مطالب
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۰۸ مورد.
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
145 - 160
حوزههای تخصصی:
بحث وطن موضوع مطالعه تعدادی از حوزه های معرفتی یا برخی از دانش ها همچون جغرافیا، انسان شناسی/جامعه شناسی، روان شناسی/روانکاوی، علوم سیاسی و نظرییه ادبی -به ویژه مطالعات پسااستعماری- است. همچنین هویت امروزین بسیاری از دولت - ملت ها در مقام برساختی نو از هویت اجتماعی-تاریخی جوامع علی الخصوص در خاورمیانه حاصل دیگری سازی مبتنی بر مفهوم وطن است. دیگری سازی در سطح کلان بر کانونی سازی غرب/سفید در مقام سوژه و ابژگی شرق و در سطح خُرد بر مواجهه با قدرت حاکم بر ملت ها یا رویارویی با قوم/نژادهای همجوار استوار است. چنین موضعی در مقام روایت/واقعیتی کلان، موضوع بازنمایی بسیاری از شعر های فارسی و کردی معاصر واقع شده که ذیل ادبیات چپ/متعهد یا مقاومت صورتبندی می شوند. از میان این شاعران مهدی اخوان ثالث و عبدالله پشیو از منظرهای مختلفی، روایت/واقعیت وطن را بازنمایی می کنند. در این نوشتار سطوح بازنمایی دو شاعر در باب وطن به معنای نوعی مقاومت و تعهد در مقابل گونه های مختلف دیگری در سطح کلان و خُرد آن به شیویه توصیفی-تحلیلی دلالت یابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد که برساخت هنری-ایدئولوژیک وطن در شعر دو شاعر از سه منظر روانی-نوستالوژیک، عینی/جغرافیایی و گفتمانی بازنمایی شده است که هر یک با مصداق ها و زیرمجموعه های آنها، مفهوم وطن را بسط داده و دلالت های ویژه ای را همسو با مفهوم وطن با تکیه بر تجربیه زیستیه فرهنگی/سیاسی خود مطرح کرده اند.
نقد و بررسی داستان کوتاه شاعرانه «مرد جن زده» نوشته مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۵
67 - 94
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش کوشش شده است به روش توصیفی تحلیلی، داستان کوتاه «مرد جن زده» نوشته مهدی اخوان ثالث از دید پیشگامی وی در نگارش داستان کوتاه مدرن شاعرانه بررسی شود. موضوع این داستان، نقد نویسنده بر وضعیت انسان روشنفکر سرگشته معاصر(طبقه شهری) در جامعه است که با استفاده از حادثه «فراموشی زبان مادری» شخص محوری و چالشهای حاصل از آن بازسازی شده است. حاصل کار نشان می دهد نویسنده با استفاده از زبان امپرسیونیستی در ترسیم حالات ذهنی شخص محوری به گونه ای عمل کرده که پیرنگ داستان از حالت خطی خارج شده و فارغ از پرداخت حوادث و علل شکل گیری آنها ساختاری مینیمالیستی یافته است. این الگو از ساختارهای کهن داستانپردازی ایرانی مبتنی بر الگوی سفر بر کنار نمانده است؛ از این رو شخص محوری در داستان او پیش از اینکه به عنوان کنشگر در روایت اهمیت داشته باشد، جانشین حال و هوای فکری خاص شده است.
مرگ و مرگ اندیشی در شعر معاصر ایران با رویکرد فلسفه و روانشناختی وجودی (مطالعه موردی: نیما یوشیج، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
469 - 483
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرگ و مرگ اندیشی در شعر معاصر ایران (با رویکرد فلسفه و روانشناختی وجودی) آن در بستر سروده های سه تن از سخنوران برجسته معاصر ایران، یعنی: نیما یوشیج، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث، زمینه تحقیق را شکل می دهد.
هدف: هدف اصلی از این تحقیق، نمایاندن دیدگاه سه تن از برجسته ترین شاعران سده اخیر ایران درباره موضوع مرگ (و به تبع آن زندگی) براساس دیدگاه یاد شده (اصالت وجود) است.
روش: این تحقیق براساس روش تحلیلی-توصیفی (و بر اساس منابع کتابخانه ای) انجام پذیرفته است.
