فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۳۱٬۳۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
توسعة انسانی فرایندی پویا، درازمدت، همهجانبه و چندبعدی است که هدف آن، بهبود کیفیت زندگی است. در گزارش توسعة انسانی سازمان ملل، سه مؤلفة تشکیل دهندة شاخص توسعة انسانی عبارت است از: زندگی سالم و طولانی، دانش و زندگی مناسب و آبرومندانه. این ابعاد با شاخصهای امید به زندگی در هنگام تولد، وضعیت آموزشی و سطح رفاه اقتصادی مبتنی بر توانایی قدرت خرید مورد بررسی قرار گرفته است. این گزارش که از سال 1990م از سوی سازمان ملل انتشار یافته است، می تواند ابزار مناسبی برای سنجش سطح توسعة انسانی کشورها به شمار آید. در این مقاله، شاخص توسعة انسانی در قارة آفریقا به صورت مقایسه ای بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد با وجود پیشرفت هایی که کشورهای آفریقایی در زمینههای مختلف داشتهاند، بر اساس گزارش توسعة انسانی سازمان ملل در سال 2008، از مجموع 53 کشور آفریقایی 25 کشور دارای شاخص توسعة انسانی پایین و 23 کشور دارای سطح توسعة متوسط هستند؛ به گونه ای که از یازده کشور در شرق آفریقا، حدود دو سوم آن ها در سطح پایینی از توسعة انسانی قرار دارند. تمام کشورهای منطقة غرب آفریقا به جز دماغة سبز و غنا دارای توسعة انسانی پایین هستند. تمام کشورهای شمال آفریقا و بیشتر کشورهای جنوب این قاره در سطح توسعة انسانی متوسط قرار دارند.
نظریه پخش و بازتاب انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«حق» و «تکلیف» در عصر قدیم و جدید
حوزههای تخصصی:
در این گفتوگو، به تحول تاریخی مفهوم حق اشاره میشود و بر این نکته تأکید میگردد که تنها بر مبنای تعریف جدید از حق است که میتوان از حقوق بشر سخن گفت.
تحول نظریه های منازعه و همکاری در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی انتقادی نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای با استفاده از محیط امنیتی منطقه قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایان جنگ سرد به منزله ورود عرصه مطالعات امنیتی به مرحله ای جدید به شمار می-رود. با توجه به تحولات شگرف پدیدآمده در عرصه نظام بین الملل، رویکردهای سنتی در مطالعه و تحلیل پویش های امنیتی از جمله تعریف امنیت، دامنه شمول و سطوح تحلیل آن مورد بازبینی گسترده ای قرار گرفت. نیاز به بازاندیشی نظری و تبیین مناسب ابعاد مختلف مفهوم امنیت در سپهر جدید سیاست بین الملل، منجر به پیدایش مکاتب نظری مختلفی گشت. مکتب کپنهاگ از جمله مکاتبی است که در این عرصه با ارائه تعریف موسع و چندبعدی از مفهوم امنیت و توجه به سطح تحلیل منطقه ای از جایگاه برجسته ای در عرصه علمی مطالعات امنیتی در طی دو دهه اخیر برخوردار شده است. در این میان، نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای، از مهم ترین دستاوردهای این مکتب به شمار می رود که از سوی چهره شاخص مکتب کپنهاگ، بری بوزان، برای تبیین پویش-های امنیتی در مناطق مختلف جهان مطرح شده است. با توجه به جایگاه و اهمیت و نیز ادعای این نظریه در تبیین بهتر تحولات امنیتی در جهان پس از جنگ سرد، این نوشتار بر آن است تا با مبنا قرار دادن تحولات و پویش های امنیتی منطقه قفقاز جنوبی به عنوان یکی از مناطق پرتنش و چالش برانگیز جهان در طی دو دهه اخیر، بر مبنای نقد تجربی به آزمون مبانی و مؤلفه های اصلی نظریه مجموعه امنیتی منطقه-ای بپردازد؛ تا ضمن سنجش مفروضه های انتزاعی این نظریه با واقعیات عینی، با کاربست این رهیافت نظری، درک بهتری از تحولات پیچیده امنیتی در منطقه قفقاز جنوبی نیز حاصل شود.
