغه، مورد ارزیابی قرار گرفت و جلوه های توحیدی حضرت علی(ع) از زبان ایشان درباره خود تبیین گردید. به این مفهوم که علی(ع)، خود را مظهر تام توحید الهی در اثبات عصمت معرفی می کنند و در این تعریف، هماهنگی عینی و بینامتنی میان قرآن و نهج البلاغه وجود دارد.
بررسی مقایسه ای واحد و احد نزد پروکلس و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
پروکلس یکی از مهم ترین نو افلاطونیان است که در قرن پنجم قبل از میلاد زندگی می کرده است . وی از جمله کسانی است که به تدوین منظم و تشریح نظام و جهان بینی نو افلاطونی همت گماشت. مسأله اصلی پروکلس ، همان مسأله افلوطین و سایر نو افلاطونیان یعنی پژوهش در نحوه بر آمدن کثرت از وحدت است . پروکلس نیز مانند افلوطین نظریه وسایط را در ربط وحدت به کثرت می پذیرد اما تفسیر متفاوتی از آن عرضه می کند .علامه طباطبایی نیز هر چند یکی از فیلسوفان برجسته صدرایی است اما با این حال در نتیجه ی تاملات عمیق خویش در آیات قرآن دیدگاههایی نوین را در حوزه های مختلف الهیاتی مطرح نموده است. طرح مسئله ی ربط واحد و کثیر از جمله نکات برجسته ی تفکر ایشان است که با تکیه بر احد و صفات احد به تبیین رابطه واحد و کثیر پرداخته است. جستار حاضر تلاش دارد در عین بررسی اوصاف و ویژگی های احد و دلایل اثبات احد در نظام فکری پروکلس و علامه طباطبایی به مقایسه ی چگونگی حل مسأله ربط واحد و کثیر با توجه به احد و اوصاف احد نزد این دو متفکر بپردازد.
تقویت هویت ملی و دینی نوجوانان از طریق آموزش توحید در قالب سرگرم آموزی در برنامه های تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
۲۰۲-۱۷۶
حوزههای تخصصی:
هدف: دین و به طور کلی فرهنگ از مهم ترین مؤلفه های هویت ملی در تمام دنیاست. دین اسلام هم در شمار اصلی ترین ملاک های هویت ملی ایرانیان به حساب می آید. لذا تقویت هویت ملی تاحدودی با تقویت مبانی دینی از یک مقوله هستند. در میان مبانی دینی عقاید به عنوان پایه و زیربنا عمل می کند و در میان اصول عقیدتی هم توحید مهم ترین عنصر به شمار می آید. این مقاله در پی احصا الزامات و شیوه های آموزش توحید به نوجوانان از طریق سرگرم آموزی و در برنامه های تلویزیونی به منظور تقویت هویت ملی آنان است. روش: بخشی از تحقیقات که به مبانی مسئله بازگشت داشت به شیوه اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفت و در بخش روبنایی تحقیق به دلیل کمبود منابع کتابخانه ای و نو بودن مفهوم سرگرم آموزی در ادبیات آکادمیک ما از روش مصاحبه عمیق با کارشناسان و صاحبنظران استفاده شد. با کارشناسان و صاحبنظرانِ متخصص مصاحبه عمیق و هدفمند ساختار نایافته انجام شد. پس از انجام مصاحبه ها و طی مراحل ثبت و مستندسازی، داده های موردنظر به دست آمد.یافته ها: در فرهنگ دینی و ملی ما از این راهبرد استفاده های بیشماری شده و از آنجایی که مفهوم توحید والاترین عنصر در میان معارف اسلامی است و مانند روحی در کالبد تمام مقررات اسلامی وجود دارد؛ بنابراین بایستی از ساده انگاری در آموزش آن پرهیز نمود. نتیجه گیری:سطحی کردن این مفهوم آسیب زا است و مراقبت از آن لازم است. تعدیل در ترکیب سرگرمی و آموزش و شناخت دقیق و صحیح نوجوان امروزی هم از ضروریات این امر هستند. شماره ی مقاله: ۸
تبیین فقهی مبانی سلوک در سیر توحیدی انسان از دیدگاه علامه طهرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مسئله ی توحید و یگانگی خداوند فراتر از وحدت عددی، از جمله مهم ترین مسائل مطرح شده در رویکرد های فلسفی و عرفانی است. بررسی و تبیین این مسئله از منظر حکمت متعالیه که از جمله مهم ترین سیستم های فکری و فلسفی در حوزه ی اندیشه ی اسلامی است و متأثر از عرفان، قرآن و اندیشه های ناب معصومین علیهم السلام قرار گرفته است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا هدف تحقیق حاضر بررسی مبانی فلسفی سیرتوحیدی انسان از دیدگاه علامه طهرانی است. روش تحقیق کتابخانه ای و اسنادی می باشد. یافته ها نشان داد از نظر علامه طهرانی منظور از سیر توحیدی تحوّل وجودی صیرورت و حرکت استعلایی وجود انسان به سوی خداگونگی در قوس صعود و عروج نفس انسان از سلسله مراتب عالم برای دستیابی به مقام فنای فی الله و بقای بالله می باشد. تحوّل وجودی ناظر بر استکمال وجود آدمی و احسن شدن نظام بینشی، گرایشی و کنشی اوست.تحوّل وجودی ناظر بر استکمال وجود آدمی و احسن شدن نظام بینشی، گرایشی و کنشی اوست.