یافته ها: آنچه از جستجوی انجام شده به دست آمد عبارت از آن است که: سروده های هر سه شاعر جامعه پژوهشی این تحقیق، با رویکرد وجودی و اندیشمندانی چون: ژان پل سارتر، اروین د. یالوم، مارتین هایدگر، بینز وانگر، ویکتور فرانکل و... قابل مطالعه بوده و هر یک از این سه تن بخش هایی از مؤلفه های فلسفه و روانشناسی وجودگرا را فراخوانی می کنند. نیما، اخوان ثالث و شاملو با تأثیر از فضای اجتماعی - سیاسی عصر حاضر به اگزیستانسیالیسم یا همان دیدگاه وجودی در غلطیده اند با این تفاوت که نیما و شاملو گاهی مؤلفه های مثبت و گاه منفی وجودگرایان را در سخنان خود ظهور و بروز داده اما در نهایت در رویارؤیی با مرگ «اصیل» عمل کرده و با اعتقاد به «مرگ آرمانی» از وحشت و دهشت آن رسته اند. اخوان اما با این که او هم زندگی آرمانی را ستوده لیکن به مرگ - در هیچ یک از اشکال آن - روی خوش نشان نداده و معرفت را در شناخت این مسأله ناتوان دیده است.
نتیجه گیری: در بررسی سروده های نیما، شاملو و اخوان ثالث از دلبستگی به زندگی نشانه هایی پررنگ دیده می شود؛ با این حال در خصوص مرگ سخنان این هر سه ادیب معاصر در همه جا یکسان نیست به این معنا که گاهی تحت تأثیر بخشی از دیدگاه وجودی مثل «پرتاب شدگی» انسان به جهان، هدفی برای زندگی و به تبع مرگ قایل نیستند و گاه متأثر از معناگرایی عقیده یاد شده، مرگ آرمانی را ستوده و آن را پایان راه نمی دانند. در این میان، البته، برخورد اصیل با مرگ در شعر نیما و شاملو غالب تر از شعر اخوان ثالث است.
جلوه های انتقاد اجتماعی- سیاسی در شعر معاصر ایران و سوریه (مطالعه موردی: مهدی اخوان ثالث و محمّد الماغوط)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
168 - 195
حوزههای تخصصی:
شاعران متعهد و مردمی، این را رسالت خود می دانند که مشکلات و مسائل مختلف اجتماعی را در آینه اشعار خویش منعکس نمایند. این سرایندگان اغلب خود رنج و درد ناشی از جنگ، استعمار، استبداد، خفقان، سرکوب و فضای بسته سیاسی را تجربه کرده اند و در جهت بیداری و ترغیب مردم، دست به قلم برده اند. پژوهش پیش رو که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، در پی آن بوده است تا جلوه هایی از انتقاد اجتماعی سیاسی در سروده های مهدی اخوان ثالث (از ایران) و محمّد الماغوط (از سوریه) را بررسی کرده و از این منظر وجوه تشابه و تمایز هر یک را نسبت به موضوع یاد شده در معرض نگاه خواننده قرار دهد. آنچه از جستجوی انجام شده به دست آمد به طور اختصار عبارت از آن است که: شاعران این تحقیق، انتقاد از انسداد سیاسی و عدم وجود آزادی، انتقاد از بی تدبیری و بی کفایتی حاکمان، انتقاد از غفلت زدگی و بی دردی مردم، انتقاد از سستی مبارزان، انتقاد از جنگ طلبی و... را در دستور کار خود قرار داده و بازتاب داده اند. اخوان ثالث و ماغوط درصدد آن بوده اند تا با برانگیختن احساسات ملّی و کهن، نیز، مردم را از غفلت و روزمرگی رهانده و نسبت به افتخارات گذشته شان آگاهی داده، باشد که هویّت از دست رفته را بازیافته و بدان در جهت رسیدن به یک جامعه آرمانی حیاتی دوباره بخشند.