تأملی بر نظریه های بنیان گذاران جامعه شناسی سیاسی در عصر جهانی شدن سیاست
حوزههای تخصصی:
بنیانگذاران جامعهشناسی سیاسی، یعنی کارل مارکس و ماکس وبر، نظریاتی ارایه دادهاند که بیش از یک سـده، افکار عمومی جهانیان را در مورد قـدرت و سیاست، به خود جلب کرده است. ولی جهانی شدن سیاست، اکثر پارادایمهای این علم را بیاعتبار ساخته است؛ چرا که اغلب نظریههای جامعهشناختی سیاسی در مورد دولت- ملت بیان شده است. از این رو به نظر میرسد که نظرهای آنها، در عصر حاضر قابل استفاده نباشد. با این وجود گفتمان مارکس از جوانبی، جهانی شدن سیاست را نیز دربرمیگیرد؛ چون از دیدگاه وی، ستیز سیاسی ابعاد جهانی دارد و نهاد دولت- ملت، یک پروژه تصنعی و جهانی است. بنابراین در این مقاله، استدلال میشود که هم اکنون، رویکردهای مارکس در مقایسه با ماکس وبر، در عرصه جامعهشناسی سیاسی، از پوششدهی بیشتری برخوردار است.
گونه شناسی روش های مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی می کنیم با مطالعه برخی از مهم ترین کتب و منابع موجود در باب جامعه شناسی سیاسی ایران، دریابیم اندیشمندان ایرانی عمدتا از چه روش ها و رهیافت هایی در مطالعه پدیده های مورد بحث در جامعه شناسی سیاسی ایران بهره برده اند. به عبارت دیگر، جدا از اینکه چه مفاهیمی (هستی شناسی) در مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران مطرح است و جدا از این که آیا مفاهیم با رویکرد پوزیتویستی مطالعه شده یا خیر (معرفت شناسی)، به دنبال روش شناسی در جامعه شناسی سیاسی ایران هستیم و می خواهیم بدانیم از چه روش هایی برای مطالعه در این حوزه پژوهش سیاسی بهره برداری شده است. ادعای مقاله این است که در مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران عمدتا از چهار روش و رهیافت "فرهنگ سیاسی و نخبه گرایی"، "تحلیل طبقاتی"، "اقتصاد سیاسی" و "تحلیل گفتمانی" استفاده شده است.
تشیع و چالش مردم سالاری
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، از نسبت میان اسلام و مردمسالاری سخن به میان آمده است. به نظر آقای سروش تمدن اسلامی، فقهمحور است و به همین دلیل با قانون آشناست. اما نقیصه فقه فعلی تکلیفمحور بودن آن است. فقه باید به حقوق نیز توجه کند. در این جهت شیعه و سنی مشترکاند. اما اختلاف آنها، در چند چیز است. یکی در مفهوم ولایت، که در شیعه بسیار پررنگ است و نافی خاتمیت است و دیگری مفهوم مهدویت است که آن نیز مخالف خاتمیت است.
قومیت گرایى در آذربایجان ، ماهیت و عملکرد
منبع:
حصون ۱۳۸۶ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
مفاهیم اساسی در اندیشه سیاسی ماکیاولی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نگرش واقع گرایانه و یا آرمان گرایانه به پدیده ها و مفاهیم عرصه سیاست به مثابه دو روی ژانوس دو چهره مورد نظر «موریس دورژه» گاهی در تعارض با یکدگیر و گاه به موازات هم و یا به صورت تلفیقی و همزمان مورد استفاده متفکران سیاسی واقع شده است. هر چند شواهدی از نگرش واقع گرایانه در اندیشه متفکرین سیاسی یونان باستان از جمله در نزد ارسطو را می توان جستجو کرد ولی سهم و جایگاه ماکیاولی در این میان منحصر به فرد است. او مفاهیم بدیعی را در ادبیات سیاسی غرب ابداع نموده است مخصوصا اگر به تاریخ و جغرافیای مفاهیم اساسی اندیشه های وی توجه داشته باشیم خواهیم دید که در دوره انتقالی از قرون وسطی به عصر جدید و سپس عصر روشنگری ماکیاولی دارای نقش به سزایی است.
مفهوم واقع گرایی و نگرش واقع بینانه او به نظر می رسد که در میان سایر مفاهیم مورد ابداع اش دارای محوریت و اهمیت بنیادی است که در این نوشتار مورد بررسی قرار می گیرد.
