هدف: این پژوهش با هدف مطالعه نقش آموزش مجازی در روابط بین فردی ادراک شده دانش آموزان نسبت به معلمان انجام شد. روش : روش این تحقیق کیفی بوده و با استفاده از طرح پدیدارشناسی به توصیف عمیق موضوع پرداخته است. شرکت کنندگان در این پژوهش 11 دانش آموز مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند که در مصاحبه های نیمه ساختار یافته شرکت کردند؛ داده ها به شیوه کلایزی تحلیل شد. یافته ها: در نهایت پس از تحلیل داده ها 4 مقوله اصلی و 8 مقوله فرعی به دست آمد. بر مبنای یافته های این مطالعه، دیدگاه دانش آموز درباره محدود شدن ارتباطاتشان با معلمان، سردرگمی دانش آموزان در شرایط جدید، مسائل ماهیتی تفاوت آموزش غیرحضوری و حضوری، نگرانی دانش آموزان در رابطه با آماده نبودن زیرساخت ها به عنوان مؤلفه های اصلی به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، تبیین کننده بسترهای ممکن برای مداخله مثبت در رابطه معلم _ دانش آموز با توجه به شرایط موجود است.
هدف این پژوهش پیش بینی تعارض زناشویی از طریق تمایز یافتگی و تیپ های شخصیتی است زیرا شناخت عوامل افزایش دهنده ی تعارض زناشویی نقش مهمی در کاهش طلاق دارد. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل کلیه ی والدین دانش آموزان شهرستان سنندج در سال 1396 است. نمونه موردمطالعه شامل 500 نفر (250 زوج) از والدین بود که به روش خوشه ای دومرحله ای انتخاب شدند و هرکدام پرسشنامه های تمایز یافتگی، تیپ شخصیتی و تعارض زناشویی را تکمیل نمودند. داده های حاصل از پرسشنامه ها با دو نرم افزار Spss و Amos مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها بیانگر رابطه همبستگی منفی و معنی دار بین تعارض زناشویی با تیپ های شخصیتی (به جز تیپ روان رنجور) و تمایز یافتگی است. به عبارت دیگر تیپ های شخصیتی (به جز تیپ روان رنجور) و تمایز یافتگی بالا سبب کاهش تعارض زناشویی می شود و برعکس. همچنین همبستگی بین تیپ شخصیتی و تمایز یافتگی مثبت و معنی دار است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تیپ شخصیتی افراد و سطح تمایز یافتگی آن ها می توانند فاکتورهای خوبی برای سنجش و پیش بینی تعارض زناشویی باشد.
هدف: ناباروری جنبه های مختلف زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. شاید بتوان گفت ناباروری یکی از عمده ترین وقایع استرس زا در زندگی افراد است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی برتعهد و پذیرش بر کیفیت زندگی زنان نابارور مراجعه کننده به درمانگاه های نازایی شهر شیراز می باشد. روش: تحقیق حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه این پژوهش 29 زوج نابارور بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (14 نفر) جایگزین گردیدند. برای گروه آزمایش جلسات درمان تعهد و پذیرش (ACT) تشکیل داده شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد و در فهرست انتظار ماند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که درمان تعهد و پذیرش بر افزایش کیفیت زندگی و مؤلفه های سلامت عمومی، نقش جسمانی، عملکرد اجتماعی، درد بدنی، سلامت روانی و سرزندگی مؤثر است (001/0P<). نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که درمان تعهد و پذیرش موجب بهبود کیفیت زندگی زوجین نابارور می شود و با توجه به میزان بالای ناباروری از این درمان می توان برای افزایش میزان کیفیت زندگی این گروه استفاده کرد.