تأثیرپذیری شعر «دریچهها»، سرودۀ مهدی اخوان ثالث، از داستان کوتاه «آیینه شکسته»، اثر صادق هدایت
منبع:
مطالعات ادبیات معاصر ایران سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
59- 73
حوزههای تخصصی:
تحلیل نتایج سرخوردگی از کودتای 28 مرداد سال 1332 خورشیدی، در شعرهای مهدی اخوان ثالث
حوزههای تخصصی:
کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ خورشیدی، رویداد تاریخی مهمی بود که تأثیری عمیق و پایدار بر ذهنیت نخبگان و روشنفکران و نیز سایر طبقات اجتماعی ایران باقی گذاشت. در میان شاعران روشنفکر معاصر که رویداد کودتا را درک کردند، مهدی اخوان ثالث، به دلیل آن که به ملی گرایان و روی کارآمدن آنان و شکست و دفع سلطنت، امید بسیار بسته بود، پس از شکست ملی گرایان در جریان کودتای 28 مرداد، بیش از دیگران سرخورده شد. هدف این پژوهش، که روشی توصیفی- تحلیلی دارد و داده ها را از طریق مراجعه به اسناد و منابع کتابخانه ای فراهم آورده، تحلیل نتایج سرخوردگی از کودتای 28 مرداد 1332، در شعرهای اخوان ثالث است. به این منظور، با مطالعیه سروده های اخوان ثالث، آن هایی که تحت تأثیر کودتا گفته شده، شناسایی و مورد بررسی قرار گرفته است. از میان این دست اشعار اخوان ثالث، 6 مورد، گزینش و در این مقاله تبیین و تحلیل شده است. این شعرها که مربوط به مجموعیه «زمستان» (1335) است، به ترتیب الفبایی: 1. «آواز کَرَک»، 2. «اندوه»، 3. «باغ من»، 4. «برای دخترکم لاله و آقای مینا»، 5. «چاووشی»، و 6. «زمستان» است. تحلیل این شعرها نشان می دهد که اخوان ثالث پس از کودتای ۲۸ مرداد، دچار سرخوردگی مفرط می شود؛ آن گونه که نسبت به آینده و هر گونه دگرگونی مثبتی که می تواند به وجود آید، ناامید می گردد و نسبت به اوضاع سیاسی و اجتماعی رویکردی منفعلانه در پیش می گیرد.
تحلیل گفتمان انتقادی فرآیندهای واجی کاهش و افزایش در شعرهای نو مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل انضمامی و کاربردی زبان و پیوند آن با تعاملات اجتماعی از اهداف اصلی تحلیل گفتمان انتقادی است و نورمن فرکلاف در رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی خویش با بهره گیری از همین هدف بر عامل «تغییر» تاکید زیادی دارد. از نمونه های عالی این نوع کاربردها می توان به تغییر و تحولات فرآیندهای واجی در شعر های نو مهدی اخوان ثالث (م. امید) اشاره کرد. هدف از تدوین این مقاله که در آن، روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای، روش تحلیل داده ها، کیفی و روش استدلالی، استقرایی است، طبقه بندی فرآیندهای واجی کاهش و افزایش در شعر های نو مهدی اخوان ثالث و تحلیل گفتمان انتقادی بر پایه الگوی سه گانه فرکلاف، یعنی توصیف، تفسیر و تبیین است، تا به این وسیله ناگفته ها و خط سفیدهای کاربرد این فرآیندها در شعر های نو مهدی اخوان ثالث مشخص گردد. فرآیندهایی که شاعر در ضمیر خودآگاه خویش به ظاهر هیچ توجهی به بسامد کاربرد آن ها نداشته است بلکه تنها سعی داشته با استفاده از باستان گرایی و بومی گرایی، پیشینه های ادبی سبک خراسان و زبان مردم زادبوم خویش را در خدمت بیان مفاهیم درآورد؛ ولی بسامد بالای کاربرد فرآیند واجی کاهش نسبت به فرآیند واجی افزایش را باید در ضمیر ناخودآگاه شاعر و کردار ها و مشیِ اجتماعی سیاسی و ایدئولوژی عصر او جست و جو کرد.
مقایسه ی تمثیلی اشعار قاصدک مهدی اخوان ثالث، تقی متقی ، محمود کیانوش و ساعی البرید بلندالحیدری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
قاصدک نماد و تمثیلی از وفاداری، صداقت و خوشبختی، پیام آوری و خوش خبری است . از آنجایی که میان شعرهای فارسی و عربی جنبه های مشترک بسیاری را می توان یافت؛ پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ی تمثیلی اشعار قاصدک مهدی اخوان ثالث، تقی متقی، محمود کیانوش، شاعران معاصر ایرانی و ساعی البرید بلندحیدری، شاعر شناخته شده ی عراقی تحریر شده است. مسأله موردنظر این است که شاعران نام برده چه تمثیل هایی را در شعر قاصدک خود جای داده اند. نویسنده پس از بررسی، متوجه شباهت ها و تفاوت هایی در شعر قاصدک شاعران مورد نظر شد، که از دلایل ضرورت و اهمیت بررسی آن محسوب می شود تا بدانیم شاعران معاصر ایران و عرب شعر قاصدک خود را با چه نماد و تمثیلی هایی به ما می شناسانند. نوشتار حاضر کاملاً بکر و بدیع بوده و تاکنون نوشتاری در این خصوص به تحریر درنیامده است. بنابراین این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و بررسی اشعار این شاعران به صورت تحلیلی و توصیفی صورت گرفته است تا پژوهشگر بداند آیا در شعر قاصدک اخوان ثالث، تقی متقی، محمود کیانوش، شاعران ایرانی، و ساعی البرید بلندالحیدری، شاعر عراقی، تمثیل به کار برده شده است ؟ آیا تمثیل ها و کارکرد آن ها در اشعار این شاعران یکسان است یا متفاوت؟ یافته های پژوهش حاکی از این می باشد که تمثیل بکار گرفته از قاصدک در اشعار شاعران متفاوت می باشد و هیچ کدام حامل یک خبر یکسان نیست. اخوان، تقی متقی و بلندالحیدری بر خلاف نماد بارز قاصدک یعنی خوش خبری، آن را تمثیلی از انسان مغموم و بدون امید می دانند.