حادثه 11 ستامبر: نظریهها و تفاسیر
حوزههای تخصصی:
یازدهم سپتامبر از جمله بزرگترین زلزلههایی است که امور را واضح میکند... اکنون مخالفت و مقابله با انباشت سلاحهای کشتار جمعی در دست دولتهایی که مسئولیتپذیر نیستند، منافع ملی ما را تامین میکند.گزارش فوق از زبان مشاور امنیتی جرج واکر بوش گویای آغاز یک تحول پارادایمی و آغاز فصلی نوین در سیاستگذاری خارجی آمریکا و به تبع آن نظام بینالملل است.
متدولوژی پژوهش کیفی
توزیع قدرت در ساختار قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
نویسنده در این مقاله با طرح برخی شبهات رایج پیرامون توزیع قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران در صدد پاسخ به این شبهات بر اساس نحوه توزیع قدرت در ساختار قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. نویسنده این شبهات را در چهار محور کلی دسته بندی کرده که عبارت است از: 1. جایگاه مردم در قانون اساسی 2. جایگاه رهبری نظام 3. اصل دموکراتیک بودن نظام 4. سهم خواهی روحانیت و مساله قدرت. سپس با طرح برخی نظریات پیرامون قدرت، استناد به قانون اساسی و نظریات متفکرین مسلمان و برخی منابع اسلامی، این شبهات را پاسخ داده است.
تحول نظریه های منطقه گرایی
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی به عنوان تجلی و نمود همکاری بین المللی پس از جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد. ولی به تدریج این فرایند در حوزه های جغرافیایی دیگر مانند آمریکای لاتین و آسیای جنوب شرقی گسترش یافت. پایان جنگ سرد و نظام دو قطبی فرصت ها و امکانات جدیدی را برای تثبیت، تقویت و توسعه منطقه گرایی نوین فراهم ساخت. منطقه گرایی نوین از چهار جهت کارگزاری، انگیزه کارگزاران، جهت و گستره همکاری و همگرایی با منطقه گرایی کهن متفاوت است. از آنجا که تعامل وثیق و رابطه تنگاتنگی بین نظریه و عمل، به ویژه در تجریه همگرایی اروپایی وجود دارد، هدف این مقاله واکاوی تحول و تغییر در نظریه های منطقه گرایی در واکنش به تحول در فرایند منطقه گرایی است. در این نوشتار توضیح داده خواهد شد که براساس تحولات چهارگانه در ماهیت و انگیزه کارگزاران و جهت گیری و قلمروی منطقه گرایی، نظریه های منطقه گرایی نیز دستخوش تغییر و تحول شده اند. این تغییر و تحول به دو صورت دگرگونی و دگردیسی هریک از نظریه ها و تحول نظریه پردازی در مطالعات منطقه ای تجلی یافته است. به طوری که از یک سو اصل و مفروض های نظریه های منطقه گرایی موجود مورد بازبینی و بازسازی قرار گرفته و از سوی دیگر نظریه های منطقه گرایی نوینی پردازش شده اند که بر مبانی فرانظری متفاوتی استوار هستند. برای نشان دادن و تبیین تحولات احتمالی مذکور، نظریه های نوکارکردگرایی، نهادگرایی نولیبرال، نوواقع گرایی، سازه انگاری، نظریه انتقادی و جهان گرایی مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.
تحولات ژئوپلیتیک خاورمیانه و تقابل استراتژی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مناطق حیاتی و مؤثر در معادلات ژئوپولیتیک جهانی، منطقة خاورمیانه است. خاورمیانه را مرکز دنیای قدیم می دانند، مرکزی که در دل آن منطقة خلیج فارس، به منزله «هارتلند» جهانی قرار دارد. تحولات خاورمیانه و خیزش جریان اسلام گرایی در منطقه، یک چالش معنایی را موجب شده که اگر آن را با آسیب دیدگی نظم سیاسی منطقه ای و جهانی و قدرت های بزرگ نوظهور در کنار هم قرار دهیم، ابعاد بیشتری از تحولات آشکار می شود. مهم ترین و عمیق ترین بحران های سیاسی جهان معاصر در این منطقه رقم می خورد و چالش های مهم ژئوپلیتیکی از عوامل شکل دهنده، تشدید کننده و تداومگر بحران در این حوزة جغرافیایی است. چشم انداز موجود از خیزش های مردمی، بیانگر آغاز تحولات و لرزش های ژئوپلیتیکی گسترده در فضای خاورمیانه و شمال آفریقاست و جغرافیای سیاسی منطقه را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. هدف اصلی مقاله، تبیین کدهای ژئوپلیتیکی در عرصة شکل گیری جغرافیای سیاسی نو پدید خاورمیانه و توجه به نقش آفرینان و بازیگران اصلی این صحنه است. نتیجة نهایی مبیّن آن است که ضمن تغییر شیوه ها و ابزارهای اِعمال قدرت در عرصه های ژئوپلیتیکی نوین، کشورهای ترکیه و ایران به عنوان دو مدل حکومتی، رقابت بسیار سختی در شکل دادن جغرافیای سیاسی جدید خاورمیانه خواهند داشت. در واقع، ویژگی های ژئوپلیتیک و پایه های قدرت و نقش و اهداف و استراتژی های سیاسی- امنیتی و اقتصادی ایران و ترکیه به گونه ای است که به اصلی ترین بازیگران منطقه خاورمیانه تبدیل شده اند. روش تحقیق مقاله بر پایه مطالعه اسنادی و تحلیل محتوا می باشد. کلید.اژه ها: ژئوپلیتیک خاورمیانه و شمال آفریقا، ژئوپلیتیک رسانه، قدرت نرم، فضای مجازی، جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، ایالات متحده امریکا.