دستور زبان روایت در قصص مکافات محور (نمونه پژوهی: داستان نوح، هود، لوط، صالح، شعیب و موسی (علیهم السلام)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۹)
45 - 64
حوزههای تخصصی:
این مقاله، دستور زبان روایت را در گزیده ای از داستان های مکافات محور قرآن بررسی می کند. ساختار کلّی این داستان ها بر این اساس است که خداوند، پیامبری را برای هدایت قوم یا گروهی ارسال می کند؛ منکران با دعوت پیامبر، مخالفت می کنند؛ پیامبر زحمات و مصائب فراوان متحمل می شود؛ مخالفان همچنان عناد می ورزند و مخالفت می کنند؛ پیامبر از خدا یاری می خواهد؛ خداوند دعاهای پیامبر را اجابت می کند و آن قوم و گروه را به طرق مختلف مجازات می کند. پرسش اینجاست که آیا می توان الگویی کلی از تحلیل روژرف ساخت های روایی این قصص ارائه کرد؟ رخدادهای اصلی این داستان ها بر سه ساختار اصلی توحید و انکار و عدل مبتنی است که سه کنشگر خدا و پیامبر و قوم آن را انجام می دهند. بر اساس مربع معنایی گریماس، توحید (زندگی) در برابر کفر (نا-زندگی) می آید: از کفر، ظلم و بی عدالتی می آید و متعاقباً، ظلم به نا-ظلم یا همان عدل و داد بدل می گردد. در پرتو بافت و زمینه نزول، رابطه بینا- قصّه ای میان داستان پیامبران زمان های گذشته و سیره پیامبر (ص) نیز دیده می شود. این قصص حکم معیار برای سنجش اعمال مخاطبان را دارند. ازاین رو این قصص از تاریخ صرف بیرون می آیند و در حکم گفتمان، وارد جریان پیوسته زمان می شوند.
شاخصه های سیاستمداران توحیدی از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیای ۳)
39 - 70
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین شاخصه های سیاست مداران توحیدی از دیدگاه قرآن کریم، به این پرسش محوری پاسخ می دهد: «قرآن کریم به عنوان اصلی ترین منبع هدایت گر اسلامی، چه ویژگی هایی را برای سیاست مدارانِ توحیدی تعیین کرده است؟» با بهره گیری از روش ترکیبی (توصیفی _ تحلیلی و متن پژوهی) و استناد به آیات قرآن و تفاسیر معتبر، برجسته ترین شاخصه های سیاست مداران توحیدی استخراج و واکاوی شده اند. یافته ها نشان گر آن است که قرآن کریم با محوریتِ توحید، ساختن جامعه ای الهی را تکلیفی اجتناب ناپذیر می داند و سیاست مداران، این نظام را موظف به برخورداری از ویژگی هایی همچون ایمان عمیق، تقوای فردی و اجتماعی، عدالت محوری، اطاعت از خدا و رسول6، نفی سلطه ی طاغوت، استکبارستیزی و التزام به مشورت می کند. این شاخصه ها نه تنها به عنوان مبانی نظری، بلکه به مثابه اصول عملی برای استقرار نظام سیاسیِ مطلوب در اسلام معرفی شده اند. دستاوردهای پژوهش، الگویی جامع ارائه می دهد که می تواند پایه ای برای گزینش، سنجش و تربیت سیاست مداران در جوامع اسلامی و همچنین نقد رویکردهای کنونی در حکمرانی باشد.