واکاوی مؤلفه های رئالیسم در اشعار «محمد عفیفی مطر» و «مهدی اخوان ثالث»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
225 - 241
حوزههای تخصصی:
جامعه و ادبیات رابطه ای متقابل و دو سویه دارند و آثار ادبی محصول و مولود حیات و محیط اجتماعی هستند. رئالیسم در واقع همان نمایش زندگی واقعی جامعه ی بشری و پرداختن به واقعیتها و مسائل موجود در جامعه و بیانگر احساس مسئولیت و توجه شاعران و نویسندگان نسبت به واقعیت های ملموس جامعه است که پس از جنگ جهانی دوم نیز با پررنگ تر شدن تلاش های صهیونیسم ها این احساس تعهد ادیبان در برابر واقعیت های جهان اسلام بیش از پیش چهره نمود. «محمد عفیفی مطر» و «مهدی اخوان ثالث»، در دو جامعه با شرایط اجتماعی مشابهی زندگی می کنند و با توجه به زمینه های فکری و عقیدتی مشترک، دارای دیدگاه های مشترکی در برخورد با مسائل اجتماعی موجود هستند. این مقاله ضمن تعریف مکتب رئالیسم و معرفی این دو شاعر برجسته مصر و ایران، و بررسی اشعار انقلابی شان، تلاش دارد به بیان مهمترین مؤلفه های رئالیسم در اشعار آنها بپردازد. که عبارتند از: وطن دوستی، تداوم اعتراض به مستبدان، انتظار برای آزادی و نابودی ظلم و ستم، فقر و گرسنگی و عشق به مادر.
تحلیل تأثیر خودشیفتگی در اشعار مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
305 - 336
حوزههای تخصصی:
مهدی اخوان ثالث، شاعر نامدار معاصر است که در قالب های مختلف شعری طبع آزمایی کرده است. شخصیت فراز نِگَر، آرمان طلب و خودشیفته وی، دارای ابعاد ویژه و درخور بررسی است. پژوهش، پاسخگوی این پرسش است که آیا خودشیفتگی بر کیفیت و کمیت تصویرپردازی های اخوان تأثیر چشمگیر داشته است؟ در جستار حاضر، علل روان شناسانه سرایش اشعار نارسیسیستیِ وی، واکاوی شد. تشنگی اخوان درخصوص مورد تأیید واقع شدن، رسیدن به جامعه ای آرمانی، دوری از مظاهر دنیای متجدد و یکی شدن با شخصیت های اسطوره ای که از شاخه های بهنجار و نابهنجار خودشیفتگی هستند به شاخص های زندگی فردی وی بازمی گردد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. براساس نتایج تحقیق، انواع سطوح خودشیفتگی مانند خودستایی، گردن فرازی، ستایش مقام هنری، افکار قلندری و...، نقش بارزی را در پیشبرد کیفیت و کمیت وجه هنریِ مضامین و تصاویر ادبی «م. امید» ایفا کرده اند؛ به نحوی که اگر این ابداعات را حذف یا کم کنیم، بخش زیادی از محتوای آثار وی از بین رفته و طبیعتاً بر قسمتی از مفاهیم ادبیات معاصر، تأثیر می گذارد.
