رژیم پهلوی به اذعان تمام تحلیلگران در سال 1356 در بهترین شرایط از حیث اقتصادی، سیاسی و نظامی به سر میبرد و با تکیه بر همین موقعیت در 17 دی ماه مقالهای را در روزنامه اطلاعات درج کرد تا به تعبیر داریوش همایون «آب در سوراخ مورچه بریزد»، تا مورچهها بیرون بیایند و بدین ترتیب، انقلابیون خود را نشان دهند تا راه برای سرکوب آنان هموار شود، اما سیر حوادث مسیری دیگر را رقم زد. پیرامون وضعیت آن رژیم و نیروهای مبارز و مردمی در سال 1356 و شرایطی که به نگارش مقاله اهانتآمیز به امام امت منجر شد و نیز پیامدها و نتایج آن مقاله و تاثیر قیام خونبار عاشورا بر نهضت ملت ایران به گفتگو با آقای سیدمصطفی تقوی مقدم پرداختهایم که حاصل آن را ملاحظه میفرمایید.
الگوی نوسازی حکومت پهلوی دوم، مشخصاً در جنبه های اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران اجرا شد و تمامی برنامه ریزی های دولتی و متمرکز حکومت مزبور همچون انقلاب سفید، لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و...، در راستای همین امر به کار گرفته شد. این برنامه ها به دلیل ویژگی های پاتریمونیالیستی و اقتدارگرایی رژیم پهلوی، حوزه های سیاسی و مذهبی را در بر نمی گرفت و به همین دلیل، تضاد های اساسی با نیروهای اجتماعی طبقات متوسط جدید، سنتی و پایین و حتی بالاتر را ایجاد نمود. سؤال اصلی پژوهش از این قرار است: چرا روند نوسازی حکومت، حوزه سیاسی را در بر نمی گرفت و تعارضاتی با نیروهای مخالف سیاسی و مذهبی ایجاد کرد؟ در این پژوهش، تعارضات روند نوسازی پهلوی دوم بر اساس روش تحلیل محتوای تاریخی و جامعه شناسی سیاسی و شکاف بین طبقات و روند نوسازی، بررسی شده است. روش گردآوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای تنظیم و پردازش شده است.