مشکلات دین داری در دنیای جدید
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به چهار مشکل اساسى دیندارى در دوران جدید اشاره شده و نویسنده در پایان هر بخش به اختصار راه حلهاى مورد نظر خود را ارائه کرده است.
امتناع تفکر در فرهنگ دینی؛ نقد و نظری بر آرای «آرامش دوستدار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«آرامش دوستدار»، مشکل اصلی جامعه ایران را «ناپرسایی» توصیف می کند و علت آن را نیز فقط یک چیز می داند: «فرهنگ دینی». بدین ترتیب «ممتنع بودن اندیشیدن در فرهنگ دینی» تز کانونی در آرای اوست. او البته ادعا می کند که ناپرسایی و علت آن، یعنی حاکمیتِ فرهنگ دینی در ایران، محدود به دوره حضور اسلام نمی شود، بلکه به ایران باستان بازمی گردد. این نظر جنجالی، او را به چهره ای نام آشنا در محیط روشن فکری ایران تبدیل کرده است. در این مقاله، به ارزیابی آرای وی با استفاده از اندیشه های ریچارد رورتی، فیلسوف پست مدرن آمریکایی پرداخته می شود که دو برداشت مضیق و موسع از عقلانیت را در برابر هم قرار می دهد و به نقد نگرش مضیق نسبت به عقلانیت می پردازد. پرسش اصلی این مقاله آن است که نظرهای دوستدار در قالب کدام برداشت از عقلانیت قرار می گیرد. با بررسی آثار دوستدار به نظر می رسد که درک او از عقلانیت در قالب برداشت مضیق از این مفهوم قرار می گیرد؛ نگرشی که هرچه را خارج از چارچوب آن قرار گیرد، بیرون از دایره عقلانیت تلقی می کند. کلان روایتِ دوستدار از تاریخِ فرهنگیِ ایران مبتنی بر تعمیم های گسترده و فاقد معیاری است که ظرافت ها و پیچ و خم های این فرهنگ را نادیده می گیرد. او چون فرهنگ اسلامی و ایرانی را به زعم خود فاقد بنیادی ترین پرسش های فلسفی می داند، انبوه پرسش های دیگری را که در قالب الگوی او نمی گنجند، به هیچ می انگارد. در حوزه سیاست، دوستدار نوعی از رابطه میان دین و دولت را که از دوران هخامنشیان بر ایران مسلط بوده است، مقوم حاکمیت فرهنگ دینی می داند و البته چنان سیطره ای برای این فرهنگ قائل است که گریز از آن و گذار به جامعه ای توسعه یافته با معیارهای مورد پذیرش وی ناممکن می نماید.
مفهوم شناسی توسعه علمی
حوزههای تخصصی:
آقای رشاد تعبیر «توسعه علمی» را تعبیری مبهم میداند و معتقد است که باید به جای آن از تعبیر «تکامل علمی» استفاده کرد. در نظر ایشان علمی که در اسلام توصیه شده است، علم مفید است که مشتمل بر علم الابدان و علم الادیان است. در دینی شدن علم نیز پنج وجه محتمل است.
دیدگاه شما درباره توسعه علمی چیست؟ چه معنایی برای این اصطلاح قائل هستید؟