بررسی تطبیقی منظومه های مهدی اخوان ثالث از منظر نظریه سفر قهرمان جوزف کمبل
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
49 - 68
حوزههای تخصصی:
نگاه روانشناسانه به اسطوره ها از زمان فروید به بعد شکل گرفت. در این مکتب اسطوره شناسی دو نگاه اصلی و مهم وجود دارد و اسطوره شناسان در این دو دسته تقسیم می شوند. فروید و شاگردانش در یک سو و یونگ و شاگردانش در سویی دیگر هستند. در بین شاگردان یونگ، جوزف کمبل نظریه ی تک اسطوره ی خود را مطرح کرد و معتقد است که تمامی اسطوره های جهان فقط شکلی از یک اسطوره ی واحد هستند و همگی به نوعی سفر قهرمانی را بیان می کنند. پس از آشنایی منتقدان ادبی در ایران با این نظریه، پژوهش های مختلفی در قالب مقاله و پایان نامه با کمک این نظریه بر روی متون ادب فارسی صورت گرفت. در اغلب این پژوهش ها سفر قهرمان در یک داستان تحلیل شده و مراحل مختلف آن تشریح شده است. مقاله ی حاضر قصد دارد با استفاده از نظریه ی کمبل نگاهی متفاوت با رویکرد تطبیقی به اشعار مهدی اخوان ثالث بیندازد و برخی از اشعار او را بازخوانی کند. نگارندگان این مقاله بر این باور هستند که می توان سفر قهرمان را در اشعاری چند از مهدی اخوان ثالث در دفتر شعرهای مختلف او به صورت تطبیقی پیگیری کرد و نشان داد که قهرمانهای او چرا هیچ گاه به مقصود خود نمی رسند و در کدام مرحله از سفر شکست می خورند.
متناقض نمایی ( پارادوکس) در اشعار مهدی اخوان ثالث
حوزههای تخصصی:
متناقضنمایی، یکی از شگردهای زبانی است که باعث آشناییزدایی در کلام و برجستگی آن میشود. این ترفند ادبی، از موضوعاتی است که در شعر معاصر فارسی، به ویژه شعر اخوان ثالث کمتر به آن پرداخته شده است. در مقاله حاضر سعی بر آن است تا با روش تحلیل محتوا، عوامل ظهور پارادوکس و گونههای آن در شعر اخوان ثالث مورد بررسی قرار گیرد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تصاویر و تعابیر پارادوکسی در شعر اخوان غیر از ارزش ادبی، با تفکرات وی پیوندی عمیق و تنگاتنگ دارد. او بسیاری از مسائل سیاسی و اجتماعی و... را که بیان آنها به صورت صریح ممکن نیست، با کمک زبان و تصاویر پارادوکسی ممکن و آشکار میسازد. وی برای انتقال معانی مورد نظر خویش از هر دو نوع پارادوکس ترکیبی و تعبیری بهره جسته است. این در حالیست که پارادوکسهای تعبیری جایگاه ویژهای (بسامد بالایی) را در شعر وی به خوداختصاص دادهاند. کلیدواژهها: شعر معاصر فارسی، مهدی اخوان ثالث، پارادوکس، مسائل سیاسی اجتماعی، مسائل عاشقانه
جایگاه مهدی اخوان ثالث در نیماپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پارسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
165 - 187
حوزههای تخصصی:
نیما یوشیج به سبب شیوه و قالب جدیدی که در شعر فارسی ایجاد کرد، «پدر شعر نو» لقب گرفت؛ اما نیما در مسیر دشوار رواج و تثبیت قالب تازه اش تنها نبود و دوستداران و پیروانی به یاری او شتافتند. مهدی اخوان ثالث یکی از شاخص ترین پیروان نیماست که در حوزه معرفی شعر نیما و ویژگی های آن به عقیده بسیاری از پژوهندگان دارای جایگاهی برجسته است. مقاله پیش رو می کوشد تا جایگاه واقعی اخوان ثالث را در این حوزه تبیین کند. برای رسیدن به این هدف، ابتدا با کاوش در نشریات چهار دهه نخست قرن چهاردهم به شناسایی شناسانندگان پیش از اخوان و بررسی مقاله ها و نوشته های آنان پرداخته شده است، سپس مقاله «نوعی وزن در شعر امروز فارسی» به عنوان مهمترین و تأثیرگذارترین مقاله اخوان درباره نیما واکاوی شده و دلایل اهمیت این مقاله و جایگاه برجسته آن در عرصه نیماپژوهی ذیل پنج بخش تشریح گردیده است. در پایان مشخص می شود با وجود گام های مؤثری که کوشندگان دیگر در راه شناساندن نیما و شعرش برداشته بودند، مقاله اخوان اقدامی بسیار مهم و تأثیرگذار در تئوریزه کردن و شناساندن شعر نیمایی، ظرایف و ظرفیت های آن بود و در توجه قشر دانشگاهی سنت گرا به این قالب نوظهور تأثیر قابل توجهی داشت.
جریان شناسی اندیشه در شعر مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مؤلّف مخاطب، معنا و قالب چهار ضلع یک اثر ادبی را شکل می دهند. مؤلّف مفهومی را در مجرای قالب قرار می دهد که مخاطب آن را رمزگشایی می کند. بنابراین یک اثر ادبی را می توان از زاویه هر یک از این چهار ضلع، مورد بررسی قرار داد. در پژوهش حاضر، به دنبال آن هستیم که از میان اضلاع یک اثر ادبی به ضلع معنا پرداخته و از این طریق به جریان شناسی اندیشه در شعر مهدای اخوان ثالث بپردازیم. برای این منظور، با بررسی اشعار مهدی اخوان ثالث در شش دوره، با رویکرد تحلیلی-توصیفی، تلاش شد تا سیر اندیشه و دگردیسی آن در سروده های این شاعر نوپرداز، ترسیم شود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، به مفهوم تلخ اندیشی برمی خوریم. مفهومی نسبتاً تازه که در شعر شاعران معاصر نمود یافته است. فضای شعر اخوان ثالث پیش از کودتای 28 مرداد 1332 کاملاً امیدوارانه بوده است، امّا تحت تأثیر زمینه فردی و زندگی شخصی شاعر، این امیدواری رنگ می بازد. اخوان ثالث پس از کودتای 1332 تحت شکست اجتماعی و سیاسی، دچار ناامیدی اجتماعی و نهایتاً ناامیدی فلسفی شد. احساس تنهایی و اندوه، احساس غربت و نوستالوژی، مرگ اندیشی و پوچ انگاری مهم ترین مضامین شعر مهدی اخوان ثالث پس از کودتای 28 مرداد است.
زمینه های ناموزونی تاریخی- فرهنگی در شعر معاصر با تکیه بر شعر مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۰
۱۷۰-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
تأثیر ناموزونی تاریخی- فرهنگی در شعر معاصر به مثابه یکی از ارکان اصلی فرهنگ جامعه و بویژه شعر اخوان از شاعران نوپرداز معاصر، مشهود است. این مقاله توصیفی- تحلیلی در پی این است که ضمن بررسی تجربه تاریخی مدرنیته در ایران، عوامل و زمینه های ایجاد ناموزونی تاریخی- فرهنگی را در شعر معاصر و جلوه های آن در شعرهای اخوان، آشکار سازد. بررسیها نشان می دهد که شعر اخوان در سه حوزه صورت و محتوا، زبان و قالب، ناموزونی زیادی دارد؛ بدین معنا که صورت شعر، نو و مدرن است اما محتوای آن به جای هماهنگی با صورت و بازتاب ارزشهای مدرن به تأسّی از منتقدان غربی مدرنیته، غرب و ارزشهای آن را زیر سؤال می برد. هم چنین، کاربرد زبان کهن در کنار زبان امروزی و کاربرد همزمان قالبهای گذشته شعر فارسی و نیمایی، نشانگر ناموزونی شعر اخوان است.
بررسی ساختارگرایانۀ تصاویر یأس آلود و اضطراب آور در شعر «آخر شاهنامه» اثر مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر «آخر شاهنامه» یکی از شعرهای درخشان مهدی اخوان ثالث است که تحت تأثیر کودتای 28 مرداد سال 32 رنگ یأس و اضطراب به خود گرفته است. زمینه ها و عوامل فردی و اجتماعی بسیاری در شکل گیری این دو مقوله به هم پیوسته عاطفی تأثیرگذارند، اما در شعر اخوان، شاید تأثیرگذارتر از مرگ نزدیکان، شکست نهضت ملی برخاسته از وقایعِ مربوط به نفت بود که یأس و اضطراب را در ذهن و روانِ شاعرِ شکست خورده معاصر نمایان کرد. شعر «آخر شاهنامه»، به جهت جنبه روایی، برخورداری از زبان کهن خراسانی، هنجارگریزی نحوی و ساختار منسجم آن، قابلیت بررسی با رویکردهای ادبی جدید و به ویژه نقد ساختارگرایانه را دارد. هدف این پژوهش، بررسی رابطه و ساختار تصاویر یأس آلود و اضطراب آور و نیز تقابل آنها با تصاویر شاد و امیدبخش در شعر «آخر شاهنامه» است؛ زیرا بررسی ساختار تصویر در این شعر، ما را در فهم دشواری های شعر اخوان یاری می رساند. روش این پژوهش تحلیلی انتقادی است و در آن با استفاده از رویکرد نقد ساختاری تلاش شده است تصاویر اضطراب آور و یأس آلود این شعر در دو محور افقی و عمودی بررسی شود تا از این طریق علل انسجام آن با استفاده از دستاوردهای نقد ادبی واکاوی شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اخوان در این شعر بیش از شصت وپنج تصویر یأس آلود و اضطراب آور را با استفاده از ابزارهای تصویرآفرینی، همچون کنایه، استعاره، تشبیه، نماد، متناقض نما و...، در دو محور هم نشینی و جانشینی به کار گرفته است تا از این طریق فضای پر از یأس و اضطرابِ دهه چهل را ترسیم کند.
تجمیع هرمنوتیک تلفیقی در قاب تصویر با تکیه بر شعر «بی دل» مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰ (پیاپی ۹۵)
209 - 232
حوزههای تخصصی:
هر شاخه از هرمنوتیک همچون برشی از واقعیت است. هرمنوتیک تلفیقی ما را با بخش بزرگ تری از واقعیت مواجه می کند. ازآنجاکه تصویر نسبت به متن حجم بیشتری از اطلاعات را در خود جای می دهد، در هرمنوتیک تلفیقی با استفاده از ظرفیت های تصویر، می توان عناصر مربوط به تحلیل مؤلف، متن و مخاطب را در فضایی تعاملی با هم ادغام کرد و در قالب یک تصویر به نمایش گذاشت. در مقاله حاضر، براساس رویکرد هرمنوتیک تلفیقی، که ابتدا به بررسی عناصر متن و احوال مؤلف می پردازد و سپس با استفاده از تحلیل های روان شناختی به دنبال مصداق خارجی عناصر متن در زندگی و احوال مؤلف است، شعر «بی دل» مهدی اخوان ثالث بررسی شد. در این بررسی مشخص شد که تصاویر عمق برپایه تصاویر اثباتی از طریق قابلیت تجسم (تجسم آزادی در کبوتر) به کار گرفته شده است. تصویر عمق به معنای استفاده از وجوه ثانویه کلمات و تصویر اثباتی به مفهوم تلاش مؤلف برای بیان نظر خود و همراه کردن مخاطب است. به لحاظ ساختار تصویرپردازی، «کبوتر»، «خون»، «برج»، و «گمشده»، به منزله تصویر مرکزی در کانون قرار دارد که با استفاده از توصیف و نیز با بهره گیری از نمادپردازی، تصاویر شعری با استخدام معنای ثانویه کلمات خلق شده اند. این تصاویر، با توجه به وزن مضارع مسدس اخرب مکفوف، لحنی تغزلی دارد. همچنین، این شعر به لحاظ کارکرد، سیاسی و اجتماعی است و همچون یک بیانیه انتقادی، ناامیدی جامعه واپس زده در اثر کودتا را به تصویر کشیده است. این شعر از تصویر سینمایی بهره می گیرد؛ چراکه دارای روایت داستانی و غنای تصویری به جهت بهره گیری از معنای ثانویه کلمات است. درواقع، شاعر با استفاده از نمادپردازی و معنای ثانویه کلمات، سعی دارد مخاطب را با نیت خود، که موضع گیری درباب یک واقعه تاریخی، سیاسی، و اجتماعی است، همراه کند.
تحلیل عناصر زبانی، موسیقایی، بلاغی و محتوایی «غزل3» مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۱
233 - 259
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران، «غزل 3» از دفتر «آخر شاهنامه» مهدی اخوان ثالث را یکی از بهترین تغزلات معاصر دانسته اند اما چندان به دلایل برتری و جایگاه این غزل در شعر معاصر اشاره نکرده اند. در این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی _ توصیفی، اثبات کردیم که این غزل در چهار حوزه زبانی، موسیقایی، بلاغی و محتوایی، مرزهای شعر را درنوردیده و به ساحت جدیدی از وحدت هنری دست یافته است. از نظر زبانی، پیوند با عناصر زبانی گذشته در سطح واژگان و نحو، سبب هنجارگریزی زمانی یا آرکائیسم شده و فضاسازی چندسویه زبانی را پدید آورده که امری تقلیدناپذیر است. همچنین وزن عروضی جدید غزل 3 اخوان، با مضمون عاشقانه و تراژیک آن هماهنگ بوده و در کنار صنعت واج آرایی و تکرار، این شعر را از موسیقی درونی و بیرونی سرشار کرده است. از نظر بلاغی، کوشش اخوان در بهره مندی از شکل ابتکاری آرایه های بیانی و بدیعی و اجتناب از کلیشه های رایج و مبتذل، تصاویر بلاغی را در جهت محتوای غنایی غزل به پیش برده است. به لحاظ درون مایه، بازنمود نوستالژی حضور معشوق در بهترین لحظه های زندگی شاعر، توصیف عظمت وجود او در کوچه های عاشقی و تحمل اندوه هجران او، فضای شعر را از صمیمیت و لطافت یک عشق واقعی و تجربه شده آکنده ساخته و زاویه دیدی متفاوت از معشوق و عشق پاک ارائه می کند. این مجموعه عوامل، غزل 3 را به الگوی موفقی برای عاشقانه های نو نیمایی و شعر غنایی معاصر تبدیل کرده اند.
تحلیل نظریه معنا درمانی ویکتورفرانکل در آثار احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و معنای زندگی، در حال حاضر یکی از دشوارترین و مهم ترین سؤالات انسان است. امروزه پاسخ گفتن به این پرسش و پرداختن به این موضوع بیش از گذشته احساس می شود. ویکتور فرانکل نظریه پردازی است که از رهگذر تجربیات سختی که داشته است به این پرسش پاسخ گفته است. وی در مکتب خویش که «معنا درمانی» نام دارد، کوشیده است تا به انسان یادآور شود که هرکس در زندگی و نهاد خود معنایی را باید کشف کند تا به وسیله آن بتواند از سختی ها بگذرد و از پوچی و یاس در امان بماند. فرانکل معتقد است هدف و معنا باید به گونه ای باشد که حتی سخت ترین لحظه های زندگی هم معنادار باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های معنا درمانی در شعر دو شاعر معاصر، شاملو و اخوان ثالث و مقایسه دیدگاه این دو شاعر نسبت به معنای زندگی است تا از این راه بتوان به راه کارهایی برای دریافت معنای زندگی ارائه داد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است؛ به این ترتیب که ابتدا سه مؤلفه مهم از این نظریه توضیح داده می شود و سپس در شعر شاملو و اخوان ثالث به بررسی و مقایسه پرداخته شده است. جامعه آماری در این تحقیق مجموعه آثار دو شاعر به طور کامل است. دستاورد این پژوهش بیانگر آن است که شاملو سه مؤلفه عشق، رنج و مرگ را پذیرفته است و از هرکدام معنایی برای ادامه زندگی پیدا کرده است؛ و برخلاف او اخوان ثالث دچار خلأ وجودی است و دائم علیه زندگی خود در طغیان است.
تجلی حکمت خسروانی «سهروردی» در ذهن و زبان مهدی اخوان ثالث«م امید»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
261 - 282
حوزههای تخصصی:
حکمت خسروانی با عرفان پیوند تنگاتنگ به عبارتی هم آغوشی دارد. عرفان توان آن را دارد، با مخاطب ارتباط برقرار نماید. در عصر ما در پُرسه زمانی که بشر زیست می کند ، می توان با شناخت عرفان تأثیرپذیری «حکمت خسروانی» را در ذهن و زبان مهدی اخوان ثالث “م امید” پی جُست نمود. علت آن است که اگر باریک شویم «حکمت خسروانی» از بن مایه های پرکاربرد در ادب عرفانی است. اخوان نیز به عنوان یکی از شاعران برجسته معاصر در تمام آنات شعریش ، دین پروری ، وطن دوستی، راست گفتاری، رادمردی، باستان گرایی، به عبارتی اندیشه کهن الگوهای ایرانی «سونَمَون» و اندیشه و فکر ایران شهری موج می زند. این مقاله درنظردارد که «حکمت خسروانی» که آمیزه ای از اسطوره و عرفان اسلامی است را در «ذهن و زبان» مهدی اخوان ثالث “م امید” پی جُست و واکاوی نماید. چراکه در بنیاداندیشی وی، به عنوان یکی از نگین شاعران برجسته معاصر علاقه خاصی به ایران، وطن، «ایران شهری» دارد . در شعرش پیوند نزدیکی وجوددارد . در مقاله تحلیل محتوا به کاربرده شده است تا تبیینی روشن و نو از مفهوم «حکمت خسروانی» که از یکی از عناصر مهم شعر می باشد، در ذهن و زبان اخوان به دست دهیم.